پیامبران
پیامبران یا انبیاء افرادی که خدا از طریق آنها، انسان را به سوی خود دعوت میکند. خداوند بوسیله وحی با پیامبران در ارتباط است.
عصمت، آگاهی از علم غیب، معجزه و دریافت وحی از ویژگیهای پیامبران است. در قرآن برخی از معجزات پیامبران، مانند سرد شدن آتش بر ابراهیم(ع)، تبدیل شدن عصای موسی به اژدها، زنده شدن مردگان به دست حضرت عیسی(ع) و قرآن کریم ذکر شده است.
در قرآن کریم بر برتری بعضی از پیامبران بر پیامبران دیگر تاکید شده است. برخی از پیامبران علاوه بر مقام نبوت، مقام رسالت و برخی مقام امامت نیز داشتهاند. بر اساس روایات پیامبران اولوالعزم (نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص)) بر پیامبرانِ دیگر برتری دارند و پیامبر اسلام(ص) از همه آنان برتر است. همچنین از میان پیامبران، شیث(ع)، ادریس(ع)، موسی(ع)، داوود(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) را دارای کتاب آسمانی و پیامبران اولوالعزم را صاحب شریعت دانستهاند.
بنابر دیدگاه مشهور، تعداد پیامبران ۱۲۴ هزار تَن است. در قرآن نام ۲۶ تن از آنان آمده است. نخستین پیامبر حضرت آدم(ع) و آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) است.
عالمان شیعه در آثار خود به تاریخ پیامبران پرداخته و کتابهای مستقلی این باره نوشتهاند. النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلینِ سید نعمت الله جزایری، قصص الانبیای راوندی، تنزیه الانبیاء اثر سید مرتضی و حیات القلوبِ علامه مجلسی از این موارد است.
محتویات
پیامبر
پیامبر یا نبی کسی است که بدون واسطه بشر از جانب خدا خبر میدهد[۱] و واسطه بین خدا و مخلوقات است و مخلوقات را به سوی خدا دعوت میکند.[۲]
دریافت وحی، علم غیب،[۳] و عصمت[۴] و مستجاب الدعوه بودن[۵] از ویژگیهای پیامبران است. بیشتر متکلمان اسلامی بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند؛[۶] از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خداوند سخن به میان آمده،[۷] مانند کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی(ع)،[۸] رها کردن رسالت توسط حضرت یونس(ع)[۹] و خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم(ع)[۱۰] به ترک اولی تفسیر کردهاند. در مقابل برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند و در امور جاری زندگی قائل به سهو النبی هستند.[۱۱]
تعداد و نامها
درباره تعداد پیامبران روایات مختلفی وجود دارد. علامه طباطبایی بنا به روایتی مشهور، تعداد آنان را ۱۲۴ هزار تن نقل میکند.[۱۲] طبق این روایت، ۳۱۳ نفر از پیامبران، رسولاند، ۶۰۰ تن از انبیای بنیاسرائیل و چهار تن (هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع) و محمد(ص)) عرباند.[۱۳] در روایات دیگر تعداد پیامبران ۸ هزار،[۱۴] ۳۲۰ هزار، [۱۵] و ۱۴۴ هزار تن[۱۶] ذکر شده است. علامه مجلسی احتمال میدهد عدد ۸ هزار، مربوط به پیامبران بزرگ باشد.[۱۷] اولین پیامبر حضرت آدم(ع)[۱۸] و آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) بوده است.[۱۹]
قرآن از برخی پیامبران نام برده است.[۲۰] آدم(ع)، نوح(ع)، ادریس(ع)، هود(ع)، صالح(ع)، ابراهیم(ع)، لوط(ع)، اسماعیل(ع)، الیسع(ع)، ذوالكفل(ع)، الیاس(ع)، یونس(ع)، اسحاق(ع)، یعقوب(ع)، یوسف(ع)، شعیب(ع)، موسی(ع)، هارون(ع)، داوود(ع)، سلیمان(ع)، ایوب(ع)، زكریا(ع)، یحیی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) پیامبرانی هستند که نام آنان در قرآن آمده است.[۲۱] برخی از مفسران معتقدند نام اسماعیل بن حزقیل[یادداشت ۱] نیز در قرآن آمده است.[۲۲]
عدهای معتقدند قرآن از اوصاف برخی پیامبران، مانند ارمیا(ع) و شموئیل(ع) یاد کرده، اما نامشان را ذکر نکرده است.[۲۳] در قرآن سورهای به نام انبیاء و تعدادی از سورهها به نام یونس، هود، یوسف، ابراهیم، محمد و نوح نامگذاری شدهاند.
