پرش به محتوا

عاصم بن ابی النجود کوفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۹۴: خط ۹۴:


ابن شهر آشوب و شیخ ابوالفتوح رازی از عاصم به عنوان مقتدای شیعه نام می‌برند.<ref>صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶ </ref>
ابن شهر آشوب و شیخ ابوالفتوح رازی از عاصم به عنوان مقتدای شیعه نام می‌برند.<ref>صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶ </ref>
قیس آل قیس در کتاب خویش آورده است: «عاصم از تابعان و محبین خاندان پیامبر بود چنان که قرائت خویش را از شیخین و از ابو عبدالرحمن سلمی و او هم از امیرالمؤمنین علی فرا گرفته است.»<ref>آل قیس، قیس، الایرانیون و الادب العربی، تهران، ج۱، ص۲۴ </ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۰

عاصم بن ابی النجود کوفی
اطلاعات کلی
مذهبشیعه
زادروزبین سال‌های ۴۱-۶۰
زادگاهکوفه
محل زندگیکوفه
اطلاعات علمی
استادانابوعبدالرحمن سلمی، زر بن حبیش


عاصم بن بهدله ابی النجود اسدی کوفی (؟-۱۲۷ یا ۱۲۸ق) از تابعین و یکی از قاریان سبعه است. وی قرائتش را از ابو عبدالرحمن سلمی آموخته که سلمی نیز از امام علی (ع) فراگرفته است؛ همچنین عاصم قرائت خود را به زر بن حبیش که قرائت را از عبدالله بن مسعود آموخته بود عرضه می‌کرد. بنابراین عاصم با یک واسطه راوی قرائت حضرت علی (ع) است؛ به همین جهت گفته‌اند فصیح‌ترین قرائات قرائت عاصم می‌باشد، زیرا وی قرائت اصیل را آورده‌است. عاصم پس از وفات استادش، ابی عبدالرحمن سلمی، ریاست قراء و تعلیم قرآن را در کوفه به دست گرفت. ابوبکر بن عیاش و حفص بن سلیمان قرائت را از وی نقل کردند. حفص قرائت عاصم را دقیق‌تر و مضبوط‌تر می‌دانست و قرائت عاصم به وسیله او منتشر شده و تا امروز در اکثر کشورهای اسلامی قرائت حفص از عاصم رایج و متداول است. عاصم به اذعان قریب به اتفاق سیره نویسان و صاحبنظران، شیعه بوده است.

زندگی‌نامه

بنابر گفته برخی نام پدر عاصم، بهدله بوده است.[۱] برخى نیز نام پدر وی را عبید و نام مادر وى را بهدله دانسته‌‏اند.[۲] وى در دوران امارت معاویه بن ابی سفیان به دنيا آمد. بنابراین تولد وی بین سال‌های ۴۱-۶۰ قمری رخ داده است.[۳] عاصم در سال ۱۲۷ یا ۱۲۸ قمری در شهر کوفه از دنیا رفت.[۴]

ابو بكر بن عياش، راوى عاصم، رويدادى را از آخرين لحظات زندگى عاصم نقل كرده و می‌گويد:

«وارد بر عاصم شدم در حالى كه ساعات پايان عمر خود را طى می‌كرد، شنيدم كه آيه‏‌اى را به روش تحقيق و به صورتى كه گويا آن را در نماز می‌خواند، قرائت می‌‏كرد و آن اين آيه بود: «و ردُّوا الى اللّه مولاهم الحقَّ و ضلّ عنهم ماكانوا يفترون»[۵][۶]

عاصم همانند استادش، نابينا بود و غالباً يك نفر عصاكش داشت كه او را جابجا می‌كرد.[۷]

قرائت عاصم از منظر دانشمندان اسلام

عاصم در بين قرّاء، معروف به خصوصيات و خصلت‌هايى ممتاز بوده كه شخصيتى قابل توجه به او بخشيده است. وى ضابطى بی‌نهايت استوار و در دریافت قرآن از ديگران بسيار محتاط بوده است، لذا قرائت را از كسى غير از ابو عبد الرحمان سلمى كه از على (ع) فرا گرفته بود، اخذ نمی‌كرد و آن‌را بر زرّ بن حبيش كه قرائت را از ابن مسعود آموخته بود، عرضه می‌كرد.

ابوبکر بن عياش شاگرد عاصم می‌گويد:

«عاصم به من گفت: هيچ‌كس جز ابوعبدالرحمان، حرفى از قرآن را براى من قرائت نكرد و من هر وقت كه از پيش وى باز می‌گشتم، مسموعات خود را درباره قرآن به زرّ بن حبيش عرضه می‌كردم. ابوعبدالرحمان نيز قرائت را از حضرت على و زرّ بن حبيش از عبد اللّه بن مسعود، اخذ كرده بودند».[۸]

ابراهيم بن محمد نفطويه (متوفاى ۳۲۳ق) كه پنجاه سال آموزش قرائت را به عهده داشت؛ هر وقت كه جلسه خود را آغاز می‌كرد، قرآن را به قرائت عاصم می‌خواند و پس از آن به قرائت‌هاى ديگر می‌پرداخت.[۹]

احمد بن حنبل نيز قرائت عاصم را بر ديگر قرائت‌ها ترجيح می‌داد؛ زيرا مردم كوفه كه اهل علم و فضيلت بودند، قرائت عاصم را پذيرفته بودند.[۱۰] همان‌طور كه ذهبى نقل كرده است:

«احمد بن حنبل گفته است: عاصم مورد وثوق بود و من‏ قرائت او را اختيار كرده‌ام».[۱۱]

و می‌گويد:

«بالاترين چيزى كه براى ما به وقوع پيوست به دست آوردن قرائت قرآن عظيم از طريق عاصم است». او سپس اسناد خود را متصلاً تا حفص نقل می‌كند كه او از عاصم و عاصم از ابوعبدالرحمان سلمى و وى از حضرت على و از زرّ بن حبيش و او از ابن مسعود گرفته و اين دو (على و ابن مسعود) آن‌را از پیامبر(ص) اخذ كرده و پيامبر نيز به واسطه جبرئیل از خداوند گرفته است.[۱۲]

از اين‌رو، همواره بزرگان و شاخص‌هاى فقهاى امامیه، قرائت عاصم به ‏روايت حفص را ترجيح داده و برگزيده‌اند؛ زيرا آن‌را يگانه قرائت برتر و مطابق با لهجه فصيح قريش كه قرآن بر وفق آن نازل گشته می‌دانستند كه عرب و مسلمانان بر آن توافق دارند.

ابن شهرآشوب در كتاب خود المناقب گويد:

«عاصم قرائت را از ابوعبدالرحمان سلمى فرا گرفته، كه او نيز قرائت تمامى قرآن را از على امير مؤمنان (ع) دريافت نموده» و اضافه می‌كند «فصيح‌ترين قرائات، قرائت عاصم است، زيرا از ريشه آن فرا گرفته و هر آنچه ديگران كج رفته‌اند، او راه استوار را انتخاب نموده است».[۱۳]

همچنين علامه‏ حلی در كتاب المنتهی گويد: «بهترين قرائت‌ها نزد من، قرائت عاصم است».[۱۴]

شخصيت علمى و دينى

عاصم از ديدگاه دانشمندان شيعه و نيز علماء اهل سنت، شخصيتى بارز و با تقوى و مورد اعتماد در قرائت بوده است. آنان وى را جامع فصاحت و قرائت صحيح و تجوید معرفى كرده و صاحب صوت خوش و دلنواز دانسته‌‏اند.[۱۵] قاضی نورالله شوشتری،[۱۶] عبدالجلیل قزوینی[۱۷] و نيز سید حسن صدر، به تشيّع عاصم تصريح دارند، به همين جهت قاطبه دانشمندان شيعه، قرائت عاصم را فصيح‌‏ترين قراءات دانسته‏‌اند. چنانكه جزرى نيز در رده‏‌بندى قراءات قرّاء سبعه، قرائت عاصم را افصح القراءات ناميده است.[۱۸]

تشیع عاصم

بنا بر نظر قریب به اتفاق سیره نویسان چهار تن از قرّاء هفتگانه یعنی عاصم‏ بن أبى النجود، ابوعمر بن العلاء، حمزةبن حبيب و على بن حمزه كسائى شيعه اهل‏بيت (ع) بوده و مذهب آنان را ثابت و مورد قبول ارباب سيره دانسته‏‌اند.[۱۹]

شيخ عبدالجليل رازى معتقد است، آيين اكثر پيشوايان و استادان قرائت بوده است و اكثر قراء مكى و مدنى و كوفى و بصرى، عدليه و شيعه بوده‏ا‌ند نه مشبهه و خوارج و جبری و روايات آنان نيز منقول از اميرالمؤمنين على (ع) است.[۲۰]

ابن شهر آشوب و شیخ ابوالفتوح رازی از عاصم به عنوان مقتدای شیعه نام می‌برند.[۲۱]

قیس آل قیس در کتاب خویش آورده است: «عاصم از تابعان و محبین خاندان پیامبر بود چنان که قرائت خویش را از شیخین و از ابو عبدالرحمن سلمی و او هم از امیرالمؤمنین علی فرا گرفته است.»[۲۲]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، تهذیب التهذیب، هند، مطبعة دائرة المعارف النظامیة، چاپ اول، ۱۳۲۶ق.
  • ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • ابن خیاط، خلیفة، تاریخ خلیفة بن خیاط، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب (علیهم السلام)، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • جرزى، محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی قرائات العشر، عمان، دارالفرقان.
  • خوانسارى،سيد محمد باقر، روضات الجنّات فى احوال العلماء و السادات، ايران، ۱۳۴۱ق.
  • خویى، سيد ابوالقاسم، البيان فى تفسير القرآن، بیروت، ۱۳۸۵ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
  • ذهبی، محمد بن أحمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت، دار المعرفة للطباعة النشر، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۹۲م.
  • شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المومنین، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
  • صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام (ترجمه کتاب تاسیس الشیعه)، مترجم علی مشتاق عسگری محلاتی تهران دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۱ش.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
  1. خویى، سيد ابوالقاسم، البيان فى تفسير القرآن، ۱۳۸۵ق، ص۹۵.
  2. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۲۴۸.
  3. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۶
  4. ابن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۲۴۷؛ جرزى، محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی قرائات العشر، دارالفرقان، ص۱۰۹.
  5. سوره یونس: آیه ۳۰
  6. خوانسارى،سيد محمد باقر، روضات الجنّات فى احوال العلماء و السادات، ۱۳۴۱ق، ج۵، ص۵؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۶۰
  7. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۶
  8. ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الكبار على الطبقات و الأعصار، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۰۸
  9. ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۰۹.
  10. ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۶ق، ج۵، ص۳۹.
  11. ذهبی، محمد بن أحمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۳۵۸.
  12. ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الكبار على الطبقات و الأعصار، ج۱، ص۲۱۰.
  13. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب (علیهم السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۴۳.
  14. علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۶۴.
  15. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۹
  16. شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المومنین، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۴۸-۵۴۹
  17. قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۱۳
  18. جرزى، محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی قرائات العشر، دارالفرقان، ص۱۰۹.
  19. صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶
  20. قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۱۳
  21. صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶
  22. آل قیس، قیس، الایرانیون و الادب العربی، تهران، ج۱، ص۲۴