جنگ صفین
زمان | در صفر سال ۳۷ هجری |
---|---|
مکان | منطقهای به نام صفین |
نتیجه | خاتمه جنگ با پذیرش حکمیت |
علت جنگ | عدم بیعت و پذیرش خلافت امام علی (ع) از سوی معاویه |
جنگندگان | |
طرفین جنگ | لشکر امام علی(ع) لشکر شام |
فرماندهان | |
فرماندهان جنگ | امام علی(ع) معاویه |
تلفات | |
خسارات | شهادت بیست و پنج هزار نفر از لشکر امام علی (ع) کشته شدن چهل و پنج هزار نفر از لشکر شام |
جنگ صِفّین نبرد میان امام علی(ع) و معاویه که در صفر سال ۳۷ هجری در منطقهای به نام صفین رخ داد. در میانه جنگ، سپاه معاویه که در آستانه شکست بودند، قرآن بر نیزه کردند و به همین دلیل برخی از سپاهیان امام علی (ع) از ادامه جنگ سر باز زدند. سرانجام، داورانی برای حَکَمیَت میان دو طرف تعیین شد و جنگ بدون نتیجه خاتمه یافت.از اصحاب پیامبر تعدادی چون عَمّار، هاشم بن عتبه و خُزَیمه در این جنگ شهید شدند.
زمینه جنگ
هنگامی که امام علی(ع) به خلافت رسید، معاویه حاکم شام بود. سالها پیش از آن (در سال ۱۸ قمری)، خلیفه دوم او را امیر دمشق کرده بود[۱] و در زمان خلیفه سوم، معاویه حاکم منطقه شام شده بود.[۲] امیرالمؤمنین تصمیم گرفت عبدالله بن عباس را حاکم شام کند؛ پس نامهای به معاویه نوشت و در آن نامه، از او خواست تا همراه اَشراف شام به مدینه بیاید و با حضرت بیعت کند؛ اما معاویه نه تنها از بیعت سر باز زد، خونخواهی از عثمان را پیش کشید.
امیرالمؤمنین (ع) در نامه گفته بود مردم بدون مشورت او عثمان را کشتند، ولی اکنون از روی مشورت و اجتماع، او را به خلافت انتخاب کردهاند. در یکی از نامههایی که امام علی(ع) به معاویه نوشت اینگونه آمده است:
- "بیعت من یک بیعت عمومی است و شامل همه مسلمانان میشود، اعم از کسانی که در موقع بیعت در مدینه حاضر بوده و یا کسانی که در بصره و شام و شهرهای دیگر باشند و تو گمان کردهای که با تهمت زدن قتل عثمان نسبت به من میتوانی از بیعت من سرپیچی کنی؟ همه میدانند که او را من نکشتهام تا قصاصی بر من لازم آید و ورثه عثمان در طلب خون او از تو سزاوارترند و تو خود از کسانی هستی که با او مخالفت کردی و در آن موقع که از تو کمک خواست، وی را یاری نکردی تا کشته شد."[۳]
پس از خاتمه جنگ جمل، امام(ع) در کوفه مستقر شد و کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند.[۵] پس از آنکه امام (ع) مطمئن شد معاویه قصد بیعت و اطاعت ندارد و بزرگان کوفه مدافع حضرت در جنگ با شاماند، در خطبهای عمومی، مردم را به جهاد فرا خواند.
