امام هادی علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
=== برخورد با غالیان=== | === برخورد با غالیان=== | ||
[[غالیان]] در زمان امامت امام هادی فعال بودند آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی میکردند و مطالبی را به [[امامان شیعه]] از جمله امام هادی نسبت میدادند که بر اساس نامه [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اَشعری]] به امام | [[غالیان]] در زمان امامت امام هادی فعال بودند. آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی میکردند و مطالبی را به [[امامان شیعه]] از جمله امام هادی نسبت میدادند که بر اساس نامه [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اَشعری]] به امام هادی، دلها از شنیدن آنها مشمئز میشد. از طرفی چون به ائمه منسوب میشد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. آنان [[واجب|واجبات]] و [[حرام|محرمات]] را تأویل میکردند. برای نمونه منظور از صلاة و زکات را در آیه {{حدیث|وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ}}<ref>سوره بقره، آیه۴۳.</ref> افرادی خاص میدانستند، نه خواندن نماز و پرداخت مال. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که اینگونه تأویلات از دین ما نیست. از آنها پرهیز کنید.<ref>کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۷.</ref> فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با [[امامت]] سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او، به خوردن و آشامیدن [[پیامبران]] و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است، جز خدا که جسم را جسمیت بخشیده است.»<ref>اربلی، کشفالغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۸.</ref> | ||
امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه [[سهل بن زیاد آدمی|سهل بن زیاد]]، از [[غلو| | امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه [[سهل بن زیاد آدمی|سهل بن زیاد]]، از [[غلو|غُلُوِّ]] علی بن حسکه خبر داده بودند، وابستگی [[علی بن حسکه|علی بن حَسَکه]] به [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]] را رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از [[شیعه|شیعیان]] خواست از او دوری کنند و حکم قتلش را نیز صادر کرد. بر اساس این نامه، علی بن حسکه به الوهیت امام هادی معتقد بود و خود را [[باب الامام|باب]] و [[نبوت|پیامبر]] از جانب او معرفی میکرد.<ref>کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۸-۵۱۹.</ref> امام هادی غالیانی همچون [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نُصیر نمیری]] بنیانگذار [[علویان (سوریه)|فرقه نصیریه]]،<ref>نوبختی، فرقالشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.</ref> حسن بن محمد معروف به ابنبابا و [[فارس بن حاتم قزوینی]] را نیز [[لعن]] کرده است.<ref>کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲۰.</ref> | ||
از دیگر غالیانی که خود را از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] معرفی میکرد، [[احمد بن محمد سیاری]] | از دیگر غالیانی که خود را از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] معرفی میکرد، [[احمد بن محمد سیاری]] بود<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۳.</ref> که بیشتر رجالیان او را [[غالیان|غالی]] و فاسدالمذهب دانستهاند.<ref> نگاه کنید به: نجاشی، رجالالنجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۸۰، طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۵۷.</ref> کتاب القراءات او از مصادر اصلی روایاتی است که برخی در [[عدم تحریف قرآن|تحریف قرآن]] به آن استناد کردهاند.<ref>جعفریان، اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة، ۱۴۱۳ق، ص۷۶ـ۷۷.</ref> امام هادی(ع) ضمن رسالهای که [[ابن شعبه حرانی|ابنشعبه حَرّانی]] آن را نقل کرده، بر [[اصالت قرآن]] تأکید کرد و آن را در مقام سنجش [[حدیث|روایات]] و تشخیص [[حدیث صحیح|صحیح]] از ناصحیح معیاری دقیق معرفی کرد.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول،۱۴۰۴ق، صص۴۵۹-۴۵۸</ref> در کنار این، امام هادی از شیعیانی که بهاشتباه، به غلو متهم میشدند، دفاع میکرد. مثلاً هنگامی که قمیها [[محمد بن ارومه قمی|محمد بن اورمه]] را به اتهام غُلو از [[قم]] اخراج کردند، نامهای خطاب به اهل قم نوشت و او را از اتهام غلو تبرئه کرد.<ref> نجاشی، رجالالنجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۲۹.</ref> | ||
=== ارتباط با شیعیان=== | === ارتباط با شیعیان=== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
==احادیث== | ==احادیث== | ||
در منابع روایی | در منابع روایی شیعه، همچون [[کتب اربعه]]، [[تحف العقول (کتاب)|تُحَفُالعُقول]]، [[مصباح المتهجد (کتاب)|مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد]]، [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|الاِحتِجاج]] و [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، احادیثی از امام هادی نقل شده است. احادیثی که از وی نقل شده، نسبت به امامان پیش از او کمتر است. عطاردی علت آن را اقامت اجباری وی در سامرا تحتنظر [[بنیعباس|حکومت عباسی]] میداند که فرصت انتشار علوم و معارف را به وی نداده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۱۰.</ref> در روایات منقول از امام هادی، از او با نامهای مختلفی همچون ابیالحسن الهادی، ابیالحسن الثالث، ابیالحسن الاخیر، ابیالحسن العسکری، الفقیه العسکری، الرجل، اَلطَّیِّب، الاخیر، الصادق بن الصادق و الفقیه یاد شده است که گفتهاند از عوامل به کاربردن این نامهای مختلف [[تقیه|تَقیه]] بوده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۱۰.</ref> | ||
روایات منقول از امام هادی در | روایات منقول از امام هادی در زمینههای [[توحید]]، [[امامت]]، [[زیارت]]، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و بابهای مختلف فقه مانند [[طهارت]]، [[نماز]]، [[روزه]]، [[خمس|خُمس]]، [[زکات]]، [[ازدواج]] و نیز آداب است. بیش از ۲۱ روایت از امام هادی(ع) در باب توحید و [[تنزیه صفات|تنزیه]] نقل شده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۹۴-۸۴.</ref> | ||
