محمد بن فرج رخجی

از ویکی شیعه
محمد بن فرج رخجی
از اصحاب، راویان و وکلای ائمه(ع)
مشخصات فردی
خویشاوندانپدر و پسر محمد بن فرج از اصحاب ائمه؛ برادرش عُمر بن فرج رُخَجی (از دشمنان اهل‌بیت(ع))
ولادتسیستان
محل زندگیبغدادسامرا
وفات۲۴۱ق، سامرا
علت وفاتبیماری
مشخصات دینی
از یارانامام جواد(ع)امام هادی(ع)
فعالیت‌هاراوی و وکیل امام
آثارمسائل


محمد بن فَرَج رُخَجی از اصحاب و راویان امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) دانسته شده که رجالیان شیعه همچون شیخ طوسی و علامه حلی او را ثقه معرفی کرده‌اند. در کتاب‌های رجالی و تاریخی از او مدح شده و ذکر شده که وی از بزرگان شیعه بوده که رؤسای شیعه برای تحقیق دربارهٔ امامت حضرت هادی(ع) به او مراجعه کردند.

از دیدگاه محققان تاریخ اسلامی، رخجی از محدثان شیعه در سال ۲۳۳ق زنده بود و در سال ۲۴۱ق در سامرا فوت کرد. او از علی بن معبد بغدادی روایت کرد و علی بن محمد نوفلی و محمد بن علی بن محبوب قمی نیز از او روایت کرده‌اند. پدر و پسرش نیز از اصحاب ائمه(ع) و برادرش عمر بن فرج از دشمنان اهل‌بیت(ع) بود که مورد لعن امام جواد(ع) نیز قرار گرفت.

محمد بن فرج، همچنین وکیل امام جواد(ع) و امام هادی(ع) نیز بود. در برخی روایات ذکر شده که به‌جهت اعتمادی که امام جواد(ع) به او داشت، او را مأمور خرید کنیزی با شرایط خاص کرد که آن کنیز یعنی سمانه مغربیه، بعدها مادر امام هادی(ع) شد. سید ابوالقاسم خویی، رجالیان شیعه، گرچه روایات دربارهٔ محمد بن فرج را ضعیف می‌داند؛ اما دلالت این روایات بر بزرگی و جایگاه محمد بن فرج نزد شیعیان و امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را می‌پذیرد. از کتابی به نام «مسائل» به‌عنوان اثر او نام برده شده است.

جایگاه و اهمیت

محمد بن فرج رخجی از اصحاب و راویان امام رضا(ع)، [۱] امام جواد(ع)[۲] و امام هادی(ع)[۳] دانسته شده‌است. برخی دیگر او را جزو اصحاب و راویان امام کاظم(ع) هم معرفی کرده‌اند.[۴] رجالیان شیعه همچون شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ق)، [۵] علامه حلی (متوفی ۷۲۶ق)[۶] و ابن‌داود حلی (متوفی بعد از ۷۰۷ق)[۷] او را ثقه خوانده‌اند و برخی از او به‌عنوان وکیل امام جواد(ع) و امام هادی(ع) نیز نام برده‌اند.[۸]

در کتاب‌های رجالی، روایی و تاریخی از محمد بن فرج مدح شده و ذکر شده که وی از بزرگان شیعه بوده که رؤسای شیعه برای تحقیق دربارهٔ امامت حضرت هادی(ع) به او مراجعه کردند.[۹] کلینی (متوفی ۳۲۹ق) نیز این روایت را در کتاب کافی نقل کرده‌است.[۱۰] به باور علامه مامقانی (متوفی ۱۳۵۱ق) از رجالیان شیعه، در کتاب تنقیح المقال نیز این روایات، کشف از بزرگی، جایگاه و منزلت او بین بزرگان شیعه دارد.[۱۱] طبری صغیر از محدثان شیعی در کتاب دلائل الامامة ذکر می‌کند که محمد بن فرج مورد اعتماد امام جواد(ع) بود به‌صورتی که امام به رخجی مبلغی پول داد تا به بازار رود و کنیزی با شرایطی خاص برای او بخرد که آن کنیز یعنی سمانه مغربیه، بعدها مادر امام هادی(ع) شد.[۱۲]

