مُرجِئه از مذاهب کلامی اهل‌سنت که معتقدند حساب ایمان و عمل از یکدیگر جدا بوده و انجام گناهان کبیره تأثیر منفی بر ایمان و عاقبت افراد ندارد. طبق این اعتقاد، مسلمانی که مرتکب بزرگ‌ترین گناهان می‌شود، همچنان مؤمن به‌شمار رفته و در آخرت عذاب نخواهد شد. ائمه شیعه مرجئه را لعن کرده و آنان را شریک قاتلان اهل‌بیت دانسته‌اند. مرجئه خود به فرقه‌های مختلفی همچون جبریه، قدریه و مرجئه الفقها تقسیم می‌شود.

مرجئه
اطلاعات کلی
سال تأسیسقرن اول هجری
اطلاعات دینی
از فرقه‌هایاهل‌سنت و جماعت
باورهاجدایی کامل ایمان از عمل


مرجئه برای اثبات مدعای خود به آیات و روایاتی استناد می‌کنند که دلالت بر بخشیده شدن همه گناهان به جز شرک دارند. مخالفان مرجئه معتقدند که برداشت این افراد از این منابع دینی، اشتباه بوده و نمی‌توان ارتباط موجود بین ایمان و عمل را انکار کرد. تفکر مرجئه به حکومت بنی‌امیه مشروعیت داد و آنها نیز از این فرقه حمایت کردند. با افول بنی‌امیه، فرقه مرجئه به حاشیه رانده شد و در نهایت اثری از آن باقی نماند؛ اما تفکر این فرقه در قالب فرقه‌های دیگر به حیات خود ادامه داد.

اصطلاح مرجئه برای فرقه‌های دیگری نیز به کار رفته است. در اواخر قرن اول هجری قمری کسانی که قضاوت دربارهٔ حقانیت امام علی علیه‌السلام و عثمان را مسکوت گذاشته یا افرادی که علی بن ابی‌طالب را از رده اول خلافت به رده چهارم تنزل دادند، مرجئه نامیده می‌شدند. در روایتی از امام صادق(ع) از برخی افراد با نام مرجئه شیعه یاد شده است که منظور از آن، افرادی است که گرایش شیعی دارند اما خلافت ابوبکر و عمر را پذیرفته‌اند.

جایگاه

خطری که از سوی مرجئه فرهنگ و تمدن اسلامی را تهدید می‌کرد، موجب شد پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) با این فرقه مقابله کرده و انحراف آنان را گوشزد کرده و بر انجام اعمال در کنار ایمان تأکید کنند.[۱] علمای اهل‌سنت نیز به انکار مرجئه و پاسخ به افکار آنها پرداخته‌اند. اوزاعی، از فقها و محدثین سرشناس اهل ‌سنت نقل می‌کند که در نزد برخی از افراد برجسته صدر اسلام همچون قتاده فرقه‌ای نگران‌کننده‌تر از مرجئه در آنها وجود نداشت.[۲]

مفهوم‌شناسی

مرجئه یکی از فرقه‌های کلامی اهل‌سنت[۳] که حساب ایمان و عمل را از یکدیگر جدا دانسته[۴] و معتقدند که ایمان صرف اقرار به زبان[۵] یا قلب[۶] است؛ ازاین‌رو ارتکاب گناهان کبیره هیچ تأثیر منفی بر ایمان افراد نخواهد داشت.[۷] در مقابل مرجئه دو گروه خوارج و مُعتزله قرار می‌گیرند؛ خوارج مرتکب کبیره را کافر و معتزله مرتکب کبیره را نه کافر و نه مؤمن؛ بلکه در جایگاهی بین این دو می‌دانند.[۸] به اعتقاد مطهری مرجئه کسانى بودند که مى‌‌گفتند اصالت از ایمان است عمل بود بهتر ولى نبود هم خیلى نباید به عمل تکیه کرد و سعادت در پرتو ایمان است هرچند عمل نباشد. خوارج درست نقطه مقابل این، فکر مى‌‌کردند؛ مى‌‌گفتند اساس و اصل عمل است، ایمان چیزى نیست. به اعتقاد خوارج حتى مناطِ کفر، عمل است و انسان وقتى مسلمان است که در عمل مسلمان باشد. اگر در عمل مسلمان نبود مانند مرتکب کبیره محکوم به کفر است.[۹] اصطلاح مرجئه از «ارجاء» گرفته شده که یا به معنای تأخیر انداختن یا به معنای امید دادن است.[۱۰][یادداشت ۱]طبق معنای اول، از این جهت که این گروه اعمال انسان را از اعتقاداتش جدا دانسته یا حکم شخصی که مرتکب گناهان کبیره شده را به قیامت موکول کرده، به آنها مرجئه گفته می‌شود.[۱۱] طبق معنای دوم به این دلیل که نسبت به بخشیده شدن گناهان شخص مؤمن در آخرت به خود و دیگران امید می‌دادند، مرجئه نامیده شده‌اند.[۱۲]