رسالهای از امام هادی(ع) درباره [[جبر و اختیار|جَبر و اختیار]] | رسالهای از امام هادی(ع) درباره [[جبر و اختیار|جَبر و اختیار]] به جا مانده است. در این رساله، حدیث «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الاَمرین»، بر اساس [[قرآن]]، تبیین شده و مبانی کلامی [[شیعه]]، در مسئله [[جبرگرایی |جَبر]] و [[تفویض]] ارائه گردیده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۱۳-۱۹۸.</ref> در میان روایاتی که به عنوان احتجاجات امام هادی(ع) نقل شده، بیشترینشان دربارهٔ جبر و تفویض است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۲۷-۱۹۸.</ref> | ||
=== زیارات === | === زیارات === | ||
{{اصلی|زیارت جامعه کبیره}} | {{اصلی|زیارت جامعه کبیره}} | ||
زیارت جامعه کبیره<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و [[زیارت غدیریه]] از امام هادی(ع) نقل شده است.<ref>ابن مشهدی، المزار، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳.</ref> زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772 زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است]، ایکنا.</ref> محور زیارت غدیریه، [[تولی]] و [[تبری]] و محتوای آن بیان [[فضایل | زیارت جامعه کبیره<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و [[زیارت غدیریه]] از امام هادی(ع) نقل شده است.<ref>ابن مشهدی، المزار، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳.</ref> زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772 زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است]، ایکنا.</ref> محور زیارت غدیریه، [[تولی]] و [[تبری]] و محتوای آن بیان [[فضایل امام علی(ع)]] است.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772 زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است]، ایکنا.</ref> | ||
=== اشعار=== | === اشعار=== | ||
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخنگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامههایی از شیعیان به او وجود | به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخنگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامههایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم|غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ | |باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم|غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
|وطالما کنزوا الأموال وادخروا|فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا | |وطالما کنزوا الأموال وادخروا|فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا | ||
|أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة|وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> | |أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة|وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> | ||
|ترجمه= بر قله کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند حراست آنها | |ترجمه= بر قله کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند حراست آنها میکردند؛ اما قلهها کاری برای آنها نساخت. از پسِ عزت از پناهگاههای خود برون آورده شدند و در حفرهها جایشان دادند و چه فرود آمدنِ بدی بود. از پسِ آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد: «تختها و تاجها و زیورها کجا رفت؟ چهرههایی که به نعمت خو کرده بود و پردهها جلو آن آویخته میشد چه شد؟» و قبر به سخن آمد و گفت: «کرمها بر این چهرهها کشاکش میکنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پسِ خوراکی طولانی خورده شدند. مدتها خانهها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانهها و کسان خویش دور شدند و برفتند. مدتها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزلهایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.»<ref>پاینده، ترجمه مروجالذهب، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۰۳.</ref>}} | ||
مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد؛ بهگونهای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.</ref> | |||
==اصحاب و راویان == | ==اصحاب و راویان == | ||
{{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}} | {{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}} |
نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۴
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۲ توسط کاربر:P.motahari برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
دهمین امام شیعیان اثناعشری | |
![]() | |
نام | علی بن محمد(ع) |
---|---|
کنیه | ابوالحسن ثالث |
زادروز | ۱۵ ذیالحجه، سال ۲۱۲ق |
زادگاه | صریا • مدینه |
مدت امامت | ۳۴ سال (۲۲۰ تا ۲۵۴ق) |
شهادت | ۳ رجب ۲۵۴ق |
مدفن | سامرا • عراق |
محل زندگی | مدینه • سامرا |
لقب(ها) | هادی • نَقی |
پدر | امام جواد(ع) |
مادر | سمانه مغربیه |
همسر(ان) | حُدیث |
فرزند(ان) | حسن • محمد • حسین • جعفر |
طول عمر | ۴۲ سال |
امامان شیعه | |
امام علی • امام حسن مجتبی • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام حسن عسکری • امام مهدی |
علی بن محمد مشهور به امام هادی یا امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است. او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشت. دوران امامت امام هادی با خلافت چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سالهای امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند.
از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت کردهاند. در بخشی از این روایات، به مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار پرداخته شده است. زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه نیز از او نقل شده است.
امام هادی(ع) به واسطه جمعی از وکیلان که سازمان وکالت خوانده میشد، با شیعیان ارتباط داشت. عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، اَیوب بن نوح و حسن بن راشد از اصحاب او بودهاند.
مزار امام هادی در سامرا، زیارتگاه شیعیان است. این زیارتگاه به دلیل دفن او و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، حرم عسکریین خوانده میشود. حرم عسکریین در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش طی حملات تروریستی تخریب شد. ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ش آن را بازسازی کرده است.
