هدایت تَکْوینی نوعی از هدایت است که در خلقت و فطرت موجودات وجود دارد و همه از آن بهرهای دارند. این هدایت، غیراختیاری بوده و همه را بهسوی تکامل میبرد و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد. هدایت تکوینی دارای اقسامی است و با هدایت تشریعی تفاوت دارد.
چیستی هدایت تکوینی
خداوند همه موجودات را بهگونهای آفریده که بهطور غریزی و غیراکتسابی میتوانند بهسوی هدف نهایی و کمال مطلوب خود حرکت کنند.[۱] وقتی حضرت موسی(ع) پیش فرعون رفت، فرعون از او سوال کرد خدای تو کیست؟ حضرت موسی فرمود: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ»؛[۲] «پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است.»
این هدایت که در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد، دارای نشانههایی مانند: عقل، غریزه، شعور، عاطفه و انواع اداراکات است. خداوند همه را هدایت کرده است و راه بهرهوری از امکانات را به او یاد داده تا آنجا که طفل برای شیرخوردن، زنبور عسل برای ساخت کندو و تولید عسل و درخت سیب برای درست کردن میوه هیچ نیازی به آموزش ندارند.[۳]
هدایت تکوینی، غیراختیاری است و شامل همه موجودات میشود و خداوند در نهاد همه موجودات راه رسیدن به تکامل را قرار داده است. رشد و تکامل جنین، رشد و نموّ و پیشرفت دانههای گیاهان و حرکت کُرات مختلف منظومه شمسی در مدار خود و مانند آن، نمونههای مختلفی از هدایت تکوینی است. این هدایت تخلّفناپذیر است و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد.[۴]
ویژگیها
با توجه به ماهیت و حقیقت هدایت تکوینی، ویژگیهای آن عبارت است از:
- همه موجودات از آن بهره دارند.
- در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد.
- غیراختیاری است.
- همه را بهسوی تکامل میبرد.
- در مقابل آن هیچ ضلالتی وجود ندارد.
اقسام هدایت تکوینی
اقسام هدایت تکوینی عبارت است از:
- هدایت تکوینی عام: خداوند، همه موجودات را بهگونهای آفریده که تمام هستی، هماهنگ و منسجم، بهسوی تکامل در حرکت است. در برابر اینگونه هدایت هیچگونه ضلالتی وجود ندارد.
- هدایت تکوینی خاص (اوّلی): خداوند هدایت همه انسانها را از طریق عقل و فطرت بهسمت اصول و ارزشها قرار داده که به حجت باطن تعبیر شده است. چنین هدایتی خصوصیاتی دارد که عبارتاند از:
- منحصر به انسانهاست.
- میان همه انسانهاست و استثناناپذیر است.
- ذاتی و درونی است.
- در برابر آن، هیچگونه ضلالتی نیست؛ یعنی خداوند هیچکس را با فطرتِ خداگریز و عقلی گمراهکننده، نیافریده است.[۵]
- هدایت تکوینی پاداشی(ثانوی): خداوند این هدایت را ویژه مؤمنان قرار داده است؛ یعنی کسانی که با اختیار خود و با کمک عقل و فطرت، مسیر هدایت را میپیمایند خداوند، باب هدایت دیگری، برتر از هدایتهای پیشین، میگشاید؛ ازاینرو، این نوع هدایت را پاداشی و ثانوی (یعنی مترتب بر پذیرش هدایتهای اولی) مینامند.[۶]
برخی معتقدند: منظور از آیه دوم سوره بقره که این قرآن، هدایتگر متقین میباشد، مراتب اولیه از نوع هدایت پاداشی است؛ یعنی اگرچه قرآن برای هدایت همه انسانها نازل شده، اما پرهیزگاران و متقیان از آن بهرهمند میشوند و اینان نیز با مداومت بر ایمان، نماز و انفاق، به مرتبه عالی هدایت پاداشی میرسند؛ در آیه ۵ سوره بقره، اینگونه به آن اشاره شده است: «أُولئِک عَلی هُدی مِنْ رَبِّهِمْ...»؛ «آنان برخوردار از هدایتی از سوی پروردگار خویشند و آنان، همان رستگارانند»
در برابر این نوع هدایت پاداشی، ضلالتی برای کافران وجود دارد که از آن به «اِضلال کیفری» تعبیر میشود؛ یعنی همانطور که پذیرش هدایتهای نخستین، تکویناً شرایط و قابلیتهای راهیابی به مراتب و مدارج بالاتری را در انسان ایجاد میکند، مخالفت و سرپیچی در برابر حقایق الهی و هدایتهای او اندکاندک از بین رفته و در برابر حق، کر، کور و لال میشود؛ «لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها»[۷]
انسان یا با حُسن اختیار خود به راه درست میرود و به هدایت نهایی میرسد یا به سوء اختیار خود، از هدایت الهی سر باز میزند و به ضلالت کیفری - عدم هدایت ثانوی - میرسد.[۸] معنای «یهدی من یشاء»[۹] و «یضلّ من یشاء»؛[۱۰] نیز همین است؛ یعنی خداوند، هر کس را که بخواهد، بهواسطه خوب اختیار کردن خود او، هدایت میکند و هر کس را که بخواهد، بهواسطه بد اختیار کردن خود او، گمراه میکند.[۱۱]
فرق هدایت تشریعی و تکوینی
- هدایت تکوینی فراگیر بوده و همه عالم آفرینش را پوشش میدهد، در حالی که هدایت تشریعی مختصّ موجودات مختار و با ارادهای است که قدرت گزینش داشته باشند.
- هدایت تکوینی چون فعل مستقیم خداست، تخلفناپذیر و قطعی است؛ به همین دلیل در مقابل هدایت تکوینیِ عام، ضلالت صدق نمیکند؛ زیرا خدا در آفرینش و ربوبیت و تدبیر هرگز خطا نکرده و کسی را به انحراف نمیبرد، اما در هدایت تشریعی، افزونبر تدبیر و وجود برنامه الهی، اختیار و اراده انسان نیز دخالت دارد و بدون گزینش و انتخاب او تحقق پیدا نمیکند؛ بنابراین، قطعی نبوده و ممکن است به مرحله اجرا و تحقق نرسد؛ در مقابل آن ضلالت و گمراهی وجود دارد و آن در جایی است که انسان به اراده خود، به چیزی غیر از قانون و برنامه الهی تمسّک جوید.
- هدایت تکوینی را خدا با آفرینش و خلق موجودات و خصوصیاتی که در خلقت آنها قرار داده، انجام میدهد، اما هدایت تشریعی از طریق وحی و فرستادن کتابهای آسمانی و بعثت انبیا اعمال گشته و تحقّق مییابد؛ مهمترین فلسفه بعثت انبیا و شرایع وحیانی، ابلاغ هدایت تشریعی خدا به انسان است.[۱۲]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.
- ↑ سوره طه، آیه ۵۰.
- ↑ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۶۱۵.
- ↑ جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، هدایت و ابعاد آن، ص۱۲.
- ↑ اقسام هدایت در قرآن، پایگاه فرهنگ قرآن کریم و نهجالبلاغه.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ۱۳۹۲ش، ص۴۶۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۴۲.
- ↑ سوره رعد، آیه ۲۷.
- ↑ مطهری، فطرت، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.
منابع
- جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن، قم، مرکز نشر إسراء، ۱۳۸۵ش.
- مطهری، مرتضی، فطرت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.
- گروهی از نویسندگان، فرهنگ شیعه (کلام)، قم، زمزم هدایت، ۱۳۹۲ش.