آیه تخییر (احزاب: ۲۸-۲۹) به اختیار داشتن همسران پیامبر(ص) بین طلاق یا زندگی با وی اشاره دارد. به باور مفسران، این آیه به دنبال مشاجره اهانتآمیز برخی از همسران پیامبر با او، بر سر درخواستهای مادی نازل شد. پیامبر اسلام(ص) به دستور خداوند، زنانش را بین ماندن در کنار خود و زندگی ساده، یا طلاق و بهرهمندشدن از مال فراوان اختیار داد.
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیه تخییر |
واقع در سوره | احزاب |
شماره آیه | ۲۸ و ۲۹ |
جزء | ۲۱ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اخلاقی- فقهی |
درباره | اختیار داشتن همسران پیامبر(ص) به طلاق یا زندگی با او |
آیه تخییر منشأ اختلاف فقهی بین شیعه و اهل سنت درباره چگونگی وقوع طلاق شده است. برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند همین که شوهر به همسرش اختیار جدایی دهد به معنای طلاق او است و در مقابل، همین که زنی جدایی را انتخاب کند طلاق انجام میشود و نیازی به صیغه طلاق نیست؛ اما به باور فقیهان شیعه، برای طلاق باید صیغه طلاق خوانده شود. همچنین، پژوهشگران اخلاق اسلامی این آیه را دارای پیامهای اخلاقی درباره ساده زیستی پیامبر(ص)، دلیل ازدواجهای او و روش حل اختلاف در خانواده دانستهاند.
آیه و ترجمه
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ٢٨ وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ٢٩﴾ [احزاب:28–29]
﴿ای پیامبر به همسرانت بگو اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آنید بیایید تا م هرتان را بدهم و [خوش و] خرم شما را رها کنم ٢٨ و اگر خواستار خدا و فرستاده وی و سرای آخرتید پس به راستی خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی آماده گردانیده است ٢٩﴾
سوره احزاب: آیه ۲۹-۲۸
شأن نزول و محتوا
بعد از پیروزی مسلمانان در غزوه خیبر، گنجینه آل ابیالحُقَیق[یادداشت ۱] به شخص پیامبر اسلام(ص) رسید.[۱] مطابق با برخی شأننزولها، پیامبر(ص) به دستور خدا محتوای آن گنجینه را بین مسلمانان تقسیم کرد؛ درحالی که همسران پیامبر(ص)، نیز آن گنجینه را از او مطالبه کردند. پیامبر(ص) هنگامی که همسران خود را از تقسیم گنجینه بین مسلمانان مطلع کرد، آنان به پیامبر(ص) گفتند آیا گمان میکنی اگر ما را طلاق دهی، همشأنی از قوم ما پیدا نمیشود که با ما ازدواج کند؟ به دنبال این گفته، پیامبر اسلام(ص) به دستور خدا ۲۹ روز از همسرانش کنارهگیری نمود تا آیه تخییر نازل شد.[۲]
در کتاب کافی، در روایتی به نقل از امام صادق(ع)، این گفته به حفصه[۳] و در روایت دیگری به زینب بنت جحش[۴] نسبت داده شده است. در تفسیر نمونه آمده است، این درخواست همسران پیامبر(ص) در شرایطی بوده که بسیاری از مؤمنان در سختی زندگی میکرده و خانهای برای زندگی نداشتهاند.[۵] بر مبنای روایات دیگری که طبری از مفسران اهل سنت در شأن نزول آیه در تفسیر خود نقل کرده، این آیه به خاطر درخواست عایشه از پیامبر مبنی بر زیاد نمودن نفقه همسران پیامبر یا به خاطر غیرت(حسادت) عایشه در حق دیگران همسران پیامبر نازل شد.[۶]
به عقیده علامه طباطبایی و ناصر مکارم شیرازی، پیامبر در صورت طلاق، علاوه بر مهریه، مالی نیز به آنها میداد تا با آن بتوانند زندگی کنند.[۷] طبرسی در تفسیر مجمع البیان، به نقل از برخی مفسران، منظور از «تخییر» را اختیار داشتن همسران پیامبر(ص) بین دنیا و آخرت دانسته است.[۸]
اختلاف فقهی
«آیه تخییر» منشأ برخی اختلافات فقهی شده است.[۹] برخی از اهل سنت با تکیه بر این آیه معتقدند که برای جدایی زن و مرد از یکدیگر، نیازی به خواندن صیغه طلاق نبوده و اگر زنی بین جدایی یا زندگی کردن با شوهرش، جدایی را انتخاب کرد، طلاق انجام شده است.[۱۰] همچنین برخی صرف مخیر کردن زن بین رفتن یا ماندن را نوعی طلاق دانستهاند.[۱۱] در مقابل، به باور فقهای شیعه، اختیار دادنِ به زن بین ماندن یا رفتن، طلاق نبوده و برای طلاق باید صیغه طلاق به همراه شرایطش خوانده شود.[۱۲]
پیام اخلاقی
برخی از اساتید اخلاق این آیه را دارای پیام روشنی برای زندگی زناشویی میدانند. به عقیده حسین مظاهری، خداوند با این آیه توصیه میکند که در صورت بروز اختلاف در خانواده بایستی از رفتارهایی که باعث افزایش اختلاف میشود پرهیز کرد.[۱۳] علاوه بر این، این آیه را نشانهای آشکار بر سادهزیستی پیامبر و پسندیدگی این شیوۀ زندگی از نظر قرآن دانستهاند.[۱۴] همچنین، از نظر برخی پژوهشگران، این آیه و شأن نزول آن نشان میدهد که پیامبر(ص) به دلایل اجتماعی تن به ازدواجهای متعدد داده بود و در مواقعی که این ازدواجها با اصول اخلاقی او ناسازگار بودند، اصراری بر ادامه دادن آنها نداشت.[۱۵]
پانویس
- ↑ برای تفصیل رجوع کنید: واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۶۷۱ و ۶۷۲
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۲.
- ↑ کلینی، كافى، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۳۸، ح۲
- ↑ کلینی، كافى، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۳۸، ح۴
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۷۹.
- ↑ طبرى، جامع البيان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۹ تا ۱۰۱
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۰۵ و ۳۰۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۵۵، المقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، الناشر : دار الكتب العلمية، ج۱۳۳ص۶۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۵۵؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۴۱۲.
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۷۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۵۵.
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۷۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۵۵؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۴۱۲.
- ↑ مظاهری، خانواده در اسلام، شفق، ص۱۳۲.
- ↑ ایراوانی، قوانین مصرف صحیح، ۱۳۹۲ش، ص۹۰-۹۲.
- ↑ جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ۱۳۸۸ش، بخش ۲، ص ۴۴.
یادداشت
- ↑ گنجینه زر و زیور خاندان ابیالحقیق که معمولاً در عروسیهای مکه کرایه داده میشد. (واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۶۷۱)
منابع
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد،آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- ایروانی، جواد؛ جلائیان اکبرنیا، علی، قوانین مصرف صحیح از نگاه اسلام چیست؟، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۹۲ش.
- جزایری، محمدعلی، دروس اخلاق اسلامی، قم، حوزه علميه قم، ۱۳۸۸ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرانی، التفسیرالکبیر: تفسیر القرآن الکریم(طبرانی)، اردن، دارالکتاب الثقافی، چاپ اول، ۲۰۰۸م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
- قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
- کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مظاهری، حسین، خانواده در اسلام، قم، شفق، بیتا.
- مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۹ق.