معرفی

محمد بن فَرَج رُخَّجی[۱۳] یا رُخَجی[۱۴] از محدثان شیعه قرن سوم قمری دانسته شده که با توجه به نامه‌نگاری با امام هادی(ع)، در سال ۲۳۳ق زنده بود.[۱۵] «رخج» نام یکی از بخش‌های کابل یا یکی از مناطق بغداد است.[۱۶] برخی نیز این منطقه را از سیستان[۱۷] یا کرمان[۱۸] از شهرهای ایران می‌دانند. جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش) از مراجع و محققان شیعه، ذکر کرده که رخجی از علی بن معبد بغدادی روایت کرده‌است و علی بن محمد نوفلی و محمد بن علی بن محبوب قمی نیز از او روایت کرده‌اند.[۱۹] نجاشی (متوفی ۴۵۰ق یا ۴۶۳ق) رجالی شیعه، از کتابی به نام مسائل، به‌عنوان اثر او نام می‌برد.[۲۰] ابن‌رُسْته اصفهانی از جغرافی‌نگاران مسلمان در قرن سوم هجری، محمد بن فرج را کسی می‌داند که در زمان خلافت معتصم عباسی در سال ۲۲۰ق، بر بالای چاه زمزم، گنبدی ساخت و داخل گنبد را نیز زینت‌کاری کرد.[۲۱]

پدر و پسر محمد بن فرج رخجی از اصحاب ائمه(ع) بودند.[۲۲] شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ق) نیز پسر رخجی، ابراهیم را از اصحاب و راویان امام حسن عسکری(ع) دانسته و گفت‌وگوی او با امام زمان(عج) را در کتابش ثبت کرده‌است.[۲۳] محمد بن جعفر از نوادگان رخجی، نقل می‌کند که محمد بن فرج، برادری به نام عمر بن فرج داشت که برخلاف او به‌شدت با شیعیان و اهل‌بیت(ع) مخالفت می‌کرد.[۲۴] شیخ طوسی، عُمر بن فرج را وزیر متوکل عباسی معرفی می‌کند که در مقطعی به دستور خلیفه عباسی، قبر امام حسین(ع) را نیز تخریب کرد.[۲۵] و به دلیل توهین به امام جواد(ع)، مورد لعن او قرار گرفت.[۲۶]

ارتباط با ائمه (ع)

روایات متعددی دربارهٔ ارتباط محمد بن فرج با امامان شیعه نقل شده‌است. او نامه‌نگاری‌هایی نیز دربارهٔ مسائل فقهی و کلامی با ائمه(ع) داشت.[۲۷] ابن‌شهرآشوب (متوفی ۵۸۸ق) و طبری صغیر، از ارتباط او با امام جواد(ع) و جریان وکالت خبر می‌دهند به‌طوری که امام از وی می‌خواهد که فقط خمس همان سال را برای او بفرستد و بعد از مدتی امام جواد(ع) به شهادت رسید.[۲۸] اربلی (متوفی ۶۹۲ یا ۶۹۳ق) از محدثان قرن هفتم، نحوه ارتباط رخجی با امام هادی(ع) را شیوه‌ای نو، غیر از نامه‌نگاری و ملاقات ذکر می‌کند. در کتاب کشف الغمة ذکر شده که محمد بن فرج رخجی، مدعی شده که امام هادی(ع) راهکار جدیدی برای پرسیدن سؤال به او نشان داده‌است به این صورت که سؤال را زیر سجاده قرار دهد و پس از مدتی، جواب را از همان‌جا دریافت کند.[۲۹]

سید ابوالقاسم خویی (متوفی ۱۳۷۱ش) از مراجع و رجالیان شیعه در کتاب معجم رجال الحدیث، گرچه روایات دربارهٔ محمد بن فرج را ضعیف می‌داند؛ اما دلالت این روایات بر بزرگی و جایگاه محمد بن فرج نزد شیعیان و امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را می‌پذیرد و ذکر می‌کند که در اعتبار این روایات، شهادت شیخ طوسی بر موثق بودن محمد بن فرج رخجی کفایت می‌کند.[۳۰]

