استغاثه

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
شناسه ارزیابی نشده
نارسا
از ویکی شیعه
اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


استغاثه به معنای کمک‌خواستن به هنگام بلا و گرفتاری. استغاثه بر دو نوع استغاثه به خدا و بندگان است. آیات و روایات و همچنین سیره مسلمانان بر جایز بودن استغاثه به خدا دلالت دارد. اما درباره استغاثه به اولیای الهی(زندگان و ارواح مردگان) اختلاف است.

مفهوم‌شناسی

استغاثه به ‌معنای دادخواهی و یاری‌طلبیدن در حالت سختی و شدت است.[۱] فرق آن با دعا این است که دعا، هر نوع خواندنی را شامل می‌شود اما استغاثه خواندن همراه با فریاد و یاری جستن است.[۲] همچنین استغاثه در حال شدت است؛ اما توسل در دو حالت سختی و آسانی را دربر می‌گیرد.[۳] برخی نیز معتقدند استغاثه، توسل و دعا با هم فرقی ندارند.[۴]

انواع استغاثه

استغاثه را می‌توان به استغاثه به خدا و استغاثه به غیر خدا تقسیم کرد. سلفیان و وهابیان برخلاف دیگر مسلمانان برخی از صورت‌های استغاثه به غیر خدا را حرام و مشرکانه می‌دانند.[۵] .[یادداشت ۱] آنها برای استغاثه از غیر خدا چهار فرض در نظر می‌گیرند که به جز یک فرض که عبارت است از درخواست حاجت های عادی از فرد زنده و حاضر، بقیه فروض را حرام و شرک آمیز می‌دانند.[۶] علماء شیعه و سنی از جایز بودن آن سخن گفته‌اند. آنان بر این باروند که سیره پیامبران، صالحان و مسلمانان بر انجام آن بوده است.[۷]

استغاثه به خداوند

مغیث، از نام‌های خداوند است که در دعای جوشن کبیر بند ۵۹ آمده: یاغیاث من لا غیاث له(ای فریاد رس آن که فریادرسی ندارد) [۸] و در برخی دعاها با عبارت «یاغیاث المستغیثین؛ ای فریادرس فریادخواهان.» به آن اشاره شده است. [۹] امام حسین(ع) در روز عاشورا خدا را با این نام خوانده است.[۱۰] همچنین در قرآن، استغاثه مجاهدان[۱۱] و استغاثه پدر و مادر مؤمن به خداوند، برای هدایت فرزند آمده است.[۱۲] در روایتی امام صادق نیز فرموده است: «خدا می‌تواند تو را یاری کند و به پناه گاه ببرد،‌ پناه دهد آن جایی که هیچ پناه دهنده‌ای نیست.»[۱۳]

امام باقر(ع) فرمودند :«هرگاه روزی دیدید که امامی از آل محمد غایب گشته، او رامشاهده نمی‌کنید، پس به درگاه خداوند عزوجل استغاثه نمایید.»[۱۴]

استغاثه به غیر خدا

استغاثه به غیر خدا، به معنای کمک‌خواستن از انسان است. برخی برای اثبات جایز بودن استغاثه به غیر خدا به آیه‌ای از قرآن استناد می‌کنند که یکی از پیروان حضرت موسی(ع) در برابر ظلمی که به او شده بود، از وی کمک خواست[۱۵][یادداشت ۲] یا به اینکه امام حسین(ع) در روز عاشورا استغاثه کرد.[۱۶]

در روایات اهل سنت نیز استغاثه به غیر خدا وارد شده است.[۱۷]برخی از دانشمندان اهل سنت استغاثه از پیامبر(ص) را مستحب دانسته‌اند به‌ویژه هنگام گرفتاری‌ها بر آن تأکید شده است.[۱۸] در حدیثی آمده: پیامبر(ص) مردی به سوی پیامبر(ص) آمد و به حضرت عرض کرد:‌ای رسول خدا! اَحشام(چهارپاها ودام ) از بین رفت، راه امید بسته شد، از خدا بخواهید به فریاد ما برسد. رسول خدا(ص) دو دستش را بالا برد و سه بار گفت: «خدایا ما را با آب سیراب کن».[۱۹]

علاوه براین روایات، می‌توان از احادیثی که در مورد شفاعت و توسل در کتاب‌های روایی اهل سنت آمده است، درباره استغاثه استناد کرد؛ زیرا معنی استغاثه، شفاعت و توسل، به هم نزدیک است و هر سه به این معناست که انسان وسیله‌ای نزد خداوند داشته باشد.[۲۰]

