حسن بن زید بن حسن
اطلاعات کلی | |
---|---|
لقب/کنیه | ابومحمد |
شهرت | مدنی و هاشمی |
نسب | نوه امام حسن(ع) |
خویشاوندان سرشناس | پدرش زیدوسیده نفیسه دختر اوست |
اطلاعات دیگر | |
پیشه | حسن بن زید به عباسیان متمایل بود، قائل به امامت امامان شیعه(ع) نبود، اما به سه خلیفه نخست نیز اعتقادی نداشت |
فعالیتها | اولین علوی بود که شعار عباسیان را برگزید و جامه سیاه پوشید |
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
حسن بن زیدبن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) (۸۳-۱۶۸ق)، نوه امام حسن(ع) و از مشاهیر بنی هاشم در قرن دوم است. سیده نفیسه دختر اوست.
حسن بن زید، بین سالهای ۱۵۰ تا ۱۵۵ق، از طرف منصور عباسی حاکم مدینه بود. اتهام آتش زدن خانه امام صادق(ع)، رابطه خوب با بنی عباس و یاری آنان در دستگیری نوادگان حسن مثنی -که نوادگان عمویش بودند- از نقاط سیاه زندگی او در نگاه شیعیان است.
خانواده، کنیه و لقب
پدرش زید فرزند امام حسن(ع) بود که مدتی متولی صدقات پیامبر اکرم(ص) بود.[۱] مادرش کنیزی[۲]به نام زُجاجَه و ملقب به رَقْرَق بود.[۳]
- فرزندان
ابن حجر عسقلانی[۴] سیده نَفیسه را -که مدفنش در مصر است- دختر حسن بن زید دانسته است. ابنسعد[۵]و طبری[۶]از نُه پسرِ حسن بن زید نام بردهاند؛ اما بهگفته ابنعنبه[۷]، از وی هفت پسر باقی ماند. حسن بن زید دختری به نام امّ کلثوم نیز داشت که به همسری ابوالعباس سفّاح، اولین خلیفه عباسی، درآمد[۸]. نسل زید بن حسن بن علی فقط با پسرش، حسن، ادامه یافت.[۹]
- کنیه و لقب
از او با نسبتهای مدنی و هاشمی یاد شده[۱۰]و کنیهاش ابومحمد بوده است.[۱۱]
روایت حدیث
او از راویان حدیث بوده و از پدرش و پسرعمویش عبدالله محض و دیگران روایت کرده است. شیخ طوسی[۱۲] نام وی را در زمره اصحاب امام صادق(ع) درج کرده ولی مراد او از این تعبیر، صرفاً همدوره بودن است.[۱۳]
راویان از او
در منابع رجالی اهل سنّت، حسن بن زید را ثقه دانستهاند.[۱۴] از جمله راویان از او میتوان به این افراد اشاره کرد:
جهتگیری اعتقادی، سیاسی
حسن بن زید به عباسیان متمایل بود.[۱۶] وی، قائل به امامت امامان شیعه(ع) نبود، اما به سه خلیفه نخست نیز اعتقادی نداشت.[۱۷]
در جریان پیروزی دعوت و استقرار خلافت عباسیان، حسن بن زید از هواداران آنان بود.[۱۸] او اولین علوی بود که شعار عباسیان را برگزید و جامه سیاه پوشید.[۱۹]
او عباسیان را برضد فرزندان و نوادگان عمویش، حسن مثنّی، (که عباسیان او را حبس کرده بودند) یاری میکرد،[۲۰] چنانکه اخباری را که درباره نفس زکیه و قیام وی به دست آورده بود، در اختیار منصور عباسی نهاد. ازاینرو، موسی بن عبداللّه بن حسن همیشه میگفت: «خداوندا خون ما را از حسن بن زید بخواه و انتقام ما را از او بگیر».[۲۱]
پس از قیام محمد بن عبدالله، عیسی بن موسی عباسی (سردار منصور عباسی) سر محمد را به همراه سرهای کشتگان دیگر توسط قاسم، فرزند حسن بن زید، برای منصور عباسی فرستاد و بشارت فتح داد. هنگامی که سر محمد نزد منصور رسید، حسن بن زید نزد منصور بود. سر را که دید، بر او سخت گران آمد اما از ترس منصور، حرفی نزد. سپس گفت: «ای کاش تن به اطاعت میداد و چنین نمیکرد که کشته شود.»[۲۲]
پس از شکست قیام ابراهیم بن عبدالله، برادر محمد بن عبداللّه، سر او را نیز نزد منصور فرستادند، مردم بر او وارد میشدند و به ابراهیم و بستگانش بد میگفتند، تا اینکه حسن بن زید وارد شد. سر را به او نشان دادند، رخسار او دگرگون شد و خطاب به منصور گفت: «ای امیرمؤمنان بهخدا قسم او را کشتی در حالی که بسیار روزهدار و شب زندهدار بود. دوست نداشتم که گناه کشتن او را بر عهدهگیری.»[۲۳]
حاکمیت مدینه و عزل از آن
در سال ۱۵۰ق، منصور، حسن بن زید را به حکومت مدینه منصوب کرد.[۲۴] در سال ۱۵۵ق، منصور به او بدگمان شد و بر او خشم گرفت و او را از امارت مدینه عزل کرد و در بغداد به زندان افکند و اموال وی را مصادره کرد.[۲۵] مهدی عباسی، که ولیعهد بود، نهانی در نامهای به عبدالصمدبن علی، حاکم جدید مدینه، نوشت که با حسن بن زید مدارا کند.[۲۶] مهدی پس از رسیدن به خلافت، حسن بن زید را از زندان آزاد کرد و اموالش را پس داد و او را مقرب خویش ساخت.[۲۷] بنابر بعضی روایات تاریخی، پس از مرگ منصور در ۱۵۸، حسن بن زید در سرایی که جنازه منصور در آن بود، حضور یافت و سپس با موسی، پسر مهدی، به نیابت از مهدی، بیعت کرد.[۲۸] از این روایات چنین برمیآید که حداقل اندکی پیش از مرگ منصور، حسن بن زید از زندان آزاد شده بوده است.
آتش زدن خانه امام صادق(ع)
به روایت کلینی حسن بن زید هنگامی که والی حرمین (مکه و مدینه) بود، به دستور منصور عباسی، خانه امام صادق(ع) را آتش زد. در و دهلیز خانه امام(ع) در آتش سوخت و امام(ع) درحالی که از میان آتش عبور میکرد، از خانه خارج شد و گفت:
- من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) هستم؛ من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم.[۲۹]
ولی با توجه به اینکه منابع تاریخی آغاز حکمرانی حسن بن زید را دو سال پس از وفات امام صادق (ع) گزارش کردهاند، این ماجرا مخدوش به نظر میرسد. وی از سال ۱۵۰ تا ۱۵۵ق حکمران مدینه بود[۳۰] و امام صادق (ع) در سال ۱۴۸ق. وفات یافت.
وفات
در سال ۱۶۸ق، حسن بن زید بههمراه مهدی عباسی عازم مکه شد، اما در جایی بهنام حاجر، در پنج میلی مدینه، درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. او در زمان مرگ ۸۵ سال داشت.[۳۱]
پانویس
- ↑ ابنعِنَبَه، ص۶۹.
- ↑ ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۲.
- ↑ ابنعِنَبَه، ص۷۰.
- ↑ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص۲۵۹
- ↑ ابن سعد، طبقات، ج ۷، ص۵۴۲ـ۵۴۳
- ↑ طبری، ج ۱۱، المنتخب من کتاب ذیل المذیل من تاریخ الصحابة و التابعین، ص۶۵۹.
- ↑ ابن عنبه، ص۷۰ به بعد
- ↑ ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۲؛ طبری، ج ۱۱، ص۶۵۹.
- ↑ ابنعنبه، ص۷۰.
- ↑ رجوع کنید به طوسی، ص۱۷۹؛ خطیب بغدادی، ج ۸، ص۲۶۹.
- ↑ رجوع کنید به ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۲.
- ↑ طوسی، ص ۱۷۹.
- ↑ در این باره رجوع کنید به شوشتری، ج ۱، ص۲۹.
- ↑ رجوع کنید به ابنحِبّان، ج ۶، ص۱۶۰.
- ↑ رجوع کنید به ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص۲۵۸ـ۲۵۹.
- ↑ ابناثیر، ج ۶، ص۸۰.
- ↑ شوشتری، ج ۳، ص۲۴۸.
- ↑ مامقانی، ج ۱۹، ص۲۳۰.
- ↑ ابنعنبه، ص۷۰.
- ↑ رجوع کنید به ابناثیر، ج ۵، ص۵۲۱ـ۵۲۲؛ ابنعنبه، ص۷۰.
- ↑ ابناثیر، ج ۵، ص۵۱۴؛ ابنعنبه، ص۷۰؛ مامقانی، ج ۱۹، ص۲۳۰.
- ↑ ابناثیر، ج ۵، ص۵۵۰.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۷۸.
- ↑ طبری، ج ۸، ص۳۲؛ ابناثیر، ج ۵، ص۵۹۳.
- ↑ ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۳؛ طبری، ج ۸، ص۴۹؛ ابناثیر، ج ۶، ص۸۰.
- ↑ ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۳.
- ↑ ابنسعد، ج ۷، ص۵۴۳؛ ابناثیر، ج ۶، ص۸۰.
- ↑ رجوع کنید به طبری، ج ۸، ص۱۱۱ـ۱۱۲؛ ابناثیر، ج ۶، ص۳۲ـ۳۳
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص۴۷۲.
- ↑ طبری، ج ۸، ص۳۲ و ۴۹
- ↑ ابنسعد، ج۷، ص۵۴۳؛ خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۶۹، ۲۷۴؛ قس ابنعنبه، ص۷۰.
منابع
- ابناثیر.
- ابنحِبّان، کتابالثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت، بیتا.
- عسقلانى، ابنحجر، تقریب التهذیب، چاپ صغیراحمد شاغف پاکستانى، ریاض، ۱۴۱۳.
- همو، کتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
- ابنسعد، (قاهره) .
- ابنعِنَبَه، عمدة الطّالب فى انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آلطالقانى، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
- بغدادى، خطیب.
- شوشترى.
- طبرى، تاریخ (بیروت).
- طوسى، محمدبن حسن، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم، ۱۴۱۵ق.
- کلینى.
- مامقانى، عبداللّه، تنقیح المقال فى علم الرجال، چاپ محیی الدین مامقانى، ۱۴۲۳.
- یعقوبى، تاریخ.
- EI2, s.v. "Al-Hasan b. Zayd b. al-Hasan" (by Fr. Buhl.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دانشنامه جهان اسلام