استقبال قبله
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
استقبال قبله روکردن سوی کعبه هنگام انجام برخی از احکام تکلیفی است. انجام بسیاری از اعمال عبادی یا غیرعبادی مسلمانان مانند برپایی نماز، اعمال حج، آداب دفن و ذبح شرعی مرتبط با قبله است.
صحت عباداتی مانند خواندن نماز مشروط به این است که روبهقبله انجام شوند. همچنین هنگام ذبح حیوان، واجب است حیوان روبهقبله باشد؛ وگرنه خوردن گوشت آن حرام است.
در مقابل، انجام کارهایی مانند تَخَلّی (قضای حاجت) روبهقبله، حرام است. همچنین روبهقبلهبودن هنگام تلاوت قرآن، وضو گرفتن و غذا خوردن، مستحب و انجام بعضی از کارها مانند آمیزش جنسی، در حالت روبهقبله، مکروه دانسته شده است.
اهمیت و جایگاه
فقها در بسیاری از تکالیف شرعیِ دین اسلام، مانند نماز، حج، صید و ذباحه، احکام تَخَلّی (قضای حاجت) و احکام اموات به مسئله استقبال قبله پرداختهاند. روبهقبلهبودن ذیل احکام چهارگانه وجوب، حرمت، کراهت و استحباب قرار میگیرد.[۱] در بسیاری از آموزههای دینی، استقبال به قبله باعث در بر داشتن ثواب برای انجام برخی اعمال دانسته شده. در سیره پیامبر اسلام(ص) آمده که همیشه روبهقبله مینشست[۲] و پاداش ساعتی روبهقبله نشستن را مانند پاداش حجگزاران و عمرهگزاران میدانست.[۳]
منظور از استقبال قبله
به نظر فقیهان شیعه، منظور از استقبال قبله، برای کسانی که داخل مسجد الحرام هستند، روبهکعبهایستادن است.[۴] در خصوص کسانی که داخل مسجدالحرام نیستند و کعبه را نمیبینند، به معنای این است که عرفاً[۵] به سمت کعبه باشند؛[۶] نه به دقت عقلی و حقیقی؛ چون این کار ممکن نیست.[۷]
راههای تشخیص قبله
به نظر فقیهان شیعه تشخیص قبله از روی علم و گمان اطمینانآور حاصل میشود و اگر این راهها امکان نداشت، باید اگر وقت دارد به چهار طرف و اگر وقت کم است به جهاتی که میتواند نماز بخواند.[۸]
- برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: قبله
حکمت استقبال
عالمان مسلمان معتقدند استقبال قبله هنگام انجام اعمال عبادی، علاوه بر اینکه عمل بر طبق دستور خداست، فوایدی چون ایجاد وحدت بین مسلمانان دارد.[۹] به گفته علامه طباطبایی تمرکز مسلمان به سمت کعبه، با وجود اختلافاتی که در عقایدشان دارند، لطیفترین روحی است که میتوان در کالبد بشر دمید و به آنان انسجام بخشید.[۱۰] به باور او توجه قلبی به یک مکان باعث وحدت فکری و معنوی مسلمانان شده است.[۱۱]
در روایتی فلسفهٔ استقبال محتضر به سمت قبله، توجه ملائکه به آن شخص و نشانهای از توجه محتضر به خدا تا هنگام مرگ بیان شده است.[۱۲]
وجوب استقبال به قبله
روبهقبلهبودن در برخی تکالیف شرعی، مانند نماز، احکام محتضر و ذبح واجب دانسته شده است:
نماز
- نمازهای واجب: به فتوای فقیهان شیعه، صحت نمازهای واجب (نمازهای روزانه، آیات، نماز میت) و برخی توابع نماز مانند نماز احتیاط و قضای اجزای فراموششدهٔ نماز، مشروط به رعایت استقبال است.[۱۳] مستند این حکم را آیات قرآن،[۱۴] روایات[۱۵] و اجماع[۱۶] دانستهاند. اگر رو کردن به قبله برای نمازگزار ممکن نباشد، مثلاً شخص بیمار باشد، باید تا حد امکان این شرط رعایت شود.[۱۷]
- نمازهای مستحب: در نمازهای مستحب، اگر نماز در حالت استقرار و ثابت خوانده شود، باید روبهقبله خوانده شود.[۱۸] عدهای از فقیهان با استناد به آیه ۱۱۵ سوره بقره و چند روایت[۱۹] روبهقبلهبودن در نماز مستحبی را که در حال حرکت خوانده میشود، لازم نمیدانند.[۲۰]
- چگونگی رعایت استقبال در نماز: طبق فتوای فقیهان، شخص ایستاده باید جلوی بدن خود را روبهقبله قرار دهد،[۲۱] شخص نشسته باید صورت، سینه و سرِ دو زانویش روبهقبله باشد و شخص خوابیده نیز باید به پهلوی راست یا چپ، طوری بخوابد که جلوی بدنش روبهقبله باشد و اگر نتوانست، باید به پشت بخوابد و کف پاهای او به سمت قبله باشد.[۲۲]
ذبح
به فتوای فقیهان شیعه[۲۳] هنگام ذبح حیوان، باید جای ذبح و جلوی بدن حیوان روبهقبله باشد. مستند این حکم روایات[۲۴] و اجماع[۲۵] است. البته چنانچه از روی فراموشی یا جهل یا ندانستن قبله، حیوان به طرف قبله ذبح نشود، ذبح صحیح است.[۲۶]
محتضر
بیشتر فقهای شیعه روبهقبله کردن مسلمانی که در حال جان دادن است را واجب میدانند[۲۷] در مقابل، عدهای از فقها این کار را مستحب دانستهاند.[۲۸]
- چگونگی روبهقبله کردن محتضر: در کتب فقهی آمده است که محتضر را در حالی که کف پایش به طرف قبله است، به پشت بخوابانند؛ به صورتی که اگر بنشیند روبهقبله باشد.[۲۹]
- استقبال هنگام غسل و دفن میت: دو دیدگاه برای روبهقبله کردن میت هنگام غسل وجود دارد: بیشتر فقیهان حکم به استحباب،[۳۰] و گروهی حکم به وجوب دادهاند.[۳۱] به فتوای فقیهان روبهقبله کردن میت برای دفن واجب است؛ به این صورت که او را بر پهلو و دستِ راست بخوابانند، بهگونهای که جلوی بدن وی به سمت قبله باشد.[۳۲]
حرمت و کراهت استقبال قبله
طبق فتوای فقیهان شیعه روبهقبله و پشتبهقبلهبودن در زمان تخلّی (قضای حاجت) حرام است.[۳۳] به نظر اکثر مراجع تقلید برای تخلی، نباید کودک را روبهقبله یا پشتبهقبله نشاند؛ ولی اگر خود بچه نشست، لازم نیست جلوی او را بگیرند.[۳۴]
فقیهان شیعه رعایت استقبال قبله در انجام هر کاری را که با تعظیم قبله منافات داشته باشد مکروه میدانند؛[۳۵] مانند آمیزش جنسی روبهقبله.[۳۶]
استحباب استقبال قبله
بر اساس آنچه در کتابهای فقهی آمده، روبهقبلهبودن در هر کاری و در هر حالی مستحب است؛ بهجز مواردی که حرمت یا کراهت استقبال شرط شده است.[۳۷] با این حال، در نوشتههای فقهی، به مستحببودن انجام برخی اعمال بهسوی قبله تصریح شده که برخی به این شرح است:
- بعضی از مناسک حج، مثل حَلق،[۳۸] وقوف در عرفات و خواندن دعاهای مخصوص؛[۳۹]
- وضو گرفتن و تلاوت قرآن؛[۴۰]
- دعاکردن و ذکر گفتن؛[۴۱]
- نشستن در مسجد؛[۴۲]
- هنگام خواندن تعقیبات نماز؛[۴۳]
- هنگام خوردن غذا؛[۴۴]
- هنگام انجام سجده شکر، سجده واجب یا مستحبِ قرآن؛[۴۵]
- خوابیدن به پهلوی راست، بهگونهای که صورت و بدن روبهقبله باشد.[۴۶]
پانویس
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۰-۳۱۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۹۲ش، ص۴۱۴.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۶۱.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۴۰۶.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۷؛ سرخسی، المبسوط، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۱۹۰؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۷۶ تا ۱۷۹.
- ↑ نراقی، مستند الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۵۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۷، ص۳۲۹؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۹۰؛ حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۴؛ اردبیلی، مجمع الفائده،۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۷؛ حلی، المعتبر، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۶۵.
- ↑ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۹۵؛ نراقی، مستند الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۷، ص۳۲۸؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۷۶ تا ۱۷۹.
- ↑ نراقی، مستند الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۵۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۷، ص۳۲۹؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۹۰؛ حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۴؛ اردبیلی، مجمع الفائده،۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۷؛ حلی، المعتبر، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۶۵.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۸؛ سمرقندی، تحفة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰. خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۳۴ش، ج۱، ص۱۴۸؛ جواهر الکلام، ج۷، ص۳۸۶ و ۴۰۹؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۹۶ و ۲۹۸؛ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۳۳، مسئله ۷۸۲.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۳۳۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۴۱۵.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۳۳۷.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۷.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۵۳.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ص۶۲-۶۳؛ حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۰-۶۱. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۲۹۵؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۳۴ش، ج۱، ص۱۴۸؛ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع،۱۳۷۶ش، ج۱، ص۶۷۵، مسئله۱۲۵۱؛ شهید اول، الدروس،۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۸؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹؛ اردبیلی، مجمع الفائده، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۷.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۴۴ و ۱۵۰.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۱۴.
