پرش به محتوا

علم غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
H.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
H.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۳: خط ۴۳:




==عمل بر اساس علم غیب==
یکی از بحث‌ها درباره علم غیب حجیت علم غیب یا لزوم عمل بر اساس آن است.<ref>هاشمی، ماهیت علم امام، ۱۳۹۶ش، ص۳۸۲.</ref> برخی از متکلمان شیعه بر آن‌‌اند که شخص دارای علم غیب وظیفه‌ندارد بر اساس آن علم غیب عمل کند و باید بر اساس علم ظاهری عمل کند.
امام هم نسبت به ظاهر امور آگاهی داشته و هم باطن آنها. آنان در مقام علم ظاهری، [[مکلف]] به رعایت ظاهر هستند و وظایف اجتماعی خویش را بر اساس این تکلیف انجام می‌دهند، امّا در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام و ظایف [[نبوت|رسالت]] و [[امامت]] در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، باخبرند با این حال، امام وظیفه داشت نسبت به ظاهر امور عمل کند نه باطن آنها. به همین جهت، آنان نمی‌توانستند به واسطه علمی که به زمان و مکان وفات خویش داشتند، از وقوع آن جلوگیری کنند.<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>


==چالش‌های باور به علم غیب==
==چالش‌های باور به علم غیب==

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۴

اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


عِلم غَیب، آگاهی از اموری که در حالت طبیعی برای انسان دست‌یافتنی نیست. خداوند، برخی انسان‌ها را از علم غیب بهره‌مند کرده است. بر اساس آموزه‌های دینی، پیامبران (یا دست‌کم برخی از آنها)، از جمله پیامبر اسلام(ص)، امامان شیعه و برخی از انسان‌های صالح از علم غیب برخوردارند. مقدار و گستره علم غیب در افراد، متفاوت است و بیشترین میزان آن مخصوص پیامبر(ص) و جانشینان اوست.

درباره علم غیب امامان، دو نظر عمده حداقلی و حداکثری در بین متکلمان شیعه رواج داشته است. علمای متأخر شیعه بیشتر به علم غیب غیر محدود امامان معتقدند.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

علم غیب، آگاهی نسبت به امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیستند.[۱] غیب در لغت به معنای چیزی است که از حواس ظاهری پوشیده و پنهان است، در مقابل شهود که به معنای چیزی است که با حواس قابل درک است.[۲] و در اصطلاح، چیزی است که شناخت آن به کمک اسباب عادی تحقق نمی‌پذیرد.[۳]

امامیه با استناد به برخی آیات و روایات، معتقدند که نه تنها پیامبر(ص)، بلکه امامان معصوم(ع) و همچنین برخی پیامبران الهی، به اذن و عنایت خداوند، علم به غیب دارند.[۴] داشتن چنین باوری سبب شده است تا برخی وهابیون به شیعه نسبت غلو بدهند.[۵] مسئله علم غیب، اقسام، محدوده و کیفیت آن از جمله مسائلی است که متکلمان گذشته در علم کلام درباره آن بحث کرده‌اند[۶] و امروزه (در قرن پانزدهم هجری) نیز در پاسخ به برخی تهمت‌های ناروا از سوی وهابیون و عدم درک درست آنان نسبت به این مسئله، مورد مطالعه و بررسی متکلمان امامیه قرار گرفته است.[۷]

اقسام علم غیب

علم غیب را از جهت تعلقش به کسی که عالم به آن است، به دو نوع تقسیم کرده‌اند:

  • علم غیب ذاتی و مستقل[۸] و منظور از آن، نوعی آگاهی از غیب است که از کس دیگری اکتساب نمی‌شود.[۹] این نوع علمِ غیب، نامحدود است و تنها به خداوند اختصاص دارد و گفته می‌شود کس دیگری با او در این علم، شریک نیست.[۱۰] شیخ مفید در اوائل المقالات گفته است که برخی غالیان و مفوضه این نوع آگاهی از غیب را به امامان معصوم نسبت داده‌اند.[۱۱] او این دیدگاه را باطل و فاسد دانسته است.[۱۲]
  • علم غیب مستفاد یا وابسته.[۱۳] نوعی آگاهی از غیب که از سوی خداوند به برخی بندگانش اعطا شده است.[۱۴] همه عالمان امامیه بر این باورند که آگاهی پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) از غیب، از همین نوع است که به اذن و تعلیم خداوند است و آنان این نحوه علم غیب را از خداوند اکتساب می‌کنند.[۱۵]

علم غیب پیامبر(ص)

برخی وهابیان علم غیب را در خدا منحصر دانسته و علم غیب پیامبران الهی و حتی پیامبر(ص) را انکار کرده‌اند.[۱۶] عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی اهل عربستان، نسبت دادن علم غیب به غیر خداوند را موجب گمراهی و کفر به خداوند دانسته است.[۱۷] آنان برای این دیدگاه به دو دسته از آیات قرآن درباره علم غیب استناد کرده‌اند:

  1. آیاتی که در آن پیامبر(ص) آگاهی به غیب را از خودش نفی کرده است.[۱۸] مانند آیه «قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ؛ بگو: من نمی‌گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من از غیب آگاه نیستم».[۱۹] همچنین به آیاتی نظیر آیه ۱۸۸ سوره اعراف و آیه ۲۰ سوره یونس بر این مدعی که پیامبر(ص) از خودش علم غیب را نفی کرده، استناد کرده‌اند.[۲۰]
  2. آیاتی که در آن آگاهی به غیب فقط به خداوند اختصاص داده شده است.[۲۱] مانند آیه «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ».[۲۲] آنان همچنین به آیاتی همچون آیه ۳۴ سوره لقمان و آیه ۱۰ سوره یونس و آیه ۶۵ سوره نمل، برای منحصر بودن علم غیب برای خداوند، تمسک کرده‌اند.[۲۳]

برای ردّ این دیدگاه به آیاتی همچون آیات ۴۴ و ۱۷۹ سوره آل عمران و آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن استناد شده است که برپایه آن‌ها، خداوند به برخی از پیامبران و بندگان برگزیده‌اش علم غیب اعطا کرده است.[۲۴]

همچنین گفته‌اند با نظر به آیات قرآن فهمیده می‌شود که قرآن درباره دو نوع علم غیب: یکی علم غیب ذاتی و مستقل و دیگری، علم غیب مستفاد و وابسته سخن به میان آورده است. آیاتی که علم غیب را مختص خداوند دانسته، منظورشان همان علم ذاتی و مستقل است که تنها به خدا اختصاص دارد و آیاتی که بر وجود علم غیب در غیر خداوند اشاره می‌کنند، همان آیاتی است که به علم غیب وابسته و مستفاد؛ یعنی همان علمی که از سوی خداوند و به اذن او به پیامبر(ص) و برخی دیگر از بندگان برگزیده‌اش اعطا شده، دلالت دارند.[۲۵]

مرتضی مطهری برای جمع بین دو دسته آیات گفته است علم غیب در اصطلاح قرآن یعنی این که کسی از ذات خود و بدون تعلم، غیب بداند و لذا فقط خدا عالم به غیب است و پیامبر(ص) و سایر بندگان برگزیده، متعلم الغیب هستند که علم غیب را از خداوند دریافت می‌کنند.[۲۶]

علم غیب امامان(ع)

بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.[۲۷] آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و به‌همین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.[۲۸] گاهی نیز علم الهی از راه‌های دیگری به امام(ع) می‌رسد.[۲۹] برای نمونه برپایه برخی روایات در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آینده را به حضرت فاطمه(س) وحی کرد و او در مصحفی املاء نمود.[۳۰] همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) می‌تواند از راه تحدیث به‌واسطه فرشتگان[۳۱] و یا الهام، به غیب آگاهی یابند.[۳۲]

برپایه برخی روایات، امام وارث علم پیامبران[۳۳] و صندوق‌دار علم الهی[۳۴] است. شیعیان به برخی روایات از جمله حدیث مدینة العلم استناد می‌کنند که در آن پیامبر(ص)، خودش را شهر علم و امام علی(ع) را باب آن معرفی کرده است.[۳۵]

درباره مقدار علم غیب امام(ع) نیز برخی از متکلمان شیعه معتقدند که علم آنان، محدود به موارد خاصی است.[۳۶] شیخ مفید علم غیب امام را از اوصاف ضروری و شرط امامت آنان ندانسته و گفته است امامان(ع) به ضمیر برخی انسان‌ها مطلع‌اند و به برخی اموری که هنوز واقع نشده نیز علم دارند.[۳۷] برخی دیگر با استناد به دسته‌ای از روایات،[۳۸] بر این باورند که علم امامان شامل تمام اموری است که در عالم روی داده یا خواهد داد.[۳۹]

علم غیب سایر پیامبران الهی

براساس آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن، خداوند به هر کدام از پیامبرانش که بخواهد، علم غیب می‌دهد.[۴۰] همچنین برپایه گزارش دسته‌ای از آیات قرآن، برخی پیامبران الهی در مواردی از غیب آگاه بوده و به آن خبر داده‌اند:



چالش‌های باور به علم غیب

درباره علم غیب امامان(ع) پرسش‌ها و چالش‌هایی مطرح است که متکلمان شیعه کوشیده‌اند به آن‌ها پاسخ دهند.

احادیث نافی علم غیب

  • اگر امامان، عالم به غیب و دارای علم لدنّی‌ هستند، پس روایت‌هایی که در آن‌ها ایشان تصریح دارند چنین علمی ندارند چیست؟ به عنوان مثال، در حدیثی از امام صادق(ع) در جواب ادعای کسی که می‌گفت امام، عالم به غیب است، فرمود من چنین علمی ندارم و به عنوان شاهد، فرمود کنیزم کار بدی کرده که می‌خواهم او را تنبیه نمایم ولی او را نمی‌یابم.[۴۶]
    • این ایراد ناشی از عدم توجه به مجموع روایت‌های وارد شده از اهل بیت است. بر اساس ادله قرآنی و روایت‌های معصومین، امامان شیعه دارای علم غیب‌اند. بنابراین، روایت‌هایی که محتوای آن‌ها به انکار این ویژگی از ایشان اشاره دارد حتما یا مجعول است و یا از جهت تقیه بیان شده است. شاهد این مطلب نیز ادامه همین روایت است که در اشکال بیان شد. در این روایت، حضرت علم غیب را از خویش نفی نموده‌اند ولی در ادامه که به همراه راوی به مکانی دیگر می‌روند که غیر از ایشان کسی در آن‌جا نیست، با استناد به آیه قران بیان می‌‎کنند که ایشان نه تنها عالم به غیب هستند، بلکه لازم است که حجت خدا چنین علمی را داشته باشند تا بتواند مأموریت و وظیفه خویش را به بهترین وجه انجام دهد.[۴۷]

اگر امام علم غیب دارد چرا کشته می‌شود؟

  • اگر امامان از زمان و علت شهادت خویش باخبر بوده‌اند، وظیفه داشتند که از وقوع آن جلوگیری کنند نه اینکه به محل وقوع آن نیز بروند. مثلا اگر حضرت علی(ع) از ضربت خوردن خویش در شب ۱۹ رمضان در مسجد کوفه خبر داشت، می‌بایست به آنجا نرود. در غیر این صورت، این کار نوعی خودکشی حساب می‌شود.
    • چندین پاسخ به این اشکال داده شده است:
      • امام نسبت به برخی امور که در انجام وظایف امامت و رهبری مسلمانان به آن نیازی نداشتند؛ مانند زمان و علت شهادت خویش، آگاه نبوده است.
      • امام به طور سربسته و اجمال می‌دانست که سرانجام شهید خواهد شد؛ ولی از زمان دقیق شهادت خود آگاه نبوده است.[۴۸]
      • امام هم نسبت به ظاهر امور آگاهی داشته و هم باطن آنها. آنان در مقام علم ظاهری، مکلف به رعایت ظاهر هستند و وظایف اجتماعی خویش را بر اساس این تکلیف انجام می‌دهند، امّا در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، باخبرند با این حال، امام وظیفه داشت نسبت به ظاهر امور عمل کند نه باطن آنها. به همین جهت، آنان نمی‌توانستند به واسطه علمی که به زمان و مکان وفات خویش داشتند، از وقوع آن جلوگیری کنند.[۴۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۲.
  2. طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵؛ راغب، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۶.
  3. مغنیه، التفسیر الکاشف، ج۱، ص۴۴؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۷.
  4. علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۱۵؛ امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۳.
  5. برای نمونه نگاه کنید به الهی ظهیر، الشیعة و السنة، ص۶۸-۷۰؛ غنیمان، علم الغیب فی الشریعة الاسلامیة، ص۱۰.
  6. برای نمونه نگاه کنید به اوائل المقالات، ص۳۱۳.
  7. امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ص۳۱۷.
  8. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ و ص۳۱۳.
  9. سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۹۹.
  10. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۹۹.
  11. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.
  12. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.
  13. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ و ص۳۱۳.
  14. سبحانی، جدال احسن، ص۱۰۰.
  15. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ص۶۳-۶۴.
  16. برای نمونه نگاه کنید به بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  17. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷.
  18. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  19. سوره انعام، آیه ۵۰؛ بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  20. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  21. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  22. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  23. بن‌باز، مجموع فتاوی ابن باز، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ص۶۸.
  24. نمازی شاهرودی، علم غیب، ۱۳۹۳ش، ص۳۱-۳۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.
  25. برای نمونه نگاه کنید به علامه امینی، الغدیر، ج۵، ص۵۷-۵۸؛ سبحانی، جدال احسن، ص۹۸-۱۰۰؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ص۶۳-۶۴.
  26. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.
  27. خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.
  28. خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۶.
  29. خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲‌، ص۴۷.
  30. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.
  31. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.
  32. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.
  33. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۰.
  34. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲.
  35. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴
  36. حلی، اجوبة المسائل، ص۱۴۸.
  37. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷.
  38. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۲.
  39. مظفر، علم الامام، بی‌تا، ص۲۳
  40. طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۲۰، ص۵۳.
  41. سوره هود، آیه ۸۱.
  42. نادم، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۰.
  43. سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  44. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۵۶.
  45. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۴۷.
  46. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۷.
  47. مظفر، علم الامام، بی‌تا، ص۶۲
  48. صالحی نجف آبادی، شهید جاوید، ص ۴۵۵-۴۵۶.
  49. مجلسی، مراة العقول، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۱۲۴-۱۲۵.

یادداشت

منابع

  • ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغه، ۱۳۷۵ش.
  • ابن‌میثم‌‌‌ بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، ۵ ج، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۸ش.
  • حلی، حسن بن یوسف، أجوبة المسائل المهنائیة، مقدمه: محی الدین مامقانی، قم، خیام، ۱۴۰۱ق.
  • خرازی، محسن، بدایة المعارف الالهیه فی شرح عقائدالامامیه للمظفر، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیه و‌دار العلم، ۱۴۱۲ق.
  • سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، به قلم جعفر الهادی، قم، موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
  • شریف مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامه، الشافی فی الامامة، چاپ دوم، تهران، موسسه الصادق، ۱۴۱۰ق.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.
  • صالحی نجف آبادی، نعمت الله، شهید جاوید، تهران، بی نا، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۱ش.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، قم، نشر جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق:احمد قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • قدردان قراملکی، محمد حسن، کلام فلسفی، قم، انتشارات وثوق، ۱۳۷۸ش.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال کشی، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دراالوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • مجلسی، محمد باقر، مراة العقول فی شرح اخبار الرسول، تصحیح: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۷۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۹ش.
  • مظفر، محمدحسین، علم الامام، نجف، مکتبة الحیدریة، بی‌تا.
  • مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نیل‌ساز، نصرت و دیگران، «نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن»،‌ فصلنامه مطالعات تفسیری، دوره۴، شماره۱۳، بهار ۱۳۹۲ش.
  • هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام: بررسی تاریخی و کلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۶ش.
  • https://lms.motahari.ir/book-page/26/آشنایی%20با%20قرآن،%20ج%209?page=238

منابع برای مطالعه بیشتر

پیوند به بیرون