مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
سَكَرات موت یا سکرات مرگ، به سختیهای گفته میشود که هنگام مرگ بر مُحتَضَر وارد میشود. در قرآن، در آیه نوزده سوره ق، از این مسئله سخن آمده است. برپایهٔ احادیث سکرات موت بسیار سخت است و همهٔ انسانها، هنگام مرگ، آن را تجربه میکنند.
طبق احادیث، ازآنرو برخی مؤمنان بهسختی جان میدهند که با این کار، گناهانشان بخشیده میشود. در سخنان پیامبر(ص) و امامان، راههایی برای آسانشدن سختی سکرات موت بیان شده که برخی بدین شرح است: صلهٔ رَحِم، نیکی به پدر و مادر، کمک به برادران دینی، خواندن سورههای یس و صافات، محبت به امام علی(ع) و کثرت زیارت قبر امام حسین(ع).
مفهومشناسی
«سَکَرات موت» را حالتهایی شبیه به مستی تعریف میکنند که هنگام مرگ، از شدت سختی، در محتضر به وجود میآید. در این حالت، انسان قوه تشخیصش را از دست میدهد.[۱] «سَکَرات» جمع «سَکْرَه» است که مستی و سختی و سرگردانی معنا میدهد.[۲] واژه «موت» هم به معنای مرگ است.[۳]
در آیات و روایات
در قرآن، در آیه ۱۹ سوره قاف تعبیر «سَکرَةُالمَوت» به کار رفته و آمده است: «وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ؛ و سرانجام سَکَرات مرگ، بهحق، فرامیرسد. این همان چیزی است که تو از آن میگریختی.»
در روایات هم عبارت «سَکْرَةُالمَوت»[۴] و «سَکَراتالمَوت»[۵] به کار رفته است. در کتابِ حدیثیِ بِحارالانوار، بخشی به موضوع سکرات موت اختصاص یافته و ۵۲ حدیث در آن آمده است.[۶] در تهذیبالاحکام نوشته شیخ طوسی، دعایی از امام صادق(ع) روایت شده که در بخشی از آن آمده است: «خدایا، در سکرات موت، یاریام کن.»[۷]
چگونگی سکرات
برپایه حدیثی که شیخ صدوق از امام علی(ع) نقل کرده، شدیدترین لحظات زندگی انسان سه لحظه است: لحظهای که با مرگ مواجه میشود، لحظهای که از قبر برمیخیزد و لحظهای که با خدا روبهرو میشود.[۸] در کتاب پیام قرآن، از تفاسیر موضوعی قرآن، با استناد به واژه «سَکرَةُالمَوت» در آیه نوزده سوره ق آمده است مرگ با سختیها و وحشت گیجکنندهای همراه است.[۹] بهنوشتهٔ این کتاب، براساس روایات، حتی پیامبران و اولیای خدا نیز از مشکلات و سختیهای سکرات موت در امان نبودهاند.[۱۰]
تفاوت سختیهای مرگ مؤمن با کافر
در روایتی، از امام صادق(ع) نقل شده که سکرات مرگ، برای مؤمن، بسیار راحت است؛ اما برای برخی از مؤمنان، به سبب پاککردن گناهانش، با سختی همراه میشود؛ همینطور مرگِ کافر بسیار دشوار است؛ ولی سکرات مرگ برخی کافران، برای جبران نیکرفتاریشان در دنیا، آسان است و در آخرت، فقط عذاب میبینند.[۱۱]
راههای کاهش سکرات
در برخی از احادیث، راههایی برای آسانترشدن سکرات مرگ بیان شده است. برای نمونه، کُلینی محدث شیعه، در حدیثی از امام صادق(ع) آورده است کسی که لباسی بر تن برادر دینیاش بپوشاند، بر خدا واجب میشود که با لباسی بهشتی او را بپوشاند و سکرات مرگ را بر او آسان کند.[۱۲]
شماری دیگر از کارهایی که طبق روایات، از سکرات مرگ میکاهد به این شرح است: صِلهٔ رَحِم،[۱۳] نیکی به پدر و مادر،[۱۴] روزهٔ ماه رمضان،[۱۵] خواندن سورهٔ یس،[۱۶] روزه در ماه رجب[۱۷] محبت به امام علی(ع)[۱۸] و زیادرفتن به زیارت امام حسین(ع).[۱۹] بهگفتهٔ محمدمهدی نراقی در جامِعُالسَّعادات، برپایهٔ روایات، کسی که مادرش از او ناراضی باشد سکرات مرگ و عذاب قبرش شدیدتر است.[۲۰]
کاهش سکرات موت برای مُحتَضَر
صاحبْجواهر، از فقیهان شیعه میگوید طبق روایات، مستحب است مُحتَضَر به مکانی که در آن نماز میخوانده انتقال داده شود. این کار سکرات مرگ را برای او آسانتر میکند[۲۱] محقق کَرَکی نیز با استناد به حدیثی از امام کاظم(ع)، مستحب دانسته برای مُحتَضَر سورهٔ صافات خوانده شود.[۲۲] طبق این حدیث، اگر سورهٔ صافات بر بالین محتضر خوانده شود، خداوند زودتر او را راحت میکند.[۲۳] در حدیثی از پیامبر(ص) هم آمده خواندن سورهٔ یس نزد محتضر مرگ را بر او آسان میکند.[۲۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۳۴۸؛ ورام، مجموعةُ ورّام، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «سکرة».
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «موت».
- ↑ کفعمی، البلد الامین، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۵؛ شیخ طوسی، مصباحالمتهجد، ۱۴۱۱، ج۲، ص۴۴۳.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۹۳.
- ↑ نگاه کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۱۴۵-۱۷۳.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۹۳.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۵، ص۴۳۱.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۵، ص۴۳۲.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۰۴.
- ↑ شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۰۸.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۳۲.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۷۴.
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، ۱۳۹۶ق، ص۱۲.
- ↑ شیخ صدوق، فضائلالشیعه، اعلمی، ص۴.
- ↑ ابنقولویه، کاملالزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۵۰.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۷۳.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ش، ج۴، ۱۸.
- ↑ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ محدث نوری، مستدرکالوسایل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۳۶.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنقولویه، جعفر بن محمد، کاملالزّیارات، تحقیق عبدالحسین امینى، نجف، دارالمرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، تهران، مؤسسهٔ لغتنامه دهخدا، ۱۳۴۱ش.
- شیخ صدوق، محمد بن على، فَضائلُ الاَشهُرِ الثَّلاثه، تحقیق غلامرضا عرفانیان یزدى، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۹۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، اَلخِصال، تحقیق علىاکبر غفاری، قم جامعهٔ مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، اَلاَمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عِقاب الاعمال، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، عُیونُ اَخبارِ الرِّضا، تحقیق و تصحیح مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، فضائلالشّیعه، تهران، اعلمی، چاپ اول، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، مَن لا یَحضَرُهُ الفقیه، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزهٔ علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، اَلاَمالی، تحقیق مؤسسة البعثه، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیبالاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، مِصباحُ المُتَهَجِّد و سِلاحُ المُتَعَبِّد، بیروت مؤسسة فقه الشیعة چاپ اول ۱۴۱۱ق.
- کفعمی، ابراهیم بن علی، البَلَدُ الامین و الدَّرع الحَصین ، بیروتمؤسسة الأعلمی للمطبوعات چاپ اول ۱۴۱۸ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بِحار الاَنوارِ الجامعةُ لِدُرَرِ اخبارِ الائمةِ الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محدث نوری، میرزاحسین، مُستَدرَکُ الوسائل و مُستَنبَطُ المسائل، تحقیق مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- محقق کَرَکی، علی بن حسین، جامِعُ المَقاصِد فی شرحِ القواعد، قم، مؤسسهٔ آلالبیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- نجفی، محمدحسن، جَواهر الکلام فی شرحِ شرائع الاسلام، تصحیح عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار اِحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نراقی، محمدمهدی، جامعالسعادات، تصحیح محمد کلانتر، بیروت، مؤسسةالاَعلمی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- ورّام بن ابیفراس، مسعود بن عیسى، مجموعةُ ورّام، قم، مکتبة فقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.