زندان و وفات

در کتاب‌های روایی و تاریخی نقل شده که امام هادی(ع) به محمد بن فرج نامه نوشت و در آن به‌طور رمزآمیز ذکر کرد که به کارهایش سروسامان بدهد. او چند روز بعد از نامه امام به زندان رفت.[۳۱] تاریخ‌نگارانی همچون طبری (متوفی۳۱۰ق) و یعقوبی (متوفی ۲۸۴ یا ۲۹۲ق) نیز زمان زندانی شدن و توقیف اموال او را سال ۲۳۳ق ذکر کرده‌اند.[۳۲] کلینی در کتاب کافی و شیخ طبرسی در کتاب اعلام الوری ذکر کرده‌اند که وی هشت سال در زندان ماند. پس از مدتی نامه‌ای دیگر از حضرت علی بن محمد(ع) در زندان به دستش رسید که به کنایه او را از سکونت در سمت غربی یعنی بغداد برحذر داشت. رخجی بعد از مدت کوتاهی از رسیدن نامه امام، از زندان آزاد شد.[۳۳] ابن‌شهرآشوب روایت دیگری را ذکر می‌کند از اینکه بعد از آزادی محمد بن فرج، شخصی از او تقاضا کرد که به سامرا برود. او از حضرت هادی(ع)، مشورت خواست که امام در جواب به او وعده گشایش و خلاصی داد.[۳۴]

شیخ مفید (متوفی ۴۱۳ق) در کتاب الارشاد بیان می‌کند که محمد بن فرج رخجی در نامه‌ای، از امام هادی دربارهٔ زمین و املاک توقیف شده خود توسط خلیفه عباسی می‌پرسد و از امام می‌خواهد ‌که برای بازگشت اموالش دعا کند.[۳۵] امام نیز در جواب به او وعده بازگشت اموالش را می‌دهد و به کنایه یادآور می‌شود که در صورت عدم بازگشت هم زیانی به رخجی نخواهد رسید.[۳۶] او پس از مدتی به سامرا رفت[۳۷] و به نقل از کتاب‌های شیعی، با امام هادی(ع) ملاقات کرد. پس از چند روز بیمار شد و فوت کرد. او را در پارچه‌ای که امام برایش فرستاده بود، کفن‌ودفن کردند، [۳۸] درحالی که طبق پیش‌بینی امام، اموالش بازگشت داده شد؛ ولی به دستش نرسید.[۳۹] برخی پژوهشگران معتقدند که زمان فوت محمد بن فرج، مدت کوتاهی پس از زندان، یعنی در سال ۲۴۱ق است.[۴۰]

پانویس

  1. شیخ طوسی، رجال الطوسی، الشریف الرضی، ص۳۸۷.
  2. شیخ طوسی، رجال الطوسی، الشریف الرضی، ص۴۰۵.
  3. شیخ طوسی، رجال الطوسی، الشریف الرضی، ص۴۲۲.
  4. ‌نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۹–۲۸۰؛ اردبیلی، جامع الرواة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۷۳.
  5. شیخ طوسی، رجال الطوسی، الشریف الرضی، ص۳۸۷.
  6. علامه حلی، خلاصة الأقوال، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۹.
  7. ابن‌داود حلی، کتاب الرجال، ۱۳۹۲ق، ص۱۸۱.
  8. نگاه کنید به: جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۴۲۸–۴۲۹.
  9. شیخ طوسی، رجال الطوسی، الشریف الرضی، ص۴۲۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۲–۱۱۳.
  10. نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۳۲۴.
  11. مامقانی، تنقیح المقال، نجف، ج۳، ص۱۷۱.
  12. الطبری الصغیر، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.
  13. سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۵۵.
  14. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۹.
  15. سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۵۵–۵۵۶.
  16. ‌نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۹–۲۸۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۸۰–۱۳۸۳ش، ج۲، ص۵۱۶.
  17. ابن‌الأثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۴۳۶–۴۳۷؛ سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۵۵؛ «مقاله تجلی ولایتمداری در کارنامۀ محمدبن فرج رخجی سیستانی»، سایت مگ ایرانز.
  18. حجت و نوروزی بهجت، «آثار حدیثی و محدثان کرمان مقاله»، ص۴۶.
  19. سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۵۵–۵۵۶.
  20. ‌نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۹–۲۸۰؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۲۴–۱۴۱۰ق، ج۹، ص۵۰۹.
  21. ابن‌رسته اصفهانی، الأعلاق النفیسة، دارصادر، ص۴۳.
  22. محمد، الإمام محمد بن علی الجواد(ع) مکانته الدینیة و ظروفه السیاسیة، ۱۴۲۵ق، ص۱۲۵.
  23. شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۹۸.
  24. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۸، ص۱۳۹.
  25. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۵–۳۲۶.
  26. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۵۶.
  27. نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۱۰۵؛ ج۳، ص۳۱۵؛ ج۲، ص۵۴۷؛ ج۴، ص۸۱.
  28. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۴۲۱؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۰.
  29. اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۹۵.
  30. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۸، ص۱۳۹.
  31. کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۵۰۰؛ شیخ مفید، الإرشاد، اسلامیه، ج۲، ص۲۹۲؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۵.
  32. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۹، ص۱۶۱؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۸۵.
  33. کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۵۰۰؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۵.
  34. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۴۲۱؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۵۰۰.
  35. شیخ مفید، الإرشاد، اسلامیه، ج۲، ص۲۹۲.
  36. شیخ مفید، الإرشاد، اسلامیه، ج۲، ص۲۹۲؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۵۰۰.
  37. اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۰؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۵–۱۱۶.
  38. شیخ مفید، الإرشاد، اسلامیه، ج۲، ص۲۹۳؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۹ق، ج۱، ص۵۰۰–۵۰۱؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۶.
  39. شیخ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۱۵–۱۱۶؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۰.
  40. سلطانی‌فر، یاوری سرتختی، «نقدی بر مقاله: بررسی مناسبات متوکل خلیفه عباسی با علویان»، ص۱۶.

منابع

  • ابن‌الأثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، چاپ اول، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌داود حلی، حسن بن علی، کتاب الرجال، به تصحیح محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشریف الرضی، ۱۳۹۲ق.
  • ابن‌رسته اصفهانی، احمد بن عمر، الأعلاق النفیسة، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب(ع)، به تحقیق یوسف بقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، به شرح جعفر سبحانی و هاشم رسولی، تبریز، بنی هاشم، ۱۳۸۱ق.
  • اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، قم، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۳ق.
  • جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • حجت، هادی، و رضا نوروزی بهجت، «آثار حدیثی و محدثان کرمان مقاله»، در نشریه حدیث حوزه، شماره ۱۲، بهار و تابستان ۱۳۹۵ش.
  • خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۸ق.
  • سلطانی‌فر، محی‌الدین، و محمدجواد یاوری سرتختی، «نقدی بر مقاله: بررسی مناسبات متوکل خلیفه عباسی با علویان»، در نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۴۳، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، به تحقیق جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، ۱۴۲۴–۱۴۱۰ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، به تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • شیخ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، به تصحیح قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة، قم، دارالثقاقة، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، به تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، الشریف الرضی، بی‌تا.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، به تحقیق رسولی، هاشم، تهران، اسلامیه، بی‌تا.
  • الطبری الصغیر، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، به تحقیق قسم الدراسات الإسلامیة مؤسسة البعثة، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الأمم و الملوک، به تصحیح محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، به تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.
  • قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار، قم، سازمان اوقاف و امور خیره: اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۹ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، بی‌نا، بی‌تا.
  • محمد، عبدالزهراء عثمان، الإمام محمد بن علی الجواد(ع) مکانته الدینیة و ظروفه السیاسیة، بیروت، دارالهادی، ۱۴۲۵ق.
  • «مقاله تجلی ولایتمداری در کارنامۀ محمدبن فرج رخجی سیستانی»، سایت مگ ایرانز، تاریخ بازدید: ۴ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی «احد الأصول الرجالیة»، به تحقیق محمدجواد نائینی، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۸ق.
  • نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، بی‌نا، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، به تحقیق علی‌نقی منزوی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور (پژوهشگاه)، ۱۳۸۰–۱۳۸۳ش.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.