آیه ۵۴ سوره مائده آیه‌ای دربارهٔ ویژگی‌های یاوران دین خدا که دوست‌داشته‌شدن از سوی خدا و دوست‌داشتن او، فروتنی با مؤمنان و سخت‌گیری به کافران از جمله این ویژگی شمرده شده است. جهاد پیوسته با دشمنان خدا و نترسیدن از ملامت ملامت‌کنندگان از دیگر ویژگی‌های این گروه تلقی شده است.

آیه ۵۴ سوره مائده
مشخصات آیه
واقع در سورهمائده
شماره آیه۵۴
جزء۶
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعویژگی‌های یاوران دین خدا
آیات مرتبطآیات ۵۱ تا ۵۳ سوره مائده


آیه ۵۴ سوره مائده حاوی یک قانون کلی و هشداردهنده برای مسلمانان تلقی شده است: اگر کسانی از شما از دین خدا بیرون رود، زیانی به خدا، آیین او و جامعه اسلامی نمی‌رساند؛ زیرا خداوند در آینده مردمانی را برای حمایت از این آیین برمی‌انگیزاند. این مردمان گروهی با ویژگی‌هایی خاص هستند که مصداق واقعی حزب‌الله دانسته شده‌اند. صاحبان این ویژگی‌ها شایسته ولایت بر جامعه اسلامی و ایجادکننده آرمان‌شهر انسانی به‌شمار رفته‌اند.

در ذیل آیه ۵۴ سوره مائده، مفسران دربارهٔ مصداق یاوران دین خدا، با تکیه بر روایات، نظرات مختلفی ابراز کرده‌اند؛ سلمان فارسی و ایرانیان، امام علی‌(ع) و یارانش و مهدی(ع) و اصحابش از جمله این نظرات است. برخی مفسران نظراتی که مصداق را در دوران نزول آیه دانسته‌اند را رد کرده‌اند. علامه طباطبایی معتقد است که مصداق آیه هنوز محقق نشده است.

آیه‌ای دربارهٔ یاوران دین خدا

ناصر مکارم شیرازی آیه ۵۴ سوره مائده را دربارهٔ مرتدانی می‌داند که طبق پیش‌بینی قرآن در آینده از اسلام روی برمی‌گرداندند.[۱] از نظر سید محمدحسین طباطبایی، مراد از ارتداد، بنابر سه آیه قبل، دوستی با یهود و نصارا است.[۲] از نظر مکارم شیرازی، این آیه در پی بیان یک قانون کلی به‌عنوان یک هشدار به مسلمانان است: اگر کسانی از شما از دین خود بیرون رود، زیانی به خدا، آیین او و جامعه اسلامی نمی‌رساند؛ زیرا خداوند در آینده مردمانی را برای حمایت از این آیین برمی‌انگیزاند.[۳]

این مردمان، که در آیه ۵۴ سوره مائده از آنان با عنوان «قوم» یاد شده، گروهی[۴] با ویژگی‌هایی خاص هستند که مصداق واقعی حزب‌الله به‌شمار رفته‌اند.[۵] صاحبان این ویژگی‌ها شایسته ولایت بر جامعه اسلامی[۶] و ایجادکننده آرمان‌شهر انسانی[۷] دانسته شده‌اند. گفته شده که دستیابی به این ویژگی‌ها و قرارگرفتن در گروه یاوران دین خدا عنایتی الهی است که به هر کس بخواهد و شایسته باشد عطا می‌شود.[۸] سرچشمه این عطا و شناسایی شایستگان آن هم از دو اسم خداوند، واسع (گشایش‌گر) و علیم (بسیار دانا)، دانسته شده است.[۹] به‌گزارش طباطبایی، آیه ۵۴ سوره مائده از سوی بسیاری از مفسران مصداقی از خبردادن از غیب در قرآن تلقی شده است.[۱۰] او این آیه را از مصادیق تحدی قرآن به اخبار غیبی دانسته است.[۱۱]

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ۝٥٤ [مائده:54]|﴿ای کسانی که ایمان آورده‌اید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودی خدا گروهی [دیگر] را می‌آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن [و] بر کافران سرفرازند در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌ترسند این فضل خداست آن را به هر که بخواهد می‌دهد و خدا گشایشگر داناست ۝٥٤

ویژگی یاوران دین خدا

به‌گفته برخی مفسران، در آیه ۵۴ سوره مائده ویژگی‌هایی برای یاوران دین خدا برشمرده شده است:[۱۲]

  • ویژگی اول: خدا آنان را دوست دارد.[۱۳] محمدتقی مدرسی معتقد است که معیار خداوند برای دوست‌داشتن یاوران دینش تکامل ویژگی‌های نیکو در آنان در قالب ایمان و عمل صالح است.[۱۴] از نظر او، نتیجه این دوست‌داشتنْ دوست‌داشته‌شدن از سوی سایر مخلوقات الهی و فرمان‌برداری آنان است؛ زیرا او فرمانبردار حقیقی خداوند است.[۱۵] علامه طباطبایی با تکیه بر آیاتی چون آیه ۵۷ سوره آل‌عمران و آیه ۳۲ سوره آل‌عمران لازمه دوست‌داشته‌شدن توسط خداوند را این دانسته که این گروه از هر ظلم و پلیدی معنوی، چون کفر و فسق، مبری باشند.[۱۶]
  • ویژگی دوم: آنان نیز خداوند را دوست دارند.[۱۷] از نظر مدرسی ریشه این دوست‌داشتن آن است که آنان می‌دانند که در برابر لطف پروردگارشان باید شکرگزار باشند.[۱۸] به نظر او، آنان این شکرگزاری را به‌وسیله فرمانبرداری از خدا و از روی رغبت و اختیار انجام می‌دهند؛ چون عمل آنان از محبتشان به خدا سرچشمه می‌گیرد.[۱۹]
  • ویژگی سوم: آنان با مؤمنان فروتنند.[۲۰] ریشه این فروتنی برابر مؤمنان در ویژگی دوم جست‌وجو شده است: چون مؤمنان مورد محبت الهی هستند، مورد محبت یاوران دین خدا نیز قرار می‌گیرند.[۲۱]
  • ویژگی چهارم: بر کافران سخت‌گیرند.[۲۲] علامه طباطبایی علت این ویژگی را این دانسته که یاوران دین خدا خود را بزرگتر از آن می‌دانند که اعتنایی به عزت دروغین کفار کنند.[۲۳]
  • ویژگی پنجم: در راه خدا پیوسته جهاد می‌کنند.[۲۴] از نظر مدرسی، جامعه اسلامی مشکلات داخلی و دشمنان خارجی دارد که لازم است با آنها مبارزه شود.[۲۵] از نظر او، یاوران دین خدا کسانی هستند که با این مشکلات و دشمنان پیوسته پیکار می‌کنند.[۲۶] دربارهٔ اینکه چرا از میان ویژگی‌های مختلف از جهاد یاد شده، گفته شده که یاوران دین خدا در مقام دفاع از دین خدا هستند و جهاد ویژگی متناسب با این جایگاه است.[۲۷]
  • ویژگی ششم: از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند.[۲۸] علامه طباطبایی این ویژگی را پیوستی برای همه ویژگی‌های پنجگانه پیش دانسته و گفته که یاوری دین با مخالفت دشمنان دین همراه خواهد بود که با ترساندن و سرزنش‌کردن در پی سست‌کردن یاوران دین در این راه هستند.[۲۹]

مصداق یاوران دین خدا

در ذیل آیه ۵۴ سوره مائده، مفسران دربارهٔ مصداق یاوران دین خدا، با تکیه بر روایات، نظرات مختلفی ابراز کرده‌اند. صاحب مجمع البیان این نظرات را چنین صورت‌بندی کرده است:[۳۰]

  • از برخی چون ضحاک (درگذشت: ۱۰۵ق)، از مفسران تابعین، نقل شده که منظور ابوبکر و یارانش در جنگ‌های رده هستند.[۳۱]
  • سُدّی (درگذشت: ۱۲۸ق)، از مفسران تابعین، معتقد است که منظور انصار است.[۳۲]
  • از مجاهد نقل شده که منظور اهل یمن است؛[۳۳] چون پیامبر(ص) گفت: اهل یمن که دل‌هایی نرم‌تر دارند به‌سوی شما آمدند و ایمان و حکمت از یمن است.[۳۴] گفته شده که هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر (ص) به ابوموسی اشعری اشاره کرد و گفت: آنان قوم این مرد هستند.[۳۵]
  • برخی گفته‌اند که مقصود ایرانیان هستند.[۳۶] در روایتی از پیامبر(ص) دربارهٔ این آیه سؤال کردند و او دست خود را بر دوش سلمان زد و گفت: مقصود این مرد و هم‌وطنانش هستند.[۳۷] سپس ادامه داد که اگر دین آویخته از ستاره ثریا باشد، ایرانیان به آن دست خواهند یافت.‏[۳۸]
  • از عمار و ابن‌عباس نقل شده که مقصود علی(ع) و اصحاب او هستند[۳۹] که پس از پیامبر(ص) با ناکثین، قاسطین و مارقین جنگیدند.[۴۰] گفته شده که این معنا از امام باقر(ع)[۴۱] و امام صادق(ع)[۴۲] نیز روایت شده است‏. طبرسی برای تثبیت این معنا مؤیداتی از روایات (از جمله روایت خاصف النعل) آورده و نشان داده که در مقاطعی امام علی(ع) به برخی از صفات موجود در این آیه توسط پیامبر(ص) متصف شده است.[۴۳]
  • علی بن ابراهیم قمی این آیه را دربارهٔ قائم و اصحابش دانسته است.[۴۴] روایاتی هم در تأیید این نظر در کتاب‌های روایی شیعه نقل شده است.[۴۵] طبرسی در توضیح نظر قمی گفته است: قسمت اول آیه، خطاب به کسانی است که به آل محمد(ع) ظلم کردند، آنها را کشتند و حقشان را غصب کردند.[۴۶] او در ادامه از امکان تأیید این قول سخن گفته است؛ به این دلیل که قومی که خداوند به آوردن آنها وعده می‌دهد، باید در وقت نازل‌شدن آیه موجود نباشند.[۴۷]
  • اینکه این آیه مصداق مشخصی نداشته باشد و تمام کسانی که تا روز قیامت دارای این صفات هستند را شامل شود.[۴۸]
  • علامه طباطبایی معتقد است که مصداق آیه هنوز محقق نشده است.[۴۹]

نقد نظرات طرح‌شده دربارهٔ مصادیق

نظرات مفسران دربارهٔ مصادیق یاوران دین خدا در آیه ۵۴ سوره مائده مورد نقد برخی مفسران قرار گرفته است:

  • علامه طباطبایی معتقد است که مفسران مباحث طولانی در این باره گذرانده‌اند که آنان را از توجه به معارف اصلی این آیه دربارهٔ صفات یاوران دین خدا بازداشته است.[۵۰] از نظر او حاصل این سهل‌انگاری این بوده که آنان با کلام خداوند مانند کلام غیر او رفتار کنند.[۵۱] به‌رغم این نظر، طباطبایی نظر طبرسی دربارهٔ اینکه مصداق کامل یاوران دین خدا امام علی(ع) باشد را می‌پذیرد، ولی با توجه به اینکه وصف موجود در آیه را دربارهٔ گروهی در غیر زمان نزول می‌داند، ویژگی‌های موجود در آیه را منطبق با یاران امام علی(ع) نمی‌بیند.[۵۲] او همین عدم انطباق را دربارهٔ سایر مصادیق (مصادیق مربوط به زمان نزول) ذکرشده هم جاری می‌داند.[۵۳]
  • علامه طباطبایی نظر مبتنی بر اینکه آیه مصداق مشخصی نداشته باشد را نیز نمی‌پذیرد و معتقد است که این معنا با ظاهر آیه منطبق نیست و نوعی تفسیر شعری و تسامح‌آمیز قرآن است.[۵۴]
  • مکارم شیرازی مصداق‌بودن امام علی(ع) و سلمان برای این آیه را می‌پذیرد، اما معتقد است که در سایر مصادیق مربوط به صدر اسلام تعصب‌های قومی تأثیر گذاشته است؛[۵۵] تأثیری که موجب شود افرادی که هیچ‌گونه شایستگی ندارند و ویژگی‌های موجود در آیه در آنها وجود ندارد به‌عنوان مصداق آیه برشمرده شوند؛ او برای نمونه از ابوموسی اشعری یاد کرده است.[۵۶]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۵.
  2. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۲.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۵.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۳.
  5. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۴.
  6. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۴.
  7. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۵.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۵.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۵.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۱.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۶۵.
  12. برای نمونه نگاه کنید: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ۴۱۵–۴۱۶.
  13. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۶.
  14. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۵.
  15. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۵.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۳.
  17. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۶.
  18. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۶.
  19. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۶.
  20. طبری، التبیان، بیروت، ج۳، ص۵۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۶.
  21. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۴.
  22. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱
  23. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۴.
  24. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۶.
  25. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۶.
  26. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۰۶.
  27. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۵.
  28. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۶.
  29. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۵؛ فضل‌الله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۲۳.
  30. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱–۳۲۲.
  31. ضحاک بن مزاحم، تفسیر الضحاک، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۳۱.
  32. سدی، تفسیر السدی الکبیر، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۱.
  33. مجاهد، تفسیر مجاهد، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۱.
  34. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  35. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  36. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  37. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  38. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  39. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱؛ شیبانی، نهج البیان، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۲۹.
  40. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱.
  41. برای نمونه نگاه کنید: فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ‏ص۱۲۳.
  42. برای نمونه نگاه کنید: شیبانی، نهج البیان، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۲۹.
  43. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۱–۳۲۲.
  44. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷۰.
  45. برای نمونه نگاه کنید: عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۶.
  46. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۲.
  47. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۲.
  48. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۲.
  49. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۹.
  50. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص ۳۸۱.
  51. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۱.
  52. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۹۰.
  53. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۹۰.
  54. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۵، ص۳۸۹.
  55. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۱۸.
  56. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ص۴۱۸–۴۱۹.

منابع

  • سدی، اسماعیل بن عبدالرحمن، تفسیر السدی الکبیر، تحقیق محمد عطا یوسف، منصوره (مصر)، دار الوفاء، ۱۴۱۴ق.
  • شیبانی، محمد بن حسن، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، تحقیق حسین درگاهی، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۹ق.
  • ضحاک بن مزاحم، تفسیر الضحاک، تحقیق محمد شکری احمد زاویتی، قاهره، مرکز التراث و البحوث الیمنی، ۱۴۱۹ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضل‌الله یزدی طباطبایی، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
  • فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمد کاظم، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
  • فضل‌الله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک، ۱۴۱۹ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق طیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
  • مجاهد، مجاهد بن جبر مخزومی، تفسیر مجاهد، تحقیق محمد عبدالسلام أبوالنیل، مصر، دار الفکر الاسلامی، الحدیثة، ۱۴۱۰ق.
  • مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.