جمعآوری سپاه
سال ۳۶ قمری | |
---|---|
۵ شوال | حرکت سپاه امام علی(ع) به سوی شام |
ـ | رسیدن به سرزمین کربلا و پیشبینی واقعه عاشورا |
ـ | رسیدن به منطقه ساباط مدائن و ملحق شدن حدود ۱۲۰۰ نفر به سپاه امام |
اواخر سال۳۶ق | رویارویی سپاه مقدم معاویه با سپاه مقدم امام علی(ع)و عقبنشینی سپاه شام |
سال ۳۷ قمری | |
محرم | توقف جنگ به علت ورود به ماه حرام. |
۱ صفر | آغاز رسمی جنگ صفین |
۵ صفر | پیوستن تعدادی از قرّاء شام به سپاه امام علی(ع)[۶] |
۹ صفر | شهادت عمار یاسر |
لیله الهریر (روزهای آخر جنگ) | جنگ از نماز صبح تا نیمه شب و آغاز آن از نیمه شب تا ظهر فردا. به نیزهکردن قرآن به حیله عمروعاص و درخواست حکمیت قرآن. |
۱۷ صفر | نگارش مکتوب حکمیت و تعیین زمان و مکان برای آن. |
ربیع الاول | بازگشت امام به کوفه |
رمضان | برپایی حکمیت در دومه الجندل و فریبخوردن ابوموسی اشعری از عمروعاص، مخالفت امام علی با نتیجه حکمیت.[۷] |
امام(ع) به ابن عباس نامه نوشت تا مردم بصره را نیز به همراهی دعوت کند که بسیاری از مردم بصره پس از دعوت امام(ع)، همراه ابن عباس به کوفه آمدند. همچنین نامهای به مِخنَف بن سُلَیم حاکم اصفهان نوشت تا او نیز به سپاه امام ملحق گردد.[۸]
تعدادی از زنان کوفی نیز در صفین حضور داشتند و با اشعارشان امام را ستایش و فضائل آن حضرت را بازگو میکردند و سپاه عراق را بر ضد شامیان برمیانگیختند. از جمله آنها، سوده دختر عمارة الهمدانی، ام سنان،[۹] زرقاء دختر عدی الهمدانی،[۱۰] ام الخیر و جِروة دختر مُرَّة بن غالب تمیمی بودند.[۱۱]
روی هم رفته، مشارکت مردم در این جنگ، بیش از جنگ جمل بود، برای نمونه باقیماندگان بیعت رضوان از مدینه که قوت قلبی برای دیگران محسوب میشدند، نسبت به جنگ جمل دو برابر بودند.[۱۲]
یاران معاویه شامل این افراد میشدند: عمرو بن عاص (که در فلسطین به سر میبرد و معاویه برای استفاده از مشورتهایش از او خواست در مقابل حکومت مصر، به شام بیاید و به معاویه ملحق شود)،[۱۳] عبیدالله بن عمر، ذو الکلاع، عبدالرحمن بن خالد بن ولید، عبدالله بن عمرو بن عاص، مروان بن الحکم، معاویه بن حدیج، ضحاک بن قیس، بسر بن ارطاة، شرحبیل بن ذو الکلاع و حبیب بن مسلمة.[۱۴]
آغاز جنگ
سرانجام سپاه امام(ع) در مرز روم، در شمال عراق و سوریه امروزی با سپاه شام برخورد کرد. امام(ع) مالک اشتر را بهسوی آنها فرستاد و به او تأکید کرد که به هر روی نباید آغازگر جنگ باشد. با آمدن مالک، سپاه شام درگیری را آغاز کرده و دو طرف به نبرد با یکدیگر پرداختند. پس از آن، سپاه شام عقبنشینی کرد.[۱۵]
بعد از نبردهای پراکنده، وقتی محرم فرا رسید، قرار شد جنگ متوقف شود.[۱۶] اما مذاکرات میان نمایندگان امام(ع) با معاویه ادامه داشت و معاویه شرط اصلی خود را کشتن افرادی چون عمار، عدی بن حاتم، مالک و کسانی که به نظر او در قتل عثمان دست داشتند، قرار داده بود.
