تنزیه صفات
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
| خداشناسی | |
|---|---|
| اثبات خدا • توحید • اسما و صفات خدا • عدل الهی • قضا و قدر | |
| نبوت | |
| عصمت پیامبران • خاتمیت • نبوت خاصه • معجزه • قرآن • وحی • اسلام | |
| امامت | |
| امامان • امامت امامان • برتری اهلبیت(ع) • عصمت امامان • ولایت • غیبت • مهدویت | |
| معاد | |
| مرگ • برزخ • معاد جسمانی • بهشت • جهنم | |
| مسائل چالشی | |
| امر بین الامرین • جبر و اختیار • تقیه • ولایت فقیه • توسل • شفاعت • تحریفناپذیری قرآن • زیارت • بداء • رجعت |
نظریه تنزیه یا نظریه اثبات بدون تشبیه نظریهای در باب شناخت صفات خدا است. این دیدگاه بر نفی مسلک تعطیل و تشبیه استوار بوده و راه سومی را ارائه میدهد که با فضای کلی آیات و احادیث سازگاری بیشتری دارد. در این نظریه تحلیلی از معنای صفات الهی ارائه میشود که از یک سو تَنَزُّه و برتری خداوند را از نقایص و محدودیتهای مخلوقات خود پاس دارد و از سوی دیگر، بر شناختپذیری اوصاف او صحّه گذارد.
تبیین نظریه
طبق این دیدگاه لازم است در تحلیل صفات الهی مراحل زیر رعایت شود:
الف) در معنای اوصاف کمالی که درباره خود یا موجودات پیرامون خود به کار میبریم تأمّل کرده و تمام قیودی را که سبب محدودیت آنها میشود شناسایی کنیم.
ب) تمامی آن قیدها را از معانی و اوصاف جدا کنیم.
ج) معنایی که بعد از طیِّ این دو مرحله به دست آمده را به ذات الهی نسبت دهیم زیرا از یک سو از نوعی کمال وجودی حکایت میکند و از سوی دیگر از هر شائبۀ نقصان و کاستی پیراسته است.
برای مثال ما از طریق دریافتهای درونی خود و تأمل در اشیای پیرامون خویش به مفهومی از علم دست مییابیم که از آن به آگاهی تعبیر میکنیم. اما این آگاهی در حصار قیود متعددی است؛ از یک سو حادث است به این معنا که قبلا وجود نداشته و از سوی دیگر در معرض زوال و نابودی است. علاوه بر این برای تحصیل بخشی از این آگاهی به ابزار و آلات متوسل شدهایم و نیز احتمال خطا در آن وجود دارد. قیود یاد شده – حدوث، امکان زوال، نیاز به ابزار و آلات و خطاپذیری– همگی از اموریاند که سبب محدودیت علم میگردند. در این صورت لازم است ابتدا مفهوم علم و آگاهی را از تمام این قیود پیراسته کنیم که در این صورت به معنایی از علم خواهیم رسید که ازلی، ابدی، بینیاز از ابزار و خطاناپذیر است. سپس میتوانیم آن را برای اشاره به علم الهی به کار گیریم. بدین ترتیب از یک سو صفت علم الهی را فهمپذیر ساختیم و از سوی دیگر تقدس و تعالی خداوند متعال را حفظ کردیم.[۱]
این روش در تحلیل معنایی صفات الهی در برخی روایات مورد تصریح قرار گرفته است. برای نمونه در حدیثی از امام علی(ع) میخوانیم:
- «لَمْ یطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَی تَحْدِیدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ یحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه»[۲] « خداوند خِرَد را بر چگونگی اوصاف خود آگاه نساخته (اما) آنها را از مقدار لازم معرفت خویش نیز محجوب نکرده است.»
پیمودن این طریق چندان سهل و آسان نیست، و به یک سلسله مهارتها و ورزیدگیهای ذهنی و فکری نیاز دارد. اصولاً در این جا سخن درباره این نیست که همه سطوح بحثهای عقلی و فلسفی مربوط به الهیات برای همگان میسور است، قطعاًچنین نیست، و در این باره محدودیتها و شرایط و موانعی در کار است، بلکه سخن در این است که این راه برای بشر تا حدودی گشوده است و پیوسته کسانی بوده و خواهند بود که میتوانند با بکارگیری درست عقل و تفکر عقلی مسائل مربوط به متافیزیک و الهیات را بررسی کنند.
یادآور میشویم که هدف، تنها شناخت خداوند از طریق عقل نیست، زیرا هم از راه شهود عرفانی میتوان خدا را شناخت، و هم پس از اثبات وحی، از طریق وحی نیز میتوان مسائلی از جهان غیب را شناخت. ولی با این حال، هم معرفت شهودی و هم معرفت وحیانی، متکی به معرفت عقلیاند. انکار عقل و معرفت عقلی موجب بسته شدن راه عرفان و وحی نیز خواهد شد.
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی، اندیشه اسلامی، قم، معارف، چاپ هجدهم، ۱۳۸۶ش.
- سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
- سعیدیمهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- فیضالاسلام اصفهانی، علینقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، سازمان چاپ و انتشارات فقيه، ۱۳۶۸ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۶۵ش.
پیوند به بیرون