جِدال اَحسَن روشی در مجادله است که هدف از آن آشکار شدن حق و راضی کردن شخص مقابل، با استفاده از مقدمات پسندیده است. از نگاه قرآن، جدال احسن بحث و مناظره‌ای است که میان دو نفر برای رد و اثبات عقیده‌ای، به‌صورت علمی و با رعایت مسائل اخلاقی انجام می‌شود. در قرآن به نمونه‌هایی از جدال احسن اشاره شده است. خداوند در قرآن جدلی که شرایط جدال احسن را نداشته باشد ممنوع کرده است. مهم‌ترین عوامل در جدال احسن، استفاده از منابع علمی معتبر همچون قرآن، سنت، منابع عقلی و رعایت اخلاق است.

به‌باور علامه طباطبایی، در صورتی که هر دو مناظره‌کننده علاقه‌مند به روشن شدن حق بوده و لجاجت به خرج ندهند، جدال احسن است.

مفهوم‌شناسی

جدال احسن گفتگویی است برای آشکار شدن حق و اقناع شخص مقابل، و مقدمات آن، عقاید مشهوری است که از لحاظ مصلحت عموم، پسندیده و نیکوست.[۱]

ملاصدرا فیلسوف شیعه:
منظور از جدل، تحصیل یقین نیست بلکه الزام است، بنابراین ممکن است جدل به‌صورت استقراء یا تمثیل باشد؛ جدل بر دو قسم است: جدال احسن، از آن برای الزام مردم فاسدالعقیده و منکر حقیقت استفاده می‌شود؛ و جدال مذموم، از آن برای پابرجا نمودن باطل و پایمال کردن حقیقتی استفاده می‌گردد.[۲]

به‌باور برخی جدال احسن، گفتگو در مسائل مختلف علمی و غیر علمی، به‌صورت معین و براساس قواعد و قوانین مشهور و مورد قبول طرف مقابل بوده که با شیوه‌های علمی، برای اثبات مطلوب و کشف حقیقت، به کار رفته است؛ به‌طوری‌که با اقامه دلیل، توان نقض آن از طرف مقابل سلب گردد.[۳]

اهمیت جدال احسن

جدال احسن از دو جهت ارزشمند است؛ نخست: دعوت غیرمسلمانان به اسلام و آگاه ساختن مسلمانان ناآگاه؛ دوم: چاره‌اندیشی در مسائل اجتهادی-اختلافی؛ به این معنا که جدال احسن می‌تواند، راهی برای رسیدن به دیدگاه مشترک در حل مسائل اختلافی باشد.[۴] برخی اندیشمندان اهمیت آن را در مواردی همچون تفاهم اجتماعی، دفاع از باورها و ارتباط فرهنگی در جامعه عنوان کرده‌اند.[۵]

پیشینه جدال احسن

به‌باور برخی قرآن‌پژوهان، مشتقات «جدل» ۲۹ بار در قرآن بیان شده است.[۶] از منظر قرآن جدال احسن بحث و مناظره‌ایست که بین دو نفر برای رد و اثبات عقیده‌ای انجام می‌شود؛ و باید به بهترین شکل «وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ»[۷] انجام شود.[۸] مظفر (درگذشته ۱۳۷۵ق) از عالمان شیعه، در مورد این آیه می‌نویسد: این عبارت به‌معنای بهتر بودن برای رسیدن به نتیجه مطلوب بوده و بهترین تفسیری است که با (بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ) تناسب دارد.[۹]

در برخی آیات از جدال نهی شده است؛ در مسألۀ اعتکاف باب حج آمده است: «وَ لاٰ جِدٰالَ فِی الْحَجِّ»[۱۰] (در حج مجادله نکنید). اگر مجادله منصفانه باشد و مقوله‌های اخلاقی، عقلی و شرعی مراعات شود، نه‌تنها از آن نهی نشده بلکه خداوند به چنین جدالی امر فرموده: «اُدْعُ إِلیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جٰادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»[۱۱] (با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به‌روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن). این آیه، همه را به جدال احسن دعوت می‌کند.[۱۲]

