اثبات خدا به معنای ثابت کردن وجود خداوند است. ایمان به خدا یکی از باورهای اساسی دینی است که از جانب خداناباوران رد شده و مورد اشکال قرار میگیرد. برخی میل و گرایش به سمت خدا را امری فطری میدانند و برخی آن را یک ضرورت عقلی از جهت دفع ضرر بزرگ احتمالی یا واجب بودن شکر نعمت دهنده میدانند.
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
در رابطه با اثبات خداوند در قرآن کریم، برخی بر این باورند که قرآن وجود خداوند را مفروض گرفته و سخنی در اثبات خدا ندارد. در نظر دیگر قرآن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به اثبات خدا پرداخته است. در روایات نقل شده از امامان شیعه استدلالهایی برای اثبات خدا وجود دارد. از آنجاییکه به صورت منطقی پذیرش آیات و روایات بعد از اثبات خدا قرار دارد، نگاه به دلایل نقلی از جهت فهم استدلال عقلی آن مورد توجه است نه پذیرش تعبدی.
برخی خداوند را قابل اثبات میدانند و از راههای فطری، شهودی و عرفانی، عقلی و برهانی، اخلاقی و علمی به اثبات خدا میپردازند. در مقابل برخی خدا را اثباتناپذیر دانسته و به دلایلی چون ضرورت منطقی، انحصار اثباتپذیری در دلایل تجربی و تناقض در اوصاف و صفات مطرح شده برای خداوند تکیه میکنند.
درباره اثبات خدا آثاری به نگارش درآمدهاند که از جمله آنها میتوان به کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» نوشته عبدالله جوادی آملی از فیلسوفان و مراجع تقلید شیعه اشاره نمود.
اهمیت و ضرورت
ایمان به خدا را از ضروریترین اعتقادات انسان میدانند که از نظر فردی آرامش دهنده روح و روان و پشتوانه فضایل اخلاقی است و از نظر اجتماعی ضامن اجرای عدالت و قانون و رسیدن افراد به حقوق خود است.[۱] ورود اشکالات اساسی از جانب خداناباوران در عصر حاضر که اصل وجود خدا را زیر سوال میبرند یکی از ضرورتهای تعمیق خداشناسی دانسته شده است.[۲]
تفکر و تامل در رابطه با خداوند را امری فطری میدانند که بشر به دلیل داشتن گرایشهای فطری و قوه عقل، میل به آن پیدا کرده است.[۳] انسان به صورت فطری میل به یافتن علت پدیدهها دارد و این در همین راستا در جستجوی علتی است که بتواند با آن پدید آمدن جهان هستی را توجیه کند.[۴]
همچنین متکلمان شیعه برای ضرورت بحث در مورد وجود خداوند دلایل دیگری را مطرح میکنند:
- دفع ضرر محتمل: اگر خدایی وجود داشته باشد و ما به دنبال معرفت او نرویم احتمال ضرر بسیاری وجود دارد زیرا اگر خدایی باشد و آن خدا دستور به شناخت خودش و تکالیفی را داده باشد، ما در صورت کوتاهی از این دستور دچار عذاب خواهیم شد.[۵]
- وجوب شکر منعم: اگر خدایی وجود داشته باشد و آن خداوند منشأ وجود ما و مخلوقات باشد در آن صورت از نظر عقلی شکر او بر ما واجب خواهد بود و به همین جهت اثبات خدا و شناخت او ضروری است.[۶]
اثبات خدا در منابع نقلی
به عقیده محمدحسن قدردان قراملکی در مورد اثبات خداوند در قرآن سه نظریه وجود دارد:
- مفروضانگاری وجود خدا و عدم استدلال: بر اساس این نظر، به دلیل این که مخاطبان اولیه قرآن -همانگونه که در آیه ۶۱ سوره عنکبوت به آن اشاره کرده است- به خدا و مبدا آفرینش باور داشتند، قرآن وجود خدا را امری مسلّم انگاشته است و فقط به یگانگی(توحید) و نفی شرک پرداخته است.[۷]
- استدلال صریح و مستقل: بر اساس این نظریه قرآن به صورت صریح در مورد اثبات خداوند سخن گفته است و دلایلی را البته به صورت ساده و متناسب با فهم مخاطب بیان کرده است.[۸] قائلان به این نظریه به آیات ۹ الی ۱۱ سوره ابراهیم، ۳۵، ۳۶ و ۴۳ سوره طور، ۵۳ فصلت و ۷۶ انعام استناد کردهاند.[۹]
