سوره حاقه

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از سوره الحاقه)
سوره حاقه
حاقه
شماره سوره۶۹
جزء۲۹
نزول
ترتیب نزول۷۸
مکی/مدنیمکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات۵۲
تعداد کلمات۲۶۱
تعداد حروف۱۱۳۳


سوره حاقه شصت و نهمین سوره قرآن و از سوره‌های مکی است که در جزء ۲۹ جای گرفته است. این سوره به دلیل اینکه در سه آیه اول آن، سه بار واژه الحاقه آمده، حاقه نامیده شده است. منظور از حاقه، روز قیامت است.
موضوع اصلی این سوره، معاد و توصیف روز قیامت است که وقوع آن را حتمی دانسته و درباره عاقبت کسانی که منکر قیامت شدند سخن گفته است. از آیات مشهور این سوره آیه ۴۴ـ۴۶ است که می‌گوید اگر پیامبر(ص) سخنی را به دروغ به خدا نسبت دهد، خداوند از او انتقام خواهد گرفت و رگ قلبش را قطع خواهد کرد. در روایات آمده است هر کس سوره حاقه را قرائت کند، خداوند در حسابرسیِ او آسان می‌گیرد و خواندن این سوره در نمازهای واجب و نافله‌ها از آثار ایمان به خدا و پیامبر اوست.

معرفی

  • نامگذاری

در سه آیه نخست این سوره از «حاقه» سخن گفته شده و به‌همین دلیل این سوره را الحاقه می‌نامند. مراد از حاقه روز قیامت است. حاقه از حق گرفته شده و به معنای آن چیزی است که حتمی، مقرر و واقعی است.[۱]

  • ترتیب و محل نزول

سوره حاقه، جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول هفتاد و هشتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، شصت و نهمین سوره است[۲] و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.

  • تعداد آیات و دیگر مشخصات

سوره حاقه ۵۲ آیه، ۲۶۱ کلمه و ۱۱۳۳ حرف دارد و جزو سوره‌های مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) است.[۳]

محتوا

موضوع اصلی سوره حاقه،‌ یادآوری قیامت است. موضوعات محوریِ این سوره عبارت‌اند از:

  • ذکر اجمالی امت‌های گذشته که منکر قیامت بودند، به‌ویژه قوم عاد و ثمود و فرعون؛
  • بیان احوال روز قیامت و تقسیم شدن مردم به دو گروه اصحاب یمین و شمال که گروه‌های سعادتمند و بدعاقبت هستند؛
  • تصدیق گفته‌های قرآن و عظمت آن.[۴]

آیه دوازدهم در شأن امام علی(ع)

در روایت آمده است وقتی آیه ۱۲ سوره الحاقه نازل شد، «لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَ‌ةً وَتَعِیهَا أُذُنٌ وَاعِیةٌ: تا آن(غرق کافران و نجات مومنان) را برای شما [مایه‌] تذكری گردانیم و گوش‌های شنوا آن را نگاه دارد»، پیامبر(ص) به امام علی(ع) گفت که منظور [از اُذُن در] آیه، گوش‌های توست.[۶] از امیرالمؤمنین نیز روایت شده است که «من آن گوش شنوا هستم».[۷] برخی مفسران اهل سنت هم این آیه را درباره امام علی(ع) دانسته‌اند.[۸]

همچنین در بسیاری از کتاب‌های تفسیری و حدیثی آمده است پیامبر(ص) هنگام نزول این آیۀ گفت: «من از خدا خواستم كه گوش علی را از این گوش‌های شنوا و نگهدارندۀ حقایق قرار دهد». از امام علی(ع) نقل شده است: «من هیچ سخنی بعد از آن، از رسول خدا نشنیدم كه آن را فراموش كنم؛ بلكه همیشه آن را به خاطر داشتم».[۹]

آیات مشهور

  • وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ (آیات ۴۴ـ۴۶)

ترجمه: اگر او (پیامبر) سخنی دروغ بر ما می‌بست، ما او را با قدرت می‌گرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم.

این آیات تهدید می‌کنند اگر پیامبر(ص) سخنی را به دروغ به خداوند نسبت دهد، خداوند از او انتقام خواهد گرفت. یعنی مراد این آیات این است که ممکن نیست فرستاده خداوند چنین عملی انجام دهد. پس پیامبر(ص) در گفتارش صادق است و آنچه می‌گوید کلام الهی است. یادآوری این نکته نیز ضروری است که آیه خطاب به پیامبری است که از سوی خدوند مبعوث شده و در رسالتش صادق است وتهدید متوجه اوست، نه این که هر کس به دروغ ادعای پیامبری کرد حتماً مشمول این تهدید خواهد شد زیرا برخی از این مدعیان نبوت گرفتار عذاب نشده‌اند.[۱۰] در تفسیر البرهان در روایتی آمده‌است هنگامی که پیامبر گفت «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏» (حدیث غدیر)، عَدوی[یادداشت ۱] گفت: این را خدا نگفته‌است و او بر خداوند بسته‌است. در این هنگام آیه «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا...» نازل شد.[۱۱]

  • لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ (آیه۱۲)

ترجمه: تا آن(غرق کفار و نجات مؤمنان) را براى شما [مايه‌] تذكرى گردانيم و گوش‌هاى شنوا آن را نگاه دارد. در روایات فراوانی که از اهل سنت و شیعه نقل شده منظور از «اذن واعیه» بر طبق تصریح رسول خدا(ص) شخص امیرالمؤمنین(ع) است. ابن عباس در روایتی از پیامبر(ص) نقل کرده که پیامبر(ص)به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (ع) فرمود: «یا علی! خداوند به من امر کرده که به تو نزدیک شوم و از تو دور نباشم ( تو را به خود نزدیک سازم و از خود دورت نکنم) و تو و کسانی را که تو را دوست دارند دوست داشته باشم و به تو یاد بدهم و تو گوش فرا دهی و شایسته است بر خدا که تو گوش فرا دهی، پس خداوند نازل کرد: وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ. پیامبر (ص) فرمود: «یا علی از پروردگارم خواستم که گوش تو را چنین کند». علی (علیه السلام) می‌گفت: «از وقتی که این آیه نازل شد، گوش من چیزی را از خیر و علم و قرآن نشنیده مگر این‌که آن را فهمیده و حفظ کرده‌ام».[۱۲][یادداشت ۲] علامه طباطبائی نویسنده تفسیر المیزان براین باور است که در این آیه به هر دو گونه هدایت یعنی هدایت به معنی نشان دادن راه (ارائة الطریق)و به معنای رساندن به مقصود ( الایصال الی المطلوب) اشاره شده است. زیرا از سنت‌های الهی این است که هر موجودی را به کمال لایقش برساند و به همین جهت هر موجودی مجهز به ابزار رسیدن به هدف مورد نظر می‌باشد. انسان نیز از این قانون و سنت الهی استثنا نیست و يكى از سنت‌هاى الهى اين است كه بشر را از راه ارائه طريق به سوى سعادت حياتش هدايت كند. جمله‌(لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً) به اين معنا ( ارائه طریق)اشاره مى‌كند چون تذكره به معناى اين است كه راه سعادت او را به يادش بياورند، و اين مستلزم آن نيست كه آدمى تذكر هم پيدا بكند، و حتما راه سعادت را پيش بگيرد، ممكن است تذكر در او اثر بكند، و ممكن هم هست اثر نكند.يكى ديگر از سنت‌هاى الهى اين است كه همه موجودات را به سوى كمالشان هدايت كند، و به سوى آن نقطه به حركتشان در آورد، و به آن نقطه برساند، جمله‌(وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ) به همين معنا ( ایصال الی المطلوب) اشاره دارد، چون وَعْى - فرا گرفتن- يكى از مصاديق هدايت شدن به هدايت ربوبى است. [۱۳]

فضیلت و خواص

از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره حاقه را قرائت کند، خداوند در حسابرسیِ او آسان می‌گیرد.[۱۴] از امام باقر(ع) نقل شده است كه سوره حاقّه را بسیار بخوانید؛ زیرا قرائت آن در نمازهای واجب و نافله‌ها از آثار ایمان به خدا و پیامبر اوست و كسی كه آن را بخواند تا روزی كه خدا را ملاقات کند، دینش محفوظ خواهد ماند. [۱۵]

متن و ترجمه سوره حاقه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

﴿الْحَاقَّةُ ۝١ مَا الْحَاقَّةُ ۝٢ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ۝٣ كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ۝٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ۝٥ وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ۝٦ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ۝٧ فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ ۝٨ وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ۝٩ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً ۝١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ۝١١ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ۝١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ۝١٣ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ۝١٤ فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ۝١٥ وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ۝١٦ وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ۝١٧ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْكُمْ خَافِيَةٌ ۝١٨ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ۝١٩ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ ۝٢٠ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ۝٢١ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ۝٢٢ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ ۝٢٣ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ۝٢٤ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ ۝٢٥ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ ۝٢٦ يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ ۝٢٧ مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ ۝٢٨ هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ ۝٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ۝٣٠ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ۝٣١ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ ۝٣٢ إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ ۝٣٣ وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ۝٣٤ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ ۝٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ ۝٣٦ لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ۝٣٧ فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ۝٣٨ وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ۝٣٩ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ۝٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ ۝٤١ وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ۝٤٢ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ۝٤٣ وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ۝٤٤ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ۝٤٥ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ۝٤٦ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ ۝٤٧ وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ ۝٤٨ وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ ۝٤٩ وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ ۝٥٠ وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ ۝٥١ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ۝٥٢

﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. آن رخ دهنده ۝١ چیست آن رخ دهنده ۝٢ و چه دانی که آن رخ دهنده چیست ۝٣ ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند ۝٤ اما ثمود به [سزای] سرکشی [خود] به هلاکت رسیدند ۝٥ و اما عاد به [وسیله] تندبادی توفنده سرکش هلاک شدند ۝٦ [که خدا] آن را هفت‌شب و هشت روز پیاپی بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده می‌دیدی گویی آنها تنه‌های نخلهای میان تهی‌اند ۝٧ آیا از آنان کسی را بر جای می‌بینی ۝٨ و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و [مردم] شهرهای سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند ۝٩ و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچی کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنی سخت فرو گرفت ۝١٠ ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتی‌سوار نمودیم ۝١١ تا آن را برای شما [مایه] تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد ۝١٢ پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود ۝١٣ و زمین و کوه‌ها از جای خود برداشته شوند و هر دوی آنها با یک تکان ریز ریز گردند ۝١٤ پس آن روز است که واقعه [آنچنانی] وقوع یابد ۝١٥ و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد ۝١٦ و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته] بر سر خود برمی‌دارند ۝١٧ در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه می‌شوید [و] پوشیده‌ای از شما پوشیده نمی‌ماند ۝١٨ اما کسی که کارنامه‌اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید ۝١٩ من یقین داشتم که به حساب خود می‌رسم ۝٢٠ پس او در یک زندگی خوش است ۝٢١ در بهشتی برین ۝٢٢ [که] میوه‌هایش در دسترس است ۝٢٣ بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهای گذشته انجام دادید ۝٢٤ و اما کسی که کارنامه‌اش به دست چپش داده شود گوید ای کاش کتابم را دریافت نکرده بودم ۝٢٥ و از حساب خود خبردار نشده بودم ۝٢٦ ای کاش آن [مرگ] کار را تمام می‌کرد ۝٢٧ مال من مرا سودی نبخشید ۝٢٨ قدرت من از [کف] من برفت ۝٢٩ [گویند] بگیرید او را و در غل کشید ۝٣٠ آنگاه میان آتشش اندازید ۝٣١ پس در زنجیری که درازی آن هفتاد گز است وی را در بند کشید ۝٣٢ چرا که او به خدای بزرگ نمی‌گروید ۝٣٣ و به اطعام مسکین تشویق نمی‌کرد ۝٣٤ پس امروز او را در اینجا حمایتگری نیست ۝٣٥ و خوراکی جز چرکابه ندارد ۝٣٦ که آن را جز خطاکاران نمی‌خورند ۝٣٧ پس نه [چنان است که می‌پندارید] سوگند یاد می‌کنم به آنچه می‌بینید ۝٣٨ و آنچه نمی‌بینید ۝٣٩ که [قرآن] قطعاً گفتار فرستاده‌ای بزرگوار است ۝٤٠ و آن گفتار شاعری نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید ۝٤١ و نه گفتار کاهنی [که] کمتر [از آن] پند می‌گیرید ۝٤٢ [پیام] فرودآمده‌ای است از جانب پروردگار جهانیان ۝٤٣ و اگر [او] پاره‌ای گفته‌ها بر ما بسته بود ۝٤٤ دست راستش را سخت می‌گرفتیم ۝٤٥ سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم ۝٤٦ و هیچ‌یک از شما مانع از [عذاب] او نمی‌شد ۝٤٧ و در حقیقت [قرآن] تذکاری برای پرهیزگاران است ۝٤٨ و ما به راستی می‌دانیم که از [میان] شما تکذیب‌کنندگانی هستند ۝٤٩ و آن واقعاً بر کافران حسرتی است ۝٥٠ و این [قرآن] بی‌شبهه حقیقتی یقینی است ۝٥١ پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی ۝٥٢


سوره پیشین:
سوره قلم
سوره حاقه
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره معارج

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۳۹۲.
  2. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۷.
  3. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۸.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۳۹۱ و ۳۹۲.
  5. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  6. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۲۳.
  7. بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۴۷۱، به نقل از معانی‌الاخبار، ج۱، ص۶۰.
  8. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۶۰؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۲۸.
  9. مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۲۶۲.
  10. طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۹، ص۶۷۵ـ۶۷۶.
  11. بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ض، ج۵، ص۴۸۰.
  12. حسکانی،شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، الناشر : موسسة الطبع و النشر، ج۲، ص۳۷۷.
  13. طباطبائی، المیزان، الناشر منشورات اسماعيليان، ج۱۹، صص۳۹۳-۳۹۴؛ ترجمه المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، صص۶۵۷-۶۵۸.
  14. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۱۴.
  15. طبرسی، مجمع البیان، الناشر : دارالمعرفة، ج۱۰، ص۵۱۴.

یادداشت

  1. عَدَویّ منسوب به قبیله بنی عدی است و کنایه ازیکی از افراد سرشناس این قبیله است.عمربن خطاب از تیره بنی عدی است. عمر کَحّاله، معجم قبايل العرب، ج۲، ص۸۳۸.
  2. قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام): فَمُنْذُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ، مَا سَمِعَتْ أُذُنَایَ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ وَ الْعِلْمِ وَ الْقُرْآنِ إِلَّا وَعَیْتُهُ وَ حَفِظْتُهُ.

منابع

  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثه، قسم الدراسات الاسلامیه، ۱۳۸۹ش.
  • ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، انتشارات دوستان، ۱۳۷۷ش.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، انتشارات أمیر، چاپ دوم، ۱۳۶۸ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
  • طباطبائی، المیزان، الناشر منشورات اسماعيليان، بی تا، بی جا.
  • طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ناشر: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، به تصحیح فضل‌الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بی‌جا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون