قصیده میمیه فرزدق

از ویکی شیعه
قصیده میمیه فرزدق
اطلاعات شعر
شاعرهَمّام بن غالِب معروف به (فَرَزدَق)
قالبقصیده
موضوعمدح امام سجاد (ع)
زبانعربی
مکانمکه
انگیزه سرایشمعرفی امام سجاد (ع)
تعداد ابیات۴۱
ترجمهجامی، محرابی ایروانی و نورالله شاه آبادی
منبعاختصاص شیخ مفید
اشعار مشهور
قصیده لامیه ابوطالبتائیه دعبلدوازده‌بند محتشمهمای رحمتقطعه‌ای از بهشتای اهل حرمبا آل علی هرکه درافتاد ورافتادمکن ای صبح طلوعها علی بشر کیف بشر


قصیده میمیه شعری است در مدح امام سجاد(ع) که فَرَزدَق آن را در مکه در مقابل هِشام بن عَبدالمَلِک، هنگام طواف کعبه سروده است. در این قصیده، جایگاه و تبار امام سجاد(ع) و عصمت و فضایل اخلاقی وی، مانند تقوا، وفای به عهد، سخاوت و حلم بیان شده است. در برخی منابع تاریخی گفته شده که این قصیده برای امام حسین(ع) یا فرد دیگری سروده شده است.

به جهت اینکه بیشتر ابیات قصیدهٔ فرزدق، به حرف میم ختم می‌شود، به قصیده میمیه شهرت یافته است. تعداد ابیات قصیده میمیه را از ۲ تا ۴۱ بیت نقل کرده‌اند. این شعر در منابع کهن شیعه و اهل‌سنت، همچون الاختصاص و ارشاد شیخ مفید، اغانی اثر ابوالفرج اصفهانی، حلیة الاولیاء اثر اصبهانی و شرح دیوان حماسه اثر مرزوقی ذکر شده است.

افرادی مثل جامی، وفا و شاه‌آبادی قصیده فرزدق را به‌صورت منظوم ترجمه کرده و مرزوقی، استرآبادی و تنکابنی هم آن را شرح کرده‌اند.

معرفی و جایگاه قصیده

قصیده میمیه اشعاری است در مدح امام سجاد(ع) که فَرَزدَق، شاعر قرن اول و دوم هجری آن را هنگام طواف کعبه در مقابل هشام بن عبدالملک، دهمین خلیفه اموی، در مکه سرود.[۱] فرزدق در این قصیده به اصالت خانوادگی و بزرگی تبار امام سجاد(ع) اشاره کرده و فضائل اخلاقی حضرت همچون عصمت، تقوا، وفای به عهد، سخاوت و حلم را نیز بیان می‌کند.[۲] بیشتر ابیات این قصیده به حرف میم ختم می‌شود. ازاین‌رو، به قصیده میمیه معروف شده است.[نیازمند منبع]

قصیده فرزدق موردتوجه برخی شاعران بوده و برخی آن را تخمیس کرده‌اند؛ مانند تَخمِیس‌ قصیدةالفرزدق، سروده محمد بن اسماعیل حلی (۱۲۴۷ق). تخمیس یعنی شعری، با وام‌گرفتن مصرع یا ابیاتی از شعر دیگری، با همان وزن و قافیه سروده شود. [۳]

تعداد ابیات قصیده میمیه در متون کهن، از قرن سوم تا هشتم، از ۲ تا ۴۱ بیت متفاوت نقل شده است. مثلاً در مَحاسِن و مَساوِی بیهقی، ۱۴ بیت،[۴] أَغانِی اصفهانی (قرن سوم و چهارم قمری) ۲۱ بیت،[۵] وَفَیات‌ُالاَعیان ابن‌خَلَکان (قرن هفتم قمری) ۲۷ بیت،[۶] رجال کَشِی (قرن پنجم قمری)[۷] و تَهذِیب‌ُالکمالِ حافظ مُزِی (قرن هشتم قمری)[۸] ۲۸ بیت، الاِختِصاص شیخ مفید (قرن چهارم قمری)[۹] و روضةالواعظین نیشابوری(قرن پنجم قمری)[۱۰] ۲۹ بیت و در مَناقب ابن شهرآشوب (قرن ششم قمری)[۱۱] ۴۱ بیت ذکر شده است. در دیوان فَرَزدَق که در سال ۱۹۸۴ میلادی چاپ شده، تعداد ابیات قصیده ۲۷ بیت است.[۱۲]

انگیزه سرودن

درباره انگیزه سرودن قصیده فرزدق گفته شده هشام بن عبدالملک با عده‌ای از شامیان قصد استلام حجرالاسود را داشت؛ ولی به خاطر ازدحام جمعیت موفق نشد و شامیان گرد او جمع شدند. در این هنگام، امام سجاد(ع) وارد شد و مردم به احترام وی راه باز کردند و امام توانست حجرالاسود را لمس کند. مردی از شامیان از هشام بن عبدالملک پرسید او کیست که مردم برایش راه باز می‌کنند. هشام برای اینکه شامیان به امام سجاد(ع) متمایل نشوند گفت او را نمی‌شناسم. فرزدق که حاضر بود، با سرودن شعری امام را معرفی و نقشه‌های هشام را بی‌اثر کرد.[۱۳]

محرومیت و حبس فرزدق

بعد از اینکه فرزدق نزد هشام بن عبدالملک شعری در مدح امام سجاد(ع) سرود، هشام غضبناک شد و او را توبیخ کرد. گفته شده هشام هر سال به فرزدق هزار دینار می‌داد ولی آن سال، این مبلغ را قطع[۱۴] و وی را در منطقه عسفان (بین مکه و مدینه) زندانی کرد.[۱۵]

حمایت امام سجاد(ع) از فرزدق

به‌گزارش شیخ مفید و سیدِ مرتضی از عالمان شیعه در قرن چهارم و پنجم قمری، هنگامی که خبر محرومیت و حبس فرزدق به امام سجاد(ع) رسید، دوازده هزار دینار برایش فرستاد و عذرخواهی کرد و گفت اگر بیشتر از این مبلغ داشتم، برایت می‌فرستادم.[۱۶]

به گفته قطب راوندی وقتی مدت زندانی فرزدق زیاد شد و هشام او را به قتل تهدید کرد، از امام سجاد (ع) خواست برایش دعا کند تا آزاد شود. بعد از آزادشدن، نزد امام(ع) رفت و گفت هشام اسم مرا از دیوان پرداخت پول حذف کرده است و امام(ع) به‌اندازهٔ هزینه چهل سال به او پول داد.[۱۷]

منبع قصیده

بنابر نقل مشهور و نیز منابع متقدم شیعی همچون إِختِصاص[۱۸] و إرشاد شیخ مفید،[۱۹] أمالی سیدِ مرتضی[۲۰] و رجال نَجاشِی،[۲۱] اشعار فرزدق برای امام سجاد(ع) سروده شده است. البته در برخی منابع کهن مانند اَلفتوح ابن‌اعثم (قرن دوم و سوم قمری)، معجم الکبیر طبرانی (قرن چهارم قمری) و کشف الغُمّه اربلی (قرن هفتم قمری) آمده که فرزدق این ابیات را برای امام حسین(ع)[۲۲] سروده و در منابع دیگری همچون اخبار مکه اثر فاکهی (قرن سوم قمری) آمده که این قصیده را در وصف علی بن عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب سروده است.[۲۳]

قصیده میمیه فرزدق در منابع متعدد اهل‌سنت همچون أَغَانِی أَبُوالفَرَج اصفهانی (قرن چهارم قمری)،[۲۴] حِليَةُالأَولِياء اصبهانی،[۲۵] شرح دیوان حماسه مرزوقی (قرن پنجم قمری)،[۲۶] تاریخ دمشق ابن‌عَسَاکر[۲۷] و المُنتَظَم جُوزِی (قرن ششم قمری)،[۲۸] وَفَیَاتُ‌الاَعیَان ابن‌ِخَلَکَان،[۲۹] مَنَاقِب ابن‌ُالمَغَازِلِی (قرن هفتم قمری)[۳۰] و بِدَایَه و نهایهٔ ابن‌کثیر (قرن هشتم قمری)[۳۱] نیز نقل شده است.

محتوا

فرزدق در قصیده خود امام سجاد(ع) را با عناوین متعددی توصیف می‌کند که برخی از آنها چنین است:

متن قصیده

قصیده میمیه
متن شعر ترجمه

۱ یَا سَائلِی: أیْنَ حَلَّ الْجُودُ وَ الْکَرَمُ *** عِنْدِی بَیَانٌ إذَا طُلَّابُهُ قَدِمُوا

ای کنجکاو پرسند از من که جود و کرم در کدام آستان، بار خود را فرود آورده است، در نزد من است بیان این رمز، اگر خواستاران آن به سوی من روی آورده و گرد آیند.

۲ هَذَا الَّذِی تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأتَهُ *** وَ الْبَیْتُ یَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَمُ

این مردی که تو او را نمی‌شناسی، شخصیّتی است که سرزمین بَطْحَاء (مسیل و رَمْل‌زار اطراف مکه تا سرزمین مِنا) جای یکایک گام‌ها و قدم‌های او را می‌شناسد، و بیت‌الله الحرام او را می‌شناسد. و حِلّ و حرم (تمام نقاط خارج از حرم مکّه و داخل آن) همگی او را می‌شناسند.

۳ هَذَا ابْنُ خَیْرِ عِبَادِ اللهِ کُلِّهِمُ *** هَذَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ الطَّاهِرُ الْعَلَمُ

این است پسر بهترین خلایق و تمامی بندگان خدا ! این است مرد معتصم به تقوای الهی، و در مصونیّت درآمدۀ حفظ خداوندی، و مرد وارسته و پیراسته از هر زنگار عیب و نقص و کدورت، و آن مرد پاک و پاکیزه و طاهر، و قلّۀ مرتفع کوه فضیلت و شرافت!

۴ هَذَا الَّذِی أحْمَدُ الْمُخْتَارُ وَالِدُهُ *** صَلَّی عَلَیْهِ إلَهِی مَا جَرَی الْقَلَمُ

این است آن‌کس که احمد مختار، برگزیدهٔ عالمیان، پدر اوست؛ آن‌که خدای من، تا هنگامی که قلم کتابت بر روی لوح آفرینش به حرکت درآید، مدام و پیوسته بر او درود و تحیّت و صلوات می‌فرستد.

