تفسیر قرآن
تفسیر قرآن، زدودن ابهام از واژههای پیچیده و دشوار متن قرآن برای انتقال معانی آن به خواننده یا شنونده است. تفسیر قرآن از علوم اسلامی است که از همان عصر نزول قرآن آغاز شد و سپس در جامعه اسلامی مورد توجه قرار گرفت و تکامل یافت.
امام علی(ع) را پس از پیامبر اکرم(ص) نخستین مُفسّر قرآن دانستهاند. همچنین گروهی از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، ابن عباس و ابی بن کعب را از معروفترین مفسران صحابه معرفی نمودهاند. پس از آنان، تابعین از ضرورت پرداختن به تفسیر غافل نشدند و آثاری تفسیری از خود به جای گذاشتند. در دورههای بعد، تفسیرها شکل فنیتری به خود گرفتند و تنوع تفاسیر، سبب پدیدآمدن روشهای مختلف در تفسیر شد.
تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر اجتهادی را از مهمترین رویکردهای تفسیر قرآن به شمار آوردهاند. تفسیر اجتهادی قرآن خود به تفاسیر ادبی، علمی، فلسفی، عرفانی، فقهی، تاریخی، کلامی و رمزی تقسیم میشود. تفاسیری مانند تفسیر قمی، تبیان، مجمع البیان، روض الجنان، تفسیر صافی، تفسیر المیزان را از معروفترین تفاسیر شیعی به حساب آوردهاند.
مفهومشناسی
«تفسیر» در اصطلاح مفسران، زدودن ابهام از واژههای پیچیده و دشوار برای انتقال معانی آنها به خواننده و شنونده و یا به عبارتی دیگر، زدودن ابهام موجود در دلالت کلام است.[۱] سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، در تعریف تفسیر گفته بهمعنای بیان معانی آیات قرآن و پرده برداشتن از اهداف و مقاصد آن است.[۲]
«تفسیر» از لحاظ لغوی از واژه «فسر» گرفته شده و بهمعنای آشکار ساختن امر پوشیده[۳] و یا کشف و اظهار معنای معقول است.[۴]
تفسیر قرآن به عنوان یکی از علوم اسلامی، دانشی است که به گفته مرتضی مطهری، پس از علم قرائت در جامعه اسلامی پدید آمد و توسط مسلمانان رشد و نمو یافت.[۵]
تفاوت تفسیر با تأویل
بهگزارش محمدهادی معرفت، قرآنپژوه شیعه، دو واژه تفسیر و تأویل در گذشته به صورت مترادف بهکار میرفت، ولی در دورههای بعدی این دو با هم متفاوت به کار میروند.[۶] تفسیر رفع ابهام از لفظ دشوار و نارسا است، ولی «تأویل» دفع شک و شبهه از ظاهر الفاظ شبههانگیز است که ممکن است موجب پوشیدگی حقیقت معنای کلام و غرض گوینده شود. لذا «تأویل» علاوه بر رفع ابهام، همزمان شبهه را نیز از کلام دفع میکند.[۷]
نیاز به تفسیر قرآن
بنا به دیدگاه مفسران، اگرچه قرآن در آیاتی مانند آیه ۲۴ سوره محمد و آیه ۱۷ سوره قمر همه انسانها را به تدبر در آیات خود دعوت نموده و این خود میتواند بر فراگیر بودن فهم آن برای همه مردم حکایت میکند؛[۸] با این حال مشتمل بر معانی دقیق و مفاهیم ظریف و تعالیم و حکمتهای والایی درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی و همچنین دربردارنده احکامی است که به اختصار و مجمل بیان شده که توده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بوده و پیامبر(ص) و پس از وی دانشمندان صحابه میبایست به تبیین و شرح جزئیات آن بپردازند.[۹]
تاریخچه تفسیر قرآن
تاریخ و پیشینه تفسیر قرآن را به سه دوره عمده عصر پیامبر(ص)، عصر صحابه و عصر و دوره تابعین تقسیم میکنند:
تفسیر قرآن در عصر پیامبر(ص)
مفسران، پیامبر(ص) را اولین مفسر قرآن دانستهاند.[۱۰] بهگفته ابنخلدون، با این که قرآن به زبان عربی نزول یافته و سبک و اسلوب بلاغی آن با این زبان هماهنگ بود و همه عربزبانان دوره پیامبر(ص) معانی آن را میفهمیدند؛ با این وجود رسول خدا(ص) مطالب پیچیده آن را برای مردم تفسیر و تبیین مینمود و ناسخ و منسوخ آن را شناسایی میکرد و به تبیین جزئیات احکام و معارف آن میپرداخت.
تفسیر قرآن در عصر صحابه
پس از رحلت رسول خدا(ص)، از نیمه دوم قرن اول هجری، صحابه با تکیه بر سنت پیامبر(ص) به تفسیر قرآن روی آوردند.[۱۱] علی بن ابیطالب(ع)، عبدالله بن مسعود، ابی بن کعب و عبدالله بن عباس را از مشهورترین مفسران صحابه به شمار آوردهاند.[۱۲] سرآمد مفسران صحابه از نظر زرکشی، مفسر و قرآنپژوه شافعی قرن هشتم هجری، علی به ابیطالب(ع) و پس از وی ابنعباس بود.[۱۳] بهگفته سید محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، روش این مفسران در تفسیر قرآن این بود که گاهی آنچه را از پیامبر(ص) در معانی آیات شنیده بودند را در شکل روایت مسند نقل میکردند.[۱۴]
تفسیر قرآن در عصر تابعین
مفسران تابعین، شاگردان مفسران صحابه بودند.[۱۵] افرادی همچون مجاهد بن جبر، عطاء بن ابیرباح، عکرمه، سعید بن جبیر را برخی از مشهورترین مفسران تابعین دانستهاند[۱۶] که از شاگران ابنعباس در مدرسه تفسیری مکه بودهاند.[۱۷]
روشهای مختلف تفسیر قرآن
روشهای مختلفی که مفسران براساس آن به تفسیر قرآن پرداختهاند به شرح زیر است:
تفسیر قرآن به قرآن
تفسیر قرآن به قرآن روشی است که در آن برای فهم معنای یک آیه، از آیات دیگری استفاده میشود که از نظر موضوع و معنا با آن آیه مشابه یا مرتبطاند.[۱۸] این روش تفسیر قرآن، بهمعنای مقابله و تطبیق آیات با یکدیگر، بهرهگیری از آیات بهعنوان شاهد و مؤید یکدیگر و استدلال متقابل برای دستیابی به فهم آیات معرفی شده است.[۱۹]
ادعا شده که تفسیر قرآن به قرآن از زمان پیامبر اسلام به کار رفته و خود وی از این روش استفاده کرده است.[۲۰] همچنین عدهای از مفسران با استناد به روایاتی،[۲۱] این شیوه را روش رایج و مرسوم تفسیر امامان(ع) دانستهاند.[۲۲]
تفاسیری همچون آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن اثر محمدجواد بلاغی، المیزان فی تفسیر القرآن نوشته سید محمدحسین طباطبایی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن والسنه تألیف محمد صادقی تهرانی و تسنیم تألیف عبدالله جوادی آملی را نمونههایی از تفسیرهایی دانستهاند که به روش قرآن به قرآن نگاشته شدهاند.[۲۳]
تفسیر مأثور (نقلی)
گونهای از تفسیر قرآن با استفاده از احادیث تفسیری است. شیعیان در تفاسیر روایی از احادیث پیامبر(ص) و امامان معصوم استفاده میکنند.[۲۴] به باور مفسران شیعه، روایات منسوب به پیامبر اسلام و امامان معصوم در تفسیر و تبیین قرآن کریم، از بهترین و استوارترین گونههای تفسیر است؛[۲۵] با این حال، روایات جعلی هم در میان احادیث تفسیری گزارش شده است.[۲۶]
