نصر بن مزاحم منقری

از ویکی شیعه

نَصْر بن مُزاحم بن سَیّار (یسار) عَطّار مِنْقَری، از مورخان شیعی اهل عراق در قرن ۲ق. از لحاظ طبقه راویان، برخی او را در ردیف ابو مخنف شمرده‎اند و شیخ طوسی نیز او را از اصحاب امام باقر(ع) می‌داند. مورخان و تراجم‌نویسان در اعتبار نصر بن مزاحم اختلاف‌ نظر دارند که ظاهرا دلیل این اختلاف، مذهب اوست. وی در سال‌های پایانی عمرش در قیام ابوالسرایا، علیه بنی‌عباس شرکت کرد و ابوالسرایا مسئولیت بازار را به او سپرد. وقعة صفین، الجمل، الغارات، مقتل حجر بن عدی و مقتل حسین بن علی عناوین برخی از آثار اوست.

زندگی‌نامه

در تاریخ درباره تولد او سخنی به میان نیامده است اما گفته شده او در کوفه به دنیا آمد و سپس ساکن بغداد شد. نسبش هم به بنی مِنْقَر بن عبید بن حارث بن عمرو بن کعب بن سعد بن زید مَناة بن تمیم می‌رسد.[۱]
نصر بن مزاحم بیشتر عمر خود را در بغداد به سر برده است. بغداد در آن زمان شهری نو بنیان بوده ولی به دلیل اینکه پایتخت و مرکز خلافت بود، چهره‌های سرشناس و مشهور علمی فراوانی را به سوی خود جذب کرده بود. خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، او را به عنوان یکی از شخصیت‌های علمی بغداد نام برده است.[۲] نصر بن مزاحم در سال ۲۱۲ق درگذشت.[۳]

حرفه

ابن ندیم او را(نضر بن مزاحم) و از طایفه بنی منقر معرفی می‌کند که حرفه‌اش عطاری بود.[۴] ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین نیز این‌گونه می‌نویسد که ابوالسرایا مسئولیت بازار را به نصر بن مزاحم سپرد.[۵]

طبقه راویان

برخی او را در ردیف ابو مخنف شمرده‌اند. از این مطلب روشن می‌شود که وی از افراد سال‌خورده بوده؛ زیرا همانطور که ابن حَجَر در لسان المیزان ذکر کرده، ابو مخنف لوط بن یحیی، پیش از سال ۱۷۰ق در گذشته و احتمال می‌رود که ولادت نصر، حدود سال ۱۲۰ق بوده باشد.[۶]
شیخ طوسی[۷] نیز او را از اصحاب امام باقر(ع) می‌داند که این قول با تاریخ وفات نصر در سال ۲۱۲ق ناسازگار است.[۸]

مذهب، وثاقت و اعتبار

مورخان و تراجم‌نویسان در اعتبار نصر بن مزاحم اختلاف نظر دارند که ظاهرا دلیل این اختلاف، مذهب اوست. بیشتر رجالیان اهل سنت وی را به‌خاطر شیعه بودن تضعیف و تخطئه کرده‌اند.[۹]

عُقَیلی درباره او می‌گوید:

نصر بن مزاحم شیعه است و در حدیث و سخنان او اضطراب به‌چشم می‌خورد، زیرا سخنانش با‌هم ناسازگار می‌نماید.[۱۰]

خطیب بغدادی او را شیعه غالی می‌داند که از ضعفا روایت می‌کند و احادیثش غیرمعتبر است.[۱۱]
در میان سنی‌ها، ابن حِبّان وی را جزء شخصیت‌های ثقه و مورد اطمینان ذکر کرده است.[۱۲] یا ابن ابی الحدید درباره وی تصریح می‌کند:

نصر بن مزاحم شخصیتی ثقه و مورد اطمینان و استوار در گفته‌ها و نقل‌هایش است. وی از روی هوا و هوس و دروغ چیزی نگفته است و از مردان راوی حدیث به‌شمار می‌آید.[۱۳]

نجاشی و علامه حلی از بزرگان رجالی شیعه او را با تعابیر مستقیم الطریقة و صالح الامر می‌ستایند.[۱۴]
محمد تقی شوشتری او را از عامه(اهل سنت) قریب به امامیه دانسته و به‌دلیل شرکت در قیام ابوالسرایا ترجیحاً او را زیدی مذهب ذکر می‌کند.[۱۵]

شرکت در قیام ابوالسرایا

بنا بر نقل ابوالفرج وی در سال‌های پایانی عمرش (۲۰۰ هجری قمری) در قیام ابوالسرایا از علویان علیه بنی عباس شرکت کرد و ابوالسرایا مسئولیت بازار را به او سپرد.[۱۶] وی شرح این قیام را در کتابی با عنوان «أخبار محمد بن ابراهیم و ابوالسرایا» نوشت.[۱۷]

وضعیت علمی

جایگاه علمی ابن مزاحم در چند بخش خلاصه می‌شود:

اساتید

وی در شهر بغداد از محضر درس بسیاری بهره برده است از جمله:

شاگردان

شاگردان او نیز شخصیت‌هایی همچون فرزندش حسین بن نصر، نوح بن حبیب قومسی، ابوالصلت هروی، ابوسعید اشجع، علی بن منذر طریقی و برخی شخصیت‌های کوفی بودند.[۱۸]

تألیفات

کتاب وقعة صفین

گفته شده وی آشنای به تاریخ و اخبار بود[۱۹] و تألیفات متعددی دارد که عبارتند از:

وقعة صفین

وَقعَةُ صِفّین از کهن‌ترین و مهم‌ترین منابع تاریخ اسلام در موضوع زندگی امیرمؤمنان علی(ع) . این اثر که در هشت جزء از ابتدا تا انتهای کارزار صفین را بازگو می‌کند از معدود تک نگاری‌های برجای مانده در موضوع جنگ صفین است. از ویژگی‌های این اثر دقت مؤلف در بیان حوادث صفین حتی در جزئی‌ترین امور است.

دیگر آثار

  • الجمل
  • الغارات
  • مقتل حجر بن عدی
  • مقتل حسین بن علی(ع)
  • عین الوردة
  • اخبار المختار
  • المناقب
  • أخبار محمد بن ابراهیم و ابوالسرایا.[۲۰]

پانویس

  1. منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۶۵.
  2. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۳ و ۲۸۴.
  3. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۴.
  4. ابن ندیم، الفهرست، ص۱۰۶؛ ابن ندیم، الفهرست، ۱۳۴۶ش، ص۱۵۸.
  5. اصفهانی، مقاتل الطالببین، ۱۳۸۵ق، ص۳۵۵.
  6. منقری، وقعه صفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۶۵.
  7. طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۱۴۷.
  8. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۶۱.
  9. عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۱۵۷.
  10. عقیلی، ضعفاء، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳۰۰.
  11. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۴.
  12. ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۲۱۵.
  13. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۰۶.
  14. نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۴۲۷؛ حلی، خلاصه الاقوال، ۱۴۱۷ق، ص۲۸۵.
  15. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۵۹.
  16. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۳۵۵.
  17. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۴۲۷.
  18. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۳.
  19. منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۶۵.
  20. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۷۲؛ ابن ندیم، فهرست ابن ندیم، ص ۱۰۶؛ نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص ۴۲۸

یادداشت

منابع

  • ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد هند، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۹۳ق.
  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،‌ دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق.
  • ابن ندیم، الفهرست، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، النجف الأشرف، منشورات المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
  • حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.
  • خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
  • شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
  • عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • عقیلی، محمد بن عمرو، الضعفاء، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة للطبع والنشر والتوزیع، ۱۳۸۲ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین،، ۱۴۱۶ق.