سمیه دختر خباط: تفاوت میان نسخهها
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
''' | '''سُمَیِّه دختر خباط'''، مادر [[عمار یاسر]] صحابه مشهور [[پیامبر اکرم(ص)]]، از اولین گروندگان به [[اسلام]] و اولین [[شهید|شهیده]] (زن شهید) اسلام است. | ||
==نسب و زندگی او پیش از اسلام== | ==نسب و زندگی او پیش از اسلام== |
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۱۰
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | سمیه دختر خباط |
خویشاوندان | مادر عمار یاسر؛ همسر یاسر |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | جزء نخستین گروندگان به اسلام |
سُمَیِّه دختر خباط، مادر عمار یاسر صحابه مشهور پیامبر اکرم(ص)، از اولین گروندگان به اسلام و اولین شهیده (زن شهید) اسلام است.
نسب و زندگی او پیش از اسلام
سمیه، دختر خباط و کنیز ابی حذیفة بن المغیره - رییس قبیله بنی مخزوم – بود.[۱] همسرش یاسر، پسر عامر و از اعراب عنسی مذجحی قحطانی یمن بود که همراه دو برادرش «حارث» و «مالک» از یمن به مکه راه افتاد تا برادر چهارمش را که بر اثر قحطی و خشک سالی و فساد اوضاع حکومت یمن، آواره شده بود، پیدا کند. پس از آن که سه برادر از پیدا کردن برادر گمشده خود مایوس شدند، مالک و حارث بازگشتند، ولی یاسر در مکه ماند و با رییس قبیلۀ بنی مخزوم - ابی حذیفة بن مغیره - هم پیمان شد.[۲]
ابو حذیفه سمیه دختر خباط را، که شریفترین و عفیفترین کنیز وی بود، به ازدواج یاسر درآورد و پس از آن سمیه را نیز آزاد کرد و مقرر داشت که فرزندان این زن و شوهر نیز جزو آزادگان (احرار) شناخته شوند.
اسلام آوردن سمیه
وقتی حضرت محمد(ص) به مقام نبوت مبعوث شد، یاسر و سمیه و فرزندشان عمار، جزو اولین نفراتی بودند که به دین اسلام گرویدند و تمام خطرات احتمالی را با جان و دل پذیرا شدند.
یاسر و سمیه زیر شکنجه مشرکان
با اسلام آوردن این خانواده، آزار و اذیتها و شکنجههای کفار قریش نسبت به آنها شروع شد و روز به روز شدت میگرفت. در ریگزار داغ مکه، ابوجهل آنان را شکنجه میکرد. جلادها سنگهای سنگینی روی سینه هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آنها را شکنجه و آزار میدادند.
ابو جهل میگفت:
ابوجهل زرههای آهنین بر بدنشان میکرد و آنها را در آفتاب سوزان صحرای مکه نگاه میداشت؛ به نحوی که حرارت آفتاب و داغی آهن بدنشان را میپخت و مغزشان را به جوش میآورد.[۴]
همدردی پیامبر(ص) با یاسر و سمیه
پیامبر اسلام(ص) برای هم دردی و تفقد از حال آنها به نزدشان میآمد، پشت سر هر یک از آنها قرار میگرفت و با دست بدنشان را نوازش میداد و میفرمود:
روزی عمار به پیامبر(ص) گفت:
- «یا رسول الله: بَلَغَ العَذابُ مِن اُمّی کُلَّ مَبلَغٍ؛ای رسول خدا! شکنجه مادرم (به دست کفار قریش) از حد گذشته است.» پیامبر به او فرمودند: «صبراً یا اَبَاالیقظانِ! اَللَّهُمَّ لا تُعَذِّب اَحَداً مِن آلِ یاسِر بِالنًّارِ؛ای ابا یقظان! صبر کن.» و رو به آسمان کرد و گفت: «خداوندا! هیچ کدام از خاندان یاسر را در عذاب و آتش خودت مسوزان.»[۷]
شهادت سمیه
یاسر در نهایت در اثر شکنجهها به شهادت رسید. همسرش سمیه نیز که در سن پیری بود، همچنان مقاومت میکرد. او پس از شهادت همسرش همواره مورد ناسزاگویی ابوجهل قرار میگرفت. ابوجهل از روی خشم دستور داد، تا پاهای سمیه را به دو شتر بستند و شتران را از یکدیگر جدا مینمودند.[۸] سرانجام کاسه صبر ابوجهل لبریز شده و با خنجر یا نیزه بر شکم او زد و شکمش را درید و به این ترتیب این بانوی با صلابت را به شهادت رساند.[۹]
به خاکسپاری
جوانان قریش که شاهد این صحنه بودند، با تمام وحدت منافعی که در کوبیدن اسلام داشتند، عمار را با تن مجروح از زیر شکنجهٔ ابوجهل نجات دادند، تا بتواند جسد پدر و مادر خود را به خاک بسپارد.[۱۰]
پانویس
- ↑ بحار الانوار، ج ۱۸، ص۲۴۱؛ معارف و معاریف، ج ۶، ص۳۳۴.
- ↑ منتهی الآمال، ص۱۶۰- ۱۶۱.
- ↑ عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۱.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۲.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۷۲.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ص۸۸۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۸، ص۲۴۱.
- ↑ صحابی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص ۱۱۷.
منابع
- ابن اثیر، عزالدین؛ الکامل، ترجمه محمد حسین روحانی، تهران، اساطیر، ۱۳۷۰ش، چاپ اول.
- امین، سید محسن؛ اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف.
- شرف الدین صدر الدین، عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، مترجم:سیدغلامرضا سعیدی، تهران، آیین جعفری، بیتا.
- صحابی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، معاونت آموزش و تحقیقات، ۱۳۷۱ش.
- قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، قم، نشر دلیل، ۱۳۷۹ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، محقق محمدباقر محمودی، عبدالزهرا علوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.