تفسیر عیاشی، تفسیر قمی، تفسیر نورالثقلین و تفسیر البرهان نمونههایی از تفاسیر روایی شیعه و تفسیر «الدر المنثور»، اثر جلالالدین سیوطی، مفسر و قرآنپژوه شافعی قرن نهم و دهم هجری، نمونهای از تفاسیر روایی اهل سنت است.[۲۷] به گفته محمدهادی معرفت، مهمترین آثار تفسیری در دنیای اسلام، ابتدا با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته است.[۲۸]
تفسیر اجتهادی
تفسیر اجتهادی در مقابل تفسیر روایی و مأثور بوده و بیشتر بر عقل و تلاش و اجتهاد مفسر متکی است تا نقل و روایات.[۲۹] بهگفته محمدهادی معرفت این روش تفسیری از زمان تابعین آغاز شد و باب اجتهاد و اظهار نظر در تفسیر آیات قرآن گشوده شد. با گذشت زمان و با تنوع علوم و معارف در جوامع اسلامی گسترش یافت.[۳۰]
برخی با این روش تفسیری مخالفت کرده و از آن به تفسیر به رأی تعبیر کردهاند[۳۱] و برخی نیز آن را محترم شمرده شده و از آن با عنوان تفسیر اجتهادی و ژرفنگری در معانی بلند قرآن یاد کردهاند.
تفسیر اجتهادی قرآن خود به تفاسیر ادبی، علمی، فلسفی، عرفانی، فقهی، تاریخی، کلامی و رمزی تقسیم میشود:[۳۲]
تفسیر ادبی
تفسیر ادبی قرآن، به معنای تفسیر آیات به کمک علوم ادبیات زبان عربی و بیان معنای لغات مشکل قرآن و بررسی قرائتهای مختلف است.[۳۳] علوم ادبیات عرب شامل علم صرف و نحو، علم بلاغت و واژهشناسی است.[۳۴] تفسیر مجمع البیان تألیف طبرسی، مفسیر شیعه در قرن ششم هجری و تفسیر «الكشاف عن حقائق غوامض التنزیل» از زمخشری، مفسر اهل سنت در قرن ششم هجری، را از نوع تفاسیر ادبی قرآن به شمار آوردهاند.[۳۵]
تفسیر علمی
منظور از تفسیر علمی قرآن، آن تفسیری است که اصطلاحات و نظریههای علمی را بر عبارات قرآن حاکم کرده و تلاش میکند تا علوم مختلف را از قرآن استخراج نماید.[۳۶] همچنین یک هدف دیگر مفسرانی که به این روش به تفسیر قرآن روی آوردهاند، نشان دادن سازگاری علم و دین است.[۳۷] این شیوه تفسیری با تأثیر از کشفیات جدید در حوزه علوم تجربی پدید آمد.[۳۸] کتاب «الجواهر فی تفسیر القرآن»، تألیف شیخ طنطاوی جوهری، مفسر اهل سنت در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری، را از مشهورترین تفاسیر علمی قرآن معرفی کردهاند.[۳۹]
تفسیر فلسفی
تفسیر فلسفی، تفسیر آیات قرآن با استدلالهای فلسفی و استناد به معلومات فلسفی یا استفاده از تعالیم و گزارههای فلسفی، برای آشکار شدن معانی عمیقتر و باطنی آیات قرآن است.[۴۰]
تفسیر عرفانی
تفسیر عرفانی را توضیح مقاصد خداوند از قرآن بر اساس مبانی دینی، قواعد استنباط، و معرفت عرفانی دانستهاند.[۴۱] این نوع از تفسیر را مبتنی بر تأویلگرایی و باطنگرایی میدانند؛[۴۲] چراکه از نظر عارفان راه دستیابی به فهم و دریافتهای تفسیری، عبور از ظاهر به باطن و شهود درونی است.[۴۳] این روش به جای تکیه بر شناختهای حسی و ظاهری، روایات و استدلالهای برهانی، بر تهذیب نفس و شهود عرفانی استوار است.[۴۴] کشف و شهودِ معانی آیات قرآن نیز از طریق رفع موانع و حجابهای قلب و اشراق درون حاصل میشود.[۴۵]
تفاسیر «کشف الاسرار» میبدی و «لطائف الاشارات» قشیری را از معروفترین تفاسیر عرفانی به شمار آوردهاند.[۴۶]
تفسیر فقهی
نوعی تفسیر قرآن که تنها بر آیات مرتبط با احکام شرعی متمرکز است و از آن جهت که به بخشی از آیات قرآن میپردازند، آنها را جزو تفاسیر موضوعی به شمار آوردهاند.[۴۷] فقه القرآن اثر قطب الدین راوندی و كنز العرفان فى فقه القرآن اثر فاضل مقداد سيورى را از انواع تفاسی فقهی قرآن بر شمردهاند.[۴۸]
تفسیر تاریخی
تفسیر تاریخی از رویکردهای تفسیری قرآن کریم است که در آن به نقش تاریخ در فهم معانی و مقاصد آیات قرآن توجه میشود.[۴۹] کتاب السنن التاریخیه فی القرآن، نوشته سید محمدباقر صدر را از جمله آثاری در تفسیر تاریخی قرآن به شمار آوردهاند که در آن با روشی موضوعی به بررسی سنتهای تاریخی در قرآن پرداخته است.[۵۰]
تفسیر کلامی
تفسیر کلامی، یکی از گرایشهای تفسیر اجتهادی و عقلی قرآن کریم است که مفسر با تکیه بر استدلالهای عقلی و مباحث علم کلام، به تبیین و دفاع از باورهای اعتقادی میپردازد و سعی دارد آموزههای کلامی را از آیات قرآن استخراج یا تثبیت کند.[۵۱]
تفسیر رمزی
تفسیر رمزی از جمله روشهای تفسیر قرآن است که بر معانی باطنی و تأویلی آیات تمرکز دارد و آیات را به مثابه رمزهایی میداند که فراتر از ظاهر الفاظ، به حقایق عمیقتر اشاره میکنند.[۵۲] این رویکرد با نامهایی همچون تفسیر باطنی،[۵۳] عرفانی،[۵۴] اشاری[۵۵] و صوفی[۵۶] نیز شناخته میشود.
روشهای دیگر تفسیری که به روشهای شکلی تفسیر قرآن مربوط میشوند عبارتند از: روش تفسیر ترتیبی، تفسیر موضوعی و تفسیر تطبیقی یا مقارن.
علوم و معارف پیشنیاز برای تفسیر قرآن
اولین پیشنیاز برای تفسیر قرآن را علوم عربی مانند علم لغت، صرف و نحو و بلاغت دانستهاند.[۵۷] همچنین علومی مانند علم حدیث، علم قرائت، علم کلام، فقه و اصول فقه را از علومی دانستهاند که فراگیری آنها برای تفسیر قرآن مورد نیاز است.[۵۸] علاوه بر آن بر مفسر لازم است که علوم قرآنی و مواردی همچون اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه قرآن و مکی و مدنی را بشناسد.[۵۹]
تفسیر به رأی
تفسیر به رأی را به تحمیل عقاید شخصی یا گروهی بر قرآن تعریف کردهاند.[۶۰] برخی تفسیر به رأی را به دو نوع تفسیر به رأی مقبول و ممدوح و تفسیر به رأی ممنوع تقسیم کرده و معتقدند روایاتی که در مذمت تفسیر به رأی آمده، ناظر به همان قسم ممنوع آن است.[۶۱]
منظور از تفسیر به رأی ممدوح و مقبول این است که مفسر با کلام عرب و اقسام دلالت آن آشنا بوده و در مقام تفسیر نیز بر اسباب نزول و ناسخ و منسوخ آیات و دیگر ابزارها و معارف مورد نیاز برای تفسیر قرآن احاطه داشته باشد و سپس به تفسیر آیات قرآن بپردازد.[۶۲]
مفسر قرآن
مفسر قرآن کسی است که بر اساس منابع و قرائن معتبر، متن قرآن را در جهت بیان و روشنساختن مراد و مقصود آن، تفسیر میکند و معانی آن را روشن میسازد.[۶۳] پیامبر(ص) را نخستین مفسر قرآن به شمار آوردهاند.[۶۴] از نظر شیعه، غیر از پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع) مفسران حقیقی قرآن به شمار رفته و از مصادیق حقیقی راسخون در علم به شمار میروند که به محکم و متشابهات قرآنی آگاهند.[۶۵]
معرفی آثار تفسیری شیعه
معرفی برخی آثار تفسیری شیعه به شرح زیر است:
| ردیف | تفسیر | نام مفسر | قرن | رویکرد تفسیری |
|---|---|---|---|---|
| ۱ | تفسیر قمی | علی بن ابراهیم قمی | سوم هجری | روایی و مأثور |
| ۲ | التبیان فی تفسیر القرآن | شیخ طوسی | پنجم هجری | |
| ۳ | فقه القرآن | قطبالدین راوندی | ششم هجری | فقهی |
| ۳ | مجمع البیان | فضل بن حسن طبرسی | ششم هجری | ادبی |
| ۴ | کنز العرفان فی فقه القرآن | فاضل مقداد | نهم هجری | فقهی |
| ۵ | تفسیر الصافی | فیض کاشانی | یازدهم هجری | روایی و مأثور |
| ۶ | تفسیر القرآن الکریم | ملاصدرا | یازدهم هجری | فلسفی |
| ۷ | البرهان فی تفسیر القرآن | سید هاشم بحرانی | یازدهم هجری | روایی و مأثور |
| ۸ | بیان السعادة فی مقامات العبادة | سلطان محمد گنابادی | سیزدهم و چهاردهم هجری | عرفانی |
| ۹ | آلاء الرحمن | محمدجواد بلاغی | چهاردهم هجری | |
| ۱۰ | المیزان فی تفسیر القرآن | سید محمدحسین طباطبایی | چهاردهم هجری | قرآن به قرآن |
| ۱۱ | تفسیر نمونه | ناصر مکارم شیرازی | پانزدهم هجری | |
| ۱۲ | تفسیر تسنیم | عبدالله جوادی آملی | پانزدهم هجری | قرآن به قرآن |
پانویس
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۷؛ کافیجی، التیسیر فی قواعد علم التفسیر، ۱۴۱۹ق، ص۲۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۴.
- ↑ ابن منظور؛ فیروزآبادی؛ مرتضی زبیدی، ذیل «فسر».
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «فسر»؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «فسر».
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۱ش، ج۱۴، ص۳۹۷.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۲.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۲-۲۳.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۱، ص۳۶؛ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۸.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۹.
- ↑ جلالیان، تاریخ تفسیر قرآن، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.
- ↑ جلالیان، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ۱۳۷۸ش، ص۴۶.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۹۴.
- ↑ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۵۷.
- ↑ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۰.
- ↑ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۱.
- ↑ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۸۸؛ جلالیان، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ۱۳۷۸ش، ص۷۰.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۲۹۳ق، ج۱، ص۱۱؛ عمید زنجانی، مبانی و روشهای تفسير قرآن، ۱۳۸۷ش، ص۳۶۱.
- ↑ ابوطبره، المنهج الأثری فی تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۷۳ش، ص۶۵.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۲۹۳ق، ج۱، ص۱۴-۱۲؛ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۹۹.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۲۹۳ق، ج۱، ص۱۲؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۷۱-۶۹.
- ↑ اسعدی، تفسیرشناسی، ۱۳۹۶ش، ص۳۱۹-۳۱۳.
- ↑ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.
- ↑ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۶، ص۴۷، ج۱۴، ص۱۶۳-۱۶۴؛ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶-۳۷.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۴؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون، دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۵.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۷۶و ۱۸۳ و ۲۱۰ و ۲۱۳ و ۲۰۲-۲۰۳.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۳۹.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۲۴.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۲۴.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۴۲۱ق، ص۴۴۵-۴۴۶.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ طیبحسینی، «روش تفسیر ادبی»، ۸۰۶؛ احمد ناصح، «تفسیر لغوی و ادبی قرآن از منظر روایات معصومان(ع)»، ص۱۷۹.
- ↑ طیبحسینی، «روش تفسیر ادبی»، ۸۰۶؛ احمد ناصح، «تفسیر لغوی و ادبی قرآن از منظر روایات معصومان(ع)»، ص۱۷۹.
- ↑ حدیدی، تفاسیر ادبی قرآن کریم، ۱۳۹۳ش، ص۱-۲ و ۲۹.
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، دار إحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۷۴.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۴۶۷.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۴۶۶.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۴۷۷.
- ↑ خورشیدی و سلیمانی، «تفاوت تأویلی آیه مبارکه نور از منظر ابنسینا و ملاصدرا»، ص۷۱؛ اسعدی، «بررسی و تحلیل چیستی، امکان، شرایط و ضرورت فهم فلسفی قرآن»، ص۱۴۱؛ بابایی، «پژوهشی در روایی یا ناروایی تفسیر فلسفی»، ص۶.
- ↑ اسدی نسب، «مشروعیت و ضرورت تفسیر عرفانی»، ص۷۹.
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۵۳۶ و ۳۷۳؛ علوی، «جریان شناسی تفسیر عرفانی در اندلس»، ص۲۴۹.
- ↑ علوی، «جریان شناسی تفسیر عرفانی در اندلس»، ص۲۵۳.
- ↑ علوی، «جریان شناسی تفسیر عرفانی در اندلس»، ص۲۵۳.
- ↑ علوی، «جریان شناسی تفسیر عرفانی در اندلس»، ص۲۵۳.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۸۳.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۴.
- ↑ نکونام، «تفسیر تاریخی قرآن کریم»، ص۴۵.
- ↑ صدر، السنن التاريخية في القرآن، ۱۴۳۲ق، ص۵۴.
- ↑ مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۵؛ جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روشها)، ۱۳۸۸ش، ص۶۹؛ کریمینیا، «روششناسى تفسير فقهى»، ص۹۰.
- ↑ دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، بیتا، ج۱، ص۱۷۹۰.
- ↑ دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، بیتا، ج۱، ص۱۷۹۰.
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۴۷ و ۳۵۲-۳۵۳.
- ↑ رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن، قم، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۴۰ و ۲۴۱.
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۵۳۷؛ صغیر، المبادئ العامة، ۱۴۲۰ق، ص۹۰؛ بکری، التعبیر الفنی فی القرآن، ۱۳۹۹ق، ص۱۲۱.
- ↑ غروی نائینی، ایماندار، «پیشنیازهای علم تفسیر بر پایه مقدمه تفاسیر قرآن»، ص۷۸-۸۰.
- ↑ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ غروی نائینی، ایماندار، «پیشنیازهای علم تفسیر بر پایه مقدمه تفاسیر قرآن»، ص۸۳.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۳۶۵.
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، دار إحیاء تراث العربی، ج۱، ص۲۶۵ و ۲۸۴ و ۳۶۳.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۸۳.
- ↑ رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن(۱)، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۲.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۳.
منابع
- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ترجمه علی خیاط و علی نصیری ، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۷۹ش.
- کافیجی، محمد بن نسلیمان، التیسیر فی قواعد علم التفسیر، قاهره، مکتبة القدسی، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الصادر، ۱۴۱۴ق.
- راغب اصفهانی، حسین ب محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، انتشارات اسراء، ۱۳۹۸ش.
- جلالیان، حبیبالله، تاریخ تفسیر قرآن، تهران، اتشارات اسوه، ۱۳۷۸ش.
- زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۶ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روشهای تفسير قرآن، تهران، وزارت فرهنگ و انتشارات اسلامی، ۱۳۸۷ش.
- ابوطبره، هدی جاسم محمد، المنهج الأثری فی تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۷۳ش.
- سیوطی، جلاالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۲۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۷ق.
- اسعدی، محمد، تفسیرشناسی: مبانی، منابع، قواعد، روشها و گرایشها، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۶ش.
- ایازی، محمدعلی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۴ق/۱۳۷۳ش.
- ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، ۱۹۸۴م.
- ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، بیروت، دار الکتب العربیة، بیتا.
- طیبحسینی، سید محمود، «روش تفسیر ادبی»، در همایش ملی قرآنپژوهی پیشرفت و روششناسی تفسیری (مجموعه مقالات همایش ملی قرآنپژوهی).
- احمد ناصح، علی، «تفسیر لغوی و ادبی قرآن از منظر روایات معصومان(ع)»، در فصلنامه پژوهشهای ادبی قرآن، سال۱، دوره۱، خرداد ۱۳۹۲ش.
- حدیدی، حسن، تفاسیر ادبی قرآن کریم، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۹۳ش.
- اسعدی، علیرضا «بررسی و تحلیل چیستی، امکان، شرایط و ضرورت فهم فلسفی قرآن». فصلنامه علمیپژوهشی نقد و نظر، شماره ۱۰۶، ۱۴۰۱ش.
- اسدینسب، محمد علی، «مشروعیت و ضرورت تفسیر عرفانی»، قبسات، شماره ۱۰۲، ۱۴۰۰ش.
- بابایی، علی اکبر، «پژوهشی در روایی یا ناروایی تفسیر فلسفی»، پژوهش های قرآنی، شماره۳، شماره۲۶، پاییز ۱۴۰۰ش.
- علوی، سید محمد، «جریان شناسی تفسیر عرفانی در اندلس»، نشریه نسیم کوثر، شماره ۱۱، سال سوم، زمستان ۱۴۰۲ش.
- نکونام، جعفر، «تفسیر تاریخی قرآن کریم»، در مجله پژوهش دینی، شماره ۱۹، ۱۳۸۸ش.
- صدر، سید محمدباقر، السنن التاريخية في القرآن، دمشق، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۳۲ق.
- مؤدب، رضا، روشهای تفسیر قرآن، قم، دانشگاه قم-انتشارات اشراق، ۱۳۸۰ش.
- جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روشها)، تهران، کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش.
- کریمینیا، محمدمهدی، «روششناسى تفسير فقهى»، مجله قرآن و علم، سال ۶، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۱ش.
- دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، بیجا، بینا، بیتا.
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، منطق تفسیر قرآن، قم، جامعة المصطفی العالمیة، ۱۳۸۷ش.
- صغیر، محمدحسینعلی، المبادئ العامة لتفسیر القرآن الکریم بین النظریة و التطبیق، بیروت، دار المؤرخ العربی، ۱۴۲۰ق.
- بکری، شیخ امین، التعبیر الفنی فی القرآن، بیروت، دار الشروق، چاپ سوم، ۱۳۹۹ق.
- غروی نائینی، نهله و حمید ایماندار، «پیشنیازهای علم تفسیر بر پایه مقدمه تفاسیر قرآن»، پژوهشهای قرآن و حدیث، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۷۱ش.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگنامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۴ش.