روز اول ماه صفر جنگ شدیدی بین دو سپاه رخ داد، هر روز یکی از فرماندهان امام علی(ع) رهبری خط مقدم را عهدهدار بود. روز نخست مالک اشتر، روز دوم هاشم بن عتبه، روز سوم عمار یاسر، روز چهارم محمد حنفیه و روز پنجم عبدالله بن عباس، فرماندهی را عهدهدار بودند.[۱۷]
محاصره فرات
جنگهای دوران امام علی(ع) | سپاه مقابل | تاریخ وقوع |
---|---|---|
جنگ جمل | سپاه طلحه و زبیر | ۱۵ جمادیالآخر ۳۶ق |
جنگ صفین | سپاه معاویه | صفر ۳۷ق |
جنگ نهروان | سپاه خوارج | صفر ۳۸ق |
لشکر معاویه بین لشکر امام علی(ع) و شریعه فرات قرار گرفتند و اجازه ندادند یاران آن حضرت آب بردارند. امام(ع)، مسیّب بن ربیع ریاحی و صعصعة بن صوحان را بهسوی معاویه فرستاد و فرمود:
- «نزد معاویه بروید و بگویید یاران تو بین ما و آب فاصله انداخته و آب را از ما دریغ میدارند. اگر ما بر شما سبقت میگرفتیم و آنجا را لشکرگاه میساختیم، آب را بر شما نمیبستیم. دست از محاصره آب بردارید تا لشکر ما و شما از آن یکسان استفاده کنند یا بر سر آب بجنگیم و هرکدام از ما دو نفر غالب شود، پیروزی برای او باشد».[۱۸]
در گفتگوی بین معاویه و پیک امام علی (ع)، معاویه خشمگین شد و گفت: «علی را از این آب بهرهای نیست. خدا معاویه و پدرش را از حوض کوثر آب ندهد، اگر بگذارم علی یا اصحابش از آب فرات بنوشد. مگر اینکه با زور شمشیر غالب شود».[۱۹]
سرانجام لشکریان امیرالمؤمنین بر لشکریان معاویه هجوم بردند و فرات را به تصرف درآوردند. آنگاه علی (ع) دستور داد آب برای همه آزاد باشد و هیچکس مانع اهل شام نشود؛ بنابراین از هر دو طرف، افراد میآمدند و آب برمیداشتند.[۲۰]
لَیلَةُ الهَریر
لیلة الهریر شب سختی در جنگ صفین بود. لشکر امام علی(ع) و معاویه در آن شب به جنگ پرداختند و عدۀ بسیاری از دو طرف کشته شدند. به گفته منقری در آن شب جز صدای چکاچک شمشیر که در دل مردان هولانگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور کوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.[۲۱] ابن مسکویه در توصیف آن شب میگوید: «آن شب چندان جنگیدند که نیزهها همه درهم شکست و در ترکشها تیری نماند، سپس دست به شمشیر بردند.»[۲۲]
در لیلة الهریر که نزدیک بود سپاهیان امام(ع) کار جنگ را یکسره کنند، اشعث در جمع کندیان به پا خاست و ضمن خطبهای، با لحنی مصلحتجویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد. بنابر این روایات، تا خبر خطبه اشعث به معاویه رسید، دستور داد تا قرآن ها را بر سرِ نیزهها کنند.[۲۳]
به نیزه کردن قرآن
سپاهیان معاویه در پی حملات مالک اشتر، شکست را بسیار نزدیک میدیدند. معاویه برای راه چاره، دست به دامن عمرو عاص شد.[۲۴] به پیشنهاد عمرو و دستور معاویه، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای اهل عراق! حاکم بین ما کتاب خدا باشد.» همچنین آمده است سپاهیان شام فریاد میزدند: «ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید، فردا چه کسی در برابر رومیان و ترکان و پارسیان بجنگد؟!»[۲۵]
نَحْنُ النُّجَبَاءُ، وَ أَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ، حِزْبُنَا حِزْبُ اللهِ، وَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ حِزْبُ الشَّيْطَانِ، مَنْ سَاوَى بَيْنَنَا وَ بَيْنَ عَدُوِّنَا فَلَيْسَ مِنَّا (ترجمه: مردمان با نجابت وبرگزیده ما هستيم كه فرزندان ما فرزندان پيامبرانند، حزب ما حزب خداست و گروه سركش گروه شيطانند.هر كس ما و دشمنان ما را يكسان بداند از ما نيست.)
ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)، ۱۴۳۳ق، ص۳۱۰.
واکنش امام علی (ع) و سپاهیانش
مردم در برابر علی برخاستند و گفتند: «به دعوتی که آنان از تو کردهاند پاسخ گوی که بهراستی ما نابود شدهایم.» اشعث در میان سپاهیان امیرالمؤمنین علی(ع) نه تنها راضی به سکوت نبود، بلکه بیش از همهکس سخن از لزوم خاموشکردن آتش جنگ و گرایش به صلح میگفت؛ اما مالک اشتر که نظری جز ادامه جنگ نداشت، به دردمندیِ تمام خاموشی گزیده بود.[۲۶]
امیر مؤمنان علی (ع) برخاست و گفت:
- «من همواره دوست داشتم که کارم با شما بگذرد و خود همراه شما باشم... هان که من بهراستی دیروز فرمانده مؤمنان بودم و امروز فرمانبر شدهام. من دیگران را نهی میکردم و اینک آنان مرا نهی میکنند. اینک شما زندگی را خوش دارید و من یارای آن ندارم که شما را به ناخوشایندتان وا دارم».[۲۷]
حکمیت
با حیلهای که عمرو عاص ترتیب داد و قرآنها به سر نیزهها رفت، در میان سپاه امام علی(ع) دودستگی پدید آمد، که دشمن حکمیت قرآن را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنان را نداریم. امام(ع) بهشدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام کرد این کار، جز فریب چیزی نیست؛ ولی امیرالمؤمنین (ع) بالاجبار ضمن نامهای به معاویه با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفت.[۲۸]
اهل شام، عمرو بن عاص را برگزیدند. اشعث و تعدادی دیگر از کسانی که بعدا در گروه مارقین در آمدند، ابو موسی اشعری را پیشنهاد کردند. اما امام علی (ع)، ابن عباس و یا مالک اشتر را پیشنهاد کرد؛ اشعث و یارانش قبول نکردند، به این بهانه که اشتر عقیده به جنگ دارد و ابن عباس نیز نباید باشد؛ زیرا عمرو بن عاص از قبیله مُضَریها است، پس طرف دیگر باید یمنی باشد.[۲۹]
دو حَکَم، پیش خودشان تصمیم گرفتند که عمرو عاص، معاویه را و ابوموسی، علی (ع) را عزل کند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند. عمرو عاص، ابوموسی را در اعلام نتیجه، بر خود مقدم کرد و ابتدا ابوموسی، علی (ع) را عزل کرد؛ ولی وقتی نوبت به عمرو بن عاص رسید، او بهجای عزل معاویه، عزل علی(ع) به دست ابوموسی را تأیید و معاویه را به خلافت منصوب کرد. پس از آن درگیری بین دو نفر درگرفت و به هم ناسزا گفتند.[۳۰]
نتیجه جنگ
بهواسطه ماجرای حکمیت، دو سپاه از هم کناره گرفتند و معاویه توانست از مخمصه شکست رهایی یابد. امام علی (ع) پس از آن هرچقدر درصدد تشکیل سپاه برای حمله به شام برآمد، مردم کوفه و حجاز از وی چندان فرمانبرداری نکردند و گروهی به نام خوارج نیز در داخل کوفه به وجود آمدند که جنگ نهروان را بهوجود آوردند.[۳۱]
مرتضی مطهری:
اگر عبادت با حماقت توأم شود، احمقها آلت دست زیرکها میگردند و سیاست قرآن سر نیزه کردن اجرا میشود و مانع کار مصلحین میگردند. از اینجا ارزش فهم و بصیرت معلوم میشود. همیشه احمقها هستند که زمینه را برای منافقین فراهم میکنند.
مطهری، مرتضی، یادداشت ها، ج۳، ص۳۸۱
تعداد کشتهشدگان
درباره تعداد کشتههای دو سپاه اختلاف است. برخی از مورخان گفتهاند: از طرفین هفتاد هزار نفر کشته شدند که از این تعداد، چهل و پنج هزار نفر از لشکر معاویه و بیست و پنج هزار نفر از لشکر امام علی(ع) بودند.[۳۲]
از جمله شهدای سپاه امام علی (ع)، بیست و پنج نفر از بدریون (کسانی که در جنگ بدر در رکاب پیامبر اکرم(ص) جنگیدند) بودند که در جنگ صفین به دست شامیان کشته شدند.[۳۳] از جمله:
تکنگاریهای مربوط به صفین
برخی از کتابشناسان و فهرستنگاران مانند ابن ندیم در الفهرست، نجاشی در رجال، طوسی در فهرست و... کتابهایی را معرفی کردهاند که در باب صفین نگاشته شده است که میتوان از این کتب نام برد:
- کتاب صفین اثر جابر بن یزید جعفی
- کتاب صفین اثر ابان بن تغلب
- کتاب صفین اثر ابومخنف
- کتاب صفین اثر محمد بن عمر واقدی
- وقعة صفین اثر نصر بن مزاحم منقری
- کتاب صفین اثر هشام کلبی
- کتاب صفین اثر اسحاق بن بشر
- کتاب صفین اثر ابو اسحاق اسماعیل بن عیسی العطار
- کتاب صفین اثر عبدالله بن محمد بن ابی شیبة
- کتاب صفین اثر یحیی بن سلیمان جعفی
- کتاب صفین اثر ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی
- کتاب صفین الکبیر و کتاب صفین الصغیر اثر محمد بن زکریا بن دینار
- کتاب صفین اثر منذر بن محمد بن منذر بن سعید قابوسی
- کتاب صفین اثر عبدالعزیز بن یحیی بن احمد جلودی
- کتاب صفین اثر ابوعبدالله حسین بن محمد بن احمد حلوانی
- کتاب صفین اثر ابراهیم بن حسین بن دیزیل همدانی.[۳۴]
- جغرافیای تاریخی مسیر امام علی (ع) به صفین نوشته احمد خامه یار، نشر مشعر، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.[۳۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۲، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ دمشق الکبیر، ۱۴۲۱ق، ج۶۲، ص۸۱، به نقل از: منتظری مقدم، «روابط امام علی(ع) و معاویه»، ص۴۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۸۹.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی، ج ۲، ص ۲۱۱.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفين، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۲.
- ↑ جعفریان رسول، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۵۸.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۱۵.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص ۱۰۱.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۲.
- ↑ ابن بکار، أخبار الوافدات، ۱۴۰۳ق، ص ۳۶.
- ↑ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة ، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۸.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۲.
- ↑ ابن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۹۵، ۴۲۹، ۴۶۱، ۵۵۲ و ۴۵۵ ؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، دار الفکر، ج ۲، ص ۳۹۲ و ج ۳، ص ۹۱.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفاء، انتشارات دلیل ما، ص ۲۷۶.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۱۹۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، مؤسسة الاعلمی، ج ۲، ص ۳۰۵.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۵-۶.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۷.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۲-۱۳.
- ↑ ابن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۴۷۵؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۹۲.
- ↑ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۵۳۵.
- ↑ ابن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۴۸۰-۴۸۱؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۱۰.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۷۸.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص۴۸۳-۴۸۴.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ۴۸۴.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۹۰.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۹۷-۱۹۸.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۱۴و۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبري، ج۵، ص۶۳و۷۲و۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴.
- ↑ ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۴۰۳ق، ص ۴۷۵ و ۵۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی، ص ۹۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب، دار الأضواء، ص ۱۹۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۰۸.
- ↑ ابن جوزی حنبلی، المنتظم، دار صادر، ج ۵، ص ۱۲۰.
- ↑ رسول جعفریان، منابع کتاب وقعة صفین.
- ↑ جغرافیای تاریخی مسیر امام علی (ع) به صفین
منابع
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- ابن اعثم، محمد بن علی، الفتوح، بیروت، دار الندوه، [بیتا] و دار الأضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابن بکار، اخبار الوافدات من النساء علی معاویه بن ابی سفیان، بیروت، مؤسسة الرسالة، بیتا.
- ابن جوزی حنبلی، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابن حنبل، احمد، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، قم، دار التفسیر، ۱۴۳۳ق.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، تحقیق یوسف البقاعی، بیروت، دار الاضواء، بیتا.
- ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق الکبیر، تحقیق ابیعبدالله علی عاشور الجنوبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- ابن مزاحم، نصر، وقعة صفین، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، منشورات مكتبة المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- ابن مسکویه، ابوعلی، تجارب الأمم، تحقیق ابو القاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، موسسه الاعلمی، بیتا.
- جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، قم، انتشارات دلیل ما، بیتا.
- خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت، ۱۴۱۵ق.
- دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، بینا، ۱۹۶۰م.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق محب الدین ابوسعید، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- منتظری مقدم، حامد، «روابط امام علی (ع) و معاویه» (از خلافت تا جنگ صفین)، در مجله معرفت شماره ۵۲، ۱۳۸۱ش.
- یادداشتها، ج 3