- ↑ اصفهانی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۳ ص۱۵۰. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۸، ص۲.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۸۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۷، ص۴۲۵ و ج۸، ص۱۹.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۷؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۶۲؛ اصفهانی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۵۰؛ حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۵۲؛ حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ص۴۴۰-۴۴۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۲۹.
- ↑ حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۴؛ اردبیلی، مجمع الفائده،۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۲؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۶۰؛ اردبیلی، مجمع الفائده، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۰.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع ( المحشی للامام الخمینی)، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۳۱، مسئله۷۷۷.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع (المحشی للامام الخمینی)، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۳۲، مسئله۷۷۹.
- ↑ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۴۱۹؛ سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۵؛ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۷۳، مسئله ۲۵۹۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۳۶، ص۱۱۰.
- ↑ حرعاملی، وسائل الشیعه،۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۵۰؛ اصفهانی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۵۴، نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ق، ج۳۶، ص۱۱۰.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۵۸۳؛ حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۰۸؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۶۰؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۲، ص۱۰۰؛ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۳۱۹؛ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۷۳، مسئله ۲۵۹۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۳۶، ص۱۱۱ و ۱۱۲.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ص۶۲؛ حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۵۳؛ حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق،ج۴، ص۶.
- ↑ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۶۹۱؛ حکیم، مستمسک العروه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۶-۱۷؛ حلی، السرائر، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ صدوق، الهدایه، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۵؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۱۸؛ حلی، المعتبر، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ حلبی، غنیة النزوع، ۱۴۱۷ق، ص۱۰۱؛ حلی، تحریر الاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ حلی، تذکرة الفقهاء،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۴۵.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۷؛ حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۹ و ۱۰. حلی، المهذب، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۱، حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۰؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۸؛ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع(المحشی للامام الخمینی)، ۱۳۷۶ش، ص ۵۸، مساله ۶۳.
- ↑ کاشف الغطا، کشف الغطا، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۱۹. ص۵۹، طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ص۴۸۲؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۴۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ ابن حمزه، الوسیله، ۱۴۰۸ق، ص۸۵، طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ بابویه، فقه الرضا، ۱۴۰۶ق، ص۲۲۵؛ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۴۱۹؛ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۳۶۹؛ حلی، السرائر، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۸-۲۵۹.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ش، ج۸، ص۹۰؛ حرعاملی، وسائل الشیعه،۱۴۱۲ق، ج۳، ص ۲۳۶.
- ↑ حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ ابن حمزه، الوسیله، ۱۴۰۸ق، ص۸۵، طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ ابن حمزه، الوسیله، ۱۴۰۸ق، ص۸۵، طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ ابن حمزه، الوسیله، ۱۴۰۸ق، ص۸۵، طوسی، النهایه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۳؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۸۶؛ بهایی، مفتاح الفلاح، ۱۴۰۵ق، ص۲۸۱.
منابع
- قرآن.
- ابنحمزه، الوسیله، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ق.
- اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- اصفهانی، فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الابهام عن قواعد الاحکام، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق.
- بنیهاشمی خمینی، سیدمحمدحسین، توضیحالمسائل مراجع مطابق با فتاوای شانزده نفر از مراجع معظم تقلید، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۶ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
- حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.
- حلبی، ابن زهره، غنیة النزوع، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۷ق.
- حلی، ابن ادریس، السرائر، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- حلی، حسن بن یوسف بن مطهّر ، تذکرة الفقهاء، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
- حلی، حسن بن یوسف بن مطهّر، ارشاد الاذهان، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- حلی، حسن بن یوسف بن مطهّر، تحریر الاحکام الشرعیه، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
- حلی، حسن بن یوسف بن مطهّر، مختلف الشیعه، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ق.
- روحانی، محمدصادق، فقه الصادق(ع)، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
- سرخسی، محمد بن احمد بن ابوسهل، المبسوط، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- سمرقندی، علاء الدین، تحفة الفقهاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
- شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، دار الأضواء، بیروت، ۱۴۰۵ ش.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، به کوشش غفاری، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، الهدایه، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۸ق.
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، گردآورنده: محسنی سبزواری، احمد، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه، ۱۳۸۷ش.
- طوسی، محمد بن حسن، النهایه، به کوشش آقا بزرگ تهرانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعدالاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
- کاشف الغطا، جعفر، کشف الغطا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
- محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، قم، مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۳ش.
- محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
- مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۲ش.
- مفید، المقنعه، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ق.
- نراقی، احمد، مستند الشیعه، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۵ق.
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت، ۱۴۰۸ق.