دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) است که هنگام وداع با ماه رمضان آن را میخواند. امام سجاد(ع) در این دعا ضمن اشاره به نعمتهای خدا در حق انسانها و بینیازی او از بندگان، خدا را بهدلیل عطایای او شُکر میکند. حضرت زین العابدین(ع) در این دعا ضمن برشمردن فضائل ماه رمضان، به وداع با آن میپردازد و از خدا میخواهد که رمضان سال آینده را نیز درک کند. لزوم توبه در عید فطر و دعا برای دیگران و همچنین صلوات بر محمد(ص) و آل او از دیگر مضامین این دعاست.
دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه از دعاهایی است که امام سجاد(ع) هنگام وداع با ماه رمضان آن را میخواند. به گفته ممدوحی کرمانشاهی در شرح این دعا، امام سجاد(ع) در دعای چهل و پنجم با تعبیرهای احساسی با این ماه خداحافظی کرده است؛ همچنین برخی فضائل این ماه و وظایف مؤمن در آن را بیان کرده است تا در رمضان سال بعد راهنمای عمل قرار گیرد.[۱] آموزههای این دعا به شرح ذیل است:
این دعا بههمراه دعای ورود به ماه رمضان در کتابهای سیمای رمضان، تألیف علی کریمی جهرمی[۶] و سروش رمضان (شرحی بر نیایش امام سجاد در آغاز و انجام ماه رمضان) اثر سید رضا باقریانموحد و علی باقریفر شرح داده شده است. در این کتابها به بررسی ابعاد مختلف ماه رمضان و پارهای از فضایل عید فطر و آداب خروج از آن ماه نیز پرداخته شده است.[۷]
(۸) پرده میپوشی بر کسی که اگر میخواستی رسوایش میکردی؛ جود و کرم میکنی بر کسی که اگر میخواستی منعش میفرمودی؛ در حالی که هر دوی اینها از سوی تو سزاوار رسوایی و منعاند؛ امّا چنین نمیکنی، چون تمام کارهایت را بر پایهٔ لطف و احسان بنا نهادی و قدرتت را بر آیین گذشت به جریان انداختی.
(۹) و با کسی که با تو به مخالفت برخاسته، با بردباری روبهرو شدی؛ و کسی را که بر ستم به خود همّت گماشت، مهلت دادی؛ با حلم و بردباریات مهلتشان میدهی تا به سویت بازگردند. شتاب در عقوبت را وا میگذاری تا به عرصهگاه توبه و بازگشت بنشینند؛ تا آنکه از سوی تو، سزاوار هلاکت شده، هلاک نشود؛ و تیره بختشان به نعمت تو بدبخت نگردد. هلاکت و بدبختی آنان، پس از طول مدتی است که حرام و حلالت را برای آنان روشن کردی و پیوسته به عذاب تهدیدشان فرمودی و عذر بسیاری از این قبیل در برابرشان قرار دادی و پیدرپی بر آنان اتمام حجّت کردی. این همه، بر پایهٔ کرم و بخششی از عفو توست، ای بزرگوار! و سود و بهرهای است از مهربانی تو، ای بردبار!
(۱۰) تویی که دری برای بندگانت به سوی بخششت گشودی و آن را توبه نامیدی و بر آن درِ گشوده دلیلی از وحیات قرار دادی تا آن را گم نکنند؛ ای که نامت والا و مبارک است! - فرمودی: «به سوی خدا بازگردید؛ بازگشتی خالص، باشد که پروردگار گناهانتان را محو کند و شما را وارد بهشتهایی کند که از زیر آنها، نهرها روان است.
(۱۱) روزی که خداوند، پیامبر و کسانی که به او ایمان آوردند، خوار نمیکند؛ نورشان پیش رویشان و از جانب راستشان در حرکت است. میگویند: خدایا! نور ما را کامل کن و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی.» پس بهانه و عذر کسی که پس از گشوده شدن در و اقامهٔ راهنما، از ورود به عرصهگاه بخششت غفلت کند چیست؟
(۱۲) و تویی آنکه در معاملهٔ خود، به بهره و سود بندگانت افزودی؛ و در این داد و ستدشان با تو، سودشان و کامیابی و فوزشان به وقت ورود بر تو و بهرهٔ افزون را از جانب خود، برای آنها خواستهای؛ پس گفتی - ای که نامت مبارک و والاست! - «هر کس یک خوبی بیاورد، ده برابرش برای اوست؛ و هر کس یک بدی بیاورد، جز به مانند آن کیفر نشود.»
(۱۳) و فرمودی: «داستان آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق میکنند، مانند دانهای است که هفت خوشه رویانده، در هر خوشه صد دانه است؛ و خدا برای هر که بخواهد، چند برابر میکند.» و گفتی: «کیست که به خدا وام نیکو دهد تا خدا آن را برایش به چندین برابر بیافزاید.» و آنچه از نظایر این آیات، دربارهٔ چندین برابر کردن خوبیها، در قرآن نازل فرمودی.
(۱۴) و تویی که با گفتارت از غیب خود و تشویقت که بهرهٔ آنها در آن است، به اموری راهنمایی کردی که اگر آن امور را از ایشان میپوشاندی، دیدگانشان آنها را درک نمیکرد و گوشهایشان فرا نمیگرفت و اندیشه و فکرشان به آنها نمیرسید. پس گفتی: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاسگزارید و کفران نکنید.» و فرمودی: «اگر شکر کنید، بر شما افزون میکنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، محققاً عذاب من سخت است».
(۱۵) و گفتی: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. آنانکه از عبادت من، [یعنی دعا] تکبّر میکنند، بهزودی خوار و ذلیل وارد دوزخ میشوند». دعا و خواندن خود را عبادت و ترکش را سرکشی نامیدی؛ و بر ترک دعا به ورود در دوزخ با ذلّت و خواری تهدید کردی.
(۱۶) بندگان واقعیات، به خاطر نعمتت تو را یاد کردند؛ و به سبب احسانت، به شکرگزاریات برخاستند و به فرمانت، تو را خواندند؛ و برای گرفتن عطای افزونت، صدقه دادند؛ نجاتشان از خشمت و کامیابیشان به خشنودیات در این امور بود.
(۱۷) و اگر مخلوقی از سوی خودش مخلوقی دیگر را، به همین گونه که تو بندگانت را راهنمایی کردی، راهنمایی میکرد، موصوف به احسان و نعمتبخشی بود و به هر زبانی مورد ستایش قرار گرفته بود؛ پس تو را سپاس تا آنجا که در سپاست راهی یافت شود؛ و تا آنجا که برای سپاس، کلمهای که به آن ستوده شدی و معنایی که به سپاس منصرف شود، باقی باشد.
(۱۸) ای که با احسان و فضل، بندگانش را به سپاس فراخوانده و آنان را در دریای نعمت و عطا غرق کرده، چه آشکار و پخش است نعمتت در عرصهٔ حیات ما و چه سرشار و فراوان است عطایت بر ما؛ و چهقدر ما را به نیکی و احسانت اختصاص دادهای!
(۱۹) ما را به دینت؛ دینی که برگزیدهای و به آیینت؛ آیینی که پسندیدهای و راهت؛ راهی که هموار کردهای، هدایت فرمودی؛ و به چیزی که مایهٔ قرب به توست و زمینهٔ رسیدن به کرامتت، بینا کردی.
(۲۰) خدایا! تو از خالصترین آن وظایف و برگزیدهترین آن فرایض، ماه رمضان را قرار دادی که آن را از میان سایر ماهها برگزیدی و از میان همهٔ زمانها و روزگارها انتخاب کردی و بر همهٔ اوقات سال برتری دادی؛ به خاطر آنکه قرآن و نور را در آن نازل کردی و ایمان را در آن چند برابر ساختی و روزه گرفتن در آن را واجب کردی و به شبزندهداری در آن تشویق فرمودی و شب قدر را که از هزار شب بهتر است، در آن بزرگ داشتی.
