سوره قلم یا نون و القلم شصت و هشتمین سوره و از سورههای مکیقرآن که در جزء ۲۹ جای گرفته است. این سوره به این دلیل قلم نامیده شده که خداوند در آیه اول آن به قلم سوگند یاد کرده است. محتوای سوره قلم، دلداری پیامبر(ص) در مقابل تهمتهایمشرکان و دعوت به صبر و نهی او از پیروی مشرکان و یادآوری عذاب مشرکان در روز قیامت است. از آیات مشهور این سوره، آیه «و ان یکاد» و آیه خُلق عظیم است که پیامبر(ص) را دارای اخلاقی والا معرفی میکند. در روایات آمده است هر کس سوره قلم را در نماز واجب یا مستحب بخواند، از فقر و فشار قبر در امان خواهد بود.
معرفی
نامگذاری
این سوره به دلیل اینکه با کلمه «قلم» آغاز میشود و خداوند به قلم و آنچه مینویسند، سوگند یاد کرده، قلم نام گرفته است. همچنین چون با حرف مقطعه «ن» شروع میشود، نام دیگرش نون یا نون و القلم است.[۱]
علامه طباطبایی در المیزان قلم را را منحصر به قلم مخصوصی نمی داند و «مایسطرون» (آنچه می نویسند) را مطلق هر نوشتهای دانسته و قلم و آنچه که به توسط قلم نگاشته می شود را یکی ازبزرگترین نعمتهای الهی دانسته که انسان به آن هدایت و رهنمون گشته است که در سورههای الرحمان[یادداشت ۲] و علق [یادداشت ۳]نیز به آن اشاره شده است؛ و در واقع سوگند خداوند به قلم وآنچه توسط آن مینویسند سوگند به نعمت است که در کلام الهی سوگند به نعمتهای مختلف رائج است. مانند سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و حتی انجیر و زیتون. [۶]
مفاهیم این سوره را میتوان در موضوعات زیر دستهبندی کرد:[۷]
مطلب چهارم؛ آیه ۴۸-۵۰ ضرورت صبر تا فرارسیدن زمان عذاب کافران
روایتهای تاریخی
داستان اصحاب الجنة (آیه ۱۷ـ۳۳)
سوره قلم از آیه هفدهم به بعد، حکایت عدهای ثروتمند را روایت میکند که باغ سرسبز و خرمی در یمن داشتند. آن باغ از آنِ پیرمردی بود که به اندازه نیازش از آن استفاده میکرد و اضافه محصولش را به نیازمندان میداد. پس از مرگش، فرزندان او، تصمیم گرفتند که همه سود حاصل از باغ را برای خود بردارند و مستمندان را از آن باغ محروم کنند. بر اثر بخل ورزیدن آنها، شبی بر اثر صاعقه، باغ آتش گرفت و از آن چیزی به جا نماند. یکی از برادران، آنان را به خدا دعوت کرد و آنان از رفتار خود پشیمان شدند و توبه کردند. آیه ۳۳ در پایان این داستان یادآوری میکند که غرور و از یاد بردن نیازمندان چنین عاقبتی در پی دارد.[۹]برخی از مفسران نکاتی را از آیه استفاده کردهاند که عبارتند از: آزمايش يكى از سنّتهاى الهى است، ناکامی طرحهای محروم ساختن فقیران، اختصاص نداشتن قهر الهی به آخرت وامکان وقوعش در دنیا، تنبیه و کیفر از شؤون ربوبیت خداست، رنگ باختن تدبیر انسان در برابر تدبیر خداوند، حمایت خداوند از فقرا و عدم انحصار دستیابی انسان به کامیابی از طریق محاسبات. [۱۰]
ترجمه: و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند، و میگفتند: او واقعاً دیوانهای است، و حال آنکه [قرآن] جز تذکاری برای جهانیان نیست.
آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم، مشهور به آیه «و ان یکاد» یا آیه چشم زخم است. بسیاری از مردم تابلوهای متنوعی از این آیه تهیه و در خانه یا محل کار نصب میکنند؛ چون معتقدند این آیه برای جلوگیری از چشم زخم، مفید است. در مقابل، برخی مانند استاد مطهری با قبول اصل تأثیر چشم زخم، این آیه و همچنین نصب آن را در داخل خانه و مغازه، بیارتباط با مسئله چشم زخم میدانند.[۱۱]علامه طباطبایی بر این باور است که عموم مفسران واژه ازلاق در آیه را مرتبط با چشم زخم دانسته اند که در واقع نوعی تأثیر نفسانی است و دلیل عقلی بر انکارش نیست و چه بسا مواردی به عنوان شاهد وجود دارد که قابل انطباق بر همین چشم زخم(چشم زدن و چشم خوردن) است و از دیگر سو روایاتی هم در باره آن وجود دارد. [۱۲]
در تفسیر این آیه آمده است این آیه اگرچه نیکوبودن اخلاقرسول خدا(ص) را میستاید، بیشتر به اخلاق پسندیده اجتماعی او نظر دارد؛ اخلاقی که مربوط به معاشرت است، مثل استواری بر حق، صبر در مقابل آزارِ مردم و خطاکاریها و عفو و گذشت از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و سایر موارد.[۱۳]علامه طباطبایی در انتهای جلد ششم تفسیر المیزان، ۱۸۳ روایت درباره اوصاف جسمی و روحی و اخلاقی پیامبر(ص) نقل میکند و گاه به شرح آنها میپردازد.[۱۴] از جمله آنها روایتی از امام علی(ع) است که در پاسخ به پرسش امام حسین(ع) درباره چگونگی مجالس پیامبر(ص) فرموده: پیامبر(ص) در مجلس حق همه را ادا مى کرد، به طورى که احدى از همنشینانش احساس نمى کرد که از دیگران در نزد او محترم تر است ، و هر کسى که شرفیاب حضورش مى شد این قدر صبر مى کرد تا خود او برخیزد و برود، و هر کس حاجتى از او طلب مى کرد برنمى گشت مگر اینکه یا حاجت خود را گرفته بود، یا با بیانى قانع ، دلخوش شده بود،خُلق نازنینش اینقدر نرم بود که به مردم اجازه مى داد او را براى خود پدرى مهربان بپندارند، و همه نزد او در حق مساوى بودند. [۱۵]
از امام صادق(ع) روایت شده است هر کس سوره قلم را در نماز واجب یا مستحب بخواند، خداوند او را از فقر در امان نگه میدارد و از فشار قبر در امان خواهد بود.[۱۶] در روایت دیگری آمده است ثواب قرائت آن معادل اجر کسانی است که خداوند صبر (یا خِرَد) آنان را بزرگ داشته است. همچنین گفته شده است اگر این سوره را بر چیزی نوشته و بر دندان آسیبدیده بگذارند، درد دندان در همان لحظه آرام میگیرد.[۱۷]
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. نون سوگند به قلم و آنچه مینویسند ١﴾
﴿مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ٢﴾
﴿[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستی ٢﴾
﴿وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ٣﴾
﴿و کسانی که کافر شدند گفتند رستاخیز برای ما نخواهد آمد بگو چرا سوگند به پروردگارم که حتماً برای شما خواهد آمد [همان] دانای نهان[ها] که هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین از وی پوشیده نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن است مگر اینکه در کتابی روشن [درج شده] است ٣﴾
﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ ٤﴾
﴿تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به پاداش رساند آنانند که آمرزش و روزی خوش برایشان خواهد بود ٤﴾
﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ٥﴾
﴿و کسانی که در [ابطال] آیات ما کوشش میورزند که ما را درمانده کنند برایشان عذابی از بلایی دردناک باشد ٥﴾
﴿بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ ٦﴾
﴿و کسانی که از دانش بهره یافتهاند میدانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده حق است و به راه آن عزیز ستوده[صفات] راهبری میکند ٦﴾
﴿و کسانی که کفر ورزیدند گفتند آیا مردی را به شما نشان دهیم که شما را خبر میدهد که چون کاملاً متلاشی شدید [باز] قطعاً در آفرینشی جدید خواهید بود ٧﴾
﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ ٨﴾
﴿آیا [این مرد] بر خدا دروغی بسته یا جنونی در اوست [نه] بلکه آنان که به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهی دور و درازند ٨﴾
﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ ٩﴾
﴿آیا به آنچه از آسمان و زمین در دسترسشان و پشتسرشان است ننگریستهاند اگر بخواهیم آنان را در زمین فرو میبریم یا پارهسنگهایی از آسمان بر سرشان میافکنیم قطعاً در این [تهدید] برای هر بنده توبهکاری عبرت است ٩﴾
﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ ١٠﴾
﴿و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم [و گفتیم] ای کوهها با او [در تسبیح خدا] همصدا شوید و ای پرندگان [هماهنگی کنید] و آهن را برای او نرم گردانیدیم ١٠﴾
﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ ١١﴾
﴿[که] زرههای فراخ بساز و حلقهها را درست اندازهگیری کن و کار شایسته کنید زیرا من به آنچه انجام میدهید بینایم ١١﴾
﴿مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ١٢﴾
﴿و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار میکردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمیتافت از عذاب سوزان به او میچشانیدیم ١٢﴾
﴿عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ١٣﴾
﴿[آن متخصصان] برای او هر چه میخواست از نمازخانهها و مجسمهها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و دیگهای چسبیده به زمین میساختند ای خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکی سپاسگزارند ١٣﴾
﴿أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ ١٤﴾
﴿پس چون مرگ را بر او مقرر داشتیم جز جنبندهای خاکی [=موریانه] که عصای او را [به تدریج] میخورد [آدمیان را] از مرگ او آگاه نگردانید پس چون [سلیمان] فرو افتاد برای جنیان روشن گردید که اگر غیب میدانستند در آن عذاب خفتآور [باقی] نمیماندند ١٤﴾
﴿قطعاً برای [مردم] سبا در محل سکونتشان نشانه [رحمتی] بود دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتیم] از روزی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید شهری استخوش و خدایی آمرزنده ١٥﴾
﴿سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ١٦﴾
﴿پس روی گردانیدند و بر آن سیل [سد] ع رم را روانه کردیم و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوههای تلخ و شورهگز و نوعی از کنار تنک داشت تبدیل کردیم ١٦﴾
﴿این [عقوبت] را به [سزای] آنکه کفران کردند به آنان جزا دادیم و آیا جز ناسپاس را به مجازات میرسانیم ١٧﴾
﴿وَلَا يَسْتَثْنُونَ ١٨﴾
﴿و میان آنان و میان آبادانیهایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم و در میان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بودیم در این [راه]ها شبان و روزان آسودهخاطر بگردید ١٨﴾
﴿تا گفتند پروردگارا میان [منزلهای] سفرهایمان فاصله انداز و بر خویشتن ستم کردند پس آنها را [برای آیندگان موضوع] حکایتها گردانیدیم و سخت تارومارشان کردیم قطعاً در این [ماجرا] برای هر شکیبای سپاسگزاری عبرتهاست ١٩﴾
﴿فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ٢٠﴾
﴿و قطعاً شیطان گمان خود را در مورد آنها راستیافت و جز گروهی از مؤمنان [بقیه] از او پیروی کردند ٢٠﴾
﴿فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ٢١﴾
﴿و [شیطان] را بر آنان تسلطی نبود جز آنکه کسی را که به آخرت ایمان دارد از کسی که دربارهٔ آن در تردید است باز شناسیم و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است ٢١﴾
﴿بگو کسانی را که جز خدا [معبود خود] پنداشتهاید بخوانید هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین مالک نیستند و در آن دو شرکتی ندارند و برای وی از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست ٢٢﴾
﴿فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ٢٣﴾
﴿و شفاعتگری در پیشگاه او سود نمیبخشد مگر برای آن کس که به وی اجازه دهد تا چون هراس از دلهایشان برطرف شود میگویند پروردگارتان چه فرمود میگویند حقیقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ ٢٣﴾
﴿و کسانی که کافر شدند گفتند نه به این قرآن و نه به آن [توراتی] که پیش از آن است هرگز ایمان نخواهیم آورد و ای کاش بیدادگران را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ازداشتشدهاند میدیدی [که چگونه] برخی از آنان با برخی [دیگر جدل و] گفتگو میکنند کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند اگر شما نبودید قطعاً ما مؤمن بودیم ٣١﴾
﴿کسانی که [ریاست و] برتری داشتند به کسانی که زیردست بودند میگویند مگر ما بودیم که شما را از هدایت پس از آنکه به سوی شما آمد بازداشتیم [نه] بلکه خودتان گناهکار بودید ٣٢﴾
﴿و کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند [نه] بلکه نیرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه که ما را وادار میکردید که به خدا کافر شویم و برای او همتایانی قرار دهیم و هنگامی که عذاب را ببینند پشیمانی خود را آشکار کنند و در گردنهای کسانی که کافر شدهاند غلها مینهیم آیا جز به سزای آنچه انجام میدادند میرسند ٣٣﴾
﴿و گفتند ما دارایی و فرزندانمان از همه بیشتر است و ما عذاب نخواهیم شد ٣٥﴾
﴿مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ٣٦﴾
﴿بگو پروردگار من است که روزی را برای هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند لیکن بیشتر مردم نمیدانند ٣٦﴾
﴿أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ ٣٧﴾
﴿و اموال و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس برای آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ی بهشتی] آسودهخاطر خواهند بود ٣٧﴾
﴿إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ ٣٨﴾
﴿و کسانی که در [ابطال] آیات ما میکوشند که [ما را به خیال خود] درمانده کنند آنانند که در عذاب احضار میشوند ٣٨﴾
﴿بگو در حقیقت پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا برای او تنگ میگرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او میدهد و او بهترین روزی دهندگان است ٣٩﴾
﴿سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَلِكَ زَعِيمٌ ٤٠﴾
﴿و [یاد کن] روزی را که همه آنان را محشور میکند آنگاه به فرشتگان میفرماید آیا اینها بودند که شما را میپرستیدند ٤٠﴾
﴿و چون آیات تابناک ما بر آنان خوانده میشود میگویند این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند بازدارد و [نیز] میگویند این جز دروغی بربافته نیست و کسانی که به حق چون به سویشان آمد کافر شدند میگویند این جز افسونی آشکار نیست ٤٣﴾
﴿و ما کتابهایی به آنان نداده بودیم که آن را بخوانند و پیش از تو هشداردهندهای به سویشان نفرستاده بودیم ٤٤﴾
﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ٤٥﴾
﴿و کسانی که پیش از اینان بودند [نیز] تکذیب کردند در حالی که اینان به دهیک آنچه بدیشان داده بودیم نرسیدهاند [آری] فرستادگان مرا دروغ شمردند پس چگونه بود کیفر من ٤٥﴾
﴿بگو من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو دو و به تنهایی برای خدا به پا خیزید سپس بیندیشید که رفیق شما هیچ گونه دیوانگی ندارد او شما را از عذاب سختی که در پیش است جز هشداردهندهای [بیش] نیست ٤٦﴾
﴿و ای کاش میدیدی هنگامی را که [کافران] وحشتزدهاند [آنجا که راه] گریزی نمانده است و از جایی نزدیک گرفتار آمدهاند ٥١﴾
﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ٥٢﴾
﴿و میگویند به او ایمان آوردیم و چگونه از جایی [چنین] دور دستیافتن [به ایمان] برای آنان میسر است ٥٢﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. نون سوگند به قلم و آنچه مینویسند ١ [که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستی ٢ و بیگمان تو را پاداشی بیمنتخواهد بود ٣ و راستی که تو را خویی والاست ٤ به زودی خواهی دید و خواهند دید ٥ [که] کدام یک از شما دستخوش جنونید ٦ پروردگارت خود بهتر میداند چه کسی از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است ٧ پس از دروغزنان فرمان مبر ٨ دوست دارند که نرمی کنی تا نرمی نمایند ٩ و از هر قسم خورنده فرومایهای فرمان مبر ١٠ [که] عیبجوست و برای خبرچینی گام برمیدارد ١١ مانع خیر متجاوز گناه پیشه ١٢ گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است ١٣ به صرف اینکه مالدار و پسردار است ١٤ چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانههای پیشینیان است ١٥ زودا که بر بینیاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] ١٦ ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتماً بچینند ١٧ و[لی] ان شاء الله نگفتند ١٨ پس در حالی که آنان غنوده بودند بلایی از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش درآمد ١٩ و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید ٢٠ پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند ٢١ که اگر میوه میچینید بامدادان به سوی کشتخویش روید ٢٢ پس به راه افتادند و آهسته به هم میگفتند ٢٣ که امروز نباید در باغ بینوایی بر شما در آید ٢٤ و صبحگاهان در حالی که خود را بر منع [بینوایان] توانا میدیدند رفتند ٢٥ و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعاً ما راه گم کردهایم ٢٦ [نه] بلکه ما محرومیم ٢٧ خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکی نمیستایید ٢٨ گفتند پروردگارا تو را به پاکی میستاییم ما واقعاً ستمگر بودیم ٢٩ پس بعضیشان رو به بعضی دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند ٣٠ گفتند ای وای بر ما که سرکش بودهایم ٣١ امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم ٣٢ عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر میدانستند قطعاً بزرگتر خواهد بود ٣٣ برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهای پر ناز و نعمت است ٣٤ پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد ٣٥ شما را چه شده چگونه داوری میکنید ٣٦ یا شما را کتابی هست که در آن فرا میگیرید ٣٧ که هر چه را برمیگزینید برای شما در آن خواهد بود ٣٨ یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایی رسا گرفتهاید که هر چه دلتان خواستحکم کنید ٣٩ از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند ٤٠ یا شریکانی دارند پس اگر راست میگویند شریکانشان را بیاورند ٤١ روزی که کار زار [و رهایی دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایی نیابند ٤٢ دیدگانشان به زیر افتاده خواری آنان را فرو میگیرد در حالی که [پیش از این] به سجده دعوت میشدند و تندرست بودند ٤٣ پس مرا با کسی که این گفتار را تکذیب میکند واگذار به تدریج آنان را به گونهای که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت ٤٤ و مهلتشان میدهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است ٤٥ آیا از آنان مزدی درخواست میکنی و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مییابند ٤٦ یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مینویسند ٤٧ پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایی ورز و مانند همدم ماهی [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد ٤٨ اگر لطفی از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمیکرد قطعاً نکوهش شده بر زمین خشک انداخته میشد ٤٩ پس پروردگارش وی را برگزید و از شایستگانش گردانید ٥٠ و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند و میگفتند او واقعاً دیوانهای است ٥١ و حال آنکه [قرآن] جز تذکاری برای جهانیان نیست ٥٢﴾
↑ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سورهها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)
↑ خَلَقَ الْإِنْسَانَ *عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ترجمه:انسان را آفرید، و به او «بیان» را آموخت. سوره الرحمان آیات ۳و۴
↑الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ترجمه:آن خدایی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت.و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. سوره علق آیات ۴و۵
منابع
قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۳۷۶ش.
بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، به تحقیق بنیاد بعثت، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۱۵ق.