نام، نسب و القاب
![]() | |
۱۵ ذیالحجه ۲۱۲ق | تولد امام هادی(ع) |
۲۱۸ق | مرگ مامون عباسی ـ شروع خلافت معتصم عباسی ـ اعتراف جنیدی، عالم ناصبی به علم امام هادی در سن کودکی |
۲۱۹ق | دستگیری امام جواد(ع) و فرستادن او به بغداد به دستور معتصم |
آخر ذیالقعده ۲۲۰ق | شهادت امام جواد(ع) - شروع امامت حضرت هادی (ع) |
۲۲۷ق | مرگ معتصم ـ شروع خلافت واثق |
۲۳۱ ق | ولادت امام حسن عسکری(ع) در مدینه - تفتیش عقاید درباره خلق قرآن - نگارش نامه امام هادی(ع) در مورد بدعت شمردن جدال درباره مسأله خلق قرآن |
۲۳۲ق | مرگ واثق ـ شروع خلافت متوکل |
۲۳۳ق | فرستادن امام هادی به سامرا به دستور متوکل ـ دعوت متوکل از ابنسکیت برای آزمودن علم امام هادی(ع) |
۲۳۶ق | تخریب قبر امام حسین(ع) به دستور متوکل |
۲۴۴ق | شهادت ابنسکیت به دلیل اظهار محبت به امیرالمومنین(ع) و فرزندانش به دستور متوکل |
۲۴۶ق | درگذشت دعبل خزاعی |
۲۴۷ق | جسارت متوکل به امام هادی(ع) ـ قتل متوکل به دست پسرش منتصر و رفع ممنوعیت زیارت امام حسین(ع) و رد فدک به اهل بیت(ع) به دستور منتصر |
۲۴۸ق | مرگ منتصر و خلافت مستعین |
۲۵۰ق | اولین نبرد مستقل یعقوب لیث صفاری |
۲۵۲ق | استعفای مستعین و به خلافت رسیدن معتز - درگذشت محمد فرزند امام هادی(ع) |
۳ رجب ۲۵۴ق | شهادت امام هادی(ع) |
علی بن محمد، مشهور به امام هادی و علی النَّقی، امام دهم شیعیان است. پدرش امام جواد(ع)، امام نهم شیعیان، و مادرش کنیزی[۱] به نام سَمانهٔ مَغربیه[۲] یا سوسَن[۳] بود.
از مشهورترین القاب امام دهم شیعیان، هادی و نَقی است.[۴] گفتهاند علت ملقب شدنش به هادی این است که در زمان خود، بهترین هدایتکننده مردم به سوی خیر بود.[۵] القاب دیگری همچون مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، خالص و طَیّب نیز برای او ذکر شده است.[۶]
شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) از استادانش نقل کرده که امام هادی و فرزندش امام حسن عسکری(ع) را به دلیل اینکه در منطقهای به نام عسکر در سامرا ساکن بودند، عسکری میخواندند.[۷] ابنجوزی (درگذشت ۶۵۴ق) از علمای اهلسنت نیز در کتاب تَذْکرةالخَواص نسبت عسکری به امام هادی را به همین دلیل دانسته است.[۸]
کنیه وی ابوالحسن است[۹] و در منابع حدیثی، ابوالحسن سوم خوانده شده است[۱۰] تا با ابوالحسن اول، یعنی امام کاظم و ابوالحسن دوم یعنی امام رضا اشتباه نشود.[۱۱]
زندگینامه
بنابر نظر کلینی،[۱۲] شیخ طوسی،[۱۳] شیخ مفید[۱۴] و ابنشهرآشوب،[۱۵] امام هادی در ۱۵ ذیالحجه سال ۲۱۲ق در صَریا (منطقهای در نزدیکی مدینه) متولد شد. با این حال، تولد او را دوم یا پنجم رجب همان سال،[۱۶] رجب سال ۲۱۴ق و جمادیالثانی سال ۲۱۵ق[۱۷] نیز ثبت کردهاند.
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم، در سالی که امام جواد همراه با همسرش، اُمُّالفَضل حج به جای آورد، امام هادی را در حالی که کوچک بود، به مدینه آوردند[۱۸] و او تا سال ۲۳۳ق در مدینه زندگی کرد. یعقوبی تاریخنگار قرن سوم قمری نوشته است در این سال، متوکل عباسی امام هادی را به سامرا احضار کرد[۱۹] و در منطقهای به نام عسکر تحت کنترل خود اقامت داد و او تا پایان عمر در آنجا بود.[۲۰]
از زندگی امام هادی، امام جواد و امام عسکری در مقایسه با دیگر ائمه شیعه، اطلاعات چندانی وجود ندارد. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش)، تاریخپژوه، دلیل این مسئله را عمر کوتاه این امامان، محصور بودن آنان و غیرشیعی بودن نویسندگان کتب تاریخ در آن روزگار میداند.[۲۱]
ماجرای شیعهشدن جُنیدی
بر پایه گزارشی که در اثباتالوصیه نقل شده است پس از شهادت امام جواد، از سوی حکومت عباسی شخصی به نام ابوعبدالله جُنَیدی که متعصب و در دشمنی با اهلبیت زبانزد بود، مأمور شد تا امام هادی را تعلیم دهد و او زیر نظر داشته باشد و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری کند؛ اما پس از چندی این شخص تحت تأثیر علم و شخصیت امام شیعه شد.[۲۲]
فرزندان
در منابع شیعه از چهار پسر به نامهای حسن، محمد، حسین و جعفر برای امام هادی یاد شده است.[۲۳] همچنین از دختری برای او یاد شده است که شیخ مفید نامش را عایشه[۲۴] و ابنشهرآشوب[۲۵] عِلِّیّه (یا عَلیِّه) ذکر کردهاند. در دلائلُالاِمامه دو دختر به نامهای عایشه و دَلاله برای وی ذکر شده است.[۲۶] ابنحجر هیثمی از علمای اهلسنت نیز در الصَواعِقُ المُحرِقَه فرزندان امام دهم شیعیان را چهار پسر و یک دختر دانسته است.[۲۷]
دوره امامت
امام هادی(ع):
«مردم در دنيا با اموال سر و كار دارند و در آخرت با اعمالشان.»
عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۰۴.
علی بن محمد، در سال ۲۲۰ق، در هشتسالگی به امامت رسید.[۲۸] به گزارش منابع، سن پایین امام هادی(ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد؛ چراکه امامت امام جواد پدر او نیز در سن کم آغاز شد.[۲۹] به نوشته شیخ مفید، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند.[۳۰] آن عده موسی مُبَرقَع را امام میدانستند. با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند.[۳۱]
سعد بن عبدالله اشعری، بازگشت آن عده به امام هادی(ع) را در پی بیزاریجستن موسی مبرقع از آنان دانسته است.[۳۲] شیخ مفید[۳۳] و ابنشهرآشوب،[۳۴] اتفاقنظر شیعیان بر امامت امام هادی(ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانستهاند.[۳۵] محمد بن یعقوب کُلینی و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمردهاند.[۳۶]
امام هادی(ع):
«حکمت در سرشتهای فاسد اثر نمیکند.»
عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۰۴.
بنا به گفته ابنشهرآشوب، شیعیان از طریق نصوص امامان پیشین، بر امامت علی بن محمد آگاه شدند؛ نصوصی که توسط راویانی از جمله اسماعیل بن مهران و ابوجعفر اشعری نقل شدهاند.[۳۷]
خلفای همعصر
خلفای دوران پیش از امامت (۲۱۲-۲۲۰) | |
---|---|
سال | خلیفه |
۲۱۲-۲۱۸ق | مأمون |
۲۱۸-۲۲۷ق | معتصم |
خلفای دوره امامت (۲۲۰-۲۵۴) | |
سال | خلیفه |
۲۱۸-۲۲۷ق | معتصم |
۲۲۷-۲۳۲ق | واثق |
۲۳۲-۲۴۷ق | متوکل |
۲۴۷ (۶ ماه) | منتصر |
۲۴۸-۲۵۲ق | مستعین |
۲۵۲-۲۵۵ق | معتز |
امام هادی(ع)، ۳۳ سال (۲۲۰ق-۲۵۴ق)، امامت را برعهده داشت[۳۸] در این مدت، چند خلیفه عباسی بر سر کار آمدند. آغاز امامت او با خلافت معتصم و پایان آن با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.[۳۹] البته ابنشهرآشوب، پایان عمر امام هادی(ع) را در زمان خلافت مُعتَمد عباسی دانسته است.[۴۰]
امام دهم شیعیان، هفت سال از امامت خود را در دوره خلافت معتصم عباسی سپری کرد.[۴۱] به گفته جاسم حسین نویسنده کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، معتصم در زمان امام هادی در مقایسه با دوران امام جواد، سختگیری کمتری به شیعیان روا میداشت و مدارای بیشتری با علویان داشت و این تغییر رویکرد او، ناشی از بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش یافتن قیامهای علویان بوده است.[۴۲] همچنین حدود پنج سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت متوکل، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعین و بیش از هشت سال با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.[۴۳]
احضار به سامرا
متوکل عباسی در سال ۲۳۳ق امام هادی(ع) را وادار کرد از مدینه به سامرا برود.[۴۴] شیخ مفید این اقدام متوکل را مربوط به سال ۲۴۳ق گزارش کرده است؛[۴۵] اما از نظر رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام، این تاریخ صحیح نیست.[۴۶] گفته شده دلیل این کار متوکل، بدگویی عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه[۴۷] و بریحه عباسی امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی[۴۸] و همچنین گزارشهایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است.[۴۹]
به گزارش مسعودی، بریحه، در نامهای به متوکل، به وی گفت: «اگر مکه و مدینه را میخواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت میکند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است.»[۵۰] بر همین اساس، یحیی بن هَرثَمه از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی به سامرا شد.[۵۱] امام هادی(ع) در نامهای به متوکل، بدگوییها علیه خویش را رد کرد؛[۵۲] اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی سامرا حرکت کند.[۵۳] متن نامه متوکل، در آثار شیخ مفید و کلینی نقل شده است.[۵۴]
به گفته رسول جعفریان، متوکل برنامه انتقال امام هادی(ع) به سامرا را به گونهای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد؛[۵۵] اما سبط بن جوزی از علمای اهلسنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که براساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود.[۵۶] امام هادی(ع) پس از خروج از مدینه، وارد کاظمین شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید.[۵۷] در کاظمین، به خانه خزیمة بن حازم رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.[۵۸]
به نوشته شیخ مفید، امام هادی به ظاهر مورداحترام متوکل بود؛ اما متوکل علیه او دسیسه میکرد[۵۹] به گزارش طبرسی هدف متوکل از این کار این بود که از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد.[۶۰] به گفته شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، به دستور متوکل، یک روز او را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.[۶۱] به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام هادی(ع) انجام شده است.[۶۲]
حاکمان عباسی در مدت اقامت امام هادی بر او سخت میگرفتند. برای نمونه قبری در اتاق محل زندگی او حفر کرده بودند. همچنین او را شبانه و بیخبر به کاخ خلیفه احضار میکردند و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری میکردند.[۶۳] برخی از نویسندگان دلایل برخورد خصمانه متوکل با امام هادی را چنین نوشتهاند:
- متوکل از نظر کلامی به اهل حدیث که ضدّ معتزله و شیعه بودند، گرایش داشت و اهل حدیث متوکل را علیه شیعیان تحریک میکردند.
- متوکل نگران جایگاه اجتماعی خود بود و از ارتباط مردم با امامان شیعه هراس داشت. ازاینرو میکوشید این پیوند را قطع کند.[۶۴] متوکل در همین راستا، مرقد امام حسین(ع) را تخریب کرد و به زائران امام حسین سختگیری میکرد.[۶۵]
پس از متوکل فرزندش منتصر بر سر کار آمد. در این دوره از فشار حکومت بر خاندان علوی، از جمله امام هادی(ع) کاسته شد.[۶۶]
برخورد با غالیان
غالیان در زمان امامت امام هادی فعال بودند. آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی میکردند و مطالبی را به امامان شیعه از جمله امام هادی نسبت میدادند که بر اساس نامه احمد بن محمد بن عیسی اَشعری به امام هادی، دلها از شنیدن آنها مشمئز میشد. از طرفی چون به ائمه منسوب میشد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. آنان واجبات و محرمات را تأویل میکردند. برای نمونه منظور از صلاة و زکات را در آیه وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ [۶۷] افرادی خاص میدانستند، نه خواندن نماز و پرداخت مال. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که اینگونه تأویلات از دین ما نیست. از آنها پرهیز کنید.[۶۸] فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با امامت سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او، به خوردن و آشامیدن پیامبران و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است، جز خدا که جسم را جسمیت بخشیده است.»[۶۹]
امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه سهل بن زیاد، از غُلُوِّ علی بن حسکه خبر داده بودند، وابستگی علی بن حَسَکه به اهلبیت را رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از شیعیان خواست از او دوری کنند و حکم قتلش را نیز صادر کرد. بر اساس این نامه، علی بن حسکه به الوهیت امام هادی معتقد بود و خود را باب و پیامبر از جانب او معرفی میکرد.[۷۰] امام هادی غالیانی همچون محمد بن نُصیر نمیری بنیانگذار فرقه نصیریه،[۷۱] حسن بن محمد معروف به ابنبابا و فارس بن حاتم قزوینی را نیز لعن کرده است.[۷۲]
از دیگر غالیانی که خود را از اصحاب امام هادی(ع) معرفی میکرد، احمد بن محمد سیاری بود[۷۳] که بیشتر رجالیان او را غالی و فاسدالمذهب دانستهاند.[۷۴] کتاب القراءات او از مصادر اصلی روایاتی است که برخی در تحریف قرآن به آن استناد کردهاند.[۷۵] امام هادی(ع) ضمن رسالهای که ابنشعبه حَرّانی آن را نقل کرده، بر اصالت قرآن تأکید کرد و آن را در مقام سنجش روایات و تشخیص صحیح از ناصحیح معیاری دقیق معرفی کرد.[۷۶] در کنار این، امام هادی از شیعیانی که بهاشتباه، به غلو متهم میشدند، دفاع میکرد. مثلاً هنگامی که قمیها محمد بن اورمه را به اتهام غُلو از قم اخراج کردند، نامهای خطاب به اهل قم نوشت و او را از اتهام غلو تبرئه کرد.[۷۷]
ارتباط با شیعیان
علیرغم اینکه در زمان امام هادی اختناق شدیدی از سوی خلفای عباسی حاکم بود، میان امام هادی(ع) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر رابطه برقرار بود.[۷۸] او از طریق سازمان وکالت و نامهنگاری، با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت.[۷۹] محمد بن داوود قمی و محمد طلحی از قم و شهرهای اطراف آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام هادی میرساندند.[۸۰] به گفته جعفریان، وکلا علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در حلّ معضلات کلامی و فقهی و همچنین در تثبیت امامت امام بعدی در منطقه خود، نیز نقش داشتند.[۸۱] محمدرضا جباری نویسنده کتاب سازمان وکالت، از علی بن جعفر همانی، ابوعلی بن راشد و حسن بن عبد ربّه به عنوان وکلای امام هادی نام برده است.[۸۲]
مسئله خلق قرآن
امام هادی(ع) در نامهای به یکی از شیعیان، از او خواست در مسئله خلق قرآن اظهارنظر نکند و جانب هیچیک از نظریه حدوث و قِدَم قرآن را نگیرد. او در این نامه، مسئله خلق قرآن را فتنه خوانده و ورود به این بحث را هلاکت دانسته است. همچنین بر کلام خدا بودن قرآن تأکید کرده و گفتگو درباره آن را بدعتی دانسته که هم سؤالکننده و هم پاسخدهنده در گناه آن شریکاند.[۸۳] در آن دوره، جدال بر سر مسئله حدوث و قدم قرآن موجب پیدایش فرقهها و گروههایی در میان اهلسنت شده بود. مأمون و مُعْتَصَم جانب نظریه خلق قرآن را گرفته بودند و مخالفان را تحت فشار قرار میدادند؛ بهگونهای که از آن، به دوره مِحنت یاد میشود؛ اما متوکل از قدیم بودن قرآن حمایت میکرد و مخالفان از جمله شیعیان را بدعتگذار معرفی مینمود.[۸۴]
احادیث
