نظام احسن
عدل الهی | |
تعریف عدل الهی | |
حسن و قبح | |
مسئله شر | |
جبر و اختیار | |
امر بین الامرین | |
قضا و قدر | |
نظام احسن | |
مستضعف فکری | |
تکلیف مالایطاق | |
استطاعت | |
قبح عقاب بلابیان | |
عذاب ابدی | |
خلقت اجباری | |
عدالت تشریعی |
نظام احسن به معنای نیکوترین نظم از میان نظمهای ممکن برای جهان خلقت است. اندیشمندان اسلامی معتقدند که جهان خلقت به بهترین صورت آفریده شده است و حالتی بهتر قابل تصور نیست. قرآن و روایات نیز به احسن بودن آفرینش خداوند اشاره کردهاند. این مسئله در ادبیات متکلمان بیشتر با اصلح بودن افعال الهی مطرح شده است. توجه به احسن بودن آفرینش الهی در ادبیات شاعران مسلمان نیز بروز و ظهور داشته است.
فیلسوفان و متکلمان برای اثبات نظام احسن استدلالهایی را مطرح کردهاند. علم عنایی خداوند به چگونگی آفرینش، حب ذات کامل مطلق به خود، برهان امکان اشرف، نامحدود بودن خدا و مطالعه جزئی در مخلوقات از جمله این ادله هستند.
برخی معیار احسن بودن نظام را کل نظام دانستهاند نه تک تک اجزاء. در مقابل برخی نقش ویژهای برای انسان جدای از دیگر اجزاء قائل هستند که احسن بودن نظام به معنای هماهنگی کل نظام در راستای اهداف خلقت نوع انسان یا انسانی خاص است.
نظام احسن با برهان نظم تفاوتهایی دارد. از جمله این که برهان نظم برای اثبات خدا است و از مقدمات عقلی و تجربی بهره میبرد؛ اما نظام احسن نتیجه اثبات وجود خدا و برخی صفات اوست و مقدماتی تماما عقلی دارد.
در جهت سازگاری نظام احسن با شرور پاسخهایی توسط متفکران اسلامی بیان شده است از جمله این که شرور عدمی بوده و ناشی از نبودن برخی کمالات در مخلوقات است. همچنین احسن بودن نظام ناظر بر کلیت آن است نه تک تک مخلوقات؛ در نتیجه با وجود این که این نظام به بهترین حالت ممکن است، اما چون مخلوقات در مراتبی نقصها و محدودیتهایی دارند، وجود شرور امری طبیعی است.
معرفی و جایگاه
نظام احسن را به نیکوترین نظم از میان نظمهای ممکن برای جهان خلقت تعریف کردهاند.[۱] فیلسوفان و متکلمان در مباحث مرتبط با حکمت و عدل الهی با ذکر این اصطلاح به این مسئله اشاره میکنند که در میان حالتهای ممکن برای خلقت، خداوند بهترینِ آنها را آفریده است و آفرینشی بهتر از آنچه خلق شده ممکن نیست.[۲] احسن بودن نظام به معنای بینقص بودن آن نیست. زیرا از آن جهت که معلول یا مخلوق، ذاتا از علت خود ناقصتر است، در هر نظام ممکنی نقص وجود خواهد داشت.[۳]
به گفته مرتضی مطهری (درگذشت: ۱۳۵۸ش) متفکر شیعه، قرآن کریم خلقت را بدون ایراد و در کاملترین حالت ممکن معرفی میکند.[۴] آیات ۷ سجده، ۵۰ طه و ۸۸ نمل به احسن بودن و بیعیب بودن نظام آفرینش اشاره کردهاند.[۵] بر اساس آیات قرآن استدلالهایی برای احسن بودن آفرینش ارائه شده است.[۶]
گفته شده در مجامع حدیثی روایات بسیاری وجود دارد که نظام خلقت را به بهترین حالت معرفی میکنند.[۷] برای نمونه امام صادق(ع) بر اساس گزارشی که در کتاب توحید مفضل نقل شده است، نام این جهان را در زبان یونانی قوسموس معرفی میکنند. این نام به معنای زینت است و بهگفته ایشان به این جهت جهان را اینگونه نامگذاری کردهاند که نشان دهند آنچه در این جهان وجود دارد به بهترین و زیباترین صورت آفریده شده است.[۸]
اشیاء را از موادّی ازلی یا نمونههایی ابدی نیافرید، بلکه آفرید آنچه آفرید و اندازهاش را تعیین کرد و صورتی داد به آنچه داد و آن صورت را به نیکوترین شکل نگاشت.[۹]
ملاک احسن بودن نظام
یکی از مباحثی که در رابطه با نظام احسن مطرح است، تعیین ملاک و معیاری است که احسن بودن نظام بر پایه آن سنجیده میشود.[۱۰] به گفته برخی از فلاسفه، احسن بودن نظام بر پایه هماهنگی کل سیستم و نظام است و نباید در این میان به مصلحت موجود خاصی مثل انسان نظر داشت.[۱۱] در مقابل گفته شده است بر اساس آیات و روایات مفسران بر این باورند که انسان همچون بقیه مخلوقات به عنوان جزئی از خلقت نیست و به عنوان غایت خلقت برای سایر مخلوقات معرفی شده است.[۱۲] ملاصدرا فیلسوف شیعه نیز معتقد است که غایت خلقت نه همه انسانها بلکه انسانی خاص فراتر از عالم جسمانی است.[۱۳] بر این اساس معیار نظام احسن انسان خواهد بود که همه خلقت در راستای رسیدن او به اهدافش خلق شدهاند.[۱۴]
تفاوت برهان نظم و نظام احسن
در تفاوت میان نظام احسن و برهان نظم مواردی بیان شده است. توجه برهان نظم به نظم عالم ماده و شمول نظام احسن به همه هستی، وجود مقدمه تجربی در برهان نظم و امکان استدلال عقلی محض برای نظام احسن، ارائه برهان نظم برای اثبات خدا و مفروض بودن وجود خدا و برخی صفاتش برای نظام احسن، کفایت نظم حداقلی برای برهان نظم و اثبات نظم حداکثری در نظام احسن، ارتباط نظام احسن در پاسخ به مسئله شر و استفاده از برهان نظم برای اصل خداباوری، اِنّی (سیر از معلول به علت) بودن استدلاهای برهان نظم و لِمّی (سیر از علت به معلول) ثابت شدن نظام احسن و امکان استفاده از دلیل نقلی برای اثبات نظام احسن بر خلاف برهان نظم از جمله این تفاوتها هستند.[۱۵]
دیرینهشناسی
مسئله نظام احسن جایگاه ویژهای در فلسفه و کلام اسلامی و همچنین مباحث فلسفی و الهیاتی مغرب زمین دارد.[۱۶] ابنسینا (درگذشت: ۴۲۸ق)، شیخ اشراق (درگذشت: ۵۸۷ق) و ملاصدرا (درگذشت: ۱۰۵۰ق) از جمله فیلسوفان اسلامی هستند که برای اثبات نظام احسن دست به استدلالهای مختلفی زدهاند.[۱۷] در مباحث متکلمین این بحث در محدوده افعال الهی درباره انسان مطرح شده است.[۱۸] تعبیر متکلمین در این رابطه اصلح بودن افعال الهی است که غالبا به عنوان فروعات بحث رزق مطرح شده است.[۱۹] آغاز این بحث در مباحث کلامی را از معتزله دانستهاند.[۲۰] در کلام امامیه نیز گفته شده بیشترین بحث را در این مسئله محقق لاهیجی (درگذشت: ۱۰۷۲ق) در دو کتاب گوهر مراد و سرمایه ایمان مطرح کرده است.[۲۱] در تفاسیر نیز به فراخور مطالب و آیات به این بحث اشاره شده است.[۲۲]
به گزارش ملامهدی نراقی (درگذشت: ۱۲۰۹ق) فیلسوف شیعه، همه اندیشمندان اسلامی اعم از فلاسفه، متکلمین و محدثین به احسن بودن نظام آفرینش اذعان دارند. به گفته او در این مسئله تنها شافعی (درگذشت: ۲۰۴ق) مخالفت کرده و بر این باور است که میتوان آفرینشی کاملتر از آنچه واقع شده وجود داشته باشد. نراقی حرف شافعی در این رابطه را مورد اعتنا نمیداند چرا که او در علم الهیات بیگانه و غیر متخصص بوده است.[۲۳]
نظام احسن و شرور
به گفته مرتضی مطهری، مسئله نظام احسن و شرور عالم یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که ریشه فلسفههایی همچون ثَنَویت (دوگانه دانستن مبدأ خیر و شرّ در عالم)، مادّیانگاری و بدبینی شده است.[۲۴] بر اساس این مسئله اگر نظام خلقت بهترین نظام است چرا در عالم شروری دیده میشود که اگر وجود نداشتند خلقت کاملتری را شاهد بودیم.[۲۵] در رابطه با حل این مسئله و نسبت آن با نظام احسن پاسخهایی توسط متفکران اسلامی ارائه شده است:
- شرور عدمی هستند و از جهت نداشتن کمالات پیش میآیند. بر این اساس هرچه از خداوند صادر شده خیر است و ایجاد شرور در عالم به جهت داراییها و کمالات مخلوقات نیست بلکه به جهت نبود برخی از کمالات در مخلوقات پیش میآید که اموری عَرَضی هستند.[۲۶]
- احسن بودن نظام به این معنا نیست که هریک از اجزاء به صورت جزئی نمیتواند کاملتر این باشد. بلکه مقصود این است که سیستم کلی و روابط حاکم بر آن بهتر از این ممکن نیست. در نتیجه وجود نقائص و شرور نسبی در مرتبهای از خلقت که دارای محدودیتهایی هستند امری طبیعی بوده و ناقض احسن بودن نظام نیست.[۲۷]
ادله اثبات نظام احسن
متفکران اسلامی برای اثبات نظام احسن دلایلی را ذکر کردهاند:
برهان عنایت
خداوند در ذات خود علم کامل و تامی به چگونگی آفرینش دارد. به این علم الهی نسبت به مخلوقات عنایت گفته میشود. وجود خارجی مخلوقات مطابق با علم عنایی خداوند محقق میشود. چون علم خداوند تام بوده و میداند بهترین شکل برای خلقت چیست؛ در نتیجه عالَم خلقت به بهترین شکل به وجود آمده و بهتر از این ممکن نیست.[۲۸] گفته شده از این جهت این نوع علم الهی عنایت نام گرفته است که عنایت و اعتناء به چیزی به این معناست که فاعل نهایت تلاش خود را دارد که آن چیز به کاملترین و بهترین حالت ممکن انجام شود.[۲۹]
برهان حکمت
به عقیده مصباح یزدی (درگذشت: ۱۳۹۹ش) فیلسوف شیعه، خداوند اولا به خود حب ذات دارد. از آنجایی که خداوند کامل مطلق است، لازمه حب ذات خداوند حب به کاملترین مخلوق ممکن است. این معنای حکمت مطلق خداوند است. در نتیجه از آنجاییکه خداوند حکیم است، نظامی که از او صادر میشود که در مجموع بیشترین کمالات داشته باشد.[۳۰]
برهان امکان اشرف
به گفته ملامهدی نراقی یکی از استدلالهایی که برای نظام احسن ارائه شده براساس قاعده امکان اشرف و قاعده الواحد است. طبق این استدلال، بدون واسطه یک مخلوق از خداوند صادر شده است و در سلسله علی معلولی نیز هر مخلوقی به وجود آمده کاملترین مخلوق ممکن بوده است. به همین جهت نظام به وجود آمده کاملترین نظام ممکن است. چرا که نمیتوان در هیچ کجای سلسله موجود کامل مفروضی باشد و آن به وجود نیامده باشد.[۳۱]
برهان نامحدود بودن حق تعالی
بر اساس بیان عبدالله جوادی آملی (زاده: ۱۳۱۲ش) فیلسوف شیعه، احسن بودن نظام به ویژگیها و روابط فاعلی، داخلی و غایی آنها برمیگردد. اگر نظام خلقت در بهترین حالت آن نباشد به معنای محدودیت مبدأ آن خواهد بود. در صورتی که خداوند نامحدود است. پس همه ابعاد گوناگون نظام هستی در بهترین حالت متصور آن است.[۳۲]
دلیل اِنّی
گفته شده در کنار برهانهای لِمّی (سیر از علت به معلول) که برای اثبات نظام احسن ارائه شده است، میتوان با مطالعه در مخلوقات و پیبردن به اسرار و حکمتهای آن (سیر از معلول به علت = استدلال انّی) به احسن بودن نظام آفرینش پی برد. و هر مقداری که بر علم بشر افزوده شود، از حکمتهای خلقت دانش بیشتری در او شکل میگیرد.[۳۳] غلامرضا فیاضی (زاده: ۱۳۲۸ش) اندیشمند شیعه معتقد است که این برهان مقدماتی دارد که بر اساس استقراء ناقص (مطالعه بخشی از مخلوقات) شکل گرفتهاند. و از آنجاییکه استقراء ناقص یقین ایجاد نمیکند، نمیتوان به عنوان برهان مستقل از آن نام برد. بلکه تایید کننده براهین لِمّی است.[۳۴]
نظام احسن در شعر و ادبیات
به گفته مرتضی مطهری علاوه بر متون فلسفی و کلامی و قرآن و حدیث، در شعر و ادبیات نیز مسئله نظام احسن مورد توجه بوده است.[۳۵] برای نمونه اوحد الدین کرمانی (درگذشت: ۶۳۵ق) شاعر و عارف چنین سروده است:
سعدی شیرازی (درگذشت: ۶۹۱ق) میسراید:
محتشم کاشانی (درگذشت: ۹۹۶ق) شاعر شیعه نیز در شعری چنین بیان میکند:
پانویس
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (جهانبینی توحیدی)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۳.
- ↑ عبودیت، مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۹ش، ۲۸۸-۲۹۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (انسانشناسی قرآن)، ۱۳۸۴ش، ج۲۹، ص۱۵۸-۱۶۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (انسانشناسی قرآن)، ۱۳۸۴ش، ج۲۹، ص۱۶۰-۱۶۱؛ مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۱.
- ↑ مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۷۵-۸۶.
- ↑ مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۸۶.
- ↑ مفضل بن عمر، توحید مفضل، نشر داوری، ص۱۷۶.
- ↑ شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۳.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱-۱۲.
- ↑ جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۲-۶۲۳.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.
- ↑ صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۶.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷-۱۹.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.
- ↑ پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.
- ↑ نراقی، جامع الافکار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (عدل الهی)، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ نراقی، جامع الافکار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.
- ↑ ابنسینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۳۵۵؛ ابنسینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۵۵۴؛ انراقی، جامع الافکار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.
- ↑ ابنسینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۷۳-۶۸۱؛ نراقی، جامع الافکار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹-۱۰؛ عبودیت، مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۹ش، ۲۸۸-۲۹۱.
- ↑ ابنسینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۸۸؛ ابنسینا و خواجه نصیر طوسی، شرح الإشارات و التنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۱۸؛ صدرالدین شیرازی، اسفار اربعه، ۱۳۶۸ش، ج۷، ص۵۷.
- ↑ ربانی گلپایگانی، القواعد الکلامیة، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۳.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸۵-۴۸۶.
- ↑ نراقی، جامع الافکار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷-۸.
- ↑ جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۱-۶۲۲.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸۶.
- ↑ طباطبایی و فیاضی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۱۹۱.
- ↑ مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ۱۳۸۴ش، ج۱۵، ص۲۰۹.
- ↑ اوحدالدین کرمانی، دیوان رباعبات اوحد الدین کرمانی، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ سعدی،کلیات سعدی، ۱۳۲۰ش، ص۲۱۰.
- ↑ محتشم کاشانی، دیوان مولانا محتشم کاشانی، کتابفروشی محمودی، ص۱۸۰.
منابع
- نهج البلاغه، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله و محمد بن محمد خواجه نصیر طوسی، شرح الإشارات و التنبیهات، قم، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۳ق.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله، التعلیقات، قم، مکتب الإعلام الإسلامی. مرکز النشر، ۱۴۰۴ق.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله، المبدأ و المعاد، تهران، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل، ۱۳۶۳ش.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۹ش.
- اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر، دیوان رباعبات اوحد الدین کرمانی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۶۶ش.
- پورروستایی، جواد، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۲ش.
- جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، قم، اسراء، ۱۳۸۶ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، القواعد الکلامیة، قم، مؤسسة الإمام الصادق علیهالسلام، ۱۳۹۲ش.
- سعدی، مصلح الدین، کلیات سعدی، تصحیح محمدعلی فروغی، تهران، چاپخانه بروخیم، ۱۳۲۰ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح اصول کافی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین و غلامرضا فیاضی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش
- عبودیت، عبدالرسول و مجتبی مصباح، خداشناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۹ش.
- کمالالدین علی، محتشم کاشانی، دیوان مولانا محتشم کاشانی، تصحیح مهرعلی گرگانی، بیجا، کتابفروشی محمودی، بیتا.
- مردانی ولندانی، محمدمهدی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد رشته علوم حدیث گرایش کلام و عقاید، دانشکده علوم حدیث، ۱۳۹۰ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۱ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن: خداشناسی، کیهانشناسی، انسانشناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۱ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (جهانبینی توحیدی)، تهران، صدرا، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (عدل الهی)، تهران، صدرا، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، یادداشتهای استاد مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۸۴ش.
- مفضل بن عمر، توحید مفضل، قم، نشر داوری، بیتا.
- نراقی، محمد مهدی بن أبی ذر، جامع الافکار و ناقد الانظار، تهران، مؤسسة انتشارات حکمت، ۱۴۲۳ق.