پرش به محتوا

اخباریان

مقاله قابل قبول
بدون عکس
از ویکی شیعه
اخباری‌گری
اطلاعات کلی
مؤسسمحمدامین استرآبادی
زمان پیدایشقرن یازدهم قمری
گستره جغرافیایینجف، کربلا، ایران
اطلاعات علمی
ویژگی‌هاحرمت اجتهاد • انحصار ادله به قرآن و سنت • احتیاط در فتوا
اندیشمندانمحمدامین استرآبادییوسف بحرانیسید نعمت‌الله جزایریمحمدباقر مجلسیفیض کاشانیحر عاملی
کتاب‌های مهمالفوائد المدنیه نوشته استرابادی، مُنیة الممارسین اثر عبدالله بن صالح سماهیجی
ردیه‌هارساله الاجتهاد و الاخبار از وحید بهبهانی، کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدوّ العلماء از جعفر کاشف الغطاء
مکاتب معروف
مکتب کلامی قممکتب کلامی بغدادحکمت متعالیهفلسفه اشراقسایر مکاتب


اَخْباریان‌، گروهی از عالمان امامیه که برخلاف اصولیان، احادیث چهارده معصوم را تنها منبع معتبر استنباط حکم شرعی می‌دانند. شکل‌گیری این جریان به محمدامین استرآبادی در اوایل قرن یازدهم هجری نسبت داده می‌شود.

این گروه به دو دسته تندرو و میانه‌رو تقسیم می‌شد: تندروها با نقد شدید اصولیان اندیشه‌های آنان را زیر سؤال می‌بردند و میانه‌روها که در کنار پیروی از رویکرد اخباری، در بیان دیدگاه‌ها شیوه‌ای معتدل‌تر داشتند و گاه برخی مواضع استرآبادی را نقد کرده‌اند. از گروه نخست، افرادی مانند محمدامین استرآبادی، ملاخلیل قزوینی و میرزامحمد اخباری نام برده شده است. از گروه دوم نیز محمدتقی مجلسی، فیض کاشانی، حر عاملی و شیخ یوسف بحرانی یاد شده است.

اخباریان در مسائل فقهی توقف در فتوا و احتیاط عملی در امور مشکوک را لازم می‌دانستند، اجتهاد را حرام می‌شمردند، احادیث را صحیح یا ضعیف می‌دانستند و همه احادیث کتب اربعه را معتبر می‌دانستند، در حالی که اصولیان ادله اربعه را معتبر می‌شمردند، اصل برائت را جاری می‌کردند و احادیث را در چهار دسته طبقه‌بندی می‌کردند.

این جریان در دوره صفویه گسترش یافت، اما در اواخر قرن دوازدهم هجری با فعالیت مجتهدانی مانند محمدباقر بهبهانی به حاشیه رفت.

معرفی و جایگاه

اخباریان، گروهی از عالمان امامیه هستند که اخبار و روایات امامان معصوم(ع) را مهم‌ترین منبع در اعتقادات، اخلاقیات و احکام شرعی می دانند. آنان به روش اجتهادی و رجالی سایر عالمان، به‌ویژه در مسائلی که مبنایی جز عقل ندارند، دیدگاهی انتقادی و محتاطانه دارند.[۱]

درباره نام‌گذاری این گروه، گفته شده است که آنان از میان ادله چهارگانه، حجیت ظواهر قرآن، اجماع و عقل را در استنباط احکام شرعی نپذیرفته و تنها اخبار (احادیث) را کافی می‌دانستند، به همین سبب «اخباری» نامیده شده‌اند.[۲]

تاریخچه شکل‌گیری و افول اخباریان

شکل‌گیری جریان اخباری‌گری در فرهنگ شیعه، به ویژه به محمدامین استرآبادی در اوایل قرن یازدهم هجری نسبت داده می‌شود.[۳] وی شیوه خود را احیای روش گذشتگان معرفی کرده و محدثانی مانند علی بن ابراهیم قمی، کلینی، شیخ صدوق، علی بن حسین بابویه قمی، ابن‌قولویه و شیخ طوسی را افرادی دانسته است که به روش اخباریگری عمل کرده‌اند.[۴] با این حال، اخباریان معتقدند که این روش و سلوک فکری از زمان حضور تا اوایل غیبت صغرا در میان فقیهان و محدثان امامیه رواج داشته است.[۵]

استرآبادی نخستین عالمی بود که عالمان امامیه را به دو گروه اخباری و مجتهد تقسیم نمود و برخی مجتهدان و اصولیان را نقد کرد.[۶] بر اساس گزارش‌ها، در دوره صفویه، فضای علمی مساعد موجب گسترش اخباری‌گری شد و تفکر اجتهادی را به چالش کشید.[۷] با این حال، در اواخر قرن دوازدهم هجری، فعالیت مجتهدانی مانند محمدباقر بهبهانی موجب بازگشت اجتهاد به صحنه علمی شد و تفکر اخباریگری به حاشیه رانده شد.[۸]

زمینه فکری و اصطلاح‌شناسی

اصطلاح «اخباری» نخستین بار در کتاب نقض اثر عبدالجلیل قزوینی، عالم شیعه قرن ششم هجری، به کار رفته است.[۹] به گفته علامه حلی، این گروه به خبر واحد اعتماد داشتند، در حالی که اصولیان مانند شیخ طوسی به خبر واحد بسنده نمی‌کردند.[۱۰] به گفته مرتضی مطهری به نقل از آیت‌الله بروجردی، شکل‌گیری جریان اخباریگری تا حدودی تحت تأثیر پیدایش فلسفه حسی و مادی‌گری در غرب و ارتباطات میان دولت‌ها بوده است؛ اخباریان بر اساس این دیدگاه ورود عقل به حوزه دین را محدود یا منع کرده بودند.[۱۱]

پراکندگی جغرافیایی اخباریان

به گزارش مقاله «اخباریان» در دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، رواج جریان اخباری‌گری در سده‌های ۱۱ تا ۱۳ق عمدتاً در شهرهای مذهبی ایران و عراق و همچنین در بحرین و هندوستان بوده است. در ایران، شهر قزوین به‌عنوان یکی از پایگاه‌های مهم پیروان این مکتب شناخته می‌شد.[۱۲] بر اساس مقاله، امروزه آثار اخباری‌گری به‌صورت آشکار تنها در برخی مناطق خوزستان، به ویژه خرمشهر و آبادان مشاهده می‌شود.[۱۳]

تقسیم‌بندی اخباریان به میانه‌رو و تندرو

برخی محققان، اخباریان را به دو گروه میانه‌رو و تندرو تقسیم کرده‌اند.[۱۴] اخباریان تندرو با نقد شدید و گاه طعن به اصولیان در تلاش برای زیر سؤال بردن اندیشه‌ها و مبانی فکری آنان بودند.[۱۵] از این دسته، محمدامین استرآبادی، ملاخلیل قزوینی، عبدالله بن صالح سماهیجی و میرزامحمد اخباری نام برده شده‌اند.[۱۶]

گروه دیگر شامل افرادی مانند محمدتقی مجلسی، فیض کاشانی، حر عاملی و یوسف بحرانی بود که با وجود پیروی از رویکرد اخباری‌گری، روش معتدل و میانه‌رو داشتند و گاهی برخی مواضع استرآبادی را نقد می‌کردند.[۱۷]

مسائل و روش‌های استنباط در اخباریان و اصولیان

  • روش استنباط احکام شرعی: اخباریان برای استنباط احکام شرعی تنها بر احادیث امامان[۱۸] و آیات قرآنی از طریق احادیث تبیین شده‌اند، اتکا می‌کنند[۱۹] و دلیل عقلی و اجماع را معتبر نمی‌دانند.[۲۰] در مقابل، اصولیان در استنباط احکام شرعی به چهار منبع قرآن، حدیث، اجماع و عقل اعتماد دارند.[۲۱]
  • نحوه برخورد با مسائل مشکوک: اخباریان در مواجهه با مسائل مشکوک که حدیثی از ائمه(ع) درباره آن موجود نباشد، معتقدند که در صدور فتوا باید توقف کرد و در عمل احتیاط نمود.[۲۲] اما اصولیان در چنین مواردی اصل برائت را جاری می‌کنند و رعایت احتیاط را همیشه الزامی نمی‌دانند.[۲۳]
  • حجیت ظن: اخباریان دستیابی به احکام شرعی از راه ظن را جایز نمی‌دانند و تنها قطع را معتبر می‌شمرند، در حالی که اصولیان ظن معتبر را نیز همانند علم، قابل استناد می‌دانند.[۲۴]
  • دسته‌بندی احادیث: اخباریان احادیث را تنها به دو دسته صحیح و ضعیف تقسیم می‌کنند، اما اصولیان آن‌ها را در چهار دسته صحیح، حسن، موثق و ضعیف طبقه‌بندی می‌کنند.[۲۵]
  • از نظر اخباریان، اجتهاد، حرام است، در حالی که اصولیان آن را واجب کفایی می‌دانند.[۲۶]
  • ارزیابی احادیت کتب اربعه: اخباریان همه احادیث کتب اربعه شیعه را صحیح می‌دانند، اما اصولیان تنها بخشی از آن‌ها را صحیح و سایر احادیث را حسن، موثق یا ضعیف ارزیابی می‌کنند.[۲۷]

آثار درباره اخباریان

  • کتاب «حق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین»: نوشته شیخ جعفر کاشف‌الغطاء. این کتاب به نقد دیدگاه‌های اخباریان و دفاع از روش اصولیان و مجتهدان می‌پردازد.[۲۸]
  • کتاب «اخباریگری (تاریخ و عقاید)»: نوشته ابراهیم بهشتی؛ این اثر در سه بخش شامل پیشینه و زمینه شکل‌گیری تفکر اخباری‌گری، افول آن و همچنین بررسی مبانی فکری اخباریان و اختلافاتشان با اصولیان و مجتهدان است.[۲۹]

پانویس

  1. بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۳۱.
  2. آخوند قمی، قلائد الفرائد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۱.
  3. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ۱۳۹۱ش، ص۱۱۷؛ طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ص۲۱۷.
  4. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۹ق، ص۹۱.
  5. بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۳۱.
  6. بحرانی، لؤلؤة البحرین، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱۷.
  7. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۷.
  8. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۷.
  9. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۵۷ق، ص۲۵۶ و ص۳۰۰-۳۰۱.
  10. علامه حلی، نهایة الوصول الی علم الاصول، مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۴۰۳.
  11. مطهری، محموعه آثار،۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۱۱۰.
  12. قیصری، «اخباریان»، ص۱۶۲.
  13. قیصری، «اخباریان»، ص۱۶۲.
  14. طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۲؛ بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  15. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  16. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۱۱۷.
  17. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ص۲۰ و ۱۲۴.
  18. مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۹؛ انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۵۵.
  19. جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۲۸.
  20. صدر، المعالم الجدیدة، تهران، مكتبة النجاح، ۱۳۹۵ق، ص۵۹.
  21. مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ص۱۶-۱۷.
  22. سیفی مازندرانی، بدایع البحوث، ۱۴۲۹ق، ج صفر، ص۱۸.
  23. سیفی مازندرانی، بدایع البحوث، ۱۴۲۹ق، ج صفر، ص۱۸.
  24. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۹ق، ص۳۱؛ سیفی مازندرانی، بدایع البحوث، ۱۴۲۹ق، ج ۸، ص۱۴۷؛ بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ۱۳۹۱ش، ص۱۷۸-۱۷۹.
  25. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۹ق، ص۳۰.
  26. کاشف الغطاء، حق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین، ۱۳۱۹ق، ص۶۳-۶۴.
  27. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۹ق، ص۱۳۰-۱۳۱.
  28. کاشف‌الغطاء، حق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین، ۱۳۱۹ق، ص۲-۴.
  29. بهشتی، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، ۱۳۹۱ش، ص۲۱-۲۲.

منابع

  • آخوند قمی، غلامرضا، قلائد الفرائد، قم، مؤسسه میراث النبوة، ۱۴۲۸ق.
  • استرآبادی، محمدامین، الفوائد المدنیة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۹ق.
  • انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفكر الإسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • بحرانی، شیخ یوسف، لؤلؤة البحرین، مؤسسه آل البیت(ع)، بی‌تا.
  • بهشتی، ابراهیم، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۱ش.
  • جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • سیفی مازندرانی، علی‌اکبر، بدایع البحوث، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۹ق.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • صدر، سید محمدباقر، المعالم الجدیدة، تهران، مكتبة النجاح، ۱۳۹۵ق.
  • طباطبایی، محمدکاظم، تاریخ حدیث شیعه (۲)، قم، دانشکده علوم حدیث، ۱۳۸۸ش.
  • علامه حلی، یوسف بن مطهر، نهایة الوصول الی علم الاصول، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا.
  • قیصری، احسان، «اخباریان»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • کاشف الغطاء، شیخ جعفر، حق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین، تهران، احمد الشیرازی، ۱۳۱۹ق.
  • مطهری، مرتضی، محموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۴ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، دایرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، ۱۴۲۷ق.