وَلیمِه یا سور، به اطعامی گفته می‌شود که به‌مناسبت بازگشت از سفر حج، عروسی، تولد فرزند و مانند آن برپا می‌گردد. گاه به غذایی که در این میهمانی‌ها داده می‌شود، ولیمه می‌گویند. ولیمه‌دادن و همچنین پذیرفتن دعوت به ولیمه مستحب است. در روایات، ولیمه‌دادن در پنج مورد سفارش شده است:‌ عروسی، تولد فرزند، ختنه،‌ خرید خانه و بازگشت از حج. همچنین ولیمه‌ای که فقط ثروتمندان در آن دعوت باشند، مورد نکوهش قرار گرفته است.

مفهوم‌شناسی

طبق فرهنگ‌های لغت، به دو چیز ولیمه گفته می‌شود: یکی میهمانی‌‌هایی که به‌منظور جشن ازدواج، بازگشت زائر از زیارت، به‌دنیاآمدن فرزند و مانند اینها برگزار می‌شود؛[۱] و دیگری غذایی که در این میهمانی‌ها داده می‌شود.[۲] به ولیمه، سور هم گفته می‌شود.[۳]

سیره پیامبر و ائمه

برپایه روایات، شایسته است برای پنج چیز ولیمه داد: عروسی، تولد فرزند، ختنه،‌ خرید خانه و بازگشت از حج.[۴] در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «غذادادن هنگام ازدواج، سنت پیامبران است.»[۵] طبق حدیث دیگری، پیامبر هنگام ازدواج یکی از صحابه، وی را چنین به ولیمه‌دادن توصیه کرد: «ولیمه بده، هرچند به گوشت گوسفندی باشد.»[۶]

نقل کرده‌اند که در ولیمه ازدواج پیامبر اکرم(ص) با ام‌حبیبه، از میهمانان با غذایی به‌نام حیص (مخلوطی از آرد، خرما و روغن) پذیرایی شد.[۷] همچنین وی در مجلس عروسی با صفیه، از میهمانان با شربت و خرما پذیرایی کرد.[۸] امام موسی‌کاظم(ع) نیز پس از ولادت یکی از فرزندانش، در مساجد و سایر نقاط شهر، به مردم مدینه با فالوده (نوعی غذای رایج در آن زمان) ولیمه داد.[۹]

حکم شرعی

به‌فتوای فقیهان، ولیمه مستحب است. البته برخی از فقیهان، ولیمه عروسی را واجب دانسته‌اند.[۱۰]

برخی از احکام ولیمه به‌شرح زیر است:

  • خوب است که مؤمنان، خویشان و همسایگان به مراسم ولیمه دعوت شوند.[۱۱]
  • بهتر است ولیمهٔ عروسی در روز باشد.[۱۲]
  • مستحب است کسی که به ولیمه دعوت شده است، آن را بپذیرد؛ اگرچه روزه مستحبی گرفته باشد.[۱۳]
  • اگر در مجلس ولیمه، موسیقی حرام یا شراب وجود داشته باشد، حضور در ولیمه جایز نیست؛ مگر آنکه حضور باعث شود بساط حرام جمع‌آوری شود.[۱۴]
  • تفاوتی میان اینکه دعوت‌کننده، مسلمان یا غیرمسلمان باشد نیست.[۱۵]
  • اگر دو نفر، کسی را به ولیمه دعوت کنند، مستحب است دعوت کسی را قبول کند که زودتر دعوت کرده و اگر همزمان دعوت کنند، دعوت کسی که محل ولیمه‌اش نزدیک‌تر است، بپذیرد.[۱۶]

ولیمه‌های نکوهش‌شده

در روایات ولیمه در دو مورد، نکوهش شده است: ولیمه‌ای که در آن فقط ثروتمندان اِطعام شوند و به مستمندان غذایی داده نشود.[۱۷] دوم ولیمه‌دادن در روز سوم. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: «ولیمه‌دادن در روز اول، حق، در روز دوم، احسان و در روز سوم خودنمایی و شهرت‌طلبی است.»[۱۸]

جستارهای وابسته

مهمان نوازی

پانویس

  1. نگاه کنید به عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه «ولیمه».
  2. نگاه کنید به دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «ولیمه»؛ معین، فرهنگ معین، ذیل واژه «ولیمه».
  3. خداپرستی، فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ۱۳۷۶ش، ذیل واژه سور دادن، ص۸۲۲.
  4. ری‌شهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۴۵۸.
  5. غضنفری، زفاف، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۹۵.
  6. فیض کاشانی، محجه البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۳.
  7. غضنفری، زفاف، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۹۵.
  8. فیض کاشانی، محجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۳.
  9. فیض کاشانی، محجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۳.
  10. حکیم، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۵۵۹.
  11. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش،‌ ج۵، ص۳۷۴.
  12. حکیم، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۵۵۹.
  13. حکیم، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۵۵۹.
  14. حکیم، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۵۶۰.
  15. علامه حلی، تحریرالاحکام، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۵۸۴.
  16. علامه حلی، تحریرالاحکام، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۵۸۴.
  17. ری‌شهری، میزان الحکمه،۱۳۸۹ش، ج۵، ص۱۰۸؛ ج۶، ص۴۵۲.
  18. ری‌شهری، میزان الحکمه،۱۳۸۹ش، ج۶، ص۴۵۸.

منابع

  • خداپرستی، فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، شیراز، دانشنامه فارس،۱۳۷۶ش.
  • حکیم، محمدهادی، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، قم، موسسه دائره المعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه،قم، موسسه علمی دارالحدیث، ۱۳۸۹ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر و دیگران، لغتنامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریرالاحکام، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • عمید، حسن، فرهنگ عمید.
  • غضنفری، علی، زفاف، قم، نیلوفرانه، ۱۳۸۷ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی،محجه البیضاء، قم، جامعه مدرسین، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • معین، محمد، لغتنامه، تهران، اَدِنا، چاپ چهارم،۱۳۸۶ش.
  • مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع) ، قم، دائره المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۵ش.