۵ لَوْ یَعْلَمُ الرُّکْنُ مَنْ قَدْ جَاءَ یَلْثِمُهُ *** لَخَرَّ یَلْثِمُ مِنْهُ مَا وَطَی الْقَدَمُ

اگر رکن کعبه (که در آن حجرالاسود واقع است) بداند چه‌کسی برای بوسیدنش آمده، تحقیقاً از روی تواضع بر زمین می‌افتد تا جای پای وی را که بر زمین قدم نهاده است، بوسه زند.

۶ هَذَا عَلِیٌّ رَسُولُ اللهِ وَالِدُهُ *** أمْسَتْ بِنُورِ هُدَاهُ تَهْتَدِی الامَمُ

این علی است، آن که رسول خدا پدر اوست که تمامی امَّت‌های جهان به نور هدایت وی راه یافته‌اند.

۷ هَذَا الَّذِی عَمُّهُ الطَّیَّارُ جَعْفَرٌ *** وَ الْمَقْتُولُ حَمْزَةُ لَیْثٌ حُبُّهُ قَسَمُ

این است آن که عموی او جعفر طیار، و حمزه مقتول (سیّدالشّهداء) است. حمزه شیر بیشه شجاعت و هژبر اژدرافکنی است که محبت و مودّت با او چون شیر و شکر با جان مؤمنین آمیخته، و سوگند غیرقابل‌نقض و شکست با ارواح و نفوسشان برقرار نموده است.

۸ هَذَا ابْنُ سَیِّدَةِ النِّسْوَانِ فَاطِمَةِ *** وَ ابْنُ الْوَصِیِّ الَّذِی فِی سَیْفِهِ نِقَمُ

این است پسر بزرگ بانوان جهان، فاطمه و پسر وصیّ رسول خدا که آتش خشم و غضب انتقام خداوندی از برق شمشیر او می‌درخشید.

۹ إذَا رَأتْهُ قُرَیْشٌ قَالَ قَائلُهَا *** إلَی مَکَارِمِ هَذَا یَنْتَهِی الْکَرَمُ

چون قبیله قریش به او بنگرد، گوینده آن بدون اختیار از زبانش این سخن می‌تراود که مَکرمت و مَجْد و کَرَم و جود و احسان در قبیله قریش به این سرور ارجمند منتهی می‌گردد، و همه باید کاروان نیاز خود را در این آستانه پررحمت و سنگین‌بار فرود آورند، و از کرم او متمتّع گردند.

۱۰ یَکَادُ یُمْسِکُهُ عِرْفَانَ رَاحَتِهِ *** رُکْنُ الْحَطِیمِ إذَا مَا جَاءَ یَسْتَلِمُ

به جهت شناختِ دستِ پرعطا و کرم او، نزدیک است که رکنِ حطیم در وقتی که او می‌آید تا بدان دست بیاساید و استلام نماید، او را برای رفع نیازها و بهره‌وری و انتفاع خود، نزد خود نگه دارد.

۱۱ وَ لَیْسَ قَوْلُکَ: مَنْ هَذَا؟ بِضَائِرِهِ *** الْعُرْبُ تَعْرِفُ مَنْ أنْکَرْتَ وَ الْعَجَمُ

و این گفتارت که گفتی: کیست او؟ و تجاهل نمودی، ضرری به وی نمی‌رساند؛ چراکه تمام عرب و تمام عجم می‌شناسند این مردی را که تو او را ناشناس دانستی.

۱۲ یُنْمَی إلَی ذُرْوَةِ الْعِزِّ الَّتِی قَصُرَتْ *** عَنْ نَیْلِهَا عَرَبُ الإسْلَامِ وَ الْعَجَمُ

او منسوب است به أعلا نقطه قُلّه عزّت و شرافتی که از نیل بدان جمیع عالم اسلام از عرب آن و از عجم آن کوتاه و قاصر آمده‌اند.

۱۳ یُغْضِی حَیَاءً وَ یُغْضَی مِنْ مَهَابَتِهِ *** فَمَا یُکَلَّمُ إلَّا حِینَ یَبْتَسِمُ

او از فرط حیا و آزرم چشم فرومی‌نهد، و از فرط مَهَابت و اُبَّهتِ او، چشم‌ها در برابر او فرونهاده می‌گردند و بنابراین کسی با وی سخن نمی‌گوید، مگر هنگامی که تبسّمِ ملیح بر سیمایش هویدا می‌شود.

۱۴ یَنْجَابُ نُورُ الدُّجَی عَنْ نُورِ غُرَّتِهِ *** کَالشَّمْسِ یَنْجَابُ عَنْ إشْرَاقِهَا الظُّلَمُ

چنان از درخشش و لَمَعان نور پیشانی او، پرده‌های تاریکی و ظلمت شکافته می‌شود، همچنان‌که از إشراق و طلوع خورشید جهان‌افروز، پرده‌های مِه و تاریکی شکافته می‌گردد.

۱۵ بِکَفِّهِ خَیْزُرَانٌ رِیحُهُ عَبِقٌ *** مِنْ کَفِّ أرْوَعَ فِی عِرْنِینِهِ شَمَمُ

در دست او خیزرانی است که بوی آن، همه‌جا مشام جان را عطرآگین می‌نماید، از دست مرد شجاع و بافراستی که محاسن او شگفت‌آور است و بالای استخوان بینی او قدری برآمده و در کمال زیبایی و اعتدال می‌باشد.

۱۶ مَا قَالَ: لَا، قَطُّ إلَّا فِی تَشَهُّدِهِ *** لَوْلَا التَّشَهُّدُ کَانَتْ لَاؤهُ نَعَمُ

او هیچ‌گاه در جواب تقاضای خلایق لفظ لا’ (نه) بر زبان نگذرانید، مگر فقط در تشهّدش که لَا إلَهَ إلَّا الله می‌گفت. و اگر هم أحیاناْ تشهّدی در میان نبود، لای او نَعَم بود (نهٔ او، آری بود).

۱۷ مُشْتَقَّةٌ مِنْ رَسُولِ اللهِ نَبْعَتُهُ *** طَابَتْ عَنَاصِرُهُ وَ الْخِیمُ وَ الشِّیَمُ

شاخه وجودی او از اصل و تبار استوار رسول خدا جدا گردیده است. بنابراین عناصر غرایز و اخلاق و سجایا و صفات او، همه حمیده و پاک و طیِّب است.

۱۸ حَمَّالُ أثْقَالِ أقْوَامٍ إذَا فُدِحُوا *** حُلْوُ الشَّمَائلِ تَحْلُو عِنْدَهُ نَعَمُ

او بارکشِ بارهای اقوامی است که از شدّت تحمّل آن به زانو درآمده‌اند. و در برخورد با مستمندان شمایلی نیکو و سیمایی خوش ارائه می‌دهد و جواب او به نَعَم (آری) دادن به نیازمندان برای وی شیرین است.

۱۹ إنْ قَالَ قَالَ بِمَا یَهْوَی جَمِیعُهُمُ *** وَ إنْ تَکَلَّمَ یَوْماً زَانَهُ الْکَلِمُ

اگر به سخن درآید، گفتاری را ابراز می‌کند که جمیع ایشان آن را می‌پسندند، و اگر روزی کلامی بگوید، آن کلام موجب زینت و محْمدت او محسوب می‌گردد.

۲۰ هَذَا ابْنُ فَاطِمَةٍ إنْ کُنْتَ جَاهِلَهُ *** بِجَدِّهِ أنْبِیَاءُ اللهِ قَدْ خُتِمُوا

این پسر فاطمه است، اگر در نَسَب او جاهل هستی! و در حَسَب، او کسی است که رسالت نامه پیامبران خدایی آسمانی به جدِّ أمْجَدَش مختوم گردیده، مهر شده و خاتمه یافته است!

۲۱ اللهُ فَضَّلَهُ قِدْماً وَ شَرَّفَهُ *** جَرَى بِذَاكَ لَهُ فِى لَوْحِهِ الْقَلَمُ

از عهد قديم، خداوند او را فضيلت بخشيده و شرافت داده است، و از ازل، قلم قضا بر لوح تقدير وی اين‌گونه جاری شده است.

۲۲ مَنْ جَدُّهُ دَانَ فَضْلُ الانْبِيَاءِ لَهُ * وَ فَضْلُ امَّتِهِ دَانَتْ لَهَا الامَمُ

اين شخصيّتی است كه جميع پيغمبران در مقابل فضل و شرف جدَّش در مرتبه پایين قرار گرفتند، و جميع امَّت‌ها در مقابل فضل و شرف امّتش، پست و حقير به شمار آمدند.

۲۳ عَمَّ الْبَرِيَّةَ بِالإحْسَانِ وَ انْقَشَعَتْ *** عَنْهَا الْعِمَايَةُ وَ الإمْلَاقُ وَ الظُّلَمُ

تابش شمس فروزان وجود او به احسان و عنايت، همه را فراگرفته، و بدين جهت از خلايق، ضلالت و گمراهی، فقر و پريشانی، و ظلم و بيدادگری وارد به بيچارگان (يا تاريكی‌ها) زدوده شده و از ميان برافتاده است.

۲۴ كِلْتَا يَدَيْهِ غِيَاثٌ عَمَّ نَفْعُهُمَا *** يُسْتَوْكَفَانِ وَ لَا يَعْرُوهُمَا عَدَمُ

هر دو دستش همچون باران‌های پرآب و سرشار است كه ثمره و نفعش همگان را شامل می‌گردد. اين دو دست پيوسته از آب زلال رحمت الهی تقاطر می‌كنند و هيچ گاه دستخوش كمی و كاستی و فقدان واقع نمی‌شوند.

۲۵ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَا تُخْشَى بَوَادِرُهُ *** يَزِينُهُ خَصْلَتَانِ: الْحِلْمُ وَ الْكَرَمُ

خُلْق و خويش، نرم و ملايم است، به طوری كه أبداً مردم از شدّت خشم و حِدَّت غضبش هراس ندارند، و دو خصلت حِلم و كرمش زينت‌بخش صفات عليا و اخلاق حميده او هستند.

۲۶ لَا يُخْلِفُ الْوَعْدَ مَيْمُوناً نَقِيبَتُهُ *** رَحْبُ الْفِنَاءِ أرِيبٌ حِينَ يُعْتَرَمُ

خُلف وعده نمی‌كند، و باطن و طبيعتش سرشته با خير و بركت و يمن و رحمت است. درِ خانه‌اش برای پذيرایی واردين و وافِدين پيوسته گشوده است. وی شخصيّتی است عاقل، و در برابر شدائد و مشكلاتی كه به وی روی می‌آورد، با عقل و درايت چاره‌سازی می‌نمايد.

۲۷ مِنْ مَعْشَرٍ حَبُّهُمْ دِينٌ وَ بُغْضُهُمُ *** كُفْرٌ وَ قُرْبُهُمُ مَنْجًى وَ مُعْتَصَمُ

او از گروهی می‌باشد كه محبّت بدان‌ها دين است، و عداوتشان كفر است، و نزديک‌شدن به آنها نجات از هلاكت‌ها و اعتصام و پناه از گزندها و مصائب و آفات است.

۲۸ يُسْتَدْفَعُ السُّوءُ وَ الْبَلْوَى بِحُبِّهِمُ *** وَ يُسْتَزَادُ بِهِ الإحْسَانُ وَ النِّعَمُ

گرفتاری‌ها و فتنه‌ها و گزندها به واسطه محبّتشان دفع می‌شود، و همين محبّت موجب مزيد احسان و نعمت می‌گردد.

۲۹ مُقَدَّمٌ بَعْدَ ذِكْرِ اللهِ ذِكْرُهُمْ *** فِى كُلِّ فَرْضٍ وَ مَخْتُومٌ بِهِ الْكَلِمُ

نام ايشان بعد از نام خدا در هر نماز واجب و فريضه‌ای واجب است، و در پايان سخن‌ها و خطبه‌ها و كتاب‌ها و قصائد، بردن اسم ايشان ختم‌كننده و پايا‌ن‌دهنده گفتار می‌باشد.

۳۰ إنْ عُدَّ أهْلُ التُّقَى كَانُوا أئمَّتَهُم *** أوْ قِيلَ: مَنْ خَيْرُ أهْلِ الارْضِ قِيلَ: هُمُ

اگر وقتی اهل تقوا را به شمار آورند، آنان امامان و پيشوايانشان می‌باشند، و اگر از بهترين مردم روی زمين سخن به ميان آورند، باز هم آنان امامان و نامبرده‌شدگان هستند.

۳۱ لَا يَسْتَطِيعُ جَوَادٌ بُعْدَ غَايَتِهِمْ *** وَ لَا يُدَانِيهِمُ قَوْمٌ وَ إنْ كَرُمُوا

هيچ اسب يكّه‌تازِ تندروِ ميدان فضيلت و مَجْد و عُلُوّ رتبت را توان آن نمی‌باشد كه به آخرين مرحله سير آنها خود را برساند، و هيچ قومی نمی‌توانند خود را بدان‌ها نزديک كنند، و يا لاأقلّ همسايه و همجوارشان گردند، گرچه آن قوم، قومی بزرگوار و صاحب مجد و كرامت باشند.

۳۲ هُمُ الْغُيُوثُ إذَا مَا أزْمَةٌ أزَمَتْ *** وَالاسْدُ اسْدُ الشَّرَى وَ الْبَأسُ مُحْتَدِمُ

اگر قحط‌سالی روی آورد و سختی و تنگی دامنگير مردم گردد، اين خاندان‌اند كه باران‌های رحمت برای خلايق می‌باشند، و اگر شدّت و بأس و كارزاری پيش آيد، باز هم ايشان‌اند كه يگانه شيران هژبران دفاع از نواميس مردم و حفظ بيضه اسلام و مسلمين می‌باشند.

۳۳ يَأبَى لَهُمْ أنْ يَحِلَّ الذَّمُّ سَاحَتَهُمْ *** خِيمٌ كَرِيمٌ وَ أيْدٍ بِالنَّدَى هُضُمُ

خوی كريمانه از طرفی و دست‌های پرعطا و بخشش از طرف ديگر نمی‌گذارند تا مذمّت و عيب در ساحت منزلشان بار فرو ريزد.

۳۴ لَا يَقْبِضُ الْعُسْرُ بَسْطاً مِنْ أكُفِّهِمُ *** سِيَّانِ ذَلِكَ إنْ أثْرَوْا وَ إنْ عَدِمُوا

عُسْر و ضيق معيشت و تنگدستی ايشان نمی‌تواند آن دست‌های باز و بخشنده را فروبندد، بنابراين عطايشان پيوسته جاری و ساری است، چه دارا باشند و يا نادار.

۳۵ أىُّ الْقَبَائلِ لَيْسَتْ فِى رِقَابِهِمُ *** لِاوَّلِيَّةِ هَذَا أوْ لَهُ نِعَمُ

كدام قبيله از قبايل است كه در گردنشان يا از جدّ او و تبار او كه اوَّلين آنهاست، و يا از خود او نعمتی و منّتی نبوده باشد؟

۳۶ مَنْ يَعْرِفِ اللهَ يَعْرِفْ أوَّلِيَّةَ ذَا *** فَالدِّينُ مِنْ بَيْتِ هَذَا نَالَهُ الامَمُ

هركس خدا را بشناسد، نياكان و جدِّ او را حتماً می‌شناسد. زيرا به امّت‌های جهان، دين خدا از بيت اين مرد رسيده است.

۳۷ بُيُوتُهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ يُسْتَضَاءُ بِهَا *** فِى النَّائبَاتِ وَ عِنْد الْحُكْمِ إنْ حَكَمُوا

در جميع مشكلات و سختی‌ها و وارداتِ گزنده و مشاجرات، تنها و تنها خانه‌های ايشان در قريش است كه مردم از آن استضائه می‌نمايند، و در پرتو انوار آن، فصل خصومت نموده و حكم را در ميزان عدل و داد استوار می‌دارند.

