اَبوبَکْرِ بْنِ عَیاش بن سالم حنّاط کوفی (متوفی ۱۹۳ق)، یکی از دو راوی قرائت کوفی از عاصم و از اصحاب حدیث است.

زندگی‌نامه

در منابع حدود ۱۴ نام برای ابن‌عیاش ذکر کرده‌اند؛ اما بیشتر ابوبکر و گاه شعبه به عنوان نام او شناخته شده است.[۱] او را مولای بنی‌کاهل از قبیله اسد دانسته‌اند.[۲]

ابوبکر بین سال‌های ۹۴-۹۷ق در کوفه زاده شد و در همانجا پرورش یافت.[۳] وی را از آن جهت که در کوفه با فروش گندم روزگار می‌گذراند، حَنّاط خوانده‌اند.[۴]

ابوبکر به گفته خود تا ۱۶ سالگی تلاش چندانی برای کسب دانش نداشته است،[۵] آنگاه ۳ سال نزد عاصم قرائت را فرا گرفت و همزمان با آن تفسیر را از کلبی و فقه را از مغیره آموخت.[۶]

مشایخ حدیثی

او از بسیاری مشایخ کوفه روایت حدیث کرده که از آن جمله می‌توان به ابواسحاق سبیعی، اعمش، استاد قرائتش عاصم،[۷] ابوسلیمان ضَبِّی[۸] و ابوقُدامَه فَدَّانِی[۹] اشاره کرد.

ناقلان روایات او

بسیاری از محدثان عراق همچون عبدالله بن مبارک، یحیی بن آدم، ابوداوود طیالسی، ابوبکر و عثمان پسران ابی شیبه، احمد بن حنبل، وکیع بن جرّاح و اسحاق بن راهویه از او روایت کرده‌اند.[۱۰]

ابوبکر همچنین مدتی در بغداد به نقل حدیث پرداخت و از جمله کسانی که در آنجا از وی استفاده برده‌اند، بشر حافی را می‌توان نام برد.[۱۱]

شخصیت علمی

ابوبکر در شعر و ادب نیز دستی داشته است، چنانکه در منابع، ابیاتی را به او نسبت داده‌اند.[۱۲] او با فرزدق و ذوالرمه دیداری داشته و ابیاتی از آن دو روایت کرده است.[۱۳]

همچنین در روایت حکایات و اخبار تاریخی سهم بسزایی دارد، چنانکه روایات متعددی از او در کتاب‌های تاریخی[۱۴] ضبط شده است.

از نظر رجالی، عقیلی[۱۵] و ابن عدی[۱۶] ابوبکر را در زمره ضعفا آورده‌اند، در حالی که ابن حبان[۱۷] و عجلی[۱۸] او را در شمار ثقات نام برده‌اند و یحیی بن معین[۱۹] او را صدوق خوانده است.

احمد بن حنبل و فضل بن دکین که از شاگردان وی بوده‌اند و نیز ابن سعد او را کثیر الغلط ذکر کرده‌اند.[۲۰]

راوی قرائت عاصم

شهرت اصلی ابوبکر در روایت قرائت عاصم است. به تصریح خود وی، از آنجا که کسی را در اقراء همپایه عاصم ندیده بوده، به ملازمت او درآمده و مدت ۳ سال به فراگیری قرائت از او پرداخته و تنها زمانی از وی جدا شده که حتی حرفی را وا نگذارده است. ابوبکر در این مدت سه بار قرآن را بر عاصم عرضه کرد.

برپایه اسانید کتب قرائت، تعداد زیادی از علما حروف قرائت عاصم را از وی روایت کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به یحیی بن آدم، کسایی، احمد بن جبیر انطاکی، هارون بن حاتم و یحیی بن سلیمان جعفری اشاره کرد، اما برخی نیز همچون یحیی بن محمد علیمی، ابو یوسف اعشی، عبدالرحمن بن ابی حماد، عروه بن محمد اسدی و سهل بن شعیب توانستند قرآن را بر وی عرضه دارند.[۲۱]

روایت ابوبکر از عاصم بیشتر از دو طریق یحیی بن آدم و یحیی بن محمد علیمی رواج یافت.[۲۲]

روایت ابوبکر در کتب مختلف قرائت ضبط شده و در موارد بسیاری با روایت حفص اختلاف دارد، تا آنجا که روایت ابوبکر و حفص از عاصم در حد دو قرائت مستقل، با یکدیگر اختلاف دارند.

شخصیت دینی و اخلاقی

ابوبکر را مردی عابد و ناسک که بر نماز و روزه و تلاوت قرآن مداومت داشت، وصف کرده‌اند[۲۳] اما برخی از روایاتی که درباره وی نقل شده، رنگ اغراق به خود گرفته است.[۲۴] با اینهمه روایات بسیاری وجود دارد که بر زهد او[۲۵] دلالت می‌کند.

از این‌رو ابوبکر پیوسته مورد ستایش بزرگان و علما قرار می‌گرفت و در مجالس و محافل گوناگون شرکت می‌کرد، تا آنجا که بدون اجازه بر موسی بن عیسی والی کوفه وارد می‌شد[۲۶] و حتی علمای دیگر را که برخی از آنان استاد وی بوده‌اند، مورد امر و نهی قرار می‌داد.[۲۷]

ابوبکر با هارون عباسی نیز مراوده داشته، بارها برای او احادیثی روایت کرده و مورد نقد او قرار گرفته است.[۲۸]

مذهب

در منابع، گاهی از گرایش ابن عیاش به تشیع سخن رفته است. برقی او را در شمار اصحاب امام جعفر صادق(ع) ذکر کرده است.[۲۹] برخی وی را از سنیان محب اهل‌بیت(ع) دانسته‌اند.[۳۰] در روایات آمده است که وی با فقه اهل‌بیت(ع) آشنا بود.[۳۱] همچنین به ارادت شدید او به حضرت علی(ع) اشاره شده است،[۳۲] تا آنجا که نقل شده، آن حضرت را نسبت به شیخین[۳۳] و نیز عثمان[۳۴] افضل می‌دانست.

البته او روایاتی در تفضیل ابوبکر و استدلال بر خلافت وی[۳۵] و نیز برخوردهای شدیدی نسبت به شیعیان داشت.[۳۶]

اعتراض به تخریب مقبره امام حسین(ع)

ابوبکر در زمان ولایت موسی بن عیسی بر کوفه به ویران کردن مقبره امام حسین(ع) اعتراض نمود و در این راه مصائب فراوانی تحمل کرد.[۳۷]

آثار

از نظر تألیف، اگرچه احمد بن حنبل به نوشته‌هایی از ابوبکر در حدیث، اشاره کرده است،[۳۸] ولی دیگر منابع به تألیفی از او اشاره نمی‌کنند و تنها برخی سخنان کوتاه و گاه حکمت‌آمیز وی به‌طور پراکنده در منابع آمده است.[۳۹] همچنین برخی از گردآورندگان حدیث از جمله صاحبان صحاح سته به استخراج احادیث او پرداخته‌اند.[۴۰]

پانویس

  1. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۲-۳۷۵؛ معجم الادباء، ج۷، ص۹۰-۹۱.
  2. التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۴۹.
  3. المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۵۰، ۱۸۲؛ الثقات، ج۷، ص۶۷۰؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۳.
  4. الانساب، ج۴، ص۲۷۰؛ نیز نک: تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۱، که در آن حَنّاط به خیاط تحریف شده است.
  5. معجم الادباء، ج۷، ص۹۶-۹۷.
  6. معجم الادباء، ج۷، ص۹۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۵۰۲-۵۰۳.
  7. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۱-۳۷۲.
  8. خزاز رازی، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ۱۴۰۱ق، ص۱۰۶.
  9. شیخ صدوق، الامالی، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.
  10. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۱-۳۷۲؛ تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۱۳۲-۱۳۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۴۹۶.
  11. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۱-۳۷۲؛ البدایة، ج۱۰، ص۲۹۷.
  12. نک : تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۸۱-۳۸۲؛ معجم الادباء، ج۷، ص۱۰۶.
  13. الکامل، ج۱، ص۱۱۸؛ معجم الادباء، ج۷، ص۹۳-۹۹-۱۰۰.
  14. تاریخ ابوزرعه، ج۱، ص۲۹۵، ۴۷۹، جاهای مختلف؛ اخبار القضاة، ج۱، ص۹۳، ج۲، ص۳، جاهای مختلف؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۳۳، ج۴، ص۲۰۴، جاهای مختلف؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص۵۰، ۱۸۳، جاهای مختلف؛ تذکرة الاولیاء، ص۲۶۴-۲۶۵.
  15. الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۱۸۸-۱۹۰.
  16. الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۲-۱۳۴۵.
  17. الثقات، ج۷، ص۶۶۸-۶۷۰.
  18. تاریخ الثقات، ص۴۹۲.
  19. معرفة الرجال، ج۱، ص۶۹، ۸۲.
  20. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۸، ۳۷۹؛ الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۶۹.
  21. غایة النهایة، ج۱، ص۳۲۶.
  22. النشر، ج۱، ص۱۴۶-۱۵۱.
  23. الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۶۹؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۴.
  24. نک: الثقات، ج۷، ص۶۶۹-۶۷۰؛ تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۸۲-۳۸۴؛ حلیة الاولیاء، ج۸، ص۳۰۳.
  25. صفة الصفوة، ج۳، ص۱۶۵-۱۶۶؛ نیز نک: تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۸۰-۳۸۱.
  26. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۵، ۳۸۱.
  27. الثقات، ج۷، ص۶۶۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۵۰۰.
  28. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۵؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۲-۱۳۴۳؛ معجم الادباء، ج۷، ص۱۰۱-۱۰۵.
  29. رجال، ص۴۳.
  30. نراقی، شعب المقال، ۱۴۲۲ق، ص۲۲۵؛ علیاری تبریزی، بهجة الآمال، ۱۴۱۲ق، ج‏۷، ص۳۹۱.
  31. الکافی، ج۵، ص۱۷۳.
  32. مناقب، ج۳، ص۱۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۶۱
  33. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۶؛ معجم الادباء، ج۷، ص۹۵
  34. الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۲؛ معجم الادباء، ج۷، ص۹۵.
  35. الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۲؛ تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۷؛ معجم الادباء، ج۷، ص۹۴-۹۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۳۹.
  36. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۷.
  37. امالی، ص۳۲۹-۳۳۳.
  38. تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۷۹.
  39. الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۴۲؛ حلیة الاولیاء، ج۸، ص۳۰۳-۳۰۴؛ معرفة القراء الکبار، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۴؛ صفة الصفوة، ج۳،ص۱۶۵.
  40. تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۱۳۶.

منابع

  • ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
  • ابن ابی داوود، عبدالله، المصاحف، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • ابن جزری، محمدبن محمد، غایة النهایه، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
  • ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶.
  • ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش سترستن، لیدن، ۱۳۲۵ق.
  • ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب، قم، چاپخانه علمیه.
  • ابن عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، عمّان، دارالبشیر.
  • ابن کثیر، البدایة.
  • ابن مجاهد، احمدبن موسی، السبعة فی القراءات، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۷۲م.
  • ابوزرعه، عبدالرحمن بن عمرو، تاریخ، به کوشش شکرالله قوجانی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
  • ابونعیم اصفهانی، احمدبن عبدالله، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الصغیر، به کوشش محمد ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • برقی، احمدبن محمد، الرجال، به کوشش جلال‌الدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ق.
  • بسوی، یعقوب ابن سفیان، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق و مصحح: حسینی کوه‌کمری، عبداللطیف،‏ قم، بیدار، 1401ق
  • خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
  • ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و نذیر حمدان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
  • سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
  • طبری، تاریخ.
  • طوسی، محمدبن حسن، امالی، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • عجلی، احمدبن عبدالله، تاریخ الثقات، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
  • عطار، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
  • عقیلی، محمدبن عمرو، کتاب الضعفاء الکبیر، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، به کوشش علی‌اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
  • مبرد، محمدبن یزید، الکامل، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • مزی، یوسف بن عبدالحمن، تهذیب الکمال، نسخه خطی کتابخانه احمد ثالث استانبول، شم ۲۸۴۸.
  • وکیع، محمدبن خلف، اخبار القضاة، قاهره، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
  • همو، النشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، کتابخانه مصطفی محمد.
  • همو، معرفة القراء الکبار، به کوشش محمد سیدجادالحق، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • یاقوت حموی، معجم الادبا.
  • یحیی بن معین، معرفة الرجال، به کوشش محمد کامل قصار و محمد مطیع حافظ، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • شیخ صدوق، الامالی، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.


پیوند به بیرون