(۲۱) سپس ما را به سبب آن، بر دیگر امّتها برتری دادی و در پرتو فضلش ما را از میان همهٔ ملّتها برگزیدی؛ پس به فرمانت روز را روزه گرفتیم و شبش را به یاریات به عبادت برخاستیم، در حالیکه خود را به سبب روزه و شبزندهداریاش در معرض رحمتت قرار دادیم؛ زیرا خودت ما را در این ماه در معرض رحمتت قرار دادی و آن را وسیلهٔ رسیدن به پاداشت انتخاب کردیم و تو به انجام آنچه از درگاهت طلب شود توانایی؛ و به آنچه از احسانت درخواست شود، جواد و بخشندهای؛ به کسی که برای تقرّب به تو بکوشد، قریب و نزدیکی.
(۲۲) به تحقیق این ماه در بین ما، در مرتبه و محلی ستوده زیست و با ما مصاحبت کرد؛ مصاحبتی پسندیده و نیکو و ما را به برترین بهرههای جهانیان، سودمند کرد؛ سپس هنگام پایان یافتن وقتش و به سر رسیدن مدّتش و کامل شدن روزهایش، از ما جدا شد.
(۲۳) پس ما او را وداع میکنیم؛ وداع کسی که هجرانش بر ما سخت و غمانگیز است و روگرداندنش ما را غمزده و دچار وحشت کرد. برای او برعهدهٔ ما، پیمانی محفوظ و حرمتی در خور رعایت و حقّی واجبالاداء، لازم شد. بر این اساس میگوییم: سلام بر تو ای بزرگترین ماه خدا! و ای عید دوستانش!
(۴۳) خدایا! ما اهل این ماهیم که ما را به سبب آن شرافت و بزرگی بخشیدی؛ و با لطف و احسانت بر انجام اعمالش ما را موفّق فرمودی. هنگامیکه تیرهبختان وقتش را نشناختند؛ و از بخت بدشان، از فضیلتش محروم شدند.
(۴۴) تویی صاحب اختیار و سرپرست؛ که ما را به شناسایی آن برگزیدی و به راه و روش آن هدایتمان کردی؛ و ما به توفیق تو، با همهٔ کوتاهی و تقصیر، عهدهدار روزه و شبزندهداری او شدیم؛ و در آن اندکی از بسیار را به جا آوردیم
(۴۵) خدایا! تو را سپاس؛ در حالی که به بدیهایمان اقرار و به ضایع کردن ماه مبارک و هم چنین به تباه کردن اعمالمان، اعتراف داریم؛ و برای تو در دلهایمان، پشیمانی پابرجا و ثابت؛ و در زبانمان، عذر صادقانه قرار دارد؛ بر این اساس در برابر تقصیر و تفریطی که در این ماه گریبانگیر ما شد، پاداشی عنایت کن که از پرتو آن پاداش، فضیلت دلخواهمان را در این ماه به دست آوردیم و اندوختههای گوناگون مورد علاقه را، عوض بستانیم.
(۴۶) و عذر ما را در کوتاهی از ادای حقّت بپذیر و عمرهای ما را که پیش روی ماست، به ماه رمضان آینده برسان؛ و چون ما را به آن رساندی، بر انجام عبادتی که شایسته توست، یاریمان فرما؛ و به انجام طاعتی که سزاوار آن ماه است، برسان؛ و عمل شایستهای که سبب تدارک حقّ توست، در آن دو ماه از ماههای روزگار، به دست ما جاری فرما.
(۴۷) خدایا! در هر گونه لغزشی که در این ماه رمضانمان وارد شدیم از گناه کوچک یا بزرگ، یا معصیتی که در آن مرتکب شدیم، یا خطایی که در آن کسب کردیم از روی عمد یا فراموشی که در آن به خود ستم روا داشتیم، یا به آن پردهٔ حرمت دیگری را دریدیم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و ما را به پردهپوشیات بپوشان و به گذشتت از ما بگذر و ما را به خاطر گناهی که کردیم، در برابر دیدهٔ بدخواهانهٔ ناپاکان قرار مده و زبان طعنه زنندگان را به روی ما باز مکن؛ و ما را به رأفت و لطفت که پایان نمیپذیرد و بر پایهٔ احسانت که کاستی ندارد، به اعمالی بدار که باعث ریزش گناهان و کفارّهٔ اموری شود که در این ماه، از ما ناپسند شمردی.
(۴۸) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مصیبت از دست رفتن رمضانمان را جبران کن و روز عید و فطرمان را بر ما مبارک فرما و آن را از بهترین روزهایی که بر ما گذشته قرار ده، جلب کنندهترین روز نسبت به بخشش و محو کنندهترین زمان برای گناه؛ و معاصی پنهان و آشکارمان را بیامرز.
(۴۹) خدایا! با گذشتن این ماه، از خطاهای ما بگذر؛ و با خارج شدنش، ما را از گناهانمان خارج کن؛ و ما را از خوشبختترین اهل این ماه به آن و پرنصیبترین آنان در آن و بهرهمندترین ایشان از آن، قرار ده.
(۵۰) خدایا! کسی که حقّ این ماه را آنطور که میبایست رعایت کرد و احترامش را به نحوی که شایسته بود نگه داشت و حدودش را به صورتی که سزاوار بود به پای داشت و از گناهانش بهطور کامل پرهیز کرد، یا به وسیلهٔ عمل خالصی به تو تقرّب جست، عملی که موجب خشنودیات و معطوف کردن رحمتت بر اوست؛ پس مانند آنچه به او بخشیدی، بر ما هم از توانگریات ببخش و چندین برابر آن را از احسانت به ما عطا کن؛ مسلماً احسانت کاهش نمیپذیرد و خزاینت کاستی پیدا نمیکند؛ بلکه افزون میشود و همانا معادن احسانت از بین نمیرود و قطعاً عطای تو عطایی است گوارا.
(۵۲) خدایا! در روز فطرمانکه آن را برای مؤمنین عید و سرور و برای اهل آیینت روز اجتماع و گردهمایی، قرار دادی؛ به درگاهت از هر گناهی که مرتکب شدیم، یا کار زشتی که از پیش فرستادیم، یا اندیشهٔ سویی که در باطنمان پنهان داشتیم، توبه میکنیم؛ توبهٔ کسی که خیال بازگشت به گناه را ندارد و پس از آن به دامن خطایی بر نمیگردد؛ توبهای خالص که از شک و تردید، پاک باشد؛ پس آن را از ما بپذیر و از ما خشنود باش و ما را بر آن توبه ثابت قدم دار.
(۵۳) خدایا! ترس از عذاب تهدید شده و شوق ثواب وعده داده شده را روزی ما فرما؛ تا لذّت آنچه که از تو میخواهیم و اندوه آنچه که از آن به تو پناه میبریم، دریابیم.
(۵۶) خدایا! بر محمّد پیامبر ما و آلش درود فرست؛ همان گونه که بر فرشتگان مقرّبت درود فرستادی؛ و بر او و آلش درود فرست؛ همانگونه که بر پیامبران مرسلت درود فرستادی؛ و بر او و آلش درود فرست؛ همانگونه که بر بندگان شایستهات درود فرستادی و برتر و بهتر از آن را؛ ای پروردگار جهانیان، درودی که برکتش به ما رسد و سودش نصیب ما شود و به خاطر آن دعایمان مستجاب گردد. تو بزرگوارترین کسی هستی که به او روی آورده شده و بینیازکنندهترین کسی هستی که به او اعتماد شده و بخشندهترین کسی هستی که از احسانش درخواست شده؛ و تو بر هر کاری توانایی.[۱۴]