تفسیر مقاتل بن سلیمان (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نامهای دیگر | تفسیر کبیر |
نویسنده | ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشیر ازدی بلخی |
تاریخ نگارش | قرن دوم |
موضوع | تفسیر قرآن |
زبان | عربی |
به تصحیح | عبدالله محمود شحاته |
تعداد جلد | ۵ جلد |
اطلاعات نشر | |
ناشر | دار إحیاء التراث |
محل نشر | بیروت |
تاریخ نشر | ۱۴۲۳ق |
نوبت چاپ | اول |
تفسیر مُقاتِل بن سلیمان (تفسیر کبیر)، نوشته شده در قرن دوم هجری قمری، به عنوان اولین تفسیر کامل قرآن شناخته میشود که برجای مانده است. این تفسیر توسط مُقاتل بن سلیمان (درگذشت: ۱۵۰ق) نوشته شده است. تفسیر مقاتل را پیشگام تفاسیر جامع و کامل دانستهاند. جنبه عقلانی این تفسیر را میراثی باارزش توصیف کردهاند. این تفسیر را آمیزهای از تفسیر لُغَوی، نقلی، عقلی و اجتهادی دانستهاند که جنبه لغوی این تفسیر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
استفاده از اسرائیلیات، از بزرگترین عیوب تفسیر مقاتل شناخته میشود. ذکر افسانه غرانیق از این دست اسرائیلیات است. وجود احادیث بدون سند نیز از اشکالاتی است که به این تفسیر شده که موجب کاستن ارزش این تفسیر شده است. برخی گفتهاند در این تفسیر مواردی به چشم میخورد که انتساب آنها به مقاتل مشکوک است و شاید از تصرفات راویان این تفسیر باشد که بر آن افزودهاند.
مُقاتِل بن سلیمان، متکلم، محدث و مفسر قرن دوم هجری قمری است که درباره او آرای مختلفی وجود دارد. بیشتر محققان درباره او گفتهاند او فردی غیرقابل اعتماد در نقل روایت است اما در علوم قرآنی فردی آگاه و از بزرگان تفسیر شمرده میشود. درباره مذهب او نیز اختلاف دیدگاه وجود دارد. برخی او را شیعه زیدی و عدهای نیز او را از اهلسنت دانستهاند. وی در این تفسیر به آرای کلامی خود نیز میپردازد. دیدن خداوند در آخرت از جمله نظریات وی است. تفسیر مقاتل بن سلیمان با تصحیح، تحقیق و تعلیق عبدالله محمود شحاته به چاپ رسید.
معرفی و جایگاه
تفسیر مقاتل بن سلیمان اولین تفسیر کامل قرآن است که برجای مانده[۱] و مهمترین تفسیر در دورهٔ اتباعِ تابعین، شمرده میشود.[۲] این تفسیر را پیشگام تفاسیر جامع و کامل معرفی کردهاند.[۳] تفسیر مقاتل بن سلیمان یا تفسیر کبیر از مهمترین آثار قرآنی مقاتل بن سلیمان به شمار میرود.[۴] این تفسیر را تفسیری جامع دانستهاند که از یک نوع شیوه تألیفی ویژهای برخوردار است.[۵] محمدهادی معرفت، قرآنپژوه، گفته است این تفسیر بیشتر به اهداف و مقاصد عالیه قرآن نظر دارد.[۶]
تفسیر مقاتل بر تفسیرهای پس از خود اثرگذار بوده است.[۷] ادعا شده عالمان شیعه دربارهٔ ارزش و اهمیت تفسیر مقاتل چندان سخنی نگفتهاند اما عالمان اهلسنت آن را ستودهاند.[۸] امام شافعی، همه مفسران را وامدار مُقاتل دانسته است.[۹] در مورد تسلط مقاتل به علوم قرآنی گفته شده وی جمیع علوم مورد نیاز یک مفسر برای تفسیر قرآن را دارا بوده است.[۱۰] محمود شحاته، مصحح این تفسیر، معتقد است در مقام علمی مقاتل تردیدی نیست و این تفسیر مورد ستایش همگان قرار گرفته است.[۱۱] وی گفته است جنبه عقلانی این تفسیر میراث باارزشی است که نباید از آن چشم پوشید هرچند در جهت منقولات این کتاب باید دقت کرد.[۱۲] برخی نیز گفتهاند تفسیر مقاتل چندان معتبر نبوده زیرا وی در آن به خیالپردازی پرداخته است.[۱۳]
