عَمْرِو بْن عاص (درگذشت: سال ۴۳ قمری/۶۶۴م) از سرسختترین دشمنان پیامبر اکرم(ص) که اندکی پیش از فتح مکه اسلام آورد و زندگینامهنویسان نام او را در شمار صحابه آوردهاند. دشمنی او با امام علی(ع) و فریبکاریهایش در جنگ با آن حضرت، باعث شده است تا از شخصیتهای منفور نزد شیعیان بهحساب آید. گفتهاند او در طراحی بسیاری از حیلههای معاویه علیه امام علی(ع)، از جمله پیراهن عثمان دست داشته است. در جنگ صفین از فرماندهان ارشد معاویه بود و طراحی نقشه قرآن به نیزه کردن را نیز به او نسبت دادهاند. در ماجرای حکمیت، عمرو نماینده سپاه شام بود.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عمرو بن عاص بن وائل بن هاشم |
کنیه | ابوعبدالله |
لقب | عمرو عاص |
درگذشت | عید فطر سال ۴۳ قمری در مصر |
مدفن | گورستان مُقَطَّم در مصر |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | سال ۸ قمری |
حضور در جنگها | ذات السلاسل، فتح مصر، جنگ صفین |
دلیل شهرت | مشاور و از فرماندهان ارشد سپاه معاویه در جنگ صفین |
نقشهای برجسته | دشمنی با امام علی(ع)، نماینده شام در ماجرای حکمیت، حاکم مصر |
حاکمان | |
---|---|
عنوان | دورهٔ سلطنت |
معاویه بن ابی سفیان | ۴۱-۶۰ |
یزید بن معاویه | ۶۰-۶۴ |
معاویة بن یزید | ۶۴-۶۴ |
مروان بن حکم | ۶۴-۶۵ |
عبدالملک بن مروان | ۶۵-۸۶ |
ولید بن عبدالملک | ۸۶-۹۶ |
سلیمان بن عبدالملک | ۹۶-۹۹ |
عمر بن عبدالعزیز | ۹۹-۱۰۱ |
یزید بن عبدالملک | ۱۰۱-۱۰۵ |
هشام بن عبدالملک | ۱۰۵-۱۲۵ |
ولید بن یزید | ۱۲۵-۱۲۶ |
یزید بن ولید | ۱۲۶-۱۲۶ |
ابراهیم بن الولید | ۱۲۶-۱۲۷ |
مروان بن محمد | ۱۲۷-۱۳۲ |
وزرا و امرای سرشناس | |
مغیرة بن شعبه ثقفی • زیاد بن ابیه • عمرو عاص • مسلم بن عقبه مری • عبیدالله بن زیاد • حجاج بن یوسف ثقفی | |
رویدادهای مهم | |
صلح امام حسن • واقعه عاشورا • واقعه حره • آتش زدن کعبه • قیام مختار | |
نَسَب و مشخصات
عمرو بن العاص بن وائل بن هاشم بن سعید بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب بن لؤی القرشی السهمی پسر عاص بن وائل سهمی و کنیهاش ابوعبدالله بود.[۱] نام مادرش نابغه است.[یادداشت ۱] وی اصل و نسب افتخار آمیزی نداشته است. [۳] امام علی در یکی از خطبههای خود از وی به ابن النابغه نام برده است.(عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَهِ یَزْعُمُ لِأَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِیَّ دُعَابَهً«در شگفتم از پسر نابغه. به شاميان مىگويد كه من بسيار مزاح مى كنم» )[۴] برخی از شارحان نهجالبلاغه، علت نامیدن وی به این نام را، اشاره به فساد خانواده وی ذکر کردهاند.[۵] منابع زندگینامهنویسی عرب، عمرو را یکی از زیرکان عرب خواندهاند. در بسیاری از منابع فارسی او را «عمرو عاص» هم میگویند.
ماموریت در حبشه
پس از مهاجرت عدهای از مسلمانان به حبشه، قریش به تکاپو افتاده و از آنجا که با حبشیان رابطه بازرگانی داشتند و میانشان دوستی بود،[۶] عمرو بن عاص و عبدالله بن ابی ربیعه را با هدایایی نزد نجاشی پادشاه حبشه فرستادند.[۷] عمروعاص پناهندگان را بردههایی نادان معرفی کرد که از دین خود بیرون شدهاند. نجاشی بر آن شد تا علت را از خود مهاجرین جویا شود، به همین جهت بزرگان دینی کشورش را جمع کرد و با حضور آنان، علت مهاجرت را از مسلمانان پرسید. پس از آن که جعفر بن ابی طالب به سؤالات نجاشی پاسخ داد و آیاتی از قرآن را تلاوت کرد نجاشی و اطرافیانش سخت گریستند، پس از آن نجاشی به مشرکان گفت: بروید، به خدا سوگند که هرگز ایشان را نزد شما نخواهم فرستاد و آن دو با سرافکندگی بازگشتند.[۸]
پذیرش اسلام
عمرو در سال ۸ قمری اندکی پیش از پیروزی کامل اسلام و فتح مکه اسلام آورد.[۹] وی در حبشه نزد نجاشی شاه حبشه اسلام آورد و سپس به مدینه نزد پیامبر(ص) رفت.[۱۰]
پس از اسلام آوردن عمرو، پیامبر(ص) او را به سوی قوم پدرش عاص فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت کند. عمرو در چند ماموریت نظامی شرکت جست و سپس برای ماموریتی تبلیغی به عمان رفت و بعد از مدتی والی آنجا شد و تا وفات پیامبر(ص) در همین مقام ماند.[۱۱]
سریه ذات السلاسل
برخی از منابع این سریه را سریة عمرو بن العاص معرفی کردهاند و او را فرمانده این سریه دانستهاند.[۱۲] در این سریه، افرادی همچون ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح در قالب سپاه دوم به سپاه اسلام پیوستند؛ ولی با این حال عمرو عاص فرمانده سپاه باقی ماند.[۱۳] تعدادی دیگر از منابع، فرمانده این سریه را امام علی(ع) معرفی کردهاند که عمرو بن عاص نقشی در آن نداشته است.[۱۴]
دوره پس از پیامبر(ص)
عمرو از جمله کسانی بود که در سقیفه بنی ساعده، به نفع جانشینی ابوبکر، انصار را هجو کرد.[۱۵] او در دوره ابوبکر از فرماندهان سپاه مسلمانان شد و در فتح مناطقی از فلسطین نقش مهمی داشت.[۱۶] اما شهرت او در منابع تاریخی غربی بیشتر به سبب فتح سرزمین مصر در دوره عمر بن خطاب است.[۱۷] عمر بن خطاب او را به حکومت فلسطین و نواحی آن گماشت. سپس برای او نوشت که به مصر برود. عمرو عاص همراه سه هزار و پانصد سپاهی مسلمان، مصر را فتح کرد و عُمر او را به حکومت مصر گماشت و تا مرگ خود او را تغییر نداد.[۱۸] پس از مرگ عمر چند سالی همچنان حاکم مصر بود. سپس عثمان بن عفان او را بر کنار کرد و عبدالله بن سعد بن ابی سَرْح را بر حکومت مصر گماشت. عمرو عاص به مدینه آمد و همان جا بود و هنگام شورش مردم علیه عثمان به شام رفت و در مزرعه خود به نام سَبْع که در فلسطین بود اقامت کرد.[۱۹] عمرو عاص در این هنگام با اقامت در این مزرعه به اصطلاح خود از فتنه و آشوب کناره گرفته بود.[۲۰]
پس از کشته شدن عثمان، عمرو عاص پیش معاویه رفت و همراه او به خونخواهی عثمان پرداخت و همراه او در جنگ صفین شرکت کرد. سپس معاویه او را به حکومت مصر گماشت. همچنان حاکم مصر بود و سرانجام در روز عید فطر سال ۴۳ قمری درگذشت و در مُقَطَّم که گورستان مردم مصر و بر دامنه کوه است به خاک سپرده شد.[۲۱]
نقش عمرو عاص در جنگ با امام علی(ع)
بنابر منابع تاریخ اسلام، عمرو عاص در ماجرای نزاع معاویه با امام علی(ع)، مشاور معاویه بود و بسیاری از نقشهها و حیلههای سپاه شام را خود طراحی میکرد. از جمله گفتهاند هنگامی که عثمان کشته شد و علی(ع) به اصرار غالب مسلمانان خلافت را پذیرفت، علی(ع) پیکی سوی معاویه فرستاد و از او خواست تا مانند دیگر مسلمانان بیعت کند. معاویه در پی اعلام خلافت خود بود و بدین رو پاسخی نداد و با عمرو عاص مشورت کرد. عمرو بدو گفت که تو نه سابقه علی در اسلام و نه توانایی رقابت با او را داری. بدین رو ابتدا باید علی را در میان شامیان بهعنوان قاتل عثمان معرفی کنی و به خونخواهی عثمان برخیزی و بدین طریق راه را برای ادعای خلافت برای خود باز کنی. معاویه پذیرفت و با نقشهای که با عمرو عاص کشید، در شام تبلیغ کرد که علی(ع) قاتل عثمان است و با بهانه کردن خون عثمان زمینه را برای جنگ با علی(ع) و اعلام ادعای خلافت خود باز کرد. عمرو در مقابل همکاری با معاویه از او قول گرفته بود که والی مصر شود.[۲۲] علی(ع) پس از اطلاع از نقشه معاویه و عمرو عاص، به آنان نامه نوشت و در نامه به عمرو به او هشدار داد که همکاری با معاویه به صلاح او نیست ولی عمرو عاص در پاسخ از علی(ع) خواست تا از خلافت کناره گیرد و کار را به شورا بسپارد.[۲۳]
عمرو در جنگ صفین، مشاور و از فرماندهان ارشد سپاه معاویه و گویا فرمانده سواره نظام بود.[۲۴] به نقل برخی منابع، عمرو در جنگ صفین با علی(ع) روبهرو شد و هنگامی که علی(ع) قصد حمله به او را داشت، عورت خود را آشکار کرد و علی(ع) از او رو برگرداند و بدین ترتیب، عمرو از مرگ حتمی نجات یافت.[۲۵][یادداشت ۲]
در جنگ صفین وقتی گروهی به فرماندهی مالک اشتر نخعی مقاومت سپاه شام را شکست و چیزی به پیروزی کامل سپاه علی(ع) نمانده بود، عمرو به معاویه پیشنهاد کرد که میان لشکر او قرآن پخش کنند و لشکریان قرآن را بر نیزه و تقاضا کنند که جنگ متوقف شود و قرآن میان آنها داوری کند. این حیله عمرو عاص باعث شد تا سپاه شام از شکست رهایی یابد و ماجرای حکمیت پیش آید.[۲۷]
عمرو عاص در ماجرای حکمیت نماینده شام در مقابل ابوموسی اشعری نماینده کوفه بود. او ابوموسی را راضی کرد که رأی نهایی حکمیت این باشد که هم علی(ع) و هم معاویه از خلافت عزل شوند و کار به شورا سپرده شود. روز اعلام نظر، ابوموسی طبق قرار نخست به منبر رفت و علی(ع) را خلع کرد؛ ولی عمرو بر خلاف قرار، معاویه را به خلافت نصب کرد و بدین ترتیب، ماجرای حکمیت به نتیجهای جز نجات سپاه شام از شکست نیانجامید.[۲۸]
پانویس
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۱۱۸۴.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۶، ص۲۸۳
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل عمرو بن عاص
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ناشر: قم، مركز البحوث الاسلاميه ۱۳۷۴ش، خطبه ۸۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۶، ص۲۸۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ۱۳۸۶، ج۳، ص ۴۶۵.
