علم غیب
از سلسله مقالات دربارهٔ: |
اسلام |
---|
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
علم غیب، آگاهی نسبت به امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیستند. متکلمان شیعه با توجه به آیات قرآن به دو نوع علم غیب قائل شدهاند: یکی علم غیب ذاتی و مستقل است که منظور از آن نوعی آگاهی از غیب است که از کس دیگری اکتساب نمیشود. این نوع علم غیب به خدا اختصاص دارد. دیگری علم غیب مستفاد یا وابسته که از سوی خدا به برخی بندگان برگزیدهاش اعطا شده است. عالمان امامیه بر این باورند که آگاهی پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) از غیب، از نوع علم غیب مستفاد و وابسته است که به اذن و تعلیم خداوند آن را بهدست میآورند.
عدهای از عالمان وهابی، با استناد به آیاتی از قرآن، معتقدند علم غیب تنها به خدا اختصاص دارد و نسبتدادن علم غیب به غیرخداوند را موجب گمراهی و کفر دانستهاند. آنان شیعیان را به دلیل اعتقاد به علم غیب داشتن پیامبران و امامان معصوم، به غلو متهم میکنند. در مقابل، عالمان امامیه با استناد به آیاتی دیگر گفتهاند که خداوند به برخی پیامبران و بندگان برگزیدهاش، علم غیب اعطا میکند.
به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است. آنان معتقدند علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است و گاهی از راه تحدیث بهواسطه فرشتگان یا الهام، به غیب آگاهی مییابند. درباره علم غیب امامان، دو نظر حداقلی و حداکثری ارائه شده است؛ تعدادی از متکلمان امامیه علم غیب امام را به موارد خاصی محدود دانستهاند و در مقابل عدهای دیگر با استناد به دستهای از روایات، بر این نظرند که علم آنان شامل همه اموری میشود که روی داده یا در آینده رخ خواهد داد.
مفهومشناسی و جایگاه
علم غیب آگاهی به امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیستند.[۱] غیب در لغت به معنای چیزی است که از حواس ظاهری پوشیده و پنهان است؛ در مقابل شهود که به معنای چیزی است که با حواس قابل درک است.[۲] غیب در اصطلاح، چیزی است که شناخت آن به کمک اسباب عادی تحقق نمیپذیرد.[۳]
امامیه با استناد به برخی آیات و روایات معتقدند که نهتنها پیامبر(ص)، بلکه امامان معصوم(ع) و همچنین برخی پیامبران الهی، به اذن و عنایت خداوند، علم به غیب دارند.[۴] داشتن چنین باوری سبب شده است تا برخی وهابیون به شیعه نسبت غلو بدهند.[۵] مسئله علم غیب، اقسام، محدوده و کیفیت آن از جمله مسائلی است که متکلمان گذشته در علم کلام درباره آن بحث کردهاند[۶] و امروزه (در قرن پانزدهم قمری) نیز در پاسخ به برخی تهمتهای ناروا از سوی وهابیون و عدم درک درست آنان نسبت به این مسئله، مورد مطالعه و بررسی متکلمان امامیه قرار گرفته است.[۷]
اقسام علم غیب
علم غیب را از جهت تعلقش به کسی که عالم به آن است، به دو نوع تقسیم کردهاند:
- علم غیب ذاتی و مستقل:[۸] منظور از آن نوعی آگاهی از غیب است که از کس دیگری اکتساب نمیشود.[۹] این نوع علمِ غیب نامحدود است و تنها به خداوند اختصاص دارد و گفته میشود کس دیگری با او در این علم شریک نیست.[۱۰] شیخ مفید در اوائلالمقالات گفته برخی غالیان و مفوضه این نوع آگاهی از غیب را به امامان معصوم نسبت دادهاند.[۱۱] او این دیدگاه را باطل دانسته است.[۱۲]
- علم غیب مستفاد یا وابسته:[۱۳] نوعی آگاهی از غیب است که از سوی خداوند به برخی بندگانش اعطا شده است.[۱۴] همه عالمان امامیه بر این باورند که آگاهی پیامبران الهی و امامان معصوم(ع) از غیب، از همین نوع است که به اذن و تعلیم خداوند است و آنان این نحوه علم غیب را از خداوند اکتساب میکنند.[۱۵]
اشکالات به علم غیب پیامبر(ص) و پاسخ شیعیان
برخی وهابیان علم غیب را در خدا منحصر دانسته و علم غیب پیامبران الهی و حتی پیامبر(ص) را انکار کردهاند.[۱۶] عبدالعزیز بنباز، مفتی وهابی اهل عربستان، نسبتدادن علم غیب به غیر خداوند را موجب گمراهی و کفر به خداوند دانسته است.[۱۷] آنان برای این دیدگاه به دو دسته از آیات قرآن درباره علم غیب استناد کردهاند:
- آیاتی که در آن پیامبر(ص) آگاهی به غیب را از خودش نفی کرده است؛[۱۸] مانند آیه «قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ؛ بگو: من نمیگویم خزاین خدا نزد من است و من از غیب آگاه نیستم».[۱۹]
- آیاتی که در آنها، آگاهی به غیب به خداوند اختصاص داده شده است؛[۲۰] مانند آیه «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ».[۲۱]
برای ردّ این دیدگاه، به آیاتی همچون آیات ۴۴ و ۱۷۹ سوره آل عمران و آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن استناد شده است که برپایه آنها، خداوند به برخی از پیامبران و بندگان برگزیدهاش علم غیب اعطا کرده است.[۲۲]
همچنین گفتهاند با نظر به آیات قرآن فهمیده میشود که قرآن درباره دو نوع علم غیب، یعنی علم غیب ذاتی و مستقل، و علم غیب مستفاد و وابسته سخن به میان آورده است. آیاتی که علم غیب را مختص خداوند دانسته، منظورشان همان علم ذاتی و مستقل است که تنها به خدا اختصاص دارد و آیاتی که بر وجود علم غیب در غیر خداوند اشاره میکنند، همان آیاتی است که به علم غیب وابسته و مستفاد دلالت دارند؛ یعنی همان علمی که از سوی خداوند و به اذن او به پیامبر(ص) و برخی دیگر از بندگان برگزیدهاش اعطا شده است.[۲۳]
مرتضی مطهری، روحانی و فیلسوف شیعه، برای جمع بین دو دسته آیات گفته است علم غیب در اصطلاح قرآن یعنی این که کسی از ذات خود و بدون تعلم، غیب بداند و لذا فقط خدا عالم به غیب است و پیامبر(ص) و سایر بندگان برگزیده، متعلمالغیب هستند که علم غیب را از خداوند دریافت میکنند.[۲۴]
علم غیب امامان(ع)
بنا به باور امامیه، علم غیب امامان(ع) همانند علم پیامبر(ص)، از جانب خداوند است.[۲۵] آنان بر این باورند که علم الهی گاهی از طریق پیامبر به امامان منتقل شده است؛ بدین صورت که پیامبر(ص) این علم را از خداوند دریافت کرده و به امام علی(ع) تعلیم داده و امام علی(ع) به امام حسن(ع) تعلیم داده و بههمین ترتیب هر امامی به امام بعدی تا آخرین امام، یعنی امام مهدی(ع) انتقال یافته است.[۲۶] گاهی نیز علم الهی از راههای دیگری به امام(ع) میرسد.[۲۷] برای نمونه برپایه برخی روایاتِ موجود در منابع روایی شیعه، جبرئیل اخبار رویدادهای آینده را به حضرت فاطمه(س) گفت و او در مُصحف فاطمه نوشت.[۲۸] همچنین با توجه به برخی روایات، امام(ع) میتواند از راه تحدیث بهواسطه فرشتگان[۲۹] یا الهام، به غیب آگاهی یابند.[۳۰]
برپایه برخی روایات، امام وارث علم پیامبران[۳۱] و صندوقدار علم الهی[۳۲] است. شیعیان به برخی روایات از جمله حدیث مدینة العلم استناد میکنند که در آن پیامبر(ص)، خودش را شهر علم و امام علی(ع) را باب آن معرفی کرده است.[۳۳]
درباره مقدار علم غیب امام(ع) نیز برخی از متکلمان شیعه معتقدند که علم آنان، محدود به موارد خاصی است.[۳۴] شیخ مفید علم غیب امام را از اوصاف ضروری و شرط امامت آنان ندانسته و گفته است امامان(ع) به ضمیر برخی انسانها مطلعاند و به برخی اموری که هنوز واقع نشده نیز علم دارند.[۳۵] برخی دیگر با استناد به دستهای از روایات،[۳۶] بر این باورند که علم امامان شامل تمام اموری است که در عالم روی داده یا خواهد داد.[۳۷]
علم غیب سایر پیامبران الهی
براساس آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن، خداوند به هریک از پیامبرانش که بخواهد، علم غیب میدهد.[۳۸] همچنین برپایه دستهای از آیات قرآن، برخی پیامبران الهی در مواردی از غیب آگاه بوده و به آن خبر دادهاند:
- برپایه آیه ۸۱ سوره هود، حضرت لوط پیش از آن که قومش به عذاب الهی دچار شوند، توسط برخی فرشتگان الهی از زمان عذاب مطلع گشت[۳۹] و این یکی از مصادیق غیبدانی یا علم به غیب است.[۴۰]
- براساس «وَ أُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ؛ و به شما خبر میدهم که در خانههاتان چه میخورید و چه ذخیره میکنید»،[۴۱] توانایی بر خبردادن از اسرار نهانی مردم از سوی حضرت عیسی و آگاهبودن وی به اسرار غیبی یکی از معجزهها و نشانههای حقانیت وی برای قوم خودش بوده است.[۴۲]
- مطابق آیه ۴۵ سوره آل عمران، خداوند از طریق فرشتهای، حضرت مریم را به تولد فرزندش حضرت عیسی بشارت داد و او را از آن آگاه ساخت.[۴۳]
- براساس آیه «تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ؛ این از اخبار غیب است که به تو وحی میکنیم»،[۴۴] وقتی خداوند در قرآن سرگذشت قوم نوح را به پیامبر اسلام (ص) وحی میکند و او و قوم وی را بر احوال آنان مطلع میگرداند، میگوید این از اخبار غیبی است که بر او وحی کرده است.[۴۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۲.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵؛ راغب، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۶.
- ↑ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۴؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۷.
- ↑ علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۱۵؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به الهی ظهیر، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸-۷۰؛ غنیمان، علم الغیب فی الشریعة الاسلامیة، ۱۴۲۵ق، ص۱۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۳.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۷.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷ و ص۳۱۳.
- ↑ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۹۹.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷؛ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۹۹.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷ و ص۳۱۳.
- ↑ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۰.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ۱۳۷۵ش، ص۶۳-۶۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.
- ↑ بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷.
- ↑ بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.
- ↑ سوره انعام، آیه ۵۰؛ بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.
- ↑ بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.
- ↑ بنباز، مجموع فتاوی ابن باز، ۲۰۰۸م، ج۳، ص۹۷؛ ظهیر الهی، الشیعة و السنة، ۱۳۹۶ق، ص۶۸.
- ↑ نمازی شاهرودی، علم غیب، ۱۳۹۳ش، ص۳۱-۳۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۷-۵۸؛ سبحانی، جدال احسن، ۱۳۹۰ش، ص۹۸-۱۰۰؛ سبحانی، علم غیب (آگاهی سوم)، ۱۳۷۵ش، ص۶۳-۶۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۸۲۸.
- ↑ خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.
- ↑ خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۶.
- ↑ خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۷۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۷، ص۳۴
- ↑ حلی، اجوبة المسائل، ص۱۴۸.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۲.
- ↑ مظفر، علم الامام، مکتبة الحیدریة، ص۲۳
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۲۰، ص۵۳.
- ↑ سوره هود، آیه ۸۱.
- ↑ نادم، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۴۷.
- ↑ سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۱۹۰.
منابع
- الهی ظهیر، احسان، الشیعة و السنة، لاهور، إدارة ترجمان السنة، ۱۳۹۶ق.
- امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق.
- بنباز، عبد العزیز بن عبدالله، مجموع فتاوی ابن باز، بیجا، دار القاسم للنشر، ۲۰۰۸م.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، انتشارات مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۶ق.
- حلی، حسن بن یوسف، أجوبة المسائل المهنائیة، مقدمه: محی الدین مامقانی، قم، خیام، ۱۴۰۱ق.
- خرازی، محسن، بدایة المعارف الالهیه فی شرح عقائدالامامیه للمظفر، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیه ودار العلم، ۱۴۱۲ق.
- ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی به شیعهشناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- سبحانی، جعفر، جدال احسن، تهران، نشر مشعر، ۱۳۹۰ش.
- سبحانی، جعفر، علم غیب (آگاهی سوم)، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۶ش.
- سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- علامه مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، قم، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۴ق.
- غنیمان، احمد بن عبدالله، علم الغیب فی الشریعة الاسلامیة، مدینه، الجامعة الاسلامیة، ۱۴۲۵ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- مظفر، محمدحسین، علم الامام، نجف، مکتبة الحیدریة، بیتا.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۵ش.
- نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، مشهد، نشر ولایت، ۱۳۹۳ش.