مختار بن ابی‌عبید ثقفی

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از مختار بن ابوعبید)
مختار بن ابی‌عبید ثقفی
قیام علیه امویان
مشخصات فردی
نام کاملمختار بن ابی‌عبید بن مسعود ثقفی
لقبابواسحاق، کیسان
خویشاوندانسعد بن مسعود ثقفی (عمو)، ابوعبید ثقفی (پدر)، عبدالله بن عمر (شوهر خواهر)
ولادتسال اول قمری کوفه
محل زندگیطائف، مدینه، کوفه
وفات۱۴ رمضان ۶۷ق، کوفه
علت وفاتکشته شدن به دست مصعب بن زبیر
مدفنمسجد کوفه
مشخصات دینی
از یارانانتقام از عاملان واقعه کربلا
فعالیت‌هاقیام علیه امویان، حمایت از مسلم بن عقیل


مختار بن ابی‌عُبید ثَقَفی (۱-۶۷ق) از تابعین که برای خونخواهی امام حسین(ع) قیام کرد. مختار در واقعه کربلا میزبانی مسلم بن عقیل، فرستاده امام حسین(ع) در کوفه را بر عهده داشت و تا شهادت مسلم با او همکاری کرد سپس عبیدالله بن زیاد او را زندانی کرد، ازاین‌رو روز عاشورا در کربلا حضور نداشت.

مختار در سال ۶۶ق علیه حاکم کوفه قیام کرد، در قیام او بسیاری از عاملان واقعه کربلا به قتل رسیدند. مختار پس از ۱۸ ماه حکومت بر کوفه، به دست مصعب بن زبیر به قتل رسید. قبری منسوب به او در کنار مسجد کوفه نزدیک مزار مسلم بن عقیل قرار دارد.

درباره شخصیت، قیام و عملکرد مختار نظرات مختلفی وجود دارد و در این باره آثار متعددی نوشته شده است. برخی معتقدند مختار با انگیزه خونخواهی امام حسین(ع) و با اذن امام زین‌العابدین(ع) قیام کرده است اما برخی دیگر او را شخصیتی قدرت‌طلب می‌دانند که با هدف رسیدن به حکومت قیام کرده است. برخی نیز معتقدند مختار شیعه بود اما عملکرد او مورد تأیید نیست با این حال اهل جهنم نخواهد بود. منشأ این نظرات، دو دسته روایات است که در آنها مختار ستایش و نکوهش شده است. برخی از رجالیان شیعه همچون عبدالله مامقانی و آیت‌الله خویی روایات مدح را ترجیح داده‌اند.

نسب و لقب

مختار بن ابی‌عبید بن مسعود ثقفی از قبیله ثقیف بود.[۱] پدرش ابوعبید از صحابه پیامبر(ص) بود[۲] و در جنگ‌های قادسیه در زمان خلیفه دوم کشته شد.[۳] جد وی، مسعود ثقفی، از بزرگان حجاز بود و به وی لقب عَظیمُ‌القَرْیَتَیْن (بزرگ مکه و طائف) داده بودند.[۴] مادرش دومه بنت عمرو بن وهب است که ابن‌طیفور در بلاغات النساء از وی یاد کرده است.[۵] به گفته ابن‌اثیر، تاریخ‌نگار قرن هفتم قمری، مختار از صحابه نبود.[۶] با این حال شرح‌حال او در منابع صحابه‌نگاری آمده است.[۷]

کنیه مختار، ابواسحاق[۸] و لقبش کَیسان (زیرک و باهوش) بود.[۹] از اصبغ بن نباته نقل شده هنگامی که مختار کودک بود، امام علی(ع) او را بر زانوی خود نشاند و وی را کَیِّس خواند.[۱۰]

حضور در جنگ‌های قادسیه

مختار در سال اول هجرت متولد شد.[۱۱] گفته‌اند او در ۱۳ سالگی در جنگ جِسر از جنگ‌های قادسیه شرکت داشت و در صدد بود تا وارد میدان جنگ شود؛ اما عمویش سعد بن مسعود مانع او شد.[۱۲] در این جنگ پدر و برادر مختار کشته شدند.[۱۳]

سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار، از طرف امام علی(ع) والی مداین بود.[۱۴] او در درگیری با خوارج، مختار را به جانشینی خود در مداین منصوب کرد و خود برای جنگ با آنان بیرون رفت.[۱۵]براساس برخی از گزارش‌ها در زمان حضور امام مجتبی(ع) در مدائن مختار به عمویش پیشنهاد تحویل دادن امام به معاویه را داده است. [۱۶]

همراهی با مسلم بن عقیل

به گزارش شمس‌الدین ذهبی، مختار در زمان معاویه به بصره رفت و مردم را به سوی امام حسین(ع) فرا خواند. در آن زمان، عبیدالله بن زیاد که از طرف معاویه، والی بصره بود، وی را دستگیر و به طائف تبعید کرد.[۱۷]

مختار با مسلم بن عقیل فرستاده امام حسین(ع) در کوفه همکاری می‌کرد. مسلم هنگام ورود به کوفه به خانه مختار رفت.[۱۸] پس از آنکه عبیدالله بن زیاد از مکان مسلم اطلاع پیدا کرد، مسلم به خانه هانی بن عروه نقل‌مکان کرد.[۱۹] همچنین بنا بر گزارش‌های تاریخی، مختار با مسلم بن عقیل بیعت کرد،[۲۰] او روز شهادت مسلم، بیرون کوفه به سر می‌برد و خبر قیام زودتر از موعدِ مسلم آنجا شنید؛ اما هنگامی که به کوفه رسید، مسلم و هانی شهید شده بودند.[۲۱]

حضور نیافتن در کربلا

مختار در روز عاشورا در زندان بود. ازاین‌رو در کربلا حضور نداشت. پس از شهادت مسلم، ابن زیاد قصد کشتن مختار را داشت که با وساطت عمرو بن حریث از کشتن او صرف‌نظر کرد؛ اما او را به زندان انداخت. مختار تا پس از واقعه کربلا در زندان بود.[۲۲] پس از واقعه کربلا، مختار با وساطت عبدالله بن عمر که شوهر صفیه خواهر مختار بود،[۲۳] نزد یزید بن معاویه، آزاد شد.[۲۴] بنا بر گزارش‌ عبدالرزاق مقرم هنگامی که اسیران کربلا را به مجلس ابن‌زیاد آوردند، ابن‌زیاد مختار را نیز که زندانی بود احضار کرد. در این جلسه، میان مختار و ابن‌زیاد سخنان تندی ردوبدل شد.[۲۵] بنا بر این گزارش، مختار پس از شهادت عبدالله بن عفیف از زندان آزاد شد؛ اما عبیدالله بن زیاد با وی شرط کرد که نباید بیشتر از سه روز در کوفه بماند. عبیدالله پس از شهادت عبدالله بن عفیف، خطبه‌ای خواند و در آن به اهل‌بیت پیامبر(ص) ناسزا گفت. مختار به وی اعتراض کرد و ابن‌زیاد دوباره او را زندانی کرد؛ اما با شفاعت مجدد عبدالله بن عمر آزاد شد.[۲۶]

بیعت با عبدالله بن زبیر

مختار با عبدالله بن زبیر بیعت کرد، به شرطی که در کارها با او مشورت کند.[۲۷] در حمله سپاه یزید به مکه و محاصره عبدالله بن زبیر، مختار در کنار عبدالله، با سپاه یزید جنگید.[۲۸] پس از درگذشت یزید بن معاویه، ابن زبیر ادعای خلافت کرد. مختار هم به کوفه رفت و مقدمات قیام خود را فراهم کرد.[۲۹] ابن‌زبیر، عبدالله بن مطیع را به ولایت کوفه گماشت. مختار با وی جنگید و او را شکست داد.[۳۰]

چرایی شرکت نکردن در قیام توابین

مختار در قیام توابین شرکت نکرد؛ چراکه قیام را بی‌فایده و سلیمان بن صرد خزاعی را ناآشنا با فنون و تاکنیک‌های جنگ می‌دانست.[۳۱] به دنبال شرکت نکردن مختار، ۴۰۰۰ نفر از ۱۶۰۰۰ نفری که با سلیمان بیعت کرده بودند در جنگ شرکت نکردند.[۳۲] مختار همزمان با قیام توابین، به زندان افتاد[۳۳] او پس از شکست توابین، به بازماندگان آنان نامه‌ای نوشت و از آنان دلجویی کرد.[۳۴] سران توابین قصد آزادسازی وی از زندان را داشتند؛ اما مختار آنان را برحذر داشت و با وساطت عبدالله بن عمر آزاد شد.[۳۵]

انتقام از عاملان واقعه کربلا

مختار در سال ۶۶ق، به خون‌خواهی امام حسین(ع) قیام کرد و شیعیان کوفه با وی همراه شدند.[۳۶] او در قیامش از دو شعار یا لثارات الحسین و یا منصور اَمِت استفاده کرد.[۳۷] در این قیام، مختار شماری از عاملان واقعه کربلا، همچون شمر بن ذی‌الجوشن، خولی بن یزید، عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند.[۳۸] او سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه نزد امام سجاد(ع) فرستاد.[۳۹] البته برخی از تاثیرگذاران در واقعه عاشورا همچون اسماء بن خارجه فزاری توانستند از انتقام مختار گریخته و جان سالم به در برند.[۴۰] این بدان سبب بود که مختار پیش از اقدام،‌ از آنها در سخنرانی‌های خود نام می‌برد.[۴۱] مختار نیز اقدام به تخریب منازل آنها در کوفه می‌نمود.[۴۲]

رابطه با امام سجاد(ع)

درباره رابطه امام سجاد(ع) با مختار گزارش‌ها متفاوت است. بر پایه روایتی که در رجال کشی نقل شده، مختار ۲۰۰۰۰ دینار برای امام چهارم فرستاد و او با آن، خانه عقیل بن ابی‌طالب و سایر بنی‌هاشم را که مخروبه شده بود، بازسازی کرد. با این حال، مختار بار دیگر چهل هزار دینار برای امام سجاد فرستاد، اما امام نپذیرفت.[۴۳] او همچنین کنیزی (مادر زید بن علی) را که ۳۰۰۰۰ درهم خریده بود، به امام سجاد(ع) هدیه کرد.[۴۴]مختار پس از کشتن عبیدالله، سر او را نزد امام‌ زين‌‌العابدين‌(ع) فرستاد. امام سجدۀ شكر به‌جا آورد، و در اين‌ وقت‌ بود كه‌ زنان خاندان بنی‌هاشم لباس‌های سوگواری كه‌ برای امام حسين‌(ع) بر تن‌ كرده‌ بودند بيرون‌ آوردند.[۴۵]

بر پایه روایتی دیگر، گروهی از سران کوفه نزد امام سجاد(ع) رفتند و درباره مأموریت مختار پرسیدند و امام چهارم آنان را به محمد بن حنفیه ارجاع داد و فرمود:‌ ای عمو، اگر غلامی زنگی به ما اهل‌بیت تعصب بورزد، بر مردم واجب است او را یاری کنند. در این باره، هرچه می‌خواهی انجام ده، من تو را در این امر، نماینده قرار دادم.[۴۶] آیت‌الله خویی[۴۷] و مامقانی[۴۸] قیام مختار را با اذن امام زین‌العابدین(ع) می‌دانند.

ارتباط با محمد بن حنفیه

بنا به برخی روایات مختار مردم را به امامت محمد بن حنفیه دعوت می‌کرده است.[۴۹] ازاین‌رو برخی او را مؤسس کیسانیه و پیروانش را کیسانیه می‌نامند.[۵۰] به گفته آیت‌الله خویی این مطلب درست نیست چرا که محمد بن حنفیه ادعای امامت نداشته تا مختار مردم را به سوی او دعوت کند.[۵۱] همچنین کیسانیه پس از قتل مختار و درگذشت محمد بن حنفیه شکل گرفته است.[۵۲] به گفته مامقانی صرف اینکه لقب مختار کیسان است، دلیل نمی‌شود بر اینکه او بر مذهب کیسانیه باشد.[۵۳]

نجات محمد بن حنفیه

پس از آنکه عبدالله بن زبیر از قیام مختار باخبر شد، محمد بن حنفیه و نزدیکان وی را تحت‌فشار قرار داد تا با وی بیعت کنند و آنان را تهدید به سوزاندن کرد. ابن‌حنفیه نامه‌ای به مختار نوشت و از وی یاری خواست مختار گروهی را به مکه فرستاد و آنان را نجات داد.[۵۴]

روایات متفاوت درباره مختار

دو دسته حدیث متفاوت با هم درباره مختار نقل شده است که در برخی، وی ستایش و در برخی دیگر نکوهش شده است.

