مکتب کلامی حله
اطلاعات کلی | |
---|---|
زمان پیدایش | اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم |
خاستگاه | شهر حله |
افول | قرن نهم هجری |
اطلاعات علمی | |
شاخه علمی | کلام |
رویکرد | عقلگرا و نصگرا |
ویژگیها | رواج کلام فلسفی، گسترش کلام تطبیقی، چینش جدید مسائل علم کلام |
اندیشمندان | سدیدالدین حمصی، خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی، سید بن طاووس و... |
کتابهای مهم | المنقذ من التقلید، تجرید الاعتقاد و قواعد المرام فی علم الکلام |
مکاتب معروف | |
مکتب کلامی قم • مکتب کلامی بغداد • حکمت متعالیه • فلسفه اشراق • سایر مکاتب |
مکتب کلامی حِلّه از مکاتب کلامی شیعه است که از اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری، در منطقه حله شکل گرفت و به مدت سه قرن رواج داشت. سدیدالدین حمصی رازی را پایهگذار مکتب یا مدرسه کلامی حِلَّه دانستهاند. او در سال ۵۵۰ق به حله رفت و به تدریس و تحقیق در دانش کلام پرداخت.
مدرسه کلامی حله در دورههای بعد و با ورود خواجه نصیرالدین طوسی به دوران اوج خود رسید. خواجه نصیر در سال ۶۵۶ق به حله وارد شد و کرسی تدریس علم کلام بر پا نمود. برخی متکلمان برجسته مدرسه کلامی حله مانند علامه حلی و ابنمیثم بحرانی از شاگردان وی در علم کلام بودند.
در امان ماندن شهر حله از هجوم مغولان و مهاجرت برخی عالمان و متکلمان به این منطقه، آزادیهای مذهبی و وجود عالمان فرقههای مختلف دینی در این منطقه و مناظره علمی متکلمان شیعه با آنان و همچنین عواملی همچون موقعیت جغرافیایی حله، تعادل آب و هوایی و وضعیت اقتصادی آن را از مهمترین عوامل شکلگیری، رشد و تداوم مدرسه حله برشمردهاند.
جریانهای کلام عقلی و فلسفی، کلام حدیثگرا و جریان عرفانی را سه جریان فکری فعال در مکتب کلامی حله دانستهاند. اموری همچون شکلگیری و رواج کلام فلسفی، تحکیم و تقویت مباحث امامت، گسترش کلام تطبیقی و چینش و تنظیم جدید در ارائه مباحث کلامی، را از ویژگیهای مکتب کلامی حله به شمار آوردهاند.
جایگاه و اهمیت
مکتب کلامی حله از مکاتب کلامی شیعه است که با توجه به شرایط خاص زمانی، سیاسی و اجتماعی حله، تفکر کلامی شیعه را با شیوهای نو ارائه کرد و آثار کلامی زیاد و نوآوریهایی را در کلام شیعه ایجاد کرد که هنوز تفکر کلامی شیعه از آن متأثر است.[۱] عقلگرایی، نصگرایی و تفکر اجتهادی با گرایش اصولی و کلامی از رویکردهایی هستند که در مکتب کلامی حله مشاهده میشوند.[۲]
تاریخچه و زمینههای شکلگیری
مکتب یا مدرسه کلامی حله از اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری، در منطقه حله (از نقاط مرکزی عراق، واقع در بین کوفه و بغداد) رواج یافت و به مدت حدود سه قرن در مباحث کلامی، کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت.[۳]
تاریخچه
برخی محققان، سدیدالدین حمصی را بنیانگذار مکتب کلامی حله دانستهاند.[۴] گفته میشود سدیدالدین حمصی در سال ۵۵۰ق، به حله وارد شد.[۵] او در مقدمه کتاب کلامیاش با عنوان المُنْقِذ من التقلید تصریح کرده است که در راه بازگشت از سفر حج، به اصرار برخی عالمان حله، مدتی را در این شهر اقامت گزید و به تدریس علم کلام و مذاکره علمی پرداخت.[۶] سدیدالدین حمصی این کتابش را در همانجا و به درخواست علمای حله تصنیف نمود.[۷] او همچنین یک دوره کلام استدلالی برای دانشمندان این مدرسه تدریس کرد.[۸] با تدریس وی، رویکرد کلامی متفاوتی بر فضای مدرسه حله حاکم شد.[۹] از مجلس درس حمصی، متکلمانی همچون محمد بن محمد حمدانی، علی بن سعید راوندی (فرزند قطبالدین راوندی) و ورام بن ابیفراس حلی تربیت یافتند[۱۰] و مبانی کلامیاش بر متکلمین دورههای بعدی مکتب کلامی حله اثر گذاشت.[۱۱]
به گفته برخی محققان ابن ادریس حلی از جمله عالمانی بوده است که برخی دیدگاههای وی در باب حجیت خبر واحد و دلیل عقلی، بر شکلگیری مکتب کلامی حله تأثیرگذار بوده است.[۱۲] ابن ادریس خبر واحد را حجت نمیدانست و تنها خبر متواتر و خبر واحد مقرون به قرائن قطعی را حجت میدانست و دلیل عقلی را به عنوان یکی از منابع فهم شریعت برمیشمرد.[۱۳] این نگاه سرسختانه به روایات و رویکردش نسبت به دلیل عقلی، زمینه را برای رشد مباحث عقلی و کلامی در حوزه حله آماده ساخت.[۱۴]
عوامل شکلگیری و رشد
بنا به گزارش مورخان، با حمله مغولها به ممالک اسلامی در نیمه نخست قرن هفتم هجری، بسیاری از شهرها، از جمله بغداد مورد هجوم واقع شد و خلافت عباسی (در سال ۶۵۶ق) ساقط گردید.[۱۵] با درایت و تلاش عالمانی از شهر حله همچون سدیدالدین یوسف بن علی بن مطهر حلی (پدر علامه حلی)، سید مجدالدین بن طاووس و شمسالدین محمد بن العزّ و گفتگو و مذاکره با حاکمان مغول[۱۶] و بعدها بهواسطه نفوذ خواجه نصیرالدین طوسی در دربار هلاکوخان مغول، [۱۷] شهر حله از هجوم و غارت مغولها مصون ماند و بستر مناسب و امنی برای رشد و ترویج علوم، از جمله علم کلام فراهم گردید.[۱۸] بدین سبب بسیاری از عالمان و طالبان علوم از شهرهای مختلف، بهویژه بغداد و ری به حله آمدند و بر رونق علمی مدرسه حله افزوده شد.[۱۹]
آزادیهای مذهبی و وجود عالمان فرقههای مختلف دینی در حله را از دیگر عوامل مؤثر در رشد علمی حوزه حله، بهویژه مدرسه کلامی آن بر شمردهاند.[۲۰] گفته میشود پس از سقوط خلافت عباسیان (که نماد اسلام سنی محسوب میشد) به دست مغولان، با پذیرش اسلام از سوی حاکمان مغول و آمد و شد عالمان مذاهب مختلف، بهویژه عالمان شیعه به دربار، از شدت اختلافات مذهبی بین شیعه و اهل سنت کاسته شد.[۲۱] مناظرهها و تعاملات علمی میان عالمان شیعه با علمای سایر مذاهب، بهویژه در مسائل کلامی، با رعایت اعتدال و میانهروی رواج یافت و این امور بر غنای حوزه شیعی حله و بهویژه تفکرات کلامی، اثر گذاشت.[۲۲] اموری همچون موقعیت جغرافیایی، تعادل آب و هوا و وضعیت اقتصادی حله در آن زمان را از دیگر عوامل مؤثر در شکوفایی مدرسه آن، بر شمردهاند.[۲۳]
مراحل و دورهها
برخی محققان، برای مکتب کلامی حله، سه دوره در نظر گرفتهاند:
- مرحله آغازین: که با سدیدالدین حمصی و ابن ادریس حلی آغاز شد و به دنبال آن با تدریس سدیدالدین حمصی، تقویت یافت.[۲۴] گفته میشود مکتب کلامی حله در این دوره، متأثر از مکتب ری و عقلگرایی مکتب بغداد، به ویژه سید مرتضی و شیخ طوسی بوده است.[۲۵]
- دوران اوج و کمال: این دوره با ورود خواجه نصیرالدین طوسی به حوزه حله آغاز شد.[۲۶] گفته میشود خواجه نصیر در سال ۶۵۶ق، به حله رفت و در آنجا کرسی تدریس علم کلام بر پا نمود.[۲۷] علامه حلی و ابنمیثم بحرانی، از متکلمان شیعه که نقش بسزایی در تکامل کلام شیعه، بهویژه مکتب کلامی حله داشتهاند، از شاگردان خواجه نصیر در علم کلام بودند.[۲۸]
- دوران افول: بنا به نقل مورخان، شهر حله با ورود سپاهیان تیمور در سال ۷۹۵ ق، ناامن شد[۲۹] و تا اوایل سده نهم هجری محل درگیری خاندان تیمور و جلایریان[یادداشت ۱] و پس از آن در سده نهم محل تاخت و تاز قراقویونلوها و آققویونلوها قرارگرفت.[۳۰] این تحولات سیاسی و ناامنی حاصل از آن، سبب شد بسیاری از عالمانی که در حله به سر میبردند، به شهرهای دیگر مهاجرت کنند و بر اثر آن حرکتهای علمی در حوزه حله، بهویژه مدرسه کلامی رو به افول نهاد.[۳۱]
جریانهای فکری
برخی محققان بر این نظرند که در مدرسه کلامی حله، سه جریان فکری مؤثر: جریان کلام عقلی و فلسفی، جریان کلام حدیثگرا و جریان عرفانی، وجود داشته است.[۳۲]
جریان کلام عقلی و فلسفی
این جریان کلامی خود به دو دوره جریان کلامی پیش از حضور خواجه نصیر و پس از حضور وی، تقسیم میشود:[۳۳]
پیش از خواجه نصیر طوسی
گفته میشود جریان کلامی در این دوره، متأثر از مدرسه کلامی ری و متمایل به معتزله متأخر است.[۳۴] معتزلیان متأخر، به رهبری ابوالحسین بصری (معروف به شیخ المعتزله، متوفای ۴۳۶ق)، گروهی از متکلمان معتزلی بودند که به فلسفه مشاء تمایل داشته و در برخی مواضع، دیدگاه کلامی معتزله را مردود شمرده و دیدگاه فلاسفه را پذیرفتهاند. آنها برخی مباحث فلسفی مانند وجود و ماهیت، ممکن الوجود و واجب الوجود را به مباحث کلامی وارد کرده و از آن در مباحث کلامیشان، بهره بردند.[۳۵] گفته میشود سدیدالدین حمصی (پایهگذار مکتب کلامی حله) متأثر از معتزلیان متأخر، بوده است.[۳۶] او در برخی مواضع از دیدگاههای ابوالحسین بصری دفاع کرده است.[۳۷] این تأثیرپذیری در نسل بعد متکلمان حله نیز ادامه داشت، به عنوان نمونه محقق حلی در مقدمه کتاب کلامیاش با عنوان المسلک فی اصول الدین به صراحت روش معتزله متأخر را واضحترین و کاملترین روش دانسته و کتابش را بر آن مبنا نوشته است.[۳۸]
پس از خواجه نصیر طوسی
در این دوره، با ورود خواجه نصیرالدین طوسی به حوزه حله، کلام شیعه تا حد زیادی فلسفی گشت.[۳۹] کلام شیعه پیش از این دوره به دلیل آنکه نه در موضوع، نه روش و نه در فایده، مشارکتی با فلسفه نداشت، همواره در برابر فلسفه تلقی میشد.[۴۰] با تلاش خواجه نصیر (که خود از فیلسوفان مشاء بود) موضوع علم کلام از باورها به اعیان و اشیاء گسترش یافت، در روش از حکمت جدلی به حکمت برهانی گرایش پیدا کرد و در فایده نیز جنبه معرفتزایی به جنبه دفاعی آن افزوده گشت.[۴۱] خواجه نصیر کتاب کلامی معروفش تجرید الاعتقاد را در شش مقصد تنظیم کرد و دو مقصد اول آن را به مباحث فلسفی مانند وجود و ماهیت و لواحق آن، علت و معلول و اقسام علت، جوهر و عرض و مباحث مربوط به آن اختصاص داد.[۴۲] ساختار و ادبیات جدیدی که خواجه نصیر در علم کلام امامیه به کار گرفت، به دست شاگردان وی مانند علامه حلی و ابن میثم بحرانی، تقویت و تثبیت شد.[۴۳] علیرغم تعامل این متکلمان با فلسفه و تأثیرپذیری از آن، در مباحثی مانند بحث از حدوث و قدم عالم، رابطه خداوند با عالم و نفی واسطه در آفرینش، تجرد روح، معاد جسمانی و بسیاری مواضع دیگر، دیدگاه فلاسفه را مردود دانستهاند.[۴۴]
جریان کلامی حدیثگرا
از جریانهای فعال مکتب کلامی حله بود که با جریان عقلی و فلسفی تقابل داشت.[۴۵] این جریان نوعی حدیثگرایی متفاوت از حدیثگرایی اخباریان (که بعداً در سنت فکری شیعه ظهور یافتند) بود.[۴۶] آنها عقل فطری مورد تأیید روایات را به عنوان ابزاری برای اثبات آموزههای دینی و دفاع از آنها، میپذیرفتند.[۴۷] سید بن طاووس از جمله اندیشمندان برجسته این جریان فکری بود.[۴۸] او از کلام عقلی و فلسفی رایج در دوران خودش به شدت انتقاد میکرد.[۴۹] سید بن طاووس مجادلات کلامی در اموری که انسان به حسب فطرت اولیه خود آنها را درک میکند، کاری بیحاصل و تضییع عمر میدانست و بر این باور بود که مباحث کلامی با رویکرد عقلی و فلسفی که معتزلیها و برخی متکلمان شیعه مانند خواجه نصیر طوسی و اتباع وی ارائه کردهاند، راه و روش دور و پرخطری برای معرفت نسبت به خداوند است.[۵۰] حسن بن سلیمان حلی از دیگر اندیشمندان این جریان فکری است.[۵۱] او با کنار گذاشتن و به تأویل بردن برخی روایاتی که با عقل معارض است (همان روشی که برخی متکلمان اتخاذ میکردند)، مخالف بود و فهم روایات را برای انسانهای عادی دشوار میدانست.[۵۲]
جریان عرفانی
گفته میشود جریان نظاممند عرفانی مدرسه حله با خواجه نصیرالدین طوسی و ابن میثم بحرانی آغاز شد و با ابن فهد حلی و سید حیدر آملی به اوج خود رسید.[۵۳] نگاه عرفانی در مکتب کلامی حله، علاوه بر برخی مباحث مربوط به خداشناسی، در مباحثی همچون مباحث امامت، مشهود است.[۵۴] به عنوان نمونه خواجه نصیر طوسی علاوه بر نگاههای کلامی و فلسفی درباره علم امام، با رویکردی عرفانی به بررسی و تبیین آن نیز پرداخته و علومی فراتر از علوم بشر عادی که از سوی خداوند به امامان معصوم(ع) داده شده، برای آنان ثابت دانسته است.[۵۵]
بعدها سیدحیدر آملی با تأثیرپذیری از عرفان ابنعربی و با اتکا به نظریه انسان کامل، پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) را مصداق انسان کامل معرفی کرد و ویژگیهای انسان کامل را بر آنان تطبیق نمود.[۵۶] انسان کامل در عرفان ابنعربی، موجودی است که تمام اسماء و صفات الهی در آن تجلی کرده است.[۵۷] از این نظر گفته میشود قلمرو علم امام به عنوان انسان کامل، تجلی علم خداوند بوده و مانند علم الهی نامحدود است.[۵۸]
ویژگیها
برخی از ویژگیهای مکتب کلامی حله به شرح زیر است:
- رواج کلام فلسفی: هر چند علم کلام اعتزالی از قرن چهارم و دانش کلام اشعری از قرن پنجم جنبه فلسفی پیدا کرده بودند، در قلمرو شیعه، گرایش عقلی کلام از قرن چهارم آغاز شد و در قرن پنجم و ششم به تدریج با منطق ارسطویی و سپس با فلسفه درآمیخت و در قرن هفتم، در مکتب کلامی حله با خواجه نصیر طوسی به اوج خود رسید.[۵۹]
- تحکیم و تقویت مباحث امامت: مباحث مربوط به امامت و امامشناسی که از سوی متکلمان شیعه در قرون چهارم و پنجم، در مدارس قم، بغداد و ری آغاز شده بود، در مدرسه کلامی حله ادامه یافت و متفکران این مکتب به تحکیم، تقویت و اثبات امامت عامه و خاصه به روش نقلی، عقلی و فلسفی و همچنین با رویکردی عرفانی، همت گماردند.[۶۰]
- گسترش کلام تطبیقی: مناظره با دانشمندان سایر فرقههای اسلامی و نقد و بررسی دیدگاههای کلامی آنان را از شاخصههای مکتب کلامی حله دانستهاند.[۶۱] کتابهای قواعد العقائد تألیف خواجه نصیر طوسی در تطبیق و نقد کلام اسماعیلیه و نهج الحق و کشف الصدق اثر علامه حلی در تبیین کلام شیعه و مقارنه با کلام اشعری را نمونههایی از آثار کلامی مکتب حله، در کلام تطبیقی بر شمردهاند.[۶۲]
- تنظیم جدید و چینش تازهای از مباحث کلامی: در مکتب کلامی حله، بهویژه با حضور خواجه نصیر و با تألیف تجرید الاعتقاد، کلام شیعه در جهت ارائه مباحث، نظم و چینشی نو و منطقی به خود گرفت، بهطوری که اکثر دانشمندان اسلامی اعم از شیعه و سنی، این سبک را دنبال کردند.[۶۳]
متکلمان برجسته
برخی از متکلمان برجسته مکتب کلامی حله عبارتند از:
ردیف | نام | تاریخ ولادت | وفات | آثار کلامی | رویکرد |
---|---|---|---|---|---|
۱ | سَدیدالدین حِمَّصی | ۴۸۵ق | ۵۸۵ق | المنقذ من التقلید | عقلی |
۲ | محقق حلی | ۶۰۲ق | ۶۷۶ق | المسلک فی اصول الدین | عقلی |
۳ | خواجه نصیرالدین طوسی | ۵۹۷ق | ۶۷۲ق | تجرید الاعتقاد • تلخیص المحصل • قواعد العقاید | عقلی و فلسفی |
۴ | علی بن عیسی اربلی | ۶۲۰ق | ۶۹۲ق | کشف الغمة فی معرفة الائمة | نقلی |
۵ | ابنمیثم بحرانی | ۶۳۶ق | ۶۹۹ق | قواعد المرام فی علم الکلام • النجاة فی القیامة | عقلی و فلسفی |
۶ | علامه حلی | ۶۴۸ق | ۷۲۶ق | کشف المراد • نهج الحق و کشف الصدق • منهاج الیقین | عقلی و فلسفی |
۷ | حسن بن سلیمان حلی | زنده در ۸۰۲ق | المحتضر | نقلی | |
۸ | مقداد بن عبدالله حلی | ۸۲۶ق | اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة | عقلی | |
۹ | احمد بن فهد حلی | ۷۵۷ق | ۸۴۱ق | عرفانی |
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ کریمی، نقش حدیث در استنباط کلامی حله، ۱۳۹۸ش، ص۳۶.
- ↑ کریمی، نقش حدیث در استنباط کلامی حله، ۱۳۹۸ش، ص۳۶؛ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۴.
- ↑ نادم، «رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله»، ص۵۴.
- ↑ نادم، «رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله»، ص۵۸.
- ↑ نادم، «رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله»، ص۵۸.
- ↑ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۸.
- ↑ قاسمی، «سدیدالدین حمصی»، ص۲۰۷.
- ↑ جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه (از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی)، ۱۳۸۹ش، ص۸۳.
- ↑ نادم، «رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله»، ص۵۸.
- ↑ پاکتچی، «سدیدالدین حمصی»، ص۳۹۲.
- ↑ پاکتچی، «سدیدالدین حمصی»، ص۳۹۳.
- ↑ رضوی، «نقش متکلمان امامیه در تحکیم و توسعه علم کلام در دوره ایلخانان با محوریت علامه حلی»، ص۲۲۲.
- ↑ ابن ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ رضوی، «نقش متکلمان امامیه در تحکیم و توسعه علم کلام در دوره ایلخانان با محوریت علامه حلی»، ص۲۲۲.
- ↑ حلی، تاریخ الحلة، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۸۳؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۶۴۰ و ص۶۵۳.
- ↑ علامه حلی، کشف الیقین، ۱۴۱۱ق، ص۸۰-۸۱؛ اشمیتکه، اندیشههای کلامی علامه حلی، ۱۳۸۹ش، ص۲۴-۲۵.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۶۴۰ و ص۶۵۳.
- ↑ جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه (از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی)، ۱۳۸۹ش، ص۸۱؛ سبحانی و رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۹.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۱؛ سبحانی و رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۹.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۶۴۰ و ص۶۹۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به اشمیتکه، اندیشههای کلامی علامه حلی، ۱۳۸۹ش، ص۳۶-۳۸؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۶۹۰.
- ↑ نادم، «تطور و قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۴۹.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۴.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۷؛ پاکتچی، «سدیدالدین حمصی»، ج۲۱، ص۳۹۳.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۴.
- ↑ جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه (از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی)، ۱۳۸۹ش، ص۸۱-۸۲؛ عودی، «حله»، ج۲۱، ص۳۱۱.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۶، ص۳۰۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۵۷۱.
- ↑ حلی، تاریخ الحلة، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حلی، تاریخ الحلة، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۳۷.
- ↑ حلی، تاریخ الحلة، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۱.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۱.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۱.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۲-۱۳.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۶۳ و ۱۳۶ و ۱۶۲.
- ↑ محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ۱۴۱۴ق، ص۳۳.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۷.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۸.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به محقق طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۷-۱۲.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۰ق، ص۳۹۳-۳۹۴ و ۵۴۹؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۵۱-۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۱۸.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۸.
- ↑ نادم، «رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله»، ص۶۱.
- ↑ سید بن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ۱۳۷۰ق، ص۲۳.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۱۸.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۱.
- ↑ سید بن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ۱۳۷۰ق، ص۱۳ و ۲۰.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۲۱.
- ↑ حلی، المحتضر، ۱۳۷۰ق، ص۷.
- ↑ سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۲۳.
- ↑ نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ج۳، ص۳۸۹؛ نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ۱۴۲۶ق، ص۳۸۰-۳۸۱.
- ↑ ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۵۷.
- ↑ نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۶۰.
- ↑ کاشفی، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۷.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۷-۲۸.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۶.
- ↑ جبرئیلی، «مدرسه حله»، ص۲۶.
- ↑ جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه (از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی)، ۱۳۸۹ش، ص۳۴۸.
یادداشت
- ↑ سلسلهای از امیران قدرتمند اواخر دوره ایلخانان که از سال ۷۴۰ تا ۸۳۶ق، بر عراق و آذربایجان حکومت میکردند. (حلی، تاریخ الحلة، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۱۲؛ کرمیپور، «جلایریان»، ج۱۸، ص۳۳۲.)
منابع
- آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۲۶ق.
- ابنعربی، محیالدین، فصوص الحکم، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۵۶ق.
- اشمیتکه، زابینه، اندیشههای کلامی علامه حلی، ترجمه احمد نمایی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۸۹ش.
- بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، مکتبة آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
- پاکتچی، احمد، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد ۲۱، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- جبرئیلی، محمدصفر، مدرسه حله.، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۲، مهر ماه ۱۳۹۱ش.
- جبرئیلی، محمدصفر، سیر تطور کلام شیعه (از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۷ش.
- حلی، ابن ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- حلی، حسن بن سلیمان، المحتضر، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۰ق.
- حلی، یوسف کرکوش، تاریخ الحلة، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۴۳۰ق.
- حمصی رازی، سدیدالدین، المنقذ من التقلید، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، قم، نشر اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- رضوی، رسول، «نقش متکلمان امامیه در تحکیم و توسعه علم کلام در دوره ایلخانان با محوریت علامه حلی»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۱۰۴، دیماه ۱۳۹۶ش.
- سبحانی، محمدتقی و محمدجعفر رضایی، جریانهای فکری مدرسه کلامی حله.، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۲۸، خرداد ۱۳۹۹ش.
- سید بن طاووس، رضیالدین ابوالقاسم، کشف المحجة لثمرة المهجة، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۰ق.
- شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۳ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۳۰ق.
- علامه حلی، یوسف بن مطهر، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، تهران، انتشارات وزرات ارشاد، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۲۲ق.
- قاسمی، جواد، دانشنامه جهان اسلام، جلد ۲۳، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۶ش.
- کاشفی، محمدرضا، کلام شیعه؛ ماهیت، مختصات و منابع، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- کریمی، مهدی، نقش حدیث در استنباط کلامی حله، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی، چاپ سوم، ۱۳۹۸ش.
- محقق حلی، جعفر بن حسن، المسلک فی اصول الدین، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
- محقق طوسی، خواجه نصیر، تجرید الاعتقاد، تهران، مکت الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
- محقق طوسی، خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، قم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- نادم، محمدحسن، رویکردهای کلامی و تحولآفرینی آن در مدرسه حله.، دوفصلنامه شیعهپژوهی، شماره ۸، آذر ۱۳۹۵ش.