در منابع روایی شیعه، همچون کتب اربعه، تُحَفُالعُقول، مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، الاِحتِجاج و تفسیر عیاشی، احادیثی از امام هادی نقل شده است. احادیثی که از وی نقل شده، نسبت به امامان پیش از او کمتر است. عطاردی علت آن را اقامت اجباری وی در سامرا تحتنظر حکومت عباسی میداند که فرصت انتشار علوم و معارف را به وی نداده است.[۸۵] در روایات منقول از امام هادی، از او با نامهای مختلفی همچون ابیالحسن الهادی، ابیالحسن الثالث، ابیالحسن الاخیر، ابیالحسن العسکری، الفقیه العسکری، الرجل، اَلطَّیِّب، الاخیر، الصادق بن الصادق و الفقیه یاد شده است که گفتهاند از عوامل به کاربردن این نامهای مختلف تَقیه بوده است.[۸۶]
روایات منقول از امام هادی در زمینههای توحید، امامت، زیارت، تفسیر و بابهای مختلف فقه مانند طهارت، نماز، روزه، خُمس، زکات، ازدواج و نیز آداب است. بیش از ۲۱ روایت از امام هادی(ع) در باب توحید و تنزیه نقل شده است.[۸۷]
رسالهای از امام هادی(ع) درباره جَبر و اختیار به جا مانده است. در این رساله، حدیث «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الاَمرین»، بر اساس قرآن، تبیین شده و مبانی کلامی شیعه، در مسئله جَبر و تفویض ارائه گردیده است.[۸۸] در میان روایاتی که به عنوان احتجاجات امام هادی(ع) نقل شده، بیشترینشان دربارهٔ جبر و تفویض است.[۸۹]
زیارات
زیارت جامعه کبیره[۹۰] و زیارت غدیریه از امام هادی(ع) نقل شده است.[۹۱] زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند.[۹۲] محور زیارت غدیریه، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضایل امام علی(ع) است.[۹۳]
اشعار
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامههایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.[۹۴] هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.[۹۵] امام با بیان اینکه گوشت و خون من به شراب آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.[۹۶] آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.[۹۷] امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود: الگو:شعر۲
مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد؛ بهگونهای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.[۹۸]
اصحاب و راویان
سید محمدکاظم قزوینی (درگذشت: ۱۴۱۵ق) در کتاب الامام الهادی من المهد الی اللحد، ۳۴۶ تن را به عنوان اصحاب امام هادی معرفی است.[۹۹] در کتاب النور الهادی الی اصحاب الامام الهادی اثر عبدالحسین شبستری (درگذشت: ۱۳۹۵ش) نیز ۱۹۳ نفر از اصحاب امام هادی معرفی شدهاند.
به گفته رسول جعفریان شمار راویان شناختهشده امام هادی(ع) حدود ۱۹۰ تن است که از حدود ۱۸۰ تن آنها احادیثی وجود دارد.[۱۰۰] بر اساس رجال شیخ طوسی، تعداد کسانی که از آن حضرت حدیث نقل کردهاند بالغ بر ۱۸۵ نفرند.[۱۰۱] عطاردی در مسند الامام الهادی از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان ثقه، ضعیف، حسن، متروک و مجهول یافت میشود [۱۰۲] به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.[۱۰۳]
عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید،[۱۰۴]ایوب بن نوح،[۱۰۵] حسن بن راشد و حسن بن علی ناصر[۱۰۶] از جمله اصحاب او به شمار میرفتند. همچنین ابنشهرآشوب از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یَسَع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است.[۱۰۷] همچنین از اصحاب وی داود بن زید، ابوسلیم زنکان، حسین بن محمد همدانی، احمد بن اسماعیل بن یقطین، بشر بن بشار نیشابوری، سلیمان بن جعفر مروزی، فتح بن یزید جرجانی، محمد بن سعید کلثوم، معاویه بن حکیم کوفی، علی بن معد بن محمد بغدادی و ابوحسن بن رجاء عبراتی و از وکیلان او از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده است. او محمد بن عثمان را باب امام هادی معرفی کرده است.[۱۰۸]
رسول جعفریان برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی، علی بن ابراهیم طالقانی، محمد بن علی کاشانی،[۱۰۹] ابراهیم بن شیبه اصفهانی و ابومقاتل دیلمی[۱۱۰] از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است.[۱۱۱] جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کردهام»[۱۱۲] گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی برخی از اصحاب امام در قزوین[۱۱۳] ساکن بودهاند.[۱۱۴]
شهادت و آرامگاه
به گزارش شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق) امام هادی در ماه رجب سال ۲۵۴ق پس از ۲۰ سال و ۹ ماه اقامت در سامرا، در ۴۱ سالگی رحلت کرد.[۱۱۵]همچنین در دلائلالامامه و کَشْفُالغُمَّه (درگذشت ۶۹۲ق) آمده است که امام دهم در زمان حکومت مُعْتَز عباسی (۲۵۲-۲۵۵ق) مسموم شد و به همین علت شهادت رسید.[۱۱۶] ابنشهرآشوب (درگذشت: ۵۸۸ق) بر این باور است که وی در اواخر حکومت مُعْتَمد (حکومت: ۲۵۶-۲۷۸ق) شهید شده است و از ابنبابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است.[۱۱۷]
برخی منابع، روز شهادت وی را در ۳ رجب[۱۱۸] و برخی دیگر ۲۵ یا ۲۶ جمادیالثانی ذکر کردهاند.[۱۱۹] در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران سوم رجب به عنوان روز شهادت او ثبت شده است.
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم قمری، امام حسن عسکری در تشییع جنازه پدرش شرکت کرد جنازه را بر راهی که برابر خانه موسی بن بغا بود قرار دادند. قبل از آنکه خلیفه عباسی در تشییع شرکت کند امام عسکری بر جنازه پدرش نماز خواند. مسعودی همچنین گزارش کرده است ازدحام جمعیت و گرمی هوا به قدری بود که پس از تشییع جنازه به امام عسکری فشار میآورد.[۱۲۰]
حرم عسکریین
امام هادی(ع) در خانهای که در سامرا ساکن بود، دفن شد.[۱۲۱] محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع) در سامرا به حرم عسکریین شناخته میشود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانهاش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آن دو بنا شد[۱۲۲]پس از آن در دورههای مختلف مرمت، تکمیل و نوسازی شده است.[۱۲۳] همچنین هر ساله شیعیان برای زیارت آن حضرت از مناطق مختلف به سامرا میروند.
در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمتهایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد.[۱۲۴] ستاد بازسازی عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ش به پایان برده است.[۱۲۵] ضریح حرم نیز با حمایت آیتالله سیستانی ساخته شده است.[۱۲۶]
کتابشناسی
درباره امام هادی(ع) کتابهایی به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است. در مقاله کتابشناسی امام هادی ۳۰ کتاب در این زمینه به زبان فارسی و عربی معرفی شده است.[۱۲۷] برخی از این آثار عبارتند از:
- مسند الامام الهادی نوشته عزیزالله عطاردی (درگذشت :۱۳۹۳ش) است. در این کتاب حدود ۳۵۰ حدیث از امام هادی گرد آمده است.
- حیاة الامام علی الهادی اثر باقرشریف قَرشی (درگذشت ۱۴۳۳ق) این کتاب به زندگی امام هادی میپردازد.
- النور الهادی الی اصحاب الامام الهادی اثر عبدالحسین شَبِستری (درگذشت ۱۳۹۵ش). در این کتاب ۱۹۳ نفر از اصحاب امام هادی معرفی شده است.
- موسوعة امام الهادی در چهار جلد و ۲۰۱۹ صفحه
همچنین شکوه سامرا دربردارنده مجموعه مقالاتی درباره امام هادی و امام عسکری(ع) است که انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) آن را در ۵۰۸ صفحه در سال ١٣٩٠ش منتشر کرده است.[۱۲۸]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ صدوق، عللالشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ ابنجوزی، تذکرةالخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱؛ طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۷، ۳۴۱.
- ↑ قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.
- ↑ طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ نگاه کنید به: ابنجوزی، تذکرةالخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.
- ↑ علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)، وبگاه تحلیلی نخبگان.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۱-۲۳۰.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۲.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۲.
- ↑ ابنحجر هیثمی، الصواعق المحرقة، مکتبة القاهرة، ص۲۰۷.
- ↑ قمی، منتهى الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص ۱۸۷۸
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۸۱.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ نوبختی، فرقالشیعه، دارالاضوا، ص۹۱-۹۲.
- ↑ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۹۹.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۸.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۴ش، ص۵۹۵.
- ↑ جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.
- ↑ طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹و۱۱۰.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۰.
- ↑ جعفریان، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.
- ↑ ابنجوزی، تذکرةالخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۳.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۱.
- ↑ جعفریان، رسول، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۵.
- ↑ ابنجوزی، تذکرةالخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۶-۲۳۷.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۷.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.
- ↑ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۶.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار،۱۴۰۳ ق، ج۵۹، ص۲۰.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۸.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م، ص۴۷۸.
- ↑ جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۴۳.
- ↑ کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۷.
- ↑ اربلی، کشفالغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۸.
- ↑ کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۸-۵۱۹.
- ↑ نوبختی، فرقالشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.
- ↑ کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲۰.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۳.
- ↑ نگاه کنید به: نجاشی، رجالالنجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۸۰، طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۵۷.
- ↑ جعفریان، اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة، ۱۴۱۳ق، ص۷۶ـ۷۷.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول،۱۴۰۴ق، صص۴۵۹-۴۵۸
- ↑ نجاشی، رجالالنجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۲۹.
- ↑ جعفریان، حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۱.
- ↑ جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۵۴.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۴۵.
- ↑ جعفریان، حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۱.
- ↑ جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴، ۵۳۷.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۲۴.
- ↑ جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۶۵۰.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۱۰.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۱۰.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۹۴-۸۴.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۱۳-۱۹۸.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۲۷-۱۹۸.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹.
- ↑ ابن مشهدی، المزار، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳.
- ↑ زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است، ایکنا.
- ↑ زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است، ایکنا.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.
- ↑ قزوینی، الامام الهادی من المهد الی اللحد، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۰-۴۶۷.
- ↑ جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۱۲.
- ↑ طوسی، رجالالطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۳-۳۹۳.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷.
- ↑ طوسی، رجالالطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱-۳۸۹.
- ↑ طوسی، رجالالطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۴.
- ↑ طوسی، رجالالطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.
- ↑ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۰۱.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۷.
- ↑ جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.
- ↑ کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶۱۲.
- ↑ کشی، رجالالکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۷.
- ↑ جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱و۳۱۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ۴۹۷-۴۹۸؛ طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.
- ↑ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۰۹؛ اربلی، کشفالغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ نوبختی، فرقالشیعه، دارالاضوا، ص۹۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ اربلی، کشفالغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ مسعودی، اثباتالوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۴۳.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.
- ↑ محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸.
- ↑ نگاه کنید به محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸-۳۹۳.
- ↑ خامهیار، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، ۱۳۹۳ش، ص۲۹ و ۳۰.
- ↑ عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت، خبرگزاری ایلنا.
- ↑ «آخرین وضعیت پروژه ساخت ضریح حرم امامین عسکریین(ع)»، خبرگزاری فارس.
- ↑ کرجی، «کتابشناسی امام هادی(ع)»، ص۱۹۷-۱۹۹.
- ↑ شکوه سامرا: مجموعه مقالات درباره امام هادی و امام عسگری علیهما السلام پاتوق کتاب فردا.
منابع
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتلالطالبیین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷م.
- ابنحجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، قاهره، مکتبةالقاهره، بیتا.
- ابنجوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، قم، لیلی، ۱۴۲۶ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
- اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
- پاینده، ابوالقاسم، ترجمه مروجالذهب و معادنالجوهر، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- پيشوايی، مهدی، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ش.
- خامهیار، احمد، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، قم، دارالاعلام لمدرسة اهلالبیت(ع)، ۱۳۹۳ش.
- جاسم، محمدحسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، مترجم: سيد محمدتقى آيتاللهى، سوم، تهران، امير كبير، ۱۳۸۵ش.
- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، قم، موسسه امام خمینی(ره)، ۱۳۸۲ش.
- جعفریان، رسول، اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة، تهران، مشعر، ۱۴۱۳ق.
- جعفریان، رسول، حیات فكری و سیاسی ائمه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
- صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، عللالشرایع، نجف، مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلامالوری باعلامالهدی، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
- طبری، محمد بن جریر، دلائلالامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیبالاحکام، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجالالطوسی، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، قم، مکتبة المحقق الطباطبایی، ۱۴۲۰ق.
- عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الهادی علیهالسلام، قم، المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۰ق.
- علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)، وبگاه تحلیلی نخبگان، درج مطلب ۵ خرداد ۱۳۹۱ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.
- قرشی، باقرشریف، حیاة الامام علی النقی، تحقیق: باقرشریف قرشی، مهر دلدار، ۱۴۲۹ق/۲۰۰م.
- قزوینی، سید محمدکاظم، الامام الهادی من المهد الی اللحد، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۳ق.
- قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش.
- کرجی، علی، کتابشناسی امام هادی(ع)، فرهنگ کوثر، ش۷۰، تابستان ۱۳۸۶ش.
- کشی، محمد بن عمر، رجالالکشی - اختیار معرفة الرجال، تلخیص: محمد بن حسن طوسی، تصحیح: حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محلاتی، ذبیحالله، مآثر الکبراء فی تاریخ سامراء، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۴ش/۱۴۲۶ق.
- مسعودی، علی بن حسین، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
- مسعودی، علی بن حسین، مروجالذهب و معادنالجوهر، قم، منشورات دارالهجرة، ۱۴۰۴ق.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تصحیح مؤسسه آل البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- نجاشی، احمد بن علی، رجالالنجاشی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۵ش.
- نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، بیتا.
- عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت، خبرگزاری ایلنا، انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۴ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.
- «آخرین وضعیت پروژه ساخت ضریح حرم امامین عسکریین(ع)»، خبرگزاری فارس، انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۱ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.
- شکوه سامرا: مجموعه مقالات درباره امام هادی و امام عسگری علیهما السلام پاتوق کتاب فردا، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.
- زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امامشناسی است، ایکنا، ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.


پیوند به بیرون