عَقد اُخوّت یا پیوند برادری، (در عربی: عَقد المُؤاخاة) پیوندی است که میان دو مسلمان بسته میشود تا با یکدیگر برادر باشند. اجرای عقد اخوت، جزو اعمال مستحب در روز عید غدیر است و در این روز، افراد با خواندن این عقد میتوانند برادر دینی همدیگر شوند. این پیوند، باعث ارث بردن از یکدیگر یا مَحرمیت نمی شود بلکه فایدهاش در دنیا، فقط دعا برای یکدیگر و خیرخواهی و پیوند ایمانی است و در آخرت، فقط احتمال شفاعت.
معروفترین عقد اخوت مربوط به پیمانی است که پیامبر(ص) بین مهاجران و انصار بست. پیوند برادری میان پیامبر(ص) و امام علی(ع) متواتر تاریخی است، یعنی افراد و منابع فراوانی آن را نقل کردهاند. به جز منابع شیعی، بسیاری از منابع اهل سنت نیز این واقعه را نقل کردهاند که علامه امینی در کتاب الغدیر به پنجاه مورد از آنها اشاره کرده است.
مفهومشناسی و احکام
عقد اُخُوّت پیوندی است که بین دو مسلمان بسته میشود تا با یکدیگر برادر (یا در زنان، خواهر) باشند. برخی فقها با این استدلال که این عقد نسبت خویشاوندی برقرار نمی کند وبه امید دریافت ثوابِ «عقد اخوت» خواندن آن را میان دو نفز زن نیز جایز دانسته اند. [۱]فایده این عقد این است که هر کدام از دوطرف عقد، دیگری را در همه چیز ترجیح دهد؛ مثلاً اگر فرد حاجتی دارد، کسی که با او عقد بسته، او را بر دیگران مقدّم کند و در رفعِ حاجتش بکوشد، بلكه در اعمال مستحبی، او را شریک کند.[۲] در عبارت عربیِ صیغه این عقد آمده است که دو برادر هر حقی را از همدیگر -جز دید و بازدید، دعاکردن و شفاعت در آخرت- ساقط میکنند.[۳]
این عقد تعهداتی همچون ارثبردن از یکدیگر و مَحرمشدن را ایجاد نمیکند؛ بنابراین دو نفر که عقد اخوت بستهاند، از هم ارث نمیبرند و هیچگونه رابطه محرمیت میان وابستگان آنان ایجاد نمیشود. این عقد، فقط میان دو مرد یا دو زن بسته میشود و هیچ زن و مردی نمیتوانند این عقد را بین خود جاری کنند و خواهر و برادر شوند.
عقد اخوت در عید غدیر
مستحب است برادران ایمانی در روز عید غدیر عقدی را بین خود برقرار سازند که مفاد آن اخوّت و همدلی در دنیا و دستگیری از همدیگر در آخرت است. [۴]
صیغه و شیوه برقراری اخوت
یک نفر از دو مرد یا دو زن، دست راست خود را روی دست راست دیگری قرار می دهد و یکی از آنان صیغه عقد اخوت را میخواند و دیگری مفاد آن را قبول میکند.[۵] متن عربی عقد: «واخَیتُکَ فِی الله وَ صَافَیتُکَ فِی الله وَ صَافَحْتُکَ فِی اللهِ وَ عَاهَدْتُ اللهَ وَ مَلَائِکَتَهُ وَ کُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیاءَهُ وَ الْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِینَ(ع) عَلَی أَنِّی إِنْ کُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفَاعَةِ وَ أُذِنَ لِی بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لَا أَدْخُلُهَا إِلَّا وَ أَنْتَ مَعِی: برای خدا با تو برادری و صفا (یکرنگی) میورزم و برای خدا دستم را در دستت قرار میدهم و در پیشگاه خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگان او و پیامبران و امامان معصوم عهد میکنم که اگر از اهل بهشت و شفاعت باشم و اجازه ورود در بهشت را یابم، بدون تو وارد بهشت نشوم».
سپس طرف دیگر در جواب او میگوید: «قَبِلْتُ». باز نفر اول میگوید : «أَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمِیعَ حُقُوقِ الْأُخُوَّةِ مَا خَلَا الشَّفَاعَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ الزِّیارَة: تمام حقوق برادری به جز حق شفاعت و دعا و دید و بازدید را از تو ساقط کردم» و نفر دوم میگوید: «قَبِلْتُ: قبول کردم».[۶]
لازم نیست صیغه عقد اخوت حتماً به عربی خوانده شود، بلکه اگر آن را به فارسی یا زبان دیگری هم جاری کنند صحیح است؛ اما باید الفاظی را به کار برند که معنی این عقد را برساند.
اگر دو خانم، بخواهند با هم عقد خواهری برقرار کنند در صورت خواندن عقد به عربی، باید ضمیرهای مذکر را تبدیل به ضمیرهای مونث کنند.[یادداشت ۱]
پیشینه اخوت
پیدا شدن مفهوم برادری دینی در فرهنگ صدر اسلام، زمینهای کهنتر از ترویج برادری از سوی پیامبر اکرم(ص) در میان مهاجران و انصار پس از هجرت به مدینه داشته است. از کهنترین نمونههای کاربرد تعبیر برادری میان مسلمانان، تعبیر برادری ناظر به برادری مسلمانان مکه با همکیشانی در یثرب، در روزهای پیش از هجرت پیامبر و مسلمانان به آنجا است.[۷] از دیگر سو به نظر میرسد مفهوم برادری دینی در فرهنگ اسلامی یک امر عارضی و بازتاب صرف فرهنگ عرب جاهلی نبوده و در شمار اصلیترین راهکارهای پیامبر(ص) محسوب میشده است.[۸]
سیر تاریخی عقد اخوت در اسلام
عقد اخوت در مکه
میان مورخان مشهور است که پیامبر پیش از هجرت به مدینه، بین مسلمانان مکه (که بعدها مهاجران لقب گرفتند) عقد اخوت بست تا در تحمل آزار و اذیتهای مشرکان و نیز مشکلاتی که در آینده در راه هجرت برای آنان پیش میآمد، یاور یکدیگر باشند. آن گونه که در منابع تاریخی آمده، پیامبر میان ابوبکر و عمر، حمزه بن عبدالمطلب و زید بن حارثه، عثمان و عبدالرحمان بن عوف، زبیر و ابن مسعود، بلال و عباده بن حارثه، مصعب بن عمیر و سعد بن ابی وقاص و... عقد اخوت بست.[۹]
عقد اخوت در مدینه
پنج و به نقلی هشت ماه[۱۰] پس از هجرت مسلمانان به مدینه، روزی پیامبر(ص) به اصحاب خود فرمود: «تَآخوا فی الله أخَوَین أخوین: در راه خدا، دو تا دو تا با یکدیگر برادر شوید.»[۱۱] بنا بر مشهور تعداد آنها ۹۰ نفر بوده است: ۴۵ نفر از مهاجران و ۴۵ نفر از انصار.[۱۲]
این برادری که بین مهاجران و انصار برقرار شد، دارای تواتر تاریخی و روایی است و با عبارتهایی با اختلاف کم، نقل شده است. بنا بر نقل منابع، پیامبر بین ابوبکر و خارجة بن زید انصاری، عمر و عتبان بن مالک انصاری خزرجی، عثمان و اوس بن ثابت، ابوعبیدة بن جراح و سعد بن معاذ، عبدالرحمان بن عوف و سعد بن ربیع، طلحه و کعب بن مالک، زبیر و سلمة بن سلام، سلمان فارسی و ابودرداء، عمار بن یاسر و حذیفة بن نجار یا به نقلی ثابت بن قیس و... برادری برقرار کرد.[۱۳]
پس از برقراری این پیوند، مسلمانان همچون دو برادر حقیقی از یکدیگر ارث میبردند. ولی این حکم، موقت بود و با نزول آیه «وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَیٰ بِبَعْضٍ فِی کتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ»(سوره احزاب ، ۶)، ارث بردن به خویشان نسبی اختصاص یافت.[۱۴]
اخوت عمومی در سال نهم هجری
اخوتی که در سال نخست هجری برقرار شد نقش مهمی در روابط میان مسلمانان داشت ولی آنچه اهمیت بیشتری دارد، برادری همه مسلمانان با یکدیگر است که در سال نهم هجری با نزول آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة» (حجرات، ۱۰) بر آن تاکید شد. هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر میان افرادی که شبیه و نظیر یکدیگر بودند، پیمان برادری بست؛ از جمله میان ابوبکر و عمر...، ابوذر و ابن مسعود، سلمان فارسی و حذیفه...، مقداد و عمار، عایشه و حفصه، ام سلمه و صفیه...