جدال احسن از نگاه مفسران

شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ق) در تعریف جدال احسن می‌گوید: روشی همراه با نرمی، وقار، سکینه که با پیروزی طرف حق به‌وسیله ارائه برهان و استدلال منطقی است.[۱۳] برخی عالمان شیعه همچون طبرسی (درگذشته ۵۴۸ق) به محتوای مقدمات توجه کرده و جدال احسن را به مناظره توسط قرآن و حجت‌های قطعی معرفی کرده و بر این اساس، تقدیر آیه را «بالکلمه التی هی احسن» می‌دانند.[۱۴] فخر رازی (درگذشته ۶۰۶ق) مفسر اهل‌سنت، ملاک جدال احسن را مسلّم بودن مقدمات آن بیان کرده است.[۱۵] به باور برخی مفسران جدال احسن، مجادله‌ای برای تبیین حق در مورد فرائض است.[۱۶]

گروهی دیگر «انگیزه» را محور اصلی تعریف خود قرار داده و جدال احسن را به جدالی که در آن طغیان نفس و وسوسه‌های شیطانی نبوده و فقط برای خداوند باشد تفسیر کرده‌اند.[۱۷] مغنیه (درگذشته ۱۴۰۰ق) مفسر شیعه، به هدف توجه کرده و جدال احسن را به اظهار حق و اقناع شخص تفسیر کرده است.[۱۸]

برخی مفسران، با توجه به روایت پیامبر(ص) «أمرنا معاشر الأنبیاء ان نکلم الناس علی قدر عقولهم» (به ما پیامبران دستور داده شده است که با مردم به اندازه عقلشان صحبت کنیم)، جدال احسن را به جدالی تفسیر کرده‌اند که در خور فهم مخاطب باشد.[۱۹] بعضی دیگر با توجه به نوع مخاطب می‌گویند: معنای «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» یعنی با هر طایفه‌ای، با روش متناسب با آن مجادله کن؛ پس با اهل نفاق مجادله کن و با آنها شدت به خرج بده و با موافقان با لطف و رحمت مجادله کن و نسبت به مؤمنان متواضع باش و از آنها درگذر و برایشان طلب مغفرت نما.[۲۰]

علامه طباطبایی (درگذشته ۱۳۶۰ش) مفسر شیعه می‌نویسد: «درصورتی که هر دو مناظره کننده علاقه‌مند به روشن شدن حق بوده و لجاجت به خرج ندهند، جدال احسن است.[۲۱]

مهم‌ترین عوامل در جدال احسن از منظر امامان شیعه

مهم‌ترین عامل در جدال احسن، استفاده از منابع علمی معتبر همچون قرآن، سنت و منابع عقلی (دانش کافی در مورد موضوع مورد مناظره) است.

عوامل علمی

دراین‌باره شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ق) روایتی از امام رضا(ع) گزارش کرده که می‌فرماید: قرآن ریسمان محکم الهی است، چنگ آویز استوار و پابرجای اوست و راه برجسته و برتر و کامل اوست که، سالک و رهسپار خود را به بهشت می‌رساند و از آتش دوزخ نجات می‌بخشد، در طول زمان و گذشت روزگاران کهنه نگردد، و بر زبان‌های مختلف سست و بی‌ارزش و ناچیز نیاید، زیرا آن برای زمانی خاصّ نیامده، و در هر زمان مانند زمان گذشته تازه و نو، بلکه حجّت است و برهان برای همه انسان‌ها در هر زمان و مکان محسوب می‌شود. «لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ»[۲۲] (از هیچ سو باطل بر آن راه ندارد، از جانب حکیم و حمیدی فرود آمده که تمامی مخلوقات او را حمد می‌کنند).[۲۳]

به گفته برخی اندیشمندان سهم فراوانی از گفتار و سیره امامان(ع) در جدل‌هایشان به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به تبیین و آگاهی‌بخشی معارف قرآن اختصاص داشته است.[۲۴] به‌گونه‌ای که امام صادق(ع) در تفسیر جدال احسن می‌فرماید: «منظور جدال به‌وسیله آیات قرآن است».[۲۵] برخی، دانش کافی در موضوع مورد مناظره، استفاده از مبانی مشترک و منطقی بودن دلایل مناظره کننده را از عوامل علمی در جدال احسن شمرده‌اند.[۲۶]

عوامل اخلاقی

گروهی از عالمان اسلامی مباحث اخلاقی را از عوامل مؤثر در جدال احسن برشمرده‌اند:

  • رعایت ادب و اخلاق نیکو
  • زمینه‌سازی برای طرح نظرات علمی مخالف
  • گفتار فصیح و کلام رسا
  • پرهیز از تعصب و پیروی از حق
  • قابل فهم بودن سخنان مناظره‌کننده.[۲۷]

پانویس

  1. ابن سینا، منطق الشفاء، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۵ - ۱۶.
  2. ملاصدرا، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ۱۳۶۲ق، ص۶۷۶.
  3. اسدعلیزاده، «اصول و روش‌های مناظره (جدال احسن)»، ص۷۰.
  4. جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۴.
  5. اسدعلیزاده، «اصول و روش‌های مناظره (جدال احسن)»، ص۷۵.
  6. جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۳.
  7. سوره نحل، آیه۱۲۵.
  8. عباسی مقدم، «معناشناسی و ملاک‌شناسی جدال احسن قرآنی»، ص۴۹.
  9. مظفر، دلائل الصدق لنهج الحق، ۱۴۲۲ق، مقدمه، ص۱۱.
  10. سوره بقره، آیه۱۹۷.
  11. سوره نحل، آیه۱۲۵.
  12. مظفر، شرح منطق مظفر، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۳۲۸.
  13. طوسی، بی‌تا، ج۶، ص۴۴۰.
  14. طبرسی، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۰۵.
  15. فخر رازی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۸۷.
  16. طریحی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۳۳۶.
  17. پانی‌پتی، التفسیر مظهری، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۹۰.
  18. مغنیه، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۵۶۵.
  19. شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۰ق، ص۲۷۸.
  20. حقی برسوی، بی‌تا، ج۵، ص۹۷.
  21. طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۳۸ و همان ج۱۲، ص ۳۷۱ - ۳۷۲.
  22. سوره فصلت، آیه۴۲.
  23. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۰.
  24. جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۵.
  25. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۹۵.
  26. جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۷.
  27. جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۸ تا ۱۴۲.

منابع

  • قرآن
  • ابن سینا، حسین بن عبدالله، منطق الشفاء، تحقیق: جمعی از محققان، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • اسدعلیزاده، اکبر، «اصول و روش‌های مناظره (جدال احسن)»، در نشریه مبلغان، شماره۱۸۹، ۱۳۹۴ش.
  • پانی‌پتی، ثناءالله، تفسیر مظهری، کویته پاکستان، مکتبه رشدیه، ۱۴۱۲ق.
  • جلائی نوبری، حسین، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، در نشریه مطالعات راهبردی انسانی و اسلامی، شماره۲۵، ۱۳۹۹ش.
  • حقی برسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • حویزی، عبدعلی، تفسیر نورالثقلین، تصحیح: هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • شبر، عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، قم، موسسه دارالهجرة، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا(ع)، تصحیح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه العلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح: فضل‌الله یزدی، هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
  • طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح: احمد حبیب عاملی، محمدحسن آقابزرگ تهرانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • عباسی مقدم، مصطفی، فلاح مرقی، محمد، «معناشناسی و ملاک‌شناسی جدال احسن قرآنی»، در نشریه پژوهش‌های زبان‌شناختی قرآن، شماره۱، سال هفتم، ۱۳۹۷ش.
  • فخررازی، محمد، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق لنهج الحق، تصحیح: موسسه آل البیت(ع)، قم، موسسه آل البیت(ع)، ۱۴۲۲ق.
  • مظفر، محمدرضا، شرح منطق مظفر، تصحیح: علی محمدی، قم، امام حسن بن علی(ع)، ۱۳۸۶ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • ملاصدرا، محمد صدرالدین شیرازی، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، مترجم: عبدالمحسن مشکوه‌الدینی، تهران، آگاه، ۱۳۶۲ش.