کاربر:M.hasanzadeh/صفحه تمرین
زهرا یکی از مشهورترین القاب حضرت فاطمه(س) است. در لغت به معنای سفیدی روشنکننده آمده است. در روایات حضرت فاطمه(س) به سبب نورانی بودنش برای اهل زمین و اهل آسمان، به زهرا ملقب شده است.
در لغت
از دیدگاه لغت، واژه «زهراء» از ریشه «زهر» مؤنث کلمه «ازهر» است. ابن اثیر مینویسد: «ازهر» سفیدی روشنکننده، «زهر و زهره» سفیدی نورانی است و رنگ سفید، بهترین رنگها است. [۱] ابن منظور نیز مینویسد: «زاهر و ازهر» به معنای مردی است که صورت نیکو و چهره سفیدی دارد. «رجل ازهر»؛ یعنی مردی که صورت او همانند سفیدی مشرق میدرخشد. «ازهر» به معنای سفیدی درخشنده و «زهره» سفیدی نورانی است و این بهترین رنگهاست. مؤنث آن، «زهراء» است. به زن «زهراء» میگویند؛ و هر رنگی سفیدی همانند در، زهراء است. [۲]
علت نامگذاری
زهرا یکی از مشهورترین القاب حضرت فاطمه(س) میباشد. معمولاً برای مضاف الیه کلمه فاطمه، از لقب زهرا استفاده میشود. (فاطمه الزهرا). با دقت در روایات، به دست میآید که انتخاب نامها و القاب آن حضرت بر اساس حکمتها و مناسبتهایی است که در فضائل وجودی آن حضرت، ریشه دارد.
یکی از نامهای آن حضرت، «زهراء» است که در روایات شیعه و اهل سنت برای ایشان ذکر شده است. از امام صادق (ع) علت نامگذاری حضرت فاطمه (س) چنین روایت شده است که ایشان نزد خداوند نُه نام (اسم و لقب) دارد: فاطمه و صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه و راضیه و مرضیه و محدّثه و زهراء.[۳] علامه مجلسی (ره) در تفسیر روایت امام صادق (ع)، مینویسد به این دلیل حضرت فاطمه (س)، زهرا نامیده میشود که نورانی به نور صُوری و معنوی بوده است.[۴]
شیخ صدوق در کتاب علل الشّرائع، باب ۱۴۳ را در جهت علت نامگذاری حضرت فاطمه (س) به لقب زهرا اختصاص داده است. احادیث صدوق را میتوان در سه عنوان خلاصه کرد:
- اول: ظاهر شدن نور حضرت زهرا برای امام علی(ع)؛
از امام صادق (ع) روایت شده است که حضرت فاطمه(س) را زهرا نامیدند برای آنکه نور فاطمه روزی سه مرتبه برای امام علی(ع) ظاهر میشد. یکمرتبه در اوّل روز که فاطمه به نماز بامداد میایستاد، نور سفیدی از آن ساطع میگردید و در جمیع خانههای مدینه داخل میشد و دیوارهای آنها سفید میشد، مردم از مشاهدۀ آن حالت، تعجّب کرده و علّت آن نور را سؤال میکردند، پیامبر اکرم(ص) در جواب میفرمود: بروید به خانۀ دخترم فاطمه تا سبب آن نور بر شما ظاهر گردد. دفعه دوم هنگام زوال شمس که فاطمه مهیّای نماز پیشین میگردید و دفعه سوم هنگام غروب آفتاب بود. [۵]
- دوم: آفریدن زهرا از نور الهی؛
در روایت دیگری آمده حضرت فاطمه (س) را زهرا گفتند زیرا خداوند آن حضرت را از نور عظمت خود آفرید، چون او را آفرید آسمانها و زمین از نور روی او روشن گردید و دیدههای ملائکه را خیره گردانید.[۶]
- سوم: نور بخشیدن به اهل آسمان؛
در روایات اینگونه آمده است که چون فاطمه در محراب خود به عبادت میایستاد، نور او اهل آسمان را روشنی میبخشید چنانکه ستارگان آسمان اهل زمین را روشنی میدهند. [۷]
در روایتی عایشه میگوید: ما در شعاع نور صورت فاطمه، در شب تاریک خیاطی، پشمریسی و سوزن نخ میکردیم. هنگامیکه فاطمه به سوی ما میآمد، راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر اکرم(ص) بود. از این جهت است که فاطمه، «زهرا» نامیده شده است.[۸]
کتابشناسی
کتابهای زیادی درباره حضرت فاطمه(س) و القاب ایشان از جمله لقب زهرا نگارش شده است. میتوان گفت کتاب بحارالانوار علامه مجلسی جلد۴۳ باب شماره۲ و کتاب فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، نوشته رحمانی همدانی فصل ۱۵ لقب زهرا، جامعترین آثار در زمینه تبیین لقب زهرا هستند.
پانویس
- ↑ ابن اثیر الجزری، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۳۲.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص۴۱۴.
- ↑ مجلسی، جلاء العیون تاریخ چهارده معصوم، ص۱۶۲.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ج1،ص179-181.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ج1،ص180.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ج1،ص181
- ↑ القرمانی، الاخبار الدول وآثار الاول فی التاریخ، ج۱، ص۲۵۶؛ شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل،ج19،ص10.
منابع
- ابن اثیر الجزری، ابوالسعادات، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تحقیق طاهر احمد الزاوی - محمود محمد الطناحی، انتشارات المکتبة العلمیة، بیروت، ۱۹۷۹م.
- ابن منظور،محمد بن مکرم لسان العرب، ناشر دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شوشتری، نورالله بن شریف الدین، إحقاق الحق و إزهاق الباطل،کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی (ره)،قم، ۱۴۰۹ق.
- قرمانی، احمد بن یوسف، الاخبار الدول وآثار الاول فی التاریخ، تحقیق الدکتور فهمی سعد و الدکتور احمد حطیط، عالم الکتب. بیروت،بیتا.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق علیاکبر غفاری، جامعه مدرسین قم، قم، ۱۳۶۲ ش.
- صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، مکتبة الداوری،قم،بیتا.
- مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون تاریخ چهارده معصوم، تحقیق سید علی امامیان، قم، سرور، ۱۳۸۰.