احادیث مدح

  • از امام سجاد(ع) نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.[۵۵]
  • امام صادق(ع) در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار، پس از تکریم وی، از مختار تمجید کرد و به پسر مختار گفت خدا پدرت را رحمت کند.[۵۶] عبدالله مامقانی، رجالی شیعه، ترحم امام صادق(ع) به مختار را دلیل بر صحیح بودن عقاید او دانسته است؛ با این دلیل که در مذهب امامیه، رضایت ائمه تابع رضایت خدا است. ازاین‌رو ترحم امام صادق(ع) به کسی که انحراف عقیده دارد، معقول نیست و صرف خون‌خواهی امام حسین(ع) مجوزی بر این کار نیست.[۵۷]

احادیث ذم

  • از امام باقر(ع) نقل شده که امام سجاد(ع) فرستادگان مختار را به حضور نپذیرفت و هدایای وی را پس فرستاد و وی را کَذّاب خواند. مامقانی این واکنش امام سجاد(ع) را به دلیل ترس از عبدالملک بن مروان و تقیه دانسته است.[۵۸]
  • امام صادق(ع): مختار بر امام سجاد(ع) دروغ می‌بست.[۵۹] به گفته آیت‌الله خویی این حدیث از نظر سندی ضعیف است.[۶۰]
  • مختار در ساباط به عمویش سعد بن مسعود پیشنهاد کرد که امام حسن(ع) را تحویل معاویه دهد تا جایگاهش متزلزل نشود.[۶۱] به گفته آیت‌الله خویی، این حدیث به دلیل مرسل بودن قابل اعتماد نیست، همچنین بر فرض صحت، می‌توان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است؛ بلکه قصد داشته نظر عمویش را کشف کند.[۶۲]
  • بنا بر روایتی، مختار اهل جهنم است، اما امام حسین(ع) او را شفاعت می‌کند.[۶۳] این روایت از نظر علمای علم رجال ضعیف است.[۶۴]
  • بنا به برخی گزارش‎‌ها، مختار ادعای نبوت داشته است.[۶۵] به گفته عبدالله مامقانی در منابع شیعه اثری از این ادعا وجود ندارد و این نسبت را اهل‌سنت به او داده‌اند؛ چراکه برخی از بزرگانشان را که در واقعه کربلا نقش داشته‌اند، به قتل رسانده است.[۶۶]

آیت‌الله خویی پس از ذکر روایات مدح و ذم، روایات مدح را ترجیح داده است.[۶۷]

دیدگاه‌ها درباره مختار

درباره شخصیت مختار نظرات مختلفی مطرح است:

مختار خون‌خواه اهل‌بیت بود

باقر شریف قرشی معتقد است که قیام مختار برای جاه‌طلبی و ریاست نبوده و او برای خون‌خواهی اهل‌بیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آن‌ها قیام کرده است.[۶۸] نجم‌الدین طبسی هم طلب رحمت امام باقر(ع) برای مختار را نوعی تأیید اقدامات او در قبال قتل قاتلان امام حسین‌(ع) دانسته است.[۶۹] ابن‌نما حلی بر این عقیده است دعای خیر امام سجاد(ع) بر‌ای مختار دلیلی است بر اینکه او نزد امام سجاد(ع) از پاکان و خوبان به شمار می‌آمده است.[۷۰]

عبدالله مامقانی مختار را شیعه امامی دانسته، اما گفته وثاقتش اثبات نشده است.[۷۱] به گفته او، علامه حلی نیز در قسمت اول کتاب خود، از مختار یاد کرده است و او کسی را که غیرامامی باشد، حتی اگر از نظر وثاقت و مدح به سرحد کمال رسیده باشد، در کتابش نیاورده است.[۷۲]

مختار قدرت‌طلب بود

برخی معتقدند از مجموعه قرائن به‌دست می‌آید که قیام مختار برای کسب قدرت و حکومت بوده است[۷۳] بر اساس این دیدگاه، مختار از اهل‌بیت استفاده ابزاری کرده و قصد داشته از طریق آنان به اهداف خود برسد.[۷۴] به‌باور رسول جعفریان، این سخنان، نادرست و نتیجه تبلیغات جو ضدمختاریِ امویان و زبیریان است.[۷۵]

خودداری از قضاوت درباره مختار

گروهی از عالمان شیعه از اظهار قطعی نظر درباره مختار خودداری کرده‌اند؛ در کتاب جامع الرواة، به میرزا محمد استرآبادی نسبت داده شده که نباید از مختار به بدی یاد کرد؛ با این حال، روایات وی را قابل اعتماد نمی‌‎داند و در مورد او توقف کرده است.[۷۶] علامه مجلسی ایمان مختار را کامل ندانسته و اقدامات وی را بدون اجازه امامِ معصوم دانسته است. با وجود این، معتقد است به‌علت آنکه مختار کارهای نیک زیادی انجام داده است، عاقبت به‌خیر شده است. البته او نیز درباره مختار توقف کرده است.[۷۷]شعرانی در دمع السجوم بر این باور است که مختار از هوشمندان و شجاعان عرب است و ادعای وجود اخبار متناقض درباره او را نمی‌پذیرد و می‌گوید که حساب بندگان در قیامت با خداست، مختار هم مانند بیشتر مردم، کار نیک و زشت به هم آمیخته داشته است.[۷۸]

دیدگاه علمای اهل‌سنت

در برخی از منابع اهل سنت، نسبت‌هایی همچون ناصبی و دروغگو به مختار داده شده است. روایتی به پیامبر(ص) منسوب است که از ثقیف کَذّاب و جنایتکاری به وجود خواهد آمد. این روایت را اسماء دختر ابوبکر مادر عبدالله بن زبیر روایت کرده است.[۷۹] گفته شده منظور از کذّاب در این روایت، مختار است.[۸۰] در اشکال به این سخن، گفته‌اند در این روایت نام مختار نیامده است و نام او توسط راوی اضافه شده است. همچنین با روایات دیگری که در آن‌ها افراد دیگری مصداق دروغگو و جنایتکار معرفی شده، تعارض دارد.[۸۱] بنا بر گزارشی، حجاج بن یوسف مردم را به لعن حضرت علی(ع) و مختار امر می‌کرد.[۸۲]مقریزی نیز مختار را جزء خوارج می‌داند.[۸۳]

همسر و فرزندان

مختار ثقفی چهار همسر داشت: ام‌‌ثابت دختر سمرة بن جندب،[۸۴]عمره دختر نعمان بن بشیر ‌(اولین زنی که در اسلام گردنش زده شد)،[۸۵] ام‌زید الصغری دختر سعید بن زید بن عمرو[۸۶] و ام‌ولید دختر عمیر بن رباح.[۸۷] ام‌ثابت برای او محمد و اسحاق[۸۸] و ام‌ولید، ام‌سلمه را[۸۹] به دنیا آوردند. ام‌سلمه به ازدواج عبدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب درآمد.[۹۰]

ابوالحکم،[۹۱]جبر،[۹۲]امیة،[۹۳] بلال[۹۴] و عمر (والی ری توسط ابومسلم خراسانی)[۹۵]دیگر فرزندان وی بودند.

درگذشت و آرامگاه

مختار پس از ۱۸ ماه حکومت، در ۱۴ رمضان[۹۶] سال۶۷ق، در ۶۷سالگی به دست مصعب بن زبیر کشته شد.[۹۷] به دستور مصعب، دست مختار را بریدند و به دیوار مسجد کوفه کوبیدند. هنگامی که حجاج بن یوسف ثقفی بر کوفه مسلط شد، دستور داد آن را دفن کردند.[۹۸] مزار مختار در کنار مسجد کوفه است و در کتاب المزار شهید اول زیارتنامه‌ای برای او ذکر شده است.[۹۹]

