خوانسار
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
زبان | فارسی |
ادیان | اسلام |
مذهب | شیعه |
اماکن | |
زیارتگاه | بقعه پیر (بابا پیر) • امامزاده احمد |
حوزه علمیه | مدرسه علمیه مریم بیگم • مدرسه میرباقری • مدرسه ولی عصر |
مقالات ویکیشیعه با رویکرد «ارتباط با مکتب اهلبیت» نوشته میشوند. برای آگاهی از دیگر ابعاد موضوع، منابع دیگر را جویا شوید. |
خوانسار شهری در غرب استان اصفهان است. از سده یازدهم هجری، برخی از عالمان بزرگ شیعه خوانساری بودهاند. عالمان این شهر با حوزه علمیه اصفهان در عصر صفویان و حوزه علمیه نجف در سدههای پس از سقوط صفویه ارتباط داشتند. چند بنای زیارتگاهی در شهر خوانسار وجود دارد. شهر خوانسار در سیکیلومتری جنوب گلپایگان در منطقهای کوهستانی واقع شده و به دلیل باغهای سرسبز، چشمههای فراوان و برخی محصولات کشاورزی شهرت تاریخی دارد.
نام
خوانسار بهمعنای چشمهسار است.[۱] خان در این واژه بهمعنای چشمه است و ازاینرو برخی شیوه درست نگارش این واژه را «خانسار» میدانند.[۲]
تاریخ
وجود محوطۀ باستانی در کیده در سه کیلومتری شهر فعلی خوانسار و سنگنگارههای پیشاتاریخی در منطقه تیمره از قدمت سکونت در این مناطق خبر میدهد.[۳] نام تیمره در منابع جغرافیایی آمده و منطقهای وسیع شامل قم، کاشان، اراک، گلپایگان، خمین و خوانسار بوده است.[۴] منابع کهن جغرافیایی تیمره را همچون یکی از بخشهای اصفهان معرفی کردهاند.[۵]
قدیمترین یادکردها
قدیمیترین کتاب جغرافیایی که از نام روستای خوانسار یاد کرده است، معجمالبلدان نوشته یاقوت حموی در سده هفتم هجری قمری است که از روستای «خانِسار» سخن گفته و آن را یکی از روستاهای گلپایگان (جرباذقان) دانسته است.[۶] پیش از آن هم واژه خانسار در نام حسین خانساری در کتاب محاسن اصفهان (نوشته شده در قرن پنجم) آمده است.
نام خوانسار در برخی وقایع تاریخی دوران پیش از صفویان از جمله وقایع سده نهم و عصر تیموریان آمده است.[۷]
عصر صفوی و پس از آن
سفرنامهنویسان عصر صفوی از این شهر یاد کردهاند. مثلا شاردن از کاروانسرای خوانساریان در اصفهان یاد کرده که بازار محصولات کشاورزی این شهر بوده است.[۸] همچنین ذکر این شهر در وقایع حمله افغانها به اصفهان یاد شده است؛ از جمله حزین لاهیجی از شورش اهالی خوانسار علیه افغانها خبر داده است.[۹]
پس از آن نیز نام خوانسار بهمناسبت برخی وقایع سیاسی در عصر نادرشاه افشار و قاجاریه و نیز گزارش برخی سفرنامهنویسان از این شهر در منابع ذکر شدهاست.[۱۰]
ساکنان یهودی
سیفالدوله در عصر قاجار، ساکنان خوانسار را دو گروه مسلمان و یهودی دانسته است.[۱۱] بر اساس این گزارش، یهودیان در دوره قاجار در بخش جنوبی شهر نزدیک امامزاده احمد ساکن بودهاند؛ محلهای که به آن شیرک، شهرک یا جیدا میگفتهاند. تعداد یهودیان در این دوران حدود ۲۰۰ تن تخمین زده شده است که که سه کنیسه و فضاهای عمومی مخصوص خود داشتهاند.[۱۲]
گفته شده است که یهودیان خوانسار، در اواخر حکومت صفویان یا پس از آن در ایام قاجار که این شهر به مرکز تجاری تبدیل شده بود، از شهرهای اطراف مثل اصفهان و همدان و گلپایگان وارد خوانسار شدهاند.[۱۳] احتمال دیگر، مهاجرت یهودیان از اصفهان به خوانسار در دوره تیموری است.[۱۴]
خوشنویسی
از ویژگیهای خوانسار، رواج حرفه و هنر خوشنویسی و کتابت در این شهر بوده است؛ تا آنجا که گفته شده است که بخشی از مردم این ولایت از کتابت قرآن کسب درآمد میکنند.[۱۵] در همین راستا، برخی نسخههای کهن قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه که از پیش از سده یازدهم قمری باقی مانده، به خط کاتبان خوانساری است؛ از جمله نسخهای از نهجالبلاغه که در سال ۷۳۵ بهقلم عبدالرحیم بن احمد الصدر الخوانساری کتابت شده و در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. همچنین نمونههایی از خط خوانساریها بر کتیبههای چوبی و سنگی در بناهای تاریخی باقی مانده است.[۱۶]
کتابخانهها
تعداد فراوان کتابخانههای این شهر را یکی از ویژگیهای تاریخی آن دانستهاند. برخی از کتابخانههایی که در شهرهای دیگر از جمله اصفهان و نجف برپا شد، به دست علمای خوانساری بنا شد. از جمله: کتابخانه محمدعلی خوانساری در نجف یا کتابخانه نویسنده کتاب الروضات در اصفهان. گفته شده است که امروزه نیز نسخ خطی همچنان در کتابخانهها و خانههای اهالی خوانسار فراوان است.[۱۷]
عالمان خوانسار
از سده یازدهم هجری، تعدادی از عالمان مشهور شیعه، خوانساری بودهاند. از آن دوران تا کنون چندین خاندان علمی از خوانساریان شکل گرفته است. برخی از منابع، این خاندانها را اینگونه فهرست کردهاند:[۱۸]:
- خاندان آقا حسین خوانساری
- خاندان صاحب روضات الجنابت (روضاتی)
- خاندان علوی خوانساری
- خاندان ابن الرضا
- خاندان غضنفری خوانساری
- خاندان صفایی خوانساری
- خاندان شیخ احمد خوانساری
از عالمان اهل خوانسار، تعداد فراوانی شهرت یافتهاند و برخی آثار از جمله کتاب ضیاء الابصار فی ترجمه علماء خوانسار به معرفی علمای شهر خوانسار اختصاص دارند.
نام تعدادی از علمای مشهور خوانسار به شرح زیر است:
- آقا حسین خوانساری (متوفای ۱۰۹۸ق)
- آقا جمال خوانساری (متوفای ۱۱۲۵ق)
- ابوالقاسم جعفر خوانساری مشهور به میرکبیر (متوفای ۱۱۵۷ق)
- حسین بن جعفر خوانساری (متوفای ۱۱۹۱ق)
- ابوالقاسم خوانساری (متوفای ۱۲۴۰ق)
- محمدباقر خوانساری نویسنده کتاب روضات الجنات (متوفای ۱۳۱۳ق)
- محمدهاشم خوانساری
- ابوتراب خوانساری (متوفای ۱۳۴۶ق)
- ابوالقاسم خوانساری ریاضی (متوفای ۱۳۸۰ق)
- سید احمد خوانساری (متوفای ۱۳۶۳ش)
عالمان خوانسار در اصفهان و نجف
خوانسار در عصر صفوی حوزه علمیه مستقلی نداشت و علمای این شهر در حوزه علمیه اصفهان تحصیل میکردند. برای نمونه آقا حسین خوانساری (متوفای ۱۰۹۹ق) که از علمای مشهور عصر صفوی است در جوانی به اصفهان آمد و در این شهر ماند و در همانجا درگذشت.[۱۹] پسرش آقا جمال خوانساری نیز در اصفهان میزیست و با دربار سلطان حسین صفوی مرتبط بود و در همین شهر درگذشت.[۲۰]
در اواخر عصر صفوی و بعد از سقوط آن، سکونت علمای خوانسار در شهر خودشان بیشتر شد. ابوالقاسم جعفر خوانساری مشهور به میرکبیر در اصفهان متولد شد و ده سال پیش از سقوط اصفهان از آن شهر خارج شد و در روستاهای نزدیک خوانسار و گلپایگان و بهخصوص در شهر قودجان زندگی میکرد.[۲۱]
پسرش حسین خوانساری نیز در خوانسار سکونت میکرد و در همانجا تدریس میکرد. درس او آنقدر شهرت داشته که از شهرهای دیگر نیز نزدش میآمدند چنانکه میرزای قمی در جوانی پس از تحصیل مقدماتی نزد پدرش در روستای جابلاق، به خوانسار آمد و شاگردی حسین خوانساری را کرد و با یکی از خواهرانش ازدواج کرد.[۲۲]
پسر او ابوالقاسم خوانساری (۱۱۶۳ تا ۱۲۴۰) با اینکه برای تحصیلات به اصفهان رفت و شاگرد ابوالقاسم خاتونآبادی بود اما پس از تحصیلات به خوانسار بازگشت و در خوانسار درگذشت.
رابطه با نجف
از نیمه دوم سده دوازدهم عالمان خوانساری برای کسب علم افزون بر اصفهان به عتبات و بخصوص نجف نیز سفر میکردند. چنانکه حسن خوانساری (متولد ۱۱۳۸ق) به عتبات رفت اما به خوانسار بازگشت و در ۱۲۱۰ق درگذشت. میرزا محمد هاشم خوانساری که در ۱۲۳۵ متولد شد به اصفهان رفت و در آنجا زندگی کرد و پس از سالها تحصیل به نجف سفر کرد و باز به اصفهان بازگشت. ابوتراب خوانساری (۱۲۷۱ تا ۱۳۴۶) نیز ابتدا برای تحصیل به اصفهان رفت و بعدا به نجف سفر کرد و تا پایان عمر در نجف ماند.[۲۳] برادر زادهاش ابوالقاسم خوانساری نیز در نجف تحصیل کرد.[۲۴]
ارتباط علمای خوانسار(درگذشت ۱۳۶۳ شمسی) با نجف تا دوران معاصر حفظ شد چنان که آیتالله احمد خوانساری نیز ابتدا به اصفهان و سپس به نجف رفت و در سال ۱۳۳۶ به ایران آمد و در قم و تهران اقامت کرد.[۲۵] محمد تقی خوانساری نیز تحصیلاتش را در در نجف گذراند و سپس به خوانسار آمد و در ۱۳۴۰ به قم رفت و در این شهر ماند.[۲۶]
بناهای تاریخی و زیارتی
مدارس علمیه
از جمله مدرسههای علمیه قدیم در خوانسار:
- مدرسه علمیه مریم بیگم: به فرمان آقا حسین خوانساری در عصر شاه سلیمان صفوی ساخته شد.
- مدرسه میرباقری: در سال ۱۲۳۲ به دست حاج میرباقر ساخته شد.
- مدرسه ولی عصر: مدرسه بزرگی است که در سال ۱۳۵۷ش به وسیله حاج سید مهدی ابن الرضا ساخته شد.[۲۷]
بقعه باباترک
بر اساس سنگ قبری که منسوب به این مقبره است، مدفون در این مقبره «خواجه شمس الدوله و الدین امیر محمد» است که در سال ۹۰۲ درگذشته است. در بازسازیهای اخیر این مکان با نام امامزاده سید محمود شناخته شده است و نام «سید محمود بن سید محمد بن سید احمد» بر بنای آن درج شده است که برخی آن را انتسابی بیدلیل بهشمار آوردهاند.[۲۸]
بقعه پیر (بابا پیر)
یا بقعه پیر خوانسار، بقعهای است در سرچشمه خوانسار (امروزه در بوستان سرچشمه). چندتن در این بقعه مدفوناند. از آن جمله صدرالدین حسین که برخی حدس زدهاند که از اولاد عبدالرحیم بن احمد الصدر خوانساری بوده که نسخهای از نهجالبلاغه را در سال ۷۳۵ کتابت کرده است.[۲۹] شیخ اباعدنان قریشی یکی دیگر از مدفونان در این بقعه است که گفتهاند از عرفا و سالکان بوده است.[۳۰]
امامزاده احمد
مشهور به شاهزاده عبدالله از نوادگان امام علی نقی. او را از نوادگان سید محمد پسر امام هادی دانستهاند،[۳۱] هرچند درباره اینکه محمد فرزندی داشته یا نه اختلاف نظر وجود دارد.[۳۲] نویسنده کتاب ضیاءالابصار فی ترجمة علماء خوانسار شواهد مختلف نسبشناسی و تاریخی را برای اثبات سیادت امامزاده احمد به کار گرفته است.[۳۳]
آیینهای شیعی در خوانسار
عزادای محرم در شهر خوانسار و شهرهای اطراف آن شهرت زیادی دارد و گفته شده که تعداد زیادی برای شرکت در این آیین از مناطق مختلف ایران به خوانسار سفر میکنند.[۳۴]
تعزیه در قودجان
گفته میشود آیین تعزیهخوانی در قودجان که یکی از روستاهای شهرستان خوانسار است، از میانه حکومت صفویان برپا بوده است.
پانویس
- ↑ افشار، پژوهش در نام شهرهای ایران، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۰.
- ↑ مهریار، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، ص۳۶۴؛ منوچهر اشرف الکتابی، خونسار- خوانسار- یا خانسار؟ مجله تحقیقات کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاهی، ۱۳۶۷ش، ص۵۷.
- ↑ ابن رضا، ضیاء الأبصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۱۵۶؛ کریمیان و صدیقیان، شهر خوانسار در عصر قاجار، ۱۳۹۷ش، ص۴۵، ۴۹.
- ↑ ابن الرضا، ضیاءالابصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۱۷.
- ↑ ابنخردادبه، المسالک و الممالک، دار صادر، ص۲۱.
- ↑ حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۴۰.
- ↑ کریمیان و صدیقیان، شهر خوانسار در عصر قاجار، ۱۳۹۷ش، ص۵۰.
- ↑ شاردن، سفرنامه شاردن، ج۵، ص۱۹۰۴.
- ↑ حزین لاهیجی، تاریخ و سفرنامه حزین، ص۲۰۷.
- ↑ نک: «خوانسار»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی؛ «خوانسار»، دانشنامه جهان اسلام].
- ↑ سیفالدوله، سفرنامه سیفالدوله، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۹.
- ↑ کریمیان و صدیقیان، شهر خوانسار در عصر قاجار، ۱۳۹۷ش، ص۷۹.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۲۰-۲۱.
- ↑ کریمیان و صدیقیان، شهر خوانسار در عصر قاجار، ۱۳۹۷ش، ص۵۰.
- ↑ حکیم، گنج دانش، ۱۳۶۶، ص۷۹۶.
- ↑ ابنالرضا، ضیاءالابصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۶۰-۶۵.
- ↑ موحد ابطحی، ریشهها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، ج۲، ص۵۱۶.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ۳۴۰، ۳۴۷.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ۲۰۹-۲۱۰.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الابصار، مؤسسه انصاریان، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ۳۵۸.
- ↑ ابن الرضا، ضیاء الابصار، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الابصار فی ترجمة علماء خوانسار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۳۴۵.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الابصار، مؤسسه انصاریان، ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الابصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۴۹۶.
- ↑ موحد ابطحی، ریشهها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، ج۲، ص۵۲۲.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار فی ترجمة علماء خوانسار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ ابنالرضا، ضیاءالابصار فی ترجمة علماء خوانسار، ج۱، ص۲۳۹.
- ↑ ابنالرضا، ضیاءالابصار فی ترجمة علماء خوانسار، ج۱، ص۸۵.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار فی ترجمة علماء خوانسار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۸۷.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار فی ترجمة علماء خوانسار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۹۴.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار فی ترجمة علماء خوانسار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۹۳-۱۳۱.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار، مؤسسة انصاریان، ج۱، ص۶۸.
منابع
- ابنالرضا، مهدی، ضیاء الأبصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم، مؤسسة أنصاریان للطباعة و النشر، بیتا.
- ابنخردادبه، قدامه بن جعفر، المسالک و الممالک، ج۱، بیروت - لبنان،دار صادر، بیتا.
- حزین لاهیجی، محمد علی، تاریخ و سفرنامه حزین، تحقیق علی دوانی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۵ش.
- حکیم، محمدتقی خان، گنج دانش جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، اهتمام محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران، زرین ۱۳۶۶ش.
- سیفالدوله، سلطان محمدمیرزا، سفرنامه سیفالدوله، تصحیح علیاکبر خداپرست، تهران، نشر نی، ۱۳۶۴ش.
- شاردن، ژان، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، توس، ۱۳۷۲ش.
- قزوینی، زکریا بن محمد& آثار البلاد و اخبار العباد / ترجمه میرزا جهانگیر قاجار تهران امیر کبیر ۱۳۷۳ش.
- کریمیان، حسن، و حسین صدیقیان، شهر خوانسار در عصر قاجار، تهران، سازمان جهاد دانشگاهی تهران، ۱۳۹۷ش.
- موحد ابطحی، حجت، ریشهها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، اصفهان، دفتر تبلیغات المهدی(عج)، ۱۴۱۸ق.
- مهریار، محمد، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، با مقدمه فضلالله صلواتی، اصفهان، فرهنگ مردم، ۱۳۸۱ - ۱۳۸۷ش.
- میرمحمدی، حمیدرضا، جغرافیای خوانسار، ج۱ و۲، بیجا، کنگره بزرگداشت آقا حسین خوانساری، ۱۳۷۸ش.