سیر و سلوک اصطلاحی عرفانی است که در مفهوم آن حرکت باطنی برای رسیدن به قرب خداوند به یک سفر ظاهری تشبیه شده است. این مفهوم جایگاه محوری در عرفان اسلامی داشته و به بیان برخی، هدف از آفرینش انسان همین است.

انگیزه طرح مسئله سیر و سلوک به آیات قرآن و عباراتی چون سبقت در صراط مستقیم قلمداد شده و برخی از مفسران بر این باورند که می‌توان نسخه‌های کاملی از سیر و سلوک را در آیات قرآن کریم و روایات پیدا کرد.

عارفان در خصوص نهایت مسیر در سیر و سلوک به مواردی چون لقاء الله، اتحاد ظاهر با باطن و مقام ولایت اشاره کرده و به اعتبار ویژگی مقامات و نیز خصوصیات سالک تقسیماتی را برای سیر و سلوک در نظر گرفته‌اند.

ایشان گام‌های عملی در این مسیر را گاهی بر چهار منزل و گاهی نیز تا صد منزل به صورت مجزا شمرده‌اند که یقظه (بیداری) اولین این منازل است.

از نظر عارفان اسلامی این سفر باطنی نیازمند لوازم و شرایطی از جمله ترک اخلاق رذیله و تبعیت از استاد و تمسک به ظواهر شریعت می‌باشد.

حجاب ظلمانی و حجاب نورانی نیز تقسیمی است که عارفان مسلمان برای اشاره به موانع سیر و سلوک در نظر دارند.

چیستی سیر و سلوک

سیر و سلوک، اصطلاحی عرفانی و به معنای نوعی حرکت باطنی در جهت کمال و رسیدن به قرب خداوند است[۱] که به سفر ظاهری تشبیه شده و از سوی عارفان مسلمان، برای آن مبدأ، منتها، مسافت، منازل، راهنما، راهبر، توشه، رفیق راه و ... نیز در نظر گرفته‌ شده است.[۲]

علامه طباطبایی، مفسر و فیلسوف شیعه، سلوک را به معنای سفری روحانی و سیر را به معنای تماشای آثار سلوک دانسته است.[۳]

امام خمینی نیز سیر را حرکت به عالم غیب و سفر باطنی دانسته[۴] و سلوک را مهاجرت قلبی از نفسانیات برای رسیدن به قرب خداوند قلمداد کرده است.[۵]

عارفان اسلامی، گاهی برای اشاره به سیر و سلوک از واژه «سَفر» بهره گرفته‌اند و اصطلاحاتی مانند سَفر الی الله و اسفار اربعه را بکار برده‌اند.[۶]

ضرورت و اهمیت

عارفان اسلامی، مسئله سیر و سلوک را محور و اساس عرفان عملی می‌دانند.[۷] تا جایی که امام خمینی، بر این باور است که مبنای رسیدن به همه مقامات معنوی، داشتن سیر و سلوک بوده[۸] و علامه طباطبایی، سیر و سلوک را تأمین کننده هدف از آفرینش انسان در پیمودن مراحل قرب الهی می‌داند.[۹]

برخی از محققین بر این باورند که ضرورت سیر و سلوک عرفانی را می‌توان از مفاهیم قرآنی و روایی[یادداشت ۱] دانست.[۱۰]

ناصر مکارم شیرازی، مفسر و فقیه شیعه، معتقد است که قرآن کریم نسخه‌های کاملی از مراحل سیر و سلوک عرفانی را پیش روی سالکان قرار داده است. از آن جمله در اواخر سوره فرقان، دوازده مرحله برای رسیدن به مقام عبادالرحمان معرفی کرده و در آیات ابتدایی سوره مؤمنون، هفت منزل را تا رسیدن به مقام وراثت بهشت بیان داشته است.[۱۱]

پیشینه سیر و سلوک

عارفان مسلمان، آیات قرآن را به عنوان مبدأ انگیزه خویش برای طرح مسئله سیر و سلوک دانسته و علامه طباطبایی در موارد پر شماری، با استفاده از آیات قرآن، به تثبیت اصل حرکت باطنی و سلوک عرفانی پرداخته است.[۱۲]

برخی بر این باورند که در ابتدا عارفانی چون شَقیق بلخی، مُحاسبی، ذوالنون مصری و خَرّاز تجربه‌های سلوکی خود را در در قالب احوال، منازل، مقامات گوناگون بیان داشته و این روند با ظهور عارفانی چون سَرّاج، کلاباذی و قُشَیری و خصوصاً خواجه عبدالله انصاری بسط و ترتیب بیشتری پیدا کرده است.[۱۳]

سیدیدالله یزدان‌پناه، روحانی و عرفان پژوه شیعه، ظهور عرفان نظری در قرن هفتم را سبب بیانی نو در توضیح و تبیین مقامات سیر و سلوک در عرفان عملی می‌داند.[۱۴]

حقیقت سیر و سلوک

عارفان اسلامی، حقیقت سیر و سلوک را در راهکارهای سیر باطنی، چگونگی طی منازل مختلف و رسیدن به کمالات اصیل انسانی تعریف کرده‌اند.[۱۵]

برخی حقیقت سیر و سلوک را حرکتی علمی دانسته‌اند که سالک از علم ممکنات به علم الهی می‌رسد.[۱۶] و برخی نیز آن را خروج روح از جسم در حال حیات و ورود آن به عالم روحانی، با از بین‌بردن صفات نفسانی می‌دانند.[۱۷]

علامه طباطبایی، بر این باور است که حقیقت سیر الی الله، تغییر و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال بی انتهاست که نه تنها در باطن سالک، بلکه جسم مادی او را نیز تغییر می‌دهد.[۱۸]

نهایت مسیر در سیر و سلوک

عارفان مسلمان، نهایت و هدف از سیر و سلوک را لقاء الله می‌دانند که با تعبیرهای گوناگونی مانند فنای فی الله و معراج روحانی بیان شده است.[۱۹]

شمس‌الدین محمد لاهیجی، عالم شیعه قرن دهم، نهایت سیر و سلوک را فنای فی الله و ادراک فقر ذاتی و عدمی بودن غیر خداوند دانسته[۲۰]و عزیزالدین نسفی، عارف شیعه سده هفتم هجری، نیز دیدن اشیاء به همان صورتی که حقیقتاً هستند را نهایت این سیر می‌داند.[۲۱]

عبدالرزاق کاشانی، عارف سده هفتم هجری، از اتحاد ظاهر و باطن به عنوان غایت سیر و سلوک یاد کرده[۲۲] و امام خمینی یکی از اهداف سلوک را رسیدن به مقام اِنبا[یادداشت ۲] و مقام ولایت می‌داند.[۲۳] وی، غایت آرزوی عارفان را شهود آیه ۳ سوره حدید[یادداشت ۳] یاد می‌کند[۲۴] که به تعبیر عرفا، بهترین تعبیر از حقیقت توحید ذاتی و اسمائی است.[۲۵]

مراحل سیر و سلوک

عارفان اسلامی، سیر و سلوک را به اعتبار ویژگی مقامات به چهار قسم تقیسم کرده‌اند که از آن با اصطلاح اسفار اربعه یاد می‌شود که عبارتند از:

  1. سیر الی الله، که از منازل نفس آغاز شده و به نهایت مرتبه قلب که مبدأ تجلیات الهی است، می‌رسد و سالک با این سیر، به خداوند معرفت می‌یابد.
  2. سیر فی الله که سیر در اتصاف به صفات الهی و اسمای الهی تا افق اعلی و نهایت مقام واحدیت است.
  3. سیر مع الله که ارتقاء به مقام احدیت و مقام قاب قوسین است و در آن، دوگانگی باقی است و وقتی این دوگانگی از بین برود آن مقام همان مقام ولایت است.
  4. سیر بالله که مقام بقای بعد از فنا و مقام تکمیل بندگان است.[۲۶]

برخی نیز سیر و سلوک را به اعتبار متعلَّق سیر به سه قسم تقسیم کرده‌اند:

  1. سیر الی الله که همان سعی بنده در برداشتن حجاب‌های میان خود و خداوند است.
  2. سیر فی الله که سیر در صفات خداوند است.
  3. سیر مع الله که سالک با خداوند همراهی یافته و همچون قطره‌ای در دریا مستهلک می‌گردد.[۲۷]

اقسام سالک

عارفان مسلمان، سالک را به اعتبار وصول یا عدم وصول به حقیقت، بر دو قسم دانسته‌اند:

  1. سالک هالک؛ که از حقیقت بازمانده و امر مجازی را به جای امر حقیقی مقصود خود بداند.
  2. سالک واصل؛ که غیر خدا را از صفحه دل پاک کرده و فانی در توحید شده است.[۲۸]

همچنین سالک را به اعتبار چگونگی سلوک، به چهار قسم تقسیم کرده‌اند:

  1. مجذوب؛ شخصی است که دل خود را به حق سپرده و از غیر خدا غافل شده است.
  2. مجذوب سالک؛ مجذوبی است که از حالات خود با خبر شده و به سلوک مشغول می‌شود.
  3. سالک مجذوب؛ سالکی است که پس از طی مراحل سلوک جذبه و عشق خداوند را بیابد.
  4. سالک؛ سالکی است که هنوز جذبه و عشق حق به او دست نداده است.[۲۹]

گام‌های عملی در سیر و سلوک

عارفان اسلامی برای سیر و سلوک مراحلی را یاد کرده‌اند که از «یقظه» (به معنای بیداری از غفلت) آغاز شده[۳۰]و در نهایت به مقام فنا و بقا می‌رسد.[۳۱]

برخی از عارفان مسلمان این مراحل را چهل منزل[۳۲]و برخی هفتاد هزار منزل[۳۳]دانسته‌اند. خواجه عبدالله انصاری، در کتاب منازل السائرین، سیر و سلوک را دارای صد گام می‌داند که از یقظه آغاز شده و به توحید ختم می‌گردد.[۳۴] وی، این صد مرحله را در ده دسته کلی خلاصه کرده است که عبارتند از:بدایات، ابواب، معاملات، اخلاق، اصول، اودیه، احوال، ولایات، حقایق و نهایات.[۳۵]

شرایط و لوازم سیر و سلوک

عارفان مسلمان، برای سیر و سلوک لوازم و شرایطی را ذکر کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:

ترک دلبستگی به مال و جاه، ترک اخلاق رذیله، خوشرویی و صلح با بندگان، عزلت و کناره‌گیری از مظاهر دنیوی، سکوت و ترک سخن بیهوده، گرسنگی، بیداری در شب، ذکر و تبعیت از استاد و مرشد کامل.[۳۶]

عرفا همچنین جایگاه سیر و سلوک را در مرتبه‌ای پس از شریعت دانسته و بر این باورند که سالک، چاره‌ای جز تمسک به شریعت الهی ندارد.[۳۷] عزالدین نسفی، شریعت را راه نفس، طریقت را راه دل و حقیقت را راه روح دانسته و بر این باور است که شریعت قول پیامبر(ص)، طریقت کردار ایشان و حقیقت بصیرت وی است.[۳۸] از نظر وی این سه با هم مرتبط و متحدند چرا که یکی ظاهر، دیگری باطن و سومی باطن باطن است.[۳۹]

علی امینی نژاد، روحانی و عرفان‌پژوه شیعه، بر این باور است که شریعت در سیر و سلوک کاذب، مقدمه بوده و با رسیدن به طریقت کنار گذاشته می‌شود، در حالی که طریقت در سیر و سلوک اصیل، باطن شریعت و نیازمند آن است.[۴۰]

موانع سیر و سلوک

به باور عارفان، هر منزل و مقامی در طریق سیر و سلوک، دارای حجاب و مانعی مخصوص به خود است[۴۱] که به صورت کلی به دو قسم حجاب‌ ظلمانی و حجاب‌ نورانی تقسیم شده است.[۴۲]

 
تصویر چاپ چهاردهم کتاب مبانی نظری تزکیه

امام خمینی، با قبول این تقسیم، رذایل اخلاقی مانند گناهان، حب دنیا، خودبینی و تعلقات نفسانی را از مصادیق حجاب ظلمانی[۴۳]و اسما و صفات الهی و حجاب‌های عقلی و روحی را ازجمله حجاب‌های نورانی برشمرده است.[۴۴] وی بر این باور است که سیر و سلوک به قصد رسیدن به مقامات عرفانی، در حقیقت، فریب شیطان است.[۴۵]

کتابشناسی

عارفان دربارهٔ سیر و سلوک، کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی نگاشته‌اند که ازجمله آنها رساله آداب العبادات شقیق بلخی، مقامات القلوب ابوالحسین نوری، منازل السائرین خواجه‌ عبدالله انصاری است.[۴۶]

ابن‌عربی نیز در آثار خود به بحث از اسفار، شناخت و اسرار آن پرداخته است.[۴۷] بعدها در این زمینه رساله‌هایی نگاشته شد که از جمله آنها رساله سیر و سلوک آقا محمد بیدآبادی و تحفة الملوک فی السیر و السلوک منسوب به سید محمد مهدی بحرالعلوم است.

بانو مجتهده امین نیز در کتاب سیر و سلوک در روش اولیاءالله که در سال ۱۳۹۲ش به چاپ رسیده است، به صورت مفصل مباحث مربوط به سیر و سلوک و طریق پیمودن راه حق را بیان داشته است. همچنین در این زمینه می‌توان به کتاب مجموعه مقالات محمد شجاعی اشاره کرد که در یک دوره ۳ جلدی به طریق عملی تزکیه و سیر و سلوک پرداخته است.

پانویس

  1. کاشانی، لطائف الأعلام، ۱۴۲۶ق، ج ۲، ص۴۳۵؛ فناری، مصباح الأنس، ۱۴۱۶ق، ص۶۳۱.
  2. فیض کاشانی، رساله زاد السالک، ۱۴۳۳ق، ص۱.
  3. طباطبایی، رساله لب اللباب، ۱۴۲۹ق، ص۲۵–۲۷.
  4. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۲؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۲۴۵.
  5. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
  6. ابن عربی، اصطلاحات الصوفیة، ۱۴۲۱ق، ص۵.
  7. نگاه کنید به ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، بی تا، ج۲، ص۳۸۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱–۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۵۸۹ و ۱۷۴.
  8. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۵.
  9. توکلی، اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان، ۱۳۹۳ش، ص۷۴.
  10. رضایی‌تهرانی، سیر و سلوک، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۰.
  11. مکارم شیرازی، عرفان اسلامی، ۱۳۹۵ش، ص۷۷.
  12. نگاه کنید به علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۴۵ و ج۱۹، ص۶۹ و ج۲۰، ص۱۲۲ و ج۲۱، ص۲۱۱.
  13. بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۱۳۸۵ش، ص۷–۱۷.
  14. یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۸ش، ص۷۱–۷۲.
  15. آقانوری، عارفان مسلمان و شریعت اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۲۴.
  16. سرهندی، المکتوبات، بی‌تا، ج۱، ص۱۸۰.
  17. حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، بی تا، ج۷، ص۲۵.
  18. احمدی، بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی، ۱۳۹۵، ص۹۹.
  19. ابن‌عربی، تفسیر، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۲۲؛ قونوی، النصوص، ۱۳۷۱ش، ص۱۸.
  20. نگاه کنید به لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ۱۳۸۱ش، ص۸۶.
  21. نسفی، زبدة الحقایق، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۳.
  22. کاشانی، لطائف الاعلام، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.
  23. امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۲.
  24. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۶۵۷.
  25. نسفی، کشف الحقائق، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۲–۱۳۳.
  26. انصاری، نتائج الافکار القدسیة، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۲۴.
  27. ابن‌بزاز، صفوة الصفا، ۱۳۷۶ش، ص۴۸۲–۴۸۳.
  28. گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱۳۶۸ش، ج۶، ص۱۹۵.
  29. تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۹۶۹–۹۷۰.
  30. امام خمینی، صحیفه، ۱۳۸۹ش، ج۱۰، ص۲۴۳ و ج۱۲، ص۳۸۲.
  31. سرهندی، المکتوبات، بی تا، ج۱، ص۴۲۹؛ بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۱۳۸۵ش، ص۲۱–۲۲.
  32. بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۱۳۸۵ش، ص۸–۱۴.
  33. بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۱۵ق، ص۱۳۵.
  34. انصاری، منازل السائرین، ۱۴۱۷ق.
  35. انصاری، منازل السائرین، ۱۴۱۷ق، ص۲۷–۳۴؛ کاشانی، شرح منازل، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۰.
  36. نسفی، الانسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۴؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۳ق، ص۹۹؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶؛ قمشه‌ای، مجموعه آثار، ۱۳۷۸ش، ص۷۷؛ لاهیجی، مفاتیح الأعجاز، ۱۳۸۱ش، ص۲۵۳.
  37. طباطبایی، ستوده سید احمد، ۱۳۹۴ش، ص۷۲.
  38. رفعت، معرفت‌شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۳۹۵ش، ص۶۲.
  39. رفعت، معرفت‌شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۳۹۵ش، ص۶۲.
  40. امینی نژاد، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۸۵.
  41. بقلی، المصباح، ۱۴۲۸ق، ص۴۶؛
  42. قیصری، رسائل، ۱۳۸۱ش، ص۲۸.
  43. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۴.
  44. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ص۶۸–۶۹؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۸۶ش، ص۲۸–۲۹ و ص۸۷؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۴۵، ۴۵۴ و ص۵۸۹–۵۹۰.
  45. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۷۶.
  46. بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۱۳۸۵ش، ص۸–۱۸.
  47. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۳۸۲–۳۸۳.

