پیراهن عثمان ضربالمثلی که به ماجرای کشتهشدن عثمان بن عفان در سال ۳۵ هجری و سوءاستفاده معاویة بن ابی سفیان از این واقعه اشاره دارد. این ضربالمثل به معنای بهانه و وسیله قرار دادن امری به همراه تبلیغات بسیار برای پیشبرد باطل است.
ماجرای پیراهن عثمان
پس از کشته شدن عثمان بن عفان به دست شورشیان، همسرش پیراهن خونآلود و مقداری از ریش کنده شده او را همراه نامهای برای معاویه فرستاد و طلب خونخواهی کرد. معاویه از این نامه و پیراهن عثمان برای بیعت گرفتن از مردم به نفع خود استفاده کرد و امام علی(ع) را مقصر کشته شدن عثمان معرفی نمود. علاوه بر این، او با پیراهن عثمان، مردم شام را به جنگ علیه امام علی(ع) تشویق کرد. بدین ترتیب، لباس خونین و خونخواهی عثمان تبدیل به بهانهای شد برای ناحق نشان دادن خلافت علی(ع) و حقانیت خلافت معاویه. شامیان در پی تبلیغات وسیع و ترفندهای مختلف معاویه با او موافقت کردند و به او گفتند: عثمان پسر عموی توست و تو ولیِّ دَمِ او هستی، ما نیز همراه تو هستیم.[۱]
معاویه در پاسخ به کسانی که از او میخواستند از خلافت مشروع علی بن ابیطالب پیروی کند، میگفت علی در کشته شدن عثمان بیتقصیر نیست و اگر تقصیر ندارد، قاتلان او را به ما تحویل دهد تا آن گاه به موضوع بعدی که خلافت مسلمانان است، بپردازیم و درباره آن بیندیشیم.[۲]
در برخی سخنان امام علی(ع) تصریح شده است که خونخواهی عثمان تنها بهانهای است که معاویه از طریق آن در پی آرزوهای دنیوی خویش است؛ از جمله در نامهای از امام علی(ع) خطاب به معاویه آمده است: «میدانم تو آن را بهانهای برای رسیدن به آرزوهایت قرار دادهای و میخواهی وسیله ترقی خود کنی و مقصود تو خونخواهی عثمان نیست.»[۳][یادداشت ۱]
به نقل منابع تاریخ اسلام، عمرو عاص در طرح نقشه پیراهن عثمان دست داشته و معاویه را تشویق کرده است تا برای تخریب وجهه علی(ع)، تبلیغ کند که علی بن ابی طالب در قتل عثمان دست داشته است. به نقل این منابع، معاویه از این راه توانست مردم شام را با خود همراه کند.[۴]
ضربالمثل
این واقعه در ادبیات فارسی تبدیل به یک ضربالمثل گشت که البته به صورتهای دیگری هم ذکر میشود؛ مانند «پیراهن عثمان کردن». کاربرد این ضرب المثل زمانی است که کسی چیز یا واقعه حقی را مستمسک و وسیلهای برای رسیدن به باطل قرار دهد و در این کار مبالغه به کار ببندد.[۵]
جستارهای وابسته
پانویس
یادداشت
- ↑ فأما ما سألتَ من دفعي إليك قَتَلتَه ، فإني لا أرى ذلك ، لعلمي أنك إنما تطلب ذلك ذريعةً إلى ما تأمل ، ومرقاةً إلى ما ترجو ، وما الطلب بدمه تريد...
منابع
- ابن مزاحم، نصر، وقعة الصفین، ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
- ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰ش.
- دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش.
- دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، تحقیق: عامر، محمد عبدالمنعم، شیال، جمالالدین، ناشر: منشورات الشريف الرضي، قم چاپ اول ۱۳۷۳ش.
- دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.