تَفْسیر کبیر مَنْهَجُ الصّادقین فی إلْزامِ الْمُخالِفین تالیف ملا فتحالله کاشانی (متوفای ۹۸۸ق) از تفاسیر شیعه که در سال ۹۸۲ق به زبان فارسی و بنابر ادبیات قرن دهم، روان و سلیس نگاشته شده است. این کتاب تا مدتی تنها تفسیر فارسی متداول بود. ملا فتحالله کاشانی در تفسیر خود، مباحث مختلف کلامی، فقهی، ادبی و... را مطرح کرده است؛ اما مؤلف بیشتر بر استفاده از روایات اهل بیت در تفسیر خود اهتمام داشته؛ چنانکه برخی این تفسیر را از تفاسیر مأثور به شمار آوردهاند.
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | ملا فتح الله کاشی |
موضوع | تفسیر |
زبان | فارسی |
مجموعه | ۱۰ جلد |
اطلاعات نشر | |
تاریخ نشر | ۱۳۵۱ش |
درباره مؤلف
ملافتح الله فرزند ملاشکرالله کاشانی است. او فقیه، محقق، مُتَکَلِّم و مفسّر و از عالمان شیعه در اواخر قرن دهم هجری است. ملا فتحالله از شاگردان علی بن حسن زواری است که به واسطه او از محقق کرکی روایت میکند. این مفسر از علمای دربار شاه طهماسب صفوی بود که در تمام علوم دینی متداول، خصوصاً در تفسیر متبحر بود. او تالیفات بسیاری دارد که غالب تالیفاتش، به زبان فارسی است. ملا فتح الله کاشانی در سال ۹۸۸ق درگذشت.[۱]
نام کتاب و علت نامگذاری
آقابزرگ تهرانی در الذریعة نام کتاب را تفسیر «منهج الصادقین فی تفسیر القرآن المبین و إلزام المخالفین» ذکر میکند[۲] اما ملا فتح الله در مقدمه کتاب مینویسد: چون مقصد اقصی و مطلب اعلی از این منتخب، ایضاح طریق ائمه صادقین است به حجج واضحه و الزام مخالفین به براهین باهره، از این جهت مسمی شد به «منهج الصادقین فی الزام المخالفین».[۳]
انگیزه تألیف
تفسیرهای مهم | |
---|---|
شیعی | تفسیر ابو الجارود • تفسیر قمی • کتاب التفسیر (عیاشی) • تفسیر التبیان • تفسیر مجمع البیان • تفسیر الصافی • تفسیر المیزان |
سنی | تفسیر جامع البيان (طبری) • المحرر الوجیز (ابن عطیه) • تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی) • تفسير القرآن العظيم (ابن كثير) • تفسیر جلالین (سیوطی) |
گرایشهای تفسیری | |
تفسیر تطبیقی • تفسیر علمی • تفسیر عصری • تفسیر تاریخی • تفسیر فلسفی • تفسیر کلامی • تفسیر عرفانی • تفسیر ادبی • تفسیر فقهی | |
روشهای تفسیری | |
تفسیر قرآن به قرآن • تفسیر روایی • تفسیر عقلی • تفسیر اجتهادی | |
شیوههای نگارش تفسیر | |
تفسیر ترتیبی • تفسیر موضوعی | |
اصطلاحات علم تفسیر | |
اسباب نزول • ناسخ و منسوخ • محکم و متشابه • اعجاز قرآن • جری و انطباق • مکی و مدنی |
انگیزه نویسنده از تالیف کتاب، به گفته خود او، نگارش تفسیری فارسی، با اسلوب زبانی و لغاتی غیر ملال انگیز، نه بیش از اندازه مفصل و نه بسیار مختصر، و نیز موافق باورها و عقاید امامیه و شامل آثار و اخبار اهل بیت(ع) بوده است.[۴]
روش مفسر
ملا فتحالله در تفسیر سورهها از نظم خوب و یکسانی پیروی کرده است. به طوری که ابتدا به بحث مکی و مدنی سورهها، بعد عدد آیات و بعد از آن نامهای سوره و بعد ثواب قرائت سوره و سپس تناسب و ارتباط سوره و بعد از آن اسباب النزول و سپس به مباحث تفسیری میپردازد.[۵]
ساختار تفسیر
تفسیر منهج همانند «روض الجنان» تفسیری جامع است که عهدهدار پرداختن به تمامی قرآن بوده و از ابعاد مختلف فرهنگ اسلامی سخن رانده و در پرتو آیات الهی، حقایق گوناگونی را عرضه کرده است.
مفسر پیش از آغاز تفسیر سوره حمد، ده فصل قرار داده است، که در آن از مقدمات تفسیر و علوم قرآنی، سخن میگوید:
- فصل اول: در یاد کرد نامهای قاریان
- فصل دوم: در ذکر نامهای قرآن و معنای سوره و آیه
- فصل سوم: در توضیح صحیحترین قول در اعداد آیات قرآن و فایده دانستن آن
- فصل چهارم: تبیین معنای تفسیر و تأویل
- فصل پنجم: توضیح حدیث: «نزل القرآن علی سبعة احرف...»
- فصل ششم: در توضیح معنای تفسیر به رأی
- فصل هفتم: در مصونیت قرآن از تحریف
- فصل هشتم: در تبیین اینکه، قرآن در زمان پیامبر(ص) مدون بوده است.
- فصل نهم: در بیان اعجاز قرآن
- فصل دهم: در یاد کرد روایاتی که در ترغیب بر خواندن و فراگرفتن قرآن وارد شده است.[۶]
نگاهی به محتوا
آغاز کتاب با مطالبی در باره تفسیر سوره حمد است. کاشانی سوره حمد را مکی دانسته هم به دلیل نظر ابن عباس و قتاده و هم به سبب روایتی از امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: (نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش)سوره فاتحة الكتاب از گنجهاى زير عرش به مكه نازل شده است. ونیز به این دلیل که ابن عباس روایت کرده که چون پیامبر(ص) در مکه به تبلیغ رسالتش پرداخت نخستین سخنش سوره حمد بود و از یک سو ده سال در مکه مسلمانان مأمور به خواندن نماز بودند و از دیگر سو پیامبر(ص) در روایتی فرمود: (لا صلاة الا بفاتحة الكتاب) یعنی نماز جز با خواندن فاتحه درست نیست پس سوره حمد در مکه نازل شده است. [۷] پایان بخش کتاب مطلبی است که به باور نویسنده سرّی عظیم و نکتهای عجیب وغریب است و آن شروع قرآن با (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ) در سوره حمد با حرف «باء»است و پایان یافتن قرآن با (مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ) در سوره ناس با حرف «سین» است؛ و ترکیب این دو حرف می شود «بَسْ» یعنی کافی و تعبیر«بَسْکَ» یعنی «حَسْبکَ» برای تو کافی و بس است. براین اساس حرف آغازین و پایانی قرآن معنایش این است که [حسبك من الكونين ما أعطيناك بين الحرفين] يعنى آنچه (سورهها و آیات و حقایق و معارفی که در آنها نهفته است) در فاصله میان این دو حرف باء و سین به تو ای انسان دادهایم برای تو از هر دو جهان کافی است. یعنی هر مرد و زن با ایمانی با تلاوت و توجه به قرآن و عمل به دستوراتش میتواند به خواستههای دنیایی و آخرتیاش دست بیابد. [۸] نویسنده در آخرین فراز تفسیر تصریح کرده که این از اتفاقات نادر و کمیاب است که واژهای در دو زبان به یک معنی باشد چنانچه بس در عربی و فارسی هر دو به معنای بسنده و کفایت است و حكيم سنايى در اين باره اینگونه سروده است:
منابع تفسیر
ملا فتحالله کاشانی در تفسیر خود نظریات تفسیری بیضاوی و زوارهای و نیز مباحث زمخشری در کشاف و طبرسی در مجمع البیان را آورده است و از تبیان شیخ طوسی و تفسیر ابوالفتوح رازی و همچنین از تفسیر جرجانی معروف به گازُر نیز استفاده کرده است. وی همچنین گاه سخنان عرفانی مشاهیر متصوفه، مانند قُشیری و سُلَمی، را در لا به لای تفسیر خود آورده است. وی هر جا که مناسب دیده روایات و اخباری را هم از کتب مختلف حدیثی اعم از شیعه و اهل سنت ذکر نموده است.[۱۰]
سخن علما و بزرگان