یادداشت

  1. نظیر مسئله سبقت در صراط مستقیم که در آیات متعددی چون آیه ۱۰ و ۱۱ سوره واقعه و نیز برخی از فرازهای دعای کمیل آمده است.
  2. به معنای مقام خبردادن از اسما و صفات حق‌تعالی.
  3. «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ» (اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست)

منابع

  • ابن‌بزاز اردبیلی، اسحاق، صفوة الصفا، تحقیق غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، زریاب، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیة، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، تفسیر ابن‌عربی، تحقیق سمیر مصطفی رباب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • ابن عربی، محمد بن علی، اصطلاحات الصوفیة، بیروت، دار المحجة البیضاء، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • احمدی، جعفر، بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی، معرفت ادیان، سال۶، ش۳، ۱۳۹۵ش.
  • آقا نوری، علی، عارفان مسلمان و شریعت اسلام، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
  • امینی نژاد، علی، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۰ش.
  • انصاری، خواجه‌عبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • انصاری، زکریا، نتائج الافکار القدسیة فی بیان معانی شرح الرسالة القشیریه، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۲۸ق.
  • بحرالعلوم، سیدمحمدمهدی، رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، تحقیق سیدمحمدحسین تهرانی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • بقلی شیرازی، روزبهان، المصباح فی مکاشفة بعث الارواح، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
  • بیدارفر، محسن، مقدمه شرح منازل السائرین، تألیف عبدالرزاق کاشانی، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • توکلی، مریم، اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان، نخستین همایش ملی توانمند سازی فردی اجتماعی افراد با نیازهای ویژه، ۱۳۹۳ش.
  • تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
  • جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
  • حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، بی‌تا.
  • رضایی‌ تهرانی، علی، سیر و سلوک: طرحی نو در عرفان عملی شیعی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۲ش.
  • رفعت، علیرضا، معرفت‌شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، کارشناسی ارشد، رشته فقه و معارف اسلامی، الهیات و معارف اسلامی، جامعه المصطفی العالمیه، دانشکده الهیات، ۱۳۹۵ش.
  • سرهندی، احمد الفاروقی، المکتوبات، عبدالله احم و علی رضا قشلی، قاهره، مکتبة النیل، چاپ اول، بی‌تا.
  • طباطبایی ستوده، سید احمد، گوهر دین و وحدت ادیان آسمانی از منظر علامه طباطبایی، معرفت، سال۲۴، ش۲۱۱، ۱۳۹۴ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، چاپ پنجم، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • علامه طباطبایی، سید محمد حسین، رساله لب اللباب، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۴۲۹ق.
  • فناری، محمد بن حمزه، مصباح الانس، تهران، انتشارات مولی، ۱۴۱۶ق.
  • فیض کاشانی، محسن، رساله زاد السالک، بیروت، جمعیه المعارف الاسلامیه الثقافیه، ۱۴۳۳ق.
  • قمشه‌ای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشه‌ای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • قونوی، صدرالدین، النصوص، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، رسائل قیصری، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الأعلام فی إشارات أهل الإلهام، قاهره مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۶ق.
  • کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادی‌زاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • گوهرین، سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • لاهیجی، محمد اسیری، مفاتیح الأعجاز فی شرح گلشن راز، تصحیح علیقلی محمودی، تهران، علم، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، عرفان اسلامی: شرحی جامع بر صحیفه سجادیه، قم، نشر امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۹۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
  • نسفی، عزیزالدین، الانسان الکامل، تصحیح ماریژان موله، تهران، طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش.
  • نسفی، عزیزالدین، زبدة الحقائق، تصحیح حق‌وردی ناصری، تهران، طهوری، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • نسفی، عزیزالدین، کشف الحقائق، به اهتمام احمد مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • هجویری، ابوالحسن، کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، تهران، طهوری، چاپ چهارم، ۱۳۷۵ش.
  • یزدان‌پناه، سیدیدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.