مَشیت از الفاظ مشترک میان خدا و انسان است و در مورد خدا به معنای ایجاد شیء و درباره انسان به معنای طلب و خواستن آمده است.
مشیت الهی در میان اندیشمندان مورد اختلاف واقع شده است. برخی آن را از صفات فعل، عده‌ای آن را از صفات ذات و گروهی آن را از آثار علم و قدرت خدا دانسته‌اند. مشیت الهی به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم شده است.
بین مشیت الهی با مشیت انسان از جهاتی از جمله بی‌نیاز بودن از لوازمی چون تصور، تمایل، رغبت و تصمیم، مطلق و نامحدود بودن مشیت الهی تفاوت گذاشته شده است. در نگرش شیعی با استناد به روایت «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکنْ أَمْرٌ بَینَ أَمْرَین» اختیار انسان را در طول مشیت خداوند دانسته‌اند.

اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره

مفهوم‌شناسی

مَشیت به خواستن، اراده کردن و خواست و اراده خداوند تعبیر شده[۱] و به تمایل پیدا کردن به چیزی تا حدی که به طلب آن منجر شود، نیز تعریف شده است.[۲] این واژه را از الفاظ مشترک میان خدا و انسان دانسته‌اند؛ به صورتی که مشیت را در مورد خداوند به معنای ایجاد شیء و درباره انسان به معنای طلب و خواستن معنا کرده‌اند.[۳]
توجه به شیء، تصور آن و تمایل و رغبت به آن چیز، از مراحل تحقق مشیت در انسان دانسته شده و بعد از تحقق مشیت تصمیم و اراده قرار داده شده است؛ ولی تحقق مشیت در مورد خداوند را به دلیل علم حضوری خدا، نیازمند مراحل فوق ندانسته‌اند.[۴]
مشیت را نخستین ظهور هستی امکانی از مبدا هستی دانسته‌اند که سایر ظهورات هستی به واسطه آن آشکار می‌گردد.[۵]
واژه مشیت در قرآن به صورت صریح نیامده، ولی مشتقات آن در قالب واژه‌هایی از قبیل «شاء»، «یشأ»، «یشاء» و «یشإ» بیش از دویست بار درباره خدا و انسان به کار رفته است. علاوه بر این در روایات متعددی مفهوم مشیت گاه مترادف با واژه‌های ابداع (ایجاد) و اراده و گاه متفاوت از آنها استفاده شده است.[۶]

تفاوت با اراده

مشیت و اراده را گاه به یک معنا دانسته و تفاوت آنها را فقط در لفظ می‌دانند؛[۷] ولی گاه میان آن دو تفاوت قائل شده‌اند؛ به این بیان که مشیت تنها خواستن چیزی و اراده رفتن به سمت چیزی و اقدام کردن برای انجام کاری است. بر این اساس گاهی چیزی خواسته می‌شود ولی اراده بر انجام آن تعلق نمی‌گیرد و به همین دلیل مشیت را مرتبه ضعیف اراده که با انجام فعل فاصله دارد و اراده را مرتبه قوی مشیت که به انجام فعل متصل است تعریف کرده‌اند.[۸] و به عبارتی دیگر اراده را از تعینات مشیت و متاخر از آن دانسته‌اند؛ زیرا مشیت مربوط به مرتبه علم و اراده از مراتب فعل است.[۹]

مشیت خدا

مشیت همراه با اراده از صفات خداوند دانسته شده که آیات زیادی از قرآن بر آن دلالت دارد.[۱۰] در این آیات بر تسلط کامل خدا بر همه مسائل جهان تاکید شده و همه اتفاقات عالم را ناشی از مشیت خداوند می‌داند.[نیازمند منبع] در برخی روایات مشیت در مرتبه متاخر از علم خداوند و از آثار آن قرار داده شده است. در این روایات بعد از علم، مشیت الهی مقدم بر اراده و اراده نیز مقدم بر تقدیر و قضا تصویر شده است.[۱۱]
مشیت الهی در قرآن یکی از مسائل مورد اختلاف مفسرین، متکلمین و فلاسفه دانسته شده که ذیل آیات مربوط به آن مباحثی از جمله جبر و اختیار و قضا و قدر نیز مورد بررسی قرار گرفته است.[۱۲] درباره اینکه حقیقت مشیت الهی چیست و آیا از صفات ذات است یا از صفات فعل، قدیم است یا حادث؟ آرای مختلفی از سوی نظریه‌پردازان ارائه شده است.

  • علامه طباطبایی با یکسان دانستن مشیت و اراده، آنها را صفت فعل خداوند می‌داند. وی معتقد است زمانی که می‌گوییم مشیت و اراده خداوند به چیزی تعلق گرفته است، معنایش این است که با علم به مصلحت آن چیز وسایل و اسباب آن را فراهم خواهد نمود؛ بنابراین آنطور که خداوند به صفات ذاتش مانند علم و قدرت توصیف می‌شود به مشیت توصیف نخواهد شد؛ زیرا ذات او مُنزّه از تغییر است.[۱۳]
  • برخی مشیت را از آثار علم و قدرت خداوند دانسته‌اند؛ به این بیان که خداوند با علم حضوری خود به تمام اشیا و مصالح و مفاسد و نظام احسن، عالِم است و به وسیله قدرت مطلقه خود اختیار کامل در انجام آنچه که بخواهد را دارد؛ البته قدرت تامه خداوند اقتضای این را دارد که جز کارهای دارای مصلحت و امور نیکو را انجام ندهد زیرا با وجود کار نیکو و دارای مصلحت انجام غیر آن را ناشی از نقص می‌دانند.[۱۴]
  • ملاصدرا مشیت الهی را ذیل قدرت الهی بحث می‌کند و معتقد است مشیت الهی عین قدرت خداوند است یعنی وجود واحدی است که علم و قدرت و اراده و مشیت و سایر صفات او به همان وجود واحد موجودند.[۱۵] ملاصدرا با این مبنا که صفات خداوند زاید بر ذات او نیست چراکه در غیر این صورت ترکیب در ذات حق لازم می‌آید و با این اعتقاد که تغایر صفات خدا، تغایر مفهومی است بیان می‌کند صفات خداوند از جمله علم، قدرت و مشیت عین ذات خداوند است یعنی وجود خدا بعینه(دقیقا وکاملا) همان وجود صفات است.[۱۶]

انواع مشیت الهی

مشیت الهی را با استناد به برخی روایات[۱۷] به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم کرده‌اند.

  • مشیت تکوینی: مشیت تکوینی را از مراتب فعل الهی دانسته‌اند که با هستی و موجود بودن اشیا در ارتباط است و همه موجودات و حوادث عالم در برمی‌گیرد. در این مقام خداوند بر اساس علم، حکمت و مصلحت خود اشیا را ایجاد می‌کند و از آنجا که این مقام را عین حق دانسته‌اند که از قدرت الهی سرچشمه می‌گیرد، تخلف از آن را امکان‌پذیر نمی‌دانند و اختیاری برای بندگان در آن قائل نیستند.[۱۸] آیاتی از قرآن از جمله آیه ۲۷ سوره آل عمران و آیه ۳۵ سوره نحل را شاهد بر این نوع از مشیت الهی گرفته‌اند[۱۹]
  • مشیت تشریعی: این نوع از مشیت الهی را با حوزه افعال اختیاری انسان مرتبط دانسته‌اند؛ به همین دلیل فقط افعال و کارهایی را که در تحقق سعادت و کمال انسان موثر است، مورد مشیت خداوند می‌دانند. طبق این نظر خداوند با ارسال پیامبران بندگان را از آنچه به مصلحت یا ضرر آنها است، آگاه می‌کند؛ ولی هیچ‌گونه اجباری بر انجام یا ترک آن وجود نخواهد داشت. لذا تخلف از این نوع مشیت امکان‌پذیر خواهد بود و آیه سوم سوره انسان را ناظر بر این مطلب دانسته‌اند.[۲۰]
  • مشیت گاه تنها به صورت مشیت تکوینی مورد پذیرش قرار گرفته شده و فقط اراده را به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم می‌کنند. این نظریه معتقد است واژه مشیت در قرآن در مورد خلقت، آفرینش و تکوین به کار رفته و در مورد تشریع استفاده نشده است.[۲۱]

تفاوت مشیت الهی با مشیت انسان

بین مشیت الهی با مشیت انسان از جهاتی از جمله بی‌نیاز بودن از لوازم و مطلق و نامحدود بودن تفاوت گذاشته شده است.

  • بی‌نیاز از لوازم: تحقق مشیت انسان‌ها در خارج را نیازمند وجود لوازمی از جمله تصور، تمایل، رغبت و تصمیم بر اجرای آن و مهم‌تر از همه منوط به اذن خداوند دانسته‌اند؛ در حالی که مشیت خداوند را به دلیل احاطه و علم او نیازمند هیچ یک از این امور ندانسته‌اند[۲۲] و به آیاتی همچون آیه ۹۸ سوره طه و ۸۲ سوره یس استناد کرده‌اند.[نیازمند منبع]
  • مطلق و نامحدود بودن: از آنجا که مشیت از آثار علم و قدرت محسوب می‌شود و انسان‌ها دارای علم و قدرت محدودی هستند، مشیت آنها نیز محدود خواهد بود؛ مطلبی که در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف به آن اشاره شده است؛ اما علم و قدرت خداوند نامحدود است، ازاین رو، مشیت او نیز مطلق و نامحدود خواهد بود.[۲۳]

رابطه مشیت الهی با اختیار انسانی

در نگرش شیعی با استناد به روایت «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکنْ أَمْرٌ بَینَ أَمْرَین»[۲۴] اختیار و مشیت انسان را به مقدار قدرت او پیوند داده‌اند؛ با این بیان که انسان نه مختار محض است؛ زیرا قدرت او محدود است و اگر هرچه خواست و اختیار کرد توان به دست آوردن آن را داشته باشد، به معنای بیرون رفتن از دایره قدرت خدا خواهد بود و مستلزم شرک است؛ و نه مجبور صرف است چراکه به بیهوده بودن تکلیف و پاداش منجر خواهد شد؛ بنابراین باید گفت نظام آفرینش بر اساس امر بین‌الامرین بنیان شده است؛ یعنی علم، قدرت، آزادی در انتخاب و اراده‌ انسان از سوی خدا و در طول اراده و مشیت اوست و در وجود انسان قوت و نیرویی قرار داده تا به وسیله آن عمل کند و تصمیم نهایی را در انجام یا ترک امور اتخاذ کند و از طرف دیگر این قدرت در انسان از جهاتی محدود است و نمی‌تواند فراتر از ظرفیت‌های وجودی خود دست به عمل بزند؛ به همین دلیل از آن جهت که افعال انسان نیازمند مقدماتی بوده و خدا آن را فراهم کرده، هم می‌توان این لوازم را به خدا نسبت داد و هم به کسی که افعال را انجام داده است‌.[۲۵] از رابطه میان مشیت الهی با اختیار انسان به اراده طولی نیز تعبیر می‌کنند؛ بدین معنا که خداوند انسان را مختار آفریده است و او در محدوده عوامل و عللی که خداوند آفریده و به آنها تاثیراتی بخشیده است حق انتخاب دارد و با هر انتخابی باید در انتظار تحقق تاثیر خاص خودش باشد. [نیازمند منبع]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه مشیت؛ معین،‌ فرهنگ فارسی، ذیل واژه مشیت؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه مشیت.
  2. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، ذیل واژه شیء.
  3. راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه شیء؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، ذیل واژه شیء.
  4. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، ذیل واژه شیء.
  5. مسجد جامعی، پژوهشی در معارف امامیه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۵۴.
  6. معمار، «مشیت»، ص۳۳۹.
  7. طریحی، مجمع البحرین، ذیل واژه شیأ؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۱۶۷-۱۶۸.
  8. عسکری، معجم الفروق اللغویه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵.
  9. قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۸۱۶-۸۱۷.
  10. نگاه کنید به: سوره بقره، آیه ۲۱۳و ۲۴۷؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶و ۳۷؛ سوره رعد، آیه ۲۶و ۳۹؛ سوره ابراهیم، آیه ۴؛ سوره انسان، آیه ۳۰؛ سوره تکویر، آیه ۲۹.
  11. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۴۸.
  12. مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۱۲۱-۱۳۹.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۳۶۳.
  14. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه شیء.
  15. ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ۱۳۸۰ش، ج۷، ص۲۰۱.
  16. ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۱۳۸۲ش، ص۵۲.
  17. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۵۱.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۳۹.
  19. مصطفوی، تفسیر روشن، ۱۳۸۰ش، ج۴، ص۱۴۴-۱۴۵.
  20. طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۸۸.
  21. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۶۴-۱۶۵.
  22. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه شیء.
  23. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۷۹.
  24. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۰.
  25. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه شیء.


منابع

  • ابو هلال عسکری، حسن بن عبدالله، معجم الفروق اللغویه، محقق بیت الله بیات، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۲ش.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه،‌دار العلم- الدار الشامیة‌، ۱۴۱۲ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌دار احیا التراث العربی، ۱۳۹۰ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین‌، تهران، کتابفروشی مرتضوی‌، ۱۴۱۲ق.
  • طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۶۹ش.
  • قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • مسجدجامعی، علیرضا، پژوهشی در معارف امامیه، تهران، طبع و نشر، ۱۳۸۰ش.
  • مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر‌، ۱۴۰۲ق.
  • مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ش،
  • مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۶۵ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۸۶ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، مصحح مقصود محمدی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۰ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، مصحح مصطفی محقق داماد، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون