دلیل نقلی
دلیل نَقلی یا لفظی به معنای استناد به متون اصلی دینی مثل قرآن و سنت برای شناخت آموزههای دینی است. استناد به دلیل نقلی بخش مهمی از علوم اسلامی را شکل میدهد. برخی دانشهای اسلامی مثل تفسیر، حدیث، فقه و رجال کاملا وابسته به دلایل نقلی هستند و در گروه دانشهای نقلی دستهبندی میشوند. چنان که اثبات برخی از آموزههای دینی مثل اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص)، ولایت امام علی(ع)، ولادت امام مهدی(عج)، جزئیات زندگی پس از مرگ و بخش زیادی از احکام شرعی فقط با تکیه بر دلایل لفظی امکان دارد.
جایگاه مهم دلایل نقلی در متون دینی زمینهساز شکلگیری مباحث الفاظ، خبر واحد، حجیت ظواهر و برخی دیگر از مباحث نظری در دانش اصول فقه شده است تا استناد به دلایل عقلی روشمندتر و نظاممندتر شود. بخشی از این مباحث ناظر به حل ناسازگاری بین یافتههای دلیل نقلی با یافتههای عقلی و دانش تجربی است. اندیشمندان مسلمان در مواردی دلیل عقلی را بر نقلی و در مواردی دلیل نقلی را بر دلیل عقلی ترجیح دادهاند. اختلاف درباره گستره اعتبار دلایل نقلی باعث شکلگیری گرایشهایی در مذاهب اسلامی شده است و برخی گرایشها مثل اهل حدیث و ظاهریان از اهلسنت و اخباریان و تفکیکیان از شیعه به نقلگرایی مشهور شدهاند.
اهمیت دلیل نقلی در نظام معرفت دینی
دلیل نقلی گستردهترین ابزار شناخت انسان معرفی شده است. بیشتر دانستههای انسان از راه نقل معلومات اساتید، دانشمندان، مورخان، توده مردم و ... حاصل میشود.[۱] در ادبیات معرفتشناسی به آن گواهی گفته میشود.[۲] در ادبیات عالمان مسلمان دلیل نقلی اشاره است به آیه قرآن، روایات و اجماع[۳] که در واقع تنها راه انتقال آموزههای وحی به مخاطبان است.[۴] روایت که حکایتِ سنت است، یا نقل سخن معصومان است که به آن حدیث گفته میشود یا نقل رفتار و سکوت ایشان و یا نقل حوادث دیگر.[۵]
گفته شده که در قرنهای اولیه اسلام روش نقلی در مطالعات دینی بیش از سایر روشها رایج بوده و مسلمانان باورهای خود را بیشتر در آيات قرآن و روایات جستجو میکردند.[۶] محدثان، فقیهان و مانند آنها معمولاً از دلایل نقلی استفاده میکردند و فقط در محدوده آنچه ادلّه نقلی اثبات میکردند، سخن میگفتند.[۷] فیلسوفان بهویژه فلیسوفان مشایی تأکیدشان بر استدلالهای عقلی بود و از دلایل نقلی صرفاً برای تأیید استدلالهای عقلی خود استفاده میکردند.[۸] هر چند عارفان در روش خود، روش نقلی را مثل روش عقلی ناکافی میدانند.[۹]
دلیل نقلی در دانشهای دینی
مرتضی مطهری اسلامشناس شیعه، علوم اسلامی را به دو بخش علوم عقلی و علوم نقلی تقسیم کرده[۱۰] و دانشهای دینی مثل تفسیر، حدیث، فقه، و اصول فقه را جزو دانشهای نقلی دستهبندی کرده است.[۱۱] او از علم کلام نقلی و اخلاق نقلی نیز نام برده است.[۱۲] علم رجال نیز جزو علوم نقلی دستهبندی شده است؛[۱۳] چنانکه تاریخ نیز دانشی نقلی است و برای شناخت آن باید از روش نقلی و تاریخی استفاده کرد.[۱۴]
کاربرد فراوان دلایل نقلی در مطالعات اسلامی و نیازمندی به روشمندتر و نظاممندتر شدن استناد به دلایل عقلی، زمینهساز مباحث نظری متعددی در دانشهای اسلامی شده است. در کتابهای اصول فقه مباحث الفاظ، بخش قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.[۱۵] مباحثی مثل حجیت ظواهر،[۱۶] اقسام دلالتهای لفظی،[۱۷] خبر واحد و تعارض ادله نمونههای این تلاش هستند.[۱۸]
اثبات آموزههای دینی با دلیل نقلی
پارهای از باورهای دینی فقط با دلیل نقلی اثبات میشوند؛ مانند نبوت پیامبران، نبوت پیامبر اسلام(ص) و امامت امامان دوازدهگانه و مسئله غدیر و جانشینی امام علی(ع).[۱۹] در جزئیات معاد و عوالم پس از مرگ،[۲۰] نبوت خاصه و امامت خاصه نیز تنها راه کسب شناخت، دلیل نقلی است.[۲۱] از مهمترین مباحث شیعی که با تکیه بر دلایل نقلی بحث میشود، اثبات تولد و وجود امام دوازدهم، امام مهدی است.[۲۲]
در زمینه اخلاق، اصول و قواعد کلی با عقل اثبات میشوند، ولی جزئیات اخلاق بهویژه در اخلاق دینی، باید از آیات و روایات استخراج شود.[۲۳] در فقه نیز بیشتر از دلایل نقلی استفاده میشود،[۲۴] اینکه نماز صبح دو رکعت است یا بیشتر و یا کمتر، تنها با مراجعه به اسناد و مدارک باید حل شود و از راه تجربه یا تفکر عقلی به دست نمیآید.[۲۵]
مکتبهای فکری نقلگرا
اختلاف درباره جایگاه دلایل نقلی در نظام معرفت اسلامی و نسبت آن با سایر منابع شناخت، زمینهساز ایجاد گرایشهای فکری گوناگون در بین عالمان مسلمان شده است.[۲۶] دو جریان اهل حدیث[۲۷] و ظاهریه[۲۸] در اهلسنت، و دو جریان اخباری[۲۹] و مکتب تفکیک[۳۰] در بین شیعیان از شناختهشدهترین جریانهای نقلگرا در جهان اسلام هستند.[۳۱]
محدودیتهای دلیل نقلی
مهمترین محدودیت تکیه بر روش نقلی آن است که دلایل نقلی اسلامی، فقط برای باورمندان به اسلام مفید است و اگر کسی قرآن یا حدیث اسلامی را قبول نداشته باشد نمیتوان با او بر اساس دلایل نقلی گفتوگو و مناظره کرد.[۳۲]
محدودیت دیگر روش نقلی آن است که استفاده از منابع نقلی مثل قرآن و حدیث وابسته به اعتبارسنجی این منابع است، و در موارد متعددی اثبات اعتبار آنها وابسته به کاربرد روش عقلی است.[۳۳] کتاب «ارزش معرفتشناختی دلیل نقلی» دلایل اعتبار دلیل نقلی را بررسی کرده است.[۳۴]
دلیل نقلی یقینآور
بر اساس تقسیمبندی عالمان مسلمان و دانشمندان منطق و معرفتشناسی، دلایل نقلی گاه به گونهای به افراد میرسد که افراد به مضمون آن یقین پیدا میکنند. به این دلایل خبر متواتر گفته میشود.[۳۵] عالمان شیعه در همه علوم اسلامی اخبار متواتر را زمینهساز یقین میدانند و در این باره اجماعی تردیدناپذیر دارند.[۳۶] به گفته آیتالله خوئی فقیه شیعه، در اعتقاد مسلمانان آيات قرآن به صورت متواتر به دست آنها رسیده است، و بنابر این شک در متن قرآن جا ندارد.[۳۷]
دلیل نقلی ظنی
دلایل نقلی که به دست مخاطبان میرسد معمولا راویان و ناقلان محدودی دارند. در ادبیات عالمان مسلمان به این گونه روایات خبر واحد گفته میشود.[۳۸] خبر واحد یقینآور نیست و اصطلاحا ظنی است، و برای پذیرش آن باید دلیل قانعکنندهای وجود داشته باشد.[۳۹] بخش مهمی از دانش اصول فقه، ناظر به تبیین روشهایی است که بتواند دلایل غیریقینی را قابل اتکا و اطمینان کند.[۴۰]
نسبت دلیل نقلی و روشهای دیگر
به گفته جوادی آملی مفسر و الاهیدان شیعه عقل برای شناخت وحی همتای نقل است[۴۱] و علوم نقلی مثل تفسیر و فقه ممکن است در برابر یافتههای علوم عقلی قرار گیرند.[۴۲] و هر یک از این علوم همراه با اشتباهات و خطاهایی هستند.[۴۳]
ناسازگاری عقل و نقل
در مواردی که دلیل عقلی با دلیل نقلی ناسازگار باشند، راههای متفاوتی برای حل ناسازگاری گفته شده است.[۴۴] اگر دلیل نقلی با دلیل عقلی برهانی ناسازگار باشد به یقین تکیه کرده و دلیل نقلی را به معنایی سازگار تأویل میبرند، و اگر چنین چیزی ممکن نباشد علم آن را به اهلش واگذار میکنند.[۴۵]
خسروپناه پژوهشگر کلام اسلامی، با تقسیمبندی فروض ناسازگاری دو روش عقلی و نقلی گزارش کرده است که در تعارض عقل ظنی با نقل ظنی یا قطعی دلیل نقلی مقدم است، [۴۶] و در تعارض دلیل قطعی عقل با دلیل ظنی نقلی دلیل عقلی ترجیح دارد.[۴۷]
به گفته جوادی آملی در مواردی نیز دلیل عقلی میتواند دلیل نقلی را مقید کند یا تخصیص بزند و باعث انصراف آن بشود.[۴۸] همچنین گاه ممکن است دلیل نقلی مقدم بر یافتههای عقلی باشد[۴۹] به طور کلی به تصریح جوادی آملی ملاک اصلی در ناسازگاری عقل و نقل، باید بر دلیل قویتر تکیه شود[۵۰] و در نتیجه گاه دلیل عقلی مقدم میشود و گاه دلیل نقلی.[۵۱]
جوادی آملی تصریح کرده است که اگر یافتههای دانش تجربی یقینی باشند میتوانند دلالت دلیل نقلی را محدود کنند[۵۲]
پانویس
- ↑ محمدی و کردفیروزجایی، «تحویلگرایی یا غیرتحویلگرایی در معرفتشناسی دلیل نقلی»، ص۱۱۸.
- ↑ شمس، آشنایی با معرفتشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۳۸۵.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش، ج۳، ص۵۳.
- ↑ شاکرین، روششناسی عقاید دینی، ۱۳۹۴ش، ص۲۳۱.
- ↑ اسلامی، «منظومه مباحث الفاظ علم اصول»، ص۱۲۷.
- ↑ ملکیان، «جایگاه روش عقلی و نقلی در تحقیق مسائل کلامی»، ص۱۸۰.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۴.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۵.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۵.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش، ج۱، ص۱۸.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش، ج۱، ص۱۲۸.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش، ج۱، ص۱۴.
- ↑ اسلامی، درآمدی بر فقه اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۱.
- ↑ مطهری، جامعه و تاریخ، ۱۴۰۱ش، ص۶۸.
- ↑ اسلامی، «منظومه مباحث الفاظ علم اصول»، ص۱۰۵.
- ↑ اسلامی، «منظومه مباحث الفاظ علم اصول»، ص۱۳۳.
- ↑ اسلامی، «منظومه مباحث الفاظ علم اصول»، ص۱۰۸-۱۱۰.
- ↑ اسلامی، «مکتب اصولی شهید آیتالله صدر»، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۷.
- ↑ مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۴۰۲ش، ج۲، ص۱۹.
- ↑ ملکیان، «جایگاه روش عقلی و نقلی در تحقیق مسائل کلامی»، ص۱۸۵.
- ↑ جعفری و دیگران، «اثبات وجود امام عصر و احادیث امامت دو برادر»، ص۶۲.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۸.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۸.
- ↑ مصباح یزدی، درباره پژوهش، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۸.
- ↑ اسلامی، رؤیای خلوص، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.
- ↑ الزلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ۱۳۷۵ش، ص۶۱.
- ↑ الزلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ۱۳۷۵ش، ص۶۹.
- ↑ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۹۲ش، ص۲۳۷.