- ↑ ابنخلدون، العبر التاریخ، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۹۵.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۷۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، الناشر: دار المعرفة، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۷؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۵۵.
- ↑ نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.
- ↑ واقدی، الطبقات الکبری/ترجمه،ج۷،ص:۵۰۱.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب،۱۴۱۲ق، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۱۱۸۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، الناشر :دار صادر - بيروت، ج۲، ص۱۳۱؛ ترجمه طبقات، مهدوی دامغانی، ج۲، ص۹۹.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۶.
- ↑ زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، ۱۳۹۲ق، ص۵۹۵-۵۹۹؛ یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳.
- ↑ دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳.
- ↑ الطبقات الکبری/ترجمه مهدوی دامغانی، ج۷، ص۵۰۱.
- ↑ الطبقات الکبری/ترجمه مهدوی دامغانی، ج۷، ص۵۰۱.
- ↑ اخبارالطوال/ترجمه، ص۱۹۵.
- ↑ الطبقات الکبری/ترجمه مهدوی دامغانی، ج۷، ص۵۰۲.
- ↑ نک: پیکار صفین/ترجمه، ص۶۰؛ دینوری، اخبارالطوال/ترجمه، ص۱۹۴-۱۹۸.
- ↑ اخبارالطوال/ترجمه، ص۲۰۴
- ↑ اخبارالطوال/ترجمه، ص۲۱۳.
- ↑ آفرینش و تاریخ/ترجمه، ج۲، ص۸۸۱؛ اخبارالطوال/ترجمه، ص۲۱۹.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ۱۳۷۴ش، خطبه۸۴، ص۱۱۵
- ↑ آفرینش و تاریخ/ترجمه، ج۲، ص۸۸۱.
- ↑ نک: اخبار الطوال، ترجمه، ص۲۴۰-۲۴۶؛ ابن قتیبه، دینوری،الاخبارالطوال،۱۳۷۳ش،ص۱۹۸ .
یادداشت
- ↑ نام کنیزی است که پس از اسارت، عبدالله جدعان تیمی در مکه او را خریداری کرده و سپس آزادش ساخته است وچون زن ناپاکی بوده با افراد مختلف از جمله عاص بن وائل سهمی ارتباط داشته و نابغه پس از ولادت عمرو مدعی شده که او پسر عاص است زیرا عاص بیشتر از دیگران به او کمک مالی می کرده است. [۲]
- ↑ امام علی (ع)در نهج البلاغه به این ماجرا اشاره کرده و میگوید:(هنگام نبرد، لشكريان را امر و نهى مى كند [و سر و صداى زياد راه مى اندازد كه مردم شجاعش پندارند]؛ ولى اين تا زمانى است كه دستها به قبضه شمشير نرفته است، هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه اش را كنار زند و عورت خود را نمايان سازد [تا كريمان از كشتن او چشم بپوشند])؛ «فَإِذَا كَانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَأَيُّ زَاجِرٍ وَ آمِرٍ هُوَ! مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا، فَإِذَا كَانَ ذلِكَ، كَانَ أَكْبَرُ مَكِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقِرْمَ سُبَّتَهُ». [۲۶]
منابع
- ابنسعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، الناشر :دار صادر - بيروت، بی تا.
- ابنعبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
- ابنمزاحم، نصر، وقعة صفین، ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ دوم، ۱۳۷۰ش.
- ابنهشام، السیرة البنویه، الناشر : دار المعرفة، بی تا، بی جا.
- دینوری، ابن قتیبه، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چ چهارم، ۱۳۷۱ش.
- زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، به تحقیق سامی مکی العانی، بغداد، مطبعۀ العانی، ۱۳۹۲ق.
- مطهر بن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، چ اول، ۱۳۷۴.
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت: دار صادر، بیتا.
- Gibb, H.A.R. ,E.I. ,second ed. Leiden: E. J. Brill, 1986.
پیوند به بیرون