محمد هادی معرفت تفسیر منهج را در سنخ تفاسیر روایی و در بین ۱۴ تفسیر معروف ارزیابی کرده و میگوید: «منهج الصادقین، تنها شرح و تفسیر قرآن نیست؛ بلکه تفسیری جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و متنوع، به زبان فارسی است … متن را با نثری شیوا و روان نوشته است و هر جا که مناسب دیده از اخبار و روایات اهل بیت عصمت(ع) کمک گرفته است ... از زمان نگارش آن، مورد توجّه دانشمندان قرار گرفته و از معروفترین تفاسیر دوره صفوی به زبان فارسی به شمار میرود».[۱۱]
مرتضی مطهری در معرفی این تفسیر مینویسد: «این تفسیر به زبان فارسی است و تا سیچهل سال اخیر، یگانه تفسیر فارسی متداول بود».[۱۲]
آیتالله بهجت درباره این تفسیر میگوید: «باید ملتفت باشیم قرآن را یاد بگیریم... و همچنین تفسیرهای آسان و ساده را ما که فارسی زبانیم، بدانیم؛ و یک تفسیر فارسی پیدا کنیم که از روی آن سهل باشد ما قرآن را بفهمیم؛ مثلاً «منهج الصادقین» را کم و بیش مطالعه کنیم، بلکه از اول تا به آخر، چون کتاب فارسی است و کتاب خوبی هم هست. اگر بهتر از او پیدا بکنیم عیب ندارد، اما کجا پیدا شود بهتر از او که معتبر باشد؟»[۱۳]
در کتاب طبقات مفسران شیعه آمده است: «این تفسیر یکی از تفاسیر بزرگ زبان فارسی است … تلاش این تفسیر بر این است که حجت هر گروهی را از آیات قرآنی متذکر و نکات ادبی و قرائتی آن را یادآور شود».[۱۴]
تلخیص و چاپ
خود مؤلف، این تفسیر را با نام خلاصة المنهج خلاصه کرده است.
این تفسیر مکرر چاپ شده و چاپ آخر آن در ده مجلد به تحقیق ابوالحسن شعرانی در سالهای ۴۱-۱۳۴۰ش به شیوه حروفی و مجددا در ده مجلد در سال ۱۳۵۱ش در تهران به تحقیق علی اکبر غفاری، با مقدمه و پاورقی ابوالحسن مرتضوی چاپ و نشر شده است.
پانویس
- ↑ خادمپیر، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.
- ↑ تهرانی، الذریعة، ج۲۳، ص۱۹۳.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴.
- ↑ خادمپیر، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.
- ↑ خادمپیر، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقين فى الزام المخالفين، ۱۳۳۶ش، ج۱، ص۱۹.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقين فى الزام المخالفين، ۱۳۳۶ش، ج۱۰، ص۴۱۲.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقين فى الزام المخالفين، ۱۳۳۶ش، ج۱، ص۴۱۲.
- ↑ خادمپیر، روششناسی تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۸۳ش.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۰۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۴۰۵ و ۴۰۶.
- ↑ تفسیری که آیتالله بهجت آن را توصیه کردند، مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان.
- ↑ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۱۱.
منابع
- *آقابزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، دارالأضوا، بیروت ۱۴۰۳ق.
- خادمپیر، علی، روششناسی تفسیر: منهج الصادقین فی الزام المخالفین، حدیث اندیشه، پاییز و زمستان ۱۳۸۳ - شماره ۱۱ و ۱۲.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۷۷ش.
- کاشانی، فتحالله، منهج الصادقین، با مقدمه و پاورقی ابوالحسن شعرانی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۸ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا.
- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۸۰ش.
- تفسیری که آیتالله بهجت آن را توصیه کردند، مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان.