کاربر:H.shamloo/صفحه تمرین
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی طابرانی طوسی |
| لقب | حجة الاسلام |
| اطلاعات علمی | |
جایگاه و تأثیر
ابوحامد محمد بن محمد غزالی طوسی (۴۵۰-۵۰۵ق)، فقیه، متکلم و صوفی اشعری، شافعی ایرانی[۱] و از معروفترین[۲] و تأثیرگذارترین عالمان اسلامی که دارای نقشی برجسته در تضعیف فلسفه[۳] و تثبیت تصوف[۴] در جهان اسلام داشته است. غزالی جامع معقول و منقول در علوم اسلامی و صاحب شهرت در شرق و غرب عالم برشمرده است.[۵]
بهگزارش سید حسین نصر، فیلسوف ایرانی، برخی غزالی را شخصیتی دانستهاند که پس از دورهٔ صدر اسلام بیشترین تأثیر معنوی و فکری را در جهان اسلام داشته است.[۶] از نظر او، تأثیر وی در کلام اهلسنت، اصول فقه و حتی در فلسفهٔ اسلامی بهخاطر نقدهایش بر فلسفهٔ مشاء بسیار قابل توجه است.[۷] از نظر مجتبی مینوی، پژوهشگر ایرانی (درگذشت: ۱۳۵۵ش) غزالی نقش پررنگی در آمیختن دین با عرفان و تصوف در جهان اسلام داشته است.[۸]
تأثیر او در جهان اسلام در زمینهٔ تضعیف عقلگرایی[۹] و رشد تصوف[۱۰] هم دانسته شده است. این دو زمینه از سوی برخی عاملی برای تضعیف تمدن اسلامی پس از او قلمداد شده است.[۱۱] بهنوشتهٔ نصر، شهرت غزالی در غرب چنان است که پس از پیامبر(ص) دربارهٔ هیچ شخصیتی در تاریخ اسلام بهاندازهٔ غزالی در زبانهای اروپایی قلمفرسایی نشده است.[۱۲]
بهگزارش غلامحسین ابراهیمی دینانی، پژوهشگر فلسفهٔ اهل ایران، دو زمینه دلیل شهرت غزالی نزد غربیان بوده است: یکی شکگرایی او و دیگری دشمنیاش با فلسفه.[۱۳] شکگرایی غزالی را مونتگمری وات (درگذشت: ۲۰۰۶م) اسلامشناس اسکاتلندی، عاملی برای نزدیکی او به افکار جدید اندیشمندان شکگرای غربی برشمرده و آن را نشان از گرایش بیشتر او به دانش و عاملی برای فهم بهتر او از سوی غربیان دانسته است.[۱۴]
غزالی و تشیع
سر العالمین
المحجة البیضاء
به نوشتهٔ مونتگمری وات (درگذشت: ۲۰۰۶م) اسلامشناس اسکاتلندی،
غزالی و فلسفه
غزالی از مهمترین چهرههای دینی ضد فلسفه در جهان اسلام بر شمرده شده است.[۱۵] دوران ظهور او، که اوج قدرت کلام اشعری در میان اهلسنت برشمرده شده، مقارن با زوال علوم عقلی و فلسفی در جهان اسلام برشمرده شده است.[۱۶] بهگزارش منابع، در زمینهٔ فلسفهٔ مشاء غزالی خود کتابی با عنوان مقاصد الفلاسفه نگاشت.[۱۷]
پس از آن، با نگارش کتابی با عنوان تهافت الفلاسفه (تناقضگوییهای فیلسوفان) بر بیست موضوع از نظرگاه فیلسوفان خرده گرفت؛ در ۱۷ موضوع از این بیست مورد آنان را بدعتگذار و در سه موضوع (اعتقاد به قدیمبودن عالم، نفی علم خدا به جزئیات و انکار معاد جسمانی) آنان را تکفیر کرد.[۱۸] بهگفتهٔ ابراهیمی دینانی، تأثیر این کتاب غزالی در تضعیف موقعیت فلسفه در میان اهلسنت فوق العاده چشمگیر بوده است.[۱۹]
غلامرضا اعوانی، پژوهشگر فلسفهٔ اهل ایران، در برخورد غزالی با فلسفه دو گرایش کاملا متفاوت را نشان داده است:
- مخالف سخت با فلسفه بهمعنایی که نزد فیلسوفان یونان و پیروان آنان در جهان اسلام از قبیل فارابی و ابنسینا وجود داشته و موافقت با علم منطق به عنوان ابزاری کسب علوم دیگر؛ گرایشی که در جهان اهلسنت پس از غزالی تثبیت شد، بهطوری که در میان آنان از فلسفه تنها به منطق اکتفا میشود و بهجای فلسفه، کلام اشعری و به طور کلی علم کلام تدریس میگردد.[۲۰]
- گرایشی کاملاً مغایر با گرایش اول که در آن غزالی ناخواسته پایهگذار نوعی فلسفهٔ مبتنی بر عرفان و کشف و شهود عرفانی بوده و کسانی مانند سهروردی (درگذشت: ۵۸۷ق) و ابنعربی (درگذشت: ۶۳۸ق) از آن متأثر بودهاند.[۲۱]
وجود این دو گرایش متفاوت موجب شده که برخی از غزالی با عنوان «فیلسوف ضد فلسفه»[۲۲] یاد کنند و آثاری چون غزالی فیلسوف[۲۳] دربارهٔ افکار او بهنگارش درآید.
غزالی و سیاست
مستظهری
گزارش انتقادات
چهره غزالی نزد شیعه و اهل سنت
زندگینامه
بهگزارش برخی منابع، ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی در طابران طوس بهدنیا آمد.[۲۴] گفته شده که او و برادر کوچکترش احمد غزالی (درگذشت: ۵۲۰)، صوفی مشهور، بهدلیل یتیمشدن در کودکی تحصیلات خود را زیر نظر دوست پدرشان که گرایشهای صوفیانه داشت آغاز کردند.[۲۵]
گزارش شده که غزالی تحصیلات خود را در طوس و گرگان و نیشابور گذراند[۲۶] و بهدلیل نشاندادن استعدادهای خود به مورد علاقه خواجه نظام الملک طوسی (درگذشت: ۴۸۵ق)، وزیر دانشمند و مقتدر سلجوقیان، قرار گرفت؛[۲۷] علاقه و توجه خواجه نظام الملک او را به استادی نظامیهٔ بغداد رساند.[۲۸]
نقطهٔ عطف زندگی غزالی در ۳۶ سالگی او (۴۸۸ق) در رهاکردن جایگاه خود در نظامیه بغداد و گرایش به عزلت و تصوف دانسته شده است؛[۲۹] امری که از سوی زرینکوب از آن با عنوان فرار از مدرسه یاد شده است.[۳۰] این عمل غزالی هرچند از بهنوشتهٔ خود[۳۱] او و تصریح برخی محققان حاصل نوعی انقلاب درونی برای یافتن حقیقت درونی تلقی شده،[۳۲] از سوی برخی، حاصل تغییر وضعیت سیاسی بغداد و نامساعدبودن شرایط برای حضور غزالی در جایگاه قبلی خود تعبیر شده است.[۳۳]
بهگزارش خود غزالی، او پس از خروج از بغداد بهمدت ده سال در سلک صوفیان در سرزمینهای اسلامی، از جمله دمشق، بيت المقدس، اسکندریه، قاهره، مکه و مدینه، به سیاحت پرداخت.[۳۴] بهنوشتهٔ او، در این دوران اوقات خود را صرف تأمل و ریاضتهای صوفیانه کرد.[۳۵]
بهنوشتهٔ کربن، غزالی پس از رفع بحران روحی و زایلشدن تردیدهایش، به وطن خود خراسان بازگشت و چند سالی، علیرغم عهدی که با خود بسته بود،[۳۶] در نظامیهٔ نیشابور به تدریس پرداخت.[۳۷] گزارش شده که غزالی سالهای پایانی عمر خود را با کنارگیری از نظامیهٔ بغداد در خانقاهی خود در طابران طوس گذراند و در ۵۵ سالگی درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.[۳۸]
گزارش آثار
بهنوشتهٔ کامران فانی (درگذشت: ۱۴۰۴ق)، پژوهشگر و کتابشناس، امام محمد غزالی در عمر بهنسبت کوتاه خود ( ۵۵ سال) آثار بسیاری پدید آورد که از نظر ابتکار، اصالت، تنوع و تأثیر در جهان اسلام کمنظیر است.[۳۹] کثرت و تأثیر آثار او چنان بوده که سَید المصنفین (بزرگ نویسندگان) خواند شده[۴۰] و گفته شده که اگر برگهای آثار او را به سالهای حیاتش تقسیم شود، روزی چهار کراسه (جزوهٔ کمحجم) تألیف کرده است.[۴۱]
غزالی خود در یکی از نامههایش میگوید که تا پنجاه و سه سالگی در علوم دين نزدیک به هفتاد کتاب تألیف کرده است.[۴۲] سُبْکی (درگذشت: ۷۷۱ق) در طبقات الشافعيه ۵۸ اثر،[۴۳] موریس بوییژ در کتابشناسی غزالی ۳۸۹ اثر،[۴۴] جلالالدین همایی (درگذشت: ۱۳۵۹ش) در غزالینامه ۱۵۱ اثر[۴۵] و عبدالرحمن بدوی در مؤلفات الغزالی ۴۵۷ اثر[۴۶] برای غزالی برشمردهاند. بهگفتهٔ فانی، بسیاری از این آثار، بهویژه آنهایی که در فهرستهای متأخر آمده، بیشک از غزالی نیست.[۴۷]
همایی، ادیب و پژوهشگر شیعه، زمینهٔ تألیفات غزالی را، با توجه به دورههای زندگی و تحولات روحى او، چنین تقسیمبندی نموده است: اخلاق، تصوف، فقه، اصول، حدیث، فلسفه و كلام.[۴۸]
احیاء علوم الدین
احیاء علوم الدین بزرگترین، ارجمندترین، نامدارترین و مهمترین کتاب عربی غزالی برشمرده شده است.[۴۹] دربارۀ اهمیت این اثر از سوی برخی عالمان اهلسنت گفته شده که اگر همهٔ کتابهای عالم اسلام از میان میرفت و فقط این کتاب باقی میماند، با داشتن این آن گویی چیزی از دست نرفته است.[۵۰] گفته شده که این اثر در دوران پختگی فکری و روحی غزالی و پس از انقلاب روحی و گرایشش به تصوف نوشته شده[۵۱] و محصول تربيت عالمانه و تأملات صوفیانهٔ او بوده است.[۵۲]
بهگزارش همایی، کتاب احیاء به چهار بخش تقسیم شده است: ربع عبادات، ربع عادات، ربع مهلکات و ربع منجیات و هر بخش مشتمل بر ده کتاب و در مجموع چهل کتاب است.[۵۳] محتوای این کتاب مشتمل بر مباحث متنوع دینی از اخلاق، فقه و کلام گزارش شده که با رویکردی صوفیانه و بهنحوی دلپذیر فراهم شده است.[۵۴]
بهگفتهٔ برخی محققان، بهدلیل اهمیت کتاب احیاء، این کتاب از زمان تألیف مورد توجه بوده به طوری که در تأیید و رد آن آثاری نگاشته شده و مورد شرح، تلخیص و ترجمه قرار گرفته است.[۵۵] در زمینهٔ نقد این کتاب، برای نمونه، ابنجوزی (درگذشت: ۵۹۷ق) بر غزالی بهدلیل تألیف این کتاب بر اساس مذاق اهل تصوف و خروج از حدود فقاهت و بهکارگیری احادیث مجعول اعتراض کرده و کتابی به نام اعلام الاحیاء باغلاط الاحیاء در این زمینه نگاشته است.[۵۶]
سایر آثار
از میان دیگر آثار غزالی به موارد زیر اشاره شده است:
- کیمیای سعادت بزرگترین و مهمترین کتاب غزالی به فارسی
- معیار العلم دربارهٔ علم منطق
- البسیط، الوسیط و الوجیز دربارهٔ فقه
- المستصفی دربارهٔ اصول فقه
- الاقتصاد فی العتقاد دربارهٔ علم کلام
- جواهر القرآن و درره دربارهٔ علوم قرآنی
- منهاج العابدین با موضوع اخلاق[۵۷]
کتابشناسی
دربارهٔ غزالی آثار بسیاری در جهان اسلام و غرب بهنگارش درآمده است.
- غزالینامه نوشتهٔ جلال الدین همایی (درگذشت: ۱۳۵۹ش).
- فرار از مدرسه: دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ ابوحامد غزالی نوشتهٔ عبدالحسین زرینکوب (درگذشت: ۱۳۷۸ش).
- نقد غزالی: تحلیلی از خردورزی و دینداری امام محمد غزالی نوشتهٔ سید یحیی یثربی.
- الامام الغزالی بين مادحيه و ناقديه نوشتهٔ يوسف القرضاوی.
- الاخلاق عند الغزالی، محمد زکی مبارک.
پانویس
- ↑ مرعشی، ابوحامد غزالی، ۱۳۴۱ش، ص۲-۳؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۴۰۹.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۱۱۳.
- ↑ منبع
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۲۹۹؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۵.
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۶، ص۱۹۱؛ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۱۱۳.
- ↑ نصر، گلشن حقیقت، ۱۳۹۴ش، ص۳۵۹.
- ↑ نصر، گلشن حقیقت، ۱۳۹۴ش، ص۳۵۹.
- ↑ مینوی، چهار طوسی بزرگ، ۱۳۹۶ش، ص۹۶.
- ↑ یثربی، نقد غزالی، ۱۴۰۱ش، ص۶۸.
- ↑ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۵.
- ↑ منبع
- ↑ نصر، گلشن حقیقت، ۱۳۹۴ش، ص۳۵۸.
- ↑ ابراهیمی دینانی، منطق و معرفت در نظر غزالی، ۱۳۷۵ش، ص۹.
- ↑ مونتگمری وات، امام محمد غزالی متفکر بزرگ مسلمان، ۱۴۰۰ش، ص۵-۶.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ اعوانی، «تصوف و فلسفهٔ اسلامی»، ص۴۳۲-۴۳۳.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۱۵۹؛ اعوانی، «تصوف و فلسفهٔ اسلامی»، ص۴۳۳.
- ↑ غزالی، تهافت الفلاسفه، قاهره، ص۲۹۳-۲۹۶.
- ↑ ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ اعوانی، «تصوف و فلسفهٔ اسلامی»، ص۴۳۳-۴۳۴.
- ↑ اعوانی، «تصوف و فلسفهٔ اسلامی»، ص۴۳۴.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۱۵۷.
- ↑ تریگر، غزالی فیلسوف، ۱۴۰۴ش، ص
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۶، ص۱۹۳.
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۶، ص۱۹۳.
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۶، ص۱۹۵-۱۹۶.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۶۹-۷۱.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۷۸.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۱۳۳-۱۴۷؛ نصر، گلشن حقیقت، ۱۳۹۴ش، ص۳۵۹.
- ↑ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۱۳۱.
- ↑ غزالی، المنقذ من اضلال، قاهره، ص۱۷۶.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۴؛ نصر، گلشن حقیقت، ۱۳۹۴ش، ص۳۵۹؛ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۱۲۶-۱۳۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: یثربی، نقد غزالی، ۱۴۰۱ش، ص۲۳-۲۷.
- ↑ غزالی، المنقذ من اضلال، قاهره، ص۱۷۴-۱۷۷.
- ↑ غزالی، المنقذ من اضلال، قاهره، ص۱۷۶.
- ↑ برای اطلاع از مفاد این عهد از زبان غزالی نگاه کنید: غزالی، مکاتیب فارسی غزالی، ۱۳۳۳ش، ص۴۵.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۴.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۲۶-۱۲۷.
- ↑ فانی، «فهرست آثار چاپی غزالی»، ص۲۰۹.
- ↑ یافعی، مرآة الجنان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۴۹.
- ↑ زبیدی، اتحاف الساده، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۷.
- ↑ غزالی، مکاتیب فارسی غزالی، ۱۳۳۳ش، ص۴.
- ↑ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۶، ص۲۲۴-۲۲۷.
- ↑ فانی، «فهرست آثار چاپی غزالی»، ص۲۰۹-۲۱۰.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۳-۲۷۴.
- ↑ بدوی، مؤلفات الغزالی، ۱۳۸۰ق، ص۵۵۱-۵۶۷.
- ↑ فانی، «فهرست آثار چاپی غزالی»، ص۲۰۹.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۲.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۲؛ سروش، «جامهٔ تهذیب بر تن احیاء»، ص۱؛ پورجوادی، دو مجدد، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ پورجوادی، دو مجدد، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳.
- ↑ سروش، «جامهٔ تهذیب بر تن احیاء»، ص۱.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۴.
- ↑ سروش، «جامهٔ تهذیب بر تن احیاء»، ص۱-۲.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۴؛ زرینکوب، فرار از مدرسه، ۱۳۵۳ش، ص۲۲۴.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ همایی، غزالینامه، تهران، ص۲۴۷-۲۶۹.
منابع
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۹ش.
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین، منطق و معرفت در نظر غزالی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵ش.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاريخ الأمم و الملوک، بیروت: دار الکتب العلمية، ۱۴۱۲ق.
- اعوانی، غلامرضا، «تصوف و فلسفهٔ اسلامی»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، بهکوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
- بدوی، عبدالرحمن، مؤلفات الغزالی، قاهره، المجلس الاعلی لرعاية الفنون و الآداب و العلوم الاجتماعية، ۱۳۸۰ق.
- تریگر، الکساندر، غزالی فیلسوف، ترجمهٔ سمانهٔ فیضی و احمد ایزدی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۴۰۴ش.
- پورجوادی، نصرالله، دو مجدد: پژوهشهایی دربارهٔ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ش.
- زبیدی، محمد بن محمد، اتحاف السادة المتقين بشرح احياء علوم الدين، بیروت، مؤسسة التاريخ العربی، ۱۴۱۴ق.
- زرینکوب، عبدالحسین، فرار از مدرسه (دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ ابوحامد غزالی)، تهران: انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
- سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره: دار إحیاء الکتب العربیة، بیتا.
- سروش، عبدالکریم، «جامهٔ تهذیب بر تن احیاء»، در قصهٔ ارباب معرفت، تهران، انتشارات صراط، ۱۳۷۳ش.
- صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۲۰ق.
- غزالی، محمد بن محمد، تهافت الفلاسفه، تحقیق سلیمان دنیا، قاهره، دارالمعارف، بیتا.
- غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، مکاتیب فارسی غزالی (فضائل الانام من رسائل حجةالاسلام)، تحقیق عباس اقبال آشتیانی، تهران، کتابفروشی ابنسینا، ۱۳۳۳ش.
- غزالی، محمد بن محمد، المنقذ من اضلال، قاهره، تحقیق، عبد الحليم محمود، قاهره، دار الكتب الحديثة، بیتا.
- فانی، کامران، «فهرست آثار چاپی غزالی»، در مجله معارف، شماره ۳، آذر-اسفند ۱۳۶۳.
کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه سید جواد طباطبایی، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۸۸ش.
- مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی (ج۲: کلام، عرفان، حکمت عملی)، تهران،انتشارات صدرا، ۱۳۸۹ش.
- مونتگمری وات، ویلیام، امام محمد غزالی متفکر بزرگ مسلمان، ترجمهٔ محمود اصفهانیزاده و محمدمهدی فولادوند، تهران، انتشارات جامی، ۱۴۰۰ش.
- مینوی، مجتبی، چهار طوسی بزرگ، تهران، نشر فراوا، ۱۳۹۶ش.
- نصر، سید حسین، «اصول و مبانی تصوف»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، بهکوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
- نصر، سید حسین، گلشن حقیقت، ترجمهٔ انشاءالله رحمتی، تهران، انتشارات سوفیا، ۱۳۹۴ش.
- یثربی، سید یحیی، نقد غزالی (تحلیلی از خردورزی و دینداری امام محمد غزالی)، تهران، کانون اندیشهٔ جوان، ۱۴۰۱.
- همایی، جلالالدین، غزالینامه، تهران، کتابفروشی فروغی، بیتا.
- یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان و عبرة اليقظان فی معرفة ما يعتبر من حوادث الزمان، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۷ق.