کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
سیدهاشم موسوى حَدّاد (۱۳۱۸ـ۱۴۰۴ق)، عارف شیعى قرن چهاردهم و از شاگردان سید علی قاضی بود. او در کربلا و نجف به تحصیل علم پرداخت.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سید هاشم موسوی حداد |
زادروز | ۱۳۱۸ق/۱۲۷۹ش |
شهر تولد | كربلا |
کشور تولد | عراق |
تاریخ درگذشت | ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش |
آرامگاه | کربلا ـ وادی الصفاء |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سید علی قاضی |
شاگردان | مرتضی مطهری، سیدعبدالکریم رضوی کشمیری، سیداحمد فهری زنجانی، سید عبدالحسین دستغیب، سید محمد حسین حسینی تهرانی، سید مصطفی خمینی |
از حداد، نوشتهای جز چند نامه باقی نمانده و نظریات و حالاتش در کتاب روح مجرد -نوشته شاگردش سید محمد حسین حسینی تهرانی- بیان شده است. حداد از راه نعلبندی گذران زندگی میکرد. او به اشعار فارسى شمس مغربى، حافظ و مولوى علاقه فراوان داشت.
اعتقاد وی به وحدت وجود، نقل سخنان محییالدین ابنعربى، قرائت مثنوى جلالالدین مولوى، تمایلات عارفانه و ... باعث انتقاد برخی بر او شد.
زندگی نامه
سید هاشم فرزند سید قاسم در ۱۳۱۸قمری/۱۲۷۹شمسی در کربلا به دنیا آمد. جدش، سید حسن، از شیعیان هند بود که در نزاع میان دو طایفه در هند، بهدست گروه غالب اسیر شد. آنان وى را به خانوادهاى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به کربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد کردند. وى در کربلا به سقایى پرداخت و در همانجا ازدواج کرد.[۱]
شغل حداد نعلسازی بود و به سيّد هاشم نعلبند شهرت داشت. بعدها برخی اين شهرت را جهت احترام به او به حدّاد يعنى آهنگر تغيير دادند.[۲] وى با آنکه در فقر به سر میبرد، از کسى کمک مالى نمیخواست و آنچه را هم که داشت، در اختیار فقیران قرار میداد.
حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در ۱۲ رمضان ۱۴۰۴ق/ ۲۱ خرداد ۱۳۶۳ش، از پزشکان میخواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل میرسد خضاب میکند و ساعتی بعد دار فانی را وداع میگوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا کربلا به خاک سپرده شد.[۳]
تحصیل
سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی به حوزه علمیه کربلا وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به سیر و سلوک عرفانی روی آورد.[۴] بیست سال داشت که به نجف رفت و در مدرسه هندى که محل اقامت سید علی قاضی طباطبایی بود، حجرهاى گرفت. حداد ۲۸ سال در کربلا و نجف با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.[۵] قاضی در مورد وی می گفت: او توحید را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.[۶]
خصوصیات اخلاقی
حداد مردی بسیار متواضع بود. از مال دنیا چیزی نداشت. نسبت به آداب ظاهری دین تقید ویژهای داشت. از کسی انتظار خدمت نداشت. خود اتاق را جارو می کرد و ظرف میشست و مایحتاجش را خرید میکرد. چون در منزل روضه ای بر پا میکرد شخصا از حضار پذیرایی میکرد. جود و احسان بسیاری مینمود و بدون شمارش به فقرا پول میداد. بسیار کم میخورد و کم میخوابید حتی در ماه رمضان. از این که از وی کرامتی دیده شود بسیار خودداری میکرد. به نماز شب تقید داشت و صبرش در ایام سختی معیشت ناگفتنی بود.[۷]
-
سیدهاشم حداد
-
سیدهاشم حداد
مکتب سلوکی
سید هاشم حداد شاگرد سید علی قاضی طباطبایی و پیرو مکتب عرفانی نجف بود و در مکتب سلوکی او تربیت شده بود.[۸] و شاگردان خود را نیز در همین مکتب تربیت میکرد.
شاگردان
سید عبدالحسین دستغیب، شیخ محمدصالح کمیلی و سید احمد فهری زنجانی از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، سید محمدحسین حسینی تهرانی بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان روح مجرد (مشهد ۱۴۱۸ق) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت.
به گفته تهرانی سید مصطفی خمینی، سید عبدالکریم کشمیری، سید محمدباقر صدر و مرتضی مطهری از جمله کسانی بودند که نزد حداد آمده و از او راهنمایی میخواستند.[۹]
سفر به ایران
حداد به سوریه، مکه مکرمه و مدینه منوره سفر کرد. او مدتی کوتاهی هم به ایران آمد و در مشهد، قم و اصفهان با آیتالله میلانی و علامه طباطبائی و بانو امین اصفهانى و شهید مطهری دیدار كرد. [۱۰]
آرای حداد از زبان شاگردش
سیدهاشم حدّاد کتاب یا رسالهاى از خود برجاى نگذاشته، تنها از او چند نامه کوتاه باقى مانده که مشتمل بر مطالب عرفانى و دستورهاى سلوکى است که برخى استنادات آن فارسى است. حسینی تهرانی در روح مجرد، حالات و سخنان عرفانى او را نقل کرده است.
توحید
به نوشته حسینی تهرانی، حدّاد در توحید بسیار تعصب داشت و کلمه فنا بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به دوگانهپرستى میگردد. وی معتقد بود وصول به توحید بدون ولایت محال است.[۱۱]
به نظر حدّاد، وحدت وجود از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن -چندان که سزاوار اوست- نیست. معناى آن نزد حدّاد این است که جز خدا چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد. وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و مناسک حج، بهویژه در رمی جمره اولى و وسطى، رو به قبله شیطان را رمى میکند و در رمی جمره عقبی، پشت به قبله این عمل را انجام میدهد، بدان معناست که حاجى با توجه به اصل توحید، که بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى که توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى میکند. به نظر او، رمی جمره عقبه از دو رمى دیگر زلالتر و به توحید نزدیکتر است.[۱۲] حداد با آنکه برخی آرای ابن عربی را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز میکرد.[۱۳]
تجلی حق در کربلا
سید هاشم حداد، شهادت امام حسین(ع) را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر اسماء رحمت و غضب الهى میدانست. به نظر او، عاشورا روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشهاى از تجلیات الهى در عاشورا را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش میگردند. [۱۴] شیوه نگرش او به شهادت امام حسین(ع) همان دیدگاه عرفانى مولوى از عاشورا در مثنوى[۱۵] بوده که معتقد بود شهادت امام حسین(ع) جای عزاداری و حزن نیست بلکه هنگامه شادی است که امام حسین و یارانش به وصال معشوق رسیدهاند. این دیدگاه را منافی روایات و سیره اهلبیت(ع) دانستهاند.[۱۶]
تربیت کودک
حداد کودک را دارای حقیقتی والا میدانست گرچه ما آنها را کوچک میبینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی میگفت برای احترام به نوزاد بهتر است تا چهل روز پس از ولادت از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک میکند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت اهل بیت را جذب میکند.[۱۷]
مقابله با فتنه سید حسنی دروغین
پس از رحلت محمدجواد انصاری همدانی مردی از اهالی مشهد ادعا کرد امام زمان(عج) مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان(عج) ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عدهای در کربلا، کاظمین و نجف اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. [۱۸]
ایرادات بر حداد
علامه تهرانی، حدّاد را در عرفان، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به نظریه وحدت وجود و نقل سخنان ابنعربى و قرائت مثنوى جلالالدین مولوى و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد.[۱۹] بر کتاب روح مجرد انتقاداتی از سوی افرد مختلف وارد شده که سید کاظم حائری و داود الهامی از جمله انان هستند.
پانویس
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۹۸.
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۹.
- ↑ حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.
- ↑ طاهری خسروشاهی، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸.
- ↑ حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱
- ↑ حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۲، ۷۶، ۶۴۲ ، ۵۸۵ ، ۵۵۳.
- ↑ جلالی، مکتبهای عرفانی حوزههای علمیه شیعه، ۱۳۹۷ش، ص۲۰۲
- ↑ حسینی طهرانی، افق وحی، ۱۴۳۰ق، ص۵۳۸
- ↑ حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۲۸۳-۲۹۳.
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۴۶.
- ↑ ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.
- ↑ ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.
- ↑ مولوی بلخی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰
- ↑ «شادی و مسرت و عدم حزن سید هاشم حداد در روز عاشوراء»، سایت ابنعربی.
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.
- ↑ حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.
- ↑ ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸
منابع
- ثبوت، اکبر، حداد سید هاشم موسوی، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- جلالی، غلامرضا، مکتبهای عرفانی حوزه علمی شیعه در ایران و عراق، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۷ش
- حسینى تهرانى، سید محمدحسین، روح مجرد: یادنامه موحد عظیم و عارف کبیر حاج سیدهاشم موسوى حداد، مشهد، علامه طباطبائی، ۱۴۲۵ق.
- حسینى تهرانى، سید محمدصادق، نور مجرد: یادنامه حضرت علامه آیتالله سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، علامه طباطبائی، بی تا.
- حسینی طهرانی، سید محمدمحسن، افق وحی، تهران، مکتب وحی، ۱۴۳۰ق.
- حسینی اشکوری، صادق (به کوشش)، قم، مجمع ذخائر اسلامی، ۱۳۹۴ش.
- «شادی و مسرت و عدم حزن سید هاشم حداد در روز عاشوراء»، سایت ابنعربی، تاریخ درج مطلب: ۱۷ آذر ۱۳۹۰ش، تاریخ بازدید:۲۶ فروردین ۱۴۰۲ش.
- مولوی بلخی، جلال الدین، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، تهران، چاپ پورجوادی، ۱۳۶۳ش.
- طاهری خسروشاهی، محمد، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، در نشریه نامه کنگره بزرگداشت فقیه متاله آیت الله سید علی آقا قاضی (ره)، تبریز، کنگره بزرگداشت فقیه متاله آیت الله سید علی آقا قاضی (ره)، ش۲ مهر ۱۳۹۱ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله :دانشنامه جهان اسلام