سیره نبوی
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط کاربر:H.ahmadi برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
سیره نبوی به روش و نوع رفتار پیامبر اکرم(ص) در جنبههای مختلف زندگی گفته میشود. قرآن، پیامبر را به عنوان سرمشق نیکو معرفی میکند و از این رو مسلمانان، شناخت جنبههای گوناگون زندگی پیامبر(ص) را مورد توجه قرار دادهاند. روش تبلیغی پیامبر(ص) با بشارت و انذار همراه بود و اعتقادی به اجبار دیگران به پذیرفتن دین اسلام نداشت. رسول خدا(ص) در مدینه نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایهریزی شده بود. در مورد جنگهای پیامبر(ص) نیز گفته میشود که مجموعهای از ارزشهای انسانی در شرایط جنگی توسط پیامبر(ص) رعایت شده است. کتابهای سیره اخلاقی پیامبر(ص) نیز به جنبههای گستردهای از اخلاقیات رسول خدا(ص) در زمینه اخلاق معنوی، فردی، اجتماعی و خانوادگی پرداختهاند.
کتابهای بسیاری در طول تاریخ اسلام به نگارش سیره پیامبر(ص) اختصاص یافتهاند از جمله سیره ابن هشام درگذشته قرن سوم قمری و الصحیح من سیرة النبی الاعظم تألیف جعفر مرتضی (متوفای ۱۴۴۱ق) است. همچنین همایشهایی نیز در ارتباط با سیره نبوی در ایران و کشورهای دیگر برگزار شده است.
مفهومشناسی و اهمیت
سیره نبوی اصطلاحی است که بر سبک، روش و نوع رفتار پیامبر اکرم(ص) در جنبههای مختلف زندگی اطلاق میشود.[۱] برپایه آیه ۲۱ سوره احزاب، پیامبر(ص) الگو و سرمشقی نیکو برای مؤمنان معرفی شده است که در کارهای خود میتوانند از وی تبعیت کنند.[۲] همچنین در آیه «وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری.»، پیامبر(ص) فردی با خُلق نیکو، آداب و سنتهای پسندیده معرفی شده است.[۳]
مرتضی مطهری در اهمیت شناخت سیره نبوی گفته است: یکی از منابع شناخت که یک نفر مسلمان باید دید و بینش خود را به کمک آن اصلاح و تکمیل نماید، سیره نبوی است.[۴]
سید محمدحسین طباطبایی نیز در مقدمه سنن النبی، سیره پیامبر(ص) را همان آداب الهی دانسته که التزام و پایبندی به آنها و آراسته شدن به ظاهر و باطن این سنن را والاترین کمال و نهاییترین هدف و تأمینکننده خیر دنیا و آخرت معرفی نموده است[۵]
تاریخچه نگارش سیرههای پیامبر(ص)
شرح حال و گزارش وقایع زندگانی پیامبر اسلام، پیش از پیامبری و پس از آن، اعمال و رفتارهای او در زندگی عملی و حتی جنگها، از جمله مسائلی است که در منابع مربوط به سیره نبوی به تفصیل گزارش شده است.[۶] گفته میشود در آغاز، سیره پیامبر(ص) بخشی از احادیث نبوی بود که محدثان آنان را در ابواب جداگانهای گردآوری و تدوین میکردند،[۷] سپس مورخان نیز دست به تألیف زده و آثاری در زمینه وقایع زمان حیات پیامبر(ص) و سبک برخورد او با این وقایع، گزارش و نگارش کردند.[۸]
عروة بن زبیر (درگذشت: ۹۴ق)، از تابعین اهل مدینه و یکی از فقهای هفتگانه، را نخستین کسی دانستهاند که در سیره نبوی دست به نگارش زده است.[۹] برخی نیز ابان بن عثمان عفان، فرزند خلیفه سوم، را نخستین سیرهنویس در جهان اسلام معرفی کردهاند.[۱۰] سیرهنویسی به سبب عواملی در زمان خلافت بنیامیه رو به کندی نهاد؛[۱۱] با این حال عالمانی در همین دوره و اندکی پس از آن مانند ابنشهاب زهری (درگذشت: ۱۲۴ق)، موسی بن عقبه (درگذشت: ۱۴۱ق)، ابومعشر سِندی (درگذشت: ۱۷۰ق) و محمد بن اسحاق (درگذشت: ۱۵۱ق)، به تألیف و تدوین آثاری در سیره نبوی همت گماشتند.[۱۲]
بهگفته عباس زریاب خویی (۱۲۹۷-۱۳۷۳ش)، مورخ و مترجم شیعه، مهمترین و جامعترین این سیرهها، سیره محمد بن اسحاق است[۱۳] که در اوایل حکومت عباسیان تألیف شد[۱۴] و با تلخیص ابنهشام (درگذشت: ۲۱۳ق)،[۱۵] با عنوان السیرة النبویة یا «سیره ابنهشام» به دست ما رسیده[۱۶] و از قدیمیترین و معتبرترین کتابها درباره سیره رسول خدا(ص) است.[۱۷]
رسول جعفریان، شهر مدینه را به دلیل این که قریب به اتفاق نخستین دسته از سیرهنگاران از این شهر بودهاند، بهعنوان بنیانگذار سیرهنویسی در جهان اسلام معرفی نموده است.[۱۸] با این وجود سنت سیرهنویسی ادامه یافت و در بین شیعیان نیز برخی سیرهنگاران به تألیف آثاری در سیره نبوی دست زدند.
اعتبار و حجیت سیره نبوی
سیره نبوی ذیل سنت پیامبر(ص)؛[۱۹] یعنی همان گفتار، رفتار و تقریر پیامبر(ص) است که یکی از مصادر و منابع استنباط حکم شرعی نزد مسلمانان به شمار میرود.[۲۰] مسلمانان اتفاق نظر دارند که سیره و سنت نبوی معتبر و حجت است و در مقام عمل باید به آن التزام داشت.[۲۱] آنان به ادلهای از قرآن مانند «قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ؛ بگو از خدا و پیامبر اطاعت کنید.»،[۲۲] برخی روایات و دلیل عقلی استناد کردهاند.[۲۳]
اصول حاکم بر سیره نبوی
محمد محمدی ریشهری اصولی همچون هماهنگی و سازگاری با عقل و فطرت، حقمداری، عدالت، نیکوکاری، ادبورزی و هنجارگرایی، سادهزیستی، میانهروی، آسانی، پرهیز از تکلف، نظم، استواری، مداومت را از اصول حاکم بر سیره و سبک زندگی پیامبر(ص) بر شمرده است.[۲۴]
سیره رفتاری و عملی
سیره رفتاری و عملی پیامبر(ص) در امور زیر چنین گزارش شده است:
ویژگیهای فردی
قرآن، پیامبر(ص) را دارای ویژگیهای فردی والا و عظیم[۲۵] و رحمت برای عالمیان[۲۶] معرفی نموده است.[۲۷] درباره ویژگیهای اخلاقی و سبک زندگی فردی پیامبر(ص) روایات زیادی در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است.
برپایه روایات و بنا به گزارش سیرهنویسان، پیامبر(ص)، بردبار، با حیاء، سخاوتمند و از شجاعترین افراد زمان خود بود.[۲۸] سهلگیر بود.[۲۹] به کسی جفا نمیکرد و کسی را پَست و ذلیل نمیشمرد.[۳۰] نرمخو، گشادهرو و مهربان بود.[۳۱] فحاش و عیبجو نبود.[۳۲] اهل جدل (مراء) و کارهای بیهوده نبود.[۳۳] از کسی بدگویی نمیکرد.[۳۴] دیگران را سرزنش و مذمت نمینمود و در کارهای خصوصی دیگران تجسس نمیکرد.[۳۵] زندگی زاهدانه و فقیرانهای داشت[۳۶] و در اموری چون خوراک، پوشاک، مسکن و مَرْکَب، سادهزیست بود و قناعت پیشه میکرد.[۳۷] تا گرسنه نمیشد غذا نمیخورد و پیش از آن که سیر شود، دست از خوردن غذا میکشید.[۳۸] در ابتدای خوردن و نوشیدن «بسمالله» و پس از آن «الحمدلله» میگفت.[۳۹] بههنگام خورد غذا به چیزی تکیه نمیداد.[۴۰] دعوت بردگان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد.[۴۱] کمحرف بود.[۴۲] با صدای بلند صحبت نمیکرد.[۴۳] به وقت حاجت و به اندازه ضرورت سخن میگفت،[۴۴] در گفتارش صادق[۴۵] و فصیحترین مردمان بود.[۴۶] اهل مزاح بود،[۴۷] ولی با صدای بلند نمیخندید و فقط تبسم میزد.[۴۸] متواضع بود[۴۹] و بدون تکبر راه میرفت.[۵۰] به هنگام نشستن، خاشع[۵۱] و رو به قبله بود.[۵۲] در پایینترین جای مجلس مینشست[۵۳] و پای خود را جلوی کسی دراز نمیکرد.[۵۴] وفادار[۵۵] و در رد امانت، امین بود.[۵۶]
بهگزارش سیرهنویسان، پیامبر(ص) به آراستگی و بهداشت لباس و ظاهر نیز بسیار اهمیت میداد.[۵۷] لباس سفید،[۵۸] پاک و نظیف میپوشید.[۵۹] موهای خود را شانه میزد و آن را با آب صاف مینمود.[۶۰] هر وقت که میخواست از خانه بیرون برود خود را در آینه مرتب مینمود،[۶۱] عطر میزد و خودش را خوشبو میساخت.[۶۲] بنا به روایتی، بیش از مقداری که برای خوراک خرج میکرد، برای خرید عطر هزینه مینمود.[۶۳] پیش از هر نماز مسواک میزد و دیگران را نیز به انجام آن توصیه مینمود.[۶۴] در روزهای جمعه ناخن میگرفت، سبیل (شارب) خود را کوتاه و موی صورتش را مرتب مینمود.[۶۵]
پیامبر و امور خانواده
سیره عملی پیامبر(ص) در خانواده برپایه مهربانی، عدالت، احترام و مدارا، استوار بود.[۶۶] گفته میشود وقتی که وارد خانه میشد، وقت خود را سه قسمت میکرد: بخشی را برای کارهای عبادی، بخشی به امور شخصی و بخشی دیگر را به خانواده اختصاص میداد.[۶۷] با زنان خود، خوشرفتار بود و بهترین مردم را کسانی معرفی مینمود که با زنانشان خوشرفتارند.[۶۸] در کارهای داخل خانه کمک میکرد و آن را احسان در راه خدا میدانست.[۶۹] به نیکی کردن به فرزند دختر توصیه مینمود[۷۰] و نقل است که هرگاه حضرت زهرا(س) وارد میشد، پیامبر(ص) از جای خود بلند میشد، به استقبال او میرفت، او را میبوسید و در جای خودش مینشاند.[۷۱] در جمع خانواده مینشست و با آنان غذا میخورد[۷۲] و این عمل را بافضیلتتر از اعتکاف در مسجد معرفی مینمود.[۷۳] نسبت به اطفال مهربان بود.[۷۴] دو نوه خود، یعنی امام حسن و امام حسین(ع) را دوست میداشت.[۷۵] آنها را در آغوش خود مینشاند، گاهی امام حسن(ع) و گاهی امام حسین(ع) را میبوسید.[۷۶]
پیامبر و سیره رفتاری او در اجتماع
سیره عملی پیامبر(ص) بر مدار بردباری، فروتنی، صداقت، امانتداری، انصاف و عدالت اجتماعی بود. با مردم نشست و برخاست میکرد و بنا به گزارش مورخان و سیرهنویسان، حُسنِ معاشرت داشت. اگر مهمان به منزل او میآمد او را در بهترین جای خانه مینشاند و او را اکرام مینمود.[۷۷] در بین مردم الفت ایجاد مینمود و از ایجاد تفرقه پرهیز میکرد.[۷۸] با فقرا و مساکین مینشست و با آنان غذا میخورد.[۷۹] به سالمندان احترام میگذاشت.[۸۰] همچنین احترام اطفال را نیز رعایت مینمود، به آنان سلام میکرد و نامشان را محترمانه میبرد.[۸۱] به جوانان اهمیت میداد و از آنان در کارهای مهم کمک میگرفت.[۸۲] برای نمونه چنین نقل شده است که وقتی لشکری از مردم برای جنگ با روم در آخرین روزهای حیات وی جمع شدند، اسامة بن زید که جوانی ۱۸ ساله بود را به عنوان فرمانده لشکر منصوب کرد و از همه خواست تا از این جوان پیروی کنند.[۸۳]
اگر یکی از اصحاب را تا سه روز نمیدید جویای احوال وی میشد، چنانچه آن شخص در خارج از شهر بود دعایش میکرد، اگر در شهر و دیار حضور داشت به دیدن او میرفت و اگر مریض بود به عیادتش میرفت.[۸۴] به رفع گرفتاریها و حاجتهای مردم توجه میکرد و محبوبترین بندگان نزد خداوند را کسی میدانست که وجودش برای دیگران سودمندتر است.[۸۵] از بیماران عیادت و دلجویی میکرد[۸۶] و در تشییع جنازه مسلمانان شرکت میجست و مردم را به انجام این اعمال دعوت مینمود.[۸۷]
سیره عبادی
سیره عبادی پیامبر(ص) شامل مجموعهای از اعمال و رفتارهای پیامبر(ص) در عبادت و بندگی خداوند است. برخی از آدابی که پیامبر(ص) در اعمال عبادی خود به آنها توجه داشت را چنین گزارش کردهاند که او با یک مد آب (۷۵۰ گرم) وضو میگرفت[۸۸] و با یک صاع (سه کیلو) غسل میکرد.[۸۹] برای هر نمازی از نو وضو میگرفت.[۹۰] نماز را در وقت آن میخواند و آن را به وقت دیگری موکول نمیکرد.[۹۱] بسمله ابتدای سورهها در نماز را بلند میخواند.[۹۲] در نمازش بسیار خاشع بود.[۹۳] نمازش کامل و کوتاه بود و وقتی به جماعت میخواند بر مردم سبک میگرفت.[۹۴] به شبزندهداری توجه خاص داشت و به برپایی آن تأکید میکرد.[۹۵] در آغاز شب میخوابید و پایان آن را به شبزندهداری میپرداخت.[۹۶] به نافله صبح اهتمام ویژه داشت و آن را در بیماری و تندرستی و در سفر و حضر، به جا میآورد.[۹۷]
بسیاری از روزها و ماهها را روزه مستحبی میگرفت.[۹۸] ماه شعبان را بهطور کامل روزه میگرفت و به ماه رمضان وصل میکرد.[۹۹] دهه آخر ماه رمضان را به احیاء و شبزندهداری میپرداخت.[۱۰۰] در آغاز سفر حج، نیت خود را خالص میگرداند.[۱۰۱] اهل دعا کردن بود و دیگران را به این امر ترغیب مینمود.[۱۰۲] دستانش را به هنگام دعا رو به آسمان بلند میکرد.[۱۰۳] فراوان ذکر میگفت و به یاد خدا بود.[۱۰۴] قرآن را شمرده[۱۰۵] و با صدای خوش میخواند.[۱۰۶]
سیره سیاسی
سیرهنویسان در امور زیر به بیان و گزارش سیره سیاسی پیامبر(ص) پرداختهاند:
سیره سیاسی در ایجاد امت واحد اسلامی
گفته میشود تشکیل نظام و دولت اسلامی پس از اولین سالهای هجرت پیامبر(ص) مستلزم ایجاد ملت واحد بود.[۱۰۷] از نخستین و مهمترین اقدامات پیامبر(ص) در جهت تأسیس امت واحد اسلامی نیز پس از استقرار در مدینه، ایجاد پیمان برادری و برابری بین مسلمانان؛ بهویژه مهاجرین و انصار بود.[۱۰۸] پیامبر(ص) از همان ابتدا بین مسلمانان از قبایل مختلف عرب وحدت ایجاد کرد و ملاک برتری را در تقوا معرفی نمود.[۱۰۹] پیمان برادری در ابتدا بهجهت حمایت از مهاجرن بی سرپناه[۱۱۰] و همچنین مأنوس ساختن مسلمانان با یکدیگر و برطرف کردن وحشت غربت از میان کسانی بود که اهل و نزدیکان خود را پس از مسلمان شدن ترک گفته کردنده بودند؛[۱۱۱] اما بعد با نزول آیاتی مثل آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ مؤمنان با هم برادرند»،[۱۱۲] جنبه عمومیتری به خود گرفت و با ایجاد اخوت ناشی از ایمان به خدا بر تحکیم وحدت در جهت ایجاد امت واحد و جامعه اسلامی مؤثر واقع شد.[۱۱۳]
تشکیل و تأسیس قانون اساسی از دیگر مهمترین اقدامات پیامبر(ص) در جهت ایجاد امت واحد و دولت اسلامی بود.[۱۱۴] حضور طوایف مختلف مدینه در میان مسلمانان، زنده بودن سنتهای جاهلی و اختلافانگیزی یهودیان سبب نزاع و اختلاف میشد و این اختلافات میبایست با تدوین قانونی که مورد اجرا و محل رجوع همه طوایف است، مدیریت میشد.[۱۱۵] درست در همین شرایط بود که به نقل از مورخان، رسول خدا پیمان عمومی یا پیمان مدینه را در همان سال نخست هجرت، میان مسلمانان، یهودیان و مشرکان یثرب به امضا رساند[۱۱۶] و این نخستین گام برای ایجاد قانون اساسی مبتنی بر قرآن بود.[۱۱۷] برپایه مفاد این پیمان، پیامبر، مرجع اعلام جنگ یا صلح، و همچنین تنها مرجع حل و فصل اختلافات در مدینه است.[۱۱۸]
سیره سیاسی پیامبر(ص) در تأسیس حکومت
گفته میشود هنگامی که پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایه ریزی شده بود.[۱۱۹] قلمرو حکومت اسلامی در ابتدا به مدینه محدود بود و پس از آن که مکه به دست مسلمانان فتح گردید، توسعه یافت.[۱۲۰] همچنین پیامبر(ص) با برخی از قبایل ساکن حجاز و به ویژه اطراف مدینه، پیمانهایی بست و این اقدام خودش در گسترش قلمرو اسلام مؤثر واقع شد.[۱۲۱] در این سیستم حکومتی پیامبر(ص) احکام قرآنی و آنچه به او وحی میشد را در امور حکومتی و اجرایی به کار میگرفت و شرح و تبیین احکام و اجرای آن نیز به عهده خود شخص پیامبر(ص) اجرا بود.[۱۲۲] البته او در امور اجرایی و حکومتی از اصحاب خود نیز مشورت میگرفت.[۱۲۳] بهگزارش مورخان، پس از توسعه دولت اسلامی، پیامبر(ص) والیانی را برای مکه، طایف، بحرین، عمان، یمامه و برخی از نواحی یمن تعیین کرد.[۱۲۴]
سیاست خارجی پیامبر و نحوه تعامل با دشمنان
گفته میشود سیاست خارجی پیامبر(ص) بر محور چند استراتژی؛ یعنی استراتژی دعوت، جنگ و صلح شکل گرفته بود.[۱۲۵] پیش از بعثت پیامبر و در آستانه ظهور اسلام دو امپراطوری بزرگ ایران و روم و دولتهای مختلفی مانند دولت یمن، دولت حیره، دولت غسان، دولت حبشه و دولت مصر در اطراف شبه جزیره عربستان و همچنین قبایل مختلفی در خود شبهجزیره عربستان وجود داشتند.[۱۲۶] پس از ظهور اسلام، پیامبر(ص) در ابلاغ رسالت خود اصل را بر دعوت گذاشته بود و لذا یکی از مهمترین اقدامات او در ناحیه سیاست خارجی این بود که پس از تشکیل حکومت و ایجاد ثبات در منطقه مدینه، از طریق صلح با مشرکان قریش و غلبه بر یهودیان، دعوت نامههایی را به برخی از این قبایل و حکومتهای خارج از شبهجزیره عربستان فرستاد.[۱۲۷] محتوا و مضمون مشترک این نامهها توحید و دعوت به اسلام بود.[۱۲۸] راهبرد دیگر پیامبر(ص) در سیاست خارجی و حتی در برخورد با مشرکان که برای مسلمانان ایجاد درگیری و مزاحمت میکردند، راهبرد جنگ و دفاع بود.[۱۲۹] دو هدف کلی از جنگهایی پیامبر را یکی دفع تجاوز به سرزمین یا امت اسلام و دیگری گسترش اسلام و دعوت به آن معرفی نمودهاند.[۱۳۰] گفته میشود پس از آن که مسلمانان قدرت یافتند و شرایط زمانی و مکانی مهیا شد دستور مقابله با کفار و دشمنانی که مانع از تحقق حکومت و جامعه اسلامی میشدند، صادر شد. برخی مفسران بر این نظرند که با نازل شدن آیه ۳۹ سوره حج، نخستین بار برای مسلمانان دستور جنگ صادر گردید.[۱۳۱] گزارشهای تاریخی، حدود ۸۰ جنگ را برای پیامبر ثبت کردهاند.[۱۳۲]
راهبرد دیگری که پیامبر در سیاست خود با دشمنان و کفار به کار گرفت، راهبرد صلح بود.[۱۳۳] صلح حدیبیه یکی از این صلحها است که برخی آن را از مهمترین رخدادهای پس از هجرت پیامبر دانستهاند که تأثیر چشمگیری بر گسترش اسلام داشته است.[۱۳۴] هدف پیامبر در برقراری صلح را نیز در راستای اهدافی مانند رساندن پیام توحید به همگان و گسترش اسلام به شمار آوردهاند.[۱۳۵]
گفته میشود اصول ثابتی در سیاست خارجی پیامبر(ص) وجود داشته که نقش عمدهای در هر سه استراتژی پیامبر در سیاست خارجی ایفا نمودهاند. اصل توحید، اصل نفی سبیل، اصل عدالت، اصل وفای به عهد و اصل برقراری ارتباط، برخی از این اصول به شمار میروند.[۱۳۶]
سیره سیاسی در مسئله جانشینی
سیره پیامبر(ص) در مسئله جانشینی برپایه امامت است که از نظر شیعه، امری الهی است.[۱۳۷] بهگزارش مورخان، پیامبر(ص) در موقعیتهای گوناگون به صراحت از جانشینی امام علی(ع) پس از خودش، سخن گفته بود[۱۳۸] تا این که در مسیر آخرین جح در منطقهای به نام غدیر خم بهطور رسمی امام علی(ع) را به عنوان جانشین خود اعلام نمود و مسلمانان را به پیروی از او فرمان داد.[۱۳۹]
سیره تبلیغی
بهگزارش مورخان، تبلیغ دین اسلام در ابتدا به صورت مخفیانه توسط پیامبر(ص) آغاز شد،[۱۴۰] در مرحله بعد با نزول آیه انذار مبنی بر دعوت خویشاوندان نزدیک ادامه یافت[۱۴۱] و در نهایت پس از سه سال از آغاز بعثت و با نزول آیات ۹۴ و ۹۵ سوره حجر به پیامبر دستور داده شد که مأموریت خود را آشکار و برای همگان ابلاغ کند.[۱۴۲]
درباره سیره تبلیغی پیامبر چنین گزارش کردهاند که او روزها در مجاورت کعبه قرآن میخواند و به این ترتیب توجه دیگران را به کلام خدا جلب میکرد. از فرصت موسم حج یا عمره که طوایف و گروههای مختلف عرب به مکه میآمدند، برای تبلیغ دین اسلام استفاده مینمود.[۱۴۳] افراد مختلفی را برای تبلیغ دین اسلام به مناطق گوناگون میفرستاد.[۱۴۴] برای نمونه امام علی(ع) را به یمن فرستاد.[۱۴۵] پس از آن که ابوذر غفاری اسلام آورد، از وی خواست که در قبیله خودش به تبلیغ اسلام پرداخته و آنان را به این دین دعوت نماید.[۱۴۶] پس از مسلمان شدن طفیل بن عمر دوسی، از صحابه پیامبر، از او درخواست کرد که به میان قبیله خود که بین طائف و یمن بود رفته و دین نوپای اسلام را نشر بدهد.[۱۴۷] بنا به گزارشها پیامبر خودش نیز به شهر طائف رفت و قبیله ثقیف را به اسلام دعوت کرد ولی آنها ایمان نیاوردند.[۱۴۸]
بلال حبشی و ابنام مکتوم مؤذن آن حضرت بودند و حسّان بن ثابت نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مُبَلِّغ، قاری، مؤذن و شاعر شکل مییافت.[۱۴۹] درباره روش تبلیغی پیامبر نیز گفتهاند برپایه آنچه در قرآن توصیف کرده،[۱۵۰] بشارت به همراه انذار بوده است.[۱۵۱] درباره وجه همراهی این دو گفتهاند بشارت، جنبه تشویقی دارد و انذار، هشدار و اعلام خطر است و بر مُبلِّغ دین لازم است که در امر تبلیغ به هر دو جنبه توجه داشته باشد.[۱۵۲] با این حال نقل کردهاند که کسی را به پذیرش دین اسلام مجبور نمیساخت و هرکس آزاد بود که به اختیار خودش دین اسلام را برگزیند[۱۵۳] و بنا به روایتی، اکراه و اجبار مردم به پذیرش دین را عملی بدعتآمیز میدانست و خود را بدان مکلف نمیدانست.[۱۵۴]
سیره نظامی
بهگزارش مورخان و سیرهنویسان، رسول خدا(ص) در حدود ۲۶ یا ۲۷ جنگ شرکت نمود و رهبری آنها را به دست گرفت که در اصطلاح به آن غزوه گفتهاند.[۱۵۵] در برخی جنگها شورای نظامی تشکیل میداد و با یاران خویش مشورت میکرد تا بهترین روش برای جنگ را انتخاب کند.[۱۵۶] او از تاکتیکهای نظامی در جنگها بهره میبرد.[۱۵۷] برای کسب خبر از تجهیزات دشمن، جاسوس میفرستاد و نقشهها و تدابیر جنگی خویش را پنهان میداشت.[۱۵۸]
همچنین گفتهاند که پیامبر(ص) در جنگها اصول انسانی را رعایت مینمود و سپاهیان خود را به رعایت آن دستور میداد. هرگز بر دشمن شبیخون نزد.[۱۵۹] از مثله کردن کشتهها نهی مینمود[۱۶۰] و شهرهای مشرکان را مسموم نمیکرد و از آن نهی میکرد.[۱۶۱] سپاهیان را به رعایت تقوای فردی، حفظ اموال مردم و رعایت حال غیر نظامیها در جنگ توصیه مینمود.[۱۶۲] از کشتن زنان، کودکان و سالمندان در جنگ و تخریب اموال مردم، عبادتگاهها و آتش زدن درختان و مزارع بر حذر میداشت.[۱۶۳] اگر بر دشمن غلبه مییافت و آنان درخواست امان میدادند، به آنها امان میداد.[۱۶۴] با اسیران مدارا میکرد و بقیه سپاهیان خود را به رعایت حال آنان فرمان میداد.[۱۶۵] در تقسیم غنایم به عدالت رفتار مینمود.[۱۶۶]

کتابها و همایشها
آثار زیادی در طول تاریخ اسلام در موضوع سیره پیامبر(ص) به نگارش درآمده است. کتابهایی مثل «الشمائل النبویة و الخصائص المصطفویة»، تألیف محمد بن عیسی ترمذی (م۲۷۹ق)، «اخلاق النبی و آدابه»، تألیف ابوالشیخ اصفهانی (م۳۶۹ق) و «خَلق النبی و خُلقه»، نوشته محمد بن عبدالله بن عبدالعزیز سجستانی (م۴۵۰ق) نمونههایی از قدیمیترین این آثار به شمار میروند که درباره سیره فردی و اجتماعی پیامبر(ص) نگارش یافته است.
در عصر حاضر (در قرنهای چهاردهم و پانزدهم هجری) نیز پژوهشهایی در سیره نبوی انجام شده است. کتاب حیاة محمد از محمد حسین هیکل، حیات النبی(ص) و سیرته اثر محمد قوام وشنوی، سیرة المصطفی(ص) هاشم معروف الحسنی، موسوعة التاریخ الاسلامی تألیف محمدهادی یوسفی غروی، سیره نبوی اثر مصطفی دلشاد، الصحیح من سیرة النبی الاعظم تألیف سید جعفر مرتضی عاملی و تاریخ سیاسی اسلام سیره رسول خدا(ص) از رسول جعفریان از جمله این آثار بهشمار میروند.
غیر از آن، همایشهای متعددی در کشورهای مختلف اسلامی در موضوع سیره نبوی برگزار شده است. غیر از همایشهایی مانند همایش بینالمللی سیره پیامبر رحمت با مخالفانش در قم،[۱۶۷] همایش سیره سیاسی پیامبر در دانشگاه امام صادق(ع) در تهران،[۱۶۸] همایش سبک زندگی پیامبر اکرم در زاهدان،[۱۶۹] همایش سیره و سنت شناسی پیامبر در تهران،[۱۷۰] همایش جایگاه سیره پیامبر(ص) در فقه در قم[۱۷۱] و جشنواره جایزه بزرگ پیامبر اعظم(ص) در تهران[۱۷۲] که در کشور ایران برگزار شدهاند میتوان بههمایشهایی که در سایر کشورها برگزار شده نیز اشاره کرد. مانند همایش بینالمللی سیره پیامبر تجسم تعالیم اسلامی در تونس[۱۷۳] و همایش سیره پیامبر اکرم(ص) و نقش زمان و مکان در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان.[۱۷۴]
پانویس
- ↑ مطهری، سیری در سیره نبوی(ص)، ۱۴۰۲ش، ص۴۹-۵۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۱۴۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۸۶.
- ↑ مطهری، سیره نبوی(ص)، ۱۴۰۲ش، ص۳۷.
- ↑ طباطبایی، سنن النبی، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.
- ↑ صفایی، «سیره و سیرهنویسی»، ص۴۸۰.
- ↑ صفایی، «سیره و سیرهنویسی»، ص۴۸۰.
- ↑ صفایی، «سیره و سیرهنویسی»، ص۴۸۰.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۱.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۱.
- ↑ زریاب خویی، سیره رسولالله؛ از آغاز تا هجرت، ۱۳۸۸ش، ص۱۵-۱۶.
- ↑ زریاب خویی، سیره رسولالله؛ از آغاز تا هجرت، ۱۳۸۸ش، ص۱۵-۱۶.
- ↑ زریاب خویی، سیره رسولالله؛ از آغاز تا هجرت، ۱۳۸۸ش، ص۱۸.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۴.
- ↑ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۷۷.
- ↑ زریاب خویی، سیره رسولالله؛ از آغاز تا هجرت، ۱۳۸۸ش، ص۱۸.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۱-۴۲.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۵۷۵.
- ↑ زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۵.
- ↑ محمد زکی، تقنین اصول الفقه، ۱۴۰۹ق، ص۴۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۳۲.
- ↑ محمد زکی، تقنین اصول الفقه، ۱۴۰۹ق، ص۴۰.
- ↑ محمدی ریشهری، گزیده سیره پیامبر خاتم(ص)، ۱۳۹۶ش، ص۲۳-۲۹.
- ↑ سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ سوره انبیاء، ۱۰۷.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۵؛ قرائتی، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶؛ ابوالشیخ، اخلاق النبی و آدابه، ۱۹۹۸م، ۳۱۳-۳۴۳؛ غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتاب العربی، ج۷، ص۱۰۰-۱۰۲.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۳.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۳.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ نهجالبلاغه، تصحیح محمد دشتی، خطبه ۱۶۰، ص۱۴۹ و ۱۵۱.
- ↑ نهجالبلاغه، تصحیح محمد دشتی، خطبه ۱۶۰، ص۱۴۹ و ۱۵۱؛ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۷۸-۷۹.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۵ق، ج۶۲، ص۲۹۰؛ خرسان، در مقدمه بر «طب النبی»، تألیف جعفر بن محمد مستغفری، ۱۳۶۲ش، ص۳.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۸۱-۸۲؛ طباطبایی، سنن النبی، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۵.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۵۹.
- ↑ طباطبایی، سنن النبی، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۱.
- ↑ ابوالشیخ، اخلاق النبی و آدابه، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۹؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۴.
- ↑ ابوالشیخ، اخلاق النبی و آدابه، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتاب العربی، ج۷، ص۱۱۶.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۳-۱۰۵.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۹۹.
- ↑ ابوالشیخ، اخلاق النبی و آدابه، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتاب العربی، ج۷، ص۱۰۷.
- ↑ ترمذی، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۵.
- ↑ طبرسی، مشکاة الانوار، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ طبرسی، مشکاة الانوار، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۵ق، ج۱۶، ص۲۳۶.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۶۹؛ طباطبایی، سنن النبی، ۱۳۹۰ش، ص۹۱.
- ↑ سجستانی، سنن ابویداود، ج۵، ص۵۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۴۱.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۶۹.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۴-۳۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۱۵؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۱۲.
- ↑ سجستانی، سنن ابویداود، ج۱، ص۱۲؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۸-۵۱.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۶۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به پاینده، نهجالفصاحة، ص۴۷۲.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به پاینده، نهجالفصاحة، ص۴۷۲؛ مهریزی، حدیثپژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۷۲.
- ↑ هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۶، ص۴۰۸؛ محمدی ریشهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۰.
- ↑ پاینده، نهجالفصاحة، ص۴۷۲.
- ↑ سجستانی، سنن ابیداود، ج۴، ص۳۵۵.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۵ق، ج۱۶، ص۲۴۱؛ محمدی ریشهری، تحکیم خانواده از نظر قرآن و حدیث، ص۲۳۱.
- ↑ محمدی ریشهری، تحکیم خانواده از نظر قرآن و حدیث، ص۲۳۱.
- ↑ سجستانی، سنن ابیداود، ج۴، ص۳۵۵.
- ↑ سجستانی، سنن ابیداود، ج۴، ص۳۵۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۵ق، ج۴۳، ص۲۸۱-۲۸۲.
- ↑ سجستانی، سنن ابیداود، ج۴، ص۳۵۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۵ق، ج۴۳، ص۲۸۱-۲۸۲.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۱.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۳-۱۴.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتاب العربی، ج۷، ص۱۰۷.
- ↑ قرائتی، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن، ص۴۶.
- ↑ قرائتی، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن، ص۳۷.
- ↑ قرائتی، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن، ص۴۰-۴۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۱۱۸.
- ↑ ابوالشیخ، اخلاق النبی و آدابه، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۴.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۳۵۹.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۵۹؛ قرائتی، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، ص۵۸-۵۹.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۹.
- ↑ سنن دارالقطنی، ج۱، ص۲۴۹.
- ↑ سنن دار القطنی، ج۱، ص۳۰۷؛ نوری، مسترک الوسائل، ج۴، ص۱۸۶.
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ص۹۱.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۷؛ شیخ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ نسائی، سنن نسائی، ج۳، ص۲۱۸.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۹۳.
- ↑ دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۸۴.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص۸۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۵۵.
- ↑ محمدی ریشهری، گزیده سیره پیامبر خاتم(ص)، ص۵۳۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶۸.
- ↑ شیخ طوسی، امالی شیخ طوسی، ص۵۸۵.
- ↑ نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۱۰۹.
- ↑ مسند احمد حنبل، ج۱۰، ص۱۶۹.
- ↑ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۳، ص۵۵.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۶.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۲.
- ↑ محمدی ریشهری، گزیده سیره رسول خاتم(ص)، ۱۳۹۶ش، ص۶۸۱.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۵.
- ↑ سهیلی، الروض النف فی شرح السیرة النبویة، ج۴، ص۲۹۶.
- ↑ سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۵.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خاتم(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۵-۴۳۹.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خاتم(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۵-۴۳۶.
- ↑ ابنحمید، موسوعة نضرة النعیم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خاتم(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۴۳۸.
- ↑ ابنحمید، موسوعة نضرة النعیم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۲.
- ↑ غراوی، «سازمان حکومتی در صدر اسلام»، ص۱۱۹.
- ↑ غراوی، «سازمان حکومتی در صدر اسلام»، ص۱۱۹.
- ↑ غراوی، «سازمان حکومتی در صدر اسلام»، ص۱۱۹.
- ↑ غراوی، «سازمان حکومتی در صدر اسلام»، ص۱۲۲.
- ↑ محمدی ریشهری، گزیده سیره پیامبر خاتم(ص)، ۱۳۹۶ش، ص۷۶۳.
- ↑ ابنحمید، موسوعة نضرة النعیم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ص۷۱-۷۲.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۶۹؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۵۹-۶۶؛ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ص۲۱-۲۶.
- ↑ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵ و ۲۵۹ و ۲۶۱ و ج۲، ص۳۱۵-۳۱۶ و ۳۳۹ و ۳۹۰ و ۴۳۰.
- ↑ میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ۱۳۷۴ش، ص۹۴-۹۵.
- ↑ منتظری مقدم، «صلح و جنگ در سیره پیامبر(ص)»، ص۱۹.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۷، ص۱۲۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۴، ص۳۸۴.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ص۱۳۷.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۱۸۱؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۸۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۹.
- ↑ منتظری مقدم، «صلح و جنگ در سیره پیامبر(ص)»، ص۱۷.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ۱۳۷۴ش، ص۴۳ و ۴۸ و ۵۳.
- ↑ محمدی ریشهری، گزیده سیره پیامبر خاتم(ص)، ۱۳۹۶ش، ص۶۷۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بغدادی، تارخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۵۶ و ۱۷۶ و ۲۹۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۲.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۳۸-۳۴۶.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۵۵-۳۶۷.
- ↑ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۶۵-۳۶۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سوره فتح، آیه ۸؛ سوره مائده، آیه ۱۹؛ سوره اسراء، آیه ۱۰۵؛ سوره فرقان، آیه ۵۶.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۸، ص۷۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۳۲۹-۳۳۰.
- ↑ مطهری، سیره نبوی، ۱۴۰۲ش، ص۱۸۰-۱۸۱.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ج۲، ص۴۱۴.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۴۲.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۴۵۹.