در روایات از شیث،[۲۴] حزقیل،[۲۵] حبقوق،[۲۶]دانیال،[۲۷] جرجیس،[۲۸]عزیر،[۲۹]حنظله[۳۰] و ارمیا [۳۱] به عنوان پیامبر یاد شده است. در پیامبری افرادی همچون خضر،[۳۲] خالد بن سنان[۳۳] و ذی القرنین[۳۴] ختلاف است. همچنین به گفته علامه طباطبایی عزیر نیز از کسانی است که پیامبر بودنش واضح نیست.[۳۵] برپایه آیات قرآن، برخی از پیامبران همزمان با هم میزیستهاند؛ ازجمله موسی با هارون[۳۶] و ابراهیم با لوط[۳۷] همعصر بودهاند.
نام شخص | تکرار | در عهدین | نبی | رسول | امام | کتاب | قوم | مدفن | دارای شریعت |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
آدم | ۱۷ | Adam | نجف | ||||||
ادریس | ۲ | Enoch | نبی[۳۸] | عروج به آسمان[۳۹] | |||||
نوح | ۴۳ | Noah | نبی[۴۰] | رسول[۴۱] | نجف | بله[۴۲] | |||
هود | ۷[۴۳] | Eber | رسول[۴۴] | عاد[۴۵] | نجف | ||||
صالح | ۹ | رسول[۴۶] | ثمود[۴۷] | نجف | |||||
ابراهیم | ۶۹ | Abraham | نبی[۴۸] | رسول[۴۹] | امام[۵۰] | صُحُف[۵۱] | الخلیل (فلسطین) | بله[۴۲] | |
لوط | ۲۷ | Lot | نبی[۴۰] | رسول[۵۲] | فلسطین | ||||
اسماعیل | ۱۱ | Ishmael | نبی[۵۳] | مسجدالحرام | |||||
عزیر | ۱ | [۵۴] | بنی اسرائیل | فلسطین | |||||
اسحاق | ۱۷ | Isaac | نبی[۵۵] | امام[۵۶] | الخلیل (فلسطین) | ||||
یعقوب | ۱۶ | Jacob | نبی[۵۵] | امام[۵۶] | جامع الخلیل (فلسطین) | ||||
یوسف | ۲۷ | Joseph | نبی[۴۰] | بنیاسرائیل | جامع الخلیل (فلسطین) | ||||
ایوب | ۴ | Job | نبی[۴۰] | حوران | |||||
شعیب | ۱۱ | Jethro, Reuel, Hobab | رسول[۵۷] | مدین[۵۸] | بیت المقدس | ||||
موسی | ۱۳۶ | Moses | نبی[۵۹] | رسول[۵۹] | تورات[۶۰] | فرعونیان[۶۱] و بنی اسرائیل[۶۲] | اطراف بیت المقدس | بله[۴۲] | |
هارون | ۱۹ | Aaron | نبی[۶۳] | رسول[۶۴] | فرعونیان[۶۵] و بنی اسرائیل[۶۶] | اطراف طور سینا | |||
ذوالکفل | ۲ | Ezekiel | بین کوفه و حله | ||||||
داود | ۱۶ | David | نبی[۴۰] | زبور[۶۷] | بیت المقدس | ||||
سلیمان | ۱۷ | Solomon | نبی[۴۰] | بیت المقدس | |||||
الیاس | ۲ | Elijah (Elias) | نبی[۴۰] | رسول[۶۸] | عروج به آسمان | ||||
الیسع | ۲ | Elisha | نبی[۴۰] | دمشق | |||||
یونس | ۴ | Jonah | نبی[۴۰] | رسول[۶۹] | کوفه | ||||
زکریا | ۷ | Zechariah | نبی[۴۰] | بیت المقدس | |||||
یحیی | ۵ | John the Baptist | نبی[۷۰] | مسجد اموی، دمشق | |||||
عیسی | ۲۵ | Jesus | نبی[۷۱] | رسول[۷۲] | انجیل[۷۳] | بنی اسرائیل[۷۴] | عروج به آسمان | بله[۴۲] | |
محمد | ۴ | نبی[۷۵] | رسول[۷۶] | قرآن[۷۷] | همه مردم[۷۸] | مدینه | بله[۴۲] |
درجات و مراتب