رابطه استغاثه با ولایت تکوینی

در جايز بودن استغاثه به پیامبران یا ولی خدا برای گرفتن حاجتی که به نوعی در حیطه قدرت خداست میان وهابیان و دیگر مسلمانان محل اختلاف است. وهابیون آن راشرک می‌دانند[یادداشت ۳] و سایر مسلمین اعتقاد به جایز بودن آن دارند اگر استغاثه‌کننده نگاه استقلالی به معصومین(ع) داشته باشد، به این معنا که معتقد باشد خداوند آنان را آفریده و تمام امور خلق را به آنان واگذار کرده در این صورت به عقیده عالمان شیعه و سنی، این عمل شرک است.[۲۱] اما اگر نگاه مستقل به آنان نداشته باشد شرک نیست. یعنی استغاثه کننده معتقد باشد که تصرفات ولی خدا با قدرت و اذن الهی است. یعنی خدا به برخی بندگان ولایت تکوینی و اجازه تصرفاتی جزیی در عالم تکوین را داده است. مثل تصرفات حضرت عیسی(ع) در خلق پرنده، شفا دادن مریض و زنده کردن مرده[۲۲] و تصرف آصف بن برخیا در آوردن تخت بلقیس در یک لحظه.[۲۳]

درخواست حاجت از ولی خدا در زمان حیات و ممات به نحو استقلالی شرک است.[۲۴] اما استغاثه به اولیای الهی و درخواست حاجت در زمان حیات و ممات به اذن خدا را علمای اسلام، شرک نمی‌دانند.[۲۵] برهمین اساس اولیای الهی نیز به اذن خداوند متعال می توانند فریادرس باشند و به عنوان «غیاث المستغیثین» مورد خطاب قراربگیرند . در روایتی پیامبر(ص) امام حسین(ع) را با اوصافی مانند مولای مؤمنان و جانشین پروردگار جهانیان و نیز «غياث المستغيثين» معرفی کرده است. [۲۶][یادداشت ۴] هم‌چنین در یکی از کراماتی که توسط امیرالمؤمنین(ع) تحقق یافته منادی غیبی او را با «يا غياث المستغيثين» مورد خطاب قرار داده است. [۲۷]

آداب استغاثه

برای استغاثه روش‌ها وآدابی بیان شده که مشهورترین آنان عبارت است از:

نماز استغاثه

خواندن نماز استغاثه برای برآورده شدن حاجت توصیه شده است.[یادداشت ۵]

استغاثه به معصومان

گزارشی در منابع موجود نیست که اهل بیت(ع) شیعیان را از استغاثه به پیامبر و اهل بیت(ع) نهی کرده باشند. بلکه در حدیثی امام صادق(ع) می‌فرمایند: هر موقعی حاجتی داشتی که خواستی از خدا طلب کمک بکنی دو رکعت نماز بخوان و بعد از نماز در سجده بگو: «یا محمد یا علی؛‌ای آقای مومنین و مومنات، به شما استغاثه می‌کنم به سوی خدا، یا محمد یا علی، استغاثه می‌کنم به شما، استغاثه به خدا می‌کنم و استغاثه می‌کنم به محمد و علی و فاطمه و- بقیه ائمه(ع) را می‌شماری- به شما توسل می‌کنم به سوی خدا. اگر این عمل را انجام دهی انشاء الله در همان ساعت به فریادت می‌رسند.»[۲۸]

استغاثه به امام زمان(عج)

غوث از القاب امام زمان(عج)، است. [۲۹] [یادداشت ۶] و در برخی از دعاها از جمله دعای فرج و زیارت آل یاسین این لقب درباره امام مهدی به کار رفته است.[یادداشت ۷] دانشمندان شیعه دو نحوه استغاثه به امام زمان را ذکر نموده‌اند:

  • نماز و زیارت استغاثه

بنا بر آنچه که در مصباح کفعمی آمده است. برای استغاثه به امام زمان باید دو رکعت نماز به جای آورد که در رکعت اول آن پس از سوره حمد، سوره فتح و در رکعت دوم سوره نصر را خواند. پس از نماز نیز دعایی که با عبارت «سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّامُّ الشّامِلُ العامُّ...» شروع می‌شود را قرائت کرد آنگاه حاجت خود را طلب نمود. کفعمی گفته است که این نماز را باید در زیر آسمان(جایی که مسقف نباشد)به جای آورد و قبل از آن غسل کند.[۳۰] شیخ محمود عراقی(نویسنده کتاب دارالسلام با موضوع احوال امام زمان و کسانی که ایشان را دیده اند) می‌گوید خودش این عمل را تجربه کرده و آثار عجیبی از آن دیده است.[۳۱]

  • نماز استغاثه به حضرت حجت(عج)

نماز استغاثه دیگری به امام زمان مطرح شده است این نماز دو رکعت است که باید در زیر آسمان و بر بالای بام با سر برهنه خوانده شود و پس از نماز با سر برهنه، امام زمان را با «یا حُجَّةُ الْقآئِمُ» به تعداد عدد أبجدش یعنی ۵۹۵ مرتبه صدا زد. این نماز را صدر الاسلام همدانی، مطرح کرده و گفته که آن را تجربه کرده است.[۳۲]

نماز استغاثه به حضرت فاطمه(س)

روایت شده هرگاه برای شما حاجتی پیش آمد، و سینه‌ات از آن تنگ شد. دو رکعت نماز بخوان، و پس از سلام سی مرتبه تکبیر بگو، و تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آور، و به سجده برو و صد مرتبه بگو: «یا مَوْلاتی یا فاطِمَةُ اَغیثینی»‌ای سرپرستم‌ای فاطمه به فریادم برس پس جانب راست صورت خویش را بر زمین بگذار، و همین ذکر را صد مرتبه بگو، و سپس جانب چپ چهره‌ات را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو، دوباره به سجده برو و صدوده مرتبه بگو، و حاجت خود را یاد کن، به درستی که خدا آن را برآورده کند.[۳۳]

تک‌نگاری

درباره استغاثه، در کتاب‌هایی که در نقد وهابیت است، مطالبی آمده است. برخی از آثاری که در این باره مستقل چاپ شده‌اند عبارتند از:

  • قادری، محمد طاهر، استغاثه و جایگاه شرعی آن، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلام،۱۳۹۰ش.
  • الیاس قاسم اف، توسل و استغاثه در اسلام، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلام،۱۳۹۴ش.
  • سقاف، حسن بن علی،الاغاثه بادله الاستغاثه، مکتبه الامام نووی، عمان،۱۴۱۰ق.
  • سعادتی، قادر، استغاثه در مکتب اهل بیت علیهم السلام : پاسخی به شبهه وهابیت، قم،

دار الاعلام لمدرسة اهل البیت علیهم‌السلام، ۱۳۹۴ش.

پانویس

  1. راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۷؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۷، ص۲۷.
  2. راغب اصفهانی، المفردات،۱۴۱۲ق ج۱، ص۳۱۵.
  3. عبدالرحمن عبدالمنعم، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، ص۱۵۰.
  4. سبکی، شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۴.
  5. غلامزاده، «بررسی ادله وهابیت در ادعای شرک بودن استغاثه به غیرخدا»، ص۷۰.
  6. غلامزاده، «بررسی ادله وهابیت در ادعای شرک بودن استغاثه به غیرخدا»، ص۷۰.
  7. سبکی، شفاءالسقام فی زیارت خیر الانام،۱۴۱۹ق، ص۱۶۰؛ سمهودی، وفاء الوفاء باخبار‌دار المصطفی،۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۳۷۲
  8. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.
  9. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
  10. مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۲۸۳
  11. سوره انفال، آیه۹.
  12. سوره احقاف، آیه۱۷.
  13. صدوق،کتاب توحید،۱۳۸۹ش، ص۲۳۰،ح۵.
  14. صدوق، کمال الدین، ۱۳۸۰ش، ج۱ ص۳۲۸ باب ۳۲، ح۸
  15. سوره قصص، آیه ۱۵.
  16. قرشی، حیاة الامام الحسین،۱۴۱۳ق، ج ۳، ص۲۷۴، فرهاد میرزا، قمقام زخار،۱۳۷۹ش، ص۴۰۴
  17. عثیمین، مجموع فتاوی و رسائل،۱۴۱۳ق، ج۷، ص۹۶
  18. رجبی، توسل و رابطه آن با توحید، ۱۳۸۱ش، ص۲۷
  19. صحیح بخاری،۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۳ ب۴، ح۱۰۱۳
  20. قسطلانی، المواهب اللدنیة، ج۳، ص۶۰۵؛ عابدی، توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت،ٰ۱۳۸۴ش، ص۱۵۰
  21. خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۷۸
  22. سوره آل عمران، آیه ۴۹
  23. سوره نمل، آیه ۴۰
  24. امام خمینی، کتاب الطهارة، ج۳، ص۳۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۶ ص۱۲۹
  25. فرمانیان کاشانی؛ معینی‌فر، نشریه سلفی‌ پژوهی، ش۱، مقاله«رابطه توسل، شفاعت و استغاثه؛ بازخوانی محل نزاع و نقد آن» و سرمقاله«رابطه ولایت تکوینی و استغاثه به ارواح اولیای الاهی» نشریه سراج منیر، ش۱۴.
  26. شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۷۷.
  27. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۷، ص۳۴۵، ج۴۰، ص۲۷۸.
  28. طبرسی، مکارم الأخلاق،۱۳۷۰ش، ص۳۳۰
  29. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص ۳۴.
  30. کفعمی، بلدالامین،۱۴۰۳ق، ص۱۴۵؛ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸
  31. عراقی،‌دار السلام، ۱۴۲۹ق، ص۱۹۳.
  32. همدانی، تکالیف الأنام فی غیبة الإمام، ۱۳۶۱ش، ص۲۵۱.
  33. قمی، مفاتیح الجنان،۱۳۸۸ش، ص۴۲۸

یادداشت

  1. محمد بن عبدالوهاب می‌گوید: «استغاثه نوعی عبادت است. از طرفی خداوند امر فرموده است که هر نوع عبادتی مخصوص خداست. مجموعة المؤلفات،ج۱، ص۱۸۹. و به دلیل آیه (إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجابَ لَکمْ).سوره انفال،آیه ۹. بنابراین استغاثه به درگذشتگان و غایبان از جنس ملائکه، جن و انس، در جلب نفع و دفع ضرر، شرکی بزرگ است.قفاری، أصول مذهب الشیعة، ج۲، ص۴۹۵ قطعا، عبادت مخصوص خداوند است. اما استغاثه به معنای عبادت نیست.عبادت به معنای فروتنی در برابر عظمت خداوند است. راغب اصفهانی،المفردات ج۱، ص۵۴۲ آیت الله سبحانی در این باره می‌نویسد: «عبادت نوعی گفتار و رفتار است که از اعتقاد به الوهیت سرچشمه بگیرد. هرگز نمیتوان دعاو عبادت را هم‌معنا شمرد و هر ندا و درخواستی را عبادت و پرستش دانست. بنابراین اگر کسی از پیامبر(ص) یا فردی استمداد کرد و آنان را صدازد، نمی‌توان گفت که آنها را عبادت کرده است؛ زیرا دعوت و ندا، اعم از پرستش و عبادت است. سبحانی،آیین وهابیت،۱۳۶۴ش، ص۱۹۲
  2. فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ ...آن كس كه از پيروانش بود، بر ضد كسى كه دشمن وى بود، از او يارى خواست.
  3. به عنوان نمونه ابن تیمیه در کتاب «زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور» استنجاد (استغاثه) به قبر پیامبران و صالحان را تقسیم بندی کرده و تمام اقسامش را شرک برشمرده و برخی اقسامش را ( که در خواست کارهایی است که فقط خدا قدرت انجامش را دارد)شرک صریح دانسته که اگر انسان از آن توبه نکند محکوم به کشته شدن است.[فهذا شرك صريح، يجب أن يستتاب صاحبه فإن تاب وإلا قتل] ابن تیمیه، كتاب زيارة القبور والاستنجاد بالمقبور، صص۱۸-۳۷https://shamela.ws/book/6919/17
  4. وأما الحسين فإنه مني، وهو ابني وولدي، وخير الخلق بعد أخيه، وهو إمام المسلمين، ومولى المؤمنين، وخليفة رب العالمين، وغياث المستغيثين
  5. چون خواستی بخوابی، نزد خود ظرف آب تمیزی بگذار و رویش را بپوش، چون برای نماز شب بیدار شوی سه جرعه از آن بنوش و با بقیه آن وضو بگیر و رو به قبله اذان و اقامه بگو و دو رکعت نماز به هر سوره‌ای که خواهی بخوان. و در رکوع و بعد از آن و در سجده و بعد از آن و در سجده دوم و بعد از آن و در هر یک بیست و پنج مرتبه بگو: «یا غیاث المستغیثین». در رکعت دوم مانند آن بخوان و بعد از سلام رو به آسمان کن و سی مرتبه بگو: «من العبد الذّلیل اِلی المَولی الجَلیل» و حاجتت را بخواه که برآورده شود، ان‌شاء‌الله. طبرسی، مکارم‌الاخلاق،۱۳۷۰ش،ص۳۳۰
  6. ابی عبدالله(ع)يخرج الله منه عز وجل غوث هذه الامه وغياثها وعلمها ونورها وفهمها وحكمها
  7. در زیارت آل یاسین آمده است: " السَّلام علیکَ ایها العَلَم المَنصوب و العِلم المَصبوب و الغَوث "سلام بر تو‌ای پرچم افراشته(امامت) و‌ای علم و حکمت حق، و‌ای پناه خلق. در بخش پایانی دعای "الهی عَظُمَ البَلاء" می‌خوانیم:«ای مولای من،ای صاحب زمان، به فریادم برس،به فریادم برس، به فریادم برس!»

منابع

  • امام خمینی، سیدروح الله، کتاب الطهارة، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، چاپ سوم، بیروت، دار ابن‌کثیر، ۱۴۰۷ق.
  • خطیب بغدادی، احمد بن علی ابوبکر، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا.
  • خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، قم، بی‌نا، ۱۴۱۸ق.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
  • رجبی، حسین، توسل و رابطه آن با توحید، مشعر، تهران، ۱۳۸۱ش.
  • سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، قم، انتشارات دفتر اسلامی، ۱۳۶۴ش.
  • سبکی، تقی الدین علی بن عبدالکافی، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام علیه الصلاة والسلام، بی‌جا، ۱۴۱۹ق.
  • سعدی، عبدالملک، البدعة فی مفهومها الاسلامی الدقیق، مطبعة النواعیر، ۱۹۹۲م.
  • سمهودی، الشافعی علی بن عبدالله، وفاء الوفاء، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • شریف‌ قرشی، باقر، حیاة الامام الحسین، قم، مدرسه علمیه ایروانی، ۱۴۱۳ق.
  • شمس الدین ابوعبدالله محمد بن عثمان، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۸۲ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، قم، نشر بعثت، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کتاب توحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۹ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی،کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه پهلوان، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • طبرسی، حسن بن فضل، مکارم‌الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۳۷۰ش.
  • عابدی، احمد، توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت، چاپ اول، تهران، نشر مشعر.
  • عبدالرحمن عبدالمنعم، محمود، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، دارالفضیلة، بی‌تا.
  • عثیمین، محمد بن صالح، مجموع فتاوی ورسائل العثیمین،بیروت، دارالوطن، ۱۴۱۳ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی شافعی، احمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۷۹ق.
  • غلامزاده، سعید، «بررسی ادله وهابیت در ادعای شرک بودن استغاثه به غیرخدا»، در مجله سلفی پژوهی، شماره ۵، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
  • فرهاد میرزا، قمقام زخار و صمصام بتار، تصحیح محمود محرمی، تهران، نشر کتابچی، ۱۳۷۹ش.
  • قسطلانی قتیبی، أحمد بن محمد بن أبی‌بکر، المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، قاهره، المکتبة التوفیقیة، بی‌تا.
  • قفاری، ناصر بن عبدالله بن علی، اصول مذهب الشیعه الاثنی عشریه، ریاض، ۱۴۱۴ق.
  • قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه حسین انصاریان، قم،‌ دار العرفان، ۱۳۸۸ش
  • کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۳ق.
  • محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان، مجموعة المؤلفات، ریاض، المملکة العربیة السعودیة، بی‌تا.
  • محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان، کتاب التوحید، جامعة الامام محمد بن مسعود، ریاض، بی‌تا.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه وفا، ۱۴۰۳ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
  • مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، مؤسسة الخرسان، ۱۴۲۶ق.
  • مناقب أبی‌حنیفه، شمس‌الدین ابوعبدالله الذهبی، حیدرآباد، هند، إحیاء المعارف النعمانیه، ۱۴۰۸ق.
  • نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، لبنان،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • همدانی‌، صدرالاسلام، تکالیف‌ الانام‌ فی‌ غیبة‌ الامام‌، تهران‌، انتشارات‌ بدر، ۱۳۶۱ش.
  • هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، مکتبة القدس، قاهره، ۱۴۱۴ق.