مقاتل بن سلیمان برای تفسیر قرآن از روشهای تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن با روایت، تفسیر لغوی، تفسیر عقلی و کلامی، تفسیر با کمک اسرائیلیات و تفسیر با کمک علوم قرآن بهره برده است.[۱۴] این تفسیر را آمیزهای از تفسیر لغوی، نقلی، عقلی و اجتهادی دانستهاند که جنبه لغوی این تفسیر از اهمیت بیشتری برخوردار است.[۱۵] به دلیل علم و دانش مفسر این کتاب، این تفسیر را جزء ارزندهترین تفاسیر ابتدایی بهشمار آوردهاند.[۱۶]
مؤلف
ابوالحسن مُقاتِل بن سلیمان ازدی بلخی مفسر[۱۷]، متکلم[۱۸] محدث[۱۹] و از دانشمندان علوم قرآنی قرن دوم قمری است.[۲۰] وی در بلخ[۲۱] از شهرهای خراسان قدیم در حدود سال ۹۰ قمری متولد شد[۲۲] و در بصره و بغداد زندگی کرد.[۲۳] مقاتل در سال ۱۵۰ قمری درگذشت.[۲۴]
دربارهٔ مقاتل داوریهای متعارضی صورت گرفته است:[۲۵] عدهای مقاتل را در علوم قرآنی فردی آگاه و از بزرگان تفسیر،[۲۶] و از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) دانستهاند؛[۲۷] اما در بسیاری از تحقیقات درباره شخصیت مقاتل گفته شده وی شخصیتی مقبول در تفسیر و فردی مذموم و غیرقابل اعتماد و جاعل در نقل روایت است.[۲۸] گفته شده در صورت ثقه بودن وی در حدیث، تفسیرش ارزش زیادی پیدا میکرد.[۲۹] وی آثار متعددی در زمینه علوم قرآن و تفسیر نگاشته است.[۳۰]
درباره مذهب مُقاتل اختلاف نظر وجود دارد:[۳۱] آقابزرگ تهرانی[۳۲] و عبدالله محمود شحاته، مصحح تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان را شیعه زیدی دانستهاند؛[۳۳] اما عدهای در زیدیبودن وی تردید کردند.[۳۴] برخی او را با توجه به تصریحش به خلافت ابوبکر[۳۵] و ستایش از ابوبکر و عمر به شیوه اهلسنت،[۳۶] وی را از اهلسنت دانستهاند.[۳۷] گزارش شده هرچند وی به اهلبیت(ع) علاقه داشته[۳۸] اما در اینکه او شیعه امامی نبوده اتفاق نظر وجود دارد.[۳۹] برخی مانند شیخ طوسی[۴۰] او را از بَتریه [یادداشت ۱][۴۱] و عدهای نیز او را در شمار مرجئه شمردهاند.[۴۲]
خصوصیات تفسیر مقاتل
تفسیر مقاتل را آمیختهای از عقل و نقل (روایت و درایت) دانستهاند.[۴۳] این تفسیر، به صورت پیوسته تمامی آیات را، آنجا که به تبیین نیاز داشته، با عبارتهایی کوتاه و در عین حال رسا و شیوا تفسیر کرده و بیشتر بر اساس تفسیر قرآن به قرآن تکیه داشته است.[۴۴] برخی معتقدند تفسیر مقاتل تفسیر اجتهادی است زیرا مقاتل با اجتهاد خود تفسیری مناسب برای هر آیه برگزیده است.[۴۵] روش مقاتل در تفسیر خود این بوده که نخست کلمه یا قسمتی از آیه را آورده و پس از توضیح مفهوم آن به بیان روایتی از پیامبر(ص) یا صحابه و در مواردی به ذکر رویداد تاریخی و سبب نزول آن پرداخته و در هیچیک از موارد به نقل سند اهتمام نداشته است.[۴۶] مقاتل در تفسیر خود پس از گردآوری آرای دیگران، آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده و نظر برگزیده خود را بیان داشته است.[۴۷]
تفسیر مقاتل به دلیل قدمت، حجم مناسب، پرهیز از غلو و نسبتهای ناروا، روانی و سادگی قلم و پرهیز از نقل ثواب قرائت سورهها و آیات از جایگاه مناسبی برخوردار است.[۴۸] اختصار در عین جامعیت و نپرداختن به مباحث جدلی،[۴۹] جمع موضوعی آیات و وِفقدادن میان آیات به ظاهر متعارض،[۵۰] تفسیر با کمک علوم قرآنی مانند اسباب نزول و ناسخ و منسوخ از ویژگیهای تفسیر مقاتل است.[۵۱] شحاته، مصحح تفسیر مقاتل، ساده و رسا بودن عبارتهای این تفسیر را از ویژگیهای بارز این کتاب میداند.[۵۲] تفسیر مقاتل در ترجمه واژهها نیز از برجستگی و امتیاز ویژهای برخوردار است: ارائه معنای مناسب و روان، استناد به آیات قرآن در ترجمه لغات، اشاره به واژههای غیر عربی، اجتهاد در معنای واژهها و توجه به وجوه معنایی یک لغت از این ویژگیهاست.[۵۳]
مقاتل در مقدمه تفسیر خود، سی نفر از بزرگان را میشمرد که در تفسیر، از آنان بهره گرفته است که دوازده نفر آنان از علمای تابعین میباشند؛ عطاء و عطیّه و مجاهد و ضحاک و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از کسانی هستند که مقاتل از آنان در کتاب خود روایت آورده است.[۵۴]
تصرف راویان
تفسیر مقاتل پس از تألیف آن در زمان حیات مؤلف رواج یافت و از همان ابتدا مورد توجه عالمان قرار گرفت؛[۵۵] اما در دوران متأخّر به آن بی توجهای شد که عامل آن را عملکرد نادرست راویان این تفسیر دانستهاند که در آن تصرف نموده و بر آن افزودهاند.[۵۶] این تفسیر از طریق عبداللّه بن ثابت مقری، و او از پدرش ثابت بن یعقوب توزی، و او از ابوصالح هذیل بن حبیب دندانی، و او از مقاتل بن سلیمان روایت شده است.[۵۷] برخی ادعا کردهاند ابوصالح یکی از راویان این تفسیر، مطالب و روایاتی به این کتاب افزوده است.[۵۸] در این تفسیر مواردی به چشم میخورد که انتساب آنها به مقاتل مشکوک است و شاید از تصرفات راویان تفسیر باشد که بر آن افزودهاند.[۵۹] افزودن برخی مطالب توسط راوی سبب دگرگونی و احیاناً بیاعتباری این کتاب گردید؛ ولی در مجموع، با قطع نظر از موارد مشکوک، آن را تفسیری ارزشمند دانستهاند که یکی از کهنترین و سرشارترین ذخایر میراث فرهنگی اسلامی است.[۶۰]
استفاده از اسرائیلیات و ضعف احادیث
وجود اسرائیلیات در تفسیر مقاتل از مشهورین اشکالی است که به این تفسیر وارد میدانند.[۶۱] ذکر افسانه غرانیق[۶۲] و عدم عصمت پیامبران از جمله این موارد است.[۶۳] مقاتل در تفسیر خود احادیث متعلق به آیه را بعد از حذف سند آورده و به همین علت در تفسیرش احادیث صحیح و جعلی به هم آمیختهاند.[۶۴] گفته شده اصل تفسیر عالمانه نوشته شده اما وضعیت اسنادی آن غیرقابل اعتماد[۶۵] و موجب کاستن از جایگاه تفسیر مُقاتل شده است؛[۶۶] از همینرو، جداسازی اقوال و دست یافتن به برداشتهای شخصی مقاتل دشوار دانسته شده است.[۶۷] احادیث تفسیر مقاتل را به مرسل و مرفوع تقسیم کردهاند و برخی از آنان را ضعیف و از اسرائیلیات پنداشتهاند.[۶۸]
تفکرات کلامی در تفسیر مقاتل
نظرات اعتقادی نسبت داده شده به مُقاتل در ارجاء، تشبیه و تفضیل صحابه نشان میدهد که وی اهل اندیشهٔ کلامی و مباحث نظری در عقاید بوده است.[۶۹] از جمله خصوصیات تفسیر مقاتل بیان دیدگاههای کلامی او در جملاتی بسیار کوتاه در ذیل آیات میباشد[۷۰] که در موضوعاتی مانند خلقت آسمانها و زمین و عرش و خلقت انسان آرای خود را بیان کرده است.[۷۱] وی در تفسیر آیات متشابه حضور خدا و رؤیت او را در قیامت قطعی میداند و عصمت پیامبران و حضرت محمد(ص) را مخدوش کرده و در مسئله امامت و جانشینی پیامبر(ص) به تناقضگویی متهم شده است.[۷۲]
تصحیح و چاپ
تفسیر مقاتل بن سلیمان با تصحیح، تحقیق و تعلیق عبدالله محمود شحاته (درگذشت: ۲۰۰۲م) به چاپ رسید.[۷۳] او این تفسیر را در چهار جلد همراه با متن قرآن چاپ کرد؛ شحاته جلد پنجمی را هم به اصل تفسیر ملحق کرده که دربارهٔ شرح حال، عقاید و روش تفسیری مقاتل بن سلیمان است.[۷۴]
پانویس
- ↑ ناوشکی، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، ص۶۰؛ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۲.
- ↑ پاکتچی، «تفسیر»، ج۱۵، ذیل مدخل.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ ناوشکی، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، ص۶۰.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۳.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۳.
- ↑ داودی، طبقات المفسرین، بیروت، ج۲، ص ۳۳۱؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۳۱۶.
- ↑ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ شحاته، «مقدمه»، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۵۲.
- ↑ شحاته، «مقدمه»، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۵۲.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص ۸۵.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۹.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸؛ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۵.
- ↑ ناوشکی، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، ص۶۹.
- ↑ ذهبی، میزان الإعتدال فی نقد الرجال، بیروت، ج۴، ص۱۷۳.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص ۸۵.
- ↑ ناوشکی، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، ص۶۰.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۰.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص ۸۵.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۰.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۵.
- ↑ زرکلی، الأعلام قاموس تراجم، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۷۱؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۳۱۵.
- ↑ ذهبی، میزان الإعتدال فی نقد الرجال، بیروت، ج۴، ص۱۷۳؛ حیدرینسب، «بازشناسی شخصیّت حدیثی مقاتلبنسلیمان بلخی»، ص۵۴.
- ↑ غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۴؛ ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۲۰۱.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۳۷؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ش، ج۷، ص۴۸۵.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۵؛ حیدرینسب، «بازشناسی شخصیّت حدیثی مقاتلبنسلیمان بلخی»، ص۵۳؛ غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۴؛ زرکلی، الأعلام قاموس تراجم، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۷۱.
- ↑ ذهبی، میزان الإعتدال فی نقد الرجال، بیروت، ج۴، ص۱۷۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۳۱۵؛ غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۴.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۵؛ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۳۱۵.
- ↑ شحاته، «مقدمه»، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۲۴۶.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۸.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۸.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۹.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۶؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۸۵.
- ↑ رضایی، «مقاتل بن سلیمان و جایگاه تفسیری او»، ص۱۰۸؛ غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۵.
- ↑ غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۵؛ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۴۶.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۸۵.
- ↑ ژیلیو، «مقاتل: مفسر بزرگ، محدث و متکلم مطرود»، ص۵۴.
- ↑ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۹۸.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۴.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸؛ ناوشکی، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، ص۶۰.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۳ و ۱۰۴.
- ↑ شحاته، «مقدمه»، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۵۷؛ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۷.
- ↑ شحاته، «مقدمه»، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۵۷.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۰۵ و ۱۰۶ و ۱۰۷.
- ↑ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۷؛ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ پاکتچی، «تفسیر»، ج۱۵، ذیل مدخل.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۵۰.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۵۰.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۵.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۵۱ و ۱۵۲.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۵۵.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۸۵؛ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۶.
- ↑ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ عقیلی، الضعفاء الکبیر (العقیلی)، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۴۰.
- ↑ هاشمی، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، ص۲۹.
- ↑ پاکتچی، «تفسیر»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ذیل مدخل.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۱۸.
- ↑ پاکتچی، «تفسیر»، ج۱۵، ذیل مدخل.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۴.
- ↑ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۴.
- ↑ شایستهنژاد، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، ص۱۱۱ و ۱۱۲ و ۱۱۳.
- ↑ رضایی، «مقاتل بن سلیمان و جایگاه تفسیری او»، ص۱۰۳.
- ↑ رضایی، «مقاتل بن سلیمان و جایگاه تفسیری او»، ص۱۰۳؛ ناوشکی، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، ص۶۰.
یادداشت
- ↑ بَتَریها قائل به امامت و خلافت امام علی(ع) بودهاند؛ ولی بر این باورند که امام به خواست خویش از حقّ خویش چشم پوشید و آن را به خلفا واگذار کرد.(غلامعلی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۵.)
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق.
- پاکتچی، احمد، «تفسیر»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بیتا.
- حیدرینسب، علیرضا، «بازشناسی شخصیّت حدیثی مقاتلبنسلیمان بلخی»، در مجله مطالعات شبه قاره، شماره ۳۶، بهار و تابستان ۱۳۹۸ش.
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، بیجا، بینا، ۱۳۷۲ش.
- داودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
- ذهبی، محمد بن احمد، میزان الإعتدال فی نقد الرجال، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر أعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
- رضایی، حسنعلی، «مقاتل بن سلیمان و جایگاه تفسیری او»، در مجله بینات، شماره ۱ پیاپی ۶۹، بهار ۱۳۹۰ش.
- زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم، بیروت، دارالعلم، ۱۹۸۹م.
- ژیلیو، کلود، «مقاتل: مفسر بزرگ، محدث و متکلم مطرود»، ترجمه: فاطمه تهامی، در مجله آینه پژوهش، شماره ۷۶، مهر و آبان ۱۳۸۱ش.
- سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۱۲ق.
- شایستهنژاد، علیاکبر، «تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن»، در مجله مطالعات قرآن و حدیث، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۸۷ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۷۳ش.
- عقیلی، محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر (العقیلی)، تصحیح: عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۴ق.
- غلامعلی، مهدی، تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۳ش.
- نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، بینا، ۱۴۱۴ق.
- مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق و تصحیح: عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۷۹ش.
- ناوشکی، رسول، «روشهای تفسیری مقاتل بن سلیمان»، در مجله فروغ وحدت، شماره ۱۹، بهار ۱۳۸۹ش.
- ناوشکی، رسول، «معرفی مقاتل بن سلیمان (صاحب تفسیر کبیر)»، در مجله فروغ وحدت، شماره ۲۱، پاییز ۱۳۸۹ش.
- هاشمی، محسن، «تحقیق/ تفسیر مقاتل جمع بین مأثور و معقول»، در مجله گلستان قرآن، شماره ۷۵، مرداد ۱۳۸۰ش.