سماع موتی
سَماع مَوتیٰ یا سماع اَموات به توانایی مردگان بر شنیدن صدای زندگان و ارتباط با آنها در عالم برزخ اشاره دارد. این مفهوم از مباحث اختلافی بین مسلمانان و وهابیان است که پذیرش برخی از مباحث اعتقادی مانند توسل به مردگان به این مفهوم وابسته است.
به آیاتی از قرآن از جمله آیه ۴۵ سوره زخرف که به پیامبر اسلام(ص) فرمان گفتگو با پیامبران پیشین را میدهد و آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که بر زنده بودن شهیدان تأکید میکند، استناد شده است.
در روایات به حیات برزخی اموات و نیز قدرت مردگان در برقراری ارتباط با زندگان از جمله شنیدن صدای آنان اشاره شده است. این روایات در منابع اهلسنت نقل شده و برخی بزرگان سلفیه مانند ابنتیمیه و ابنقیم با استناد به آنها، سماع موتیٰ را پذیرفتهاند. برخی از وهابیان با استناد به آیاتی از جمله آیه ۲۲ سوره فاطر که به عدم توانایی پیامبر اسلام بر شنوا گرداندن مردگان اشاره دارد، استناد شده و بر این باروند که با مرگ، ارتباط مرده با زندگان قطع میشود
مفهومشناسی
سماع موتیٰ به معنای شنیدن مردگان یا به گوش مردگان رساندن و منظور از آن توانایی مردگان در عالم برزخ بر شنیدن صدای زندگان است. از مبانی سماع موتی، پذیرش حیات برزخی است.
شواهد قرآنی و روایی سماع موتیٰ
گفتگوی حضرت صالح و حضرت شعیب با امت هلاکشده خود[۱] و فرمان قرآن به پیامبر مبنی بر گفتگوی با پیامبران پیشین[۲] از جمله این شواهد است. ابنحجر و تقیالدین سُبکی از علمای اهلسنت هستند که به آیه ۱۶۹ سوره آل عمران ولاتحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أموَاتا بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبّهِم یُرزقُونَ بر زنده بودن و سماع موتی استدلال کردهاند.[۳] [۴]
در برخی روایات به ارتباط اموات با زندگان بهویژه شنیدن صدای زندگان توسط آنان اشاره شده است؛ از جمله این روایات که در منابع اهلسنت آمده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مرده صدای پای تشییعکنندگان خود را میشنود[۵] و پاسخ زندگان را میدهد.[۶]
- پیامبر (ص) پس از وفات، سلام امت خود را پاسخ میدهد.[۷]
- پیامبر اکرم(ص) بعد از اتمام جنگ بدر، با اصحاب قلیب (کشتههای کفار که در چاه ریخته شده بودند) صحبت میکرد که عمر به پیامبر (ص) اعتراض کرد که آنان مردهاند و سخن شما را نمیشنوند. پیامبر(ص) فرمودند: شما سخنان مرا از آنان بهتر نمىشنوید، چیزى که هست آنان توانایى پاسخگویى را ندارند.[۸]
- سفارش پیامبر (ص) به زیارت قبور که در این روایات آمده است که مرده صدای شما را میشنود و جواب سلام شما را میدهد [۹]
- سیره پیامبر در مخاطب قراردادن اهل قبرستان بقیع[۱۰] که در منابع روایی اهلسنت نقل شده است.[۱۱]
در منابع شیعه علاوه بر موارد فوق، شواهد دیگری مثل گفتگوی حضرت علی(ع) با کشتگان جنگ جمل[۱۲] بر سماع موتیٰ وجود دارد. همچنین حضرت در بازگشت از صفین در قبرستان بیرون کوفه مردگان را مورد خطاب قرار داد و در پایان به یارانش گفت: اگر به اینان اجازه سخن داده میشد بیتردید به شما میگفتند که بهترین زاد و توشه (برای سفر آخرت) تقوی است.[۱۳]
تشریع تلقین هنگام دفن میت نیز دلالت بر شنیدن میت میکند و گرنه این حکم بیهوده و لغو میشد.
دیدگاه وهابیان
برخی از وهابیان با استناد به آیات وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ (ترجمه:و تو کسانى را که در گورها هستند نمىتوانى شنوا سازى)[فاطر–۲۲] و إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ (ترجمه:البته تو مردگان را شنوا نمىگردانى)[نمل–۸۰ و روم ۵۲] سماع موتی را انکار میکنند[۱۴] و بر این باروند که با مرگ، ارتباط مرده با زندگان قطع میشود و امکان ندارد که مرده صدای زندگان را بشنود.[۱۵] اما برخی از سلفیان مانند ابنتیمیه[۱۶] و ابنقیم[۱۷] سماع موتی را پذیرفتهاند.
منکران سماع موتی به سخنی از عایشه در رابطه با ماجرای سخن گفتن پیامبر (ص) با کشتگان جنگ بدر استناد کردهاند که حضرت به جای انهم لیسمعون الان ما اقول (ترجمه: (کشتگان کفار اکنون میشنود، آنچه که میگویم)) فرموده انهم لیعلمون الان ما اقول (ترجمه: (کشتگان کفار اکنون میدانند، آنچه که میگویم)) [۱۸] البته بیشتر اندیشمندان اهلسنت این سخن عایشه را نپذیرفتهاند.[۱۹]
پاسخ
طرفداران سماع موتی بر این باورند که منظور قرآن از مردگان (موتی) در آیات ۸۰ نمل، ۵۲ روم و ۲۲ فاطر، کافران (مردگان ظاهری) است؛ آنان به آیه وَمَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِم إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (ترجمه:تو(پیامبر) راهبر کوران [و بازگرداننده] از گمراهىشان نیستى. تو جز کسانى را که به نشانههاى ما ایمان آوردهاند و مسلمانند، نمىتوانى بشنوانى.)[نمل–۸۱] استناد میکنند و تشبیه کافران به نابینایان را در این آیه، قرینهای بر این میدانند که منظور از مردگان در آیه ۸۰ سوره نمل، کافران است. همچنین آنان منظور از سماع (شنواندن) را «پذیرفتن» میدانند و استدلال میکنند که کافران قدرت شنیدن صدای پیامبر (ص) را دارند و آن حضرت میتواند صدای خود را به گوش آنان برساند؛ اما سخن او را نمیپذیرند.[۲۰] همچنین با استناد به بخشی از آیه ۸۱ سوره نمل(إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا ) که مؤمنان را از این حکم استثناء کرده، معنای سماع را «پذیرفتن» و معنای موتی را «کافران» دانستهاند.
- برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: حیات برزخی و توسل به مردگان
پانویس
- ↑ سوره اعراف، آیه ۷۸–۷۹، ۹۱–۹۳
- ↑ سوره زخرف، آیه ۴۵
- ↑ فتح الباری ج۶، ص۴۸۷
- ↑ سبکی، شفاء السقام، ص۳۱۸-۳۶۵.
- ↑ بخاری، صحیح، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۹۲.
- ↑ شنقیطی، اضواء البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۳۶؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۴۴۷.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۲۱۹.
- ↑ صحیح بخارى، ج۵، ص۹۷
- ↑ نمری قرطبی، ابنعاصم، الاستذکار، ج۱، ص۱۸۵
- ↑ درسهایی در مورد وهابیت آیتالله سبحانی، مدرسه فقاهت.
- ↑ مسلم بنحجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۶۴، باب ما یقال عند دخول القبر
- ↑ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۲
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۸۰.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۵.
- ↑ دویش، فتاوی اللجنة الدائمة، ج۹، ص۸۲.
- ↑ ابنتیمیه، مجموعةالفتاوی، ج۲۴، ص۳۶۴.
- ↑ ابنقیم، الروح فی الکلام، ص۵-۱۷.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۹.
- ↑ شنقیطی، اضواء البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۳۶.
- ↑ ابنتیمیه، مجموعةالفتاوی، ج۲۴، ص۳۶۴.
منابع
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعةالفتاوی، الطبعة: شیخ عبدالرحمن بن قاسم، نسخه نرم افزار کتابخانه اهلبیت(ع)
- ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر، الروح فی الکلام علی ارواح الاموات و الاحیاء بالدلائل من الکتاب و السنه، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: یوسف عبدالرحمن المرعشلی، دارالمعرفة للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱م.
- دویش، احمد بن عبدالرزاق، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتاء، دارالعاصمة، ریاض.
- شنقیطی، محمدامین، اضواء البیان، تحقیق: مکتب البحوث و الدراسات، دارالفکر للطباعة و النشر، بیروت، ۱۴۱۵ق-۱۹۹۵م.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۵م.
- واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، مؤسسة الاعلمی، بیروت، ۱۹۸۹م-۱۴۰۹ق.
- درسهایی در مورد وهابیت آیتالله سبحانی، مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
پیوند به بیرون