آثار درباره مختار

درباره مختار آثاری نوشته شده است. در این کتاب‌ها شخصیت و هدف او از قیام مورد بررسی قرار گرفته است. آقابزرگ تهرانی در الذریعه بیش از ۳۷ کتاب درباره مختار نام برده است.[۱۰۰] برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  • شرح الثار فی احوال المختار نوشته ابن‌نما حلی:[۱۰۱] علامه مجلسی این کتاب را در جلد ۴۵ بحارالانوار آورده است.[۱۰۲]
  • روضة المجاهدین، به زبان فارسی: این کتاب شامل گزارش‌هایی از جنگ‌ها و رشادت‌های مختار است که از حالت منظوم و روایی، به صورت منثور و حماسی درآمده است. این اثر نوشته واعظ هروی، (قرن ۱۰ق) است که در ماه محرم بر منبر برای مردم روایت می‌کرده است. قرائت این کتاب مدت‌ها در مجالس روضه‌خوانی رواج داشته است. انتشارات ققنوس این کتاب را در ۵۲۰ صفحه منتشر کرده است.

سریال مختارنامه

مختارنامه، مجموعه‌ای تلویزیونی درباره زندگی و قیام مختار ثقفی به کارگردانی داود میرباقری است. این سریال در چهل قسمت شصت دقیقه‌ای در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ش از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید.[۱۰۳] در این سریال فریبرز عرب‌نیا نقش مختار را بازی کرده است.

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۶.
  2. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  3. ابن‌اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳۱.
  4. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۰.
  5. ابن‌طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۲۶ق، ج۱، ص۱۲۸.
  6. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  7. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۶و۳۴۷: ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۷۵.
  8. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۶.
  9. اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۱۶۵.
  10. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.
  11. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  12. ابن‌نما حلی، ذوب النضار، ۱۴۱۶ق، ص۶۱.
  13. ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۲۳.
  14. دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۰۵.
  15. دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۰۵.
  16. طبری، تاریخ الامم و الملوک، الناشر : دارالتراث، ج۵، ص۱۵۹.
  17. ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۴۴.
  18. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.
  19. دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۳.
  20. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۵، ص۵۶۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‌۶، ص۳۷۶.
  21. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‌۶، ص۳۷۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۵، ص۵۶۹.
  22. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‌۶، ص۳۷۷؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۲۹.
  23. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  24. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۲۹.
  25. مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۴۷.
  26. مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۴۷.
  27. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۶، ص۱۵.
  28. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۶، ص۱۵.
  29. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۶، ص۱۸.
  30. مقدسی، البداء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۶، ص۲۰.
  31. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۲۹.
  32. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۵.
  33. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۰.
  34. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.
  35. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.
  36. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  37. نگاه کنید به طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۶، ص۲۰.
  38. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  39. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.
  40. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۶، ص۴۱۰-۴۱۱.
  41. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۶، ص۴۱۰-۴۱۱.
  42. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۶، ص۲۵۴.
  43. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸.
  44. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۱۲۴.
  45. قمی، تتمّة‌ المنتهی، ص۸۵-۸۶، چاپ سوم‌، ۱۳۹۷ق.
  46. مجلسی، بحار الانوار، ج‌۴۵، ص۳۶۵.
  47. خویی، معجم الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱.
  48. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۶.
  49. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸.
  50. اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۱۶۵.
  51. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۱۰۱.
  52. معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ۱۴۱۰ق، ص۱۰۲و ۱۰۳.
  53. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص ۲۰۵و۲۰۶.
  54. اخبار الدولة العباسیة، ۱۳۹۱ق، ص۱۰۰-۱۰۴؛ مقدسی، البداء و التاریخ، مکتبة الثقافیة الدینیة، ج۶، ص۲۱.
  55. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.
  56. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵.
  57. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵.
  58. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵.
  59. کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۵.
  60. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۹۶-۹۷.
  61. صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج‌۱، ص۲۲۱.
  62. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۹۷.
  63. طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج‌۱، ص۴۶۶-۴۶۷.
  64. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۹۶-۹۷.
  65. ابن‌حزم، جمهرة الانساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۶۸.
  66. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵و۲۰۶.
  67. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۹۵.
  68. قرشی، حیاة الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۵۳-۴۵۴.
  69. پایگاه اطلاع‌رسانی شیخ نجم‌الدین طبسی.
  70. مجلسی، بحار الانوار، ج‌۴۵، ص۳۴۶.
  71. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۶.
  72. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۶.
  73. جوانمرد ثقفی، پایگاه علمی و فرهنگی کلباسی
  74. جوانمرد ثقفی، پایگاه علمی و فرهنگی کلباسی
  75. «داستان قیام مختار داستان مبهمی در تاریخ اسلام نیست»
  76. اردبیلی، جامع الرواة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۲۱.
  77. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۹.
  78. شعرانی، ابوالحسن، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، ص۳۴۳و۳۷۳، نشر کتابفروشی اسلامیه،۱۳۷۴ق.
  79. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‌۳، ص۹۰۹.
  80. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‌۳، ص۹۰۹.
  81. «فصل دوم: بررسي مطالب مطرح شده بر ضد مختار در كتب اهل‌سنت»، مؤسسه تحقیقاتی ولی‌عصر.
  82. نگاه کنید به ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۶، ص۱۶۸.
  83. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۴، ص۱۵۷.
  84. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.
  85. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج‌۲، ص۲۶۴.
  86. ابن‌حبیب، المحبر، دارالآفاق الجدیده، ص۷۰.
  87. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۸، ص۳۴۵.
  88. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.
  89. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۸، ص۳۴۶.
  90. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۸، ص۳۴۵.
  91. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج‌۱۷، ص۱۰۵.
  92. ابن‌حزم، جمهرة الانساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۶۸.
  93. ابن‌حزم، جمهرة الانساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۶۸.
  94. طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۵۶۸.
  95. اخبار الدولة العباسیة، ص۲۶۲.
  96. ابن‌جوزی، المنتظم، ج‌۶، ص۶۸.
  97. ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۷.
  98. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۶، ص۱۱۰.
  99. شهید اول، المزار، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۴.
  100. غلامعلی و غریب، «مختار ثقفی در گستره آثار رجالیان»، ص۷۷.
  101. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۳۷۰.
  102. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۶-۳۹۰.
  103. «مختارنامه»، سیمافیلم، ۳ آذر، ۱۳۸۷ش.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی التصانیف الشیعة، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • ابن اعثم كوفی، أبومحمد احمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • ابن‌حبیب، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بی‌تا.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
  • ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، مشهد، مؤسسه آل‌البیت(ع)، ۱۳۹۰ش.
  • ابن‌طیفور، احمد بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، تصحیح احمد الالفی، قاهره، مطبعة مدرسة والدة عباس الاول، ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م.
  • ابن‌قتیبه عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، البطعة الثانیة، ۱۹۹۲م.
  • ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد، ذوب النضار فی شرح الثار، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • اخبار الدولة العباسیة و فیه اخبار العباس و ولده، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبدالجبار المطلبی، بیروت، دار الطلیعة، ۱۳۹۱ق.
  • اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
  • جوانمرد ثقفی، پایگاه علمی و فرهنگی کلباسی، پایگاه علمی و فرهنگی کلباسی، مشاهده ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق/۱۳۶۹ش.
  • دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، الطبعة الثانیة، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
  • شهید اول، محمد بن مکی، المزار، تصحیح محمدباقر ابطحی اصفهانی، قم، مدرسه امام مهدی(ع)، ۱‍۴۱۰ق.
  • صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتاب‌فروشی داوری، ۱۳۸۵ش/۱۹۶۶م.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسه نشر اسلامی متعلق به جامعه مدرسین، ۱۳۷۳ش.
  • قرشی، باقرشریف، حیاة الامام الحسین علیه‌السلام، قم، مدرسه علمیه ایروانی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، تصحیح حسن مصطفوی، ۱۴۰۹ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، مطبعة المرتضویة، ۱۳۴۹ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تحقیق: محمدباقر محمودی و عبدالزهراء علوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
  • مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، مؤسسة الخراسان للمطبوعات، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۷م.
  • مقریزی، احمد بن علی، اِمتاع الاَسماع بما للنبی من الاَحوال و الاَموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون