سوره دُخان چهل و چهارمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۵ جای دارد. این سوره را از آنرو دُخان نامیدهاند که آیه دهم آن، از عذابی به نام دخان (دود) برای کافران سخن گفته است.
سوره دخان، قرآن را نازلشده در شب قدر معرفی میکند و به کافران که در قرآن شک میکنند، هشدار به عذاب میدهد. در این سوره همچنین داستان حضرت موسی و قوم بنیاسرائیل و قوم فرعون آمده است.
درباره ثواب قرائت سوره دخان، از جمله از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره دخان را در شب جمعه بخواند، گناهانش آمرزیده خواهد شد.
در کتاب مفاتیح الجنان یکی از اعمال شب ۲۳ رمضان قرائت سوره دخان بیان شده است.
معرفی
نامگذاری
این سوره را از آن رو دُخان (به معنای دود) نامیدهاند که آیه دهم [یادداشت ۱]آن از عذابی به نام دخان برای کافران سخن گفته است.[۱]
سوره دخان ۵۹ آیه، ۳۴۶ کلمه و ۱۴۷۵ حرف دارد. این سوره با حروف مُقَطَّعه «حم» (حا میم) آغاز میشود؛ بر همین اساس آن را جزو سورههای حوامیم دانستهاند. سوره دخان به لحاظ حجمی جزو سورههای مَثانی و کمتر از یک حِزب است.[۳]
محتوا
به نوشته المیزان، هدف اصلی سوره دخان تهدید به عذاب دنیا و آخرت است و این تهدید متوجه کافرانی است که از روی هوی وهوس در حقانیت قرآن تردید دارند. سوره دخان به نزول قرآن در شب قدر از سوی خداوند برای هدایت انسانها اشاره دارد. [۴] طبق تفسیر نمونه، سوره دخان همانند دیگر سورههای مکی بیشتر از عقاید سخن گفته است. توحید، معاد و قرآن سه محور اصلی آن است؛ افزون بر این در آن از عذابهای کافران، داستان حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل و قوم فرعون و فلسفه خلقت سخن به میان آمده است.[۵]
طبق حدیثی از پیامبر، هر کس سوره دخان را در شب جمعه بخواند، گناهانش آمرزیده خواهد شد.[۷] همچنین از امام صادق نقل شده است هر کس سوره دخان را در نمازهایواجب و مستحب بخواند، خداوند در روز قیامت او را همراه با مؤمنان محشور خواهد کرد و او را در سایه عرش خود قرار دهد و در محاسبه اعمال بر او آسان خواهد گرفت و نامه عملش را به دست راستش خواهد داد.[۸] در کتاب مفاتیح الجنان یکی از اعمال شب ۲۳ رمضان (از شبهای قدر)، قرائت سوره دخان بیان شده است.[۹]
آیات مشهور
﴿كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ٢٥ وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ٢٦ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ٢٧ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ ٢٨ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ ٢٩﴾ [دخان:25–29] ﴿[وه] چه باغها و چشمهسارانی [که آنها بعد از خود] بر جای نهادند ٢٥ و کشتزارها و جایگاههای نیکو ٢٦ و نعمتی که از آن برخوردار بودند ٢٧ [آری] این چنین [بود] و آنها را به مردمی دیگر میراث دادیم ٢٨ و آسمان و زمین بر آنان زاری نکردند و مهلت نیافتند ٢٩﴾
این آیات در باره قوم بنی اسرائیل(فرعونیان) پس از غرق شدنشان در دریا و اشاره به امکاناتی است که از آنها بهرهمند بودند. [۱۰] ولی در گزارشهای تاریخی است که امام علی (ع) در مسیر رفتن به جنگ صفین وقتی به مدائن (ساباط شهر بَهُرَ سیر)رسید در ایوان کسری و آثار به جا مانده از آنها گردشی کرد و شنید که یکی از یارانش این بیت شعر از ابن يعفر التميمي را می خواند:
جرت الرياح على مكان ديارهم
فكأنما كانوا على ميعاد
بادها بر ديار آنها برگذشت گويا از پيش وعدهاى داشتند. [۱۱]امام (ع) به او فرمود چرا نمیگویی: 'كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ*فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ *وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ*وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ*كَذَٰلِكَ ۖ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ *فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ...آنگاه امام فرمود اینان کسانی بودند که از دیگران (قدرت و شکوه) را به ارث بردند و اینک خودشان و آثارشان میراث دیگران گشته است.ايشان شكر نعمت به جاى نياوردند و بر اثر گناه ، دنيايشان را از آنان ستاندند.از کفران نعمت بپرهيزيد تا عذاب بر شما فرو نيايد. [۱۲]شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان پس از نقل این واقعه میگوید: حاصل اين مقام را حكيم خاقانى به شعر درآورده آنجا كه فرموده
از آیه ۵۱ تا ۵۷ به گوشهای از نعمتهایی که متقین در قیامت از آن بهرهمند هستند اشاره شده است . «مقام امین» که که همان بهشت های دارای چشمهسارهاست جایی ثابتی است که متقین در آن از هر گونه ناخوشی مصون هستند. [۱۴]امام صادق(ع) در روایتی در تفسیر نورالثقلین در امان بودن از بلایا در دنیا را نیز از مصادیق این آیه برشمرده و با تقوا را کسی دانسته که در پی عمل کردن به چیزی باشد که خداوند دوست دارد و فرموده است هر بندهاى به آنچه خداوند عزّ و جل دوست دارد روى آورد، خداوند به آنچه او دوست دارد متوجه شود،و هر كس به خدا پناهنده شود خداوند او را حفظ كند،و هر كه خدا به او رو كند و او را حفظ كند، باكى ندارد كه آسمان به زمين افتد،يا بلايى فرود آيد كه همۀ مردم زمين را فرو گيرد، او به وسيله تقوا در پناه خدا از هر بلايى محفوظ خواهد بود،آيا اين طور نيست كه خداوند مى فرمايد:«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ». افراد با تقوا در مقام امن هستند. [۱۵]
﴿در حقیقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانیدیم امید که پند پذیرند ٥٨﴾
﴿فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ ٥٩﴾
﴿پس مراقب باش زیرا که آنان هم مراقبند ٥٩﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. حاء میم ١ سوگند به کتاب روشنگر ٢ [که] ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم [زیرا] که ما هشداردهنده بودیم ٣ در آن [شب] هر [گونه] کاری [به نحوی] استوار فیصله مییابد ٤ [این] کاری است [که] از جانب ما [صورت میگیرد] ما فرستنده [پیامبران] بودیم ٥ [و این] رحمتی از پروردگار توست که او شنوای داناست ٦ پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر یقین دارید ٧ خدایی جز او نیست او زندگی میبخشد و میمیراند پروردگار شما و پروردگار پدران شماست ٨ ولی نه آنها به شک و شبهه خویش سرگرمند ٩ پس در انتظار روزی باش که آسمان دودی نمایان برمیآورد ١٠ که مردم را فرو میگیرد این است عذاب پر درد ١١ [میگویند] پروردگارا این عذاب را از ما دفع کن که ما ایمان داریم ١٢ آنان را کجا [جای] پند[گرفتن] باشد و حال آنکه به یقین برای آنان پیامبری روشنگر آمده است ١٣ پس از او روی برتافتند و گفتند تعلیمیافتهای دیوانه است ١٤ ما این عذاب را اندکی از شما برمیداریم [ولی شما] در حقیقت باز از سر میگیرید ١٥ روزی که دست به حمله میزنیم همان حمله بزرگ [آنگاه] ما انتقامکشندهایم ١٦ و به یقین پیش از آنان قوم فرعون را بیازمودیم و پیامبری بزرگوار برایشان آمد ١٧ که [به آنان گفت] بندگان خدا را به من بسپارید زیرا که من شما را فرستادهای امینم ١٨ و بر خدا برتری مجویید که من برای شما حجتی آشکار آوردهام ١٩ و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از اینکه مرا سنگباران کنید ٢٠ و اگر به من ایمان نمیآورید پس از من کناره گیرید ٢١ پس پروردگار خود را خواند که اینها مردمی گناهکارند ٢٢ [فرمود] بندگانم را شبانه ببر زیرا شما مورد تعقیب واقع خواهید شد ٢٣ و دریا را هنگامی که آرام است پشتسر بگذار که آنان سپاهی غرقشدنیاند ٢٤ [وه] چه باغها و چشمهسارانی [که آنها بعد از خود] بر جای نهادند ٢٥ و کشتزارها و جایگاههای نیکو ٢٦ و نعمتی که از آن برخوردار بودند ٢٧ [آری] این چنین [بود] و آنها را به مردمی دیگر میراث دادیم ٢٨ و آسمان و زمین بر آنان زاری نکردند و مهلت نیافتند ٢٩ و به راستی فرزندان اسرائیل را از عذاب خفتآور رهانیدیم ٣٠ از [دست] فرعون که متکبری از افراطکاران بود ٣١ و قطعاً آنان را دانسته بر مردم جهان ترجیح دادیم ٣٢ و از نشانهها [ی الهی] آنچه را که در آن آزمایشی آشکار بود بدیشان دادیم ٣٣ هر آینه این [کافران] میگویند ٣٤ جز مرگ نخستین دیگر [واقعهای] نیست و ما زندهشدنی نیستیم ٣٥ اگر راست میگویید پس پدران ما را [باز] آورید ٣٦ آیا ایشان بهترند یا قوم تبع و کسانی که پیش از آنها بودند آنها را هلاک کردیم زیرا که گنهکار بودند ٣٧ و آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازی نیافریدهایم ٣٨ آنها را جز به حق نیافریدهایم لیکن بیشترشان نمیدانند ٣٩ در حقیقت روز جداسازی موعد همه آنهاست ٤٠ همان روزی که هیچ دوستی از هیچ دوستی نمیتواند حمایتی کند و آنان یاری نمیشوند ٤١ مگر کسی را که خدا رحمت کرده است زیرا که اوست همان ارجمند مهربان ٤٢ آری درخت زقوم ٤٣ خوراک گناه پیشه است ٤٤ چون مس گداخته در شکمها میگدازد ٤٥ همانند جوشش آب جوشان ٤٦ او را بگیرید و به میان دوزخش بکشانید ٤٧ آنگاه از عذاب آب جوشان بر سرش فرو ریزید ٤٨ بچش که تو همان ارجمند بزرگواری ٤٩ این است همان چیزی که دربارهٔ آن تردید میکردید ٥٠ به راستی پرهیزگاران در جایگاهی آسوده [اند] ٥١ در بوستانها و کنار چشمه سارها ٥٢ پرنیان نازک و دیبای ستبر میپوشند [و] برابر هم نشستهاند ٥٣ [آری] چنین [خواهد بود] و آنها را با حوریان درشتچشم همسر میگردانیم ٥٤ در آنجا هر میوهای را [که بخواهند] آسودهخاطر میطلبند ٥٥ در آنجا جز مرگ نخستین مرگ نخواهند چشید و [خدا] آنها را از عذاب دوزخ نگاه میدارد ٥٦ [این] بخششی است از جانب پروردگار تو این است همان کامیابی بزرگ ٥٧ در حقیقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانیدیم امید که پند پذیرند ٥٨ پس مراقب باش زیرا که آنان هم مراقبند ٥٩﴾