پرش به محتوا

محمدمحسن فیض کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
H.atefimanesh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
| وب‌گاه رسمی =
| وب‌گاه رسمی =
}}
}}
''' ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی''' ([[سال ۱۰۰۷ هجری قمری|۱۰۰۷]]-[[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]]) معروف به '''ملا محسن''' و ملقب به '''فیض کاشانی'''، [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]]، [[حدیث|محدث]]، [[تفسیر قرآن|مفسر قرآن]] و [[مجتهد|فقیه]] [[شیعه]] در [[قرن یازدهم قمری]] است. او نزد عالمانی همچون [[ملاصدرا]]، [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]]، [[ابوالقاسم فندرسکی|میرفندرسکی]] و [[میرداماد]] شاگردی کرد.
''' ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی''' ([[سال ۱۰۰۷ هجری قمری|۱۰۰۷]]-[[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]]) معروف به '''ملا محسن''' و ملقب به '''فیض کاشانی'''، [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]]، [[حدیث|محدث]]، [[تفسیر قرآن|مفسر قرآن]] و [[مجتهد|فقیه]] [[شیعه]] در [[قرن یازدهم قمری]] است. او نزد عالمانی همچون [[ملاصدرا]](درگذشت: [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]])، [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]](۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق)، [[ابوالقاسم فندرسکی|میرفندرسکی]]<small>(حدود۹۷۰-۱۰۵۰ق)</small> و [[میرداماد]](درگذشت: [[سال ۱۰۴۱ هجری قمری|۱۰۴۱ق]]) شاگردی کرد.


فیض در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت که [[تفسیر الصافی (کتاب)|تفسیر صافی]]، [[الوافی (کتاب)|الوافی]]، [[مفاتیح الشرایع]]، [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] و [[الکلمات المکنونه]] به ترتیب در [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.
فیض در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت که [[تفسیر الصافی (کتاب)|تفسیر صافی]]، [[الوافی (کتاب)|الوافی]]، [[مفاتیح الشرایع (کتاب)|مفاتیح الشرایع]]، [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] و [[الکلمات المکنونه (کتاب)|الکلمات المکنونه]] به ترتیب در [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.


فیض شیوۀ [[اخباریان]] میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز [[غنا]] (با شروطی خاص)، متفاوت بودن [[بلوغ]] نسبت به [[تکلیف|تکالیف]] مختلف و [[واجب عینی|وجوب عینی]] [[نماز جمعه]] اشاره کرد.
فیض شیوۀ [[اخباریان]] میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز [[غنا]] (با شروطی خاص)، متفاوت بودن [[بلوغ]] نسبت به [[تکلیف|تکالیف]] مختلف و [[واجب عینی|وجوب عینی]] [[نماز جمعه]] اشاره کرد.


اقامۀ [[نماز جمعه]] در [[کاشان]] و [[اصفهان]] از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.
اقامۀ [[نماز جمعه]] در [[کاشان]] و [[اصفهان]] از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.
== زندگی‌نامه ==
==زندگی‌نامه==
فیض در [[۱۴ صفر]] سال ۱۰۰۷ق (مصادف با ۹۷۷ش) در [[کاشان]] زاده شد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.</ref>
فیض در [[۱۴ صفر]] سال ۱۰۰۷ق (مصادف با [[سال ۹۷۷ هجری شمسی)|۹۷۷ش]]) در [[کاشان]] زاده شد.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.</ref>
خاندان فیض از خانواده‌های علمی و مشهور [[شیعه]] بوده است.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.</ref> پدرش [[رضی الدین شاه مرتضی]] (۹۵۰-۱۰۰۹ ق)<ref> خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۷۹.</ref> و مادرش زهرا خاتون (درگذشته ۱۰۷۱ق)، دختر ضیاء العرفا رازی بود.<ref> فیض کاشانی، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۶.</ref> جدّ فیض، تاج الدین شاه محمود فرزند [[ملا علی کاشانی]]، در [[کاشان]] مدفون است.
خاندان فیض از خانواده‌های علمی و مشهور [[شیعه]] بوده است.<ref>افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.</ref> پدرش [[رضی الدین شاه مرتضی]] (۹۵۰-۱۰۰۹ق)<ref> خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۷۹.</ref> و مادرش زهرا خاتون (درگذشت: [[سال ۱۰۷۱ هجری قمری|۱۰۷۱ق]])، دختر ضیاء العرفا رازی بود.<ref> فیض کاشانی، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۶.</ref> جدّ فیض، تاج الدین شاه محمود فرزند [[ملا علی کاشانی]]، در [[کاشان]] مدفون است.
===لقب===
===لقب===
نام فیض، محمد بود.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۷۹؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مؤلف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.</ref> اما به محسن یا محمدمحسن شهرت داشت.<ref>فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.</ref> او داماد [[ملاصدرا]] بود و پدرزنش او را فیض، و داماد دیگرش [[عبدالرزاق لاهیجی|لاهیجی]] را فیاض لقب داد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.</ref>
نام فیض، محمد بود.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۷۹؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مؤلف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.</ref> اما به محسن یا محمدمحسن شهرت داشت.<ref>فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.</ref> او داماد [[ملاصدرا]](درگذشت: [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]]) بود و پدرزنش او را فیض، و داماد دیگرش [[عبدالرزاق لاهیجی|لاهیجی]](درگذشت: [[سال ۱۰۷۲ هجری قمری|۱۰۷۲ق]]) را فیاض لقب داد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.</ref>
=== همسر و فرزندان ===
 
===همسر و فرزندان===
حاصل [[ازدواج]] محمدمحسن با زبیده دختر [[ملاصدرا]]<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.</ref> پنج فرزند به نام‌های زیر بود:
حاصل [[ازدواج]] محمدمحسن با زبیده دختر [[ملاصدرا]]<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.</ref> پنج فرزند به نام‌های زیر بود:
* محمد علم الهدی، نویسنده [[معادن الحکمة فی مکاتیب الائمة (کتاب)|معادن الحکمة]]
*محمد علم الهدی، نویسنده [[معادن الحکمة فی مکاتیب الائمة (کتاب)|معادن الحکمة]]
* معین الدین احمد
*معین الدین احمد
* علیّه بانو، کنیه او امّ الخیر بوده است
*علیّه بانو، کنیه او امّ الخیر بوده است
* سکینه کنیه‌اش ام البِر
*سکینه کنیه‌اش ام البِر
* سکینه کنیه‌اش ام سلمه<ref> فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ج۱، ص۱۸-۳۰.</ref>
*سکینه کنیه‌اش ام سلمه<ref> فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ج۱، ص۱۸-۳۰.</ref>


=== فعالیت در حکومت صفوی ===
===فعالیت در حکومت صفوی===
فیض در کاشان و قمصر، [[نماز جمعه]] اقامه می‌کرد.<ref> فیض، رسالۀ شرح صدر، ص۶۱،۶۲؛ گلشن ابرار، ج۱، ص۲۲۶.</ref> او دعوت [[شاه صفی]] را برای اقامت در اصفهان نپذیرفت، اما به دعوت [[شاه عباس دوم]] برای اقامه [[نماز جمعه]] در [[مسجد جامع اصفهان|مسجد جامع عتیق]] به اصفهان رفت.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، مقدمه، ص۱۸؛ فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، صص ۳۶-۴۴؛ فیض کاشانی، الاعتذار، ص۲۸۱.</ref>
فیض در کاشان و قمصر، [[نماز جمعه]] اقامه می‌کرد.<ref> فیض، رسالۀ شرح صدر، ص۶۱،۶۲؛ گلشن ابرار، ج۱، ص۲۲۶.</ref> او دعوت [[شاه صفی]] را برای اقامت در اصفهان نپذیرفت، اما به دعوت [[شاه عباس دوم]] برای اقامه [[نماز جمعه]] در [[مسجد جامع اصفهان|مسجد جامع عتیق]] به اصفهان رفت.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، مقدمه، ص۱۸؛ فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، صص ۳۶-۴۴؛ فیض کاشانی، الاعتذار، ص۲۸۱.</ref>


===درگذشت===
===درگذشت===
[[پرونده:قبر فیض کاشانی.jpg|بندانگشتی|236x236px|نمای قبر فیض کاشانی در کاشان]]
[[پرونده:قبر فیض کاشانی.jpg|بندانگشتی|236x236px|نمای قبر فیض کاشانی در کاشان]]
فیض کاشانی  در [[۲۲ ربیع‌الثانی]] در ۱۰۹۱ق (مصادف با ۱۰۵۸ش) در کاشان درگذشت و در قبرستانی که در زمان حیاتش، زمین آن را [[وقف]] نموده بود، به خاک سپرده شد.<ref> نک:افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۲؛ الکنی و الالقاب، ج۳، ص۴۰.</ref> در آبان ۱۳۸۷ش کنگره‌ای در بزرگداشت او برگزار گردید.<ref> [http://www.motahari.ac.ir/web/guest/261 کنگره بین المللی ملا محسن فیض کاشانی]، دانشگاه عالی شهید مطهری.</ref> <ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/214642/default.aspx گزارشی از همایش بزرگداشت فیض]، پرتال جامع علوم انسانی.</ref>
فیض کاشانی  در [[۲۲ ربیع‌الثانی]] در [[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]] (مصادف با [[سال ۱۰۵۸ هجری شمسی|۱۰۵۸ش]]) در کاشان درگذشت و در قبرستانی که در زمان حیاتش، زمین آن را [[وقف]] نموده بود، به خاک سپرده شد.<ref> نک:افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۲؛ الکنی و الالقاب، ج۳، ص۴۰.</ref> در آبان [[سال ۱۳۸۷ هجری شمسی|۱۳۸۷ش]] کنگره‌ای در بزرگداشت او برگزار گردید.<ref> [http://www.motahari.ac.ir/web/guest/261 کنگره بین المللی ملا محسن فیض کاشانی]، دانشگاه عالی شهید مطهری.</ref> <ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/214642/default.aspx گزارشی از همایش بزرگداشت فیض]، پرتال جامع علوم انسانی.</ref>


== تحصیلات ==
==تحصیلات==
فیض، تحصیلاتش را در کاشان آغاز کرد، او در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیلات به [[اصفهان]] رفت. پس از آن دو سال در [[شیراز]] نزد [[سید ماجد بن هاشم بحرانی|سید ماجد بحرانی]] شاگردی کرد. فیض بار دیگر به اصفهان بازگشت و در حلقه درس [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] حاضر شد. وی در سفر [[حج]] از شیخ محمد نوادۀ [[شهید ثانی]] اجازه روایت دریافت کرد. و پس از آن در [[قم]] نزد ملاصدرا شاگردی کرد و در مراجعت ملاصدار به شیراز او را همراهی نمود و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. [[سید محمدباقر خوانساری|صاحب روضات]] و دیگران بر این باورند که فیض در سفر نخست به شیراز نزد ملاصدرا شاگردی کرده است اما این گفته، با نوشته‌های خود فیض سازگار نیست.<ref> فیض، دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.</ref> فیض سرانجام به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم و تالیف پرداخت.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۳؛ فیض،دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.</ref> درباره دلیل نامگذاری [[مدرسه فیضیه (قم)|مدرسه فیضیه]]، به سکونت فیض در آن اشاره شده است.
فیض، تحصیلاتش را در کاشان آغاز کرد، او در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیلات به [[اصفهان]] رفت. پس از آن دو سال در [[شیراز]] نزد [[سید ماجد بن هاشم بحرانی|سید ماجد بحرانی]](درگذشت: [[سال ۱۰۲۸ هجری قمری|۱۰۲۸ق‌]]/۱۶۱۹م‌) شاگردی کرد. فیض بار دیگر به اصفهان بازگشت و در حلقه درس [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] حاضر شد. وی در سفر [[حج]] از شیخ محمد نوادۀ [[شهید ثانی]] اجازه روایت دریافت کرد. و پس از آن در [[قم]] نزد ملاصدرا شاگردی کرد و در مراجعت ملاصدار به شیراز او را همراهی نمود و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. [[سید محمدباقر خوانساری|صاحب روضات]] و دیگران بر این باورند که فیض در سفر نخست به شیراز نزد ملاصدرا شاگردی کرده است اما این گفته، با نوشته‌های خود فیض سازگار نیست.<ref> فیض، دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.</ref> فیض سرانجام به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم و تالیف پرداخت.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۳؛ فیض،دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.</ref> درباره دلیل نامگذاری [[مدرسه فیضیه (قم)|مدرسه فیضیه]]، به سکونت فیض در آن اشاره شده است.
[[پرونده:آرامگاه فیض کاشانی.jpg|200px|بندانگشتی|سردر و ورودی آرامگاه فیض کاشانی]]
[[پرونده:آرامگاه فیض کاشانی.jpg|200px|بندانگشتی|سردر و ورودی آرامگاه فیض کاشانی]]
اندیشمندان بسیاری همچون [[عبدالله بن عیسی افندی|افندی]]، [[شیخ حر عاملی|حر عاملی]]، [[میرزا حسین نوری|محدث نوری]]، [[شیخ عباس قمی]]، [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] و... او را با کلماتی همچون فیلسوف، حکیم، متلکم، محدث، [[فقیه]]، شاعر، ادیب، عالم، فاضل ستوده‌اند.<ref> حر عاملی، ج۲، ص۳۰۵؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰.</ref><ref> نک: فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۲-۲۴.</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]]  فیض  را با عناوینی چون حکیم، عارف، محدث و مفسر معرفی کرده و او را از مشاهیر علمای شیعه دانسته  که عمر پربرکتی داشته و به کثرت و جودت(نیک بودن) تألیف معروف است.<ref>مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۹۹.</ref> به باور مطهری فیض کاشانی یک مرد ذوحیاتین است؛ یعنی هم مرد محدّث  و فقیه است و گاهی در آن کار محدّثی و فقاهتش خیلی هم قشری(توجه داشتن فقط به ظواهر قرآن وحدیث)می‌شود، و هم ضمنا مرد حکیم و فیلسوفی است و یک مرد ذوجَنبتین است.<ref>مطهری، معاد، ص۴۷.</ref>
اندیشمندان بسیاری همچون [[عبدالله بن عیسی افندی|افندی]]، [[شیخ حر عاملی|حر عاملی]]، [[میرزا حسین نوری|محدث نوری]]، [[شیخ عباس قمی]]، [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] و... او را با کلماتی همچون فیلسوف، حکیم، متلکم، محدث، [[فقیه]]، شاعر، ادیب، عالم، فاضل ستوده‌اند.<ref> حر عاملی، ج۲، ص۳۰۵؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰.</ref><ref> نک: فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۲-۲۴.</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]]  فیض  را با عناوینی چون حکیم، عارف، محدث و مفسر معرفی کرده و او را از مشاهیر علمای شیعه دانسته  که عمر پربرکتی داشته و به کثرت و جودت(نیک بودن) تألیف معروف است.<ref>مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۹۹.</ref> به باور مطهری فیض کاشانی یک مرد ذوحیاتین است؛ یعنی هم مرد محدّث  و فقیه است و گاهی در آن کار محدّثی و فقاهتش خیلی هم قشری(توجه داشتن فقط به ظواهر قرآن وحدیث)می‌شود، و هم ضمنا مرد حکیم و فیلسوفی است و یک مرد ذوجَنبتین است.<ref>مطهری، معاد، ص۴۷.</ref>
=== استادان ===
===استادان===
از اساتید وی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
از اساتید وی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
خط ۷۱: خط ۷۲:
{{پایان}}
{{پایان}}
در برخی منابع از [[خلیل بن غازی قزوینی|ملا خلیل قزوینی]]، [[محمدطاهر قمی]]، [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملا محمدصالح مازندرانی]] و پدرش نیز به عنوان استادان وی نام برده شده است.<ref> فیض، الوافی، ج۱، مقدمه، ص۳۲.</ref>
در برخی منابع از [[خلیل بن غازی قزوینی|ملا خلیل قزوینی]]، [[محمدطاهر قمی]]، [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملا محمدصالح مازندرانی]] و پدرش نیز به عنوان استادان وی نام برده شده است.<ref> فیض، الوافی، ج۱، مقدمه، ص۳۲.</ref>
=== شاگردان ===
===شاگردان===
برخی شاگردان وی عبارتند از:
برخی شاگردان وی عبارتند از:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
خط ۱۳۶: خط ۱۳۷:
==آراء و اندیشه‌های خاص==
==آراء و اندیشه‌های خاص==
[[سید محمدباقر خوانساری|خوانساری]] و [[یوسف بن احمد بحرانی|شیخ یوسف بحرانی]]، ملا محسن را در شمار [[اخباریان]] می‌دانند.<ref> خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸۵.</ref><ref> فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۳، به نقل از لؤلؤة البحرین، ص۱۳۳.</ref> نوشته‌های او نیز این امر را تأیید می‌کند.<ref> فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶.</ref> فیض در بسیاری از مسائل آراء مستقلی داشت؛ برخی از آراء خاص او عبارتند از:
[[سید محمدباقر خوانساری|خوانساری]] و [[یوسف بن احمد بحرانی|شیخ یوسف بحرانی]]، ملا محسن را در شمار [[اخباریان]] می‌دانند.<ref> خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸۵.</ref><ref> فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۳، به نقل از لؤلؤة البحرین، ص۱۳۳.</ref> نوشته‌های او نیز این امر را تأیید می‌کند.<ref> فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶.</ref> فیض در بسیاری از مسائل آراء مستقلی داشت؛ برخی از آراء خاص او عبارتند از:
* جواز [[غنا]] و موسیقی<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.</ref> از نظر او غناء فی نفسه(بدون همراه شدن با حرامی دیگر) حرام نیست؛ وی با استناد به روایات حرمت غناء را مخصوص جایی می‌دانست که با حرام دیگری همراه باشد مانند بازی با آلات [[لهو]]، وارد شدن مردان بر زنان، گوش دادن مردان صدای زنان را و مشتمل بودن بر کلمات باطل.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.</ref>
*جواز [[غنا]] و موسیقی<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.</ref> از نظر او غناء فی نفسه(بدون همراه شدن با حرامی دیگر) حرام نیست؛ وی با استناد به روایات حرمت غناء را مخصوص جایی می‌دانست که با حرام دیگری همراه باشد مانند بازی با آلات [[لهو]]، وارد شدن مردان بر زنان، گوش دادن مردان صدای زنان را و مشتمل بودن بر کلمات باطل.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.</ref>
* چیزی که نجس‌ شده، چیز دیگر را نجس‌ نمی‌کند.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۷۵.</ref>
*چیزی که نجس‌ شده، چیز دیگر را نجس‌ نمی‌کند.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۷۵.</ref>
* [[آب قلیل]] در برخورد با نجاست، نجس نمی‌شود.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۸۱.</ref>
*[[آب قلیل]] در برخورد با نجاست، نجس نمی‌شود.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۸۱.</ref>
* عدم‌ خلود [[کفر|کافران‌]] در عذاب‌ دوزخ.{{مدرک}}{{یاد| فیض کاشانی در [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] شرک خفی را مایه خلود در آتش ندانسته ولی شرک جلی(آشکار) را مایه خلود می‌داند. فیض، المحجة البیضاء ، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۶}}
*عدم‌ خلود [[کفر|کافران‌]] در عذاب‌ دوزخ.{{مدرک}}{{یاد| فیض کاشانی در [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] شرک خفی را مایه خلود در آتش ندانسته ولی شرک جلی(آشکار) را مایه خلود می‌داند. فیض، المحجة البیضاء ، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۶}}
* عدم‌ نجات‌ اهل‌ [[اجتهاد]]، اگر چه‌ از بزرگ‌ترین‌ دانشمندان‌ باشند.{{مدرک}}
*عدم‌ نجات‌ اهل‌ [[اجتهاد]]، اگر چه‌ از بزرگ‌ترین‌ دانشمندان‌ باشند.{{مدرک}}
* متفاوت بودن [[بلوغ]] نسبت به تکالیف مختلف<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۳.</ref>
*متفاوت بودن [[بلوغ]] نسبت به تکالیف مختلف<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۳.</ref>
* حصول [[مغرب شرعی]] با استتار قرص خورشید از دید چشم، اگر حائلی در میان نباشد.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۹۴.</ref>
*حصول [[مغرب شرعی]] با استتار قرص خورشید از دید چشم، اگر حائلی در میان نباشد.<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۹۴.</ref>
* عدم شرط خشک بودن محل [[مسح]] در [[وضو]]<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۴۶.</ref>
*عدم شرط خشک بودن محل [[مسح]] در [[وضو]]<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۴۶.</ref>
* کفایت هر [[غسل|غسلی]] از [[وضو]]<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۵۵.</ref>
*کفایت هر [[غسل|غسلی]] از [[وضو]]<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۵۵.</ref>
* [[واجب عینی|وجوب عینی]] [[نماز جمعه]].<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۷.</ref>
*[[واجب عینی|وجوب عینی]] [[نماز جمعه]].<ref> فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۷.</ref>


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
*فیض‌پژوهی؛ مجموعه مقالاتی در بررسی آراء و احوال فیض کاشانی<ref>[http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=13740 فیض پژوهی].</ref>
*فیض‌پژوهی؛ مجموعه مقالاتی در بررسی آراء و احوال فیض کاشانی<ref>[http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=13740 فیض پژوهی].</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}



نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۶

فیض کاشانی
اطلاعات فردی
نام کاملمحمد محسن فیض کاشانی
لقبفیض. ملا محسن
تاریخ تولد۱۰۰۷ق/۹۷۷ش
تاریخ وفات۱۰۹۱ق/۱۰۵۸ش
محل دفنکاشان
شهر وفاتکاشان
اطلاعات علمی
استادانملا محمد تقی مجلسیشیخ بهاییمیر دامادمیرفندرسکیملاصدراسید ماجد بحرانی و...
شاگردانعلم الهدیعلامه مجلسیسید نعمت الله جزایریقاضی سعید قمیملا محمد صادق خضریشمس الدین محمد قمیشیخ محمد محسن عرفان شیرازی و...
محل تحصیلکاشاناصفهانشیرازقم
اجازه روایت ازمحمد بن حسن بن زین الدین عاملی
تألیفاتتفسیر صافیالوافیمفاتیح الشرایعالمحجة البیضاءالنوادرو...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیاقامه نماز جمعه


ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ق) معروف به ملا محسن و ملقب به فیض کاشانی، فیلسوف، محدث، مفسر قرآن و فقیه شیعه در قرن یازدهم قمری است. او نزد عالمانی همچون ملاصدرا(درگذشت: ۱۰۵۰قشیخ بهایی(۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق)، میرفندرسکی(حدود۹۷۰-۱۰۵۰ق) و میرداماد(درگذشت: ۱۰۴۱ق) شاگردی کرد.

فیض در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت که تفسیر صافی، الوافی، مفاتیح الشرایع، المحجة البیضاء و الکلمات المکنونه به ترتیب در تفسیر، حدیث، فقه، اخلاق و عرفان مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.

فیض شیوۀ اخباریان میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز غنا (با شروطی خاص)، متفاوت بودن بلوغ نسبت به تکالیف مختلف و وجوب عینی نماز جمعه اشاره کرد.

اقامۀ نماز جمعه در کاشان و اصفهان از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.

زندگی‌نامه

فیض در ۱۴ صفر سال ۱۰۰۷ق (مصادف با ۹۷۷ش) در کاشان زاده شد.[۱] خاندان فیض از خانواده‌های علمی و مشهور شیعه بوده است.[۲] پدرش رضی الدین شاه مرتضی (۹۵۰-۱۰۰۹ق)[۳] و مادرش زهرا خاتون (درگذشت: ۱۰۷۱ق)، دختر ضیاء العرفا رازی بود.[۴] جدّ فیض، تاج الدین شاه محمود فرزند ملا علی کاشانی، در کاشان مدفون است.

لقب

نام فیض، محمد بود.[۵] اما به محسن یا محمدمحسن شهرت داشت.[۶] او داماد ملاصدرا(درگذشت: ۱۰۵۰ق) بود و پدرزنش او را فیض، و داماد دیگرش لاهیجی(درگذشت: ۱۰۷۲ق) را فیاض لقب داد.[۷]

همسر و فرزندان

حاصل ازدواج محمدمحسن با زبیده دختر ملاصدرا[۸] پنج فرزند به نام‌های زیر بود:

  • محمد علم الهدی، نویسنده معادن الحکمة
  • معین الدین احمد
  • علیّه بانو، کنیه او امّ الخیر بوده است
  • سکینه کنیه‌اش ام البِر
  • سکینه کنیه‌اش ام سلمه[۹]

فعالیت در حکومت صفوی

فیض در کاشان و قمصر، نماز جمعه اقامه می‌کرد.[۱۰] او دعوت شاه صفی را برای اقامت در اصفهان نپذیرفت، اما به دعوت شاه عباس دوم برای اقامه نماز جمعه در مسجد جامع عتیق به اصفهان رفت.[۱۱]

درگذشت

نمای قبر فیض کاشانی در کاشان

فیض کاشانی در ۲۲ ربیع‌الثانی در ۱۰۹۱ق (مصادف با ۱۰۵۸ش) در کاشان درگذشت و در قبرستانی که در زمان حیاتش، زمین آن را وقف نموده بود، به خاک سپرده شد.[۱۲] در آبان ۱۳۸۷ش کنگره‌ای در بزرگداشت او برگزار گردید.[۱۳] [۱۴]

تحصیلات

فیض، تحصیلاتش را در کاشان آغاز کرد، او در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت. پس از آن دو سال در شیراز نزد سید ماجد بحرانی(درگذشت: ۱۰۲۸ق‌/۱۶۱۹م‌) شاگردی کرد. فیض بار دیگر به اصفهان بازگشت و در حلقه درس شیخ بهایی حاضر شد. وی در سفر حج از شیخ محمد نوادۀ شهید ثانی اجازه روایت دریافت کرد. و پس از آن در قم نزد ملاصدرا شاگردی کرد و در مراجعت ملاصدار به شیراز او را همراهی نمود و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. صاحب روضات و دیگران بر این باورند که فیض در سفر نخست به شیراز نزد ملاصدرا شاگردی کرده است اما این گفته، با نوشته‌های خود فیض سازگار نیست.[۱۵] فیض سرانجام به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم و تالیف پرداخت.[۱۶] درباره دلیل نامگذاری مدرسه فیضیه، به سکونت فیض در آن اشاره شده است.

سردر و ورودی آرامگاه فیض کاشانی

اندیشمندان بسیاری همچون افندی، حر عاملی، محدث نوری، شیخ عباس قمی، علامه امینی و... او را با کلماتی همچون فیلسوف، حکیم، متلکم، محدث، فقیه، شاعر، ادیب، عالم، فاضل ستوده‌اند.[۱۷][۱۸]مطهری فیض را با عناوینی چون حکیم، عارف، محدث و مفسر معرفی کرده و او را از مشاهیر علمای شیعه دانسته که عمر پربرکتی داشته و به کثرت و جودت(نیک بودن) تألیف معروف است.[۱۹] به باور مطهری فیض کاشانی یک مرد ذوحیاتین است؛ یعنی هم مرد محدّث و فقیه است و گاهی در آن کار محدّثی و فقاهتش خیلی هم قشری(توجه داشتن فقط به ظواهر قرآن وحدیث)می‌شود، و هم ضمنا مرد حکیم و فیلسوفی است و یک مرد ذوجَنبتین است.[۲۰]

استادان

از اساتید وی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

در برخی منابع از ملا خلیل قزوینی، محمدطاهر قمی، ملا محمدصالح مازندرانی و پدرش نیز به عنوان استادان وی نام برده شده است.[۲۲]

شاگردان

برخی شاگردان وی عبارتند از:

آثار

فیض آثار بسیاری از خود به جای گذاشت. او در کتاب فهرست تصانیف از ۱۰۰ اثر نام برده است[۲۴] سید نعمت الله جزایری آثار او را، حدود ۲۰۰ اثر می‌داند.[۲۵] در دیگر منابع تا ۱۴۰ اثر ثبت شده است[۲۶] و برخی از آثار او عبارتند از:

مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور نسخه الکترونیکی آثار فیض را، با عنوان مجموعه آثار علامه فیض کاشانی منتشر کرده است.[۳۰] [۳۱]

اشعار

افزون بر دیوان شعر مستقل مجموعه ای نیزباعنوان (شوق مهدی) دربردارنده اشعاری درباره امام زمان (ع) از آثار منسوب به فیض است.

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است /گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است الگو:شعر۲ الگو:شعر۲

آراء و اندیشه‌های خاص

خوانساری و شیخ یوسف بحرانی، ملا محسن را در شمار اخباریان می‌دانند.[۳۲][۳۳] نوشته‌های او نیز این امر را تأیید می‌کند.[۳۴] فیض در بسیاری از مسائل آراء مستقلی داشت؛ برخی از آراء خاص او عبارتند از:

مطالعه بیشتر

  • فیض‌پژوهی؛ مجموعه مقالاتی در بررسی آراء و احوال فیض کاشانی[۴۴]

پانویس

  1. افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.
  2. افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷.
  3. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۷۹.
  4. فیض کاشانی، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۶.
  5. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۷۹؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مؤلف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.
  6. فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴.
  7. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.
  8. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱.
  9. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ج۱، ص۱۸-۳۰.
  10. فیض، رسالۀ شرح صدر، ص۶۱،۶۲؛ گلشن ابرار، ج۱، ص۲۲۶.
  11. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، مقدمه، ص۱۸؛ فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، صص ۳۶-۴۴؛ فیض کاشانی، الاعتذار، ص۲۸۱.
  12. نک:افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۲؛ الکنی و الالقاب، ج۳، ص۴۰.
  13. کنگره بین المللی ملا محسن فیض کاشانی، دانشگاه عالی شهید مطهری.
  14. گزارشی از همایش بزرگداشت فیض، پرتال جامع علوم انسانی.
  15. فیض، دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.
  16. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۳؛ فیض،دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض.
  17. حر عاملی، ج۲، ص۳۰۵؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۰.
  18. نک: فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۲-۲۴.
  19. مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۹۹.
  20. مطهری، معاد، ص۴۷.
  21. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳.
  22. فیض، الوافی، ج۱، مقدمه، ص۳۲.
  23. قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۱؛ فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳.
  24. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۵۱.
  25. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۹۳.
  26. فیض، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۸۲-۸۸؛ فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳-۵۹.
  27. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۹۱-۹۳؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۰.
  28. افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۸۱-۱۸۲؛ فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳-۵۹؛ نک، حر عاملی، ج۲، ۳۰-۳۰۶.
  29. مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ۲۰۳۹- ۲۰۴۱. .
  30. مرکز کامپیوتری نور.
  31. کتابخانه دیجیتالی مجموعه آثار ملا محسن فیض کاشانی، دانشگاه عالی شهید مطهری.
  32. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸۵.
  33. فیض، المحجة البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۳، به نقل از لؤلؤة البحرین، ص۱۳۳.
  34. فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶.
  35. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.
  36. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱.
  37. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۷۵.
  38. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۸۱.
  39. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۳.
  40. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۹۴.
  41. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۴۶.
  42. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۵۵.
  43. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۷.
  44. فیض پژوهی.

یادداشت

  1. فیض کاشانی در المحجة البیضاء شرک خفی را مایه خلود در آتش ندانسته ولی شرک جلی(آشکار) را مایه خلود می‌داند. فیض، المحجة البیضاء ، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۶

منابع

  • افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مطبعة الخیام، ۱۴۰۱ق.
  • خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، تحقیق؛ اسدالله اسماعیلیان، قم، مکتبة الاسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
  • فیض کاشانی، الاعتذار، در ده رساله، اصفهان: مرکز تحقیقات علمی و دینی امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۱ش.
  • فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، محقق: بهراد جعفری، تهران: مدرسه عالی شهید مطهری، ۱۳۸۷ش.
  • فیض کاشانی، ملا محمد محسن، کتاب الوافی، تصحیح و تعلیق: ضیاءالدین حسینی، مکتبة الامام امیرالمومنین علی علیه‌السلام، اصفهان، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش.
  • جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم؛ پژوهشکده باقرالعلوم، گلشن ابرار، نشر معروف، قم،۱۳۷۹ش.
  • فیض کاشانی، ملا محسن، ده رساله، به کوشش رسول جعفریان، اصفهان، ۱۳۷۱ش.
  • فیض کاشانی، ملا محمد محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۳ش.
  • فیض کاشانی، محمد محسن، المحجه البیضاء، ناشر: جماعة المدرسين بقم، موسسه النشر الاسلامي، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • فیض کاشانی، ملا محمد محسن، دیوان، انتشارات اسوه، شرح و مقدمه: مصطفی فیضی کاشانی، تهران، ۱۳۷۱ش.
  • فیض کاشانی، ملا محمد محسن، مفاتیح الشرایع، تحقیق: سید مهدی رجائی، مجمع الذخائر الاسلامیة، قم، ۱۴۰۱ق.
  • فیض، رسالۀ شرح صدر، ضمیمه ده رسالۀ فیض کاشانی، مرکز تحقیقات علمی و دینی امیرالمومنین، اصفهان.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، تهران، مکتبة الصدر، چاپ پنجم، ۱۳۶۸ش.
  • مختاری، رضا و صادقی، محسن، غناء و موسیقی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
  • https://lms.motahari.ir/book-page/67/خدمات%20متقابل%20اسلام%20و%20ایران?page=399

پیوند به بیرون