پرش به محتوا

قاسم بن حسن(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۱: خط ۷۱:
{{یاران امام حسین}}
{{یاران امام حسین}}


[[ar:القاسم بن الحسن بن علي]]
[[en: Qasim b. al-Hasan]]
[[ur:قاسم بن حسن]]
[[tr:Hz. Kasım b. Hasan]]
[[es:Qasim Ibn Hasan]]
[[id:Qasim bin Hasan]]


<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
خط ۹۵: خط ۸۹:
  | توضیحات =  
  | توضیحات =  
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>
[[ar:القاسم بن الحسن بن علي]]
[[en: Qasim b. al-Hasan]]
[[ur:قاسم بن حسن]]
[[tr:Hz. Kasım b. Hasan]]
[[es:Qasim Ibn Hasan]]
[[id:Qasim bin Hasan]]
[[fr:Qasim b. Hasan (a)]]


[[رده:فرزندان امام حسن مجتبی]]
[[رده:فرزندان امام حسن مجتبی]]

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۳

قاسم بن حسن(ع)
آرامگاه شهدای کربلا
آرامگاه شهدای کربلا
نامقاسم بن حسن
زادگاهمدینه
درگذشت۱۰ محرمسال ۶۱ هجری
مدفنکربلا
محل زندگیمدینه
پدرامام حسن (ع)
امامزادگان مشهور
عباس بن علیزینب کبریفاطمه معصومهسید محمدشاهچراغسیده نفیسه
سایر امامزادگان


قاسم بن حسن (شهادت سال ۶۱ هجری) از فرزندان امام حسن(ع) است که در واقعۀ کربلا به شهادت رسید. او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین(ع) که نظر او را در مورد مرگ پرسید، مرگ را شیرین‌تر از عسل دانست. در محافل عزاداری و روضه‌خوانی از ادواج وی با یکی از دختران امام حسین(ع) تحت عنوان عروسی قاسم یاد می‌شود. محققان در صحت این گزارش تردید دارند و برخی آن را نادرست دانسته‌اند. در عرف عزاداری شیعیان ایران، شب ۶ محرم به قاسم اختصاص دارد.

معرفی

تاریخ ولادت قاسم بن حسن ثبت نشده است. با این حال در مقتل خوارزمی آمده است که وی به سن بلوغ نرسیده بود،[۱] و در لباب الانساب سن وی به هنگام شهادت ۱۶ سال ثبت شده است.[۲]

شیخ مفید، مادر قاسم و عبدالله و عمرو بن حسن را یک کنیز دانسته است،[۳] اما در مقاتل الطالبین، مادر او و ابوبکر بن حسن مشترک دانسته شده است.[۴]

حضور در واقعه کربلا

در شب عاشورای سال ۶۱ق هنگامی که امام حسین(ع) به یارانش خبر داد که روز بعد کشته می شوند، قاسم بن حسن از او پرسید: آیا من هم کشته می‌شوم؟ امام حسین از او پرسید: مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم مرگ را در نزد خود شیرین‌تر از عسل توصیف کرد.[۵]

قاسم بن حسن روز عاشورا به حضور امام حسین(ع) آمد تا اجازه‌ی جنگیدن با دشمنان را بگیرد. امام حسین او را در آغوش گرفت و مدتی گریه کرد. قاسم اصرار می‌کرد و دست امام حسین(ع) را می‌بوسید تا این‌که امام به او اجازه داد. قاسم در حالی که اشک از چشمانش می‌ریخت به سمت میدان رفت و چنین رجز می‌خواند: الگو:شعر۲

شهادت

رزم حضرت قاسم در واقعه عاشورا. تابلوی کاشیکاری در تکیه معاون الملک

ابوالفرج اصفهانی قاتل قاسم بن حسن را عمرو بن سعید بن نفیل ازدی معرفی کرده است.[۶] بنا بر آنچه که ابومخنف از حمید بن مسلم نقل کرده، نوجوانی که چهره‌اش همانند نیمه‌ی ماه می‌درخشید، شمشیری در دست داشت و پیراهنی بلند پوشیده بود، وارد میدان شد و ایستاد تا بند کفش خود را ببندد. افراد زیادی او را محاصره کرده بودند، اما او به همه چیز بی‌اعتنا بود. در این هنگام ابن نفیل ازدی گفت: بر این نوجوان سخت حمله می‌کنم. حمید گفت: «آن‌هایی که او را محاصره کردند کفایت می‌کند، به خدا سوگند! اگر او بر من حمله کند به سوی او دست دراز نخواهم کرد.» اما ابن نفیل گفت: «اما من بر این نوجوان سخت حمله می‌کنم.» قاسم بن حسن با آن جماعت درگیر شد و ابن نفیل ازدی که در کمین قاسم بود، با شمشیر بر سر وی زد و سرش شکافته شد.[۷]

واکنش امام حسین به شهادتش

سید بن طاووس در لهوف شهادت وی را چنین نقل کرده است: پس از آنکه ابن فضیل ازدی ضربه‌ای بر سر قاسم زد، سرش شکافته شد و بر صورت به زمین افتاد و فریاد زد یا عمّاه! حسین(ع) مانند باز شکاری خود را به او رساند و مانند شیری خشمگین حمله برده، ابن فضیل را با شمشیر زد، او دستش را سپر کرد، دستش از آرنج قطع شد. فریادی زد که همه لشکریان صدای او را شنیدند و لشکر کوفه برای نجات او حمله آوردند، اما زیر دست و پای آنان به هلاکت رسید. همچنین از راوی نقل کرده، وقتی که گرد و غبار که فرو نشست، حسین(ع) را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده است و او در حال جان دادن بود.

حسین(ع) گفت لعنت خدا بر گروهی که تو را کشتند، در روز قیامت پدرت و جدت از آنها خونخواهی خواهند کرد. سپس فرمود به خدا قسم بر عمویت سخت است که او را صدا بزنی اما او اجابت نکند یا اگر اجابت کند، سودی نداشته باشد؛ به خدا قسم امروز روزی است که دشمنان عمویت فراوان و یارانش اندکند!
سپس آن جوان را بر سینه گرفت و او را نزد دیگر کشته‌شدگان بنی هاشم[۸] در کنار علی اکبر فرزندش خواباند.[۹] آنگاه رو به آسمان کرد و گفت: «پروردگارا! اینان را نابود کن به طوری که یک نفرشان رها نگردد و آمرزش و مغفرتت را برای همیشه از آنان بگیر. ای پسرعموهایم و ای بستگانم صبر پیشه کنید، سوگند به خدا بعد از امروز هرگز ناگواری و ناراحتی نخواهید دید.»[۱۰]

عروسی قاسم

در محافل عزاداری و روضه‌خوانی، مشهور است که قاسم با یکی از دختران امام حسین(ع) ازدواج کرده بود؛ اما برخی از محققان در صحت این گزارش تردید دارند و برخی آن را نادرست دانسته‌اند. مرتضی مطهری برآن است یکی از اموری که از تعزیه‌خوانی‌های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد، عروسی قاسم بود، درصورتی که این قضیه در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد. وی از محدث نوری، نقل می‌کند که: اول کسی که این قضیه را در کتابش نوشته است، ملاحسین کاشفی در کتاب «روضة الشهداء» بود و اصل قضیه صددرصد دروغ است.[۱۱]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۵م.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، شرح و تحقیق: سید احمد صقر، قم، انتشارات الشریف الرضی، ۱۴۱۶ق/۱۳۷۴ش.
  • البیهقی، ابوالحسن علی، لباب الانساب، تحقیق: سید مهدی رجائی، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۱۰ق.
  • المکّی، الموفق بن احمد، مقتل الخوارزمی، تحقیق: شیخ محمد سماوی، قم، انتشارات انوار الهدی، ۱۴۱۸ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، مقتل الحسین علیه‌السلام المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.



  1. خوارمی، مقتل الخوارزمی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۱.
  2. بیهقی، لباب الانساب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۰۱.
  3. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۰.
  4. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۶ق، ص۹۲.
  5. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ج۱۷، ص۸۱-۸۲.
  6. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۶ق، ص۹۳.
  7. وقعة الطف، ص۲۴۴.
  8. سید بن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۶۸–۶۹.
  9. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۶ق، ص۹۳.
  10. مقرم، مقتل الحسین، ص۳۳۲؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۲۸.
  11. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ج۱۷، ص۷۷.