پرش به محتوا

خسران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
==در احادیث==
==در احادیث==


كاربرد حديثى خسران نيز هم‌سنخ كاربرد قرآنى آن است، تا آنجا كه برخى تركيبهاى قرآنىِ اين واژه در احاديث هم مشاهده مى‌شوند كه مطابق يا مفسِّر برخى آيات قرآن كريم‌اند؛ مثلا در روايات آمده‌است كه هر كس از فرمان خدا و رسولش سرپيچى كند (كلينى، ج 1، ص 142) يا دنيا و آخرت را بر خود حرام كند (ابن‌بابويه، 1404، ج 4، ص 383در خسرانِ مبين است، كه حديث اول ناظر بر آيات 14 سوره نساء، 36 سوره احزاب و 23 سوره جنّ است و حديث دوم نيز آيه 11 سوره حج را تداعى مى‌كند.
كاربرد حديثى خسران نيز هم‌سنخ كاربرد قرآنى آن است، تا آنجا كه برخى تركيب هاى قرآنىِ اين واژه در احاديث هم مشاهده مى‌شوند كه مطابق يا مفسِّر برخى آيات قرآن كريم‌اند؛ مثلا در روايات آمده‌است كه هر كس از فرمان خدا و رسولش سرپيچى كند<ref>كلينى، ج 1، ص 142</ref> يا دنيا و آخرت را بر خود حرام كند،<ref>ابن‌بابويه، 1404، ج 4، ص 383</ref> در خسرانِ مبين است، كه حديث اول ناظر بر آيات 14 سوره نساء، 36 سوره احزاب و 23 سوره جنّ است و حديث دوم نيز آيه 11 سوره حج را تداعى مى‌كند.


به‌طور كلى در احاديث، پرداختن به آنچه انسان را از خداوند دور كند، موجب خسران او دانسته شده است (همو، 1362ش، ج 2، ص 632از جمله اين امور نپرداختن زكات (مسلم‌بن حجاج، ج 3، ص 74ـ75تكبر، احسان همراه با منّت، خدعه در فروش اجناس (ابن‌ماجه، ج 2، ص 745اهتمام نكردن به نماز (ترمذى، ج 1، ص 258) و دشمنى با اهل‌بيت پيامبر اسلام (ابن‌بابويه، 1417، ص 342) است (نيز رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 45؛ ابن‌بابويه، 1404، ج 2، ص 628؛ همو، 1417، ص 388).
به‌طور كلى در احاديث، پرداختن به آنچه انسان را از خداوند دور كند، موجب خسران او دانسته شده است،<ref>همو، 1362ش، ج 2، ص 632</ref> از جمله اين امور نپرداختن زكات،<ref>مسلم‌بن حجاج، ج 3، ص 74ـ75</ref> تكبر، احسان همراه با منّت، خدعه در فروش اجناس،<ref>ابن‌ماجه، ج 2، ص 745</ref> اهتمام نكردن به نماز<ref>ترمذى، ج 1، ص 258</ref> و دشمنى با اهل‌بيت پيامبر اسلام<ref>ابن‌بابويه، 1417، ص 342</ref> است.<ref>نيز رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 45؛ ابن‌بابويه، 1404، ج 2، ص 628؛ همو، 1417، ص 388</ref>





نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۵۵

خُسْران، اصطلاحى قرآنى و حديثى.

در لغت و اصطلاح

مصدر خسران از ريشه خ س ر و به معناى نقصان، هلاكت، زيان و گمراهى است.[۱] به نوشته ابوهلال عسكرى،[۲] خسران به معناى از دست رفتن تمام يا بخشى از سرمايه و معناى اصيل آن در زبان عربى هلاكت است.[۳] با اين‌حال، ابن‌فارِس (ذيل «خسر») نقص (كاستى) را معناى اصلى خَسِرَ دانسته‌است.[۴] اين واژه از يك سو هم به انسان و هم به فعل منسوب مى‌شود و از سوى ديگر، هم درباره چيزهاى خارجى و هم درباره امور ذهنى و روانى به‌كار مى‌رود.[۵]

در قرآن

در قرآن كريم، خسران و كلمات هم‌ريشه آن 65 مرتبه و در شصت آيه، به اشكال صرفى گوناگون، به كار رفته است.[۶]

آنچه در كاربرد قرآنى خسران بارز است، پيوند آن با مفهوم كفر و مفاهيم هم‌سنخ آن است. بنابر آيات قرآن، كفر و خسران (هلاكت) انسان با يكديگر نسبت مستقيم دارند، به طورى‌كه هرچه فرد بيشتر در كفر غرق شود، خسران وى افزون‌تر مى‌شود[۷] و از حيث عمل، در شمار زيان‌كارترين انسانها (أَخْسَرينَ أَعْمالا)[۸] قرار مى‌گيرد. اين خسران، به اعتقاد مفسران، همانند خسرانِ حقيقى است كه برخلاف زيانهاى دنيوى، پايدار و جبران‌ناپذير و موجب گرفتارشدن به عذاب اخروى است و قرآن از آن به «الخُسرانُ المُبينُ» (هلاكت آشكار) تعبير كرده است.[۹] بر اين اساس، قرآن كريم شرط لازم خروج انسان از دايره خسران را پيوستن به اهل ايمان و انجام دادن عمل صالح و توصيه يكديگر به حق و صبر بر طاعت خداوند دانسته است.[۱۰]

از اين گذشته، خداوند قرآن را نيز موجب فزونى خسران ظالمان (كافران به قرآن) دانسته است،[۱۱] زيرا كافران با سرتافتن از دستورات كتاب خداوند، خود را مشمول عذاب الهى مى‌سازند و عملا به خسرانى كه به دليل بى‌ايمانى، پيش از نزول قرآن در آن بودند، مى‌افزايند. در عين حال، همين قرآن مايه رحمت و شفاى مؤمنان است، زيرا آنها با عمل به آن از جهل خارج و مشمول نعمتهاى الهى خواهند شد.[۱۲] به‌علاوه در قرآن كسانى كه به‌سبب بدگمانى به خداوند در ايمانشان پايدار نيستند و با گرفتارشدن به كمترين سختى و نقصى در زندگى از دين خود برمى‌گردند نيز در خسران مبين‌اند،[۱۳] زيرا هم در دنيا دچار نقص و كمبود شده‌اند و هم به‌سبب دست برداشتن از ايمان خود، ثواب صبر بر سختيها را از دست مى‌دهند به عذاب خداوند گرفتار مى‌شوند.[۱۴]

واژه‌هاى تَتْبيب،[۱۵] تَباب،[۱۶] تَبَّتْ و تَبَّ[۱۷] و خائِبين[۱۸] و خابَ[۱۹] از واژه‌هاى مترادف با خسران در قرآن كريم است.

در احادیث

كاربرد حديثى خسران نيز هم‌سنخ كاربرد قرآنى آن است، تا آنجا كه برخى تركيب هاى قرآنىِ اين واژه در احاديث هم مشاهده مى‌شوند كه مطابق يا مفسِّر برخى آيات قرآن كريم‌اند؛ مثلا در روايات آمده‌است كه هر كس از فرمان خدا و رسولش سرپيچى كند[۲۰] يا دنيا و آخرت را بر خود حرام كند،[۲۱] در خسرانِ مبين است، كه حديث اول ناظر بر آيات 14 سوره نساء، 36 سوره احزاب و 23 سوره جنّ است و حديث دوم نيز آيه 11 سوره حج را تداعى مى‌كند.

به‌طور كلى در احاديث، پرداختن به آنچه انسان را از خداوند دور كند، موجب خسران او دانسته شده است،[۲۲] از جمله اين امور نپرداختن زكات،[۲۳] تكبر، احسان همراه با منّت، خدعه در فروش اجناس،[۲۴] اهتمام نكردن به نماز[۲۵] و دشمنى با اهل‌بيت پيامبر اسلام[۲۶] است.[۲۷]


پانویس

  1. خليل‌بن احمد، ذيل «خسر»؛ زمخشرى، 1342ـ1343ش، قسم 2، ص 527؛ ابن‌منظور، ذيل «خسر»
  2. عسكرى، ص 574
  3. نيز رجوع کنید به ابن‌منظور، همانجا
  4. نيز رجوع کنید به راغب اصفهانى، ذيل «خسر»
  5. همانجا
  6. رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقى، ذيل «خسر»
  7. رجوع کنید به فاطر: 39
  8. رجوع کنید به كهف: 103ـ105
  9. رجوع کنید به زُمر: 15؛ طبرى؛ طوسى؛ طباطبائى، ذيل همين آيه
  10. رجوع کنید به عصر: 2ـ3؛ طبرى؛ طوسى، ذيل همين آيات
  11. رجوع کنید به إسراء: 82
  12. طبرى؛ طوسى، ذيل آيه
  13. رجوع کنید به حج: 11
  14. رجوع کنید به طبرى؛ زمخشرى، 1366، ذيل آيه
  15. رجوع کنید به هود: 101
  16. غافر: 37
  17. مَسَد: 1
  18. آل‌عمران: 127
  19. ابراهيم: 15؛ طه : 61، 111؛ شمس: 10
  20. كلينى، ج 1، ص 142
  21. ابن‌بابويه، 1404، ج 4، ص 383
  22. همو، 1362ش، ج 2، ص 632
  23. مسلم‌بن حجاج، ج 3، ص 74ـ75
  24. ابن‌ماجه، ج 2، ص 745
  25. ترمذى، ج 1، ص 258
  26. ابن‌بابويه، 1417، ص 342
  27. نيز رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 45؛ ابن‌بابويه، 1404، ج 2، ص 628؛ همو، 1417، ص 388

منابع

منابع :علاوه بر قرآن؛ ابن‌بابويه، الامالى، قم 1417؛ همو، كتاب‌الخصال، چاپ على‌اكبر غفارى، قم 1362ش؛ همو، كتاب مَن‌لايـَحضُرُه‌الفقيه، چاپ على‌اكبر غفارى، قم 1404؛ ابن‌فارس؛ ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، ]قاهره 1373/ 1954[، چاپ افست ]بيروت، بى‌تا.[؛ ابن‌منظور؛ محمدبن عيسى ترمذى، سنن‌الترمذى و هوالجامع الصحيح، چاپ عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت 1403/1983؛ خليل‌بن احمد، كتاب‌العين، چاپ مهدى مخزومى و ابراهيم سامرائى، قم 1409؛ حسين‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غريب‌القرآن، چاپ محمد سيدكيلانى، تهران ?]1332ش[؛ محمودبن عمر زمخشرى، پيشرو ادب، يا، مقدمة‌الادب، چاپ محمدكاظم امام، تهران 1342ـ1343ش؛ همو، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الاقاويل فى وجوه‌التأويل، بيروت 1366/1947؛ طباطبائى؛ طبرى، جامع؛ طوسى؛ حسن‌بن عبداللّه عسكرى، معجم‌الفروق اللغوية، الحاوى لكتاب ابى‌هلال‌العسكرى و جزءآ من كتاب‌السيد نورالدين الجزائرى، قم 1412؛ كلينى؛ محمدفؤاد عبدالباقى، المعجم‌المفهرس لألفاظ القرآن كريم، قاهره 1364، چاپ افست تهران ?] 1397[؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع‌الصحيح، بيروت: دارالفكر، ]بى‌تا.


پیوند به بیرون