پرش به محتوا

اخباریان

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
بدون عکس
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
اخباری‌گری
اطلاعات کلی
مؤسسمحمدامین استرآبادی
زمان پیدایشقرن یازدهم قمری
گستره جغرافیایینجف، کربلا، ایران
اطلاعات علمی
ویژگی‌هاحرمت اجتهاد • انحصار ادله به کتاب و سنت • اصالة الاشتغال در تعارض اخبار و در شبهه حکمیه تحریمیه • عدم اخذ به ظواهر کتاب مگر از طریق قول معصوم
اندیشمندانمحمدامین استرآبادییوسف بحرانیسید نعمت‌الله جزایریمحمدباقر مجلسیفیض کاشانیحر عاملی
کتاب‌های مهمالفوائد المدنیه نوشته محمد امین استرابادی، مُنیة الممارسین اثر عبدالله بن صالح سماهیجی
مکاتب معروف
مکتب کلامی قممکتب کلامی بغدادحکمت متعالیهفلسفه اشراقسایر مکاتب


اَخْباریان‌ گروهی از فقیهان امامی كه‌ اخبار و احادیث‌ امامان شیعه را تنها منبع فقه و تنها مبنای استنباط احکام شرعی می‌دانند. این گروه که از قرن ۱۱ قمری به بعد ظهور کردند، به کارگیری روش‌های‌ اجتهادی و دانش اصول فقه را روا نمی‌شمارند. در مقابل‌ آنان‌، فقیهان‌ اصولی، روش‌های اجتهادی‌ و اصول فقه را در استنباط احکام فقهی لازم می‌دانند.

تقابل میان اخباریان و اصولیان امامی، پیش از قرن یازدهم قمری نیز به صورت غیررسمی و نه چندان آشکار وجود داشت؛ اما در این قرن تقابل شدت گرفت و دو اصطلاح اخباری و اصولی رواج یافت و این دو گروه به صورت آشکار و رسمی در مقابل یکدیگر برخاستند.

محمد امین استرابادی، عبدالله بن صالح سماهیجی و میرزا محمد اخباری، از اخباریون تندرو و شیخ یوسف بحرانی، سید نعمت الله جزایری، ملا محسن فیض کاشانی، محمد تقی مجلسی، محمد طاهر قمی و شیخ حر عاملی از میانه‌‏روان این مسلک‌اند. در مقابل اینان اصولیانی چون وحید بهبهانی، شیخ انصاری و جعفر کاشف الغطا قرار می‌گیرند.

اختلافات عمده اخباریان و اصولیان در مسائلی چون حرمت و جواز اجتهاد، انحصار ادله به کتاب و سنت، منع از تحصیل ظن، شیوه تقسیم‌بندی احادیث، جواز تقلید از غیر معصوم، اخذ به ظواهر کتاب، حسن و قبح عقلی، اجرای اصالة البرائة در برخی موارد، حرمت کاربرد برخی از انواع قیاس، صحیح دانستن تمامی احادیث کتب اربعه و ... است.

معرفی و تاریخچه شکل‌گیری

اخباریان، گروهی از عالمان امامیه هستند که اخبار و روایات امامان معصوم(ع) را مهم‌ترین منبع در اعتقادات، اخلاقیات و احکام شرعی به شمار می‌آورند. آنان به روش اجتهادی و رجالی عالمان؛ به‌ویژه در آنچه مبنایی جز عقل نداشته باشد، به دیده انتقاد و تردید می‌نگرند.[۱]

اخباریان روش و سلوک فکری خود را به فقیهان و محدثان امامیه در عصر حضور تا اوایل غیبت صغرا نسبت می‌دهند.[۲] برای نمونه محمدامین استرآبادی، از اخباریان مشهور امامیه، کار خود را احیای شیوه گذشتگان دانسته و محدثان و فقیهانی همچون علی بن ابراهیم قمی، کلینی، شیخ صدوق و پدرش علی بن حسین بابویه قمی، ابن‌قولویه، صاحب کامل الزیارات، و شیخ طوسی را از عالمانی معرفی نموده است که به شیوه اخباریگری سلوک نموده‌اند.

گفته می‌شود اصطلاح اخباری به عنوان یک نحله فکری که در تقابل با اصولیان است، نخستین بار در کتاب نقض، اثر عبدالجلیل قزوینی رازی، عالم شیعه قرن ششم هجری، به کار رفته است.[۳] علامه حلی نیز در کتاب نهایة الوصول الی علم الاصول، که در دانش اصول فقه به تحریر درآمده، گفته است که اخباریون امامیه در گذشته در اصول دین و فروع آن به اخبار واحد اعتماد می‌کردند؛ ولی اصولیان مانند شیخ طوسی در همان زمان به خبر واحد اعتماد نمی‌کردند.[۴]

با این وجود برخی محققان محمدامین استرآبادی در اوایل قرن یازدهم هجری را مبدع و مؤسس تفکر اخباریگری در فرهنگ شیعه به شمار آورده‌اند.[۵] صاحب حدائق معتقد است محمدامین استرآبادی نخستین عالمی بود که عالمان امامیه را به دو دسته اخباری و مجتهد تقسیم نمود و به طعن و بدگویی مجتهدان و اصولیان پرداخت.[۶]

به‌گزارش برخی محققان این حرکت در دوره‌های بعدی با بهره گرفتن از فضای مناسبی که در دوران صفویه ایجاد شده بود و همچنین تفکر تهاجمی برخی اخباریان تندرو، توانست در حوزه‌های علمیه شیعه پیشرفت کند و تفکر اجتهادی را تحت تأثیر قرار داده و به چالش بکشد.[۷] نسل‌های بعدی اخباریان، میانه‌رو بودند و در نهایت در اواخر قرن دوازدهم، تفکر اجتهادی توانست بر اخباریگری غلبه یافته و آن را از صحنه علمی به حاشیه براند.[۸]

تقسیم‌بندی اخباریان به میانه‌رو و تندرو

برخی محققان، اخباریان را به دو گروه میانه‌رو و تندرو تقسیم کرده‌اند.[۹] گفته می‌شود اخباریان تندرو با طعن و بدگویی از اصولیان از هیچ تلاشی برای بی‌اعتبار کردن اندیشه و مبانی فکری آنان فروگذار نمی‌کردند.[۱۰] عالمانی همچون محمدامین استرآبادی، ملاخلیل قزوینی، عبدالله بن صالح سماهیجی و میرزامحمد اخباری را از همین دسته به شمار آورده‌اند.[۱۱]

گروه دیگری مانند محمدتقی مجلسی، فیض کاشانی، حر عاملی و شیخ یوسف بحرانی را از اخباریانی به شمار آورده‌اند که در عین آن که از رویکرد اخباری‌گری پیروی می‌کردند، روش اعتدال و میانه‌روی را برگزیده‌ و در مواردی به نقد برخی مواضع استرآبادی می‌پرداختند.[۱۲]

مبانی فکری اخباریان

اختلاف اخباری و اصولی

مکتب فقیهان اهل حدیث که در اواخر سده ۴ و نیمه نخست سده ۵ق با کوشش فقیهان اصول گرا ضعیف گردید، وجود محدود خود را در مجامع فقهی امامیه حفظ کرد تا آنکه در اوایل سده ۱۱ق /۱۷م بار دیگر به وسیله محمد امین استرآبادی (د ۱۰۳۳ یا ۱۰۳۶ق /۱۶۲۴ یا ۱۶۲۷م ) در قالبی نو مطرح شد[۱۳] و لبه تیز حملات خود را متوجه اصولیان ساخت. برخی معتقدند ابن ابی جمهور احسایی (زنده در ۹۰۴ق /۱۴۹۹م ) از جمله کسانی بود که راه را بر اخباریان هموار گردانید. او در رساله‌ای با عنوان «‌العمل باخبار اصحابنا »، به اقامه ادله‌ای در این زمینه پرداخت [۱۴].

با عنایت به پیشینه تاریخی اخباری گری، رواج و اطلاق عنوان اخباری بر گروهی خاص و با معنی و اصطلاح مشخص امروزین از سده ۱۱ق و با ظهور پیشوای حرکت نوین اخباری، یعنی محمد امین استرابادی آغاز شده است که برخی او را با صفت «‌اخباری صلب‌» وصف کرده‌اند.[۱۵]

افول اخباری‌گری

با آغاز تقابل آشکار میان اخباریان و اصولیان در قرن ۱۱ق. و ادامه آن در قرون بعدی و ظهور بزرگان اصولی مانند آیت الله وحید بهبهانی(م. ۱۲۰۵ق.)اخباریان رفته رفته نفوذ خود را در حوزه‌های علمیه از دست دادند. وحید بهبهانی از تاثیرگذارترین عالمان اصولی در شکست اخباریان بود. او دامنه مبارزه خود با اصولیان را از حوزه نظری به عمل نیز کشاند و از جمله، نماز گزاردن به امامت یوسف بحرانی پیشوای اخباریان را حرام اعلام کرد.[۱۶] پس از او با مبارزات فقیهان دیگر اصولی همچون شیخ مرتضی انصاری(م. ۱۲۸۱ق.)[۱۷]، جعفر کاشف‌الغطاء(م. ۱۲۲۷ یا ۱۲۲۸ق.)[۱۸] با اخباریان دامنۀ نفوذ این‌ مكتب‌ نیز بسیار محدود گردید. امروزه‌ تنها جایی‌ كه‌ آثار اخباریگری‌ به‌ شكل‌ آشكار در آنجا دیده‌ می‌شود، برخی‌ از مناطق‌ خوزستان‌ (به‌ ویژه‌ خرمشهر و آبادان‌) است‌. [۱۹]

مبارزه با اخباری‌‏گری

وحید بهبهانی

مبارزه اصولیان و اخباریان که از سده ۱۱ق آغاز گردید و با تندروی ‏های اخباریان ادامه یافت، در نهایت از سوی مجتهدان و در رأس ایشان آقا وحید بهبهانی (د ۱۲۰۵ق /۱۷۹۱م ) به مبارزه‌ای جدی و منسجم بر ضد اخباری ‏گری تبدیل شد[۲۰]. در زمان وحید بهبهانی، شهرهای عراق به ویژه کربلا و نجف، پایگاه اخباریان بود و ریاست ایشان را در آن زمان شیخ یوسف بحرانی برعهده داشت. در همان حال طرفداران اصول و اجتهاد، شدیداً در انزوا قرار گرفته بودند، تا اینکه وحید به کربلا مهاجرت کرد[۲۱] و به مبارزه‌ای جدی و شدید بر ضداخباری‏ گری پرداخت.

او در کنار بحث‌ها و استدلال‌های علمی خود در رد اخباری ‏گری و اثبات طریقه اجتهاد، از برخوردهای عملی نیز در راه مبارزه با اخباری ‏گری روی‏گردان نبود، و چنان که گفته شد، نماز گزاردن به امامت شیخ یوسف بحرانی _پیشوای اخباریان_ را تحریم کرد[۲۲]. در پی اقدامات وحید بهبهانی و دیگر فقیهان اصولی برجسته آن زمان، اصولیان از انزوا به درآمدند و در برابر اخباریان به قدرت رسیدند.

از جمله کتب وحید که در ردِّ اخباریان و دفاع از مجتهدان به رشته تحریر در آمده، رسالة الاجتهاد و الاخبار است. وحید بهبهانی را به سبب مبارزۀ نظری و عملی شدید و طولانی‌اش با اخباریان، مروج مذهب، رکن طایفه شیعه، پایه استوار شریعت در سده ۱۳ ق و نیز مُجدِّد مذهب و مُروِّج طریقه اجتهاد دانسته‌اند[۲۳].

کاشف الغطاء

از دیگر مبارزان بر ضد اخباریان، جعفر کاشف الغطا (د ۱۲۲۷ یا ۱۲۲۸ق /۱۸۱۲ یا ۱۸۱۳م ) است که از مخالفان میرزا محمد اخباری بود و علیه او رساله‌ای با عنوان کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدو العلماء تألیف کرد. او این رساله را برای فتحعلی شاه قاجار فرستاد تا از حمایت میرزا محمد دست بردارد[۲۴].

پراکندگی جغرافیایی اخباریان

رواج اخباری‏گری در سده‌های ۱۱ تا ۱۳ق بیشتر در شهرهای مذهبی ایران و عراق و نیز در بحرین و هندوستان بوده است [۲۵]. در عصر رواج اخباری‏ گری بیشتر بخش غربی قزوین، جایگاه اخباریانی بود که از شاگردان و مریدان ملاخلیل قزوینی (د ۱۰۸۹ق ) بودند[۲۶]، از این رو این شهر پایگاه مهمی برای پیروان این مکتب به شمار می‌‏رفت. اما پس از مبارزات اصولیان با اخباریان و ضعف روزافزون اخباری‌گری، دامنه نفوذ این مکتب نیز بسیار محدود گردید.

امروزه تنها جایی که آثار اخباری‏‌گری به شکل آشکار در آنجا دیده می‌شود، برخی از مناطق خوزستان (به ویژه خرمشهر و آبادان) است.

اختلافات اصلی اخباریان و اصولیون

سید نعمت الله جزایری در منبع الحیاة و ملا رضی قزوینی در لسان الخواص اختلافات عمده میان اخباریان و اصولیان را ذکر کرده‌اند. همچنین عبدالله بن صالح سماهیجی در منیة الممارسین ۴۰ فرق میان اخباریان و اصولیان را بر شمرده است. شیخ جعفر کاشف الغطاء نیز در الحق المبین فرق‌های میان اخباریان و اصولیان را مورد بررسی قرار داده، و نیز میرزا محمد اخباری در کتاب الطهر الفاصل به ۵۹ فرق اشاره کرده است. سید محمد دزفولی در فاروق الحق اختلافات را به ۸۶ رسانیده است و حر عاملی نیز در فائده ۹۲ از الفوائد الطوسیة، به ذکر اختلافات این دو گروه پرداخته است.

حرمت اجتهاد

اخباریان، اجتهاد را حرام می‌‏دانند، اما اصولیان آن را واجب کفایی و حتی برخی از آنان واجب عینی می‌‏دانند. محمدامین استرآبادی در کتاب الفوائد المدنیه منکر اجتهاد شده، و گفته است که روش علمای پیشین اجتهادی نبوده است [۲۷].

انحصار ادله به کتاب و سنت

اخباریان ادله را به کتاب و سنت منحصر می‌دانند و بر خلاف اصولیان، اجماع و عقل را حجت نمی‌شمارند.

سایر اختلافات

  1. منع از تحصیل ظن؛ اخباریان تحصیل احکام از طریق «‌ظن‌» را منع کرده، بر خلاف مجتهدان فقط «‌علم‌» را حجت می‌‏دانند.
  2. تقسیم بندی احادیث؛ احادیث، نزد اخباریان بر دو نوع صحیح و ضعیف است، اما در آثار مجتهدان اخبار بر ۴ نوع صحیح، موثق، حسن و ضعیف تقسیم می‌‏شود.
  3. تقلید از غیر معصوم (ع)؛اصولیان مردم را به دو گروه مجتهد و مقلد تقسیم می‌‏کنند، اما اخباریان تقلید از غیر معصوم را مجاز نمی‌‏دانند.
  4. اخذ به ظواهر کتاب؛ اصولیان ظاهر قرآن را حجت می‌‏دانند و آن را بر ظاهر خبر ترجیح می‌‏دهند، اما اخباریان تمسک به ظاهر کتاب را تنها در صورت وجود تفسیری از معصوم مجاز می‌‏شمارند.
  5. صحت تمامی احادیث کتب اربعه؛ اخباریان، بر خلاف اصولی ‏ها، کلیه اخبار کتب اربعه را صحیح و قطعی الصدور می‌‏دانند.
  6. حسن و قبح عقلی؛ اخباریان حسن و قبح عقلی را می‌پذیرند، اما برخلاف اصولیان، احکام مستقل عقلی را حجت شرعی نمی‌‏شمارند.
  7. حرمت عمل به برخی از انواع قیاس؛ اخباریان، گونه هایی از قیاس چون قیاس اولویت، قیاس منصوص العلة و نیز تنقیح مناط را که اصولیان آنها را معتبر می‌شمارند، در شمار قیاس‌های نهی شده در احادیث شمرده‌اند و آن را باطل می‌‏انگارند[۲۸].
  8. اصالة البرائة؛ اصولیان هم در شبهه حکمیه تحریمیه و هم در شبهه حکمیه وجوبیه، اصالة البراءة را جاری می‌‏دانند، اما اخباریان تنها در مورد دوم با آنان موافقند.
  9. اصالة البراءة در تعارض اخبار؛ اخباریان بر خلاف اصولیان در هنگام تعارض اخبار، ترجیح را با تمسک به برائت اصلیه جایز نمی‌شمارند، چنان که استرابادی در فوائد المدنیه می‌گوید:
من معتقدم که تمسک به برائت اصلیه به طور کلی، تا پیش از اکمال دین صحیح بود، لیکن پس از آنکه دین به سر حد کمال رسید، برای برائت مزبور محلی باقی نماند، زیرا روایت متواتر از ائمه (علیهم‌السلام) در هر واقعه‌ای که مردم نیازمند بدان هستند، رسیده و تا روز قیامت حقایق موضوعات ثابت گردیده و نیز برای هرگونه اختلافی که دو نفر با هم دارند، حکمی تعیین شده است [۲۹].

ارتباط شیخیه و اخباریه

درباره ارتباط مسلک شیخیان با اخباریان نظرات گوناگونی وجود دارد. گر چه بزرگان شیخیه خود منکر هرگونه ارتباط با اخباریان هستند، اما مخالفان ایشان قائل به نوعی ارتباط ریشه‌ای میان شیخیه و اخباریه‌اند و معتقدند که پیدایی مسلک شیخیه متأثر از اندیشه اخباری‏گری بوده است [۳۰]. همچنین برخی معتقدند که شیخیان نه کاملاً پیرو اصولیان بوده‌اند و نه کاملاً پیرو اخباریان، بلکه مسلک آنان راهی میان اصولی و اخباری بوده است.

پانویس

  1. بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۳۱.
  2. بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۳۱.
  3. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۵۷ق، ص۲۵۶ و ص۳۰۰-۳۰۱.
  4. علامه حلی، نهایة الوصول الی علم الاصول، مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۴۰۳.
  5. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ۱۳۹۱ش، ص۱۱۷؛ طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ص۲۱۷.
  6. بحرانی، لؤلؤة البحرین، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱۷.
  7. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۷.
  8. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۷.
  9. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۲؛ بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  10. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  11. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  12. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۲۰ و ۱۲۴.
  13. نک: مدرسی طباطبایی، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ۱۳۷۸ش، ص۵۷.
  14. نک: حر عاملی، امل الآمل،۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۵۳؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۷، ص۳۳
  15. بحرانی، لؤلؤة البحرین، موسسه آل البیت، ص۱۱۷.
  16. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۹۴.
  17. نک: اعتماد السلطنه، الامآثر و الآثار، چ سنگی، ص۱۳۷؛ مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۴۶ق، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۲، مدرسی طباطبایی، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۶۱.
  18. خوانساری، ج۲، ص۲۰۲.
  19. قیصری، اخباریان، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۱۶۲.
  20. صالحی، مقدمه بر غنیمة المعاد فی شرح الارشاد (موسوعه) برغانی، ج۱، ص۲۵؛ مدرسی طباطبایی، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص۶۰
  21. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق،ج۲، صص۹۴، ۹۵
  22. نک: مامقانی، تنقیح المقال،الناشرموسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ج۲، ص۸۵
  23. نک: خوانساری، روضات الجنات،۱۳۹۱ق، ج۲، ص۹۴
  24. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۰۲
  25. حائری، تشیع و مشروطیت ایران، ص۸۶
  26. صالحی، مقدمه بر غنیمة المعاد فی شرح الارشاد (موسوعه) برغانی، تهران، مطبعه احمدی، ج۱، ص۲۶
  27. استرآبادی، الفوائد المدنیه،۱۴۲۶ق، ص۴۰
  28. دزفولی، «‌فاروق الحق »، در حاشیه حق المبین، ص۳ به بعد؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۱ق،ج۱، صص۱۲۷-۱۳۰؛ نیز نک: امین، اعیان الشیعه،۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۲۳
  29. استرآبادی، الفوائد المدنیه،۱۴۲۶ق، ص۱۰۶
  30. رازی، آثار الحجه،۱۳۳۲ش، ج ۱، ص ۱۶۸

یادداشت

منابع

  • استرابادی، محمدامین، الفوائد المدنیه، چاپ سنگی.
  • امین، محسن، اعیان الشیعه، به کوشش محسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الاثار، چاپ سنگی، کتابخانه سنائی.
  • بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، قم، مؤسسه آل البیت.
  • تنکابنی، محمد، قصص العلماء، تهران، ۱۳۶۹ق.
  • حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت ایران، تهران، ۱۳۶۰ش.
  • حر عاملی، محمد، امل الامل، به کوشش احمد حسینی، نجف، ۱۳۸۵ق.
  • حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، بیروت، ۱۳۸۹ق.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، قم، ۱۳۹۱ق.
  • دزفولی، فرج الله، «‌فاروق الحق »، در حاشیه حق المبین.
  • شریف رازی، محمد، آثار الحجه، قم، ۱۳۳۲ش.
  • سید مرتضی، علی، «‌رسالة فی الرد علی اصحاب العدد »، رسائل الشریف المرتضی، قم، ۱۴۰۵ق، ج۲.
  • شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بن فتح الله بدرانی، قاهره، ۱۳۵۷ق /۱۹۳۶م.
  • صالحی، عبدالحسین، مقدمه بر غنیمة المعاد فی شرح الارشاد (موسوعه) برغانی، تهران، مطبعه احمدی.
  • صدر، محمدباقر، دروس فى علم الأصول، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۸ق.
  • صدر، محمدباقر، المعالم الجديدة للُاصول، تهران، مكتبة النجاح، ۱۳۹۵ق.
  • فیض کاشانی، محسن، ده رساله، به کوشش رسول جعفریان، اصفهان، ۱۳۷۱ش.
  • فیض کاشانی، محسن، الکلمات المکنونه، تصحیح و مقدمه ابراهیم احمدیان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۳۱ق.
  • کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء، چاپخانه جعفری، ۱۳۰۳ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۰ق.
  • مدرس، محمد علی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ق.
  • مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
  • مفید، محمد، اوائل المقالات، قم، ۱۴۱۳ق.
  • نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران، ۱۳۳۵ش.
  • هادوی تهرانی، مهدی، تاريخ علم اصول از نگاه شهيد سيّد محمّدباقر صدر، قم، كتاب خرد، ۱۳۷۹ش.
  • EI2,S,Iranica.

پیوند به بیرون