۳۸ فَجَدُّهُ مِنْ قُرَيْشٍ فِى ارُومَتِهَا *** مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ بَعْدَهُ عَلَمُ

و اين به سبب آن می‌باشد كه در ريشه اصلی وی جدّ او از قريش، و پس از او علی بن ابی‌طالب شاخص است.

۳۹ بَدْرٌ لَهُ شَاهِدٌ وَ الشِّعْبُ مِنْ احُدٍ *** وَ الْخَنْدَقَانِ وَ يَوْمُ الْفَتْحِ قَدْ عَلِمُوا

شاهد و گواه او سرزمين بَدْر است، و تنگه كوه احد، و غزوه أحزاب كه دو حفره خندق بدان گواهی دهند و همچنين روز فتح مكه كه آثار رشادت و عظمت او بر دوست و دشمن معلوم و مشهود می‌باشد.

۴۰ وَ خَيْبَرٌ وَ حُنَيْنٌ يَشْهَدَانِ لَهُ *** وَ فِى قُرَيْضَةَ يَوْمٌ صَيْلَمٌ قَتَمُ

و دو غزوه خَيْبَر و غزوه حُنَيْن دو شاهد صادق برای اويند، و أيضاً در بنی‌قُرَيْضَه، در كنار قلعه‌های ضخيم و مرتفع يهود، در آن روز وحشت‌زا و تاريک و دشواری كه او يگانه فاتح و گشاينده آنها بوده است.

۴۱ مَوَاطِنٌ قَدْ عَلَتْ فِى كُلِّ نَائِبَةٍ *** عَلَى الصَّحَابَةِ لَمْ أكْتُمْ كَمَا كَتَمُوا.[۳۸]

اين مواطن و مواضع، صحنه‌های پرهيجان و وحشت‌انگيزی بوده كه صحابه از گشودن و چاره تدبير فتح آن فروماندند، و اين واقعيّتی است كه من آن را كتمان نمی‌نمايم، همچنان‌كه آنان آن را كتمان داشتند.[۳۹]

ترجمه و شرح

ترجمه‌ها و شرح‌های مختلفی از قصیده میمیه ارائه شده است؛ از جمله عبدالرحمن بن احمد جامى (شاعر معروف قرن نهم هجری)،[۴۰] سید زفرخان جوهری استروشنی،[۴۱] ابوالقاسم وفا (درگذشت:۱۲۶۱ق)،[۴۲] عبدالکریم محرابی ایروانی (۱۳۱۰-۱۳۸۲ش)[۴۳] و نورالله شاه‌آبادی[۴۴] آن را به فارسی و در قالب منظوم ترجمه کرده‌اند. هچنین افرادی مانند جامی،[۴۵] استرآبادی (قرن یازده و دوازهم)،[۴۶] محمد بن سلیمان تنکابنی (۱۲۳۴-۱۳۰۲ق)،[۴۷] محمدبن ابراهیم بن علی بن یوسف السبیتی العاملی (قرن سیزدهم)،[۴۸] عبدالحسین فاضل گروسی (۱۲۹۵-۱۳۲۴ق)،[۴۹] مصطفی بن محمد خویی (قرن سیزدهم)،[۵۰] ابوالحسن تنکابنی (قرن چهاردهم)،[۵۱] صابر شوشتری،[۵۲] و گودینی[۵۳] قصیده را به‌صورت مستقل شرح کرده‌اند. برخی شارحین نیز در ضمن یک کتاب، به توضیح بعضی از ابیات فرزدق پرداخته‌اند؛ مثلا مرزوقی (درگذشت: ۴۲۱ق) در ضمن شرح دیوان الحماسه طائی، تعدادی از ابیات قصیده میمیه را نیز شرح کرده است.[۵۴]

وضعیت چاپ و نشر

قصیده میمیه در زمان‌های مختلف بدون ترجمه یا با ترجمه و شرح چاپ شده که برخی آنها بدین شرح است:

  • القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین(ع)، تصحیح ابوالحسن تبریزی زنوزی و علی‌اصغر بن عبدالجبار اصفهانی سمیرمی، بی‌نا، تهران، ۱۲۷۲ق[۵۵]
  • اصفهانی سمیرمی، علی‌اصغر بن عبدالجبار، القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین (ع)، نشر کارخانه الله‌قلی‌خان، تهران، ۱۲۷۳ق.[۵۶]
  • القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین (ع)، بی‌نا، ایران، ۱۲۷۴ق.[۵۷]
  • القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین(ع)، بی‌نا، تهران، ۱۲۸۲ق.[۵۸]
  • القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین (ع)، بی‌نا، تهران، ۱۳۱۵ق.[۵۹]
  • محلاتی حائری، علی، القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین(ع)، بی‌نا، بمبئی، ۱۳۱۸ق.[۶۰]
  • القصیدة المیمیه فی مدح علی بن الحسین (ع)، نشر کریمی، لاهور، ۱۳۳۹-۱۳۴۰ق.[۶۱]