برادری پیامبر(ص) با امام علی(ع)
پیوند برادری میان امام علی(ع) و پیامبر(ص) جزو متواترات تاریخی است. به جز منابع شیعی، بسیاری از منابع اهل سنت نیز این واقعه را نقل کردهاند که علامه امینی در کتاب الغدیر به پنجاه مورد از آنها اشاره کرده است.[۱۵]عبدالله بن عمر میگوید: رسول خدا(ص) بین اصحاب خود عقد اخوّت بسته و هر یک را با دیگرى برادر قرار داد، علىّ بن ابیطالب(ع) آمد در حالى که از چشمانش اشک میریخت گفت: اى پیامبر خدا! میان اصحابت پیمان برادری بستى ولی برادری برای من مشخص نکردی! رسول خدا(ص) فرمود: «اى على! تو در دنیا و آخرت برادرم هستی». [۱۶]
قبل از هجرت
پیامبر(ص) چندی پیش از مهاجرت به مدینه، میان مهاجران عقد اخوت بست و خود نیز با امام علی(ع) عقد اخوت بست. در منابع آمده است وقتی پیامبر بین اصحاب خود عقد اخوت بست، علی(ع) گریان نزد پیامبر آمد و گفت: میان اصحابت برادری برقرار کردی و مرا با هیچ کس برادر نساختی! پیامبر فرمود تو برادر من در دنیا و آخرت هستی.[۱۷]
در نقل دیگری آمده است پیامبر فرمود:ای علی! آیا خشنود نمیشوی که برادر من باشی؟ علی گفت: چرا. پیامبر فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.[۱۸]
پس از هجرت
پس از هجرت به مدینه نیز پیامبر(ص) بین مهاجران و انصار پیوند اخوت برقرار کرد ولی امام علی(ع) را با هیچ یک از انصار برادر نساخت و خود با او عقد اخوت بست. پیامبر(ص) پیش از هجرت به مدینه، میان مهاجران، عقد اخوت برقرار کرد و سپس در مدینه، میان مهاجران و انصار عقد اخوت بست و هر دوبار به علی(ع) فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی؛ و میان او و خودش عقد اخوت بست.[۱۹]
ابنصباغ مالکی (درگذشت ۸۵۵ق) نویسنده اهل سنت در کتاب الفصول المهمه مینویسد: هنگامی که پیامبر بین مهاجران و انصار عقد اخوت بست... علی بن ابی طالب را با کسی برادر نساخت. پس علی(ع) با ناراحتی از نزد پیامبر بیرون رفت... پیامبر(ص)در جستجوی او برآمد و به او فرمود: آیا ناراحت شدی که بین مهاجران و انصار عقد اخوت بستم و تو را برادر هیچ یک از آنها قرار ندادم؟ آیا راضی نیستی که مقام و منزلت تو نسبت به من همانند مقام و منزلت هارون نسبت به برادرش موسی باشد با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد آمد؟[۲۰] این سخن پیامبر(ص) به حدیث منزلت مشهور است.
هدف از برقراری عقد اخوت
از مهمترین دغدغههای پیامبر(ص) چگونگی برقراری عدالت اجتماعی در میان همه مردم بوده است[۲۱] و لازمه پدیدار گشتن چنین عدالتی، از یک سو برافتادن تضادهای طبقاتی و از دیگر سو، ایجاد پیوندهای قرابت میان آحاد مردمان بوده است. به همین سبب پیامبر(ص) پیوند برادری دینی را به عنوان راهکاری عملی برای شکلگیری برادری و برابری میان همه انسانها برقرار ساخته است.[۲۲]
از بین بردن کینهها و دشمنیها، زدودن غربت و تنهایی مهاجران و جایگزین کردن پیوند ایمانی به جای پیوندهای قومی و نژادی نیز از جمله اهداف عقد اخوت شمرده شده است.
تا پیش از نزول آیه دهم از سوره حجرات، گمان میشد که ایجاد پیوند برادری میان مسلمانان، تنها کاری هوشمندانه و خردمندانه از سوی شخص پیامبر(ص) در مقام یک رهبر دینی و سیاسی با هدف بنیان نهادن جامعهای اسلامی و فراهم آوردن پشتوانه معنوی برای آن بوده است، اما با نزول این آیه معلوم شد که این پیوند افزون بر یک شیوه سیاسی برای ایجاد وحدت و یکپارچگی بین امت اسلام، بخشی از آیین اجتماعی اسلام است که خداوند متعال تشریع کرده است.
پانویس
- ↑ https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46501
- ↑ قزوینی، صیغ العقود و الایقاعات، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۰.
- ↑ قزوینی، صیغ العقود و الایقاعات، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۲.
- ↑ : البروجردي، السيد حسين، جامع أحاديث الشيعة، ج۷، ص۴۱۴. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، اعمال روز عید غدیر
- ↑ بروجردی، محمدحسین، جامع احادیث الشیعه، ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج ۶، ص۲۷۹.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۹۷۸م، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۶۱۷.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۴۵.
- ↑ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۲۲۷
- ↑ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ذیل آیه ۶ سوره احزاب.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۶۲-۱۸۰.
- ↑ طبرى، ذخائر العقبى، ۱۳۵۶ق،ص۶۶.
- ↑ حلبی، السیرة الحلبیه، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۷۸.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، به نقل الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۷.
- ↑ ابن صباغ، الفصول المهمة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۶۱۸.
یادداشت
- ↑ تمام ضمایر خطاب که متصل یا منفصل است به این نحو تغییر مییابند: واخیتکِ/صافیتکِ/ صافحتکِ/انتِ/عنکِ
منابع
- ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، اول، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۹۷۸م.
- ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- امین، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۸م.
- امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، اول، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق.
- عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، اول، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق.
- حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، دوم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
- دیار بکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، بیروت، دار صادر، بیتا.
، طبری، محب الدین، ذخائر العقبی،۱۳۵۶ق، مکتبة القدسی، قاهره.
- قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، اول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
- قزوینی، ملاعلی، صیغ العقود و الایقاعات (محشی)، قم، انتشارات شکوری، ۱۴۱۴ق.
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت لإحیاء، بیروت، ۱۴۰۸ق.