- استدلال غیر مستقیم: برخی بر این باورند که قرآن به دلیل مسلم بودن اصل وجود خداوند، به صورت مستقیم در رابطه با اثبات خداوند استدلال نکرده است اما به صورت تلویحی و غیر مستقیم، لازمه برخی از آیات قرآن اثبات خداوند است.[۱۰]
در روایات امامان شیعه نیز استدلالهایی برای وجود خدا بیان شده است، برای نمونه در روایتی امام صادق(ع) به این مسئله که خودمان نمیتوانیم خالق خودمان باشیم استناد کرده و بیان میکنند که ما خالقی غیر از خودمان داریم و آن خداست.[۱۱] در روایتی دیگر که از امام رضا(ع) نقل شده است، حضرت بیان میکنند که تو نبودی و خودت هم خودت را به وجود نیاوردی و کسی که تو را ایجاد کرده نمیتواند مثل خودت (معلول و نیازمند به علت) باشد.[۱۲]
محمدی ریشهری در پاسخ به این اشکال که شناخت خداوند از منابع نقلی وابسته به اثبات خداوند است، بیان میکند که در این دسته آیات و روایات، پذیرش تعبدی محتوای آنها منظور نبوده، و توجه و دقت عقلی در مضمون آیه و روایت و استدلالهای درون آن به عنوان یک استدلال عقلی مورد تاکید است.[۱۳]
اثباتپذیری یا اثباتناپذیری وجود خدا
یکی از مباحثی که در رابطه با اثبات خداوند مطرح میکنند، امکان اثبات وجود خداست.[۱۴] نظرات اندیشمندان در رابطه با اثباتپذیری وجود خداوند مختلف است.[۱۵] برخی به صورت کلی وجود خداوند را اثباتپذیر و اثباتشده میدانند.[۱۶] برخی اثباتپذیری وجود خدا را نفی نمیکنند، اما استدلالهای اثبات وجود خدا را نمیپذیرند و آنها را نقد میکنند.[۱۷] برخی به صورت کلی خداوند را اثباتناپذیر میدانند و در تلاشند تا بر نفی وجود خدا استدلال اقامه کنند.[۱۸]
اثباتپذیری خدا
«اثبات» را به معنای ثابت کردن و بجای داشتن دانستهاند.[۱۹] بهعقیده جان هیک فیلسوف دین معاصر وقتی سخن از اثبات است مراد اثبات منطقی و ضرورت آن نیست، بلکه رفع زمینههای شک معقول است به این معنا که قرائن به حدی است که شک معقولی در آن مورد نمیتوان داشت.[۲۰] در مقابل بیان شده است که یقین روانشناختی تحت تاثیر ذهنیتها و عادتهای قومی شکل میگیرد و نمیتوان به آن اعتماد کرد.[۲۱]
عبدالحسین خسروپناه تبیین مفهوم در اثبات خدا را امری مهم میداند.[۲۲] باید معلوم باشد که آنچه در مورد اثبات یا عدم اثبات آن بحث میشود خدای اسلام است، یا خدای مسیحیت و یا دیگر مفاهیمی که به عنوان مفهوم خدا وجود دارند.[۲۳]
برای اثباتپذیری خداوند ادعا شده است که مفهوم خدا به عنوان موجودی که همه کمالات را داراست و واجب الوجود است، امتناع منطقی ندارد.[۲۴] از این جهت منکر وجود خدا ابتدا باید همه دلایل وجود خدا را رد کند و سپس بر عدم وجود خدا دلایلی ارائه نماید، ولی چنین چیزی تابحال صورت نگرفته است و وجود خدا به صورت منطقی قابل اثبات است.[۲۵]
اثباتناپذیری خدا
برخی دلایل، خداوند را به صورت کلی قابل اثبات نمیدانند و برخی دلایل نیز اثبات خداوند را در حیطهای خاص غیر ممکن میدانند.[۲۶] این دسته برای اثبات ادعای خود دلایلی را ذکر میکنند:
- به نقل از دیوید هیوم فیلسوف بریتانیایی، همانگونه که وجود خدا ممکن است عدم آن نیز ممکن است.[۲۷] به بیان دیگر هیچ موجودی که عدم وجودش متضمن تناقض باشد یافت نمیشود، پس خدا قابل اثبات نیست.[۲۸] در نقد این استدلال بیان شده است آن موجود ممکنی که از عدم وجودش محالی پیش نمیآید ممکن به معنای خاص است که ضرورت وجود و عدم ندارد.[۲۹] اگر عقل بتواند واجب الوجود -که وجود برای آن ضروری است- را ثابت کند، چنین موجودی عدمش محال خواهد بود.[۳۰]
- تجربهگرایان معتقدند با حس نمیتوان خدا را ثابت کرد و هر چیزی که با حس نتوان ثابت کرد ثابت شدنی نیست.[۳۱] این استدلالها با اثبات نادرستی حس گرایی و باطل بودن انحصار معرفتهای انسان در حس و تجربه مورد نقد قرار گرفته است.[۳۲]
- قرینهگرایان بر این باورند از آنجاییکه قرائن کافی برای پذیرش خداوند وجود ندارد، اعتقاد به خداوند نامعقول، غیر مسئولانه و غیر منطبق بر معیارهای معرفتی است.[۳۳]
- برخی دیگر از دلایل اثبات ناپذیری خداوند به وجود ناسازگاری میان اوصاف خداوند تکیه میکنند.[۳۴] به عنوان نمونه برخی وصف «بینهایت» بودن را در خداوند از آن جهت که ابزارهای معرفتی انسان محدود است، موجب امتناع اثباتش میدانند.[۳۵] در نقد این استدلال بیان شده است که آنچه ممتنع است علم اکتناهی به خداوند است، به این معنا که بشر اشراف علمی به کنه ذات خداوند داشته باشد و الا اثبات وجود خداوند ممتنع نیست.[۳۶]
- در استدلال دیگری علم مطلق خداوند منافی با اختیار دانسته شده است به این معنا که اگر خدا دارای علم است پس من اختیار ندارم؛ چون خدا میداند که من دقیقا چه خواهم کرد، اما از آن جاییکه ما قطعا اختیار داریم پس چنین خدایی نمیتواند وجود داشته باشد.[۳۷] در پاسخ به این استدلال بیان شده است که علم مطلق خداوند منافاتی با اختیار ما ندارد و خداوند علم به اراده ما نیز دارد و میداند ما با اراده خودمان چه کار خواهیم کرد.[۳۸]
- همچنین علم و خیرخواهی مطلق خداوند با وجود شرور در عالم دانسته شده است.[۳۹] به این معنا که اگر خداوند نمیداند یا نمیتواند یا نمیخواهد که این شرور نباشد یعنی خدایی با علم و قدرت و خیرخواهی مطلق وجود ندارد.[۴۰] در پاسخ به این استدلال بیان شده است که وجود شرور به دلیل این مرتبه مخلوقات و ویژگیهایی همچون اختیار انسان و از لوازم آن است و این مسئله بر اساس حکمت خداوند بوده و منافاتی با علم و قدرت و خیرخواهی محض خدا ندارد.[۴۱]
راههای اثبات خدا
کسانی که خداوند را اثباتپذیر دانستهاند برای آن راههایی را بیان میکنند:
اثبات فطری خدا
فطرت را به معنای ویژگیهای خاص خلقت انسان میدانند که انسان را از سایر مخلوقات متمایز میسازد.[۴۲] به عقیده ملاصدرا انسان در سختیها و مشکلات به سمت مسبب الاسباب و کسی که قدرت حل مشکلات را دارد روی میآورد و این نشانگر وجود خداست.[۴۳] به نظر امام خمینی عشق به کمال مطلق در وجود همه انسانها وجود دارد و این عشق فطری نشانگر وجود کمال مطلق یا همان خداوند است.[۴۴]
جان لاک فیلسوف انگلستانی قرن ۱۷ میلادی بیان میکند که معرفت به خدا نمیتواند فطری باشد زیرا اگر چنین بود همه انسانها در تمامی شرایط باید میل به خداشناسی داشتند در صورتی که چنین نیست.[۴۵] مرتضی مطهری در پاسخ میگوید که هیچ یک از علاقههای فطری انسان اینگونه نیست که در همه حالات فرد بدان مشغول باشد، علاوه بر آن اموری که بشر میل به آنها دارد متعدد است و مشغولیت به برخی از آنها از شدت دیگری میکاهد.[۴۶]
اثبات شهودی خدا
شهود و تجربه مستقیم خداوند را یکی از راههای اثبات خداوند دانستهاند.[۴۷] در این راه فرد برای طی مسیر معرفت خداوند با تزکیه نفس و تصفیه باطن، حقایق هستی و خداوند را درک میکند.[۴۸] این راه را تقویت شده میل فطری به خداوند متعال میدانند.[۴۹] گرچه این راه برای شناخت خداوند راهی پر ارزش دانسته شده است امّا اثبات عقلی خداوند را بر آن مقدم میدانند.[۵۰] برخی از اهالی عرفان و شهود راه عقلی را برای شناخت خدا ناکافی میدانند و بر تصفیه درونی و شهود حقایق برای درک خداوند تاکید میکنند.[۵۱] عین القضات همدانی با این که انکار نمیکند عقل برای درک امور غامضی خلق شده است، ولی حد آن محدود میداند که نباید از آن فراتر رود.[۵۲] به عقیده آیت الله جوادی آملی، اگر راه معرفت خدا منحصر در شهود کنیم ناخودآگاه بنیان توحید را خراب کردهایم زیرا هیچ راهی برای اثبات عقلانی توحید باقی نگذاشتهایم.[۵۳] ضمن اینکه ادعای شهودی با میزان عقلانی باید سنجیده شود و الا ممکن است کسی ادعای شهودی بر شرک داشته باشد.[۵۴]
عبدالرزاق لاهیجی از متکلمان شیعه با بیان راه باطنی و درونی در کنار راه ظاهری و عقلی برای معرفت خداوند، راه استدلالی را مقدم بر راه باطنی میداند؛ چرا که قبل از طی طریق و رسیدن به منزل مقصود باید وجود آن ثابت شده باشد.[۵۵] همچنین وی ادعای تصوف و عرفان را پیش از استحکام علم حکمت و کلام یک عوام فریبی میداند.[۵۶]
اثبات عقلی خدا
راه عقل یکی از راههای اثبات و شناخت خداوند است که نسبت به سایر راهها دارای ترجیح است؛ زیرا عقل در همه انسانها مشترک است و میتوان بدون هیچ پیش فرضی به وجود خدا استناد کرد.[۵۷] باوجود این که نوشتههای کلامی مبسوط در کلام امامیه مربوط به نیمه دوم سده چهارم و نیمه اول قرن پنجم هجری قمری مربوط به متکلمان بغداد چون شیخ مفید و سید مرتضی دانسته شده است، اما جستجو در میراث حدیثی شیعه و رسالههای مختصر متکلمان پیش از مکتب کلامی بغداد، شواهدی از استفاده دلایل عقلی برای اثبات خدا را به دست میهد.[۵۸]
برهانهای اثبات خدا را به اقسام مختلفی تقسیم میکنند که محمد تقی مصباح یزدی آنها را در سه دسته کلی جای میهد:
- برهانهایی که از راه مشاهده آثار و آیات الهی در جهان اقامه میشود، همچون برهان نظم که در آن از راه هماهنگی و تناسب پدیدهها و وجود طرح و هدف و تدبیر حکیمانه، ناظم حکیم و مدبر علیم برای جهان اثبات میشود.[۵۹] به باور وی این دلایل با این که خرسند کننده و در مواردی قانع کننده هستند، اما در واقع پاسخگوی همه سوالات نبوده و بیشتر نقش بیدار کردن فطرت را دارند.[۶۰]
- دلایلی که از راه نیازمندی جهان، وجود خدای بینیاز را اثبات میکنند مانند برهان حدوث و برهان حرکت که از راه مسبوق بودن پدیدهها به نیستی یا نیازمندی حرکت به مُحرِّک، نیازمندی ذاتی آنها را اثبات و خدای بینیاز و محرک بیحرکت را اثبات میکنند.[۶۱] این دلایل برای اثبات خدا نیازمند مقدمات حسی و تجربی هستند.[۶۲]
- استدلالهایی از مقدمات عقلی محض تشکیل شدهاند، مانند برهان امکان و وجوب و برهان صدیقین.[۶۳] این براهین نیازی به مقدمات حسی و تجربی ندارند.[۶۴]
ظاهرگرایان و از جمله آنها ابنتیمیه با تکیه بر ظواهر آیات و روایات استدلال عقلانی به وجود خداوند را امری نادرست و ناپسند میدانند و بیان میکنند که این روش مورد تایید خداوند در قرآن نیست و پیامبران الهی با تکیه بر عوامل طبیعی بر وجود خداوند تاکید میکردند.[۶۵]
برخی مسلمانان همچون اقبال لاهوری و مهدی بازرگان، راه انتزاعی عقلی را برای اثبات خداوند نادرست میدانند و بر این باورند که با راههای تجربی بهتر میتوان خدا را شناخت.[۶۶]
فلاسفه با نفی حدّ و ماهیت برای خداوند، بر این باورند که نمیتوان برای خداوند برهان ارائه کرد.[۶۷] تعارض این سخن فلاسفه با استدلالهایی که برای اثبات خدا بیان کردهاند اینگونه توجیه شده است که مرادشان امتناع اثبات با برهان لمّی است که در آن از علت به معلول سیر میشود یا مرادشان عدم اثبات خدای شخصی است؛ چرا که در استدلالهای عقلی مفاهیمی کلی ثابت میشود و شناخت خدای شخصی جز به علم حضوری امکان ندارد.[۶۸] وجه دیگری نیز بیان شده است که در براهین اثبات خدا در حقیقت ویژگیهایی برای مخلوقات ثابت میشود.[۶۹] مانند نیاز به علت داشتن، نیاز به محرک داشتن و... که وجود خدا از لوازم آن است و به صورت غیر مستقیم ثابت میشود.[۷۰]
آلوین پلنتینگا فیلسوف دین آمریکایی، نیز با تبیین معرفتشناسانه از استدلالهای اثبات خدا آنها را نمیپذیرد و بر این باور است که وجود خداوند یک باور پایه و اساسی است که جزء بنیانهای معرفتی انسان بوده و بر اساس دیگر معرفتها قابل اثبات نیست.[۷۱]
اثبات خدا از طریق اخلاق و عقل عملی
برخی از طریق اخلاق و احکام اخلاقی سعی در اثبات خدا دارند که به برهان اخلاقی معروف است.[۷۲] سابقه این نوع اثبات خداوند را از زمان کانت فیلسوف آلمانی میدانند که عقل نظری را عاجز از اثبات خداوند دانسته و معتقد بود که میتوان با اخلاق و عقل عملی به خدا رسید.[۷۳] برهان اخلاقی کانت را به این صورت بیان میکنند که انسانها میل درونی به سعادت دارند و میان سعادت با فضیلت یعنی کاری که از نظر اخلاقی درست است باید رابطه عینی و ضروری برقرار باشد، یعنی انسان با کسب فضایل اخلاقی به سعادت میرسد.[۷۴] این که با فضایل اخلاقی به سعادت رسید نمیتواند ریشه در انسان داشته باشد زیرا انسان خالق طبیعت نیست پس باید خدای خالقی باشد که این ضرورت را ایجاد کند.[۷۵]
بر این استدلال اشکلاتی را وارد دانستهاند از جمله این که این استدلال از مقدماتی مشتمل بر گزارههای «باید» نمیتواند نتیجهای در مورد «هست»ها بگیرد.[۷۶]
اثبات علمی خدا
برخی براین باورند که توجه به قوانین علمی وجود خدا را ثابت میکند.[۷۷] از لرد کلوین ریاضیدان و فیزیکدان ایرلندی-اسکاتلندی نقل شده است که اگر در علم نیکو بینشدید، شما را مجبور خواهد کرد که به خدا ایمان داشته باشید.[۷۸] ادعا شده است که اگر دانشمندان علوم طبیعی دلایل علمی را همانگونه که برای اخذ نتایج علمی مطالعه میکنند برای اثبات خدا مطالعه کنند در آن صورت حتما به وجود خدا اذعان خواهند کرد.[۷۹] بیان شده است که با بررسی علمی هستی و قوانین جاری در طبیعت، باید پذیرفت که در پس این قوانین دقیق قوه عاقلهای وجود دارد که با حکمت خود این عالم را به وجود آورده است.[۸۰] همچنین اصول اولیه علم را نشان دهنده وجود خدا میدانند.[۸۱] به صورتی که اگر یکی وجود قوانین ثابت قابل پیشبینی علمی را بپذیریم ولی وجود خدا را انکار کنیم دچار بزرگترین تضادها شده ایم.[۸۲] بیان شده است که علم به تنهایی نمیتواند وجود خدا را ثابت کند ولی با اضافه شدن قواعد عقلی همچون لزوم علت فاعلی برای هر پدیده و ابطال دور و تسلسل، ادعای ماتریالیستها و خداناباوران مبنی بر به وجود آمدن جهان در اثر تصادف، رد میشود.[۸۳]
سید محمدباقر صدر، بر اساس روش علمی استقرائی قائم بر حساب احتمالات، استدلالی برای اثبات خدا ارائه میکند.[۸۴] وی این استدلال را در پنچ گام مطرح میکند:
- ابتدا با مشاهده حسی ویژگیهای مختلف هستی، اعم از کهکشانها، خورشید و ویژگیهای بدنی انسان و هماهنگی میان آنها را میبینیم.[۸۵]
- این احتمال قوی مطرح میشود که این توافق و هماهنگی بین هستی میتواند ناشی از یک آفریدگار حکیم باشد که با هدفی این هستی را خلق کرده است.[۸۶]
- احتمال دیگری که در مقابل احتمال قبلی مطرح میشود که این هستی ناشی از یک تصادف باشد و هیچ هدفی در این سیستم مخلوقات وجود نداشته باشد.[۸۷] با بررسی بیشتر این احتمال و توجه به هماهنگی موجود در میان مخلوقات، این احتمال تضعیف میشود.[۸۸]
- با بررسی احتمالات مطرح شده، نظریه وجود آفریدگار حکیم را ترجیح میدهیم.[۸۹]
- با ربط دادن این ترجیح به آن احتمالی که در گام سوم مطرح گردید، درست بودن آن احتمال کاهش مییابد و به حدی میرسد که ما به قطع میرسیم که احتمال مطرح شده در گام سوم مردود است و قطعا این عالم را یک خالق حکیم ایجاد کرده است.[۹۰]
کتابشناسی اثبات خدا
در رابطه با اثبات وجود خدا کتابهای زیادی نوشته شده است که از جمله آنها عبارتند از:
- «تبیین براهین اثبات خدا» نوشته عبدالله جوادی آملی. در خصوصیات بیان شده برای این کتاب، علاوه بر عمق فلسفی، به آزاداندیشی نویسنده و بیان غیر متعصبانه در تبیین استدلالهای اثبات خدا اشاره شده است.[۹۱] در این کتاب که از یک مقدمه و ۱۲ فصل تشکیل شده، ده استدلال برای اثبات خدا تبیین و بررسی شده است.[۹۲]
- اثبات خدا اثر سید محمدباقر صدر.[۹۳]
- توحید ناب: بررسی ادله اثبات وجود خدا، حسین شمس.[۹۴]
- اثبات وجود خدا به روش اصل موضوعی، عبدالرسول عبودیت.[۹۵]
- نقد برهان ناپذیری وجود خدا، عسکری سلیمانی امیری.[۹۶]
«خدا را چگونه میتوانیم اثبات کنیم؟» به قلم حسن مبینی،[۹۷] «اثبات الواجب تعالی» اثر احمد بن ابراهیم الحسینی،[۹۸] «توحید علمی: وجود اثبات خدا» تألیف علی وفاپور،[۹۹] و «اثبات وجود خدا» از سید امیرعباس احترامی[۱۰۰] از دیگر کتابها درباره این موضوع است.
پانویس
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۴۴-۴۵.
- ↑ عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۲۵.
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۴۲.
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۴۰.
- ↑ ابنمیثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸.
- ↑ ابنمیثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸.
- ↑ قدردان قراملکی، «اثبات خدا در قرآن کریم»، ص۶۰.
- ↑ قدردان قراملکی، «اثبات خدا در قرآن کریم»، ص۶۱-۶۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «اثبات خدا در قرآن کریم»، ص۶۱-۶۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «اثبات خدا در قرآن کریم»، ص۶۵.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۹۰.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۹۳.
- ↑ محمدی ری شهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱-۱۲.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰؛ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۱.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰؛ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰؛ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲.
- ↑ «معنی اثبات»، لغت نامه دهخدا.
- ↑ هیک، «اثباتپذیری گزارههای دینی»، ۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۶ش، ص۷۸.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰.
- ↑ خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۰.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۲-۱۶۳.
- ↑ Conway IVY, "the absoluteness of the certainty of God's existence", p226.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۶.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۷.
- ↑ گیسلر، فلسفه دین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۷.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۸.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۸-۱۹۸.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۷۸-۱۹۸.
- ↑ پلنتینگا، «آیا اعتقاد به خدا واقعا پایه است»، ص۴۹.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۳.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۳.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۴.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۹.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۹.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۹.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۹.
- ↑ سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۹.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۶۰۲؛ جوادی آملی، «فطرت در آیینه قرآن»، ص۷.
- ↑ صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۳.
- ↑ موسوی خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۴.
- ↑ ادواردز، خدا در فلسفه، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۸.
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۴۱.
- ↑ سلیمانی امیری، «شهود خدا برهان خدا»، ص۶۲.
- ↑ عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۲.
- ↑ عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۲.
- ↑ عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۲.
- ↑ قدردان قراملکی، «نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا»، ص۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ عین القضات همدانی، شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البلدان، ۱۹۶۲م، ص۴۸.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۳۴.
- ↑ لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۳۸.
- ↑ عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۳۳.
- ↑ عطایی نظری، «سیر تطوّر برهان حدوث و قدم در کلام امامیه از آغاز تا مکتب بغداد متقدّم»، ص۷.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۱-۴۲۲.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۲۲.
- ↑ قدردان قراملکی، «نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا»، ص۱۸۴.
- ↑ قدردان قراملکی، «نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا»، ص۱۸۴-۱۸۵.
- ↑ ابنسینا، الإلهیات من کتاب الشفاء، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۱؛ صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۵۳؛ میرداماد، مصنفات میر داماد، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۱۵؛ قدردان قراملکی، «نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا»، ص۱۹۹-۲۰۰.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۱۵.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۱۵.
- ↑ پلنتینگا، «آیا اعتقاد به خدا معقول است»، ص۴۵-۴۶.
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۸۹-۹۰.
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۹۰.
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۹۴.
- ↑ محمدرضایی، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، ص۹۷.
- ↑ محمدرضایی، الهیات فلسفی، ۱۳۹۱ش، ص۲۷۰.
- ↑ لوتر کیسل، «تعصب را کنار گذاشته بیطرفانه قضاوت کنیم»، ص۵۵.
- ↑ کلوند کوثرن، «نتیجه اجتناب ناپذیر»، ص۳۹.
- ↑ لوتر کیسل، «تعصب را کنار گذاشته بیطرفانه قضاوت کنیم»، ص۵۶.
- ↑ لوتر کیسل، «تعصب را کنار گذاشته بیطرفانه قضاوت کنیم»، ص۵۷.
- ↑ اسکار لندبرگ، «به کار بردن روشهای علمی»، ص۵۹.
- ↑ اسکار لندبرگ، «به کار بردن روشهای علمی»، ص۶۱.
- ↑ مجدی، اثبات وجود خدا یا رد عقاید شش گانه ماتریالیست ها، ۱۴۰۰ش، ص۴۱.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۱۹.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۱-۳۵.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۵.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۵.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۵.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۶.
- ↑ صدر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۳ق، ص۳۶-۳۷.
- ↑ آیت اللهی، «بررسی دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره براهین اثبات وجود خداوند»، ص۵ و ۶.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۶ش، ص۵-۱۰.
- ↑ «اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «توحید ناب: بررسی ادله اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «اثبات وجود خدا به روش اصل موضوعی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «نقد برهان ناپذیری وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «خدا را چگونه میتوانیم اثبات کنیم؟»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «اثبات الواجب تعالی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «توحید علمی: وجود اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
- ↑ «اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
منابع
- ابنسینا، حسین بنعبدالله، الإلهیات من کتاب الشفاء، محقق:حسن زاده آملی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. مرکز انتشارات، ۱۳۷۶ش.
- ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)، قم، ۱۴۰۶ق.
- «اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات الواجب تعالی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا»، سایت گیسوم، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خداوند»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا به روش اصل موضوعی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «اثبات وجود خدا یا رد عقاید شش گانه ماتریالیست ها»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «آیا خدا وجود دارد؟ گفتگویی درباره دلایل اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- آیت اللهی، حمیدرضا، «بررسی دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره براهین اثبات وجود خداوند»، مجله حکمت اسراء، شماره ۲۹، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
- ادواردز، پل، خدا در فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، نشر مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
- اسکار لندبرگ، والتر، «به کار بردن روشهای علمی»، کتاب اثبات وجود خدا (جمعی از نویسندگان)، ترجمه آرام و امین و مجتهدی، تبریز، کتابفروشی حاج محمد باقر کتابچی حقیقت، ۱۳۴۵ش.
- «براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «برهانهای اثبات وجود خدا (با رویکرد پاسخ به شبهات)»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «برهانهای اثبات وجود خدا در الهیات اسلامی و مسیحی»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «توحید علمی: وجود اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «توحید ناب: بررسی ادله اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- پلنتینگا، آلوین، «آیا اعتقاد به خدا معقول است»، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، تهران، انتشارات صراط، ۱۳۹۶ش.
- پلنتینگا، آلوین، «آیا اعتقاد به خدا واقعا پایه است»، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، تهران، انتشارات صراط، ۱۳۹۶ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۶ش.
- جوادی آملی، عبدالله، «فطرت در آیینه قرآن»، فصلنامه انسان پژوهی دینی، شماره ۲۳، بهاروتابستان۱۳۸۹ش.
- «خدا را چگونه میتوانیم اثبات کنیم؟»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «خداشناسی و اثبات خدا (توحید، عدل، نبوت)»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- «خدا وجود دارد»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- خسروپناه، عبدالحسین، «دلالت معجزه بر اثبات وجود خدا»، فصلنامه قبسات، شماره۴۱، ۱۳۸۵ش.
- سلیمانی امیری، عسکری،«شهود خدا برهان خدا»، مجله معرفت فلسفی، سال چهارم، شماره دوم، زمستان۱۳۸۵ش.
- سلیمانی امیری، عسکری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، قم، نشر المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، تهران، نشر انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
- صدر، محمدباقر، الفتاوی الواضحة وفقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- «ضرورت وجود خدا، اثبات وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲.
- طباطبایی، سید محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، صدرا، تهران، ۱۳۹۰ش.
- عبودیت، عبدالرسول و مجتبی مصباح، خداشناسی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۸ش.
- عطایی نظری، حمید، تطوّر برهان حدوث و قدم در کلام امامیه از آغاز تا مکتب بغداد متقدّم»، مجله نقد و نظر، سال۲۳، شماره۳، پیاپی۹۱، پاییز۱۳۹۷ش.
- عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد بن علی، شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البلدان، پاریس، دار بیبلیون، ۱۹۶۲م.
- قدردانقراملکی، محمدحسن، «نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا»، مجله قبسات، دوره ۱۰، شماره ۳۵، دی ۱۳۸۴ش.
- قدردانقراملکی، محمدحسن، «اثبات خدا در قرآن کریم»، مجله قبسات، سال یازدهم، شماره۴۱، پاییز ۱۳۸۵ش.
- کلوند کوثرن، جان، «نتیجه اجتناب ناپذیر»، کتاب اثبات وجود خدا (جمعی از نویسندگان)، ترجمه آرام و امین و مجتهدی، تبریز، کتابفروشی حاج محمد باقر کتابچی حقیقت، ۱۳۴۵ش.
- گیسلر، نورمن. ال، فلسفه دین، ترجمه حمیدرضا آیت اللهی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۷۵ش.
- لاهیجی، عبدالرزاق بن علی، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۳ش.
- لوتر کیسل، ادواردو، «تعصب را کنار گذاشته بیطرفانه قضاوت کنیم»، کتاب اثبات وجود خدا (جمعی از نویسندگان)، ترجمه آرام و امین و مجتهدی، تبریز، کتابفروشی حاج محمد باقر کتابچی حقیقت، ۱۳۴۵ش.
- مجدی، سید محمود، اثبات وجود خدا یا رد عقاید شش گانه ماتریالیست ها، شیراز، کتیبه نوین، ۱۴۰۰ش.
- محمدرضایی، محمد، «برهان اخلاقی اثبات وجود خدا»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره۷۷، بهار ۱۳۹۰ش.
- محمدرضایی، محمد، الهیات فلسفی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۱ش.
- محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه عقاید اسلامی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۸۶ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۸ش.
- «معنی اثبات»، لغت نامه دهخدا، تاریخ بازدید: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ش.
- موسوی خمینی، روحالله، شرح چهل حدیث، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۰ش.
- میرداماد، محمدباقر بن محمد، مصنفات میرداماد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
- «نقد برهان ناپذیری وجود خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲ش.
- «"نقد و بررسی" دلائل: اثبات خدا»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲ش.
- «وجود خدا؟!»، سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۲ش.
- هیک، جان، «اثباتپذیری گزارههای دینی»، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، تهران، انتشارات صراط، ۱۳۹۶ش.
- Conway IVY, Andrew, "the absoluteness of the certainty of God's existence" ,The Evidence of God in an Expanding Universe, edited by John
- Clover Monsma, Putnam publishers, New York, 1958.