پانویس

  1. انصاری، «وفاداری، بازآفرینی یا آفرینش ادبی در ترجمه شعر (بررسی مقابله‌ای شعر جامی و شعر فرزدق در مدح امام سجاد(ع))»، در مجله پژوهش‌های ترجمه در زبان و ادبیات عربی، ص۱۴۵.
  2. متن قصیده.
  3. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۲۸۳.
  4. بیهقی، المحاسن و المساوی، ۱۴۲۰ق، ص۱۶۱.
  5. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۲۴۶.
  6. ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۹۵.
  7. کشی، رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۹.
  8. حافظ مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ۱۴۰۶ق، ج۲۰، ص۴۰۱.
  9. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱.
  10. فَتَّال‌نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۹۹.
  11. ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق‏، ج۴، ص۱۶۸.
  12. فرزدق، دیوان الفرزدق، ۱۹۸۴م، ج۲، ص۱۷۸.
  13. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱
  14. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۴.
  15. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۳؛ سید مرتضی، أمالی، ۱۹۹۸م، ج‏۱، ص۶۹.
  16. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۳؛ سید مرتضی، أمالی، ۱۹۹۸م، ج‏۱، ص۶۹.
  17. راوندی، الخرائج و الجرائح‏، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۲۶۷.
  18. مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱.
  19. مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ق، ج‏۲، ص۱۵۰.
  20. سید مرتضی، أمالي المرتضى، ۱۹۹۸م، ج‏۱، ص۶۷.
  21. طوسی، رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۰.
  22. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۷۲؛ طبرانی، المعجم الكبير، بی تا، ج۳، ص۱۰۱؛ اربلی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏۲، ص۴۳.
  23. فاکهی، أخبار مکة في قدیم الدهر و حدیثه، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۷۸.
  24. اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲۱، ص۲۴۶
  25. اصبهانی، حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، ۱۳۹۴ق، ج۳، ص۱۳۹.
  26. مرزوقی، شرح دیوان الحماسه، ۱۴۲۴ق، ص ۱۱۳۴.
  27. ابن عساکر، تاريخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۱، ص۴۰۰.
  28. جوزی، المنتظم في تاريخ الأمم والملوك، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۳۳۱.
  29. ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۹۵.
  30. ابن المغازلی، مناقب أمير المؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۱.
  31. ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۴۹۱.
  32. متن قصیده، بیت۳ تا ۱۸- ۲۰-۲۴.
  33. متن قصیده، بیت۳.
  34. متن قصیده، بیت۱۹ و ۳۲.
  35. متن قصیده، بیت۲۵-۲۶-۳۰.
  36. متن قصیده، بیت۲۷.
  37. متن قصیده، بیت۳۸-۴۰.
  38. ابن شهر آشوب، مناقب آل‌أبی‌طالب عليهم‌السلام، ۱۳۷۹ق، ج‏۴، ص۱۶۹.
  39. «شعر فرزدق در مدح امام سجاد علیه السلام (ميمية الفرزدق)» در وبگاه هدانا.
  40. مدرس تبریزی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۸۷.
  41. جوهری استروشنی، «شرح منظوم بر قبساتی از قصیده فرزدق» در وبگاه گیسوم.
  42. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۲۸۳.
  43. بی نا، «ترجمه منظوم قصیده سجادیه فرزدق به زبان فارسی»، در درگاه موسسه و بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه.
  44. شاه‌آبادی، «قصیده میمیه (فرزدق) در مدح امام علی ابن الحسین زین‌العابدین (ع)» در وبگاه خانه‌کتاب و ادبیات ایران.
  45. انوار، «ترجمه منثور و منظوم و شرح قصیده میمیه فرزدق شاعر نامبردار دوره اسلامی در مدح امام علی بن الحسین ملقب به زین العابدین و سید الساجدین»، ۱۳۵۸ش، ص۳۰۸.
  46. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳؛ موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، بانک جامع فهرست الفبایی نسخ خطی جهان، ۱۴۰۱ش، ج۱۷، ص۱۰۶۷۸-۱۰۶۷۹؛ حسینی، التراث العربی المخطوط فی مكتبات ایران العامة، ۱۳۸۸ش، ج۱۴، ص۳۹۹.
  47. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳.
  48. آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۴.
  49. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳.
  50. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳.
  51. امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۸.
  52. صابر شوشتری، شرح قصیده الفرزدق و تخامیسها، ۱۳۷۳ش، در وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد.
  53. گودینی، بررسی، شرح و تحلیل قصیده‌ی فرزدق، ۱۳۹۵ش.
  54. مرزوقی، شرح دیوان الحماسه، ۱۴۲۴ق، ص ۱۱۳۴.
  55. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  56. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  57. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  58. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  59. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  60. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳
  61. درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، ۱۳۹۲ش، ج۲۵، ص۳۰۳

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، تحقیق: احمد حسینی اشکوری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • أبوالفرج الإصفهانی، على بن الحسين، الاغانی، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌المغازلی، علی بن محمد، مناقب أمير المؤمنين علي بن أبی‌طالب رضي الله عنه، تحقیق: محمدباقر بهبودی، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌حيون، نعمان بن محمد مغربى‏، شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام‏، تحقیق و تصحیح محمدحسين حسينى جلالى، جامعه مدرسين‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • ابن‌شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام‏، قم، علامه‏، چاپ اول، ۱۳۷۹ق‏.
  • ابن‌طرار، الجليس الصالح الكافي والأنيس الناصح الشافي، أبو الفرج المعافى بن زكريا بن يحيى الجريرى النهرواني، المحقق: عبد الكريم سامي الجندي، بيروت، دار الكتب العلمية، الطبعة الأولى، ۱۴۲۶ق.
  • ابن‌عساکر، أبو القاسم علي بن الحسن بن هبة الله(۵۷۱ق)،، تاريخ دمشق، المحقق: عمرو بن غرامة العمروي، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌کثیر، أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، البداية و النهاية، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌میمون بغدادی، محمد بن مبارک، منتهی الطلب فی اشعار العرب، تحقیق: محمد نبیل طریفی، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۹م.
  • اربلى، على بن عيسى، كشف الغمة في معرفة الأئمة‏، تحقیق و تصحیح سید هاشم رسولى محلاتى، تبریز، بنى هاشمى، چاپ اول، ۱۳۸۱ق‏.
  • استرآبادی، محمدشفیع بن محمدعلی، شرح قصیده میمیه فرزدق، ۱۰۷۵ق.
  • اصبهانی، أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الأصبهاني، حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، الناشر: السعادة - بجوار محافظة مصر، ۱۳۹۴ق.
  • السمعاني التميمي الحنفي ثم الشافعي، أبو المظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار ابن أحمد، تفسير القرآن، المحقق: ياسر بن إبراهيم وغنيم بن عباس بن غنيم، الریاض، دار الوطن، الطبعة الأولى، ۱۴۱۸ق.
  • الكوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم(۳۱۴ق)، كتاب الفتوح، تحقيق: علی شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، ۱۴۱۱ق.
  • المرزوقي الأصفهاني، أبو على أحمد بن محمد بن الحسن، شرح ديوان الحماسة، المحقق: غريد الشيخ، بیروت، دار الكتب العلمية، الطبعة الأولى، ۱۴۲۴ق.
  • امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • انوار، امیرمحمود، «ترجمه منثور و منظوم و شرح قصیده میمیه فرزدق شاعر نامبردار دوره اسلامی در مدح امام علی بن الحسین ملقب به زین العابدین و سید الساجدین» در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال۲۴، شماره ۳ و ۴، ۱۳۵۸ش.
  • بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، محشی: علی عدنان، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۲۰ق.
  • جوزی، جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد(المتوفى: ۵۹۷هـ)، المنتظم في تاريخ الأمم والملوك، المحقق: محمد عبد القادر عطا، مصطفى عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمية، الطبعة الأولى، ۱۴۱۲ق.
  • جوهری استروشنی، سید زفرخان، «شرح منظوم بر قبساتی از قصیده فرزدق»، قم، سازمان حوزه‌ها و مدارس‌علمیه خارج از کشور، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۶ق.
  • حسینی، احمد، التراث العربی المخطوط فی مكتبات ایران العامة، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
  • حصری، إبراهيم بن علی بن تميم الأنصاری، أبو إسحاق الحُصری القيروانی، زهر الآداب و ثمر الالباب، تحقیق: محمدزکی مبارک، بیروت، دار الجیل، بی‌تا.
  • درایتی، مصطفی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹۲ش.
  • راوندی، سعيد بن هبة الله قطب الدين، الخرائج و الجرائح‏، محقق/مصحح: مؤسسة الإمام المهدى عليه السلام‏، قم، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • سبط‌بن‌جوزی، شمس‌الدین ابوالمظفر یوسف بن قزاوغلی بن عبدالله بغدادی، تذكرة الخواص، قم، منشورات الشريف الرضى، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • شاه‌آبادی، نورالله، «قصیده میمیه (فرزدق) در مدح امام علی ابن الحسین زین‌العابدین (ع)»، تهران، عارف کامل، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • «شعر فرزدق در مدح امام سجاد علیه السلام (ميمية الفرزدق)» در وبگاه هدانا.
  • صابر شوشتری، سلطانعلی، شرح قصیده الفرزدق و تخامیسها، قم، نشر مدبن، ۱۳۷۳ش.
  • طبرانی، سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي، المعجم الكبير، المحقق: حمدي بن عبد المجيد السلفي، القاهرة، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، بی‌تا.
  • علم الهدى، على بن حسين‏، أمالي المرتضى‏، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، قاهره‏، دار الفكر العربي‏، چاپ اول، ۱۹۹۸م‏.
  • فاکهی، ابوعبدالله محمد بن اسحاق، أخبار مکة في قدیم الدهر و حدیثه، تحقیق: عبدالملک ابنءدهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق.
  • فتال نيشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، قم، انتشارات رضى‏، چاپ اول، ۱۳۷۵ش‏.
  • فرزدق، همام بن غالب، دیوان الفرزدق، بیروت، دار بیروت، ۱۹۸۴م.
  • كشى، محمد بن عمر، إختيار معرفة الرجال، محقق / مصحح: محمد بن الحسن طوسى و حسن مصطفوى، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • گودینی، محمدجواد، بررسی، شرح و تحلیل قصیده‌ی فرزدق، تهران، نشر نظری، ۱۳۹۵ش.
  • محرابی ایروانی، عبدالکریم، «ترجمه منظوم قصیده سجادیه فرزدق به زبان فارسی».
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
  • مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، محقق/مصحح: علی‌اکبر غفارى و محمود محرمی زرندی، الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق‏.
  • مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محقق/مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، بانک جامع فهرست الفبایی نسخ خطی جهان، اصفهان، موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.
  • نصاری، نرگس، «وفاداری، بازآفرینی یا آفرینش ادبی در ترجمة شعر (بررسی مقابله‌ای شعر جامی و شعر فرزدق در مدح امام سجاد(ع))»، در مجله پژوهش‌های ترجمه در زبان و ادبیات عربی، شماره ۱۸، ۱۳۹۷ش.