بر اساس آیه «بعضی از انبیا را بر بعضی برتری بخشیدیم»،[۷۹] مقام و جایگاه پیامبران یکسان نیست و برخی از آنان بر دیگران برتری دارند. در احادیث مقام پیامبراکرم(ص) از انبیای دیگر برتر دانسته شده است.[۸۰] از نظر یهودیان انبیای بنیاسرائیل از دیگر انبیا برتر بوده و در میان آنان نیز، حضرت موسی(ع) از دیگران برتر است.[۸۱]
اولوالعزم
به گفته علامه طباطبایی، منظور از عزم در آیه ۳۵ احقاف، شریعت و مراد از اولوالعزم، پیامبران صاحب شریعت است. از نظر وی پنج پیامبر دارای شریعت (نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص)) اولوالعزم هستند.[۸۲] برخی دیگر بر این باورند که اولوالعزم منحصر در پیامبران صاحب شریعت نیست.[۸۳] بر پایه روایتی، پیامبران اولوالعزم از پیامبران دیگر برترند.[۸۴]
مقام رسالت
بنابه قول مشهور، نبی مفهومی عامتر از رسول است هر رسولی نبی است ولی همه انبیاء رسول نیستند.[۸۵] بر پایه حدیثی، ۳۱۳ تن از پیامبران، رسول بودهاند.[۸۶] برخی از تفاوتهای نبی و رسول عبارتند از:
- رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند، اما نبی تنها در خواب.[۸۷]
- وحی بر رسول را جبرئیل ابلاغ میکند، اما وحی بر نبی از طریق فرشتگان دیگر یا الهام قلبی و یا رؤیای صادقه صورت میپذیرد.[۸۸]
- رسول علاوه بر مقام نبوت، رسالت اتمام حجت را نیز بر عهده دارد.[۸۹]
- رسول کسی است که شریعت دارد و احکام وضع میکند ولی نبی نگهبان شریعت دیگری است. طبرسی این قول را به جاحظ نسبت داده است.[۹۰] البته برخی از مفسران مانند طبرسی، نبی و رسول را مترداف میدانند.[۹۱]
مقام امامت
بر اساس آیه ابتلای ابراهیم، برخی پیامبران دارای مقام امامت نیز بودهاند.[۹۲] در برخی روایات مقام امامت برتر از مقام نبوت دانسته شده، چراکه این مقام در اواخر عمر ابراهیم(ع) و پس از نبوت به او داده شد.[۹۳] در سوره انبیاء، حضرت ابراهیم(ع)، اسحاق(ع)، یعقوب(ع) و لوط(ع) امام معرفی شدهاند.[۹۴] در حدیثی از امام صادق(ع)، همه پیامبران اولوالعزم دارای مقام امامت دانسته شدهاند.[۹۵]
برتری بر فرشتگان
بنا به گفته شیخ مفید، امامیه و اهل حدیث از اهل سنت مقام پیامبران را برتر از فرشتگان میدانند ولی بیشتر معتزله از اهل سنت قائل به برتری فرشتگان بر انبیاء هستند.[۹۶] در برخی احادیث مقام پیامبراکرم(ص) و دوازده امام، از فرشتگان بالاتر دانسته شده است.[۹۷]
کتاب و شریعت
تعدادی از پیامبران کتاب آسمانی داشتهاند؛ بنا بر آیات قرآن، زبور کتاب حضرت داوود(ع)[۹۸]، تورات کتاب حضرت موسی(ع)[یادداشت ۲]، انجیل کتاب حضرت عیسی(ع)[۹۹] و قرآن کتاب حضرت محمد(ص)[۱۰۰] بوده است. قرآن کتابی برای حضرت ابراهیم(ع) نام نبرده و از عبارت «صُحُف» برای او استفاده کرده است.[۱۰۱] همچنین برپایه حدیثی، خداوند ۵۰ صحیفه بر شیث(ع)، ۳۰ صحیفه بر ادریس(ع) و ۲۰ صحیفه بر ابراهیم(ع) فرستاده است.[۱۰۲]
مفسران با استناد به آیه «از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم؛ و آنچه ابراهیم و موسی و عیسی را به آن توصیه نمودیم.»[۱۰۳]، حضرت نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) را دارای شریعت دانستهاند.[۱۰۴]در برخی روایات، علت اولوالعزم معرفی شدن این پیامبران نیز شریعت آنان دانسته شده است.[۱۰۵]
علامه طباطبایی گفته است که هریک از پیامبران اولوالعزم دارای کتاب و شریعت بودهاند[۱۰۶] و کتاب پیامبرانِ غیر اولوالعزم مانند داوود(ع)،[۱۰۷] شیث(ع) و ادریس(ع)،[۱۰۸] منافاتی با اختصاص شریعت به پیامبران اولوالعزم ندارد؛ زیرا کتاب پیامبران غیر اولوالعزم مشتمل بر احکام و شریعت نبوده است.[۱۰۹]
معجزات
معجزه، از راههای شناخت پیامبران از مدعیان دروغین نبوت است. معجزه کار خارق العادهای است که از جانب خدا و به دست پیامبر انجام میشود، و با ادعای نبوت و تحدی همراه است.[۱۱۰] قرآن برخی از معجزات پیامبران را ذکر کرده است؛ ناقه صالح،[۱۱۱] سرد شدن آتش بر ابراهیم،[۱۱۲] زنده شدن چهار مرغ به دست ابراهیم،[۱۱۳] معجزات نهگانه موسی(ع) مانند تبدیل شدن عصا به اژدها،[۱۱۴] جاری شدن دوازده چشمه آب برای اسباط بنیاسرائیل،[۱۱۵] شکافتهشدن دریا و باز شدن راه نجات برای بنیاسرائیل،[۱۱۶] ید بیضا،[۱۱۷] معجزات عیسی(ع) مانند شفا دادن بیماران، زنده کردن مردگان، تبدیل گِل به پرنده[۱۱۸] و معجزات پیامبر اکرم(ص) مانند قرآن کریم[۱۱۹] و شق القمر[۱۲۰] از معجزات مشهور پیامبران است که در قرآن به آنها اشاره شده است. ابن جوزی از منابعی سخن گفته که ۱۰۰۰ معجزه برای پیامبراکرم(ص) نقل کردهاند.[۱۲۱]
متفاوت بودن معجزات را ناشی از تفاوت معلومات و نیاز مردم، در زمانهای مختلف دانستهاند. حکمت الهی اقتصا میکند معجزه هر پیامبری متناسب با نیاز مخاطبانش باشد. برای نمونه در زمان حضرت موسی(ع) جادو و سحر رواج داشت، خداوند معجزه موسی را عصا قرار داد تا جادوگران از آوردن شبیه آن ناتوان بمانند و حجت بر دیگران تمام شود.[۱۲۲]
ارهاصات
اتفاقاتی که پیش از بعثت پیامبران و با هدف، آماده ساختن مردم برای پذیرش ادعای بعدی آنان، رخ میداد،[۱۲۳] در اصطلاح متکلمان به ارهاص مشهور است. نجات حضرت موسی(ع) از نیل، سخن گفتن حضرت عیسی(ع) در گهواره،[۱۲۴] خشک شدن دریاچه ساوه، لرزیدن طاق کسری، خاموش شدن آتشکده فارس و دیگر حوادثی که در سال تولد پیامبراسلام(ص) رخ داد[۱۲۵] از ارهاصات پیامبران بوده است.
کتابشناسی
محدثان، مفسران و متکلمان اسلامی در آثار خود مطالبی را درباره پیامبران نوشتهاند. علامه مجلسی چهار جلد از کتاب بحار الانوار را به روایات مربوط به پیامبران[۱۲۶] و نه جلد را به تاریخ پیامبراکرم(ص) اختصاص داده است.[۱۲۷] همچنین درباره پیامبران کتابهایی به صورت مستقل نوشته شده است که بیشتر با عنوان قصص الانبیاء منتشر شده است در این آثار بیشتر به شرح حال پیامبران و گاهی نیز مباحث اعتقادی مربوط به آنان پرداخته شده است، برخی از این آثار عبارتند از:
- النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلین: این کتاب نوشته سید نعمت الله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) است. این کتاب دربردارنده زندگی پیامبرانی است که نامشان در روایات شیعی آمده است. نویسنده در مقدمه به مباحثی همچون تعداد انبیاء، اشتراکات آنان، پیامبران اولوالعزم و نیز تفاوت نبی و امام پرداخته است. این کتاب به زبان عربی نوشته شده و با عنوان «داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم» به فارسی ترجمه شده است.
- قصص الانبیا راوندی؛ این کتاب اثر قطب الدین راوندی است. نویسنده در این کتاب شرح حال پیامبران را به ترتیب تقدم زمانی آورده است.
- تنزیه الانبیاء و الائمة: سید مرتضی(۳۵۵ـ۴۳۶ق.) آن را در اثبات عصمت پیامبران و به زبان عربی نوشته است. نویسنده در این کتاب پیامبران را از هرگونه خطا، گناه صغیره و کبیره مصون میداند.[۱۲۸]
- وقایع السنین و الاعوام: این کتاب اثر سید عبدالحسین خاتونآبادی(درگذشته ۱۱۰۵ق) است. کتاب سه بخش دارد. بخش اول آن مربوط به تاریخ پیامبران است، نویسنده در این بخش اسامی، طول عمر و برخی از احوالات شماری از پیامبران را ذکر کرده و در دو بخش دیگر از وقایع مربوط به دوران پیامبراکرم(ص) سخن گفته است. وقایع السنین به زبان فارسی نوشته شده است.
- لطائف قصص الأنبياء علیهمالسلام: نوشته سهل بن عبدالله تستری (درگذشته ۲۳۸ق) است. این کتاب با استفاده از آیات و روایات به نکاتی از زندگی پیامبران پرداخته است.
- حیات القلوب: این کتاب اثر علامه مجلسی(درگذشته ۱۱۱۰ق) و دربردارنده سرگذشت پیامبران و جانشینان آنان است. مجلسی در این کتاب به نبوت عامه، خلافت امام علی(ع)، وجوب وجود امام، منصوب بودن و عصمت نیز پرداخته است.
همچنین کتابهای قصص الأنبياء المسمی عرائس المجالس اثر احمد بن محمد ثعلبی، قصص الانبیاء نوشته ابن کثیر و قصص الانبیاء اثر ابواسحاق نیشابوری از عالمان اهل سنت به این موضوع اختصاص دارد.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱۲، ص۵۵.
- ↑ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۱۶.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سوره قصص، آیه ۱۶؛ سوره انبیاء، آیه۸۷؛ سوره طه، آیه۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۴.
- ↑ برای مطالعه روایت نگاه کنید به: صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۳۲، ج۷۴، ص۷۱.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۳۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۶۰.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۶۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۶، ص۳۵۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ۳۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۳۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه۴۰.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۶۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۴۱-۲۴۲.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۴۸.
- ↑ قطب راوندی، قصص النبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۴۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۵۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۳۷۳؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء،۱۴۰۹ق، ص۲۲۴.
- ↑ نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیا التراث العربی، ج۷، ص۸۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۴۴۸-۴۵۱.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۹۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ سوره مریم، آیه۵۳.
- ↑ سوره هود، آیه۷۴.
- ↑ (وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِدْرِیسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا.) مریم/۵۶
- ↑ روایات ذیل آیه وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا (مریم/57)
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ ۴۰٫۲ ۴۰٫۳ ۴۰٫۴ ۴۰٫۵ ۴۰٫۶ ۴۰٫۷ ۴۰٫۸ ۴۰٫۹ (أُولَـٰئِكَ الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ). انعام/۸۹
- ↑ (إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ.) شعراء/۱۰۷
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ ۴۲٫۳ ۴۲٫۴ (شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیكَ وَمَا وَصَّینَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ.) شوری/۱۳
- ↑ سوره اعراف، آیه ۶۵؛ سوره هود، آیات ۵۰، ۵۳، ۵۸، ۶۰، ۸۹؛ سوره شعراء، آیه ۱۲۴؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ (إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ.) شعراء/۱۲۵
- ↑ (وَإِلَیٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا.) اعراف/۶۵
- ↑ (إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ.) شعراء/۱۴۳
- ↑ قرآن ۷:۷۳
- ↑ (وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا.) مریم/۴۱
- ↑ (أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَینَاتِ.) توبه/۷۰
- ↑ (وَإِذِ ابْتَلَیٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّیتِی ۖ قَالَ لاینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ.) بقره/۱۲۴
- ↑ (صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ.) اعلی/۱۹
- ↑ (إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ.) شعراء/۱۶۲
- ↑ (أُولَـٰئِكَ الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ.) انعام/۸۹
- ↑ (وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسيحُ ابْنُ اللَّه.) توبه/۳۰
- ↑ ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ (فَلَمَّا اعْتزََلهَُمْ وَ مَا یعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ وَ كلاًُّ جَعَلْنَا نَبِیا.) مریم/۴۹
- ↑ ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ (وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا.) انبیاء/۷۳
- ↑ (إِنی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِین.) شعراء/۱۷۸
- ↑ (وَ إِلی مَدْینَ أَخَاهُمْ شُعَیبًا.) اعراف/۸۵
- ↑ ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ (وَ اذْكُرْ فی الْكِتَابِ مُوسی إِنَّهُ كاَنَ مخُْلَصًا وَ كاَنَ رَسُولًا نَّبِیا.) سوره مریم، آیه۵۱.
- ↑ (إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فیها هُدی وَ نُورٌ.) مائده/۴۴
- ↑ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَیٰ وَهَارُونَ إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِینَ.) یونس/۷۵
- ↑ (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیامِ اللَّه.) ابراهیم/۵
- ↑ (وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا .) مریم/۵۳
- ↑ ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسی وَ أَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبین.) مؤمنون/۴۵
- ↑ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَیٰ وَهَارُونَ إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِینَ.) یونس/۷۵
- ↑ وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ یا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونی وَ أَطیعُوا أَمْری.)طه/۹۰
- ↑ (وَ ءَاتَینَا دَاوُدَ زَبُورًا.) اسراء/۵۵
- ↑ (وَ إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِین.) صافات/۱۲۳
- ↑ (وَ إِنَّ یونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِین.) صافات/۱۳۹
- ↑ (فَنَادَتْهُ الْمَلَئكَةُ وَ هُوَ قَائمٌ یصَلی فی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یبَشِّرُكَ بِیحْیی مُصَدِّقَا بِكلَِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَیدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِیا مِّنَ الصَّلِحِین.) آل عمران/۳۹
- ↑ (قَالَ إِنی عَبْدُ اللَّهِ ءَاتَئنی الْكِتَابَ وَ جَعَلَنی نَبِیا.) مریم/۳۰
- ↑ (إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسی ابْنُ مَرْیمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقَئهَا إِلی مَرْیم.) نساء/۱۷۱
- ↑ (وَ قَفَّینَا بِعِیسی ابْنِ مَرْیمَ وَ ءَاتَینَهُ الْانجِیلَ.) حدید/۲۷
- ↑ (وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ یا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّـهِ إِلَیكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَی مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ.) صف/۶
- ↑ (ما كاَنَ محُمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِینَ.) احزاب/۴۴
- ↑ (ما كاَنَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِینَ.) احزاب/۴۰
- ↑ (وَ كَذَالِكَ أَوْحَینَا إِلَیكَ قُرْءَانًا عَرَبِیا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَی وَ مَنْ حَوْلهَا.) شوری/۷
- ↑ (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً.) سبأ/۲۸
- ↑ سوره اسراء، آیه۵۵.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ طاهری آکردی، یهودیت، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۵.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۳۲، ج۷۴، ص۷۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۳ش، ص۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۴۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۴۴-۱۴۵.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۲۴.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ سوره انبیاء، آیات ۶۹ تا ۷۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۹-۵۰.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ سوره اسراء، آیه۵۵.
- ↑ سوره حدید، آیه۲۷.
- ↑ سوره شوری، آیه۷.
- ↑ سوره اعلی، آیه۱۹.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ سوره شوری، آیه۱۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۸۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۳.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۶۹.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۶۰.
- ↑ سوره شعراء، آیه۳۲.
- ↑ سوره بقره آیه۶۰.
- ↑ سوره شعراء، آیه۶۳.
- ↑ سوره اعراف: آیه۱۰۸؛ سوره طه، آیه۲۲؛ سوره شعراء، آیه۳۳؛ سوره نمل، آیه۱۲؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۴۹؛ سوره مائده، آیه۱۱۰.
- ↑ سوره طور، آیه ۳۴.
- ↑ سوره قمر، آیه۱.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۲.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات، مکتبه لبنان، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۶۸؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱-۱۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵-۲۴.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ اسماعیل بن حزقیل از پیامبران بنیاسرائیل است. علامه طباطبایی معتقد است که منظور قرآن از اسماعیل در آیه «واذكُر فِى الكِتبِ اِسمعيلَ اِنَّهُ كانَ صادِقَ الوَعدِ و كانَ رَسولاً نَبيـّا» (سوره مریم، آیه۵۴)، اسماعیل بن حزقیل است (طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۶۳).
- ↑ قرآن بر نزول تورات بر موسی نازل تصریح نکرده است؛ اما نزول تورات را از جانب خدا دانسته (سوره مائده، آیه۴۴) و نیز نزول الواح بر موسی را تأیید کرده است (سوره اعراف، آیه۱۵۴). برخی از مفسران گفتهاند الواح همان تورات است (طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۵۰).
منابع
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- تهانوی، محمدعلی بن علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق: علی فرید دحروج، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، بیتا.
- جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، هجرت، ۱۳۷۷ش.
- سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تصحیح: علیاکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیهالسلام، تصحیح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- طاهری آکردی، محمدحسین، یهودیت، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۰ش/۱۴۳۲ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تصحیح: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، تصحیح: مؤسسة البعثه، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیا التراث العربی، بیتا.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- قطب راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء، تصحیح: غلامرضا عرفانیان یزدی، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنماشناسی، بازنگری: مصطفی کریمی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۳ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
- مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تصحیح: علیاکبر غفاری و محمود محزمی زرندی، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، عدم سهو النبی، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.