دعای سی و هفتم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) دربارهٔ ناتوانی و کوتاهی انسان از شکر الهی است. امام سجاد (ع) در این دعا محال بودن شکر نعمتهای الهی را یادآور میشود و بخششهای الهی را در نتیجه تَفضُل خدا میداند. در این دعا عجله نکردن خدا در عقوبت بدکاران، به دلیل امید به توبه و بازگشت آنان به هدایت الهی دانسته شده است. حضرت زین العابدین (ع) همچنین به عدالت خدا در برخورد با بندگان اشاره میکند و انحراف از مسیر الهی را به دلیل فریب شیطان میداند.
دعای سی و هفتم، از دعاهای صحیفه سجادیه دربارهٔ ناتوانی انسان از ادای شکر الهی است. امام سجاد(ع) در این دعا به کوتاهی انسان در ادای شکر الهی اشاره میکند.[۱] به گفته ممدوحی کرمانشاهی رسیدن به مقامی که انسان خود را، ناتوان از شکر نعمات خدا ببیند، مقامی است که جز ملَخصین به آن راه ندارند.[۲]
آموزههای این دعا به شرح ذیل است:
ناتوانی انسان از شکر خدا به دلیل پیوستگی نعمات الهی
خدایا! کسی از شکرگزاریات در حالی از احوال، به نهایت شکر نمیرسد جز این که از احسانت نعمتی به دست میآورد که او را به شکری دیگر وامیدارد؛ و از آنجا که نعمتت پیوسته و پیدرپی به بندگان میرسد، پس کسی را قدرت بر شکر نیست؛
عمل اندکی را که پذیرفتهای جزا میدهی و بر اندک چیزی که اطاعت شدهای پاداش عنایت میکنی تا آنجا که گویی سپاسگزاری بندگانت که پاداششان را بر آن واجب کردهای و جزای ایشان را از آن بزرگ ساختهای، کاری است که بدون قدرت دادن تو بر بازایستادن از آن توانمند بودند و از این جهت پاداششان دادی، امّا اینان قدرت بازایستادن از شکرت را بدون تو ندارند، ولی با آنها هم چون کسی که قدرت بازایستادن دارد معامله کردی، یا انگار میکنی سبب آن شکر به دست تو نبوده و به این خاطر پاداششان دادی؛ ولی اینطور نیست؛
بلکه ای خدای من! مالک کار ایشان بودی، پیش از اینکه آنان مالک عبادت تو شوند؛ و مزدشان را آماده کردی، پیش از آنکه وارد طاعت و بندگی تو شوند؛ و آن برای این است که روش تو عطا کردن و عادتت احسان و راهت گذشت است.
همهٔ آفریدههایت اقرار دارند که تو دربارهٔ هر که عقوبتش کنی ستمکار نیستی؛ و شاهدند که هر که را از بلا سلامت و تندرستی دهی، در حقّش احسان کردهای؛ و همه دربارهٔ خویشتن به تقصیر و کوتاهی کردن نسبت به آنچه سزاوار آنی معترفاند؛
بنابراین چنانچه شیطان ایشان را برای منصرف کردن از طاعتت نفریبد، هیچ عصیانگری تو را معصیت نکند؛ و اگر باطل را در نظرشان مانند حق جلوه ندهد، هیچ گمراهی از راه تو گمراه نشود.
منزّه و پاکی، چه آشکار و روشن است بزرگواریات در معامله با کسی که تو را اطاعت کرده، یا از تو سرپیچی نموده. مطیع را در برابر آنچه، خود برایش فراهم آوردهای پاداش میدهی؛ و معصیتکار را که شتاب در کیفرش در اختیار توست، به امید تو و بازگشت مهلت میدهی؛
اگر مطیع را نسبت به نعمتی که به او دادی مقابله به مثل میکردی؛ یعنی برابر هر نعمتی عملی از او میخواستی، نزدیک بود که پاداشت را نیابد و نعمتت از او نابود شود؛ ولی حضرتت به بزرگواریات در برابر مدت کوتاه از دست رفتنی که در آن به بندگیات برخاسته، به مدّتی طولانی و همیشگی؛ و در برابر مدّت نزدیک گذرا، به مدّت دامنهدار جاوید؛ پاداشش دادی.
سپس در برابر رزقی که از سفرهٔ نعمتت خورده تا به سبب آن بر بندگیات نیرو گیرد، قیمت و عوض نخواستی؛ و از او نسبت به ابزاری که به کار بردن آنها را سبب رسیدن به مغفرتت قرار داده، بازرسی و حسابرسی دقیق نکردی؛ و اگر با بندهٔ مطیعت چنین رفتار میکردی، رنجی را که در راه عبادت کشیده بود و تمام کوششی که در مسیر طاعت به دوش جان برداشته بود، در برابر کوچکترین نعمتها و عطاهایت از دست میرفت؛ و در پیشگاهت به خاطر دیگر نعمتهایت تا ابد بدهکار تو میماند و در گرو طلب کاری تو قرار میگرفت. روی این حساب چه زمانی شایستگی چیزی از ثواب تو را پیدا میکرد؟! نه هیچگاه.
ای خدای من! این حال و روز کسی است که از تو فرمان برده و راه کسی است که تو را عبادت کرده؛ امّا کسی که از فرمانت رویگردانده و مرتکب گناه شده، در رساندن عذاب و کیفرت به او شتاب نکردی، به خاطر اینکه وضعش را در نافرمانیات، به حال برگشتنش به بندگیات تغییر دهد؛ و محقّقاً در اول کاری که آهنگ نافرمانی تو کرد، همهٔ عذابهایت را که برای همهٔ بندگانت آماده ساختهای مستحق میشد؛
پس هر عذابی را که از او به عقب انداختی و هر مجازات سخت و کیفری که از او بازداشتی؛ حقّ مسلّم و قطعی خود و خشنودی به کمتر چیزی است که برای تو واجب و ثابت است.
پس ای خدای من! کریمتر از تو کیست؟ و بدبختتر از کسی که به سبب مخالفت با تو هلاک شد چه کسی است؟ نه هیچکس؟! پس تو والاتر از آنی که جز به احسان وصف شوی؛ و پاکتر از آنی که جز عدالتت را بترسند. بیم ستمکاریات بر گناهکار نمیرود و ترس واگذاشتن پاداش کسی که تو را خشنود کرده، در میان نیست؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و آنچه را آرزو دارم، به من ببخش و هدایتت را بر من افزون کن؛ به گونهای که به سبب آن به توفیق در عملم برسم؛ همانا تو بسیار نعمت دهندهٔ بزرگواری.