تاریخچه

ریشه ارجاء به زمان ظهور خوارج برمی‌گردد؛ اما مطرح شدن نظریه ارجاء، به زمان حکومت بنی‌امیه و روی کار آمدن عبدالله بن زبیر و خوارج برمی‌گردد.[۱۳] ابتدا خوارج حکم به کافر بودن مرتکب کبیره کردند. در واکنش به حکم خوارج، معتزله مرتکب کبیره را جهنمی دانسته ولی حکم به کفر و ایمان او نکردند.[۱۴] در چنین شرایطی مرجئة الفقها( برخی از فقهای کوفه مانند ابوحنیفه واستادش حماد بن ابی سلیمان) نظریه سومی ارائه کرده و مسلمانی که مرتکب کبیره می‌شود را مؤمن اعلام کردند. درپی بروز اختلافات عقیدتی، به تدریج فرقه‌های دیگر مرجئه ظهور یافتند.[۱۵]

مرجئه و بنی‌امیه

برخی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بخشی از مرجئه معتقد بودند که فرمانروایی بنی‌امیه به خواست خدا بوده و حکومت آنها مشروع است.[۱۶] این گروه تنها مقابله را با کسانی جایز می‌دانستند که همچون خوارج بر مسلمانان شمشیر می‌کشند.[۱۷] طبق گزارش‌ها یکی دانستن حق و قدرت توسط مرجئه برای بنی‌امیه، انتقادها را علیه آنها برانگیخت.[۱۸]

طبق این گزارش‌ها، تفکر مرجئه موجب تقویت دستگاه بنی‌امیه شد. درمقابل، تا زمانی که این خاندان بر روی کار بودند، این فرقه نیز جایگاه ویژه‌ای داشت؛ اما پس از این که بساط دولت اموی برچیده شد، مرجئه نیز از اهمیت و اعتبار ساقط گردید.[۱۹]

افول

طبق گزارش‌ها، فرقه مرجئه به‌طور تدریجی در طول تاریخ افول کرد و دیگر نامی از این فرقه در میان نماند؛ اما تفکر اباحیگری مرجئه از بین نرفت.[۲۰] محققان معتقدند که این عقیده انحرافی در قالب فرقه‌های دیگر اسلامی همچون برخی از صوفیه، اهل حق و نُصَیریه به حیات خود ادامه داد.[۲۱] ازاین‌رو برخی محققان علت افول این فرقه را، هضم شدن آن در مذهب اهل‌سنت و جماعت عنوان کرده‌اند.[۲۲]

اعتقادات

به گفته جعفر سبحانی اعتقادات مرجئه فقط در زمینه ایمان و کفر، با دیگر مسلمانان متفاوت است. آنها عمل را از حقیقت ایمان خارج می‌دانند.[۲۳] مسائلی که از این نوع عقیده به دست می‌آید شامل موارد زیر می‌شود:

  • به این دلیل که ایمان به معنای تصدیق قلبی یا زبانی و امری مجرد است، کم یا زیاد شدن آن غیرممکن است.[۲۴]
  • کسی که مرتکب گناهان کبیره می‌شود، حقیقتاً مؤمن است؛ زیرا صرف اعتقاد قلبی یا اقرار به زبان، برای داشتن ایمان کافی است.[۲۵]
  • کسی که مرتکب گناهان کبیره می‌شود، هیچگاه دچار عذاب نخواهد شد؛ نه دائم و نه موقت.[۲۶]

ادله جدایی ایمان از عمل

مرجئه برای اثبات این که ایمان و عمل دو مقوله جدای از هم هستند ادله‌ای ارائه کرده‌اند از جمله:

  • آیه ۴۸ سوره نساء که بر امکان بخشیده شدن هر گناهی به جز شرک تأکید دارد.[۲۷]
  • آیه ۵۳ سوره زمر که تأکید دارد، خدا همه گناهان را می‌بخشد.[۲۸]
  • آیاتی که محل ایمان را قلب دانسته‌ است[۲۹] مانند آیه ۲۲ سوره مجادله.
  • روایاتی که دوری از شرک و داشتن ایمان برای کسب رضایت خدا را کافی می‌داند.[۳۰] مانند روایتی از پیامبر(ص) که می‌گوید: کسی که در حال مرگ ذره‌ای شرک به خدا در او باشد، وارد آتش خواهد شد.[۳۱] و روایت قدسی که از زبان خدا نقل کرده: ای فرزند آدم! اگر به پهنای زمین با خود گناه بیاوری؛ ولی هنگام ملاقات من، چیزی را شریک من قرار نداده باشی، به اندازه گناهانت از مغفرت من بهره‌مند می‌شوی.[۳۲]
  • احادیث دال بر شفاعت و خروج برخی افراد از جهنم که هیچ‌گونه کار خیری در کارنامه اعمال خود ندارند.[۳۳]

پاسخ

برخی از علما در پاسخ به ادله مطرح شده توسط مرجئه تصریح دارند آیات و روایاتی که این فرقه به آن استدلال کرده‌اند، معنای مد نظر آنها را نمی‌رساند و در واقع فهم آنها از این نصوص اشتباه بوده‌ است. به گفته این علما، هرچند که محل ایمان قلب است؛ اما نباید فراموش کرد که آثار ایمان در اعمال و جوارح انسان ظهور پیدا می‌کند.[۳۴] دقت در این آیات و روایات نشان می‌دهد که ایمان نشانه‌هایی دارد که تنها از طریق اعمال انسان فهمیده می‌شود.[۳۵]

موضع شیعه

بررسی‌ها نشان می‌دهد انحراف عقیدتی مرجئه، موجب برانگیخته شدن مخالفت امامان شیعه با این فرقه گردید.[۳۶] امام باقر(ع) از آنها برائت جسته[۳۷] و آنان را دشمنان خود در دنیا و آخرت معرفی کرد.[۳۸] امام رضا(ع) مرجئه را لعن کرده و امام صادق(ع) علاوه بر لعن شدید، آنها را شریک در خون اهل‌بیت پیامبر قلمداد کرد؛ چرا که این فرقه، قاتلان اهل‌بیت را مؤمن می‌دانند.[۳۹] امام صادق نسبت به خطری که از طرف مرجئه متوجه شیعیان بوده هشدار داده و از آنها می‌خواهد پیش از این که فرزندانشان در دام این فرقه گرفتار شوند، آنها را با حقیقت آشنا کنند.[۴۰]

در برخی از منابع اهل‌سنت از حضرت محمد(ص) نقل شده است که مرجئه و قَدَریه از اسلام بهره‌ای نبرده‌اند.[۴۱] وی در نقلی دیگری آنها را یهود امت خود نامیده‌ است.[۴۲]

جعفر سبحانی با اشاره به این‌که اعتقاد مرجئه نسبت به جدایی ایمان از عمل اعتقاد باطلی است، می‌نویسد که صرف این اعتقاد نمی‌تواند دلیل مُوَجَّهی برای لعن کردن این فرقه باشد؛ بلکه بی‌توجهی و بی‌مبالاتی این فرقه نسبت به واجبات و محرمات، آنها را شایسته لعن و تبری کرده است.[۴۳] صاحب بن عباد عقیده مرجئه مبنی بر عدم قطعیت جهنمی بودن قاتل و زناکار و شارب خمر را خلاف عقیده عدلیه عنوان کرده و با استناد به آیات قرآن، این افراد را اهل آتش دانسته‌ است.[۴۴]

فرقه‌ها

مرجئه در اعتقادات خود به فرقه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که برخی از آنها عبارت است از:

  1. مرجئه جَبریّه (جَهْمیّه): گروهی از مرجئه که اختیار انسان را انکار کرده و قائل به جبر هستند.[۴۵] به دلیل پیروی این گروه از جَهم بن صَفوان، به مرجئه جهمیه معروف هستند.[۴۶]
  2. مرجئه قَدَریّه (غَیْلانیّه): این گروه از مرجئه، معتقدند که انسان در انجام اعمال خود اختیار کامل دارد.[۴۷] این فرقه پیرو غَیلان دمشقی هستند؛ ازاین‌رو به آنها غیلانیه گفته می‌شود.[۴۸]
  3. مرجئه خوارج: این فرقه علاوه بر اختیار انسان، خروج بر حاکم را در اعتقادات خود دارند.[۴۹] به گفته برخی محققان، به این گروه شَبیبیّه نیز اطلاق شده است.[۵۰]
  4. مرجئه السُّنّه (مرجئه الفُقَها): گروهی از فقهای اهل‌سنت کوفه و به‌طور خصوص، فقیهان حنفی مذهب از جمله ابوحنیفه و استادش حَمّاد بن ابی‌سُلیمان.[۵۱] آنها ایمان را اعتقاد قلبی و اقرار زبانی دانسته و عمل را از دایره ایمان خارج کردند.[۵۲] این جماعت معتقدند که ایمان قابلیت کم یا زیاد شدن ندارد.[۵۳] به دلیل این که پیروان این عقیده گروهی از فقهای اهل‌سنت هستند، به آن‌ها مرجئه الفقها می‌گویند.[۵۴] تفاوت این گروه با دیگر گروه‌های مرجئه این است تأکید فراوانی بر انجام عمل صالح داشته و خود نیز ملتزم به آن بودند.[۵۵]
  5. مرجئه کَرّامیّه: پیروان محمد بن کرّام سِجِستانی[۵۶] که تصور می‌کنند برای داشتن ایمان، اقرار زبانی کافی است.[۵۷]
  6. مرجئه خالصه: گروهی از مرجئه که نه قائل به جبر و نه اختیار بودند.[۵۸] شهرستانی آورده که این فرقه خود به چندین گروه تقسیم می‌شود: یونسیّه: پیروان یونس بن عون نمیری، [۵۹] عُبَیدیه: پیروان عُبَید المکتئب، [۶۰] غَسّانیه: پیروان غَسّان کوفی، [۶۱] ثَوبانیه: پیروان ابوثَوبان، [۶۲] تومَنیّه: پیروان ابو معاذ تومَنی.[۶۳]

معانی دیگر

محمد بن عبدالکریم شهرستانی در کتاب مِلَل و نِحَل خود آورده که طبق قولی، مرجئه کسانی هستند که امام علی را از رتبه اول خلافت، به رتبه چهارم تنزل دادند.[۶۴] طبق این تعریف، مرجئه در مقابل شیعه قرار می‌گیرد.[۶۵]

جعفر سبحانی و سُفیان بن عُیَینه و برخی دیگر از علما تصریح دارند که در اواخر قرن اول هجری قمری مرجئه به کسانی گفته می‌شد که از قضاوت کردن دربارهٔ حقانیت امام علی و عثمان خودداری کرده و تنها به تمجید از دو خلیفه اول می‌پرداختند؛[۶۶] برخلاف خوارج که نسبت به این دو شخصیت، موضع منفی داشتند.[۶۷]

ایوب سَختیانی، از بزرگان تابعین و دیگران نقل کرده‌اند: اولین شخصی که موضوع ارجاء را مطرح کرد، حسن بن محمد بن حَنَفیّه، از محدثان قرن اول بود.[۶۸] او در این زمینه رساله‌ای نوشت؛ ولی پس از آن پشیمان شد.[۶۹] طبق نقل‌ها، حسن بن محمد بن حنفیه (درگذشت اواخر قرن اول) به فضیلت ابوبکر و عمر بن خطاب اعتراف داشت؛ اما نسبت به امام علی، عثمان، طلحه و زبیر ساکت مانده و قضاوت در حق آنان را به خدا واگذار کرده بود.[۷۰] به نقل ابن کثیر وقتی پدرش، محمد بن حنفیه از این مطلب آگاه شد، او را مورد ضرب و جرح قرار داد و به دلیل انکار فضیلت جدش علی بن ابی‌طالب، او را سرزنش کرد.[۷۱] جعفر سبحانی معتقد است که حسن بن محمد بن حنفیه برای مقابله با هجماتی که علیه امام علی(ع) وارد می‌شد، این نظریه را مطرح کرده بود.[۷۲]

مرجئه شیعه

پژوهش‌ها نشان می‌دهد اصطلاح مرجئه شیعه معنایی متفاوت از معنای مرجئه دارد که در منابع روایی تنها در روایتی منقول از امام صادق(ع) به کار رفته‌ است.[۷۳] در این روایت، امام صادق(ع) از راوی می‌پرسد آیا در تشییع جنازه عبدالله بن ابی‌یعفور شرکت کردی؟ راوی در پاسخ می‌گوید من در تشییع جنازه عبدالله بن ابی‌یعفور شرکت داشتم و جمعیت زیادی نیز حضور داشتند. امام صادق(ع) گفت: تو مرجئه‌های شیعه زیادی در آن جمع می‌بینی.[۷۴]

طبق تحلیل برخی محققان، مرجئه شیعه، به افرادی گفته می‌شود که نسبت به اهل‌بیت محبت داشته و به فضائل آنها اقرار داشتند؛ اما خلیفه اول و خلیفه دوم را انکار نمی‌کردند.[۷۵] این جریان فکری که در سده دوم هجری قمری در کوفه ظهور پیدا کرد، [۷۶] حضرت علی(ع) را از همه صحابه برتر می‌دانست ولی خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بود؛[۷۷] زیرا معتقد بود که حضرت علی(ع) خلافت را به خاطر ابوبکر رها کرده‌ است.[۷۸] این افراد را بُتْریه نیز می‌نامند.[۷۹] در برخی روایات بُتریه مورد نفرین امامان واقع شده‌اند. [۸۰]

برخی پژوهشگران همچون سید حسین مدرسی طباطبایی معتقدند که اصطلاح مرجئه شیعه، اتهامی است که مُفَوّضه و غُلات برای بدنام کردن مخالفان شیعی خود از آن بهره می‌برده‌اند و روایت امام صادق(ع) را ساخته و پرداخته این جریان دانسته‌اند.[۸۱] عده دیگری نیز آن را به شیعیانی که متمایل به عقائد معتزلی هستند یا شیعیانی که همچون مرجئه اهل‌سنت عمل را جدای از ایمان می‌دانند، تفسیر کرده‌اند که مورد تأیید شواهد تاریخی نیست.[۸۲]

 
مرجئه‌پیدایش‌واندیشه‌ها

تک‌نگاری‌ها

  • مرجئه؛ تاریخ و اندیشه: نوشته رسول جعفریان که توسط انتشارات خرم به چاپ رسیده‌ است.[۸۳]
  • مرجئه؛ پیدایش و اندیشه‌ها: نوشته شهاب‌الدین وحیدی مهرجردی که توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) به چاپ رسیده‌ است.[۸۴]

پانویس

  1. حاجی زاده، «مواجهه امامان معصوم با انحرافات فکری و فرهنگی اهل اباحه(با تأکید بر مرجئه و غلات)»، فصلنامه علم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۳۴.
  2. «المرجئه عقیدتهم وموقف السلف منهم»، وبگاه اسلام ویب.
  3. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی السلام وبیان موقف السلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۶۹.
  4. گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعه الفرق المنتسبه للاسلام، وبگاه الدرر السنیه، ج۳، ص۱۱.
  5. الوردانی، فرق اهل السنه، ۱۴۲۴ق، ص۵۱.
  6. العثیمین، شرح العقیدة الواسطیّه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۹.
  7. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲.
  8. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۸.
  9. https://lms.motahari.ir/book-page/157/جامعه%20و%20تاریخ%20در%20قرآن?page=201؛ مطهری، جامعه و تاریخ در قرآن، ص۲۰۱.
  10. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۷۴.
  11. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲
  12. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲
  13. الحوالی، ظاهره الارجاء فی الفکر السلامی، ۱۴۲۰ق، ص۲۵۳.
  14. گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعه الفرق المنتسبة للاسلام، ج۳، ص۱۶.
  15. گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعة الفرق المنتسبة للاسلام، ج۳، ص۱۶.
  16. مشکور و مدیرشانه‌چی، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۴.
  17. مشکور و مدیرشانه‌چی، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۴.
  18. مشکور و مدیرشانه‌چی، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۴.
  19. مشکور و مدیرشانه‌چی، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۶.
  20. وحیدی مهرجردی، «تداوم اندیشه‌های مرجئه در برخی از فرقه‌های اسلامی»، ص۱۳۴–۱۴۸.
  21. وحیدی مهرجردی، «تداوم اندیشه‌های مرجئه در برخی از فرقه‌های اسلامی»، ص۱۳۴–۱۴۸.
  22. گودرزی، «مرجئه»، مجله تاریخ اسلام، ص۱۵۴.
  23. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۸۲.
  24. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۸۲؛ الوردانی، فرق اهل السنه، ۱۴۲۴ق، ص۵۱.
  25. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۸۲ و ۸۳؛ العثیمین، شرح العقیده الواسطیه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۹.
  26. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۸۲ و ۸۳؛ العثیمین، شرح العقیده الواسطیه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۹.
  27. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۱.
  28. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۱.
  29. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۲.
  30. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۲.
  31. احمد حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۱۲۸.
  32. ترمزی، سنن ترمزی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۴۸.
  33. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۳.
  34. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۵.
  35. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹۶.
  36. وحیدی مهرجردی، «تداوم اندیشه‌های مرجئه در برخی از فرقه‌های اسلامی»، ص۱۴۸.
  37. عده‌ای از علما، الاصول السته عشر، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۴.
  38. برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۵۳.
  39. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۰۸.
  40. کلینی، ۱۴۰۷ق، الکافی، ج۶، ص۴۷.
  41. ترمذی، سنن الترمزی، ۱۳۹۵ق، ج۴، ص۴۵۴.
  42. رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱.
  43. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۸۳.
  44. صاحب بن عباد، الابانه عن مذهب اهل العدل بحجج القرآن و العقل، ص۲۴.
  45. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۰۲.
  46. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹.
  47. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۰۲.
  48. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹.
  49. صائب عبدالحمید، المذاهب والفرق فی الاسلام النشأه والمعالم، ۱۴۲۵ق، ص۸۰.
  50. ابراهیم‌زاده، و علی نوری، ادیان الهی و فرق اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۹.
  51. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹.
  52. العلیانی السلمی، شرح العقیده الطحاویه، ج۴، ص۵.
  53. العلیانی السلمی، شرح العقیده الطحاویه، ج۴، ص۵.
  54. المصلح، شرح العقیده الطحاویه، ج۱۵، ص۱۴.
  55. العلیانی السلمی، شرح العقیده الطحاویه، ج۴، ص۵.
  56. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱۱، ص۵۲۳.
  57. عواجی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹.
  58. صائب عبدالحمید، المذاهب والفرق فی الاسلام النشأه والمعالم، ۱۴۲۵ق، ص۸۰.
  59. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.
  60. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.
  61. تمیمی اسفرایینی، الفرق بین الفرق وبیان الفرقه الناجیه، ۱۹۷۷م، ص۱۹۱.
  62. تمیمی اسفرایینی، الفرق بین الفرق وبیان الفرقه الناجیه، ۱۹۷۷م، ص۱۹۱.
  63. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۳ و ۱۶۴؛ تمیمی اسفرایینی، الفرق بین الفرق وبیان الفرقه الناجیه، ۱۹۷۷م، ص۱۹۱.
  64. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲
  65. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۶۲
  66. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۸؛ گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعه الفرق المنتسبه للاسلام، وبگاه الدرر السنیه، ج۳، ص۱۱.
  67. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۸؛ گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعه الفرق المنتسبه للاسلام، وبگاه الدرر السنیه، ج۳، ص۱۱.
  68. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۰۶.
  69. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۰۶.
  70. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۰۶.
  71. ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۳۸۱.
  72. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۷۸.
  73. اعتصامی، «معنای ارجاء در روایات اهل‌بیت»، ص۸۳.
  74. کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷.
  75. اعتصامی، «معنای ارجاء در روایات اهل‌بیت»، ص۸۳.
  76. اقوام کرباسی، «مرجئه شیعه»، ص۳۴
  77. اقوام کرباسی، «مرجئه شیعه»، ص۴۷
  78. اعتصامی، «معنای ارجاء در روایات اهل‌بیت»، ص۸۴.
  79. اعتصامی، «معنای ارجاء در روایات اهل‌بیت»، ص۸۴.
  80. کشی، رجال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۳۱.
  81. جمعی از پژوهشگران، جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه، ۱۳۹۶ش، ص۴۴۲.
  82. جمعی از پژوهشگران، جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه، ۱۳۹۶ش، ص ۴۴۲ و ۴۴۳.
  83. «مرجئه تاریخ و اندیشه»، فروشگاه اینترنی کتاب قم.
  84. «مرجئه : پیدایش و اندیشه‌ها»، وبگاه سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت).

یادداشت

  1. سبحانی در باره وجه نامگذاری مرجئه (به معنای تأخیر انداختن)می‌گوید: مرجئه عمل را از ایمان خارج دانسته و دخالتی برای ایمان در عمل قائل نیستند از این‌روی ایمانِ مرتکب کبیره را مانند ایمان ملائکه و انبیاء می‌دانند و شعارشان این است:«قَدِّموا الإيمان وأخِّروا العمل» «ایمان را مقدم سازید و عمل را به تأخیر افکنید.»

منابع

  • ابراهیم‌زاده، عبدالله، و علی نوری، علیرضا، ادیان الهی و فرق اسلامی، قم، تحسین، ۱۳۸۳ش.
  • ابن عساکر، تاریخ دمشق، تحقیق عمرو بن غرامه العمروی، بیروت، دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ق.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • احمد بن حنبل، مسند احمد، تحقیق شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • اعتصامی، عبدالمجید، «معنای ارجاء در روایات اهل‌بیت»، فصلنامه نقد و نظر، شماره۶۷، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • اقوام کرباسی، اکبر، «مرجئه شیعه»، فصلنامه نقد و نظر، شماره۶۷، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • الحوالی، سفر بن عبدالرحمن، ظاهره الارجاء فی الفکر الاسلامی، بی‌جا، دار الکلمه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • العثیمین، محمد بن صالح، شرح العقیده الواسطیه، عربستان، دار ابن الجوزی للنشر والتوزیع، چاپ ششم، ۱۴۲۱ق.
  • العلیانی السلمی، عبدالرحیم بن صمایل، شرح العقیده الطحاویه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • «المرجئه عقیدتهم وموقف السلف منهم»، وبگاه اسلام ویب، تاریخ درج مطلب: ۳ مرداد ۱۳۸۳ش، تاریخ بازدید: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • المصلحی، خالد بن عبدالله، شرح العقیده الطحاویه، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • الوردانی، صالح، فرق اهل السنه جماعات الماضی و جماعات الحاضر، قم، مرکز الابحاث العقائدیه، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم، دار الکتب السلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
  • ترمزی، محمد بن عیسی، سنن ترمزی، مصر، شرکه مکتبه ومطبعه مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • تمیمی اسفرایینی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق وبیان الفرقه الناجیه، بیروت، دار الآفاق الجدیده، چاپ دوم، ۱۹۷۷م.
  • جمعی از پژوهشگران (زیرنظر محمدتقی سبحانی)، جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه، قم، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۹۶ش.
  • جاجی زاده، یدالله، «مواجهه امامان معصوم با انحرافات فکری و فرهنگی اهل اباحه(با تأکید بر مرجئه و غلات)»، فصلنامه علمی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۲۷، تابستان ۱۳۹۶ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ سوم، ۱۴۰۵ق.
  • رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، تحقیق عزیزالله عطاردی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
  • سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، قم، الشریف الرضی، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
  • صائب عبدالحمید، المذاهب والفرق فی الاسلام النشأه والمعالم، قم، مرکز الرساله، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
  • عده‌ای از علما، الاصول السته عشر، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • عواجی، غالب بن علی، فرق معاصره تنتسب الی الاسلام وبیان موقف الاسلام منها، جده، المکتبه العصریه الذهبیه، چاپ چهارم، ۱۴۲۲ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال کشی، مشهد، تصحیح حسن مصطفوی، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب السلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • گروهی از پژوهشگران، «المرجئه»، موسوعه الفرق المنتسبه للاسلام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • گودرزی، پروین، «مرجئه»، فصلنامه تاریخ اسلام، مسلسل ۳۱، پاییز ۱۳۸۶ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسة الوفا، ۱۴۰۳ق، بی جا.
  • مشکور، محمدجواد، و مدیرشانه‌چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
  • «مرجئه تاریخ و اندیشه»، فروشگاه اینترنتی کتاب قم، تاریخ بازدید: ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • «مرجئه : پیدایش و اندیشه‌ها»، وبگاه سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت)، تاریخ بازدید: ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • وحیدی مهرجردی، شهاب الدین، «تداوم اندیشه‌های مرجئه در برخی از فرقه‌های اسلامی»، مجله فلسفه دین، دوره۱۰ شماره۱، بهار ۱۳۹۲ش.
  • https://lms.motahari.ir/book-page/157/جامعه%20و%20تاریخ%20در%20قرآن?page=201

پیوند به بیرون