- ↑ سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر(ص)، ۱۳۸۶ش، ص۲۶-۲۲۹.
- ↑ سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر(ص)، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۸-۲۲۹.
- ↑ داداشنژاد، «محمد رسول الله»، از هجرت تا بعثت، ج۱، ص۷۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸-۳۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸-۳۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۱.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۶۴۵.
- ↑ سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر(ص)، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۳-۲۴۴.
- ↑ «همایش بینالمللی سیره پیامبر با مخالفانش»، سایت با همایش.
- ↑ «همایش سیره سیاسی پیامبر(ص)»، سایت خبرگزاری دانشجویان ایران.
- ↑ «همایش سبک زندگی پیامبر»، سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان.
- ↑ «همایش سیره و سنتشناسی پیامبر(ص)»، سایت خبرگزاری شبستان.
- ↑ «همایش جایگاه سیره پیامبر(ص) در فقه»، خبرگزاری ایکنا.
- ↑ «جشنواره جایزه بزرگ پیامبر اعظم(ص)»، سایت هنر اسلامی.
- ↑ «همایش سیره پیامبر تجسم تعالیم اسلامی»، سایت خبرگزاری ایکنا.
- ↑ «همایش سیره پیامبر اکرم(ص) و نقش زمان و مکان»، سایت مرکز اسلامی هامبورگ.
یادداشت
منابع
- آرمون، عسگر، اسدی، عبدالله، «نگرشی بر سیره اخلاقی پیامبر اکرم(ص)»، درمجموعه نقطه پرگار، ویژهنامه میلاد پیامبر اعظم(ص)، بیتا.
- ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۳ق.
- ابن هشام، عبدالملک الحمیری، السیرة النبویة، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، بیجا، دارالحدیث، ۱۹۹۸م.
- باقری، سمیه، محمدی بخش، لیلا، «اخلاق نظامی پیامبر(ص) در جنگ»، در مجله بصیرت و تربیت اسلامی، شماره۲۶، سال دهم، ۱۳۹۲ش.
- «جشنواره جایزه بزرگ پیامبر اعظم(ص)»، سایت هنر اسلامی، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، قم، انصاریان، ۱۳۷۶ش.
- جمعی از نویسندگان، به اهتمام سیداحمدرضا خضری، مجموعه مقالات همایش سیره پژوهی و سیره پژوهان، تهران، پژوهشکده تاریخ اسلام، ۱۳۹۶ش.
- حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
- حسن، محمد عبدالغنی، «تاریخ تدوین سیره نبوی(ص)»، ترجمه امیره ضمیری، در مجله فرهنگ کوثر، شماره۵۰، ۱۳۸۱ش.
- خانجانی، قاسم، «محمد رسول الله(ص)»، بعثت رسول خدا(ص)، در مجموعه دانشنامه سیره نبوی(ص)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۹ش.
- داداش نژاد، منصور، سیرهنویسان و قرآن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۳ش.
- داداش نژاد، منصور، «محمد رسول الله(ص)»؛ از هجرت تا رحلت، در مجموعه دانشنامه سیره نبوی(ص)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۹ش.
- رحمتی، محمدکاظم، «خاورشناسان و مطالعات سیره»، در مجموعه دانشنامه سیره نبوی(ص)»، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۹ش.
- شیخ صدوق، محمدبنعلی بن بابویه، معانی الاخبار، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ق.
- شیداییان، حسین، «سیره اخلاقی پیامبر اعظم(ص)»، درمجله حصون، شماره۹، پاییز۱۳۸۵ش.
- طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، تحقیق: محمد حسین اعلمی، بیروت، اعلمی،۱۹۷۲م.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.
- عبدالمحمدی، حسین، «سیره تبلیغی پیامبر خاتم(ص) از منظر قرآن کریم»، در مجله کوثر معارف، شماره۱، ۱۳۸۵ش.
- غزالی، ابوحامد، احیاء العلوم، تحقیق عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی، دارالکتاب العربی، بی تا.
- متانتپور، محمدتقی، «سیره اخلاقی پیامبر اکرم(ص)»، در فصلنامه تاریخ نو، شمارهنهم، زمستان۱۳۹۳.
- مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش.
- مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
- واقدی، محمدبنعمر، المغازی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
- «همایش بینالمللی سیره پیامبر با مخالفانش»، سایت با همایش، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش جایگاه سیره پیامبر(ص) در فقه» خبرگزاری ایکنا، تاریخ درج مطلب: ۴، اسفند، ۱۳۸۵، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش سبک زندگی پیامبر» سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش سیره پیامبر اکرم(ص) و نقش زمان و مکان» سایت مرکز اسلامی هامبورگ، تاریخ درج مطلب: ۲۱، مه، ۲۰۱۲، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش سیره پیامبر تجسم تعالیم اسلامی» سایت خبرگزاری ایکنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶، آبان، ۱۳۹۷، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش سیره سیاسی پیامبر(ص)» سایت خبرگزاری دانشجویان ایران، تاریخ درج مطلب: ۲، اسفند، ۱۳۸۵، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- «همایش سیره و سنتشناسی پیامبر(ص)» سایت خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب: ۳۰، آبان، ۱۳۹۷، تاریخ بازدید: ۲۳، بهمن، ۱۳۹۷.
- همایون مصباح، سیدحسین، «بررسی کارآمدی دعوت به دین»، در مجله اندیشه، شمارهنهم، سال سیزدهم، ۱۳۸۶ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا.
- یوسفی غروی، محمدهادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ترجمه حسین علی عربی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۲ش.