- ↑ اسلامی، رؤیای خلوص، ۱۳۸۷ش، ص۴۲-۴۳.
- ↑ قریب، دولت عقلانی، ۱۳۹۲ش، ص۷۴.
- ↑ ملکیان، «جایگاه روش عقلی و نقلی در تحقیق مسائل کلامی»، ص۱۸۳.
- ↑ ملکیان، «جایگاه روش عقلی و نقلی در تحقیق مسائل کلامی»، ص۱۸۵.
- ↑ نصرتیان اهور، «مبانی معرفتشناختی حجیت دلیل نقلی در اعتقادات»، ص۲۴.
- ↑ خسروپناه، فلسفه شناخت، ۱۴۰۲ش، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ حسینزاده، «نگاهی معرفتشناختی به گزارههای متواتر در اندیشه اسلامی»، ص۳۲.
- ↑ خوئی، البیان، ص۱۴۹.
- ↑ مختاری مازندرانی، فرهنگ اصطلاحات اصولی، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۲.
- ↑ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۶ش، ص۱۸۴.
- ↑ اسلامی، «مکتب اصولی شهید صدر»، ص۱۳۵.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۶۱.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۳۳.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۳۴.
- ↑ خسروپناه، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۵.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۷۴.
- ↑ خسروپناه، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ خسروپناه، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۲۳.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۷۵.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۷۶.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۷۹.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۹۹.
- ↑ جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی،۱۳۸۶ش، ص۹۱.
منابع
- الزلمی، مصطفیابراهیم، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه: حسین صابری، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ش.
- اسلامی، سید حسن، رؤیای خلوص: بازخوانی مکتب تفکیک، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
- اسلامی، رضا، درآمدی بر فقه اسلامی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵ش.
- اسلامی، رضا، «مکتب اصولی شهید آیتالله صدر»، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۲۷-۲۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۵ش.
- اسلامی، رضا، «منظومه مباحث الفاظ علم اصول»، فصلنامه نقد و نظر، شماره ۳۷-۳۸، فروردین ۱۳۸۴ش.
- جعفری، فاطمه و دیگران، «اثبات وجود امام عصر و احادیث امامت دو برادر: استدلالها و شبههها»، فصلنامه مشرق موعود، شماره ۳۵، پاییز ۱۳۹۴ش.
- جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، اسراء، ۱۳۸۶ش.
- حسینزاده، محمد، «نگاهی معرفتشناختی به گزارههای متواتر در اندیشه اسلامی»، دوفصلنامه معرفت کلامی، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۲ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، فلسفه شناخت، تحقیق و تدوین: حسن پناهی آزاد، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۴۰۲ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، مسائل کلامی و فلسفه دین، قم، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، ۱۳۸۸ش.
- خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، بیتا.
- شاکرین، حمیدرضا، روششناسی عقاید دینی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه دینی، ۱۳۹۴ش.
- شمس، منصور، آشنایی با معرفتشناسی: ویراست سوم، تهران، هرمس، ۱۳۹۷ش.
- قریب، حسین، دولت عقلانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۲ش.
- گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، سمت، ۱۳۹۲ش.
- محمدی، عبدالله و یارعلی کرد فیروزجایی، «تحویلگرایی یا غیرتحویلگرایی در معرفتشناسی دلیل نقلی»، فصلنامه ذهن، شماره ۵۱، پاییز ۱۳۹۱ش.
- مختاری مازندرانی، محمدحسین، فرهنگ اصطلاحات اصولی، تهران، انجمن قلم ایران، ۱۳۷۷ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، درباره پژوهش، تحقیق و نگارش: جواد عابدینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
- مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، تهران، صدرا، ۱۴۰۱ش.
- مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی، تهران، صدرا، ۱۴۰۲ش.
- ملکیان، محمدباقر، «جایگاه روش عقلی و نقلی در تحقیق مسائل کلامی»، فصلنامه معارف عقلی، شماره ۲۳، تابستان ۱۳۹۱ش.
- نصرتیان اهور، مهدی، «مبانی معرفتشناختی حجیت ادله نقلی در اعتقادات»، فصلنامه اندیشه نوین دینی، شماره ۵۶، بهار ۱۳۹۸ش.
- ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، ۱۳۸۶ش.